موج دانشجويي نشريه پرونده متهمان
شدند محاكمه
ميخواهند برابر فرصتهاي زنان
انتخاب مطبوعات منصفه هيات جديد عضو 14
شدند
از يكي خبر درباره فروزش توضيح
روزنامهها
موج دانشجويي نشريه پرونده متهمان
شدند محاكمه
نم محمدرضا آهنگري ، حامد نعمتي ، عباس علي:اجتماعي گروه
و نويسنده ترتيب به سجادهچي مهدي و آقايي عليرضا نبات ،
وقت كنكور" موهن انتشارنمايشنامه و چاپ دستاندركاران
محاكمه چهارشنبه ديروز "موج" دانشجويي نشريه در "ظهور
.شدند
تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس مرتضوي سعيد
و دانشجويي نشريه يك نشريه اين:گفت جلسه اين درابتداي
دليل اين به و است مطبوعات بر نظارت هيات مجوز فاقد
اين و نيست مطبوعات قانون لايحه و 38 مواد 31 مشمول
:افزود ويميشود برگزار منصفه هيات حضور بدون دادگاه
جمعي از آن ويژه وحساسيت اهميت لحاظ به محاكمه دراين
تا است آمده عمل به دعوت فضلا و علما ازانديشمندان ،
.كنند كمك موضوع به رسيدگي نحوه در را دادگاه
جلسه دراين:گفت تهران عمومي دادگاه شعبه 1410 رئيس
آيتالله جمله ، از كشور عالي ديوان شعب روءساي از تعدادي
شعبه 16 ، رئيس حيدري سعدي آيتالله شعبه 9 ، رئيس مفيد
رئيس عروجي آيتالله شعبه 30 ، رئيس اسحاق آل آيتالله
و كشور عالي ديوان شعبه 11 رئيس شبيري آيتالله شعبه 33 ،
دادگستري قضات از اراكي حسيني والمسلمين حجتالاسلام
.دارند حضور
وكيل عنوان به نيز سلطاني عبدالفتاح و حائري مسعود
.داشتند حضور دادگاه در متهمان
متهم نعمتي عباس علي اتهامات شعبه اين رئيس مرتضوي سعيد
نمايشنامه تنظيم و تهيه را اينپرونده اول رديف
:گفت و كرد پردهذكر سه در "ظهور وقت كنكور" توهينآميز
(عج)زمان امام مقدس ساحت به نمايشنامه دراين
اين نويسنده:داشت اظهار وي. است بيحرمتيشده
به نسبت توهينآميز الفاظ بكارگيري بر علاوه نمايشنامه
. است كرده اهانت نيز حضرت آن منتظران به ،(عج)عصر امام
ازديگر را انقلاب نسل و شهدا همسران به اهانت وي
اتهام وي. كرد ذكر شده ياد نويسندهنمايشنامه اتهامات
موج نشريه سردبير آهنگري حامد نام به دوم رديف متهم
در مشاركت و مساعدت و نشريه دراين نمايشنامه اين راچاپ
.كرد ذكر آن نوشتن
سوم رديف متهمان اتهام همچنين تهران دادگاه 1410 رئيس
سردبيري عضو نبات نم محمدرضا اسامي به بهترتيب پنجم تا
و اميركبير دانشگاه آزاد مسئولتابلوي آقايي عليرضا موج ،
به را دانشگاه استاد و علمي هيات عضو سجادهچي مهدي
نمايشنامه نصب نمايشنامه ، چاپ و نوشتن در مشاركت ترتيب
عنوان درس كلاس در نويسنده وترغيب تشويق و تابلو اين در
.كرد
بااعلام جلسه دراين (دادستان)العموم مدعي نماينده شريفي
تا اول رديف متهمان مجازات خواستار اينافراد از شكايت
وي.شد اسلامي قانونمجازات ماده 513 براساس چهارم
به پنجم رديف متهم سجادهچي مهدي مجازات خواستار همچنين
.شد نويسنده وترغيب تشويق اتهام
نمايشنامه اين نويسنده نعمتي دادگاه ، رئيس ازسخنان پس
ارادت عرض و شهادتين ذكر با و گرفت متهمقرار جايگاه در
معظم مقام و (ره)امامخميني ،(عج)زمان امام به سلام و
، شدهاست من نوشته از كه برداشتي چنين از:گفت رهبري
كه حالي در وي. ميكنم اعلام را خود شديد تالم و تاسف
اين در كنكور از من منظور:افزود ميكرد گريه
ظهور آماده ما كه بگويم ميخواستم و بود نمايشنامهدنيا
اين (عج)زمان امام به عشق براي من و نيستيم آقا
.نوشتم را نمايشنامه
چند و نداشتم اهانت قصد هيچوجه به من:داد ادامه نعمتي
را برداشتي اينگونه بودند مطلع آن مفاد از كه نيز نفر
.نداشتند
اسرائيل كه زمستان 1376 در را نمايشنامه اين:گفت نعمتي
امام عاشورايي قيام به نسبت شيعيان بود كرده اعلام
تهاجم با تا بودم نوشته هستند ، حساس مهدويت و (ع)حسين
تهاجم عامل خودم اينكه نه باشم كرده مقابله فرهنگي
. باشم فرهنگي
:داد پاسخ نعمتي خواندي؟ را آن آيا چاپ از بعد:گفت قاضي
خود زندگينامه شرح با نعمتي خير
. است عليهمالسلامعلاقمند طهارت و عصمت خاندان به:گفت
مطلب اين ننوشتهام بيوضو گذشته سال دو در من:افزود وي
نفر يك حتي اما بخوانند تا دادم نشان خيليها به را
سال 76 در را مطلب اين من گفت نعمتينكرد توهين برداشت
نوشتهاي ، بيپروا گفت من به نفر يك وقتي حتي و نوشتم
به حتي اگر ميفرمايند كه را زمان امام آقا خود حديث
من دنبال ميگرديد خود كفش لنگه دنبال كه اندازهاي
بين از شبهه كه نوشتم آن آخر در ميكنيد پيدا مرا بگرديد
.برود
هدفم من گفت متهم داشتيد؟ توهين قصد شما آيا پرسيد قاضي
ضعف علت به شده توهين برداشت اگر بوده زمان امام به خدمت
.ميكنم عذرخواهي و بوده قلمم
در نفر دو كه شنيديم تلويزيون در ساعت 2 وقتي:گفت وي
از يكي دنبال ساعت 5 تا شدهاند دستگير مطلب با رابطه
.كنم معرفي را خودم تا ميگشتم اطلاعات وزارت برادران
شكلي ايراد يك من:گفت دفاع مقام در متهم وكيل حائري سپس
.است منصفه هيات حضور عدم آن و دارم دادگاه به
دفاع وارد خواست وكيل از و نپذيرفت را وكيل ايراد مرتضوي
در و متولد مذهبي خانواده در نعمتي:گفت حائري.شود
حاكي وي عمل ضمن در است خوانده درس مفيد مذهبي دبيرستان
واكنش با مطلبش ميشود متوجه وقتي زيرا است حسننيت از
.ميكند معرفي را خود است شده روبرو منفي
اين:گفت فرهنگي انقلاب و شهدا به توهين مورد در حائري
اتهام تفهيم بازجويي در و است شده مطرح تازه اتهامات
موارد از عمل اين متهم نيت به توجه با:گفت وي.است نشده
روي از كه كساني ميگويد جواهر صاحب ضمن در نيست نبي سب
قصد كه كسي و نيست بار آنها بر حكمي هيچ ميكنند سب غفلت
اهانت قصد من موكل.نيست او بر حكمي باشد نداشته اهانت
آقاي خير قصد در ترديدي هم نمايشنامه انتهاي.است نداشته
.نميگذارد باقي نعمتي
از "رسما موكلم از وكالت به من:گفت دفاع پايان در وي
.ميخواهم پوزش مردم و مسئولين و علما
به توهين بر مبني را نمنبات محمدرضا اتهامات قاضي سپس
(عج)عصر امام به توهين جرم در مشاركت و (س)زهرا حضرت
آن پارهكردن و رهبر امام ، تمثال پايينآوردن همچنين
.كند دفاع خواست متهم از و تفهيم
سخنان با كند صحبت نميتوانست تاثر شدت از كه نمنبات
چه تا نيستم هم فاطمه حضرت پاي خاك من:گفت بريده بريده
در عكسها كردن پاره مورد در وي.كنم توهين ايشان به رسد
بوديم سازشكاري به متهم چون:بود نوشته بازجويي متن
حساسيت تا برداشتيم ديوار از تيرماه جريانات در را عكسها
.برود بين از
جريان در "اصلا:گفت نيز موج نشريه مطلب مورد در نبات نم
.بودم اصفهان در زمان آن و نبودهام آن
توهين به كردن فكر جرات خود به حتي من:گفت نبات نم سپس
.بكنم را كار اين اينكه به رسد چه نميدهم ائمه به را
اين "شديدا و نكردم پاره را عكسها:گفت عكسها مورد در وي
را آهنگر حامد اتهام دادگاه سپس ميكنم تكذيب را مسئله
(عج)زمان امام آقا به اهانت و توهين در شركت بر مبني
.كرد تفهيم
چون و بودم نخوانده را نمايشنامه متن من:گفت آهنگر حامد
ايشان به و ميدانم خود از مذهبيتر را نعمتي آقاي
.نخواندم را متن داشتم اطمينان
به كار و.گفت من به را مطلب فحواي نعمتي آقاي:گفت وي
.شد چاپ و بخوانم را مطلب نكردم وقت من كه بود زياد قدري
توزيع جلوي بوده چه مطلب اين فهميدم اينكه از بعد و
شده توزيع نشريه از شماره حدود 150 فقط و گرفتم را نشريه
خود به چگونه قرآنم جزء حافظ 7 من گفت آهنگر حامد.بود
.بدهم توهين اجازه
كه ديگري مطلب يك مورد در دادگاه اينكه دليل به سپس وي
است نشده اتهام تفهيم اينكه بدليل است شده چاپ نشريه در
.كرد مهلت تقاضاي
آزاد تابلوي مسئول آقائي عليرضا اتهام دادگاه رئيس سپس
ائمه و (ره)امام به توهين بر مبني را اميركبير دانشگاه
شده توهين ائمه به تابلو اين در:گفت و كرد مطرح اطهار
(عج)زمان امام به توهين جرم در شركت شما اتهام همچنين است
شدم متوجه اينكه از پس:گفت خود از دفاع در آقايي.است
از دادم دستور است توهين شده نصب تابلو در كه مطلبي
.شود برداشته تابلو
مطالب اين من:گفت نيز موج نشريه در مطلب چاپ خصوص در وي
شده چاپ ويژهنامه در چون و نخواندم چاپ از قبل را
.است نبوده بنده با آن مسئوليت
نويسنده تشويق وي اتهام كه بود سجادهچي مهدي بعدي متهم
.شد تفهيم درس كلاس در مطلب
اين كلاس در پيش سال حدود 2:گفت خود از دفاع در وي
از و نبود آن به حواسم من و خواند نمايشنامهاي دانشجو
.بردم پي آن فحواي به دانشجويان صحبت
معمول طبق خواند را مطلب ايشان اينكه از پس من افزود وي
و پرداختيم آن نقد به سپس و بود خوبنباشيد خسته گفتم
.ميدانم مقصر كلاس در مطلب به توجه عدم دليل به را خود
ظرف:گفت و كرد اخذ را دفاع آخرين متهمان از قاضي سپس
پرونده و ميشود راي صدور متهم چهار به نسبت قانوني مدت
.ميماند مفتوح مهلت تقاضاي دليل به آهنگر حامد آقاي
ميخواهند برابر فرصتهاي زنان
رزاقي ودكترابراهيم زاهدي شمسالسادات دكتر شركت ميزگرديبا
(پاياني بخش)
داريم زنان مورد در جديد نظريهپردازي به نياز ما *
مورد در ولي است مردان فتوحات شرح از پر جا همه تاريخ ، *
سختتر بسيار شرايطي در كه زنان مبارزات و سدشكنيها
است نشده صحبتي شده ، انجام
شود داده كردن تجربه و يادگيري فرصت ما زنان به بايد *
آنها تفسير هستند ، مسايل همه تعيينكننده مردها وقتي *
شخصي ، منافع آهنين اصل براساس مختلف موضوعات از نيز
بود خواهد خودشان نفع به بيشتر
مورد در تحقيقي به اشاره با ميزگرد نخست بخش در :اشاره
زنان كه رسيديم نتيجه اين به عالي آموزش در زنان وضعيت
عرصههاي در چشمگير و موفق حضور رغم به حاضر شرايط در
قرار كننده تعيين و كليدي پستهاي در جامعه ، گوناگون
موانع پيرامون را بحث ادامه بخش ، اين در.نميگيرند
اين در مناسب راهكارهاي و مديريت سطوح در زنان بكارگيري
.ميگيريم پي زمينه
و رشد روانشناختي موانع مورد در "لطفا دكتر ، آقاي *
.دهيد توضيح بيشتر زنان ، ارتقاي
كه ميشوند تربيت بهگونهاي زنان بله ، :رزاقي دكتر -
را عواطفشان و نميدهند بروز را خود خواستهاي و نظر
در اينكه بعد و است اشكالات از يكي اين ، .ميكنند مخفي
بهنفس اعتماد و ميكنند سكوت توهينها و فشارها مقابل
ميخواهد اعتمادبهنفس مديريتي مشاغل كه درحالي.ندارند
ساخته او از مديريت كه كند فكر بايد فرد اول درجه در و
.است انسان انتخاب قدرت ديگر ، مهم روانشناسي بحث.است
ميكند فكر آنچه كه باشد حساس خودش انتخاب روي فرد يعني
كه نشده داده خانمها به جسارت اين متاسفانه.خواهدشد
پست يك لازم ، رواني آمادگي با شد ، فراهم شرايط وقتي
زنان تعداد كه است اين ديگر نكته.بپذيرند را مديريت
وجود مساله اين زمينهها برخي در بههرحال.است كم متخصص
يعني.ماست زنان مديريتي تجربه كمبود بعدي ، نكتهدارد
تجربه و شوند آموخته مديريتها در زنان نميدهند اجازه
كه داريم فرهنگي لحاظ به هم ديگر بحث يك البتهكنند كسب
كه اينجاست جالب حالا.نميپذيريم را زن مديريت و رياست
زنان چرا حالا.زنان خود هم و نميپذيرند مردها هم
جور يك دچار شايد زنها كه ميآيد نظر به نميپذيرند ،
مردها ولي.نباشيم او جاي ما چرا كه ميشوند اشكالات
رفتار تا دو ما "معمولا.نميپذيرند را زن مديريت "اساسا
تهاجمي رفتار مردانميبينيم خواستهها به رسيدن براي
.نميكنند رفتار تهاجمي "معمولا خانمها ولي دارند
.نميپذيرد جامعه متاسفانه *
برتري ديگر نكته.نميپذيرد جامعه بله ، :رزاقي دكتر -
عاطفه مديريت ، بحث در.خانمهاست در عقل ، بر عاطفه
اصل ، اما شود كارايي رشد باعث و كند كمك فرد به ميتواند
ندارند عاطفه مردان كه بگويم نميخواهم.است كارداني
عواطفشان تاثير تحت بيشتر زنان بگويم ميخواهم بلكه
يك كه است لازم وقتها بعضي در كه حالي در دارند قرار
.بگذارد كنار را آن اينكه نه كند ، كنترل را عواطفش مدير
موفقي كار كه زناني ما مردسالار جامعه در اينكه ، سرانجام
غيره و دانشكده كارخانه ، شهر ، روستا ، در مردان مشابه
جمعي ، ارتباط وسايل يعني.نميشوند معرفي ميدهند ، انجام
در.ندارند مساله اين به توجهي وتلويزيون راديو ويژه به
دادهاند انجام مهمتري كار زنان ميكنيم مشاهده كه حالي
خانوادگي وضعيت كردن خنثي با يعني نامساعد شرايط در چون
شوهرش با تقابل در شايد و نميداده او به تغيير اجازه كه
و كاري مسئوليت و خانه فشار تحمل با توانسته غيره ، و
قياس در او تلاش ديگر عبارت به.كند گل محيطي در تحصيلي
كه است نگرش همين دليل به.است بوده بيشتر بسيار مرد با
.نميشود ياد زنان از و هستند مرد همه ما قهرمانان
بايد همه اينها درسي ، كتابهاي تلويزيون ، راديو ، مطبوعات ،
جامعه سطح در را موفق زنان و كنند تصحيح را نگرش اين
.سازند مطرح
كار آقايان با كه است طولاني مدت من:زاهدي دكتر -
پشت آنچه كه رسيدهام نكته اين به مدت اين طي و ميكنم
مصاديق و نيست منطبق واقعيت بر ميگويند زنان سر
مثال براي آقاياندارد آقايان خود بين در فراوانتري
من نظر به اين كه غيبتاند و حسادت اهل زنها ميگويند
به بستگي صفتها ، اين درستي مصداق "اساسا و نيست زنان خاص
را مرد و زن و ميگيرند قرار آن در افراد كه دارد شرايطي
برخي با زنان بعضي و مردان بعضي.دربرنميگيرد تنهايي به
.داد تعميم كل به را اين نبايد و ميشوند توصيف صفتها از
ميدهند ، ترجيح را رئيس مردان ، زنان ميفرمايند اينكه
كه است نشده مورد اين در تحقيقي البته.باشد درست شايد
هم مردان اگر بگويم ميخواهم وليكند تاييد را سخن اين
را آن شايد داشت ، وجود هم سومي جنس و داشتند انتخاب حق
هم مردان خود مواردي در ميبينند چون.ميكردند انتخاب
رئيس ، مرد و رئيس زن بين از زن ، يك.نميسازند يكديگر با
كه ميكند فكر ميبيند ، بيشتر تجربه داراي را مرد چون
است ممكن دليل اين به و كند مديريت بتواند بهتر او شايد
سخنان ، اين كه ميكنم تكرار هم باز.كند انتخاب را او
يكسان شرايط با مرد و زن يك اگر.نيستند تحقيق بر مبتني
باشند ، داشته هم مديريتي مشابه تجربه و باشند ديده آموزش
جانب از رئيس عنوان به شدن انتخاب امكان دو هر براي
هرگز مشابه شرايط كه است بديهي.داشت خواهد وجود كاركنان
.است نشده محقق مرد ، و زن براي
جنس دو چون.بكنيم واقعي بحث يك بايد ما:رزاقي دكتر -
كه كنيم مطرح را بحث اين بايد ما.ندارد وجود بيشتر
اگر و است شده توزيع ترتيب چه به مرد و زن بين امكانات
موانع و ميآيد بوجود تغييراتي بگيرد ، صورت اقدامهايي چه
.كنيم شناسايي را زنان ارتقاي
به زنانه ديد يك با بايد اينجا زنان لااقل من نظر به
و كنند حمايت گونهاي به زن مدير از و كنند نگاه مساله
به ، بايد زنان حقوق افزايش براي كه كنند فكر گونه اين
يعني.بكنند را خطا و آزمون اين كه شود داده اجازه زنان
از و برود بالا كارايياش و كند پيدا ارتقا كه كنند كمكش
.باشند داشته كمتري توقع او
آقاي.ماند ناتمام خانمها مورد در من سخن:زاهدي دكتر -
اينكه فرمودند ، اشاره خانمها بودن احساساتي به دكتر
اين.نيست عيب من نظر به دارند توجه احساسات به خانمها
هم مديريتي مسايل از بسياريميكند تلطيف را محيط مساله
خوشبختانه.عاطفه و احساس به هم و دارد نياز عقل به
اجازه كه زماني و.برخوردارند اينها دوي هر از خانمها
حربه از كجا كه ميگيرند ياد باشند داشته تجربهاندوزي
بكارگيري با را فضا مقدار يك كجا و كنند استفاده عقل
تجربه و آموزش فرصت فقط بنابراين.نمايند تلطيف عواطف ،
سوءال ارتقا موانع مورد در.شود داده زنان به بايد كردن
نقش كردن زنان ، عمده ارتقاي مهم موانع از فرموديد ، يكي
.اوست حرفهاي نقش كردن كمرنگ و زن خانوادگي
شخصيتآفريني مرد در لايههايي بهتدريج ، بهاينترتيب ،
وابستگي.ميشود شخصيتزدايي منجربه زن در كه ميكند
را كارفرما كه است ديگري مقوله نيز مرد به زن جغرافيايي
سرمايهگذاري زن روي كه نيست حاضر ديگر و ميكند نگران
.دارد موقتي نگاه يك او به چون.دهد آموزش را او و كند
و ميكند نگاه دائمي نيروي يك بهعنوان مرد به كه درحالي
تجربه اجازه و كرده سرمايهگذاري او روي دليل بههمين
كار مثل قوانيني.ميدهد او به را آموختن و كردن
زنان از حمايت در كه زودرس بازنشستگي و پارهوقت
منفي نتايج به است ممكن عمل در نيز است رسيده بهتصويب
زود كه است نيرويي اين ميگويد كارفرماشوند منجر
.نميكند ارزشگذاري او روي "اصلا و برود ميخواهد
سازمانهاي به كشور در موجود فرهنگي فضاي است ، مسلم آنچه
"اصولا مديريت فضا ، اين در.ميكند پيدا تعميم هم ما
نانآور و برتر جنس سلطهگر ، قاطع ، خشن ، :است مردانه
نقشهاي با ضعيف جنس بهعنوان زن و..و خانواده
ترتيب بهاين.است شده شناخته منفعل و كمتحرك خانوادگي ،
رشد مردها و ميگيرند قرار پايين لايههاي در هميشه زنها
.ميكنند
در ولي است مردان فتوحات شرح از پر همهجا تاريخ ، در
بسيار شرايطي در كه آنها مبارزات و زنان سدشكنيهاي مورد
تاريخ متاسفانه.است نشده صحبتي شده ، انجام سختتر
.است شده تدوين مردان وتوسط مردان بهنفع
دوباره را تاريخ بايد خانمها بنابراين ، :رزاقي دكتر -
در غرب كه همانگونه.تاريخ در ما زنان عنوان با بنويسند
خودمان مورد در كه داريم نياز ما نوشته ، سوم جهان مورد
.بنويسيم
پيرامون بحث ، اساسي محور دو تاكنون ميزگرد اين در *
و بحث مورد آنان ارتقاي و رشد موانع و زنان فعلي وضعيت
سياسي اجتماعي ، زمينههاي در موانع بحثگرفت قرار بررسي
و شد ارزيابي روانشناختي -فرهنگي موارد بويژه اقتصادي و
خود عملكرد و نگرش كه دروني عوامل محيطي ، عوامل كنار در
زنان ارتقاي موانع مهمترين بهعنوان دربرميگيرد را زنان
ارائه بحث ، نهايي محور به اينجا در.گرديد ريشهيابي
در زنان رشد موانع رفع جهت در راهكارها و پيشنهادها
.ميپردازيم مختلف ، عرصههاي
اصلي موانع از يكي كه كردم اشاره "قبلا من:رزاقي دكتر -
اما.نيست هم بحثي هيچ و است مرد سلطهگري زنان ، ارتقاي
ديگر سلطهاي بهجاي را سلطهاي كه نيست اين راهحل
ديده ديگر جاهاي برخي زنان نهضت در كه چيزي.بنشانيم
است ، سلطه چه هر ريشه كه داريم اين به نياز ما.ميشود
نهفته مبارزه اين پشت كه است ذهنيتي مهم ، نكته.بسوزانيم
اگر كنيم ، مبارزه ميخواهيم چي با بدانيم بايد.است
كه زماني همان نكنيم ، سلطهگري كه كنيم آماده را خودمان
آيا كه است مشخص ما خط هستيم ، سلطه با مبارزه حال در
بنشانيم را خود سلطه و كنيم خراب را پلها همه ميخواهيم
فرهنگي كار درواقع كه رويم جلو بهگونهاي ميخواهيم يا
خود ، كنترل ازطريق و كنيم آگاه را خودمان اول:كنيم
و آموزش را سلطهگر قدم ، به قدم بعد ، و شويم قدرتمند
سطح در كه مردهايي بجز كيست؟ مرد آن مگر چون.دهيم آگاهي
.ماست شوهر يا و برادر پدر ، مرد ، آن ميبينيم ، جامعه
حذف بايد نگرشمان و ديد اصلاح با اول درجه در بنابراين
اين مهم ، بسيار نكته يك اما و كنيم دنبال را مرد سلطه
.ميشود انسان انتخابش ، با انسان كه است
داشته كاري ارثي ژنتيك عوامل با نبايد ما بنابراين ،
بايد زن ، يك عنوان به كه است اين مهم مساله.باشيم
و دارم گزينش امكان و هستم بالغ زن يك من كه بپذيرم
خواستگاري وقتي مثال براي.بپردازم بايد نيز را بهايش
بهايش دارد ، بزن دست اما است باعاطفه و پولدار كه دارم
بهرحال.كارت پي برو بگويم او به اول از كه است اين
انتخابهاي اينماست با انتخاب جا ، همه در بگويم ميخواهم
باشد ، نداشته محسوس نتايج است ممكن مدت كوتاه در كوچك ،
تعيين را سرنوشتها و شخصيتها تكليف درازمدت در اما
همين و ماست با انتخاب هميشه اينكه به اعتقاد پس.ميكند
.است اساسي اصل يك است ، تاثيرگذار ما سرنوشت در انتخابها
تا كنيم كسب مناسب اطلاعات زمينه هر در بايد رو اين از
فردي اينكه.باشيم داشته درست انتخاب بتوانيم اساس آن بر
چرا كه ميخورد حسرت هنوز همسرش ، با زندگي سال از 30 پس
ديگري جور روزش و حال وگرنه نپذيرفته را خواستگار فلان
و كرده را انتخابش پيش ، او 30سال چوننيست درست بود ،
.بپردازد را بهايش بايد حالا
فرموديد ، كه مورد اين در.دكتر آقاي ممنون ، خيلي *
سرنوشتشان تعيين در نوعي به و دارند انتخاب قدرت خانمها
خودتان بهرحال اما است قبول قابل حدودي تا هستند ، سهيم
به توجه با خانمها انتخاب قدرت اين كه ميدانيد
اين يعني.است محدود جامعه ، اجتماعي -فرهنگي زمينههاي
.عملي تا است نظري بيشتر بحث ،
پيش روز چند من ;ميكنم طرح مثال چند من:رزاقي دكتر-
ورقه خوردهاي و صد حدود و دانشكده بروم ميخواستم
.ببرم خود با كه گذاشتم پلاستيكي در را دانشجويان امتحاني
بيشتر پله تا دهرفتم بيرون خانه از و بستم را در بعد
شده ديرم چون.شد پاره نايلون دسته كه بودم نرفته پايين
موقع آن شد ، پاره هم دستهاش اين اگر گفتم خود با بود ،
كه ديگر پله چند اما.ميكنم عوض را نايلون و برميگردم
مجبور بالاخره.شد پاره كامل بهطور نايلون "اصلا رفتم ،
اين به اما.كنم عوض را نايلون و برگردم دوباره شدم
روز ، آن باراني هواي آن در نايلون اين اگر كه رسيدم نتيجه
امتحاني ورقههاي و ميشد پاره آب جوي از شدن رد هنگام
سال چند و بيست با من بعد ميكردم چه ميافتاد ، جوي داخل
خيلي بايد من بنابراينميدادم چه را دانشجو جواب خدمت ،
فقط 5 و شد داده من به جا به اخطار اين كه باشم ممنون
است ، واقعي نتيجهگيري كدام ببينيد.گرفت را من وقت دقيقه
اول صبح از آوردي ، بد امروز:ميگويد نتيجهگيري نوع يك
اما.ميآوري بد جور همين هم شب تا شد ، پاره نايلونت وقت
كرده انتخاب تو كه نايلوني اين:ميگويد دوم نتيجهگيري
و بود همراه تو با بخت چقدر ولي.ميشد پاره "حتما بودي ،
پس.شد پاره آنجا نايلون ، كه باشي شكرگزار بايد چقدر
.ماست با انتخابها
. است مهم و تعيينكننده انتخاب اين بله ، بخشهايي در *
.ماست با انتخاب "مطلقا بگويم نميخواهم من:رزاقي دكتر -
تهمت دارد ، بزن دست كنيد فرض كه مرد همان مورد در
.داريم انتخاب حق ميبرد ، بكار ركيك حرف و ميزند
شدت را مشكلات اين كه باشيم داشته انتخابهايي ميتوانيم
مساله كه بكنيم انتخابهايي ميتوانيم همچنين و بخشيم
هدر ما نيروي و شده بيشتر ما تحملپذيري نشود ، تشديد
براي بگذاريم را خود نيروي همه ميتوانيم البته.نرود
.برسانيم حداقل به را سهم اين يا و خصومتها نوع اين
با انتخاب كه برسيم باور اين به اينجاست نكته بهرحال
.ماست
نگه ضعيف مختلف زمينههاي در زنان چون ميكنم فكر من *
ديگر و كار محيط خانواده ، در در زن يك و شدهاند داشته
يك در كمتر كه است طبيعي ميبيند فشار زير را خود محيطها
مناسب و درست انتخاب بتواند كه ميگيرد قرار عادي شرايط
حمايتي ، مراكز نبود به توجه با بنابراين.باشد داشته
خود فرهنگي -فكري رشد براي بايد كه هستند زنان خود تنها
تنها و كنند استفاده موجود آموزشهاي و امكانات كليه از
.باشند متكي مسايل حل براي خود نيروي به
وضع باشيم ، داشته مناسب آموزش اگر البته:رزاقي دكتر -
.ميدهد بيشتري انتخاب قدرت ما به و ميآيد بوجود ديگري
داريم ، ما حاضر حال در كه انتخابي است اين واقعيت
نوعي به كدام هر مرد ، و زن بهرحال.است زن ضدمنافع
.است زنان انتخاب موضوع ، منتهي.دارند مختلف انتخابهاي
اوقات برخي در.است واكنشي بيشتر متاسفانه انتخابها اين
يك.تنشزاست مسايل.ميشود عصباني شد ، پاره نايلون وقتي
شب حتي است خراب روزش تمام ميشنود ، كه توهينآميز كلمه
عين "اصلا مردها كه حالي در.ببيند كابوس است ممكن هم
.نيست خيالشان
را زنان ارتقاي موانع شما كه همانگونه است طبيعي خوب *
.آسيبپذيرند شدت به زنان شرايطي چنين در كرديد ، مطرح
را خودمان بايد ما شرايط ، اين در بهرحال:رزاقي دكتر -
.دهيم آموزش را مردان گوناگون ، راههاي از و كنيم كنترل
منزل كار ما ، در با بخواهيم خود همسر از آرامش با "مثلا
:كنيم آغاز اينگونه ميتوانيم مثال براي.كند همكاري
بگذاريد ، آشپزخانه توي را ظرفها اين هم شما اگر ببخشيد ،
آن نه قدم ، به قدم يعنيميشود جور و جمع اينجاها زودتر
و بخواهيم چيزي او از جنجال و جار با كه است درست گونه
را خودمان هم ، ترتيب اين به نگوييم ، هيچي كه گونه اين نه
.كردهايم متلاشي
شوهر كيست ، مرد اين مگر بگويند ، خود با بايد زنان بهرحال
بايد من رفتار بنابراين.است من بچههاي پدر و من
با بهرحال ، .باشد تاثيرگذار و جذاب كه باشد بهگونهاي
تاثير خودش روي بر هم انسان انتخابها ، كردن دگرگون
و ديد كه داريم احتياج همهمقابل فرد بر هم و ميگذارد
در چون زنان ولي كنيم دگرگون را انتخابهايمان و نگرش
به بيشتر ميخورند ، دل خون بيشتر و هستند ضعيفتري موضع
.دارند نياز انتخابها دگرگونسازي
به بزرگ انتخابهاي بيشتر ، ميشود ، انتخاب از صحبت وقتي *
با "واقعا داد نشان شما مثالهاي كه حالي در.ميآيد ذهن
.داد انجام كارها خيلي ميتوان هم كوچك بسيار انتخابهاي
نگيريد ، نظر در شما را اينها اگر بله ، :رزاقي دكتر -
.باشيد داشته هم بزرگ انتخابهاي نميتوانيد هرگز
سلطهجويي با مبارزه نحوه كه كرديد اشاره دكتر ، آقاي *
منجر زن سلطهگري به نوعي به خود ، كه است مهم خيلي مردان
و شده حل جامعه سطح در مساله فرهنگي ، گونهاي به و نشود
زنان جايگاه ضعف به توجه با چارچوب ، اين در.شود دگرگون
تشكلهاي شكلگيري ضرورت حمايتي ، مراكز نبود و جامعه در
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را زنان
"دقيقا كردم ، را سلطه بحث من كه آنجا:رزاقي دكتر -
چيزي مبارزه.كردم روشن مبارزه نحوه مورد در را منظورم
زن كه نيست مبارزه اين.است آن در جامعه دگرگوني كه است
اين در نيز زنان صنفي تشكلهاي.بنشاند مرد جاي به را
در زن كه كمبودهايي رفع جهت در كه است لازم چارچوب
اما.آيد بوجود روبهروست ، آنها با اجتماع و خانواده
.ميگيرد قرار تشكلها اين راس در كسي چه كه اينجاست نكته
آن ميرود فرد يك "معمولا كه است صورت اين به ايران در
ساكت نيز بقيه و دارد دست در را بقيه سرنوشت و بالا
بايد كه حالي در.است حالت بدترين اين متاسفانه.هستند
.شود اعمال و تمرين دمكراسي و مشاركت تشكلها ، اين در
است بلد ولي نيست مشهور هم خيلي كه كسي يك ندارد اشكالي
منافع اين روي منبگيرد قرار راس در بكند ، كارهايي يك
به زنان نياز بعدي ، نكته.ميكنم تاكيد خيلي صنفي
آنها كه دارم اعتقاد من حتي.است خاص روزنامههاي
متفاوت صنفهاي در مختلف كاري محيطهاي در ميتوانند
در زنان خود و باشند داشته خود براي داخلي خبرنامههاي
.باشند فعال مطلب ، تهيه براي مختلف زمينههاي
به نياز ما كه است اين ديگر مهم بسيار موضوع
هستند ، كي زنان.داريم زنان مورد در جديد نظريهپردازي
ميخواهند زنان.ميكنيم فكر چگونه آنها درباره ما "اصلا
در كه مسايلي ديگر به پاسخگويي و برسند جايگاهي چه به
مشكلات ميگوييم كه درست اين چون.است مطرح زمينه اين
ببينيم بايد اما.دارد وجود نابسامانيها اين و است اين
از حاضر ، حال درميكنيم نگاه زاويهاي چه از را زن
موضع در مرد كه تفاوت اين با ميبينيم را مرد ، زن زاويه
زن مسايل به تنگنظرانه مرد و نيست زن و است قدرت
نمونه عنوان به را سلطهگري و سلطه بحث من.ميپردازد
در كه داريم فراگير نظريه يك به نياز ما اما ، كردم مطرح
بحث يعني ، .باشد محتوا اين بيانگر بتواند عرصهها تمام
مشكلي واقع در و است مطرح بشريت و جامعه كل كردن دگرگون
مشكل بلكه نميشود ، آنها به مربوط فقط دارند ، زنان كه
زنان عملي -نظري آموزشهاي به مربوط آخر نكته.است بشريت
اشاره است ، كم زن متخصصين تعداد اينكه به "قبلا.ميشود
بايد اينها.داريم كم هم زن نويسنده و ، نظريهپرداز كردم
.بپردازند جامعه سطح در آموزش به و شده فعال مطبوعات در
و مهم بسيار حركت يك زنان وسيله به دانشگاه تسخير
اعلام "اخيرا تهران دانشگاه اقتصاد دانشكده.است خوشايند
شبانه اقتصاد رشته در شده پذيرفته دانشجوي از 50 كه كرد
نسبت اين روزانه ، در.است مهم خيلي اين.هستند زن نفر 45
در بايد زنان فعال حضور بحث منتهي.است 5050"تقريبا
.شود جدي هم عرصهها ديگر
در كه موانعي رفع براي بفرماييد "لطفا دكتر ، خانم *
پيشنهاد راهكارهايي چه شد ، مطرح زنان ارتقاي زمينه
ميكنيد؟
جهت در بايد كاري ، هر از قبل فكرميكنم من:زاهدي دكتر -
توجه مورد محورهاي از يكي.كنيم حركت جامعه فرهنگ تغيير
.كنيم مرئي جامعه در را زنان نقش كه است اين زمينه اين در
.نميداند كسي كه دارند زيادي مثبت فعاليتهاي خانمها
اجتماعي ، اقتصادي ، فعاليتهاي چرخش در زنان است مسلم آنچه
و آشكار غيرمستقيم ، و مستقيم طور به سياسي و فرهنگي
كه موافقم نظر اين با من.دارند توجهي قابل سهم پنهان
اثر منشا خانمهاكه خدمات از و نوشت دوباره بايد را تاريخ
كه همانگونه همچنين.كرد ياد بودهاند بشري تحولات در
"واقعا گروهي تشكلهاي ايجاد فرمودند ، اشاره دكتر آقاي
يك مرد ، و زن بين تبعيض مشكل ميكنم فكر من.است لازم
زنان بههرحال.ميطلبد نيز ملي راهحل و است ملي مشكل
.باشند ملي و گروهي تشكلهاي فكر در مملكت سطح در بايد
.نميبرد جايي به راه خيلي ولي است خوب محدود ، اقدامات
مثل چيز همه ندهند اجازه و باشد جمعي اقدامات بايد
و بايدها هنجارها ، مذهبي ، استنتاجات مقررات ، و قوانين
.كنند اجرا و تفسير تصويب ، تدوين ، مردها را همه نبايدها ،
اصل " نام به دارم اعتقاد اصل يك به من شرايطي چنين در
".شخصي منافع آهنين
هستند ، مسائل همه تعيينكننده مردها وقتي است طبيعي
آهنين اصل "اساس بر مختلف موضوعات از نيز آنها تفسير
اينكه تا بود خواهد خودشان نفع به بيشتر" شخصي منافع
ديگر عبارت به.بگيرند نظر در نيز را زنان شخصي منافع
كنند مداخله و گذاشته پيش پا فرايند اين در بايد هم زنان
.بشكنند را سكوت و
رسا صداي با و نفس به اعتماد با كه بگيريم ياد بايد ما
دلايلي از يكي كنيم ، طلب را خود حقوق و بزنيم را حرفمان
ما كه است اين ميروند فراتر خودشان حد از مردها كه
دادهايم اجازه ما.برسيم خودمان حد به نميخواهيم "اصلا
با متاسفانه و.كنند تعيين مردها را چيز همه محدوده كه
داريم وجود كه دهيم نشان و كنيم گفتوگو نمينشينيم آنها
.باشيم هم مفيدتر ميتوانيم و
هم ما آزادي ، حدود تعيين در كه كنيم تلاش بيشتر بايد پس
ديگران آزادي مرزهاي را كس هر آزادي حدود.كنيم دخالت
چه را مردان آزادي مرزهاي محدوديت.ميكند محدود كه است
بيشتر آزادي خودمان براي بايد ما.كنند تعيين بايد كساني
مادران ، و شود تعديل نابرابريها مقدار يك تا بخواهيم
عادلانهتري موضع از بتوانند خواهران و دختران همسران ،
.شوند برخوردار
داريد؟ نظري چه نگرشها تغيير ضرورت مورد در *
.است زنان نگرش تغيير ضرورت ديگر نكته بله ، :زاهدي دكتر -
اول ولي كنيم ، اصلاح را مردها نادرست نگرش ميخواهيم ما
و تواناييها به نسبت و كنيم اصلاح را خودمان نگرش بايد
با كافي نفس به اعتماد با تا شويم آگاه خودمان وضعيت
كوشا استعدادهايمان شكوفايي جهت در و كرده برخورد مسائل
كنند تلاش ديگران بنشينيم منتظر اينكه نه منتهيباشيم
.كنيم تلاش بايد هم خودمان شود شكوفا ما استعدادهاي تا
مذهب به را نابرابريها برخي كه ديدهام موارد خيلي در من
نيست ، بلكه اينطور من نظر به كه حالي درميدهند نسبت
اقتصادي ، -اجتماعي اعتقادات و باورها با مذهب اصلي فلسفه
نيات از زمان ، گذر در و ميآميزد هم در فرهنگي و بومي
استنتاجات هم ميتوان حال هر به.ميگيرد فاصله خود اصلي
مثبت چرا اما.منفي استنتاجات هم و داشت مذهب از مثبت
همانندي به متعددي ، آيات در قرآن ، در خداوند.نكنيم نگاه
خطاب مورد شيوه يك به را مرد و زن و كرده اشاره مرد و زن
فرد جنسيت به هم الهي قرب و اخروي پاداش.است داده قرار
نظام قانونمندي.برميگردد تقوا ميزان به و نداشته بستگي
مكمل اينها.زن يكي و باشد مرد يكي كه ميكند ايجاب هستي
ديگري و برتر "حتما يكي كه ندارد وجود دليلي.ميشوند هم
و كردارها نوشتارها ، گفتارها ، بين متاسفانهباشد كهتر
وجود زيادي فاصله زنان مسائل زمينه در نيز ما عملكردهاي
ميرسيم كه عمل به ولي ميكنيم صحبت زيبا خيلي.دارد
اين البته.ميكنيم عمل گفتهايم كه آنچه خلاف درست
كم منتهي.هست جا همه در نيست ، ايران در تنها نابرابريها
و يابد كاهش نابرابريها بايد حال هر به.دارد بيش و
اين.شود گرفته نظر در زنان و مردان براي مساوي فرصتهاي
اقتصادي و اجتماعي توسعه اساسي شرط پيش واقع ، به موضوع
.است
كيهاني معصومه :از گو و گفت
انتخاب مطبوعات منصفه هيات جديد عضو 14
شدند
استان مطبوعات منصفه هيات جديد عضو اجتماعي14 گروه
.شدند انتخاب آراء اتفاق به تهران
به اسلامي ، وارشاد فرهنگ وزارت عمومي روابط گزارش به
مهاجراني عطاالله دعوت به و مطبوعات ماده 31قانون استناد
منصفه هيات اعضاي جلسهانتخاب وارشاداسلامي وزيرفرهنگ
حجتالاسلام حضور با تهران استان مطبوعات
تهران استان دادگستري كل رئيس عليزاده والمسلمينعباسعلي
ديروز شهرتهران اسلامي رئيسشوراي دوزدوزاني عباس و
.برگزارشد (چهارشنبه)
جديد اعضاي لازم ، مشورتهاي از پس جلسه اين در
مختلف قشرهاي ميان از تهران استان مطبوعات هياتمنصفه
.شدند آراءبرگزيده اتفاق به جامعه
"حميراحسينييگانه" ،"پورنجاتي احمد" ،"عبدالرضاايزدپناه"
الله حبيب" ،"شهيدي شعبان" ،"جعفرشبيري سيد" ،
،"زاده قاسم ابوالقاسم" ،"فاضلي علي" ،"عسگراولادي
،"ميرمحمدصادقي مهدي" ،"مزروعي رجبعلي" ،"لطفي مرتضي"
14"وسمقي صديقه" و "واحدي غلامحسين" ،"ناصري محمدآقا"
.هستند تهران استان مطبوعات هياتمنصفه جديد عضو
پس قبلي منصفه هيات اعضاي قانوني دوره امسال مهرماه اول
.شد تمام سالفعاليت دو از
وارشاداسلامي ، وزيرفرهنگ حضور با مشترك جلسهاي است گفتني
استان دادگستري كل رئيس و تهران شهر شوراياسلامي رئيس
اعضاي پيشنهادي ليست برايانتخاب مهرماه هفتم در تهران
.برگزارشد تهران استان مطبوعات منصفه هيات
به اسفندماه 1364 مصوب 28 مطبوعات قانون ماده 34 طبق
حضور با صالحه دادگاه در مطبوعات توسط ارتكابي جرايم
.ميشود رسيدگي منصفه هيات
متهم كند مشخص دارد وظيفه مطبوعاتي محاكم در منصفه هيات
در تخفيف مستحق آيا بزهكاري صورت در و نه يا است بزهكار
راي براساس است موظف دادگاه قاضي خير ، يا است مجازات
.كند انشاء را خود راي منصفه هيات
دادگاه منصفه ، هيات جديد اعضاي تعيين با ميشود پيشبيني
.دهد تشكيل را خود جلسات آبانماه مطبوعات
از يكي خبر درباره فروزش توضيح
روزنامهها
در خبري درج پي در تهران شهر شوراي عضو فروزش غلامرضا
:كرد اعلام دادگاه به وي احضار پيرامون روزنامهها از يكي
موضوع مورد در دقيقه پنج مدت به حتي مربوط مراجع اگر
خودرو تعدادي دريافت شبهه و سايپا شركت به زمين واگذاري
ازاي در مراتع و جنگلها سازمان و جهادسازندگي براي
توضيحات و ميكردند صحبت اينجانب با زمين واگذاري
قانع ميشنيدند را جهادسازندگي مديران ساير و اينجانب
سوءتفاهم باعث پرونده تشكيل در تعجيل متاسفانهميشدند
.است گرديده
و دقيق مراجعه با.است اداري "كاملا موضوعي پرونده اين
نگرفته صورت قانوني خلاف هيچگونه كه شد خواهد روشن عميق
.است
قبل و كند پيدا حرمت مردم آبروي كه برسد روزي انشاءالله
و نام طرح از افراد جرم ميزان و موضوع شدن روشن از
.گردد پرهيز عمومي افكار و رسانهها به موضوع كشاندن
وزير بهعنوان اينجانب دخالت بر دال مدركي هيچ "اصولا
.ندارد وجود زمين واگذاري موضوع در جهادسازندگي وقت
|