(ع) علي آموزه‌هاي از چكيده‌اي
ديده‌اي و عقل جمله كه علي اي
ديده‌اي آنچه از واگو شمه‌اي
برترين از يكي ،(ع)علي اميرالموءمنين خجسته درخشش‌وجود
در كه بوده اسلام دين پوياي ذات و فرهنگ تاريخ ، تجليات
حكمت و عزت آسمان به سر و باليده پيامبر وجود آفتاب جوار
و عبوديت مفهوم حضرت ، آناست سوده بلاغت و شجاعت و
در سرسپردگي از تبري عين در را خداوند برابر در بندگي
و زندگي فلسفه عنوان به حق ، حضرت مخلوقات ديگر مقابل
همواره روي اين ازبود برگزيده خود ارزشي نظام و تفكر
عظمت و بزرگي به كه كسي:مي‌فرمود مختلف بيانهاي به
بسيار شكوه ، و جلال همه با را جهان است ، معترف خداوند
.مي‌بيند ناچيز و كوچك
اسلام صدر تاريخ با شگفت‌انگيزي نحو به (ع)علي سرگذشت
اين از يك هر چنانكه ;است شده تنيده هم در و خورده گره
گرديده ممزوج هم با چنان و است ديگري تداعي سرگذشت ، دو
عظيم برهه‌هاي همه در.نيست خالي آن از صحنه‌اي هيچ كه
صحنه‌هاي همه و شده نگاشته (ع)علي نام اسلام ، تاريخ
اسلام تاريخ سترگ قله‌هاي و اصيل بخشهاي ،(ع)علي زندگي
از ذره‌اي معهذا عظمت ، و ارج اينهمه با.مي‌شود محسوب
مدام صيرورتي و نگرديده فروكاسته خداوند به حضرت آن عشق
روشن و ملاحظه قابل وي وجود در مادي ، حيات لحظه آخرين تا
من كه مكنيد فراموش هرگز:مي‌فرمايد همواره (ع)علي.است
كه كسي تنها و خداونديم ، ضعيف بندگان كائنات همه و شما و
مهربان و توانا پروردگار است ، تقديس و ستايش سزاوار
.مي‌باشد
امت زوال و انحطاط موجب كه را صفاتي چنين (ع)علي امام
و مي‌فرمود بيان مدام بسيار ، هشدارهاي و فريادها با بود ،
نيز امت سياسي رهنمايي و خلافت راس در كه هنگامي حتي
با من:مي‌گفت سخن مردمان با معيارها همين با داشت ، قرار
تربيت بگويم مي‌خواستم پذيرفتم ، را شما سپاسگزاري كه اين
خود پيشواي مقابل در كه داشت آن بر را شما پيشين روزگار
نمي‌دارم دوست بحمدالله من اما.كنيد باز ثنا و مدح دفتر
در و آورند زبان بر باشد خوب هم قدر هر مرا كردار كه
انسان طبيعي تكليف وظيفه انجام زيرا كنند ، مبالغه تمجيدش
چه ;نيست پسنديده ستايش پيرايه عادي ، عمل اين بر و است
عدالت و حق حدود از مرا شما گفتار اندك اندك است ممكن
چه هر.كند عوض امور اصلاح و تمشيت در را رفتارم و منحرف
از بسياري هنوز كه مي‌دانم بهتر من كنيد ، مبالغه شما
با بنابراين.ننموده‌ام ايفا امامت و خلافت در را وظائفم
مذلت روي ركابم در آنقدر و مگوييد سخن خودكامگان مثل من
جستيد ، باز كارهايم در اشتباهي اگر بلكه.مساييد زمين بر
نصيحت شنيدن از اگر من.بازگوييد من به را آن بي‌درنگ
آن ايفاي و عمل از حتما باشم ، بيزار عدالت به راجع
و روحيه كه است آزمايشي بهترين اين و ;بود خواهم بيزارتر
.مي‌سازد آشكار بخوبي را حكمرانان افكار
وجوه همه در تاريخ يك بزرگداشت ،(ع)علي ولادت سالگرد
و مبتهج را خسته جانهاي ،(ع)علي نام ذكر.است آن برجسته
به پيروانش پي و رگ در را حيات فلسفه و مي‌سازد شاداب
حيات حماسي و ناب لحظه‌هاي همه از گذشته.درمي‌آورد جوشش
حضرت ، آن كلام بلاغت اوج و ارج از گذشته و اميرالموءمنين
و است درك و فهم قابل حضرت آن آموزه‌هاي در كه مهمي نكته
به توجه گيرد ، قرار بشر ابناء همه فراراه چراغي مي‌تواند
.است خردورزي و انديشه
...باد مبارك بشريت بر (ع)علي مولا خجسته ميلاد سالروز
|
