بينالملل نظام و ملي حاكميت بشر ، حقوق
(پاياني بخش)بشر حقوق و توسعه
ملي قضايي محدودههاي و بشر حقوق
به بينالمللي جامعه سوي از كشورها ، از برخي كه هنگامي
اين ميگيرند ، قرار انتقاد مورد بشر حقوق نقض موارد دليل
انحصاري قضاوت حق داشتن براساس كه ميكنند ادعا كشورها
داخلي امور به مسائل اين خود ، ملي سرزمينهاي محدوده در
نوعي را خارجي كشورهاي انتقادات و است مربوط كشورها آن
مدعي كشورهايي چنين.ميدانند خود داخلي امور در دخالت
و نيستند كشورها ساير از الگوبرداري به مجبور كه هستند
و ملي ويژگيهاي از خود جامع شناخت به توجه با دارند حق
لازم كه آنگونه را حكومتداري شيوه كشورشان ، مردمي
تحت افرادي دخالت اينرو ، ازكنند تعيين ميبينند ،
كشورها اين سوي از سختي به بشر ، حقوق حاميان عنوان
آنچه كه بپذيرند نميتوانند كشورها اين.ميشود پذيرفته
ديكته برايشان افراد اين دهند ، انجام است لازم كه را
است؟ قبول مورد حدي چه تا استنادي چنين.كنند
دسته دو به زمينه اين در را كشورها مختلف اقدامات
:كرد تقسيم ميتوان
به ميشود مربوط كشورها ملي قضايي محدوده به كه اموري -1
شامل بخش اين:شود ثابت آن خلاف كه مواردي از غير
يا چپ گرايشهاي نظير مسائل برخي خصوص در كه است تصميماتي
مردم ، سوي از پرداختي ماليات ميزان تعيين دولتها ، راست
به بيكاري غرامت پرداخت و دخترانه از پسرانه مدارس تفكيك
به نياز اموري چنين به پرداختن.ميشوند گرفته شهروندان
.ندارد ديگر كشورهاي دخالت
بخش اين در:هستند بينالمللي گستردگي داراي كه اموري -2
بودن ، علاقهمند صورت در ميتوانند ديگر دولتهاي
رعايت عدم يا رعايت خصوص در قانوني صورت به را سئوالاتي
كلي ، حالت در ولي كنند مطرح بينالملل حقوق اصول از برخي
زمينهاي در معاهدهاي اگر كه پذيرفتهاند كشورها كليه
آن براساس و است رسيده كشورها از تعدادي امضاء به خاص
آن خصوص در قضاوت باشند ، آن اصول رعايت به ملزم دولتها
ديوان.ميشود خارج كشورها از هريك ملي قضايي محدوده از
زمينه در را خود مشورتي نظر بينالمللي عدالت دائمي
اعلام چنين است ، شده منتشر مراكش و تونس در كه ملي احكام
مفروض ، حقوقي ماده يك آيا كه امر اين دانستن:مينمايد
امري نه ، يا است كشور يك ملي قضايي صلاحيت حوزه در
كلي و جامع موقعيت به مسئله اين.ميباشد نسبي "كاملا
از برخي در.دارد بستگي كشور آن بينالمللي روابط توسعه
حقوق براساس آن قوانين كه مليت موضوع مثل قانوني مواد
در براي دولتها عمل آزادي نشدهاند ، تدوين بينالمللي
دول ساير قبال در كه تعهداتي با حقي چنين گرفتن اختيار
.است شده محدود دارند ،
است ، شده منعقد كشورها بين بشر حقوق زمينه در كه معاهداتي
خارج معاهدات ، اين در مطرح مسائل ميان اين در.بسيارند
ديگر سوي از.دارد قرار كشورها ملي قضايي محدوده از
اين كه هستند علاقهمند حقوقي نظر از كشورها تمامي
قوانين از بشر حقوق رعايت زيرادرآيند اجرا به تعهدات
اعلاميه و است بينالمللي حقوق قوانين زمينه در رايج
.است رايج بينالمللي حقوق از بخشي بشر حقوق جهاني
حقوق مباحث در "قبلا زمينه ، اين در مسائل برخي چنانچه
معاهده طرف كه كشورهايي حتي باشند ، شده وارد بينالملل
ارتباط موضوع با آن ، در مندرج اصول علت به نيستند ، فوق
منع كنوانسيون كه كشوري مثال ، عنوان به.ميكنند پيدا
آن عضويت به يا باشد نكرده تصويب را جمعي دسته كشتارهاي
زمينه ، اين در جنايتي بروز صورت در باشد ، درنيامده
.كرد نخواهد دريافت كشورها ساير جانب از كمكي هيچگونه
طريق از "صرفا مربوطه موضوع به كشور اين ارتباط زيرا
كارتر ، كه زماني از.است كنوانسيون در مندرج اصول
روابط در را بشر حقوق مسئله امريكا وقت رئيسجمهوري
حقوق رعايت بر غربي كشورهاي كرد ، وارد اوگاندا با امريكا
تلاشهاي اما.ميورزند اصرار بينالمللي روابط در بشر
لوم كنوانسيون در بشر حقوق موضوعي ادغام براي گرفته صورت
كارائيب درياي حوزه آفريقايي ، كشورهاي بين (II Lome) دوم
.انجاميد شكست به اروپا ، اقتصادي جامعه و اطلس اقيانوس و
در بشر حقوق به مربوط اصول و اهداف از برخي عوض در
ديگر سوي از و است شده گنجانده سوم لوم كنوانسيون
بشر حقوق زمينه در مادهاي ذكر با چهارم لوم كنوانسيون
كمكهاي تخصيص امكان خود ، اختيار تحت قوانين مجموعه در
در بشر حقوق سطح ارتقاء هدف با كه را فعاليتهايي به مالي
اقيانوس و كارائيب درياي حوزه آفريقايي ، كشورهاي و ACP
متحد ملل سازمان.ميآورد فراهم ميپذيرد ، انجام اطلس
كردن كن ريشه.ميكند ايفا بشر حقوق زمينه در فعالي نقش
زمينه در آن سرسختي و آپارتايد و استعماري انديشههاي
سازمان.است آن موفقيتهاي از يكي بشر ، حقوق مسائل پيگيري
حقوق اجراي عدم يا اجرا موارد مراقب نزديك از متحد ملل
تهيه جهت را افرادي گاهگاهي ، و كشورهاست ساير در بشر
كشورهاي به بشر حقوق نقض خطرناك موارد خصوص در گزارش
نتيجه ميتوان شده گفته مطالب تمامي از.ميفرستد مختلف
جامعه نگرانيهاي از يكي بشر حقوق مسئله كه گرفت
محدوده به آنها استناد و كشورها ادعاي و است بينالمللي
.دهد كاهش را نگرانيها اين نميتواند خود ، كشور ملي قضايي
توسعه حق
اعلاميه به "انسان يافتن توسعه حق " ساختن مطرح انديشه
سال در كه برميگردد (OIT) كار بينالمللي سازمان پاياني
شركتكننده كشورهاي تصويب به فيلادلفيا ايالت در 1948
حق انسانها تمامي كه است شده تصريح اعلاميه اين در.رسيد
و مادي پيشرفتهاي به مساوي و يكسان شرايط در تا دارند
اقتصادي امنيت و اجتماعي حيثيت آزادي ، زمينه در معنوي
انسان سعادت براي بالقوه خطري جا همه در فقر و شوند نائل
متن در مندرج اصول كه شد اعلام همچنينميشود محسوب
انسان حياتي نيازهاي تامين براي مبارزه" قبيل از اعلاميه
متمركز و شده شناخته مساعي با و جوامع تمامي در
قابل غيروابسته يا وابسته كشورهاي تمامي در ،"بينالمللي
.هستند اجرا
مهمي مسائل با آنها ساكنان كه مستعمراتي در ترتيب اين به
حق" با "يافتن توسعه حق" بودند ، روبرو توسعه زمينه در
كشورهاي ارزيابي.شد ادغام "خود سرنوشت تعيين
اخير سال چند در كه آنجائي از كه بود اين جديدالتاسيس
توسعه به مربوط مسائل درگير "عميقا يافته توسعه كشورهاي
فعاليتهاي در تعادل برقراري براي تا بود لازم بودند ، شده
.باشند داشته نزديكي مشاركت كشورها اين با توسعه به مربوط
كه نطقي امبيهدر كبا ، .ام آقاي سنگال عالي ديوان رئيس
حقوق بينالمللي موءسسه محل در استراسبورگ در سال 1972 در
منشور و 56 مواد 55 به استناد با كردند ، ايفاء بشر
بشر حقوق جهاني اعلاميه تا 27 مواد 22 و متحد ملل سازمان
اين در فعال تخصصي سازمانهاي از برخي اساسنامههاي و
خاطرنشان را يافتن توسعه براي كشورها تمامي حق زمينه ،
منشور نگارش كميته به خطاب سال 1979 در وي.ساخت
بشر حقوق مفهوم اصلي مشخصه":گفت چنين بشر حقوق آفريقائي
تمامي حق اين.است "يافتن توسعه حق" بودن دارا ما ، نزد
را سياسي و مدني فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي ، حقوق
زندگي سطح در اساسي تحول اول ، گام در توسعه.دربرميگيرد
قيمت به اقتصادي رشد "صرفا آنرا نميتوان و است انسان
يك مختلف گروههاي و افراد به هزينهها نابخردانه تحميل
جامعه بطن در فرد هر كامل شكوفائي توسعه ، .دانست اجتماع
توسط گرفته انجام مطالعات از حاصل نتايج."ميباشد خود
حقوق كميسيون درخواست به و متحد ملل سازمان كل دبيرخانه
اصول از بسياري كه است آن نشاندهنده ملل ، سازمان بشر
به مربوط اعلاميههاي و متون ملل ، سازمان منشور در مندرج
تائيد را انسان "يافتن توسعه حق" حقوقي ابعاد بشر ، حقوق
سوي از سال 1986 در كه اعلاميهاي دوم ماده در.ميكنند
:است آمده چنين.يافت انتشار خصوص اين در متحد ملل سازمان
اقتصادي ، ] توسعه اصلي موضوع انسان آنجائيكه از -1
زمينه اين در فعالي مشاركت بايد است ، [فرهنگي و اجتماعي
يافتن توسعه براي خود حق از همچنين و باشد داشته
برعهده گروهي و فردي توسعه مسئوليت -گردد20 بهرهمند
كامل رعايت ضرورت بايد ميان اين درانسانهاست تمامي
مدنظر انسانها زندگي در بشر حقوق اصول و اساسي آزاديهاي
قبال در را خود وظايف نيز انسانها تمام و شود گرفته
كامل و آزادانه شكوفائي موجبات است قادر كه جامعهاي
.دهند انجام احسن نحو به كند ، فراهم را آنها
در تا شدند متعهد كشورها تمامي متن ، اين مفاد براساس
(...و اجتماعي اقتصادي ، ) توسعه براي مناسب فضايي ايجاد
كشورها همه ميان اين در.باشند داشته فعال مشاركت
نژادي ، تبعيض استعماري ، انديشههاي كه بودند متفقالقول
تهاجمهاي مستقل ، سرزمينهاي نظامي اشغال سلطهگرايي ،
شدن بهرهمند در انسانها اساسي حقوق پذيرش عدم و نظامي
بر وخيمي تاثيرات و نتايج يكديگر ، جوامع دستاوردهاي از
كه تدابيري رو ، اين از.دارد جانبه همه توسعه روند
برخي عمومي سلاح خلع جهت در بينالمللي سازمانهاي زيرنظر
جهاني توسعه اهداف راستاي در ميشود ، اتخاذ كشورها از
در خود مباحث ادامه در ملل سازمان بشر حقوق كميسيون.است
بهشماره 15/1996 انسان ، قطعنامهاي "يافتن توسعه حق" زمينه
تدوين هدف با كاري گروه يك آن براساس كه ساخت منتشر
و توسعه طرحهاي اجرائي نيازهاي تامين براي موءثر راهبردي
در پيشنهادي تدابير از برخيميشد تشكيل آنها از حمايت
پروتكل مثل حقوقي سندي تصويب:از عبارتند زمينه اين
زمينه ، اين در كنوانسيونهائي تصويب يا ميثاقها اختياري
در بشر حقوق نقض موارد بر نظارتي مكانيسمهاي بكارگيري
ارائه براي مناسب سيستمي تعيين و بينالمللي و ملي سطوح
كردن وادار براي مناسب تدابير اتخاذ كشورها ، گزارشهاي
تخصيص زمينه در خود تعهدات اجراي به يافته توسعه كشورهاي
و توسعه حال در كشورهاي به خود ملي ناخالص توليد از %7/0
و تدوين فرآيند در جهاني جامعه مردم تمام فعال مشاركت
زمينه در مسئله مهمترين شايد.توسعه برنامههاي اجراي
آيا كه باشد امر اين دانستن انسان ، "يافتن توسعه حق"
.اخلاقي ابعاد يا است حقوقي ابعاد داراي حقي چنين
شده شناخته حقوقي ، اصل يك حق ، اين توسعه حال در جهان در
متوجه تنها آن كردن قانونمند و تعميم فوايد ليكن است
"اصلا كه است كشورهايي يا و يافته توسعه كمتر كشورهاي
نظريات و منابع برخي از حال عين در ولي نيافتهاند توسعه
و 56 مواد 55 بر مبتني اصلي چنينميبرند بهره كارشناسي
كه ميباشد لازمالاجرا آن متن كه است ملل سازمان منشور
جهان كشورهاي منابع استحصال و استثمار خاطر به آن براساس
براي بشريت تمامي گذشته ، در ثروتمند كشورهاي توسط سوم
.شدهاند فراخونده ياري به همهگير و همهجانبه توسعه
مشاركت زمينه در يافته توسعه كشورهاي انتخابي رفتار شيوه
آنها اندك هرچند كمكهاي ملل ، سازمان توسعه برنامههاي در
"يافتن توسعه حق" حقوقي ابعاد از سوم ، جهان كشورهاي به
.ميدهد قرار مجدد تاكيد مورد آنرا و كرده حمايت انسان
كشورهايآفريقائي ، مشاركت با كه ماستريخت كنفرانس
كه بينالمللي و مليتي چند سازمانهاي خيريه ، سازمانهاي
مباحثات پايان در بود ، شده برپا هستند ، فعال آفريقا در
همبستگي نوعي تا كرد توصيه شركتكننده كشورهاي به خود ،
تا كنند ايجاد خود بين آفريقا قاره درخصوص جهاني
راهبردها تعيين با باشند قادر آنها شركاي و آفريقائيها
كه توسعه مسائل برخي با مقابله براي اجرائي شيوههاي و
شيوههاي و راهبردها ميكنند ، تهديد را آفريقا قاره
.برگزينند مناسبي اجرايي
از عبارتند آفريقا ، قاره درخصوص شده پذيرفته راهبردهاي
برنامههاي در مردم مشاركت و حكومتي سيستمهاي اصلاح
.اجتماعي و اقتصادي
كمك" حقوقي بعد پذيرش از غربي كشورهاي از برخي مقابل در
نظر ازميورزند امتناع "سوم جهان كشورهاي توسعه به
اخلاقي ارزش داراي كه است اختياري كار يك كمك اين آنان ،
را لازمالاجرا حقوقي فعل يك ارزش و است بينالمللي
كشورهاي براي را وظايفي غربي كشورهاي.ندارد
عدم از است عبارت آن و كردهاند تعيين كمك دريافتكننده
وظيفه هرگونه پذيرش از ولي توسعه روند در مانع ايجاد
هيچگونه حاليكه در سوم ، جهان كشورهاي توسعه به كمك براي
.ميورزند امتناع نيست ، زمينه اين در معاهدهاي يا توافق
توسعه روند به كه دارد وظيفه دولتي يا گروه فرد ، هر
اجتماعي ، اقتصادي ، ) مديريت كه افرادي بهويژه.دهد ادامه
و حقوقي نظر از ميگيرند ، بدست را خود كشور (فرهنگي
در انساني منابع از استفاده با تا دارند حق سياسي
جامعه.برسانند توسعه به را خود كشور دسترسشان ،
فرد تواناترين توسط دولتي هر كه دارد انتظار بينالمللي
دولتي هيچ شود آسان توسعه روند تا شود هدايت خود جامعه
اين در زيرا.كند اهمال خود مديريتي سيستم در ندارد حق
بينالمللي جامعه دوش بر سنگيني بار كشوري چنين صورت
به است ، پراشكال كشوري مديريتي سيستم وقتي.ميكند تحميل
يا ميگيرد قرار انتقاد مورد جهاني جامعه سوي از يقين
ساير دوش بر توسعه سنگين بار آنكه برايميشود منزوي
يعني.دانست ماهيت دو داراي را توسعه بايد نباشد ، كشورها
و دارند همديگر به نسبت دولتها و مردم كه وظيفهاي و حق
"آرماني حق" و "مثبت حق" بين تمايز.هستند يكديگر مكمل
روابط در كه است حالي در اين و ميشود شمرده مهم امري
گذر ديگر يكي به يكي از نامحسوس بطور ميتوان بينالمللي
.كرد
بستگي اخلاقي قوانين به بيشتر دولتها بين روابط امروزه
به اخلاقي قوانين از گذر لازمه حقوقي ، قوانين نه دارد
رفتارهاي در لازمالاجرا اصولي پذيرش حقوقي ، قوانين
كرد تعيين راحتي به نميتوان حال عين در.است بينالمللي
رخ چگونه و زماني چه در فرآيند اين تكميلي مرحله كه
.داد خواهد
توسعه و بشر حقوق بين همزيستي
غيرممكن بشر حقوق موضوع گرفتن نظر در بدون توسعه فرآيند
كه است لازم توسعه ، از مطلوبي حد به رسيدن براي و است
كردن محدود با.شود بهرهمند خود حقوق تمامي از انسان
كاسته توسعه فرآيند سرعت از آنها ، انكار يا و بشر حقوق
اين در تاريخي نمونههايميشود متوقف حتي يا و ميشود
جنوبي آفريقاي در سياهان وضعيت برده ، تجارت مثل زمينه
.است آن گواه
توسعه ولي هستند بهرهمند خود حقوق از كشوري مردم چنانچه
جامعه و خود قبال در خود وظايف از يقين به نيافتهاند ،
.نيست بيدليل نيافتن توسعه.ماندهاند غافل بينالمللي
-باشند1 ذيل موارد ميتوانند علتها كشورها اين در
-دولتي 2 مديريت ساختار در فساد و مكرر اشتباهات وجود
.دولتها عملكرد در شفافيت نبود -منابع 3 نادرست بكارگيري
آن و موءثرند كشورها نيافتن توسعه در نيز خارجي عوامل
شرايط مالي ، بزرگ بنگاههاي و موءسسات كه است هنگامي
ديگر موارد.ميكنند تحميل كشور يك به اقتصادي ويرانگر
غارت به مالي ثروتهاي از حقوقي حمايت -از 1 است عبارت آن
نگهداري امانت به بزرگ بانكهاي در كه فقير كشورهاي رفته
.واردات ارزش افزايش و صادرات ارزش كاهش -ميشود 2
تاثير تحت توسعه فرآيند كه ميكنيم مشاهده بنابراين
وادار را ما امر اين و است خارجي و داخلي عوامل مجموعه
همكاري با منظور اين براي را لازم تدابير تا ميكند
.كنيم اتخاذ بينالمللي جامعه
|