موسيقي موعود و موسيقي مركزيت
باب فتح
شد منتشر سحر مرغ
موسيقي موعود و موسيقي مركزيت
مديريت مدتهاست كه نگاشته مهدوي رضا را حاضر نوشته
را هنري حوزه آموزشي -پژوهشي برنامههاي سلسله
و چربدست سنتور ، نوازندگي در نيز خود و دارد بهعهده
تعويض دادن قرار مستمسك با نوشته اين در وي.است چيره
"موسيقي مركز" به "انقلابي آهنگهاي و سرود مركز" نام
مديريت روند به كلي اما اجمالي ، و كوتاه سيري
مهدوي آقاي نوشته كلي فضاي.است افكنده كشور موسيقي
نظر يك بهعنوان اما نقد ، نه و است تمجيد فضاي
موسيقي اهل از دعوت ضمنانعكاس و است قابلاحترام
از اعم كشور موسيقي مديريتي ساختار بررسي و نقد براي
و فرهنگ وزارت موسيقي مركز و هنري حوزه سيما ، و صدا
نوشته ، اين به را گرامي خوانندگان توجه اسلامي ، ارشاد
.ميكنيم جلب
به محل هر شرف بالمكين ، شرفالمكان
از "غالبا را موسيقي كه است رسم.است آن ساكنان
به كه ميآيد پيش كمتر و ميكنند بررسي هنري ديدگاه
موسيقي.باشند داشته درخوري توجه آن اجتماعي جايگاه
انساني روابط بغرنجترين كه شهري پيچيده جامعه يك در
آن از متفاوت نقشي است ، جاري آن پيچوخمهاي در
.داشتهاست تابهحال غيرشهري جوامع در كه دارد چيزي
سياستهايشان ، و سازمانها نهادها ، ارگانها ،
و ميكنند تعيين را موسيقيدان و موسيقي سرنوشت
و خود سرنوشت تعيين در خود ، مواضع با نيز موسيقيدانان
.دارند سهم اجتماع در موسيقي
قبل سال شصت حدود از كه ايران در موسيقي كردن اداري
و است پيموده را خمي و پرپيچ مسير امروز تا شد ، شروع
.است شده بغرنجتر انقلاب ، بعداز سال بيست در مسير اين
موسيقي از خاصي تلقي طرز "طبعا كشور ، بر حاكم نظام
و ميگنجد آن اعتقادي مباني چهارچوب در كه دارد
سلسله در اداري جايگاهي بايستي چهارچوب اين براي
و حرمت به راجع كه بحثهايي.كرد پيدا شده تعريف مراتب
و مجاز موسيقي بين مرز حدي تا شده ، موسيقي حليت
قطعي تعريفهاي به هنوز ولي كرده ، معلوم را غيرمجاز
در چشمگيري پيشرفتهاي مقابل در.است نرسيده
گذشت با كه آمده بهدست هنري اداري سيستمهاي
نتيجه به و كنيم جمعبندي آنهارا ميتوانيم بيستسال ،
.برسيم دلگرمكنندهاي
به راجع مذهبي ديدگاه از كه بحثهايي همان به بنا
اواخر همين تا نيز "موسيقي" كلمه حتي است ، شده موسيقي
"انقلابي آهنگهاي و سرود" تركيب از آن جاي به و حذف
انواع از محدودي و خاص نوع سرود.ميشد استفاده
نظر شايد.نميشود موسيقي زمينه كل شامل و است موسيقي
سفارشي و توليدي موسيقي ، كل كه بوده براين كارگزاران
اين در اسلامي جمهوري نظام اداري مركز تاييد مورد و
درست اين باشد ، انقلابي روحيه داراي بايستي زمينه ،
كننده محدود "انقلابي آهنگهاي و سرود" تركيب ولي است ،
تاييد مورد كه بود مثبتي و مفيد جنبههاي از خيلي
و سرود مركز نام تغيير شايسته عمل.هست نيز نظام
يكي همين كه "ايران موسيقي مركز" به انقلابي آهنگهاي
هنر به نگرش تغيير از حاكي شد ، انجام قبل ماه دو
.است هنر اين روشن آينده به اميد از حاكي و موسيقي
با سال ، بيست اين تمام در ايران موسيقي مركز اگرچه
فرآيند و كرده عمل مثبت درمجموع خيزهايش و افت همه
اما است ، بوده موسيقيدانان و موسيقي نفع به كارش
كنار در مركز ، اين فعاليتهاي كه است آن بهتر
هنرستانها ازقبيل آن ديگر زيرمجموعههاي خدمات
نيز و ايران موسيقي انجمن ،(پسران و دختران)
موسيقي بخش و هنري حوزه نظير ديگر ارگانهاي
.شود ارزيابي دانشگاهها ،
نظام مسئولان گفتههاي و نوشتهها در كه طور همان
ايران ، اسلامي انقلاب آمده ، بارها آن نظريهپردازان و
ايراني و اسلامي اصيل ارزشهاي عهد تجديد براي انقلابي
مجدد شناخت و بازيافتن براي اسلامي ، انقلاب.است
اصلي چهارچوبهاي متمادي قرنهاي كه ارزشهاست اين
دوره در.است پرورانده را مسلمان ايراني انسان روحيه
مثابه به قرنها كه ايراني مقامي و سنتي موسيقي پهلوي ،
انزوا به بود ، تاريخي روحيه اين كننده منعكس آينه
به كه بود رژيم عمر آخر سال هفت در فقط و شد كشانده
قديمي ، اساتيد و متعهد موسيقيدانهاي از چند تني كوشش
در كه اين خجسته.شد بازسازي موسيقي اين از بخشي
نهتنها سنتي موسيقي اسلامي ، انقلاب بعداز سالهاي
آن ، به و گرفت قرار اولويت در بلكه شد ، احيا و اعاده
كاست ، نوارهاي تعداد.شد داده شايسته جايگاه
نيمهرسمي ، و رسمي جشنوارههاي صحنهاي ، اجراهاي
تقدير مراسم تبليغاتي ، بولتنهاي آموزشي ، كتابهاي
اعزام نمايشگاهها ، برپايي قديمي ، اساتيد از
كه تخصصي سمينارهاي و كشور از خارج به هنرمندان
قابل شده ، برگزار سنتي موسيقيدانان و موسيقي براي
و اجرا فرهنگ.نيست انقلاب از قبل سالهاي با مقايسه
تعداد و ايراني جوانان بين سنتي موسيقي به توجه فضاي
داوطلبان و سنتي سازهاي نواختن متقاضيان بيشمار
ارزشها به رويكرد كل بهطور و موسيقي رديفهاي و آواز
در منزوي هنر اين مجدد زندگي از خبر اصيل ، هنر و
بهترين كه نبريم ياد از.ميدهد را آينده سالهاي
دستاورد نيز ، سنتي موسيقي زمينه در مرجع كتابهاي
نوارها ، كتابها ، اين تماماست انقلاب بعداز هنرمندان
غيرمستقيم و مستقيم حمايت به متكي...و سمينارها
موسيقي مركز آنها راس در كه بوده يادشده ارگانهاي
موسيقي عنوان به سنتي موسيقي حفظ با.است داشته قرار
بر هم آنها كه موسيقيها ديگر اقسام و انواع معيار ،
احيا نيز بودهاند ايراني تاريخي اصالتهاي پايه
و عزلت كنج از مقامي موسيقي برجسته هنرمندان.شدهاند
جهان فستيوالهاي مهمترين در و درآمدند انزوا
جهان هنرمندان بزرگترين كنار در نامشان و درخشيدند
در مسابقهاي بخشهاي و جوان موسيقيشد ثبت
حضور و معتبر كارشناسيهاي با گوناگون عرصههاي
جايگاه در ابتذال ، بوي و رنگ از دور لايق ، اساتيد
كه است سال سه دو حدود ما و شد مطرح مناسب و صحيح
سالم آنهم و داريم جوان موسيقي كنيم ادعا ميتوانيم
در زن مقام.آلودگي هرگونه از دور و متعهد و بالنده و
اولين براي هنرمند ، زنان ساخته موسيقي و موسيقي
صحنه روي ابتذال شائبه از دور و پاك فضايي در مرتبه
ساختن در كه دادند نشان ايراني هنرمند بانوان و آمد
خوب و ندارند مردان از كمي دست هيچ موسيقي نواختن و
تابهحال موسيقي ، معلمان بهترين كه شويم متذكر است
خانه تاسيس اين ، از گذشتهبودهاند خانمها از
بار ، اولين براي موسيقي هنرمندان خانه بهعنوان موسيقي
از و داده مشخص و رسمي و صنفي هويتي موسيقيدانان ، به
موسيقي هنرمند به بخشي هويت در ارزنده گامي طريق ، اين
بيست از كمتر مدتي در اينها ، تمام.است شده برداشته
ايران ، موسيقي مركز فعاليتهاي.است شده انجام سال
بالندگي براي كه بخشيده جرات نيز ارگانها ساير به
تاريكانديشان لعن و طعن از و كنند تلاش موسيقي ورشد
جشنوارههاي برگزاري با ايران ، موسيقي انجمن.نهراسند
مناطق ، موسيقي از بينظيري آلبوم انتشار و دانشجويي
-پژوهشي كنسرتهاي و موسيقي واحد تاسيس با هنري حوزه
چهار برگزاري و اصيل نوارهاي انتشار و آموزشي
هفت نينوازان ، ) مناطق موسيقي در تاريخي مهم جشنواره
مهمي و بزرگ سهم (حماسي موسيقي و آواز و آئينه اورنگ ،
و هنرستانها.است كرده ايفا اصيل موسيقي اشاعه در
شامل كه دارند را خود خاص كارنامه نيز دانشگاهها
نقش نبايد گذشته ، اينها همه از.است آموزشي خدمات
و حفظ در را ارگانها اين تمام سرنوشتساز بسيار
كرد ، فراموش تعزيهخواني ارزشمند و عظيم هنر نگهداري
هيچ در و ماست ملي و مذهبي احساسات آينه كه هنري
.نيست مطرح صورت اين به اسلام ، جهان كشور
با انقلاب ابتداي از موسيقي هنر كه نيست گفتن به لازم
با هنري مسئولان و بوده روبهرو مشكلي وضعيت
بسياري ، .بودهاند مواجه تودرتويي مشكلات و پيچيدگيها
پست دنبال و بخشيده لقايش به را مسئوليت عطاي "اصلا
تمام هم ديگري عده.رفتهاند دردسرتري كم
هنر براي و خريده بهجان را بلايا و ناراحتيها
گود بيرون.كردهاند تلاش شبانهروزي كشورشان
و ماندن گود داخل نيست ، مشكل گرفتن ايراد و ايستادن
و موسيقي مركز عملكرد.است مشكل بودن معتقد و كاركردن
بلكه مثبت ، نهتنها دربيستسال ، را آن زيرمجموعههاي
اين نگهداشتن راضي.دانست اميدواركننده و موفق ميتوان
آسان موسيقي درجامعه گوناگون و متضاد سليقه همه
نه كه دارد احتياج جمعبندي و كلنگري نوعي به و نيست
ساخته شايسته و توانا مديران از بلكه موسيقيدانها ، از
ارگانها ديگر و هنري حوزه مثل نيز موسيقي مركزاست
شايد معاونتي بخشهاي در بهويژه و مقاطع بعضي در
اين حاصل و بوده غلط عملكردهاي و سياستها سوء داراي
خدشه نيز مسئولين به و موسيقي به گاه نادرستيها ،
در اجتنابناپذير موارد اين اما.است ساخته وارد
سيما و صدا اگر و نميكند وارد لطمهاي كلي كارنامه
در خودبينانهاي و متفاوت خطمشي از هميشه كه را
بيست عملكرد بايد سازيم ، جدا ;بوده برخوردار موسيقي
كنيم آرزو و بدانيم مثبت را انقلاب بعداز موسيقي سال
يك و دل يك -سيما و صدا حتي -ارگانها تمام كاش اي كه
اسلامي ، ايران موسيقي موعود به رسيدن براي جهت
اين طلايهدار است راه در كه جديدي نسل.ميكوشيدند
.بقريب الصبح واليس :خواهدبود توفيق
باب فتح
ايران موسيقي آسيبشناسي
ميان به موضوعي در آسيبشناسي از سخن كه هنگامي
مديريتي حوزه به بحث مدخل و ورود محل ميآيد ،
شروع آنجا از بحث عزيمت نقطه و ميشود بركشانيده
.ميگردد
چون عناصري و وجوددارد سازماني آن در كه جايي
آن جزولاينفك سازماندهي برنامهريزي ، سياستگذاري ،
موسيقي مديريت بايد ايران موسيقي شناسي آسيب بحث در.است
و كاربردي مثالهاي بحث ايضاح براي و شود طلبيده چالش به
يا و عين غمض پردهپوشي ، هيچ بدون نيز.شود آورده عيني
البته و موءسسهاي يا مدير هر با تعارفي ، و مجاملهاي
افراد شخصيت و حرمت مراعات و انساني اخلاق رعايت با
اجتماعي رفتارهاي بررسي و نقد به حقوقي و حقيقي
.شود پرداخته مسئوليت تحت درحوزه آنان
بايد را موسيقي آسيبشناسي بحث به ورود از اصلي هدف
مهم حوزه اين شدن گذاشته مغفول و ماندن تعطيل در
بر روز هر و است اعتقاد اين بر نگارنده.دانست
در اجرايي مديريت تا كه ميگردد افزوده بيشتر اعتقادش
سياسي حوزههاي ساير مديريت همانند هنري بخشهاي
ثمين و غث و نشود نهاده بررسي و نقد بوته در اجرايي و
نهاده هنر آن صاحبان و عمومي افكار چشم پيش در آن
اميدواري هنر آن پيشرفت و توسعه به نميتوان نگردد ،
.داشت آنچناني
و اتفاقات به شود سعي بايد آسيبشناسي ، بحث در لذا
.شود پرداخته موسيقي حوزه در خصوص به هنري رويدادهاي
كليگوييهاي و كليبافيها از بحث سطح كه آن براي
حوادث با وعيني مصداقي است لازم ماند ، دور به روزمره
قرار مدنظر را آنها بررسي و نقد و برخورد رويدادها و
به و تفاهمآميز فضايي در ميتوان كه هنگامي.داد
به بايد چرا گفت ، سخن كليگويي و وكنايه طعن از دور
همين بر.رفت نوشتن غيرشفاف و گفتن سخن پهلو دو سراغ
و مدير از اعم موسيقي ، اهالي از توان مي بنياد
شنونده حتي و آهنگساز و خواننده و نوازنده و كارگزار
سئوالات ، كه خواست علاقهمند ، و تيزهوش اما محترم ،
موسيقي جريانات درباره خود ابهامات و نوشتهها
نتيجه به ، گوناگون نظريات تبادل با تا كنند رامطرح كشور
.شد نائل موسيقي اهل براي وكارا درخور اي
نجوا -الف
شد منتشر سحر مرغ
جزء كه هم موسيقي وملتهاست مشترك زبان هنر ،
مستثني قاعده اين از نهتنها است ، فرهنگ و هنر لاينفك
"سحر مرغ" نوار.هست هم مهم اين واقعي مصداق بلكه نيست ،
كه ساكت كيوان از است كاري ،"غرب و شرق ديدار" يا
صداي و حيدري مازيار پيانوي وي ، سهتار و تار با
به تمدنها ، گفتوگوي طرح بهمناسبت فاضلجمشيدي ،
.است شده ارائه جهان و ايران موسيقي آثار بازار
مغرب موسيقي مشاهير از آثاري نوار ، اين سوي يك در
پاگانيني ، و ويوالدي مونتي ، برامس ، موتزارت ، چون زمين
و شده نواخته پيانو غربي ساز و تار ايراني ساز با
اركستر از استفاده با ديگر ، سوي در.است بيكلام
زيباي ملوديهاي از يكي ايراني ، و غربي سازهاي
كه است ، شده اجرا داوود ني مرتضي استاد ساخته ايراني
داغ /كن سر ناله سحر مرغ:ميشود آغاز جمله اين با
...كن تازهتر مرا
طرح اهداف از بخشي كه است آن دنبال به نوار اين
.سازد برآورده را غرب و شرق تمدنهاي گفتوگوي
|