است ويژه چيزش همه كه دادگاهي
(پاياني بخش) نان سياسي بلواي
است ويژه چيزش همه كه دادگاهي
عليه روحانيت ويژه دادستان خواست كيفر بر نظري و نقد
نوري عبدالله حجت‌الاسلام
: اشاره
والمسلمين الاسلام حجت دادگاه جلسات برگزاري با همزمان
مورد در "عصرما" نامه هفته مقاله از تلخيصي نوري عبدالله
آقاي عليه روحانيت ويژه دادگاه دادستاني كيفرخواست نقد
.گذرد مي نظرتان از زير در كه است شده تهيه نوري عبدالله
عليه تهران روحانيت ويژه دادستان خواست كيفر صدور
كيفرخواست ، اين محتواي به توجه با نوري عبدالله آقاي
صحنه به را دادگاه اين عملكرد و موضوعيت ديگر يك‌بار
.است كشانده منتقدان نقد
سخن ويژه دادگاه قانوني و حقوقي مباني درباره
اين بررسي قصد مقال اين در ما و است شده گفته بسيار
عمل به تلاشهاي كه بپذيريم اگر حتي.نداريم را موضوع
دادگاه اين بودن قانوني مشكل اخير ماههاي در آمده
صريح نفي به باتوجه ويژه به خود كه باشد كرده حل را
و بحث محل اساسي قانون در اختصاصي دادگاههاي
آيين و قضايي قواعد شمول در نبايد است ، مناقشه
در.دهيم راه خود به ترديدي دادگاه اين به دادرسي
صريح نفي به توجه با ويژه دادستان كيفرخواست
و بحث محل اساسي قانون در اختصاصي دادگاههاي
آيين و قضايي قواعد شمول در نبايد است ، مناقشه
كيفر دردهيم راه خود به ترديدي دادگاه اين به دادرسي
آقاي عليه تهران روحانيت ويژه دادستان خواست
نظرات با مقابله نظير اتهاماتي نوري عبدالله
شناسايي به ترغيب آمريكا ، با رابطه تبليغ ،(ره)امام
ملي ، جبهه از دفاع آزادي ، نهضت نفع به تبليغ اسرائيل ،
بر كه است شده مطرح..و منتظري آيت‌الله سياسي ترويج
در و نمي‌شود محسوب جرم "قانونا هيچ‌يك صحت ، فرض
گرفته نظر در معيني مجازات آنها براي جزايي قوانين
كيفرخواست محتواي نقد ما قصد مي‌كنيم تاكيداست نشده
محترم دادستان برداشت‌هاي بودن ناروا اثبات و مذكور
مسئولي مدير به خرداد روزنامه مطالب از ويژه دادگاه
برداشت‌هاي صحت فرض با لذا.نيست نوري عبدالله آقاي
كيفرخواست در شده ارائه مستندات بودن محكم و ايشان
قانوني اصل به توجه بدون كيفرخواست مطالب كه مي‌گوييم
قضايي رويه وحدت نافي و شده تهيه مجازات و جرم بودن
.است
قضائيه قوه نيز و روحانيت ويژه دادگاه مسئولان
و قواعد مشمول را دادگاه اين آيا دهند توضيح بايد
آنكه يا مي‌دانند متعارف قانوني و حقوقي رويه‌هاي
اگر.است ويژه چيزش همه روحانيت ويژه دادگاه معتقدند
عليه روحانيت ويژه دادستان سوي از شده تهيه كيفرخواست
دهيم قرار نظر اظهار و قضاوت ملاك را نوري آقاي
نه روحانيت ويژه دادگاه از ايشان تلقي بگوييم بايد
.است شرعي محكمه بلكه قانوني محكمه يك
شرعي محكمه و قانوني محكمه
مبتني و دارد قراردادي ماهيتي دولت كه مدرن دولت در
رابطه يك براساس ملت و دولت رابطه است اجتماعي عقد بر
حقوق و قانون زبان حكومت زبان مي‌شود ، تعريف حقوقي
خود تكاليف و حقوق با شهروندان دولتي چنين در. است
و اجتماعي آزادي‌هاي حدود و هستند آشنا "كاملا
بر متكي و موضوعه قوانين براساس مجرمانه اعمال
قضايي محاكم.است شده تعريف "كاملا اساسي قانون
اعمال.مي‌كنند رسيدگي جرايم به مشخص قوانين براساس
شده تعيين قانون در دقت به آنها مجازات و مجرمانه
اصول از مجازات و جرم بودن قانوني اصل لذا.است
جديد مفهوم به دولت در مدني حقوق و مسلم شده ، پذيرفته
حاكم قانوني محاكم عملكرد بر قضايي رويه وحدت و است
.است
دارد قراردادي ماهيت دولت نه مدرن قبل ما دولت در اما
.است مشخص رعيت هاي آزادي و حقوق و تكاليف حدود نه و
به شرعي محاكم قانوني ، محاكم عوض در دولتي چنين در
شرعي محاكم مشكل.مي‌كنند رسيدگي خصومات و منازعات
احكام با قضايي احكام مطابقت و قضا بودن شرعي در
محاكم در مي‌تواند راحتي به ويژگي اين.نيست شريعت
راه‌كارهاي طريق از نيز مدرن دولت در و قانوني
شرعي محاكم مشكل شود ، واقع خصومت‌ها حل مبناي قانوني
نبودن روشن و انسانها تكاليف و حقوق بودن نامشخص در
يا مجتهد قاضي شرع محكمه در.است دولت با مردم رابطه
اعمال يا و خصومات و منازعات درباره و است ماذون
اين در.مي‌پردازد حكم صدور به خود فتواي براساس افراد
را شرعي حكم ابتدا خود فتواي به بنا قاضي محكمه
سپس و داده تطبيق جرم مورد بر را آن سپس كرده استنباط
اصل با مغاير روشي چنين.مي‌كند صادر تعزيري حكم
فتواي تابع جرم زيرا است مجازات و جرم بودن قانوني
و است الحاكم بمايراه قاعده تابع مجازات و قاضي
فتواي و آراء داراي مجتهدان و قضات كه آنجا از
محكمه يك در مي‌تواند واحد عمل يك هستند متفاوتي
در يا شود تلقي مجرمانه غير ديگر محكمه در و مجرمانه
دو بمايراه‌الحاكم براساس بودن مجرمانه تشخيص صورت
اين و شود گرفته نظر در آن براي متفاوت تعزيري مجازات
ملوك نوعي حاكميت و قضايي رويه وحدت نفي يعني
دادگاه دادستان اگر.كشور بر قضايي و حقوقي الطوايفي
آيت‌الله ترويج يا آمريكا با رابطه تبليغ روحانيت ويژه
جرم را سياست از دين جدايي از طرفداري يا و منتظري
دادگاه اين ايشان نظر از كه است دليل بدان مي‌داند
وحدت و مجازات و جرم بودن قانوني اصل رعايت به ملزم
ويژه دادگاه معتقدند ايشان "ظاهرا.نيست قضايي رويه
كليه گذاردن زيرپا به مجاز بودن ويژه علت به روحانيت
محكمه ديگر ويژگياست قضايي رويه‌هاي و حقوقي قواعد
در في‌المثل.است محكمه اين در دادرسي آيين فقدان شرع ،
حضور و وجود مطبوعاتي جرم به رسيدگي در شرع محكمه
حضور مصالحي بنابر هم اگر ندارد ضرورتي منصفه هيات
خود محكمه قاضي شود داده تشخيص مفيد منصفه هيات
نيز نهايت در و مي‌كند تعيين را منصفه هيات اعضاي
و نمي‌داند منصفه هيات نظر از تبعيت به موظف را خود
مطبوعاتي جرايم به رسيدگي در روحانيت ويژه دادگاه
.است كرده عمل سياق همين بر تاكنون روحانيون
وكيل يا متهم كه است آن شرع محكمه ديگر ويژگي‌هاي از
زيرا كند احتجاج قانوني موازين براساس نمي‌تواند وي
و قانوني موازين نه است وي فتواي قاضي داوري مبناي
و متهم لذا است يافته قانون صورت كه مشهوري فتواي نه
قاضي استنباط مباني و فتوا بايد ناگزير وي وكيل يا
مناقشه و بحث وارد قاضي با و بخواند چالش به را
.حقوقي محاجه نه شود فقهي
حقيقت اين به روحانيت ويژه دادگاه دادستان "قطعا
آيت‌الله ترويج يا آمريكا با رابطه تبليغ كه است واقف
براي و نمي‌شوند محسوب جرم موجود قوانين مطابق منتظري
از "ظاهرا اما.است نشده گرفته نظر در مجازاتي آنها
دادگاه عملكرد و قضاوت ملاك موجود قوانين ايشان نظر
خود تبرئه براي بتواند نوري عبدالله آقاي تا نيست ويژه
محكمه قاضي نظر و فتوا ملاك بلكه كند استناد بدانها
.است روحانيت ويژه
سياسي بيانيه يا كيفرخواست
گذشته مطالب با ويژه دادگاه دادستان آقاي اگر
محكمه‌اي را روحانيت ويژه دادگاه و ندارند توافقي
قضايي رويه وحدت و موضوعه قوانين تابع و قانوني
بحث مورد كيفرخواست بكوشند بايد صورت آن در مي‌دانند
عنوان به ايشان آنچه.كنند ترجمه حقوقي زبان به را
عليه سياسي بيانيه يك به داده‌اند ارائه خواست كيفر
محترم دادستان.خواست كيفر يك تا دارد شباهت رقيب
نقد در كه را آنچه مي‌توانند روحانيت ويژه دادگاه
محتواي تحليل صورت به نوري عبدالله آقاي عملكرد
مقاله يك عنوان به كرده‌اند تهيه خرداد روزنامه
تا كنند منتشر كشور روزنامه‌هاي از يكي در انتقادي
عنوان به مطالب اين طرح اما بخوانند را آن همه
است كاري فرد يك كردن محكوم اميد به حقوقي كيفرخواست
سياسي ديدگاه داراي قاضي با شرع محكمه از فقط كه
قاضي كه قانوني محكمه از نه برمي‌آيد خاص اجتماعي
موجود قوانين به مقيد و موظف را خود قضاوت در آن
.مي‌داند
خوب حمله بد ، دفاع
آرايي دانستن جرم و تقبيح است آمده كيفرخواست در آنچه
در تحليلي مقالات قالب در كه است عقيدتي و سياسي
دادگاه دادستان يعني.است شده منتشر خرداد روزنامه
خاص آراء داشتن دليل به را نوري عبدالله آقاي ويژه
مجرم حاكم رسمي ديدگاه با متفاوت ديدگاهي و سياسي
دليل به نوري عبدالله آقاي دادستان نظر از.مي‌دانند
برقراري از طرفداري سياست ، از دين جدايي به اعتقاد
.است مجرم...و آمريكا با رابطه
و مي‌خوانند را خواست كيفر اين كه جواناني و مردم
آقاي "قطعا مي‌كنند تعقيب را ويژه دادگاه جريان
كافي امر همين و يافت خواهند مظلوم را نوري عبدالله
همفكرانشان و دادستان آقاي اعتقادات صحت در تا است
و يار كه ديد خواهند آنها اين بر علاوه كنند ترديد
اسلامي جمهوري وزير و مجلس نماينده امام ، نماينده
يا و اعتقاد اتهام به مصلحت تشخيص مجمع عضو ايران
با آنان.مي‌شود محاكمه سياست از دين جدايي ترويج
انقلابي سابقه چنين با افرادي انديشيد خواهند خود
به سال از 20 پس اكنون نظام از طرفداري و طولاني
ترديد براي همين و رسيده‌اند سياست از دين جدايي نظريه
كافي نظام مبناي ايده‌هاي روشن‌ترين به نسبت آنها
آن با دادگاه اين و خواست كيفر اين آنكه خلاصه.است
انقلاب و اسلام از بد دفاع عنوان به..و دادرسي آيين
.شد خواهد تلقي آنها به حمله بهترين و ارزشها و
ويژه دادگاه ويژگي
به بايد روحانيت ويژه دادگاه بودن قانوني فرض با
از چيست؟ در دادگاه اين ويژگي كه داد پاسخ سئوال اين
رسيدگي دادگاه اين وجودي فلسفه يا نيست خارج حال دو
يا دارد روحاني صنف به اختصاص كه است جرايمي به
به رسيدگي فرض دو هر پذيرش با روحانيون شان رعايت
.است غرض نقض روحانيت ويژه دادگاه در مطبوعاتي جرايم
به رسيدگي روحانيت ويژه دادگاه ايجاد از منظور اگر
جرايم دارد ، روحاني صنف به اختصاص كه است جرايمي
دادگاه لذانيستند جرايم سنخ اين از "قطعا مطبوعاتي
را جرايم از نوع اين به رسيدگي صلاحيت روحانيت ويژه
يك و روحاني يك ميان تفاوتي چه راستي به.ندارد
روحاني يك چرا و است؟ مطبوعاتي جرم ارتكاب در مكلا
محاكمه دادگاهي در مطبوعاتي تخلف اتهام به بايد
نه است متعارف و معمول حقوقي قواعد تابع نه كه شود
هيات نه و مي‌بيند ملتزم دادرسي آيين رعايت به را خود
نه و مي‌شوند انتخاب قانوني معهود طرق از آن منصفه
مي‌داند منصفه هيات نظر پذيرش به ملزم را خود قاضي
محاكمه دادگاهي در اتهام همين به روحاني غير يك اما
قانوني حمايت‌هاي و حقوق اين همه از كه مي‌شود
است؟ برخوردار
رعايت روحانيت ويژه دادگاه ايجاد از منظور اگر و
(است تامل محل البته خود كه ) است روحانيون شان
كه روحانيون مطبوعاتي جرائم به رسيدگي كه گفت بايد
چنين هرگز گيرد صورت علني صورت به بايد علي‌القاعده
ويژه دادگاه اينكه ضمن.نمي‌كند تامين را هدفي
مطبوعاتي غير اتهامات به رسيدگي در روحانيت
روحانيون شان رعايت به ملزم را خود نيز روحانيون
دادگاه اطلاعيه.نمي‌داند (ازروحانيون برخي البته)
از كه بيات آيت‌الله اتهامات درباره روحانيت ويژه
.مدعاست براين شاهد بهترين خود شد پخش وسيما صدا طريق
را خود نيز ويژه دادگاه مسئولان پيداست چنانكه لذا
هر بهنميبينند ملزم منزلت و شان رعايت به چندان
اتهامات به رسيدگي فرض ، دو از يك هر پذيرش با حال
.نيست روحانيت ويژه دادگاه صلاحيت در مطبوعاتي
(پاياني بخش) نان سياسي بلواي
نام غله تجارت با چريكي برخورد بايد را مورد دومين
سپتامبر در 19 كه ، بود قرار اين از ماجرا نهاد ،
بانج شركت در قدرت وارثان ،"بورن خوان" و "ژرژ" 1974
شدند ، ربوده آرژانتين مونته‌نرو چريكهاي بوسيله
با دولت با مذاكره بر علاوه شركت نمايندگان
ومذاكره ملاقات پاريس در مونته‌نروها نمايندگان
روزنامه‌نويسان از ژوئن 1975 در 18 مونته‌نروها.كردند
سالن در كردند ، مصاحبه يك به دعوت تلفني آيرس بوئنوس
اعلام مونته‌نرو جنبش رهبر فيرمنيش ماريو مصاحبه مخفي
مقابل در اما ;;كرد خواهند آزاد را بورن ژرژ كرد ،
نظامي بودجه سوم يك برابر) دلار ميليون دريافت 60
ميليون يك ارزش به غذايي مواد توزيع همچنين و (كشور
تزئين همچنين و آرژانتين حلبي‌آبادهاي مردم بين دلار
اين و اواپرون و خوان مجسمه‌هاي با شركت دفاتر همه
ملت وسيله به كه هنگامي قهرآميز اعمال ":كه شعار
چاپ هزينه پرداخت و ،"است عدالت تجلي گيرد ، انجام
:شعار و مونته‌نرو سياسي ايدئولوژي درباره اعلاناتي
از صفحه دو در "مي‌شود رها ملت بدست فقط ملت"
دو اين بازجويي‌ها از گزارشي جهان ، مهم روزنامه‌هاي
كه شده منتشر مونته‌نروها بوسيله برادر
بود مطالبي مونته‌نروها گزارش قسمت هيجان‌انگيزترين
روشن تازه صورتي به را بانج موءسسه قدرت ميزان كه
كه بود اندازه‌اي به موءسسه اين اقتصادي نفوذ.مي‌ساخت
و كند تعيين را كشور توسعه هدفهاي و راه مي‌توانست
نفر چند كه بود كافي فقط منظور ، اين دادن انجام براي
مورد در را معيني تصميمات شركتها ، گمنام مديران از
چنانكه نمايند ، اتخاذ خود سرمايه‌گذاريهاي
دولت اعضاي انتخاب از پيش آرژانتين ، رئيس‌جمهورهاي
مي‌كردند ، مشورت (بانج شركت) هيرش ماريو با هميشه خود
دشواري‌هاي مونته‌نروها به مبلغ اين انتقال چند هر
فراهم كشور چند مالي و پولي مقامات براي بسيار
ادامه براي شركت كه بود باجي واقع در اما ساخت ،
.داد آرژانتيني چريكهاي به كارش
با انقلاب از پس سالهاي در كوبا.كوباست سوم مورد
همچنين و همپيمانانش و امريكا سوي از شكر خريد تحريم
اما شد ، روبه‌رو اقتصادي محاصره
با توانست چين و شوروي به شكر فروش يا كمك با چند هر
راه اين چون اما كند ، مقابله انرژي ذخيره كمبود مشكل
به شرق بلوك فروپاشي از پس را خود مساله بود اصلي حل
چند هر شرق بلوك فروپاشي از پس كوبا.داد نشان خوبي
از ناشي كمبودهاي اما داد ، نشان ومقاومت پايداري
مشكل با چنان را عمومي ارزاق مساله كشور اين بايكوت
بلوك فروپاشي از پس سالهاي نخستين در كه كرد مواجه
وحشي گياهان و غلات مصرف از ناشي جديدي امراض شرق ،
كوبا حاضر حال در چند هر.يافت رواج كشور اين در
حل به هنوز اما بگذارد ، سر پشت هم را مشكل اين توانسته
مهر آمار طبق كه است حالي در اين و است نپرداخته آن
مرز به توليد افزايش درصد با 3/19 سوريه ماه 1375
.رسيد كشاورزي خودكفايي
اقتصادي ، صحنه در ملل سازمان توسعه طرح گزارش طبق"
سال 1980 به نسبت پايين‌تري درآمد ميانگين كشور 70
نسبت مي‌رسد كشور به 43 كه هشداردهنده‌اي شمار و دارند
شرقي اروپاي در شده‌اند ، فقيرتر نيز خود سال 1970 به
كرده پيدا تنزل درصد به 7 زندگي كيفيت تاكنون از 1980
ميان عميق شكاف نگران ملل سازمان توسعه طرح.است
اعلام برنامه اين.است جهان فقير و ثروتمند افراد
جهان 3/2 مردم فقيرترين پيش 20درصد سي‌سال كه مي‌دارد
اين كه مي‌دادند اختصاص خود به را جهان درآمد درصد
درآمد سهم ثروتمندان و رسيده درصد به 4/1 اكنون رقم
.داده‌اند افزايش درصد به 85 درصد از 70 را خود
توسط سياستگذاران اين":مي‌افزايد همچنين گزارش اين
نگران بايد آنها.شده‌اند هيپنوتيزم رشد ، كميت
".باشند نيز رشد كيفيت و ساختار
جهان مي‌رود گمان كه مي‌دارد اظهار ادامه ، در گزارش
را بقيه و ثروتمند را تعدادي كه اقتصادي رشد نوعي
فرصتهاي روند اين.است گرفته پيش در مي‌نمايد فقيرتر
طبيعي منابع اين بر علاوه و آورد نخواهد وجود به شغلي
-همشهري 17/7/75] ".داد خواهد هدر نيز را جانشين بدون
گزارش اين اهميت [شجراوي محمد ترجمه -اكونوميست:منبع
كه يافت درخواهيم زماني را ملل سازمان توسعه
جمله از مختلف كشورهاي در مردم اغتشاشات و شورشها
افزايش خاطر به (1375) امسال ماه شهريور در اردن
جهاني بهاي افزايش از ناشي كه نان نرخ ناگهاني
.بياوريم ياد به را بود ، گندم
|
