باشيم؟ داشته سالمي روابط چگونه
مادر يك نياز
از حمايت در روزنامهنگاران تجمع
شد برگزار شمسالواعظين
باشيم؟ داشته سالمي روابط چگونه
فردي بين روابط مخلسلامت عوامل شناخت بر مقدمهاي
اجتماعي و
تكان و فزاينده رشد دهنده نشان آماري بررسيهاي
در سالهاياخير در جنايتها و خشونتها ، جرمها دهنده
(1987)زمينهيابيبلوم در طوريكه به است ، دنيا كل
امريكا در كهخشونت داد نشان مينهسوتا ازدانشگاه
در امريكايي افرادجوان مير و مرگ علت منزلهاولين به
تصادفها بسيارياز آن بر افزوناست سالگذشته 30
كه هستند پرخاشگرانه غيرمستقيمرانندگي نتيجه
.ميباشند همراه ازحد بيش الكل مصرف با "غالبا
درصد جوانان 300 بين در قتل ناشياز مرگهاي
سنين به مربوط تصادفهاي ازآن پس و است يافته افزايش
سومين.است مير مرگو عامل دومين سالهها 15تا 24
خشونت ، يعني از ديگري شكل سني اينگروه در علت
از4 بيش جوان افراد در ميزانخودكشي.است خودكشي
و خودكشي چند هر.است دههگذشته سه طول در آن برابر
مشكلات ديگراننشاندهنده به نسبت شديد پرخاشگري
جالبي و قوي رابطهبسيار اما هستند ، بسيارمتفاوتي
خطر جوانانو خشونتآميز و اعمالمتجاوزانه بين
خودكشي رفتارهاي براياعمال آنها زيادتر بسيار
.(نكرمن ، 1988 پيترسونو كايرنز ، ) دارد گرايانهوجود
است؟ يافته افزايش راستي پرخاشگريبه ميزان آيا
منظمي افزايش نشاندهنده(1991) جرم ، 1990 گزارشهاي
و عنف به تجاوز قتل ، اجبار ، ) خشونت جرايم درميزان
.است بوده بعد به دهه1980 از (پرخاشگرانه حملههاي
آمده پايين سال1987 در جرايم اين ميزان هرچند
است يافته اينافزايش از پس آنها امافراواني بود
كه است اين پرسش (شولتز ، 1992 لوريا ، و ريچارد ، لوري)
است؟ چنين چراوضع
را بسياري دلايل"عملا پرسش اين به پاسخگويي در
صرف موردنظرماست امروز كه آنچه برشمرداما ميتوان
وويژگيهاي ژنتيكي عواملزيستشناختي ، نقش از نظر
محيطي مسائل پيامد به ما.شدهاست مطرح شخصيتي
فوري شرايط يك در ميانديشيمكه اجتماعي و (موقعيتي)
فرد براي پرخاشگرانهرا رفتارهاي اعمال اضطرار
شناخت ، كه متغيرهايي بهعبارتي و ميسازد محتمل
باعث و ميدهد قرار تحتالشعاعخود را فرد عقل و تفكر
!!بشود بشود ، نبايد آنچه ميشودكه
ما جامعه فعلي مشكل ماستشايد نظر مورد امروز آنچه
و (موقعيتي)محيطي مسائل علمي شناخت نباشداما
را توجهمسئولين ميتواند آنها مطرحكردن و اجتماعي
جهت كاربردي راهبردهايي باارايه تا نمايد جلب
حفظ "نهايتا و وسالم كارآمد انساني نيروي حفظ
وبالندگي شكوفايي رشد ، زمينه امنيتاجتماعي ،
.فراهمسازند را جامعه افراد
فزوني واجتماعي (موقعيتي) محيطي علل بررسي
:رفتارهايپرخاشگرانه
تعريف نفوذاجتماعي را اجتماعي روانشناسي اگر
بدانيم ديگري بر(گروه يك يا) شخص يك يعنينفوذ كنيم ،
ميتواند(جسمي نابودي) پرخاشگري افراطيتريننوع
ارونسون ، ) شود تلقي نفوذاجتماعي درجه بالاترين
ماهيت از جزئي آياپرخاشگري.(شكركن ، 1371 ترجمه
كرد؟ رامتعادل پديده اين ميتوان آيا انساناست؟
ياكاهش افزايش سبب كه ومحيطي اجتماعي عوامل
انسان چرا كلي طور به كدامند؟و هستند ، پرخاشگري
خشونتي انسان كه سببميشود چيز چه و ميكند پرخاشگري
عليه ديدهنميشود حيوانات وحشيترين در كهحتي را
كارببرد؟ به همنوعانش
مربوط سوءتغذيه و زمانيقحطي دورههاي:تغذيه سوء -1
با همراه "كربوهيدراتهامعمولا و عمومي بهپروتيئن
"اخيرا.است پرخاشگري و جنايت بسيارزياد افزايش
آنها غلات مصرف كه دركشورهايي كه است شده گزارش
درصد شاخص ، بهصورت است متوسط حد از بالاتر
ميباشدكه ديگري كشورهاي از جناياتشانبالاتر
غلات زيرااست متوسط ازحد پايينتر آنها غلات مصرف
.ميگردد مغز سروتونيندر سطح آوردن پايين منجربه
تركيب جزءمهم و عصبي دهنده انتقال درمغز سروتونين
ميشود پرخاشگري مانع كه عصبياست مكانيزم دهنده
.(مورگز ، 1981 و والزلي)
ناخوشايند افراد براياكثر فقر جامعه در:فقر -2
دستيابيبه از را آنها فقرتلقيميشود
ضرورياتي به دسترسي وحتي بازداشته خواستههايشان
.ميسازد راناممكن مناسب مسكن يا و كافي نظيرغذاي
وآدمكشي فقر بين مثبت مستقيم وجودرابطه اين بنابر
فقير شهري حوزههاي در رو ازهمين و نبوده عجيب زياد
آدمكشي نسبت بر تراكمجمعيت ميزان افزايش با امريكا
.(ويليامز1984)ميشود افزوده نيز
با رفاهخود مقايسه از "غالبا احساساتانساني
به يكتحقيق در جهت همين به متاثرميشود اطرافيان
آدمكشياشاره ميزان و درآمد همبستگيمياننابرابري
.(ويليامز 1984 بلايو1982 ، و بلايو) است شده
فقرا از نسبتي استكه اين معناي نابرابريدرآمدبه
با مرتب خودرا فقرا.ميكنند زندگي ميانمرفهين در
رامشخص فيمابين تمايزات و مقايسهكرده مرفهين
نتايج به تمايزگذاري معيناين شرايطي در.ميكنند
است داده گزارش(1984) ويليامز.ميگردد جناييختم
با درآمداجتماعي سطوح براي ارتباطنابرابري كه
سايرمناطقي در امريكا جنوب از بهغير آدمكشي ميزان
.شدهاست مشاهده نيز راداشتهاند شرايط همين كه هم
حومهنشيني رشد شهرهاو به مهاجرت:مهاجرت -3
ميزان افزايش.دارد جرم شدت و ميزان قويبا رابطهاي
از معلول نوجوانان مسائل نيزساير و بزهكاري
گسترده خانواده ويكپارچگي جامعه وحدت همپاشيدگي
اين كه بزهكاريدرجاهايي وقوع احتمال.است
"نسبتا شهرهاي در "مثلا شدهباشد حفظ پيوندها
.(كانجر ، 1977) كمتراست بسيار كوچك و دورافتاده
به تازه كه وخانوادههايي مهاجر خانوادههاي
از كردهاندبيش مكان نقل شهرهايپرجمعيت
سكني شهري مناطق قبلدر از كه خانوادههايي
.ميشوند بزهكاريمواجه به مربوط مسائل گزيدهاندبا
دانش مهارتو است ممكن چنينخانوادههايي در والدين
باشند نداشته را محيط بامشكلات آمدن كنار براي لازم
عين در.نباشند مشقمناسبي سر خود فرزندان براي و
كه باشند مشكلاتخود سرگرم قدر آن است حالممكن
آنان يا خودتوجه فرزندان به كافي بهاندازه نتوانند
.(ياسايي ، 1374 از نقل به)كنند راهنمايي را
ميزان در بالاترينافزايش كه ميدهد نشان بررسيها
و است حومهنشينبوده مناطق در جرايمنوجوانان
و محلهها در ميزان بالاترين مناطقهم اين دردرون
زيادتحرك ميزان به كه است خانوادههاييبوده
اجتماعي نهادهاي و بااشخاص و داشتهاند جغرافيايي
ياسايي ، از بهنقل) نداشتهاند باثباتي ديگرپيوند
.(1374
يعني) تراكم كه است حاكي مطالعات از بعضي:تراكم -4
حد ، ممكن از بيش (مفروض فضاي واحد يك در افراد تعداد
بين تمايز محققان.ببرد بالا را پرخاشگري سطح است
(ميلمربع هر در افراد تعداد) بروني تراكم تراكم ، نوع دو
دربررسي را (ناحيه يك در ساكن تعداد) دروني تراكم و
نتايج.(آلتمن ، 1972 و زلوتيك) يافتهاند مفيد آن
عامل خود خودي به بروني تراكم كه نشانميدهد پژوهشها
آسيبشناسي شاخصهاي با دروني تراكم نيست ، اما موءثري
بزرگ شهرهاي در پژوهش نتايج.رابطهدارد اجتماعي
اتاق يك ساكنان تعداد بردن كهبالا است داده نشان
.است همراه عنف به تجاوز و قتل ، حمله بالاي نرخهاي با
داخل در پرازدحام شرايط كه پيشنهادميكنند محققان
"مرتبا را شخص روزمره كارهاي كه اينعلت به خانه
و شوند سبب را بيشتري ناكامي است ميكنند ، ممكن مختل
ميگردد منجر بيشتري پرخاشگري به ناكامينيز اين
.(وولچ ، 1974 بوت)
كه شرايطي برخي باختگي فرديت نظريه برطبق:گمنامي -5
رواني حالت به ميتواند حكمفرماست گروه بر "غالبا
احساسدر اين پيدايش)گردد منجر افراد در باختگي فرديت
صورت وبه داده دست از را خود فردي هويت كه است افرادي
ميشود حالتسبب اين (.شدهاند مستحيل گروه در گمنام
كه وشناختي عاطفي شرايط ديگر و ناگهاني رفتارهاي
است (گروهبزهكاران مثل) گسيخته لجام جماعت يك ويژه
توجه بايد.روبهروميشود كمتري موانع و محظورات با
شديد ، گمنامي ، برانگيختگي شامل پيشايند شرايط كه شود
گروه ملاحظه وحدتقابل و بيروني رويدادهاي بر تمركز
فردي هويت وفرد ميشود فرد خودآگاهي كاهش به منجر
باختگي روانيفرديت وحالت ميدهد دست از را خود
رفتارتكانشي ، سدهاي شدن سست منجربه شده ايجاد
حالات و فوري نشانههاي برابر در بيشتر حساسيت
كاهش خود ، رفتار بازبيني در ناتواني جاري ، هيجاني
توانايي يافتن كاهش ديگران ، ارزيابي به اعتنا
نيوكام ، و پيپتون فستنجر ، ) ميشود عاقلانه برنامهريزي
.(1980 ، 1979) دينر ،(1970) زيمباردو (1952
پرخاشگري "پرخاشگري موجه دليل" كتاب در (1985) سيان
راستي به و ميدهد پيوند خودشناسي به رسيدن ميل با را
به دادن بها كم (به بردن پي) احساس ميورزدكه تاكيد
.ميكند تقويت را پرخاشگرانه رفتار زيادي حد در شخص ،
شخصي هويت و اهميت احساس به نوعي به انسانها تمامي
اعمال كه كساني اكثريت غربي جوامع در.دارند نياز
از ميشوند صلحمرتكب زمان در را باري خشونت
آن به متعلق و برميخيزند اجتماعي طبقات پايينترين
احساس بسياري افراد آنها در كه اجتماعياند قشرهاي
به و درماندگي نبودن ، كارآمد عدمشايستگي ، كهتري ،
و محروم و غيرماهر بيكار ، افراد.دارند نيامدن حساب
پايينخود موقعيتهاي آساني به فقير بسيار افراد
ميتواند خشونت كه است اين بر آنها تصور.رانميپذيرند
خود تا ديگران دادن قرار فشار تحت براي باشد راهي تنها
.مطرحسازند آن وسيله به را
شايستگيشان واقعي احساس كه افرادي دارد عقيده سيان
تاكيد عادي وسيله عنوان به است شده جريحهدار و انكار
ميشوند خشونت به آوردن بهروي متمايل وجود ، ابراز بر
اين "احتمالا ميكنند زندگي آن در كه ثانوي فرهنگ و
خشونتبار رفتار مثبت ارزش بر نهادن ارج با را تمايل
تام قوت با كه است تجربهاي مسئله اين.ميكند تشديد
.است شده گزارش مختلف مجرمين از بيشماري تعداد وسيله به
بسيار احتمال به فرد كه بزرگاست شهرهاي در بيشتر
ماشين چرخ دنده همانند را خود و شده فراموش زياد
ناديده ميتواند آساني به كه ميكند مشاهده عظيمي
همسايگان بين خصمانه تنشهاي روستا در.گرفتهشود
حتي افراد اما باشد ، داشته وجود شديدي حد در ميتواند
در.شناختهشدهاند حداقل نباشند ، داشتني دوست اگر
باقي گمنام ميتواند سالها براي حتي شخص شهرها ،
هيچ او براي كه برسد نتيجه اين به ميتواند و بماند
جدي شكل به كه مردمي روشناست.نيست موجود ارزشي
به خود نياز بيان جهت "احتمالا ميشوند تلقي بيارزش
آنها زيرا برميگزينند ، را خشن راههاي وجود ابراز
طرد را او كه ميكنند مشاهده كساني سايرينرا
شناخت كه آنها.است بيتفاوت برايشان يا كردهاند
احساسشايسته "نتيجتا و آوردهاند دست به را بيشتري
رسانيدهاند ، اثبات به خود مورد در را شخصي ارزش از
حالت با ديگران با كه يافت خواهند را توانايي اين
زمان در قدر هر شخص اما.رفتاركنند خفيفتري خصمانه
به دايمي نياز باشد داشته هم نيكبختي تجربه كودكي
ما همه.ميدهد ادامه را خود وجود تاييد و اثبات
هويت كه هستيم افرادي بهعنوان شدن شناخته نيازمند
نياز هركس مستقل هويت اثبات.داريم ديگران از مستقلي
آنها به و شدهاند فراموش آنهاكه.دارد "پرخاشگري" به
و امر اين جبران جهت مبرمي نياز است شده داده بها كم
خشن رفتاري آن براساس و دارند خود تاييد اثبات
تحسين مورد و شدهاند پرورانيده عشق با كه آنها.دارند
خود فرديت ميتوانند اما دارند را نياز همان بودهاند ،
اثبات به ضداجتماعينميباشند كه روشهايي با را
.برسانند
براي علتي عنوان به نابرابري مفهوم:نابرابري -6
دارد ، بسياري فرهنگي پشتوانه و تاييد پرخاشگري
قبيل اين واز "غيرمنصفانه" ،"غيرعادلانه" اصطلاحات
رفتار براي توجيهي عنوان به كارگري اعتصابات در
از منظور كه است اين پرسش گرچه.متداولند كارگران
كه است توجه جالب چيست؟ "نابرابر"يا "غيرمنصفانه"
حصول با رابطه در آدامز توسط برابري از كه تعريفي همان
هم "برشايد" و "والستر"توسط است رفته كار به موفقيت
لحاظ ازاست رفته كار به پرخاشگري با رابطه در
:كه ميكنند آغاز نقطه اين از مفهومي
به فرد يك دروندادهاي نظريه اين در كه است ذكر قابل
كارآيي ، مهارت ، و تخصص تحصيلات ، شامل مثال طور
به كه كهبازدههايي حالي در ميباشد...و خلاقيت
ترفيع ، دستمزد ، شامل مثال طور به ميشود ارائه فرد يك
كه واقعيت اين به توجه با.است..و مسكن پاداش ،
كاهش آرزومند ما كه است منفي تنش يكحالت نابرابري
مطرح را زير پيشنهادهاي برشايد و والستر هستيم ، آن
:ميكنند گزارش آن پژوهش تاييد براي و كرده
زيرا كرد خواهد نابرابري احساس شخص شرايط ، بعضي در -1
دريافت (غيره و ترفيع دستمزد ، قبيل از) بازدههايي
آنها سزاوار را خود كه هستند ازچيزي بالاتر كه ميكند
.ميداند
خود نابرابري احساس است ممكن شخص شرايط ، بعضي در -2
:دهد كاهش زير طرق به را
آن در دروندادهايش ارزش برحسب ديگر شخص تحقير با (الف
(دهد تقليل را بيشتر بازدههاي لزوم كه طوري به) نظام
ارزش كمي قبال در خود واقعيتمسئوليتهاي انكار (ب و
ديگران ، و والستر) ديگر شخص دريافتي (بروندادهاي يا)
.(1973
نابرابر رابطهاي در را خود كه شخصي سخن ، ديگر به
برونداد -درونداد نسبت با مقايسه آن در كه) مييابد
رفتار با است ممكن(ميشود عايدش بيشتر خيلي ديگري
او كمتر شايستگي ادراك كه گونهاي به ديگر شخص به نسبت
.آورد عمل به تلاش خود احساسات كاهش در كند ، توجيه را
كاراين اين انجام راه آسانترين دستكم يا بهترين
ايننيت با و دهد جلوه راناسزاوار ديگر شخص كه است
.كند پرخاشگرانه بهرفتار مبادرت او به نسبت
.است او تخفيف و كارتحقير اين انجام راه آسانترين
بهوقوع هنگامي بهاحتمالزياد تخفيف و اينتحقير
باشد ، داشته دشوارياندك باشد ، كمهزينه ميپيونددكه
به تكافوكند ، نابرابري كاهش در بهاحتمالزياد
بهاحتمال و باشد داشته نيازاندك واقعيت تحريف
در مساله اين.بدهد راافزايش شخص بازدههاي زياد
كه بدينصورت.است قابلتوجه نيز نژادي پيشداوري
پيدايش.است گونهايپرخاشگري "يقينا نژادي پيشداوري
كه است بهگروههايي نسبت منفي رفتارهاي وبروز
گره پايگاهبالاتر تا هستند پستتر احساسميشود
من ، 1973 ، جونز ، راتيس) گردد پيشداوريتوجيه مرتكب
.(1972
اهانت و بدرفتاري:ديگران كلامي اهانت و توهين -7
ساختن آشكار در عمدهاي عامل"غالبا ديگران كلامي
وقتيپرخاشگري.است ديگر شخص در اعمالپرخاشگرانه
و ميكند پيدا الگويفزايندهاي "معمولا شد شروع
ممكناست بياهميت ، كلامي و خفيف حتيضربهاي درنتيجه
قويتر و قوي تحريكات درآن كه گردد فرايندي شروع موجب
است موجود بسياري شواهد زمينه اين در.شوند مبادله
اهبوچي وكاوي 1978 ، شاندلر دنگرنيك ، :مثال بهطور)
.(اگيورا ، 1984 و
يا فيزيكي وسيلهاعمال به كه افرادي پژوهشها همه در
اعمال به تمايل ميشوند ديگرانبرانگيخته كلامي
اعمال اغلبشدت و دارند نوع همان از تلافيجويانه
برانگيختگي ميزان از برخوردهاييبيشتر چنين از ناشي
ميكند اينمساله تشريح به كمك يافته اينافراداست
از بالاروندهاي مارپيچ اغلبمسير پرخاشگري چرا كه
زور يا اعمالفشار از و شديد اهانت تا سرزنشخفيف
اغلب پرخاشگري.ميكند طي را شديد عصبانيت و لگدزدن تا
اهانت سرزنشتا از) ميشود آغاز كلامي تحريك با
منجرشود فيزيكي خشونت به بهسرعت ممكناست اما.(شديد
.(وبرن 1994 بارون)
نوجوانان از (1990)تورستاد بهوسيله مطالعه يك در
برميانگيزاند را آنها كهخشم موقعيتهايي شد خواسته
توصيف از 900موقعيت بيش تحليل درنتيجه.توصيفكنند
بهدست خشم برانگيزاننده وقايع اساسياز الگويي شده ،
كه نشاندادند مطالعه اين در شركتكنندگان.آمد
ديگران بهاعمال قطع آنهابهطور در خشم وقوع تكرار
.وابستهاست
از برخي هرچند:رسانهها در خشونت مشاهده -8
فيلمهاي و تلويزيون موردتاثير در روانشناسان
ميدهند ، نشان ترديدهايي آدمي رفتار سينماييبر
تماشاي كه اشارهدارند نتيجه اين به بررسيها اكثر
و ميدهد افزايش را شخصي روابط پرخاشگريدر خشونت ،
بيشتر ونوجوانان كودكان مورد در "خصوصا امر اين
رفتار ميتواند فيلمها در تماشايخشونت.است صادق
:طريقبرانگيزد چند از را پرخاشگرانه
كودكان:پرخاشگرانهرفتار شيوههاي تعليم -الف
در.ميكنند تقليد "عينا را سرمشقهايپرخاشگر رفتار
ونوجوان خردسال كودكان از بهمواردي گزارشها
تلويزيون در "قبلا كه خشونتآميزيرا عمل كه برميخوريم
تبهكارانبزرگسال.كردهاند تجربه "ديدهاندعينا
در شده عرضه شيوههايابتكاري از گيري بهره با هم
.(هندريك ، 1977) افزودهاند خود بهمهارت تلويزيون
جنايات از كهتعدادي دادهاند گزارش هم پليس ادارات
كردهانداز سعي افراد كه است نتيجهآن خشونتبار
سوردلو ، و منكيوويچ) كنند تقليد تلويزيوني برنامههاي
.(1977
برنامههاي هنگامتماشاي به:برانگيختگي افزايش -ب
برنامههايديگر با مقايسه در خشونتآميزتلويزيوني
.ميشود ديده هيجانيكودكان برانگيختگي در افزايشي
احتمال هنگامي گوناگون عوامل حاصلاز برانگيختگي
يا ناكام كهشخص ميدهد افزايش را پرخاشگرانه رفتار
.باشد شده هم آزرده
خشونت تماشاي:بهپرخاشگري نسبت حساسيت كاهش -ج
با اما كودكانميشود در هيجاني موجببرانگيختگي
.ميشود كاسته فيزيولوژيكي شدتواكنشهاي از آن تكرار
در خشونت كهتماشاي است آن از حاكي ديگر بررسيهاي
پاسخدهي كاهش موجب داستانهايتلويزيوني قالب
بهپرخاشگريهاي بزرگسالان و كودكان در هيجاني
همكاران ، و توماس) خبريميشود فيلمهاي در واقعي
ازتماشاي حاصل هيجاني كندي دارد امكان.(1977
بر (واقعي خواه و خواهتخيلي) خشونتآميز فيلمهاي ممتد
اثر زندگيواقعي در افراد رنج با همدردي قدرتاحساس
.بكاهد آنان به كمك مابراي آمادگي از و بگذارد
بسياري:رفتارپرخاشگرانه بندهاي و قيد كاهش -د
.ميكنيم مهار را خود تكانههايپرخاشگرانه ما از
كه كنيم واحساس باشيم خشمگين است ممكن كه بااين
ضرر ما به يا كرده آشفته را كهما فردي به ميخواهيم
عمل ازاين را ما چندي قيود برسانيم ، زدهآسيب
از ترس گناه ، جملهاحساس آن از كه بازميدارد
آزمايشهانشان.است ديگران تائيد وعدم انتقام
پرخاشگرانه كهرفتار ديگري فرد تماشاي كه ميدهد
دينر وود ، 1972 ، و دوب) ميكند راسست قيود اين دارد
عمل اين و پرخاشميكنند ديگران ميبينيم وقتي.(1976
ميشويم مايل بيشتر ندارد پي همدر نامطلوبي اثرات
.سازيم ظاهر را خصومتخود
پرده بر &:حلاختلافها به مربوط نظرهاي تحريف --ه
اختلافهايشخصي اوقات اغلب صفحهتلويزيون يا سينما
راههاي از بااستفاده تا ميشود حل بدني پرخاش با
حتي) قهرمانان بهدست بيشترينكشتار.ديگر
"خوب افراد"كه اين ديدن و ميگيرد صورت (قهرمانانزن
نهتنها ميشوند پيروز "بد افراد"بر خشونت به توسل با
قابلپذيرشميسازد ما نظر در را چنينرفتارهايي
ما اكثر.ميبخشد وجهه بهآنها نيز اخلاقي ازلحاظ بلكه
بهصورت كه داستانهايي كه بزرگسالاندرمييابيم
زندگي بهرويدادهاي ناچيزي شباهت ميبينيم فيلم
را تعقل از درجه اين خردسال اماكودكان.دارند واقعي
كه شوند استمتوجه ممكن نيز بزرگسالان حتي و ندارند
در كه چيزهايي جهانتحتتاثير درباره نظرهايشان
.ميشود تحريف تلويزيونديدهاند
را پرخاشگرانه ميزانرفتار تلويزيون در خشونت هرچند
آن ميدهداثرهاي افزايش يادشده ازطريقمكانيسمهاي
از كه كودكيميكند فرق آنكودك يا اين بر "احتمالا
نتيجهتماشاي در است ممكن است بوده اولپرخاشگر
و شود گيسخته بيشترلگام حتي خشونتآميز صحنههاي
.فراگيرد را پرخاشگرانه رفتار تازهاياز گونههاي
تلويزيون برصفحه كه اعمالي تقليد خاطر به كه كودكي
است ممكن شده تنبيه خود همسالان والدينيا سوي از ديده
كه هست نيز ايناحتمال اما.دهد نشان پرخاشگري كمتر
درموقعيت است شده منع معيني درموقعيت كه رفتاري
از.شود ظاهر دارد ، تنبيهوجود از كمتري ترس كه ديگري
برنگرشهاي كه برنامههايي است شده كهمعلوم آنجا
از ميتوانند تاكيددارند همكارانه رفتار و مثبت
از تلويزيون صنعت.بكاهند روابطشخصي در پرخاشگري
به دهد باارزشيارائه همگاني خدمت ميتواند راه اين
كه كند تصوير را بيشترقهرماناني هرچه كه صورت اين
.شوند مشكلاتچيره بر ناپرخاشگرانه اما واستوار آرام
:(خشونت با جنسيهمراه برانگيختگي) پرونوگرافي -9
رويدادهاي خواندن مثل جنسي شديدبرانگيختگي سطوح
صحنههايعشقورزي تماشاي يا شهواني فوقالعاده
افزايش افراد در را پرخاشگريبعدي حقيقت در آشكار
اخير دهههاي در.(زيمن ، 1971 ، 1984)ميدهد
مجلهها در جنسي رفتار صريح عليهنمايش ممنوعيتهايي
اين ازكشورها بسياري در اما.ميشود ديده وفيلمها
حاوي كه مجلههايي يا فيلمها.ندارد وجود ممنوعيتها
است ، در خشونت با همراه جنسي روابط صحنههايياز
زناني صحنههايياغلب چنين درميباشد دسترس
تجاوز آنان به كه نشاندادهميشود و هستند قرباني
رفتار از گونههايي با يا شكنجهميشوند يا شده
همراه كهپرونوگرافي پديده اين.ميشوند مواجه وحشيانه
.ميرسد بهنظر خطرناكي تركيب خواندهميشود خشونت با
ما) ميكند راتائيد موارد اين از بسياري تجربي شواهد
.(لينز ، 1987 و لاموت
زاهديفر شهين
روانشناسي ارشد كارشناس
مادر يك نياز
دست بيمارش و ساله دختر 22 درمان براي مادر يك
.است كرده دراز هموطنان شما سوي به نياز
باتشخيص و نيست ممكن كشور داخل در دختر اين درمان
.اعزامشود كشور از خارج به بايد پزشكي شورايعالي
درمان هزينه عهده از مادر اين كه آنجا از اما
.باشد فرزندش سوختن شاهد بايد برنميآيد
كد با جماران شعبه صادرات بانك حساب 6676 شماره
كمكشما دريافت آماده زعيمي بتول خانم نام به 1548
.است خير كار اين براي هموطنان
.ميشتابيد ياريش به هميشه چون ميدانيم
از حمايت در روزنامهنگاران تجمع
شد شمسالواعظينبرگزار
به روزنامهنگاران اعتراضآميز تجمع:اجتماعي گروه
روزنامه سردبير قانونيشمسالواعظين غير بازداشت
عصر روزنامه دفتر در ديروز عصر نشاط شده توقيف
.شد برگزار آزادگان
صنفي انجمن رئيس مزروعي تجمع ، اين ابتداي در
نشان تجمع اين:گفت سخناني در روزنامهنگاران
بيايد پيش مشكلي روزنامهنگاران براي اگر كه ميدهد
.است آنان از حمايت آماده گروه اين از پشتوانهمحكمي
موءثري قدمهاي مطبوعات گذشته سال دو در:افزود وي
.اجتماعيبرداشتهاند نظارت اعمال براي
:گفت مطبوعات روي بر موجود فشارهاي به اشاره با وي
روزنامهنگاران حرفهاي واستقلال شغلي امنيت بايد
تا شناختهشود رسميت به عمومي نظارت عاملان عنوان به
را خود وظيفه احسن نحو به بتوانند روزنامهنگاران
.دهند انجام
بر بازدارنده نقش عنوان به را تجمعها اينگونه مزروعي
:گفت و خواند برمطبوعات غيرقانوني فشارهاي
پايان به غيرقانوني فشارهاي كه برسد روزي اميدواريم
.ببينيم خود ميان در را عزيزمان همكار ما و برسد
نشاط روزنامه سياستگذاري شوراي رئيس جلاييپور سپس
كشور فرهنگي نيروهاي با سالاست دو كه متاسفم:گفت
.ميشود برخورد گونه اين
شاهرودي هاشمي آقاي اصلاحات به ما:داد ادامه وي
را وكيل و سردبير دورهگذشته در اما بوديم بسته اميد
شدت به شده ايجاد جو خاطر به ما و نميكردند زنداني
شمس جرم:گفت خود سخنان پايان در وي.ميخوريم تاسف
و است بيان وآزادي مردم حقوق مدني ، جامعه از طرفداري
همين با كند برخورد وي با ميخواهد قضائيه قوه اگر
.كند برخورد عناوين
صنفي ، انجمن مديره هيات عضو ديگر پور ارغنده كريم
براي حساس شرايطي را شرايطروز ويبود بعدي سخنران
شرايطوظايف اين در:گفت و دانست روزنامهنگاري كار
.است روزنامهنگاران دوش بر سنگيني
سخنگوي و صنفي انجمن حقوقي كميته رئيس نوروزي كامبيز
:گفت جلسه اين در نيز آزاديمطبوعات از دفاع انجمن
بهمعناي شمسالواعظين وكيل سيفزاده آقاي دستگيري
با:افزود وي.است شهروندي حقوق از دفاع از جلوگيري
بازداشت اما دارد قضايي مصونيت قانونوكيل طبق اينكه
كه ميدهد نشان بازداشت اين و ميشود
نيز دفاع براي قانوني حقوق حداقل از روزنامهنگاران
.هستند محروم
آقاي اگر:گفت و دانست غيرقانوني را شمس دستگيري وي
نكند حل قضائيه قوه در را اينمسائل شاهرودي هاشمي
باقي اثرمنفي مردم ديد در و ميشود ايجاد جدي مشكل
.ميگذارد
اين پاياني سخنران نيز خرداد روزنامه سردبير حكمت
كه بود بحث اين هميشه دردادگاهها:گفت وي.بود مراسم
داد مانشان دادگاه اما نميشود ماسبق به عطف قانون
به عطف بلكه ميشود گذشته به عطف تنها نه قانون كه
شبه كار هيچ از قضائي دستگاه و.نيزميشود آينده
با مقابله براي قانوني غير و قانوني
.نميكند فروگذار روزنامهنگاران
با همدردي اعلام براي شد قرار مراسم اين پايان در
ساعت جمعه روز شمسالواعظينروزنامهنگاران خانواده
وي خانواده از شمسالواعظين خانه در بعدازظهر 3
.كنند دلجويي
|