طبقاتي آگاهي خود
(پاياني بخش) گورويچ نگاه از اجتماعي طبقات
به ابتدا زيرنويسنده مقاله نخست بخش در: اشاره
پرداخته‌و گورويچ نگاه از اجتماعي طبقات تقسيم‌بندي
كوشش‌نظري همه و برشمرد ، را آن اساسي خصلت سپس 6
روانشناختي‌در و اقتصادي جنبه بر مبتني را گورويچ
از سپس‌نويسنده.كرد ذكر تام اجتماعي نمودهاي مجموعه
يعني اساسي‌طبقات خصلت توضيح 6 به گورويچ نگاه
دورادوري‌بودن اجتماعي ، طبقات بودن پديده‌اي
بودن فراكاركردي اجتماعي ، طبقات گروه‌بنديهاي
يكديگر ، به نسبت طبقات اساسي ناهمگرايي طبقات ،
طبقات گرايش و كل جامعه نفوذ برابر در طبقات مقاومت
پاياني‌اين بخش در پرداخت ، شديد ساخت‌پذيري به
آگاهي‌جمعي گورويچ نظر از كه طبقاتي آگاهي مقاله
جمعي‌ديگري آگاهي نوع هر از كه است شديدي بسيار
.گرفته‌است قرار بررسي مورد است سلطه‌جويانه‌تر
ازآگاهي‌طبقاتي گورويچ كه تعريفي با مقاله نويسنده
طبقات‌گروه‌بندي‌هاي ديگررا ، يكي خصلت دو مي‌دهد
به نامشروطنسبت اجباري نمي‌توانند و تقسيمي‌اند
گروهبنديهاياتحادي ديگري و كنند اعمال خود اعضاي
طبقات براي ، دارند دهنده آشتي جهت‌گيري كه
.مي‌پردازد آنها توضيح به و برمي‌شمارد
انديشه و فرهنگ گروه *
آراي جهان عادل
"ما" تعداد به خود دردرون گروه هر گورويچ منظرگاه از
يعني‌همين است ، جمعي آگاهيهاي متفاوت ، داراي هاي
قرار جريان‌ساخت‌پذيري در گروهي كه
آگاهيهاي بر كه برمي‌آيد آن گروهي‌درصدد آگاهي گيرد
كه جزء درمقياس شناختي جامعه عناصر از ناشي جمعي
آنهامسلط بر و كند غلبه دارند هم‌برخورد با آن درون
.شود
جمعي طبقاتي ، آگاهي آگاهي گورويچ ، نظر براساس
ديگري جمعي آگاهي نوع ازهر كه است شديدي بسيار
آگاهي" مثال به‌عنوان وي ديد از.است تسلطجويانه‌تر
براين.است "طبقاتي آگاهي" از بسياربردبارتر "ملت
جمعي همه‌آگاهيهاي در طبقاتي آگاهي اساس
شدت‌نفوذ به خود داخل در موجود هاي"ما"و گروه‌بنديها
مي‌شود موفق كم خيلي"ملت آگاهي"كه ، آن مي‌كندحال
.كند نفوذ خويش داخلي آگاهي‌طبقات در
اجتماعي خصلتهاي‌طبقات و فوق تعاريف به توجه با
طبقات براي مي‌توان گورويچ نظر از را ديگري خصلتهاي
طبقات:ازالف عبارتند كه كرد ذكر اجتماعي
اجباري نمي‌توانند و گروه‌بنديهاي‌تقسيمي‌اند
.اعمال‌كنند خود اعضاي به نامشروطنسبت
.دارند جويانه مبارزه تقسيمي‌جهت‌گيري گروه‌بنديهاي
جهت‌گيري‌آشتي‌دهنده كه اتحادي گروه‌بنديهاي:ب
گروه‌بنديهاي:شامل گروهبنديهاياتحادي.دارند
و كارخانه‌ها قبيل از واقتصادي محلي خويشاوندي ،
.هستند وصنايع توليدي موءسسه‌هاي
جنسي ، و سني گروه‌بنديهاي"مثلا تقسيمي گروه‌بنديهاي
و حرفه‌ها ، سنديكاها برادري ، پيوند گروه‌بنديهاي
تقسيمي گروه‌بنديهاي.شامل‌مي‌شوند را سياسي احزاب
و عمومي‌باشند منافع خدمتگزار مي‌توانند
منافع به مخفي آشكارايا اتحادي گروه‌بنديهاي
.خدمت‌مي‌كنند خصوصي
از تقسيم‌بنديهاي‌فوق طبق اجتماعي طبقات
"اجتماعي طبقات" عالي‌اند ، چون تقسيمي گروه‌بنديهاي
به و جامعه‌كل نفوذ برابر در خود خاطرمقاومت به
.مي‌گيرند قرار گروه اين در اساسي‌خود ناهمگرايي خاطر
تقسيم‌بنديهاي و تشرح‌موضوعات از پس گورويچ ژرژ
به توجه كه‌با است معتقد نهايت در طبقات‌اجتماعي
طبقات از مانع و جامع تعريف به‌يك مي‌توان فوق موارد
ازطبقات مانع‌وي و جامع تعريف.پرداخت اجتماعي
از اجتماعي طبقات":است شرح بدين اجتماعي
عنوان‌جهان به كه وسيع‌اند بسيار گروه‌بنديهاي‌خاص
خاص وحدتي از گروه‌بنديهاي‌فرعي از مركب بزرگي
فراكاركردي‌بودن ، بر است مبتني هستندكه برخوردار
با اساسي ناهمگرايي جامعه‌كل ، نفوذ برابر در مقاومت
برتر آگاهي‌جمعي بر مشتمل شديد پذيري وساخت يكديگر
در فقط كه گروه‌بنديها ، نوع اين ;ويژه فرهنگي آثار و
وظايف و تكنيكي الگوهاي كه شده‌اي صنعتي كل جوامع
علاوه مي‌آيند ، پديد يافته‌اي‌دارند تكامل اقتصادي
:نيزمي‌باشند ذيل ويژگيهاي واجد مشخصات‌قبلي بر
گشاده ، پديده‌اي ، اجتماعي‌گروه‌بنديهاي طبقات
سازمان فاقد پايدارندكه تقسيمي نوع از و دورادور
".مي‌باشند مشروط داراي‌اجبار فقط بوده ،
طبقات تفصيلي تعريف"بحث در نهايي بست جمع يك در
ازنظر را اجتماعي طبقات آينده گورويچ ، "اجتماعي
بر را جديد طبقات پيدايش حقيقت در و مي‌دهد توضيح خود
مي ميسر و ممكن امري تاريخي - مكاني و زماني شرايط اساس
رفتن بين از امكان منكر من اگر":مي‌گويد و داند
نيست آن هيچ‌وجه معنايش‌به هستم صنعتي درجامعه طبقات
اينكه بود ، يا خواهند جاوداني موجود ، "طبقات‌فعلا كه
براي جدي يافته‌شانسهاي سرمايه‌داري‌سازمان
كلي ساختهاي متفاوت انواع دارد ، در خود بقاي
جديدي "كاملا طبقات‌اجتماعي است ممكن برنامه‌اي ،
".تشكيل‌هستند حال در اكنون هم حتي شوندوگاهي ، پيدا
و نشود شناسانه جامعه انديشي جزم دچار آنكه براي وي
از دفاع به نكند رامطلق خود نگرانه جامعه انديشه
جامعه‌شناسي":مي‌گويد و مي‌پردازد جامعه‌شناسي
تنها نيست ، آينده درباره پيش‌بيني‌پيامبرانه به قادر
فكري جزم از به‌اجتناب كمك است ساخته آن از كه كاري
موردبحث ، مفاهيم تا مي‌كوشد كه بدين‌معنا.است
جريان بتوانند و بيشتري‌بيابند روشني و انعطاف
".دنبال‌كنند نزديك از را پيچاپيچ‌واقعيت
هدف همين خود بررسي‌هاي در كه است وي‌كوشيده حال بااين
را (واقعيت جريان‌پيچاپيچ روشني و انعطاف نزديكي ، )
دنبال اجتماعي شناختي‌طبقات جامعه موردمفهوم در
.كند
(نتيجه) جمع‌بست
موضوع اين بيانگر درحقيقت ژرژگورويچ نظريات بست جمع
مي‌كند ، اجتماعي‌ارائه طبقات از وي كه است‌تعريفي
غور با كه است او ازديدگاه تعريف كاملترين و جامعترين
طبقات كه مي‌رسيم نتيجه به‌اين وي انديشه‌هاي در
كسب نتيجه در و پذيري‌شديد ساخت به گرايش" اجتماعي
".آگاهي‌طبقاتي‌دارند
خلاصه طور به جمع‌بست‌مي‌توان اين در را وي نظريات
طبقات‌اجتماعي بررسي براي گورويچ كردكه بيان چنين
در موجود گروه‌بنديهاي با رابطه‌طبقات به اول وهله در
و طبقات با يامتضاد طبقات از خارج و آنها داخل
را معاشرت صور بالاخره و ساخت‌اجتماعي نوع همچنين
براي باز و قرارمي‌دهد مدنظر طبقات رابطه پيرامون
كه مطرح‌مي‌كند را عمده خصلت شش طبقات‌اجتماعي تفكيك
خيلي اجتماعي طبقات وتعريف شناخت در وي نظر از
بودن پديده‌اي حقيقت ، در.هستند ومهم اساسي
بودن ، اجتماعي ، دورادور طبقات گروه‌بنديهاي
پذيري ساخت و طبقات بودن فراكاركردي ناهمگرايي ،
خصلتهاي از هم ، نسبت‌به (اجتماعي طبقات) آنها شديد
طبقات شناخت در را ما كه طبقات‌هستند اساسي
مبسوطي "توضيح‌تقريبا با وي.مي‌رساند ياري اجتماعي
به را خصلتها از هيچكدام كل در فوق ، خصلتهاي از كدام هر
واقع در.اجتماعي‌نمي‌داند طبقات تعريف تنهايي
طبقات پايه‌اي و مهم اصول از طبقاتي‌را آگاهي"
طبقاتي ، آگاهي نظروي ، از يعني.مي‌داند "اجتماعي
نوع‌آگاهي هر از كه است شديدي جمعي‌بسيار آگاهي
.جويانه‌تراست تسلط ديگري جمعي
حقيقت در اجتماعي ازطبقات گورويچ برداشت و تعريف
اجتماعي ازطبقات وي تقسيم‌بنديهاي كل از گرفته شكل
خصلت"مثلا كه حالي عين در طبقه‌اجتماعي يك يعني.است
كاملي طبقه خود اما فراكاركردي‌دارد يا و ناهمگرايي
كه تعريفي.همه‌آنهاست از كلي برداشت وي نيست ، تعريف
درآغاز بار يك حقيقت در دارد طبقات‌اجتماعي از
آن مطالبش جمع‌آوري ودر مي‌كند بيان را آن خود بحث
از طبقات‌اجتماعي ":اينكه يعني تكميل‌مي‌نمايد ، را
جهان عنوان به كه بسياروسيع‌اند خاص گروه‌بنديهاي
وحدتي‌خاص از فرعي گروه‌بنديهاي از بزرگي‌مركب
".برخوردارند
طبقات تشكيل گروه‌بنديهاعامل اين اتحاد بنابراين
و اين‌همگرايي بدون صورت اين غير ودر است اجتماعي
و مشكل داراي اجتماعي گروه‌بنديهاطبقات هماهنگي
.باشند ناموفق هم شكل‌گيري شايددر
|
انديشه تازه‌هاي
|
تازه هويتي جستجوي در
چاپ چاپخش ، انتشارات:ناشر /روح نكو محمود:تاليف
صفحه تومان ، 298 قيمت1000/اول 1378
مشروعيت ، تحليل‌بحران در كه است مقالاتي شامل كتاب
ديگرنوشته مباحث و ايدئولوژيك تمدني ، باورهاي بحران
.است شده
را آن ريشه‌هاي هويت‌و مسئله نخست بخش در نويسنده
ادبيات‌و و هنر در نوگرايي دوم دربخش.مي‌كند بررسي
كه پرسش اين به وپاسخ ايدئولوژي‌سازي سوم بخش در
.قرارمي‌گيرد بررسي مورد شد؟ اسلام‌ايدئولوژي چگونه
از ايران وسياسي اقتصادي اوضاع انقلاب ، ريشه‌هاي
دين ، تكنولوژي ، ) قدرت بعد ، مكانيزم‌هاي به سال 1350
را هفتم چهارم‌تا بخشهاي (بازار و قدرت رابطه ،
.دربرمي‌گيرد
جديد ، آغازتمدني چون مباحثي به تا 10 بخشهاي 8
شكل‌گيري روند و ايران در جامعه‌مدني موانع و مباني
.سياسي‌مي‌پردازد جامعه و جديد طبقات
(اول مجلس) مجلس يكساله كارنامه
چاپخش ، انتشارات:ناشر /غفوري گلزاده علي:نويسنده
صفحه تومان ، 120 قيمت500/اول 1378 چاپ
حاوي‌يادداشتهايي "مجلس يكساله كارنامه" كتاب
خرداد 59الي) مجلس يك‌سال مجموع‌مذاكرات از كه است
گلزاده كه است اول دوره علني‌مجلس جلسات در (شمسي 1360
.آن‌بود نمايندگان جمله از نيز غفوري
"معمولا اسلامي شوراي درمجلس مذاكرات آنكه وجود با
استفاده اماامكان مي‌شده پخش هم مستقيم و علني‌بوده
.است مقدورنبوده آن از همگاني
هاشمي "بحران عبوراز" كتاب ادامه در اثر اين
اما.مي‌پردازد سال 60 رويدادهاي كه‌به است رفسنجاني
كه مجلس در و60 سالهاي 59 رويدادهاي به نويسنده
سالهاي‌اوليه سياسي حوادث ازپرتلاطم‌ترين يكي محل
كه آنچه نقل به بيان‌مطالب درميپردازد بود انقلاب
نيز جلسات‌رسمي صورت در و بوده متن‌مذاكرات در
توجيهات ، و توضيحات بدون(جهاتي به) دارد انعكاس
و خواسته‌داوري نويسنده قرار از.است اكتفاشده
.واگذارد به‌خواننده را نهايي ارزشگذاري
ادبي اصطلاحات فرهنگ
قيمت 16000ريال مرواريد ، انتشارات داد ، سيما:تاليف
از است كوچكي دايرالمعارف ادبي ، اصطلاحات فرهنگ
و مكاتب ادبي ، نقد مفاهيم شامل معاصر ادبي واژگان
كه ادبي صناعات و جهاني ادبيات در عمده جريان‌هايي
كوشش‌موءلف.است شده ارائه توضيحي و تطبيقي شيوه به
منابع‌معتبر در جستجو و تحقيق با كه است بوده برآن
بايكديگر ، تعاريف مطابقت راه از و انگليسي و فارسي
ازواژگان حتي‌الامكان نو ، واژه‌هاي ابداع جاي به
معاصر اديبان نوشته‌هاي در جاافتاده و موجود
هركدام اروپايي برابرهاي با را آنها و بهره‌گيرد
واژگان هر آنكه كتاب ديگر ويژگيهاي از.دهد تطبيق
و فارسي زبان‌هاي در تفكيك و تفصيل به مقاله‌اي طي
از بهره‌گيري با و است شده تبيين و تشريح انگليسي
يا تعريف به را كننده مراجعه نياز لازم ، نمونه‌هاي
اصطلاحات نامه واژه مي‌كند ، برآورده جامع‌تري توضيح
در نيز فارسي به انگليسي و انگليسي به فارسي ادبي
.است مراجعه‌كنندگان راهنماي كتاب ، پايان
امپرياليسم
هوشنگ:اقتباس و ترجمه كمپ ، تام -مگداف هاري:نوشته
ريال قيمت 12000 كوير ، انتشارات مقتدر ،
آفريقا و آسيا در اروپايي كشورهاي گسترش‌گرايي نوع
در رشد روبه سرمايه‌داري ماهيت با نزديك ارتباط در
سرمايه‌داري در اين بنابر.است بوده متروپل كشور
كشورهاي بين تجارت آوردن بدست اوليه هدف تجاري ،
در.بوده‌است موجود انباشت سرقت و آفريقايي و آسيايي
است ، اين از چيزي‌بيش متضمن صنعتي ، سرمايه‌داري حاليكه
به مستعمره اقتصادي‌سرزمين‌هاي ساختار تغيير يعني
مصنوعات براي بازار وايجاد اوليه مواد تامين منظور
فكر به آنكه از قبل سوم كشورهاي‌جهان.صنعتي كشورهاي
نيروي بايد باشند ، تكنولوژي‌هاي‌پيشرفته كردن وارد
را مكانيك‌ها از جديدي نسل.توسعه‌دهند را خود انساني
بومي صنعت و باشند نداشته هراس ازماشين كه كنند خلق
در.آورند پديد را خود محيطي بانيازهاي متناسب
پروژه‌هاي است ، نياز مورد نخست كشاورزي‌آنچه زمينه
لوله‌ها ، فاضلاب ، سيستم‌هاي و آب ، آبياري ذخيره
كشاورزي ابزار مختلف انواع نقل ، و لوازم‌حمل تلمبه‌ها ،
.است ساده وماشين‌هاي اصلاحي
دموكراسي مباني در تامل
:قيمت چشمه ، نشر بزرگ‌نادرزاد ، ترجمه دوبنوا ، آلن
.ريال 6000
دموكراسي ليبرال ، نقددموكراسي با است مايل كتاب اين
دهد ، از قرار خود عقول‌مخاطبان پيش را واقعي به‌مفهوم
وكيل تعداد در دموكراسي‌نه نويسنده ، نظر به اين‌رو
درانتخابات نه و است دادن راي در نه است‌و وموكل
دموكراسي‌عبارت جوهر مجلس ، نفس‌نمايندگي در نه و است
دموكراسي.خود سرنوشت تعيين مردم‌در مشاركت از است
در است‌كه كشورداري يا "ملك تدبير"صور انواع از نوعي
سياسي‌مملكت مسئولان تعيين ازطريق دارد حق شهروند آن
كه دارد هم را امكان اين و شركت‌كند عمومي امور در
خلاصه و كند ابلاغ به‌آنان را خود ناخرسندي و خشنودي
نمادهاي مجموعه‌اي‌از با مترادف كلام‌دموكراسي
اين درعملكرد مردم مشاركت نفس مخصوص‌نيست ، سياسي
.مي‌شود ناميده كه‌دموكراسي نهادهاست
|
|
