باخت رنگ كه نظريهاي
ابدالي علي
يافته فزوني دشمنسازي ، به امريكا نياز اخير دهه سه در *
دفاع براي غرب سال ، شصت هر در تقريبي طور به زيرا است ،
طول در.بسازد موهوم دشمن از خيالي تصويري بايد خويش
گرفته عهده بر را نقش اين كمونيست شوروي سرد ، جنگ دوران
.است
نام با را خود مقاله كنان جرج م سال 1947 در وقتي
"افرز فارين" فصلنامه در (X) امضاي با و "نفوذ سد سياست"
مسائل تحليل "پارادايم" بهترين داشت واقع در داد انتشار
تاريخ چونميكرد بيان آينده سال چهل در را جهاني سياست
صحت كاپيتاليسم ، و كمونيسم بين سرد جنگ گذشته ، سال چهل
.ميكند تاييد را كنان پاراديم
تعيينكننده رقيب قطب دو بين كشمكشهاي سرد ، جنگ طول در
كشورهاي بين و بينالمللي سياست در جهاني كلان مسائل
و طويل و عريض تشكيلات بيستم قرن اواخر در اما بود جهان
آن مركزيت كه كمونيسم فرتوت و پير ساله هفتاد ديوانسالار
بر گورباچف كه تلنگرهايي با داشت برعهده سابق شوروي را
را خود رقيب و پيوست تاريخ به و ريخت فرو كرد وارد آن
هلهلهاي و شادي.كند يكهتازي تا كرد رها ميدان در تنها
مطبوعات ، جمعي ، وسايلارتباط. گرفت فرا را غرب
وسيعي تبليغات تلويزيوني و خبري ماهوارههاي
انديشههاي و كمونيسم شكست تا بهراهانداختند
سيستم و كاپيتاليستي انديشههاي پيروزي را سوسياليستي
پژوهشگر فوكوياما فرانسيس.دهند جلوه غرب دمكراسي ليبرال
واپسين و تاريخ پايان كتاب در "راند" مطالعاتي موءسسه
ختم" و سرد جنگ در غرب پيروزي را كمونيسم شكست انسان
در غربي دموكراسي ليبرال تفوق و ايدئولوژيك تضادهاي
تاريخ پايان" مينويسد چنين و ميانگارد "خاكي كره سراسر
و يابد دست انساني جامعه از شكلي به انسان كه است زماني
شود برآورده بشري نيازهاي اساسيترين و عميقترين آن در
دنيايي نميتواند كه است رسيده جايي به امروزه بشر و
هيچ كه چرا كند تصور را كنوني جهان از متفاوت "ذاتا
".ندارد وجود جاري نظم بنيادي بهبود امكان از نشانهاي
ساختار در غرب دمكراسي ليبرال انديشههاي او منظر در
مرحلهاي آخرين اين و رسيده پيروزي به بشري جامعه نهايي
خود تاريخي آرزوهاي به كه گرفته قرار بشر پاي پيش كه است
تابستان 1993 در بعد سال يك اما.بپوشاند عمل جامه
عنوان با را خود مقاله افرز فارين فصلنامه در هانتينگتون ساموئل
(THE CLASH OF CIVILIZATION ) "تمدنها برخورد"
خلاء يك در جهان كه است حالي در اين و ميكند ارائه
به و ميبرد بسر جهاني آينده مسائل تحليل در پارادايمي
"ميپيچد بسيار صدا مغزي زبي گنبد در" صدري احمد دكتر قول
نقدهاي.ميكند بلند را زيادي سروصداي هانتينگتون مقاله
در نه هانتينگتون نبوغ" اما ميشود نوشته آن بر زيادي
ديد.اوست موقعشناسي و زيركي در بلكه وي سياسي تفكر عمق
شهر در كه هست هم اين ولي است بعدي تك و نزديكبين او
".است پادشاه چشم يك كوران
تمدنها برخورد نظريه خلاصه
و يافت خواهد اهميت آينده در روزافزون طور به تمدني هويت
هشت يا هفت بين واكنش و كنش اثر بر زيادي اندازه تا جهان
تمدن:از عبارتند تمدنها اين گرفت خواهد شكل بزرگ تمدن
تمدن اسلامي ، تمدن ژاپني ، تمدن كنفوسيوسي ، تمدن غربي ،
و لاتين امريكايي تمدن ارتدوكسي ، -اسلاوي تمدن هندو ،
در آينده درگيريهاي مهمترين آفريقايي ، تمدن "احتمالا
جدا هم از را تمدنها اين كه "فرهنگي گسل خطوط" امتداد
آخرين" را تمدني درگيريهاي بروز او داد خواهد رخ ميسازد
اينكه با و ميبرد نام "مدرن جهان در درگيري تكامل مرحله
ناتان" با صحبتهايش در اما.ميبرد نام را تمدن هشت
از سخن نيوپرسپكتيو امريكايي فصلنامه سردبير "گاردلس
در را غربي فرهنگ و ميآورد غيرغربي و مغربي فرهنگهاي
تاكيد بين اين در او.ميبرد نام ديگر فرهنگهاي مقابل
به از و دارد كنفوسيوسي و اسلامي فرهنگهاي روي بر خاصي
.ميدهد هشدار غربي دولتهاي به آنها پيشرفت و رسيدن قدرت
و كند دفاع ارزشهايش و خود از تا كند سعي بايد غرب"
."نمايد حفظ را خود موقعيت
كه تمدن دو اين مشترك خصوصيات بردن نام با هانتينگتون
ميكند ، نگراني ابراز شوند مدرن ميخواهند شدن غربي بدون
صورت به كه فارينافرز فصلنامه كار و سابقه به توجه با
اين امريكاست خارجه وزارت سياستهاي بيانگر غيرمستقيم
جدايي حساب امريكا "خصوصا و غرب كه ميدهد نشان موضوع
را آن با مقابله و كنترل قصد و كرده باز اسلام براي
.دارند
حمله بوسني ، در جنايتكاران مقابل در غرب بيشرمانه سكوت
سركوب مقابل در سكوت سودان ، به روشن روز در هم آن موشكي
طالبان متحجران از حمايت الجزاير ، در اسلامي نجات جبهه
غرب خزنده و پنهان سياست و مشي خط از نشان افغانستان در
هانتينگتون جمله اين و است مسلمين و اسلام عليه
"است خونين اسلام مرزهاي" (ISLAMHAS BLODY BORDERS)
جملات اين در تاملدارد اسلام به نسبت غرب منفي نگرش از نشان
مهمترين از و امريكا اسبق جمهور رئيس نيكسون ريچارد
را چيزها خيلي دوم جنگ از پس دوران جهاني سياست بازيگران
را مسلمانان همه امريكاييان از بسياري.ميكند روشن
غيرمنطقي و وحشي و ناشسته رو و دست و نامتمدن مردمي
برخي با بخت كه توجهند شايسته دليل بدين فقط كه ميدانند
كه شدهاند حاكم سرزميني بر و بوده يار ايشان رهبران از
ناظران از برخي..است آن در جهان نفت سوم دو از بيش
و يكپارچه ژئوپوليتكي قدرت يك به اسلام كه ميدهند هشدار
در مالي قدرت و رشد به رو جمعيت شد خواهد تبديل متعصب
با مواجهه براي بايد غرب و است بزرگ خطري آن توجه خور
تازهاي اتحاد پيمان مسكو با اسلام متهاجم و متخاصم جهان
نقطه غرب و اسلام كه معتقدند نظر اين صاحبان.ببندد
اردوي دو صورت به را جهان مسلمانان و يكديگرند مقابل
اولي كه ميبينند -دارالحرب و دارالاسلام -آشتيناپذير
كه است سرزمينهايي دومي و است اسلامي سرزمينهاي همان
افراد اين. نيامدهاند در اسلام سلطه زير به هنوز
بنيادگرايي جسته بند از نيروهاي كه ميكنند پيشبيني
در را انقلابي ديگر ، كشورهاي و ايران پايگاه از اسلامي
سياست روسيه و غرب كه است لازم و كرد خواهند رهبري منطقه
.كنند طرح انقلاب اين كردن محدود و محصور براي جامعي
در كلمبيا دانشگاه مسيحي فلسطيني استاد "سعيد ادوارد"
فرهنگي موءسسات":ميآيد خشم به اينگونه "پروگرسيو" مجله
بسياري.كردهاند كرنا و بوق در را "اسلام تهديد" امريكا
با روزنامههاي و نشريات خارجي ، سياست معتبر ازموءسسات
و بررسيها مقالات ، انتشار گردهمايي ، برگزاري با سابقه
و برجسته فيلمهاي.شدهاند مطلب اين مدعي مختلف تحقيقات
ماليخوليايي شكلي تهديد اين به تلويزيوني مستند فيلمهاي
در تلاش اين رهبران جمله از "ميلر جوديت"دادهاند
اين نيز شاگردانش و "لوئيس برنارد".است مطبوعات قلمرو
.ميكنند رهبري آكادميك اصطلاح به قلمرو در را تلاش
اين تمدن ، تصادم پيرامون هانتينگتون ساموئل معروف مقاله
با خاصي تمدنهاي كه است كرده مطرح را بحثانگيز بسيار تز
نوع اين اصلي نمونه اسلامي تمدن و نيستند سازگار غرب
و هنرها آكادمي اصولگرايي پروژه بالاخره ، .تمدنهاست
مقام ممتاز نامزد خود بررسي در را اسلام امريكا ، علوم
رندانه ، و شده حساب رفتاري با اكنون...است كرده شيطان
عبارتي را اصولگرا اسلام متحده ، ايالات هم و اسراييل هم
ميشود خلاصه "اسلام" واژه يك در فشرده طور به اغلب كه
غرب تمدن و دموكراسي غرب ، منافع صلح ، روند با ضديت با
من نظر به هانتينگتون تز بنابراين..ميشمرند يكسان
ارزش با كه است تمدنهايي كليه به جنگ اعلان نتيجهاش
".ميشود گذاشته اجرا به دارد اكنون ندارند ، سازگاري غربي
"چامسكي نوآم" تيزبينانه ، جملات اين در اينها همه دليل
تكنولوژي انستيتوي فلسفه و زبانشناسي بخش پروفسور
الحيات مجله در امريكا علوم و هنر آكادمي عضو و ماساچوست
نياز اخير دهه سه در":است شده بيان شايستگي به لندن چاپ
طور به زيرا است ، يافته فزوني دشمنسازي ، به امريكا
تصويري بايد خويش دفاع براي غرب سال ، شصت هر در تقريبي
شوروي سرد ، جنگ دوران طول در.بسازد موهوم دشمن از خيالي
بزرگ و دشمنسازي.است گرفته عهده بر را نقش اين كمونيست
سرگرم را مردم ميتواند آن ، نمودن هراسناك و دادن جلوه
سوق حاكم نظام به اعتماد و اطمينان نوعي سوي به و ساخته
اين عليه را ملت كه ميسازد قادر را دولتمردان و دهد
داخلي نابساماني و ساخته متحد اسطورهاي و موهوم دشمن
خدمات ميزان كاهش و جرايم ميزان افزايش قبيل از كشور
نظام اما ".دهد نسبت دشمني ، چنين به را بهداشتي و آموزشي
پوچي دروني ، پاشيدگي هم از به كه غرب منحط و پوسيده
"كورث جيمز" قول به و است رسيده معنوي خلا و اخلاقي
بويژه غرب تمدن درون در (THE REAL CLASH ) واقعي برخورد
براي غرب بين واقعي برخورد و گرفت خواهد صورت امريكا
كنفوسيوسي تمدن يا اسلام تمدن نام به دشمني ساختن
دانشگاه استاد "برژينسكي" اعتقاد به.ماند خواهد بيحاصل
و واشنگتن استراتژيك مطالعات مركز مشاور جانهاپكينز ،
:امريكا نفوذ ذي متفكرين از و كارتر ملي امنيت مشاور
براي ملاك بهترين فعليش شكل در غرب كه نميكنم تصور"
است فرهنگي موج يك "اساسا غربي سكولاريسم.باشد بشر حقوق
اصلي مفاهيم مصرفگرايي و خوشگذراني لذتگرايي ، آن در كه
چيزي انساني طبيعت ميدهند ، تشكيل را "خوب زندگي" يك
كه است معنوي و اخلاقي خلا چنين در.است آن از فراتر
.نميدهد معني چندان سياسي انسان از دفاع
فرا را غرب از اعظمي بخش كه "گسيخته عنان سكولاريسم"
را "فرهنگي ويراني خود نطفه" خويش درون در است گرفته
موقعيت كه هستم آن نگران من علت همين به.ميدهد پرورش
.باشد متزلزل حدودي تا امريكا ابرقدرتي
كشور اين قدرت انتقال براي امريكا در اندوزي ثروت فرهنگ
.است زيانبخش جهاني اعتبار با معنوي اقتدار نوعي به
برتري اشاعه براي كه را تلاشهايي فرهنگي چنين زيرا
جلوه پهلو دو و بيهوده ميگيرد صورت جهان در ليبراليسم
".ميدهد
عمومي مجمع در نيز كشورمان محبوب جمهور رئيس كه طور همان
:فرمودند بيان ملل سازمان
ماندگي عقب نشانه و باطل پنداري قطبي تك روياي"
".امريكاست سياستمداران
در را الهي جهاني حكومت كه مسلمانان تمامي براي اكنون
اصل و آسمان با انسان پيوند خواستار و ميپرورانند سر
براي كوشش هيچ از و شده وارد ميدان در كه است سهل خويشند
ما گرچه نورزند ، دريغ محمدي ناب اسلام شكوفايي و وحدت
نسبت ابزاري نابرابري با صنعت و تكنيك دنياي اين در الان
يكدلي و وحدت با اسلامي كشورهاي اما هستيم ، مواجه غرب به
ميتوانند خود جامعه خواص و انديشمندان كمك با و خود
به را پوزيتويستي و تجربي علوم ريگزار در گمشده انسانيت
:كشورمان جمهوري رئيس قول به و برگردانند جهاني جامعه
زور برابر در كلام انقلاب ايران ، ملت ما اسلامي انقلاب"
در است بوده كلام با كه انقلابي "مطمئنا و بود سركوب و
بر متكي ميتواند بهتر و بيشتر كردن آباد و ساختن دوران
"تمدنها جنگ" جاي به نيز جهت همين به و باشد منطق و كلام
آينده آري است ، "فرهنگها و تمدنها ميان گفتگوي" منادي
نمن ان نريد و" مجيد قرآن فرموده به و است اسلام آن از
نجعلهم و ائمه نجعلهم و الارض استضعفوافي عليالذين
راه در ما قدم ثبات و تلاش و صبر به اين و "الوارثين
نظامي بتوانيم چگونه كه دارد نياز آينده پراميد و دشوار
از و كنيم بنا اسلام مترقي نظريات برپايه مدني و مستحكم
عالم منجي براي را شرايط و كنيم پرهيز پراكندگي و تفرقه
.كنيم آماده منتظران همه دل اميد و بشريت
:منابع
هانتينگتون ، ساموئل نوشته ،"تمدنها برخورد نظريه" -1
وحيد اميري مجتبي ترجمه
حسين ترجمه نيكسون ، ريچارد نوشته ،"دريابيم را فرصت" -2
نژاد وفسي
شهريورماه 77 سهشنبه 31 -كيهان -3
آبان 75 -شماره 63 صبح ماهنامه -4
مهر 76 -شماره 74 صبح ماهنامه -5
آيه 5 قصص سوره -6
|