!زمين بيتابي تا... قدم ، يك
كجاست؟ مصرف سقف
كه انديشيدهايم آيا... مصرف براي تبليغ همه اين *
از حجمي چنين اوليه مواد تامين براي زمين نهايي ظرفيت
بود؟ خواهد چقدر آن ، از ناشي زباله پذيرش نيز و كالا
سير غرب ، و صنعتي جوامع در مصرفگرايي و مصرف:اشاره
جهان و توسعه حال در جوامع در و است گرفته خود به فزوني
در صنعتي كشورهاي.هستيم روبهرو مصرف افزايش با نيز سوم
كه بهطوري داده دست از را عناناختيار مصرف ، تاب و تب
در گشتن و جديد كالاهاي خريد صرف را خود فراغت اوقات
.ميكنند لوكس و جديد كالاهاي خريد و رنگارنگ بازارهاي
موفقيت مردم ژاپن و امريكا يعني جهان ثروتمند كشور دو در
.ميكنند ارزيابي خانواده و خود روزانه مصرف افزايش در را
در وفور حد به مصرف يكبار كالاهاي بنگريم ، نيك اگر
شده باعث كالاها اين خريد براي ترغيب و دارند وجود جامعه
به شكيل و رنگارنگ بستهبنديهاي اقسام و انواع كه است
و آرايشي مواد بچهها ، بازي اسباب مانند كالاهايي
.و نوشيدنيها غذايي ، مواد تصويري ، و صوتي وسايل بهداشتي ،
...و پلاستيكي روكشهاي و مقوايي كارتونهاي.يابد راه..
حين در "تماما كه داشته بستهبندي در را سهم بيشترين
.ميشوند ريخته دور مصرف
تاب مصرف بحران در زمين آيا كه است مطرح پرسش اين حال
آورد؟ خواهد
يك از حكايت توسعه حال در كشورهاي در مصرف سريع رواج
كه چرا دارد اقتصادي همچنين و زيستمحيطي عظيم بحران
كالاهاي توليد و طبيعي منابع از غيرمعقول بهرهبرداري
حال و خودخواهي محصول آنها ، از ضرور غير و مصرف يكبار
.است بشر انديشي
بلكه كند زندگي رفاه در انسان كه نيست اين مخالف هيچكس
از آيندهنگرانه بينشي با كه باشد گونهاي به زندگي بايد
فراهمميكند را ما غذاي و زندگي امكانات كه منابع
صفر به را آن از ناشي مشكلات و زائدات و كرد استفاده
اما بياشاميد و بخوريد":كه آيه اين مصداق به.رساند
تا شود انديشيده چارهاي بايد ".نكنيد وزيادهروي اسراف
طبيعت در گردش قابل و بادوام كالاهاي از استفاده با
مجدد مصرف به امكان حد تا و مهار را ، ضايعات(بازيافت)
سلامتي از مراقبت يعني زمين ، از مراقبت يعني اين و رساند
.آيندگان ميراث از مراقبت يعني انسانها ،
مصرف افزايش از زمين تاب
ميشود محسوب پيشرفت نشانه مصرف ، افزايش مصرفي جامعه در
با مصرف افزايش بنگريم مساله به دقيقتر اگر كه صورتي در
چه هر يعني دارد مستقيم رابطه زيستمحيطي صدمات افزايش
بيشتر آن از حاصل زيستمحيطي مشكلات رود ، بالاتر مصرف
ما مصرفي جامعه نياز مورد كالاهاي تامين براي.بود خواهد
طبيعي منابع بيرويه و حد از بيش بهرهبرداري به احتياج
تنها نه كار اين كه داريم (... و هوا آب ، خاك ، جنگل ، )
جنگلها ، قطع نظير مشكلاتي بلكه شده محيط در تخريب باعث
زيادي انواع توسط آب شدن آلوده خاك ، شدن شور و شدن مسموم
را... و هوا آلودگي و املاح و بيماريزا موجودات از
از فضولاتي كالاها اين مصرف از بعد حتي ميآورد بوجود
نخواهند را طبيعت به برگشت قابليت كه ميماند باقي آنها
و (..و مصرف يكبار ظروف پلاستيكي ، كيسههاي مانند) داشت
خواهد بهداشت رعايت نيز و محيطزيست بزرگبراي معضلي خود
.بود
آگهيهاي را مصرفزدگي نقش بيشترين مصرفي جامعه در
تابلوهاي تلويزيون ، و راديو.دارند بهعهده تبليغاتي
اتوبوس ، ايستگاههاي فرودگاهها ، خيابانها ، كنار تبليغاتي
را مردم... و رسمي و ورزشي لباسهاي روي نقشهاي مترو ،
را ما فراوان تبليغاتميكنند مصرف به تشويق
كهنه كالاهاي جايگزين را نو كالاهاي تا برميانگيزاند
و مصرف شيوه از ناآگاهي مالي ، امكانات داشتنكنيم
تاثير مصرفزدگي فرهنگ گسترش در نيز كالاها عرضه چگونگي
.دارد بسزايي
"كاملا مصرفي جوامع در كالاها از بسياري كه دانست بايد
شود زيادتر مواد گونه اين مصرف چه هر.است اضافي و تجملي
محيط.است بيشتر محيط به تجزيه غيرقابل مواد انتقال
شيوه با مردم كه ميدهد دست از را خود طبيعي حالت موقعي
محيط وارد را موادي تجملاتي ، مصرف نيز و غيرضروري مصرف
باقي محيط در اوليه صورت همان به دراز ساليان كه كنند
.بماند
چگونه؟ قناعت ،
مواد نگهداري و توزيع بستهبندي ، تهيه ، مصرفي ، جامعه در
فشار زمين حيات به كه است بهگونهاي آشاميدني و غذايي
فشار از مانع بستهبندي ميدانيم كه همانطور.است آورده
غذايي مواد كه ميشود باعث و ميشود غذايي مواد آلودگي و
اعمال اين مصرفي جامعه امادر بماند سالم بيشتري مدت براي
آنها به مردم و ميگيرد انجام نياز حد از بيشتر وفور به
.ندارند توجهي
تعقل با كه دارد وجود جامعه در ارزشهايي بنگريم نيك اگر
با كالاهاي بهتوليد اينكه انديشه.است شده توام انسان
زيستمحيطي تخريب كمترين كه كالاهايي و هزينه كم و دوام
پوشاند عمل جامه دارند مصرف از بعد و توليد هنگام در را
كه كنند ترغيب كالاهايي خريد به را خود بايد نيز ومردم
داشته نيز را بازيافت امكان و بوده بيشتر دوام داراي
.باشد
جمله از اسراف و مصرفزدگي فرهنگ جاي به قناعت فرهنگ
فرد زندگي سلامت باعث نهتنها كه است انساني نيك خصلتهاي
.ميگردد آينده نسلهاي براي سالم زندگي زمينه بلكه ميشود
افراد كه شود باعث است ممكن ضداسراف فرهنگ تدريجي بسط
و ساده زندگي داوطلبانه و گردند متعادل مصرف به تشويق
.برگزينند را سالمي
لازم اقدامات
عمر ولي است وسوسهانگيز اينكه وجود با مصرفزدگي فرهنگ
كه است صنعتي انقلاب محصول فرهنگ اين ندارد چنداني
و شرقي درجوامع سريع طور به شده ، مشهود غربي درجوامع
مصرفي طبقه براي.است يافته رشد توسعه حال در كشورهاي
انتظار از دور چيزي زندگيشان فرهنگ از مصرفگرايي حذف
و قناعت به را آنان انسان زندگي پايدار شيوه بلكه نيست
با پساست كشانده غذايي مواد و كالاها از صحيح استفاده
مصرفكنندگان -بود1 اميدوار ميتوان زير اقدامات
از.شوند آگاه ميكنند وارد زمين به كه صدماتي از بايستي
از بسياري تجزيه در ياتاخير و تجزيه عدم صدمات اين جمله
كارتنهاي پلاستيك ، نظير كالاها بستهبندي در موجود مواد
... و فلزات فشرده ، و پرسي
تنها نه كه است تيري بلكه نيست ارزش مصرفگرايي -2
است رفته نشانه نيز را جامعه اقتصاد بلكه خانواده اقتصاد
طول و مناسب بازده داراي و پردوام كالاهاي مصرف بنابراين
به برگشت و بازيافت قابليت كه كالاهايي نيز و زياد عمر
حتي.دارند بسزايي سهم كشور اقتصاد در دارند را طبيعت
مصرف يكبار كالاهاي تزئين و بستهبندي صرف كه هزينهاي
به مفيد كالاهاي توليد خط راهاندازي در ميتواند ميشود
تهيدست و فقير افراد تغذيه صرف آن هزينه يا و آيد كار
.گردد جامعه
از امكان حد تا كه است اين كار اساسيترين و مهمترين -3
خصوص اين در.آيد عمل به جلوگيري زايد مواد توليد
بوده بيشتر دوام داراي كه كرد توليد را كالاهايي ميتوان
در تجزيه قابل يا بازيافت قابل نيز مصرف از پس حتي و
.باشند طبيعت
در نيز كالا ضمانت مدت پايان از پس بايد توليدكنندگان
كالايي قيمت اگر.كنند مسئوليت احساس خود محصولات برابر
گردد بيشتري پول پرداخت به مجبور مصرفكننده و باشد زياد
صرفه به تا بوده بيشتري دوام داراي كالاها بايد مقابل در
.شود تمام ارزان مصرف براي و گردد نزديكتر
در كه گردد وضع اضافي مصرف كنترل براي مقرراتي بايد -4
شهروندان توليدي ، زباله مقدار طريق از ميتوان خصوص اين
و گرفت نظر در آنان براي ماليات كرده ، شناسايي را پرمصرف
و وكارخانجات صنايع كه گردد وضع قوانيني نيز
از كه بكنند كالاهايي ساختن به مجبور را توليدكنندگان
زائد بستهبندي بدون و كرده استفاده اوليه مواد حداقل
.باشد
به مصرفزدگي گذاشتن كهكنار است ضروري نكته اين به توجه
با ميتوان و نيست ارزشمند چيز هيچ گذاشتن معنيكنار
مصرفي فرهنگ جانشين را فرهنگي زيستي ، اخلاقيات پيشكشيدن
و كالاها از پويا و صحيح استفاده به را جامعه كه كرد
وقتي.كند تشويق اضافي كالاهاي خريد و اسراف از جلوگيري
اين به را خود زيستي اخلاقيات طوري بتوانند مردم اكثر كه
چنداني ضرورت كه اضافي كالاي خريد با كه كنند معطوف مهم
ديدن از و كنند اجتناب ندارد روزمرهشان زندگي در
آينده فكر به مصرف يكبار محصولات و رنگارنگ بستههاي
خريد به ملزم را خود و باشند خود فرزندان زندگي و زمين
هيچ كه است وقت آن كنند ، ماندگار و اساسي كالاهاي
بيدوام و مصرف بار يك كالاهاي به تشويق توليدكنندهاي
آيندهاي ميتوان كه است صورت اين در.شد نخواهد
.كرد پيشبيني آينده نسلهاي و زمين براي اميدواركننده
حيدري عمران مهندس
|