هستيد؟ شخصيتي نوع چه داراي
مشكلات و مسئوليت از فرار
هستيد؟ شخصيتي نوع چه داراي
چيست؟ شما شخصيتي تيپ
و مشخص را خود شخصيتي تيپ الگوي مي‌خواهيد اگر
سپس و مطالعه دقت با را زير پرسشنامه كنيد ارزيابي
با كه پاسخي دور دايره كشيدن با را خود پاسخهاي
را سئوالي هيچ.كنيد مشخص دارد سازگاري شما شخصيت
سئوالات به دادن پاسخ از پسنگذاريد پاسخ بدون
پرسشنامه كليدي پاسخهاي با را خود پاسخهاي
شخصيتي تيپ نوع دو به مربوط مطالب سپس.كنيد مقايسه
.كنيد مطالعه دقت به را
را A تيپ رفتار شما مثبت پاسخهاي:پرسشنامه كليد *
را B تيپ رفتار شما منفي پاسخهاي و مي‌دهد نشان
باشد شما 13 مثبت پاسخهاي تعداد اگر.مي‌دهد نشان
.بود خواهيد متعادل حد در B يا A تيپ به تمايل نظر از
تمايل باشد از 20 بيشتر شما مثبت پاسخهاي اگر
از بيشتر شما منفي پاسخهاي اگر.داريد A تيپ به شديد
.داريد B تيپ به شديد تمايل باشد 20
نامهاي به قلب متخصص پزشك دو مطالعات براساس
وجود B تيپ و A تيپ شخصيتي الگوي دو روزنمن و فريدمن
.دارند
A تيپ شخصيت الگوي *
كه هستند آماده مي‌شوند ناميده A تيپ كه افرادي:
هستند سريع رانندگي طرفدار كنند عمل زياد فشار تحت
براي هستند رقابت‌طلب مي‌گيرند ناديده را خستگي
هستند وقت‌شناس بسيار مي‌كنند تلاش پيوسته پيشرفت
شوند حاضر قرار سر بر موقع از زودتر مي‌كنند سعي وحتي
آنها حوصله كنند كندكار ديگران اگر هستند جاه‌طلب
پررنگتر نيز را منفي جنبه‌هاي A تيپ افراد.مي‌رود سر
در مي‌خورند شكست كاري در وقتي مي‌دهند نشان
دنبال به و ناپذيرند تسكين خود از انتقاد
از.كنند اصلاح را خود تا مي‌گردند منفي انتقادهاي
و سريع كردن صحبت افراد نوع اين ديگر ويژگي‌هاي
غذا و رفتن راه ديگران حرف كردن قطع و مسلسل‌وار
مانند تاخير برابر در برانگيختگي شتاب با خوردن
چندين انجام براي كوشش اتوبوس صف در كشيدن انتظار
.است آرامش هنگام به گناه احساس زمان يك در كار
روابط در A تيپ رفتار داراي اشخاص اينها بر علاوه
پرخاشگرانه و تهاجمي حالت نيز خود اجتماعي و شغلي
داراي شخص كه است زماني موقعيت اين مدت اوج.دارند
در و مي‌كند برخورد خود تيپ هم فردي با A تيپ رفتار
مسابقه ميدان يك به تبديل را خود كار محل موقعيت اين
قول به.مي‌پردازند رقابت به همديگر با كه مي‌كنند
با همدردي جاي به اشخاص اين روزنمن و فريدمن
.برمي‌خيزند آنها با رقابت مقام در خود همتايان
فرد يك خوبي به فردي هيچ كه است واقعيت يك اين
.نمايد تهييج را ديگر شتابزده فرد نمي‌تواند شتابزده
ناميده B تيپ كه افرادي:B تيپ شخصيتي الگوي *
راحت و آسان خيلي را مسائل A تيپ برعكس مي‌شوند
خيلي مي‌دهند اهميت زندگي كيفيت به بيشتر و مي‌گيرند
در و بي‌حوصله كمتر جاه‌طلب كمتر هستند كوش سخت كمتر
.هستند محتاط و منظم بيشتر عوض
زمان كه مي‌كنند احساس B تيپ به نسبت A تيپ افراد
و گيري نتيجه طبق مي‌كنند كار سريعتر و مي‌گذرد زود
فشارهاي اثر بر A تيپ افراد روزنمن و فريدمن تحقيقات
به نتيجه در و بالا خون فشار مستعد وارده رواني
.مي‌روند قلبي‌پيش بيماري به ابتلا احتمالي خطر سوي
خشم كه دارند عقيده باليني روانشناسان از بسياري
طولاني‌مدت در A تيپ افراد در مداوم رواني فشارهاي و
.مي‌شود منتهي بالا خون فشار به
مهمتري عامل خصومت احساس كه است آن ديگر نظريه يك
افراد A الگوي وجود "صرفا تا بالاست خون فشار براي
شده بندي درجه بالايي سطح در خصومت لحاظ از كه B تيپ
فشار تغييرات تنش‌زا حركتهاي با مواجهه در بودند
از كه B تيپ افراد به نسبت و مي‌دهند نشان بيشتري خون
احتمال بيشتر داشته‌اند پاييني نمره خصومت لحاظ
اگر مثال براي.شوند دچار قلبي حمله به كه دارد
مانده‌ايد منتظر قرمز چراغ پشت در كه هنگامي
در قلبي حمله خطر كه دارد احتمال كمتر شديد وبي‌طاقت
دشنام به را خود توقف زمان اگر و باشد بالا شما
نمائيد صرف جلويي راننده به گفتن بيراه بدو و دادن
.بود خواهد بالا شما قلبي حمله "احتمالا
Aتيپ رفتار تغيير روش‌هاي
دچار A تيپ رفتار از كه كساني براي‌راهنمايي
است شده ارائه پيشنهادهايي شده‌اند مشكل و ناراحتي
به كه نيست اين منظور البته.شود واقع مفيد مي‌تواند كه
به توجه با شد خلاص A تيپ رفتار شر از كلي طور
با شده انجام انگليسي مديران مورد در كه مطالعاتي
مديران موفقترين كه رسيده‌اند نتيجه اين به تعجب كمال
مي‌تواند A تيپ رفتار همه اين با ولي.هستند A تيپ از
تحت را آن است بهتر و كند ناراحتي دچار را انسان
A تيپ رفتار تغيير براي كرد مهار و آورد در كنترل
كاهش زمينه در كه اشخاصي توصيه‌هاي از مي‌توان
.كنيد استفاده دارند اطلاعاتي رواني فشارهاي
ارائه زمينه اين در را پيشنهادهايي روزنمن و فريدمن
:كرده‌اند
ندهيد قرار توجه محور را خود پيوسته كردن صحبت با -1
.دهيد گوش هم ديگران حرفهاي به كه سازيد مجبور را خود
اگر كنيد خودداري آنها جاي به جمله كردن تمام از
آرام كه كنيد صحبت افرادي با "عمدا مي‌كنيد صحبت سريع
آنان سخنان به كامل سكوت با و مي‌زنند حرف شمرده و
.دهيد گوش
بياموزيد را كشيدن انتظار بگذاريد كنار را عجله -2
.بكشيد انتظار اتوبوس صف در مي‌توانيد مثال براي
وغيرعملي بي‌مورد قرارهاي و قول دادن از كنيد سعي -3
و قول در چه هر كه باشيد داشته توجه.كنيد خودداري
شدت بر اندازه همان به كنيد افراط خود قرارهاي
.مي‌شود افزوده شما ناراحتي‌هاي
اعتقاد افراد از برخي بياموزيد را گفتن "نه" -4
اجتماعي پايگاه يك زيرا است بهتر "نه" نگفتن دارند
كنيد حراست خود فرصت ازكردهاند ايجاد خود براي را
را كار اين كسي نكنيد صرفه‌جويي خود وقت در شما اگر
.كرد نخواهد شما براي
تا فشرده و زياد كارهاي انجام جريان در -5
نوشتن بدهيد خود به استراحت فرصت مي‌توانيد
اغلب طولاني مقاله‌هاي يا گزارشها يادداشتها
.هستند فشارآور و خسته‌كننده
را ديگران A تيپ اشخاص كه مي‌شود مشاهده اغلب -6
خاطر به و خود ايده‌آلهاي به نرسيدن براي
به هميشه.مي‌گيرند انتقاد باد به ناكامي‌هايشان
بردارند آرمانگرايي از دست كه مي‌شود توصيه افراد اين
بهانه‌اي جستجوي در نهايت در كار اين با زيرا
در را خود تهاجمي رفتار نيز و خود نااميدي تا هستند
.كنند توجيه ديگران قبال
دكتر.است آرميدگي حالت از استفاده ديگر روش
آرامش حالت به رسيدن براي جامع روش يك مك‌كراتي
:است كرده پيشنهاد
دقيقه 105(mental-relaxation) ذهني آرامش
.كنيد پيدا نشستن براي را راحتي جاي -1
كه زيبايي صحنه يا منظره ببنديد را چشمهايتان -2
.كنيد مجسم خود ذهن در كرده‌ايد تجربه را آن "قبلا
در ببينيد ايده‌آل مكان اين در را خود حالا -3
.ببريد لذت خود دلنشين محيط از و بنشينيد راحتي كمال
احساس و ببينيد.كنيد احساس را مكان اين آرامش -4
طراوت با و تازه شما روان و روح و بدن همه كه كنيد
.مي‌شود
باز را خود چشمان آرامي به دقيقه تا 5 از 4 بعد -5
لحظه هر كنيد فكر دهيد تابي و پيچ را خود بدن.كنيد
و بازگرديد ايده‌آل مكان اين به مي‌توانيد بخواهيد كه
.دهيد قرار آرام موقعيت در را خود روان و جسم
آن از گلدارد ديويد كه است عضلاني بخشي آرام ديگر روش
.است كرده استفاده
عضلاني آرامش
(Muscular-relaxation)
كنيد پيدا آرامش و استراحت براي راحتي مكان
در. كنيد شل را كمربندتان آوريد در را كفشهايتان
در زمين روي بر.بپوشيد سبكي و راحت لباس امكان صورت
كنارتان در دستهايتان و بالش روي سرتان كه حالي
بكشيد دراز است صاف و كشيده زانوهايتان و
را زمين بدنتان كه جاهايي به ببنديد را چشمهايتان
تا دهيد حركت را خودتان كنيد توجه مي‌كند لمس
از باشيد داشته توجه بدنتان تمام به باشيد راحت‌تر
در كه بدنتان از قسمت هر و پا انگشتان نوك سرتا
مناسبي وضعيت در را آن و بكشيد نيست راحتي وضعيت
هر براي بكشيد نفس طبيعي طور به و راحتي به دهيد قرار
آنها عميق نفس با مي‌شود پيشنهاد ماهيچه‌ها از دسته
كنيد شل را آنها همزمان بازدم در و كنيد منقبض را
بگوييد خودتان به را "آرام‌باش" واژه بازدم موقع در
روي دوباره ماهيچه‌ها از دسته هر كردن شل هنگام در
نفس طبيعي طور به كه حالي در و كنيد تمركز تنفستان
واژه مي‌دهيد بيرون را خود نفس كه بار هر مي‌كشيد
به شما كار اين با.بگوييد خودتان به را "آرام‌باش"
ذهنتان به فكري هر اگر مي‌شويد وآرامتر آرام تدريج
كنيد پيدا تمركز تنفستان روي دوباره نشويد نگران آمد
واژه آهستگي به مي‌دهيد بيرون را نفستان كه دفعه هر
.بگوييد خودتان به را "آرام‌باش"
فشار هم به را خود پاي انگشتان بكشيد عميق نفس -1
كمي كنيد منقبض نيز را پاهايتان ماهيچه‌هاي دهيد
چند نيز را پاها ماهيچه‌هاي داريد نگه را نفستان
دهيد بيرون را خود نفس حالا نگه‌داريد منقبض ثانيه
طور به كنيد شل را پاهايتان ماهيچه‌هاي همزمان و
"آرام‌باش".كنيد تمركز تنفستان روي بكشيد نفس طبيعي
ساق ماهيچه‌هاي بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -2
نگه را نفستان كمي كنيد منقبض را رانهايتان و پا
چند نيز را رانهايتان و پا ساق ماهيچه‌هاي داريد
بدهيد بيرون را نفستان حالا داريد نگه منقبض ثانيه
كنيد شل را رانهايتان و پا ساق ماهيچه‌هاي همزمان
.كنيد تمركز تنفستان روي بكشيد نفس طبيعي طور به
"آرام‌باش"
باسن ماهيچه‌هاي بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -3
داريد نگه را نفستان كمي كنيد منقبض را خود
منقبض ثانيه چند نيز را خود باسن ماهيچه‌هاي
همزمان و بدهيد بيرون را نفستان حالا نگه‌داريد
نفس طبيعي طور به كنيد شل را خود باسن ماهيچه‌هاي
جريان در بالا تا پاها از كه آرامشي احساس به بكشيد
"آرام‌باش".كنيد توجه است
شكم ماهيچه‌هاي بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -4
و داريد نگه را نفستان كمي كنيد منقبض را سينه‌تان و
منقبض ثانيه چند نيز را سينه‌تان و شكم ماهيچه‌هاي
همزمان و بدهيد بيرون را نفستان حالا داريد نگه
روي بكشيد نفس طبيعي طور به كنيد راشل خود سينه و شكم
"باش آرام".كنيد تمركز تنفستان
را خود مشتهاي بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -5
را خود مشتهاي و داريد نگه را نفستان كمي.كنيد گره
را خود نفس حالا داريد نگه همانطور ثانيه چند نيز
طور به كنيد باز را خود مشت همزمان و بدهيد بيرون
"آرام‌باش".كنيد توجه تنفستان به بكشيد نفس طبيعي
را بازوهايتان بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -6
را خود بازوهاي داريد نگه را نفستان كمي كنيد منقبض
بيرون را نفستان داريد نگه منقبض ثانيه چند نيز
طور به كنيد شل را خود بازوهاي همزمان و بدهيد
ساقها پاها از كه آرامشي احساس به بكشيد نفس طبيعي
بازوهايتان و دستها سينه و شكم باسن رانها
"باش آرام".كنيد توجه دارد جريان
ماهيچه‌هاي و بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -7
نگه را نفستان كمي.كنيد منقبض را گردنتان و شانه
چند نيز را گردنتان و شانه ماهيچه‌هاي داريد
و بدهيد بيرون را نفستان حالا داريد نگه منقبض ثانيه
به كنيد شل را گردنتان و شانه ماهيچه‌هاي همزمان
"باش آرام".بكشيد نفس طبيعي طور
را دندانهايتان بكشيد عميق نفس مكث ثانيه چند -8
احساس بكشيد هم در هم را صورتتان دهيد فشار هم روي
نگه را نفستان كمي مي‌شود كشيده صورتتان پوست كنيد
فشار هم روي را دندانهايتان ثانيه چند براي داريد
را نفستان حالا بكشيد درهم هم را صورتتان و دهيد
به كنيد شل را صورتتان و فك همزمان و بدهيد بيرون
"باش آرام".بكشيد نفس طبيعي طور
به و بكشيد نفس طبيعي طور به مكث ثانيه چند -9
تمام و است جريان در بالا طرف به كه آرامشي احساس
توجه تنفستان به كنيد توجه برمي‌گيرد در را شما بدن
مي‌دهيد بيرون را نفستان كه دفعه هر باشيد داشته
.مي‌شويد آرامتر و آرام كه كنيد احساس
با دوباره كه مي‌رسد زماني بزودي طولاني مكث -10
كه زماني مي‌كنيد برقرار ارتباط اطرافتان دنياي
داشته خوبي احساس كنيد سعي مي‌دهيد انجام را كار اين
.باشيد هشيار و آگاه و باشيد
بوديد آماده وقتي دهيد حركت را خود بدن آرامي به
كشيده‌ايد دراز كه حالي در كنيد باز را چشمهايتان
داشته خوبي احساس كه بگذاريد كنيد نگاه اطراف به
چه" بگوييد خود به باشيد هشيار و آگاه و باشيد
و آماده‌ام برخاستن براي داشته‌ام عميقي آرامش
سپس و بنشينيد آرامي به ".مي‌كنم طراوت و راحتي احساس
.برخيزيد خود جاي از
احساس و مي‌بريد لذت تمرين اين از شما "احتمالا
.كرد خواهيد پيدا خوشايندي
اين اجراي از بعد باشيد داشته خاطر به را نكته اين
هشياري به نياز كه وسايلي با كردن كار از تمرين
رانندگي از آرميدگي حالت در كنيد خودداري دارند كامل
از زودتر را روش اين ضمن در نماييد خودداري نيز كردن
انجام شام يا ناهار صبحانه صرف از پس ساعت دو
آرامش حالت در غذا هضم كه مي‌رسد نظر به زيرا ندهيد
انجام بار يك روزي را روش اين.مي‌كند ايجاد اختلال
را دستورالعملها تمامي مي‌توانيد كار سهولت براي دهيد
استفاده آن از و كنيد ضبط نوار يك روي آرام صداي با
.كنيد
خسروشاهيان مجيد :تنظيم و تهيه
باليني روان‌شناسي كارشناس
:منابع
آزاده حسين دكتر اول جلد رواني آسيبشناسي -1
نور پيام دانشگاه انتشارات
حمزه دكتر ترجمه راتوس اثر عمومي شناسي روان -2
ويرايش انتشارات گنجي
.ال كاري مقابله و شناخت راههاي رواني فشار -3
شريعت‌زاده ناهيد و داغي قراچه مهدي ترجمه كوپر
رشد انتشارات
ديويد مشاوره در تخصصي مباحث و بنيادي مفاهيم -4
نشر انتشارات حسينيان سيمين دكتر ترجمه لگدارد
ديدار
مشكلات و مسئوليت از فرار
بزرگترين از يكي اين (1)"است كشيدن رنج زندگي"
مي‌كنيم راكشف حقيقت اين كه زماني زيراحقيقتهاست
سخت زندگي بدانيم "واقعا وقتي.مي‌نهيم ارج زندگي به
ديگر آنگاه بپذيريم و كنيم درك را حقيقت اين و است
زندگي دشواري حقيقت اين پذيرش با زيرا نيست سخت زندگي
.مي‌دهد دست از خودرا اهميت نيز
طور به را زندگي سختي حقيقت افراد از زيادي تعداد
عوض در.مي‌كنند اجتناب آن از يا و نمي‌كنند درك كامل
بار و مشكلات بزرگي از زيركانه يا و هياهو با هميشه
.برمي‌آورند فغان خود مصائب سنگين
تعيين را شكست و موفقيت كه است تيغي برنده لبه مشكلات
مبارزه به را ما خود و شجاعت دشواريهاميكند
نظر از مي‌توانيم كه است مشكلات وسيله به فقط.مي‌طلبد
در كه گونه همان درست.گرديم متعالي رواني و روحي
كه مي‌كنيم طرح فرزندانمان براي مسايلي عمد به مدرسه
آنها وحل مشكلات با برخورد رنج تحمل با.كنند حل آنان
دليل همين به.مي‌شود افزوده ما دانش بر كه است
نكنند وحشت رنج از تنها نه كه مي‌آموزند افرادمنطقي
باز آغوش با را آن و بروند استقبالش به واقع در بلكه
.بپذيرند
"تقريبا.هستيم منطقي غير افراد "معمولا انسانها ما
سعي نسبتي به داريم رنج از كه وحشتي دليل به همه
اين با مي‌رويم طفره.كنيم اجتناب مشكلات از مي‌كنيم
ناديده را آنها.شوند حل خود به خود آنها كه اميد
كه مي‌كنيم تظاهر مي‌كنيم فراموششان و مي‌گيريم
مخدر مواد آنها گرفتن ناديده براي حتي وجودندارند
رنج مقابل در خود كردن بي‌حس با تا مي‌كنيم مصرف
.كنيم فراموش بوده‌اند آن موجب كه را مشكلاتي بتوانيم
راه آسانترين "معمولا غيرعقلاني افراد اليس نظر طبق
كلي طور به يا و مي‌نمايند انتخاب مشكلات حل براي را
.مي‌كنند اجتناب زندگي مشكلات با شدن روبه‌رو از
طفره زيرا باشد آزاردهنده مي‌تواند اجتناب اين
مي‌شود موجب داريم سروكار آن با كه مشكلاتي از رفتن
بر ما ناخودآگاه ضمير در پايدارتري اثر آنها كه
مواجه امور آن با "نهايتا كه هنگامي و گذارند جاي
از.برسند نظر به ناخوشايندتر و مشكلتر مي‌شويم
در هميشه مي‌كنيم فرار زندگي مشكلات از وقتي ديگر طرفي
اگر عبارتي به.مي‌كنيم مبالغه آنها رنج و درد مورد
بزند دريا به را دل و و بپردازد مشكل حل به فرد
داشته مشكل آن از كه را تصوري فهميد خواهد "نهايتا
نظر به بعيد علاوه بهاست نبوده زياد حد آن به
خودكامروا زندگي در بتوانيم كردن خطر بدون كه مي‌رسد
.ببريم را بهره حداكثر خود زندگي از بتوانيم و بشويم
همراه عاطفي رنج و مشكلات از اجتناب به تمايل همين
بنيان بشر در را رواني بيماريهاي كه است آن با
روانشناسان به كه افرادي اكثر عبارتي به.مي‌نهد
يا رنجوري روان نام به مساله‌اي از مي‌كنند مراجعه
دو هر "معمولا اما.هستند رنج در شخصيت اختلال
اين به است مسئوليت پذيرش در اختلال همان بيماري
دو به آن مشكلات و دنيا با برخورد در آنان كه معنا
رنجور روان فرد.مي‌كنند رفتار متضاد "كاملا شيوه
كه فردي و مي‌گيرد نظر در حد از بيش مسئوليتي خود براي
آن مشكلات و دنيا مورد در است شخصيت اختلال داراي
.نيست متصور خود براي چنداني مسئوليت
نمي‌توان آنها كردن حل با جز را زندگي مشكلات نتيجه در
تا و ساده‌انديشانه است ممكن جمله اين.برد بين از
بيشتر "ظاهرا اما آيد نظر به بديهي يا زايد حدي
زيرا عاجزند نيز ساده مساله همين درك از بشر افراد
آن با مقابله مسئوليت بتوانيم بايد مشكل حل از پيش
يا و "نيست من مشكل اين" جمله گفتن با.بپذيريم را
هرگز كند حل ما براي را مشكل آن ديگري اينكه به اميد
مي‌توانيم زماني فقط.كنيم حل را مشكلي نمي‌توانيم
است من مشكل اين" بگوييم كه كنيم حل را مشكلي
".كنم حل را آن دارم وظيفه بنابراين
.مي‌برم پايان به را نوشتار جمله اين با آخر در
كاركردن شامل بودن زنده و بودن زنده يعني زندگي"
امور انجام و كردن خلق كردن تجربه كردن مبارزه
".مي‌باشد
نژاد عبدالله محمدرضا
:منابع
ادهمي زهرا ترجمه پك اسكات نوشته عاشقي هنر (*
هارپر رابرت و آليس آلبرت نوشته عاقلانه زندگي (*
فيروزبخت مهرداد ترجمه
تعليم بودا كه "اصلي حقيقت چهار" از حقيقت نخستين (1
".است كشيدن رنج زندگي":بود اين داد
|
