|
تاريخي جنايت دو مقايسه
(دوم بخش)نازيسم و كمونيسم
كه كرد تعريف ضدكمونيستي منزله به ميتوان را نازيسم *
است ، كرده اقتباس خود حريف از را شيوههايي و اشكال
.را وحشت و ارعاب حكومت روشهاي و راه چيز هر از پيش و
زيگموند توسط سال 1942 در بار نخستين براي نظر اين
تاريخي" تفسير در نولت توسط سپس و شد ابراز نومان
گرديد سيستمبندي توتاليتاريسم پديده از خود "تكويني
نازيسم ، و كمونيسم مقاله نخست شماره در :اشاره
گروه به مقدمه ، دراين گذشت ، نظرتان از مترجم مقدمه
گرديد مطرح و شد اشاره كورتوآ استفان پژوهش و كار
طرح تمام ، و تام قاطعيت و قدرت با چكيستها كه
و لنين طرف از كه -را "تودهاي وحشت و ارعاب"
درآوردند اجرا مرحله به -بود شده پيشنهاد تروتسكي
مرحله به را طرح همان گستردهتري طرز به استالين و
آلن نگاه از كه گرديد مطرح همچنين درآورد ، اجرا
داراي بورژوايي دمكراسي و توتاليتر نظامهاي دوبنوآ ،
آلن مقاله مترجم مقدمه از پس يكسانند ، اهدافي
استفان كمونيسم سياه كتاب به بااشاره دوبنوآ
آن جنايتبار آثار و كمونيسم قبر نبش به كورتوآ ،
اين بر بيشتر را كورتوآ كتاب ارزش دوبنوآ پرداخت ،
دقيقي بسيار ومدارك اسناد بر متكي كه ميداند اساس
اختيار در مسكو آرشيوهاي يلتسين بوريس توسط كه است
و بحث دوبنوآ شماره اين در گرفت ، قرار پژوهشگران
ادامه را كورتوآ كتاب درباره رايج مجادلههاي
مقايسه در نازيستها و كمونيستها اعتراض به و ميدهد
.ميپردازد يكديگر با نحله دو اين
انديشه و فرهنگ گروه
دوبنوآ آلن
نامدار رستگار شهروز :ترجمه
است گرفته در كتاب اين خصوص در كه مجادلهاي و بحث
را هيچكس ديگر كه است مسلمي امور و واقعيات درباره نه
و تعبير درباره بلكه نيست آنها انكار و نفي ياراي
كليه در كه است معتقد كورتوآ استفانآنهاست تفسير
كشتار از" بزرگ ، خواه و كوچك خواه كمونيستي ، كشورهاي
".ميشود استفاده حكومتي سيستم يك مثابه به تودهها
در نه كمونيسم كه گرفت نتيجه چنين ميتوان امر اين از
اصول اين از تبعيت به بلكه خود ، اعتقادي اصول با تضاد
ديگر ، عبارت به ;است بوده تاريخ كشتار بزرگترين مسبب
را جناياتي كه است سيستمي فقط نه كمونيستي سيستم
ذات داراي كه است سيستمي بلكه گرديد ، مرتكب
ديگر كه مينويسد (14)جودت توني.است جنايتكارانه
جنايتكارانه ماهيت درباره پس ، اين از هيچكس ، "
امر اين بر (15)".داد نخواهد راه خود به ترديدي كمونيسم
از بيش كمونيسم كه افزود هم را نكته اين بايستي
كشتار نازيسم از طولانيتر زماني مدت در و نازيسم
.كرد آغاز را كشتار اين نازيسم از پيش و كرد ،
به لنين توسط كه شيوههايي":مينويسد كورتوآ استفان
را آنها دو آن پيروان و استالين و شدند گرفته كار
برايمان را نازيها شيوههاي فقط نه كردند سيستمبندي
موارد از بسياري در كه گفت بايستي بلكه ميكنند تداعي
كه ميافزايد همو ".بودند نازيها پيشگام كمونيستها
درباره مقايسه و ژرفنگري به را ما مسلم امر يك همين"
به بعد به سال 1945 از كه نازي رژيم هماننديهاي
رژيم و است شده تلقي بيستم سده رژيم خونخوارترين مثابه
بينالمللي حقانيت و مشروعيت سال 1991 تا كه كمونيستي
از برخي در نيز حاضر حال در و بود كرده حفظ را خود
سرتاسر در هنوز و دارد دست در را حكومتي قدرت كشورها
".برميانگيزد است ، هواداراني داراي جهان
:است گرفته در موضوع دو پيرامون ويژه به مجادله ، و بحث
جنايتزا "ماهيتا و "ذاتا كمونيسم كه اين نخستين
و نابودي براي لزوم صورت در و بالقوه بهطور و است
نظر ، و عقيده اين.دارد آمادگي انسانها جمعي انهدام
شده روبرو مخالفتها و اعتراضها شديدترين با واقع در
كمونيسم ميان مقايسه بايستي ما كه اين ديگر دواست
كورتوآ استفان.بپذيريم اصل يك عنوان به را نازيسم و
مانندي كم شديد حملات مورد موضوع دو اين طرح دليل به
را او كتاب نويسندگاني و متفكران و است گرفته قرار
عمليات" و "روشنفكرانه دغلبازي":كردهاند توصيف چنين
-ژان سوي از "ملغمه" ،(16)پرو ژيل سوي از "تبليغاتي
(18)"ملي جبهه به تقديمي هديه" ،(17)كولومباني ماري
"فروش عمده خوفناك حسابداري" ،(19)ماركو ليلي سوي از
سوي از "ايدئولوژيكي رساله" ،(20)سعيد بن دانيل سوي از
(22)نادو موريس سوي از "بازي حقه" ،(21)ماري ژاك -ژان
حتي و ،(23)بلوم آلن سوي از "تاريخ نفي" ،
.(25)ريسكي آدام سوي از (24)"انكارگرايي"
ناشي مرگ" كه ميگويد او ميگويد؟ چه كورتوآ استفان
قحطياي اثر در كه اوكرائيني كولاك فرزند يك گرسنگي از
همسنگ" بود ، شده ايجاد استالين رژيم سوي از "عمدا كه
يهودي فرزند يك گرسنگي از ناشي مرگ با است "تراز هم و
كه قحطياي اثر در كه ورشو (گتو) يهودينشين محله ساكن
استفان نظر و سخن اين و ".شد ايجاد نازي رژيم سوي از
وي عليه را سرزنش و انتقاد و نكوهش از موجي كورتوآ
نكوهشگران.گوياست بسيار خود امر اين و است برانگيخته
اي مقايسه چنين "اصولا بلكه جمله ، اين فقط نه كورتوآ ،
شرمآور را آن درباره بحث و را موضوعي چنين طرح و
كه ميرود پيش آنجا تا (26)پتي فيليپميدانند
(27)".نيستند يكسان ارزش داراي مرگها همه" مينويسد
و امكان ما به معيارهايي چه كه نميدهد توضيح او اما
قربانيان ميان آنها براساس تا ميدهند را آن اجازه
كه اين راستي ، به شويم؟ قائل تمايز دو درجه و يك درجه
جنايت كه موضوع اين سر بر تا ناچاريم هنوز ما امروز
قربانيان خواه] قربانيان كليه ارزش و است جنايت
خواه و كمونيستي رژيم قربانيان خواه نازي ، رژيم
و بحث بازهم است ، يكسان [ديگري رژيم هر قربانيان
خوبي به امر اين خود بياوريم برهان و دليل و كرده جدل
.ماست زمانه روح روشنگر و گويا
ميتوان كه را عقيده و نظر اين كمونيستها (2
با همواره سنجيد ، هم با را نازي و كمونيستي رژيمهاي
كه ميرود ازياد "معمولا و كردهاند رد غضب و خشم
.كردهاند رد را نظر اين غضب و خشم همان با نيز نازيها
توسط هم آن گرفته صورت ديرباز از سنجش اين اينهمه ، با
مانند متفاوتي متفكران و نويسندگان
،(30)اورول ژرژ ،(29)هالوي الي ،(28)والدمارگوريان
مارسل ،(33)وي سيمون ،(32)ژيد آندره ،(31) سرژ ويكتور
.(35)شاو برنارد يا ،(34)موس
و جانسوز افتخار اين كه شوربختاني و تيرهروزان
و شوروي اردوگاههاي در هم تا بودند دارا را دردناك
بگذرانند ، روزگار نازي آلمان اردوگاههاي در هم
و گوشت با و ملموس بهطور تا يافتند نيز را آن امكان
مارگارت (36).بسنجند هم با را رژيم دو اين خود پوست
آلماني كمونيستهاي از گروهي عضو (37)نومان -بوبر
يكراست سيبري اردوگاههاي از را او (38)NKVD كه بود
از سال 1945 در ويكرد گشتاپو اردوگاههاي روانه
چنين هنگام آن در و گرديد آزاد (39)راونسبروخ اردوگاه
اردوگاههاي ميان تفاوتي هيچگونه":داشت اظهار
بيدرنگ را وي صداي ".ندارد وجود نازي آلمان و شوروي
.كردند خفه نطفه در
بعدها نازي و كمونيستي رژيمهاي ميان مقايسه
توتاليتاريسم ، بررسي و مطالعه براي شد مبنايي
.گرديد نظريهپردازي هاناآرنت سوي از بويژه كه مفهومي
نيز دو آن ميان مقايسه و استالين و هيتلر زندگينامه
فوره فرانسوآ.درآمد تحرير رشته به (40)بولك آلن توسط
چرا كه امر اين عميق انگيزههاي و علل درباره مدتها
ميشود مخالفت حد ، اين تا سيستم ، دو اين مقايسه با
ممنوعيت":نوشته چنين مورد اين در و كرد بررسي و غور
عنوان به متعصبين سوي از كه نظام دو اين ميان مقايسه
و امكان ما به است ، شده دروني مذهبي "تقريبا حقيقتي
ژرفترين در كمونيسم درباره تا نميدهد را آن اجازه
-است توتاليتري پديدهاي همانا كه -آن وجودي واقعيت
(41)".بينديشيم
دوقلوهايي مثابه به را كمونيسم و نازيسم (42)پيرشنو
كرده توصيف (43)باشند برآورده سر بارور تخمك دو از كه
در خود سخنراني ايراد هنگام در (44)بزانسون آلن.است
و كمونيسم فرانسه ، آكادمي ساليانه عمومي جلسه
"جنايتكار اندازه يك به" سيستم دو عنوان به را نازيسم
.كرد معرفي (45)
است امري واقع ، در نازيسم ، و كمونيسم ميان مقايسه
دو اين صورت اين غير در چون اجتنابناپذير ، و برحق
-آنها فهم درك راه تنهاماند خواهند دركناپذير پديده
آن كه است اين -سده اين نخست نيمه تاريخ فهم و درك و
در و ،(فوره فرانسوآ) "گرفته نظر در هم با" را دو
كنيم ، بررسي (46)(نولت ارنست) "خودشان زمان" چارچوب
.است مشترك آنها ميان كه تاريخياي دوران يعني
استدلال و تفكر طرز اين پيدايش باعث كه دلايلي از يكي
به آن از نولت ارنست كه است چيزي همان وجود گرديده
يادكرده نازيسم و كمونيسم ميان "علل سلسله" عنوان
منزله به نازيسم جهات ، بسياري از حقيقت ، در.است
سال در.ميكند ظهور كمونيسم برابر در قرينهاي واكنشي
رم ، سوي به فاشيستها راهپيمايي هنگام به 1922 ،
.كرد اعلام "سرخ خطر" با مقابله را خود هدف موسوليني
(47)فلدهرنهال راهپيمايي هنگام در بعد ، سال
كمون خاطره به رجوع با يافته تولد تازه نازيسم
توجيه به (48)اسپارتاكوسيها قيامهاي و باوير
را پارلماني رژيمهاي نازيها.ميپردازد خود پيدايش
ميپنداشتند زمان نيازهاي با ناسازگار و ناتوان
منزله به را "ملي" انقلابي كودتاي رو اين از هم و
بايسته بلشويكي كودتاي برابر در منطقي واكنشي
.ميدانستند
ضدكمونيستي منزله به ميتوان را نازيسم اين ، بنابر
خود حريف از را شيوههايي و اشكال كه كرد تعريف
حكومت روشهاي و راه چيز هر از پيش و است ، كرده اقتباس
سال در بار نخستين براي نظر اين.را وحشت و ارعاب
نولت توسط سپس و شد ابراز (49)نومان زيگموند توسط 1942
توتاليتاريسم پديده از خود "تكويني تاريخي" تفسير در
تا ميدارد برآن را ما نظر اين (50)گرديد سيستمبندي
متقابل وابستگي يا دوجانبه تكويني روابط درباره
افراط البته.نمائيم تعمق و تامل سيستم دو اين ميان
آنها ، ايدئولوژيكي ريشههاي تا ميشود سبب امر اين در
ناديده برميگردند ، اول جهاني جنگ از پيش زمان به كه
نظر كه نيست ترديدي هيچگونه جاي اما ;شوند گرفته
را نظر اين ميتوان.دربردارد را حقيقتي نومان زيگموند
خود از ميتوان كه صورت بدين كرد ، بيان ديگر صورتي به
و شكل آيا نميداشت ، وجود شوروي كمونيسم اگر كه پرسيد
پاسخ كرديم؟ مشاهده كه بود همانگونه نازيسم تركيب
.بود خواهد منفي يقين به قريب احتمال به
را سيستم دو اين ميان مقايسه كه ديگري علت و انگيزه
همانسان.آنهاست ميان اشتراك وجوه ميكند ، موجه
به توانمندي با "ضدفاشيسم" نام به شوروي نظام كه
ضد نام به نيز نازيها ميكرد ، اقدام تودهها بسيج
ليبرالي دموكراسيهاي نازيها.ميكردند چنين كمونيسم
بستري را آنها و مينمودند تلقي ناتوان رژيمهايي را
حال ;ميانگاشتند كمونيستها قدرتيابي براي مناسب
جاده را ليبرالي دموكراسيهاي شوروي نظام كه آن
را آنها دليل همين به و ميكرد تلقي "فاشيسم" كن صاف
نازي ضد كمونيسم كه آنجا از.ميگرفت انتقاد باد به
نازيسم ضد هرگونه كه دهد نشان تا ميكرد كوشش بود ،
نازيسم و شد خواهد كمونيسم به منجر هوشمندانه و منطقي
ضد از مشابه شيوهاي با ميكوشيد بود كمونيست ضد كه
يك كشيدن پيش با كه اين يعني كند ، بهرهبرداري كمونيسم
و دهد نشان برحق و مشروع را خود موجوديت مشترك دشمن
فاشيسم ضد و كمونيسم ضد از ابزاري استفاده شيوه اين
ژرژ كه همانگونه.بود مثمرثمر نظام دو هر براي
از فراواني شمار سالهاي 1930 در كرد ، مشاهده اورول
روي نازيسم به كمونيسم از هراس خاطر به انسانها
و بيزاري خاطر به انسانها از بسياري نيز و آوردند
ترس.شدند كمونيسم هوادار و دنبالهرو نازيسم از بيم
سوي و سمت به را آدميان از بسياري كمونيسم از موجه
و كشاند او "بلشويكي ضد جهاد" و هيتلر از پشتيباني
از ديگري خيل تا گرديد سبب نازيسم از موجه ترس
بشريت اميد واپسين را شوروي اتحاد انسانها
.بيانگارند
انگاشتن همانند "مسلما سيستم دو اين سنجش از منظور
.نيستند يكسان "لزوما سنجشپذير رژيمهاي:نيست دو آن
يك از متمايز نوع دو ما كه است اين سنجش از منظور
هم با را ، مقوله يك از جداگانه پديده دو را ، قماش
نيز و بينديشيم آنها درباره منظر چند از و كرده مطرح
و دادن جلوه كماهميت كردن مقايسه از منظور و مراد
كننده پاك كمونيسم قربانيان نه.نيست گردانيدن نسبي
قربانيان نه و بود توانند نازيسم قربانيان
بنابراين ، .كمونيسم قربانيان زداينده نازيسم
جنايات دادن جلوه موجه براي نبايد و نميتوان
كه جناياتي به جنايات ، اين اهميت كاهش يا و رژيمي
قربانيان:كرد استناد گرديده مرتكب ديگري رژيم
محو و حذف را يكديگر فقط نه نازيسم و كمونيسم
كه چند هر.ميشوند افزوده يكديگر بر بلكه نميكنند
ما به امر اين ولي بود نازيسم از ويرانگرتر كمونيسم
كمونيسم از "مرجحتر" را نازيسم كه نميدهد اجازه
به محدود و منحصر هرگز انتخاب حق كه چرا بدانيم ،
.نيست و نبوده دو آن ميان آلترناتيوي
نيستي به را انسانها زندگي نازيسم از بيش كمونيسم (3
براين عمومي افكار وجود اين با و كشاند نابودي و
از پليدتر و بدتر بسيار نازيسم كه است باور
دو بين از است؟ ممكن چيزي چنين چگونه.است بوده كمونيسم
نظامي ميتوان چگونه بودند ، ويرانگر دو هر كه نظامي
است ، بوده بيشتري تباهيهاي و ويرانيها مايه كه را
مقايسه هم هنوز ميتوان چگونه و نمود؟ تلقي كوچكتر شر
براي كرد؟ انكار و رد و دانسته ناصواب را دو آن كردن
است آن مسلم قدر ديدگاهي ، چنين يك از كردن جانبداري
از كرد ، رد را سيستم دو به مربوط ترازنامه بايستي كه
.نيست ما نظر مورد جهت در مقايسه روي آن
است اين ميشود اقامه خصوص اين در "معمولا كه دليلي
هم با نازيسم و كمونيسم بخش الهام سرچشمههاي كه
نفرت بر مبتني است نظريهاي نازيسم:متفاوتاند
و آزادسازي بر مبتني است نظريهاي كمونيسم و نژادي
بوده بشريت به عشق كمونيسم سرچشمه.انسانها رهايي
-ژان.بشريت مفهوم انكار و نفي نازيسم سرچشمه و است
بشر اصالت و باوري انسان" كه ميگويد (51)بكر ژاك
(52)".است آن عكس نازيسم و است بوده كمونيسم خاستگاه
بستر در كمونيسم" كه ميافزايد (53) مارتلي روژه
به معتقد و بخردانه باورانه ، انسان نيتي و ايده
(55)لوروآ رولان و (54)".دارد قرار انسانها برابري
و انسانها از نفرت نازيسم ، سرچشمه":ميدارد اظهار
كنپ گي ".است بوده انسانها به عشق كمونيسم سرچشمه
نازيسم به كه انسانهايي":است معتقد (56)نيكي
كه كساني و بود آدمي نوع از نفرت خاطر به ميگرويدند
عكس "كاملا دلايلي به ميگرويدند كمونيسم به
(57)".آن
ميتوان سخنها و نظرها اظهار اين از كه نتيجهاي
بودند ، پذير پيشبيني نازيها جنايات كه است اين گرفت
.نبودند پيشبينيپذير كمونيستها جنايات كه آن حال
است كمونيسم كجروي و انحراف از منبعث استالين جنايات
بخش رهايي آرماني اصل در و خود خودي به" كمونيسم و
هيتلر جنايات كه صورتي در ،(58)"انسانهاست براي
مخرب و آفرين نفرت آشكارا كه وي ايدئولوژي از يكراست
كه ميماند آدمكشي به نازيسمميگردند ناشي بود ،
به كمونيسم و ميزند انسانها كشتار به دست پيدرپي
به دست كه فرجامي بد ايثارگر و دوست نوع انسان
درباره خير نيت و قصد اصل در كه ميزند كساني كشتار
انسانها ، زندگي ساختن نابود با.است داشته را آنان
خود وعدههاي به بود ، جنايتكار "ذاتا كه نازيسم
ولي.پوشاند عمل جامه را خود برنامه و كرد وفا
انحراف دچار و نبود جنايتكار "ذاتا كه كمونيسم ،
اعمال.ورزيد خيانت خويش وعدههاي به گرديد ،
در ميگيرد ، سرچشمه آنان اعتقاد از يكراست نازيها
اجراي از است جلوهاي كمونيستها اعمال كه صورتي
بنابراين ، (59)"برحق و درست ايدئولوژي يك ناشيانه
ناشيگري يا بيمبالاتي روي از و تصادف برحسب كمونيسم
يك از كمونيسم جنايات.زد ويرانگري و كشتار به دست
مسير طي در خطا و اشتباه يك يا ناروا و غلط برداشت
را كمونيستي وحشت و ارعاب حكومت.ميگيرند سرچشمه
تلقي ناگوار حادثهاي و اتفاق سوء مثابه به ميتوان
كمونيسم قرباني ، ميليون صد وجود با كوتاه ، سخن.كرد
عشق بر مبتني آرماني و انديشه منزله به ميتوان را
و بغض و نفرت ورطه در ناخواسته كه كرد توصيف برادرانه
شومي سرانجام كه شريفي طرح منزله به غلطيد ، در كينه
.يافت
ويرانگريهاي و قربانيان تمامي حساب ، اين با
.گذاشت "كجروي" يك حساب به بايستي را كمونيسم
وحشت و ارعاب حكومت كه ميدهد توضيح بكر ژانژاك
آن رهبران بيكفايتي از" چيز ، هر از قبل كمونيستي ،
آن لياقت و توانايي كه چرا ميگيرد ، سرچشمه كشور
عدالت بر مبتني ايدهآل يك بتوانند تا نداشتند را
به ديگري راههاي از را آدميان نيكبختي و اجتماعي
ميگيرد را بالاتر دست پرو ژيل (60)".برسانند پيروزي
و جهاني طرحي به كمونيست رزمندگان":ميگويد و
.بودند پايبند و داشته باور انسانها بخش رهايي
انگيزههاي ارزش از گرديد ، كجروي دچار طرح اين اگر
(61)مادلنربريو ".نميگردد كاسته هيچوجه به آنان
:كه ميافزايد بشر حقوق اتحاديه افتخاري رئيس
كردن فراموش يعني نازيسم و كمونيسم پنداشتن يكسان"
حذف به اقدام هيچگاه شوروي جماهير اتحاد كه امر اين
(62)".نكرد خود عمومي قوانين از انسانها از گروهي
كه است اين سخنها اين همه از منظور كلام ، خلاصه
اين.ميبود بشريت پيشرفت جهت در كمونيستها جنايات
قرار بررسي مورد "دقيقا كه است آن شايسته استدلال
.گيرد
دارد ادامه
:پينوشتها
14) Tony Judt
15) Inter national Herald Tribune,23 Decemere 1997
16) Gilles Perrault.
17).Jean- Marie Colombani
.م -.لوموند روزنامه مدير
18) Front National.
وجود به سال 1972 در كه فرانسه افراطي راستگراي حزب
.م-.لوپف ماري ژان:رهبر.آمد
19) Lilly Marcou.
20) Dainel Bensaid.
21) Jean- Jacques Marie.
22) Maurice Nadeau.
23) Alain Blum.
24) Negationnisme.
توسط يهوديان كشتار انكار بر مبتني است نظريهاي
.م -.آدمسوزي كورههاي انكار ويژه به و نازيها ،
25) Adam Rayski.
26) Philippe Petit.
27)Marianne, 10 Novembre 1997.27)
28) Wal Demar Gurian.
29) Elie Halevy.
30) George Orwel.
نويسنده.(19501903) هند متولد انگليسي نويسنده
نام حيوانات قلعه آن معروفترين) طنزآميز داستانهاي
داستانهاي نيز و (شده ترجمه فارسي به كه دارد
نيز آن كه دارد نام آن 1984 معروفترين) آيندهنگرانه
توصيف به اورول اخير ، كتاب در (گرديده ترجمه فارسي به
.م -.است پرداخته توتاليتر نظامهاي بيروح دنياي
31) Victore Serge.
32) Andre Gide.
خصوصيت دو وي آثار در.(19511869) فرانسوي نويسنده
از.يكرنگي و آزادي شور:ميخورند چشم به مهم و بزرگ
است "زميني مائدههاي" كتاب او نوشتههاي معروفترين
.است شده پارسيگرداني هنرمندي حسن دكتر همت به كه
سال در كه است "شوروي از بازگشت" او ديگر معروف كتاب
.است شده برگردانده فارسي به نيز آن و شد نوشته 1936
.م -.گرديد نوبل جايزه برنده سال 1947 در ژيد آندره
33) Simone Weil.
عرفان او آثار خلال در.(19431909) فرانسوي فيلسوف
متجلي اجتماعي عدالت به نسبت دلبستگي و شور و مسيحي
.م -.است
34) Marcel Mauss
.م -.(19501827) فرانسوي شناس مردم و جامعهشناس
35) Bernard Shaw
در نوبل جايزه برنده ،(1856-1950) ايرلندي نويسنده
.م -.سال 1925
بر استالينگراد نبرد در شركت از پس كه ، روسي ميهنپرست
ميان از تنها نه نازيسم كه مييابد در آلمانيها ، ضد
ادامه خود حيات به استالينيسم شكل در بلكه نرفته
زشتي همان به طبقاتي نفرت كه ميشود متوجه و ميدهد ،
نخستين لنين كه اين و است نفرتنژادي پليدي و
ميان مقايسه برد؟ پي و است ، سده اين "توتاليتر"
زير كه است گيرايي رمان اصلي موضوع كمونيسم و نازيسم
واسيلي توسط (Vie Et Destin)سرنوشت و زندگي عنوان
گروسمان
رمان اين دستنوشته.است شده نوشته (Vassili Grossman)
از كه آن دليل به شد توقيف K.G.B طرف از سال 1962 در
اين در نازيسم و كمونيسم ميان شباهتهاي و مقايسه
طرز به دستنوشته اين ليكن ، .بود شده وحشت دچار كتاب
رمان اين و ماند درامان نابودي از معجزهآسايي
انتشارات سوي از سال 1980 در مهم بسيار
تجديد نيز سال 1995 در و شد منتشر پاريس در('Lage D'Homme)
نوشتههاي درستي خوبي به كتاب اين مطالعه.گرديد چاپ
.م -.ميسازد آشكار ما بر را كمونيسم سياه كتاب
37) Margarete Buber- Neuman.
به پايان تا آغاز از شوروي حكومت مخفي پليس (38
:ميشدند ناميده چنين ترتيب
- TCHEKA
- GPU
NKVD
KGB
39) Ravensbruch.
40) Allan Bullok.
41)Lettre du 23 mai 1993 a Jean Daniel, publiee in
Commentaire, printemps 1998, P.246.Cf aussi Francois
Furet"Nazisme et communisme: la comparaison
iterdite",in ,L'Histoire, mars 1995, P.P18-20
42)Pierre Chaunu
.م-.سوربن دانشگاه استاد و مورخ
43)Jumeaux heterozygotes
44)Alain Besancon
.م-.عضوآكادميفرانسه مورخ ،
45) Textes parus dans Commentaire, hiver 1997-98, P.
790. Des extraits ont egalement ete publies dans Le
Monde, 22 octobre 1997, P.17.
46) Ernst Nolt.
.است معاصر آلماني تاريخنگاران بزرگترين از
اغلب غيركنفورميستيشان خصلت دليل به وي نظرگاههاي
به او آثار و نوشتهها ولي جدالبرانگيزند ، و بحثانگيز
.م-.ميشوند محسوب مرجع آثار منزله
47) Feldherrnhalle.
انشعابي گروه يك (Spartacists) اسپارتاكوسيها (48
رهبر اسپارتاكوس نام اعتبار به) چپ جناح انقلابي و
رهبري به (قم سالهاي 7371 در رومي بردگان شورش
جنبش از در 1917 كه ليبكنشت كارل و لوكزامبورگ روزا
به اسپارتاكوسيها.شد منشعب آلمان دموكراسي سوسيال
بلشويكي انقلاب از تاختند ، [اول جهاني جنگ] جنگ ادامه
طريق از حكومت كه شدند آن خواستار و كردند ، دفاع روسيه
از سوسياليستي انقلاب يك و شود سرنگون مستقيم اقدام
آلمان در سربازان و كارگران شوراهاي تشكيل طريق
ماه سيام در كه) اسپارتاكوسيها.گيرد انجام
(شدند متشكل "آلمان كمونيست حزب" صورت به دسامبر 1918
ماه نهم) قيصر خلع از پس كه انقلابي آشفتگي دوره در
برضد همگاني تظاهرات سلسله يك آمد ، پيش (نوامبر 1918
راه به ئبرت جمهوريخواه حكومت سازشكارانه سياست
از تعدادي ژانويه 1919 ماه در و انداختند
برلين در را روزنامهها دفاتر و عمومي ساختمانهاي
و راندند بيرون آنجا از زور به را آنان.كردند اشغال
قتل.كردند اعدام را آنان رهبر دو هر ارتش افسران
در ن برايشا مقامي چنان لوكزامبورگ روزا و ليبكنشت
مانده زنده اگر كه زد هم به كمونيست مقدسان ميان
و كرده لنين تاكتيك از كه انتقادي آن با بودند
خود از حزبي انضباط و گسترده سازمان به كه بيميلياي
انديشه فرهنگ).نميرسيدند آن به هرگز بودند داده نشان
.(و 73 صص 72 مازيار ، انتشارات نو ،
49) Sigmund Neuman.
50) permanent Revolution. Totalitarisme in the Age of
.1942 international Civil War, London
51) Jean - Jacques Becker.
52) L"Les fievres anti-communistes" in
Histoire,novembre 1997.
53) Roger Martelli.
54)"Une difference de nature" ,in
Avant- garde,decebre 1997, P.28.
55) Roland Leroy.
سردبير و فرانسه كمونيست حزب سرشناس چهرههاي از
.م-.حزب آن ارگان اومانتيه روزنامه
56) Guy Konopniki.
57)Un naufrage dans l" archipel du Goulag"
in L'Evenement du jeudi, 6 novembre 1997, P.22
58) Robert Hue,"Nazisme, communisme: la comparaison
est odieuse et inacceptable",in L'Evenement du
jeudi,13 novembre 1997, P.59.
59) L'Histoire, janvier 1998, P.3.
60) Entretien in LaVie, 27 novembre 1997.
61) Madeleine Reberioux.
62) Le Journal du dimanche, 2 novembre 1997.
|

|