اجتماعي مسئوليت و مشاركت
كنيد مراقبت خود از
گذشته از تصويري
تعدد به توجه با روزنامهها تعداد :محتشمي
نيست كافي سليقهها
برگزار پژوهش نوين يافتههاي در زن همايش
ميشود
اجتماعي مسئوليت و مشاركت
جامعهمدني و دولت متقابل وظايف
براين اخير ، سالهاي در آمده بدست عمومي اجماع و توافق
كنار در بايستي اقتصادي توسعه و محيطي توسعه كه است باور
كه است شده پذيرفته گستردهاي بطور همچنين و روند پيش هم
اتفاق نميتواند "مشاركتي دموكراسي" تقويت بدون توسعه
و موءسسات فشارهاي با همراه محلي ، مردمان فشارهاي.بيفتد
پذيرش به را دولتها از بسياري توسعه بينالمللي نهادهاي
پايدار توسعه اجراي و طراحي در مدني جامعه مشاركت قانوني
.است كرده ترغيب
تغيير براي (حضور) فرصتهاي و مشاركت درجه كه است بديهي
"يقينا همچنين.بود خواهد متفاوت ديگر مكاني به مكاني از
تمرين 3 با -مانع از پر و ناهموار مسير يك طي در توسعه
.شد خواهد دموكراتيكتر -عقب به گام جلو 2 به گام
ساختارهاي انتقال (مسير اين در) چالش بزرگترين
اهداف و منافع پيشتر كه است فرآيندهايي و تصميمسازي
حاملين اينبرداشتهاند در را موقعيت و قدرت صاحبان
انعطافپذيرباشند بايستي (ساختارها) پايدار توسعه
براي چانهزني در را جديد منفعت گروههاي كه بهگونهاي
سازماندهي.بربگيرند در منابع توزيع و تخصيص استفاده ،
با عمومي بخش كه) مالي و اداري جديد اصول دقيقتر و بهتر
براي جستجو مدني ، جامعه شدن فعالتر و (است مواجه آن
گونهاي به برد ، خواهد پيش به را امور اداره جديد اشكال
در.بسازد مشاركتيتر و برابرتر را محيطي سياستهاي كه
امور اداره مسئوليتهاي در شهروندان و دولت سياستها ، اين
خود به عملي جنبه مشاركت مفهوم اينكه براي.ميشوند سهيم
:دهند انجام را زير فعاليتهاي دولتها بايستي بگيرد ،
و شنيدن براي بهتر مكانيسمهاي ايجاد و بازسازي - 1
اصلاح يا پذيرش از قبل درگير ، مختلف گروههاي با مشاوره
حكومتي ، و مشورتي هياتهاي از سياستهااستفاده
عمومي ، مخاطبهاي و مشاوره تريبونهاي رهبري ، كميتههاي
مشاركت پروژهها ، اجراي و سياستها صورتبندي هنگام در
.داد خواهد افزايش پايدار توسعه در را ذينفع گروههاي
فرآيند از كه گروههايي ميان در ، جديد اتحادهاي تشكيل -2
متضمن فرآيندها اين شدهاند حذف سياستگذاري و تصميمسازي
مذاكره و پيشنهاد براي حاشيهاي ، گروههاي در ظرفيت ايجاد
آنها نيازهاي با كه است سياستهايي و فعاليتها پيرامون
دولتها جديد ، انتخابي نهادهاي تقويت با.ميباشد مربوط
آن و كرده رسيدگي مخالفند تغيير با كه بخشهايي تسلط به
مبناي يك دولتها:اضافي منفعت يك.نمود خواهند متوازن را
.داشت خواهند گستردهتر و مطمئنتر قدرت
براي دسترسي قابليت سادگي به كه اطلاعاتي ايجاد -3
.باشد داشته را عامه و شهروند گروههاي سياستگذاران ،
تصميمات به منجر مشاركت مبحث شدن درروشن همكاري
مبناي "دانستن حق" قانون اجراي.شد خواهد مطلعانهتر
دارنده دست در كه) شهروند گروههاي براي را قانوني
موضوعات مورد در پاسخگويي و (عمومياند و خصوصي نهادهاي
"مطمئنا و ميكند فراهم عمومي رفاه بر موءثرتر زيستمحيطي
بنابراين كرد ، خواهد كمك نيز فرآيند اين تقويت به
براي كه نهادي مكانيسمهاي و شده تنظيم روشني به اطلاعات
گروههاي سوي از كه زيستمحيطي دادخواهانه فعاليتهاي
.داد خواهد گسترش است ، نياز مورد شهروند
منافع و علايق به پاسخگويي نيستند ، آسان مذكور وظايف
رقابت مستحكم و قدرتمند گروههاي با آنها بيشتر كه -جديد
كردن ، اداره هنر در مهارتها از مجموعه يك به -ميكند
و دارد نياز ارتباط برقراري و تسهيلسازي ميانجيگري ،
خواهد مهم عمومي توافق و اجماع بر مبتني ساختارهاي تسريع
نقش است ممكن (وظايف) اين كه است خوبي خبر اين.بود
تعديل برنامههاي و بدهي بحرانهاي در كه باشد دولتهايي
بوسيله بحرانها اين كه ازآنجايي.گرفتهاند قرار ساختاري
اداري و مالي توانائيهاي درباره غيرواقعي بالاي انتظارات
اجتماعي ، نيازهاي مستقيم ، بطور و است آمده بوجود دولتها
منابع مديريت و خدمات كردن فراهم با را محيطي و اقتصادي
و توليدي فعاليتهاي در مستقيم شدن وارد و طبيعي
اين از بسياري و ميدهد قرار خطاب مورد بازاريابي
ايجاد فرصت.است شده گذارده مدني جامعه برعهده كاركردها
ساختارهاي ايجاد و مشاركتي دموكراسيهاي افزايش براي شده
فرهنگي منابع از بهتر بتوان كه (ميشود باعث) اداري
افزايش).كرد استفاده دسترس در مالي و انساني سازماني ،
بازبيني برروي دولتها ميدهد اجازه (مشاركتي دموكراسي
اينحال با.شوند متمركز اجرا و سامانبخشي سياستها ،
اينكه مگر بود ، خواهد قدرت انتقال اين شكست احتمال هنوز
جديد ، مسئوليتهاي ارائه بر علاوه شهروند گروههاي به
آنجايي از.برسانند نيز سياسي و نهادي مالي ، حمايتهاي
در نگهداري و حفظ مسئوليت ، مهمترين مدني ، جامعه براي كه
سازمانهاي وظايف.است دولتي تغييرات اين از پشتيباني
:از است عبارت شهروند
مشاركت مسئوليت ساختن عملي -الف
فضاي) بازگشايش براي دولتها به بايستي شهروند ، سازمانهاي
و تصميمسازيها در بيشتر مشاركت و پاسخگويي ،(عمومي
بايستي سازمانها اين بويژه.بياورند فشار تصميمات اجراي
ايجاد در فقط نه كنند ، مشاركت سودمندتر كه بگيرند ياد
و فرصتها ساختن روشن و تعريف در همچنين ، بلكه تقاضا ،
اينجا در (كنند شركت) مشاركتي فعاليتهاي انجام براي كوشش
و خود بين مشاركت توانايي هم و تمايلات و انگيزهها هم
.است مهم و اساسي دولتي ، نهادهاي با
علايق و نظرات نقطه كه واقعبينانه پيشنهادهاي دادن
ايجاد به و بگيرد نظر در را جامعه گوناگون بخشهاي
.كند كمك رسمي توجهات و حمايتها
كه خدماتي گرفتن برعهده براي توانايي و ظرفيت ايجاد -ب
.است ميشده انجام دولتها توسط "قبلا
جامعه محدوده در ملاحظه قابل سازماني منابع كه هنگامي
يا و شود بسيج رساني بهبودخدمت براي مدني
توسط) بوده دولت انحصاري مسئوليتهاي جزء "قبلا كه وظايفي
و محلي انجمنهاي غيردولتي ، سازمانهاي شود ، انجام (ديگران
كه را مديريتي و فني توانائيهاي بايستي سازمانها ديگر
بهبود كنند ، كمك خاص مسائل حل به آنها ميدهد اجازه
آنها تا كرد خواهد كمك همچنين مهارتها افزايشبخشند
.بشناسند را جايگزينها گوناگون انواع مشكلات بتوانند
باشند ، فعاليتهايشان از خوب گزارش يك داراي آنها وقتي
و دولت بدگمان و رسمي مقامات ميان در احترامشان و اعتبار
.يافت خواهد افزايش برنامه در ذينفع گروههاي
مردم عموم كردن مطلع -ج
تاكنون تحقيقاتي مراكز و دانشگاهها غيردولتي ، سازمانهاي
و محيطي سياستهاي مورد در اطلاعات گوناگون منابع از
گرفتن برعهده براي شهروندان به و بودهاند توسعه
ياري است ، سياستگذاري در مشاركت ملازمه كه مسئوليتهايي
.رساندهاند
براي مستقل نهادهاي ساير و غيردولتي سازمانهاي توانايي
دانش كه همانگونه -عمومي رسانههاي با كاركردن و فهميدن
پست بويژه) ارتباطي مدرن تكنولوژيهاي از استفاده در آنها
تا ميكند كمك آنها به -(است مهم شبكهها و الكترونيكي
گرايشها از وسيعتري محدوده در را سياستگذاري در مشاركت
.دهد بسط و گسترش
لاتين ، آمريكاي بويژه توسعه ، حال در مناطق از بسياري در
كه تهديدي عنوان به را مستقل سازمانهاي سنتي بطور دولتها
و تبعيض و فرهنگي مباني.نگريستهاند شوند ، منكوب بايستي
را عقيده اين قومي اقليتهاي و فقر برابر در بيعدالتي
ديگر و محلي انجمنهاي ديگر سوي از.ميكند تقويت
اقتدار يك عنوان به را دولتها مستقل سازمانهاي
و كرد مخالفت آنها با بايستي كه ديدهاند ضددموكراسي
.شد درگير
جديد گروههاي و دولتها بين بايستي پرده ، اين برابر در
و پيشنهاد به مخالفتها بطوريكه شود ، كشيده پلهايي
بايستي زمان همين در.گردد تبديل مذاكره به رودرروييها
فرآيند در مستقلي شريكان عنوان به را همديگر گروهها همه
.باشند پذيرا توسعه
(مردمشناس) زازوت آرون دكتر:نويسنده
پور اخلاص رويا :مترجم
كنيد مراقبت خود از
باشيم داشته وقت خود براي
ما همه باشيم ، داشته وقت خود براي ميتوانيم همواره ما
انديشيدن به بهتنهايي را زماني كه داريم را آن استحقاق
ميتوانيم.نكنيم كاري هيچ يا كنيم تازه نفس دهيم ، اختصاص
دهيم فرصت خود انديشههاي پرنده به و بپردازيم مراقبه به
با را خود عاطفي عضلات يا كند پرواز ميخواهد كه هرسو به
اندامها كردن شل دلپذير ، صحنههاي ساختن مجسم عميق ، تنفس
.دهيم ورزش خود تاييد و
سرعت از ميتواند ماست ، روح آرامش مايه كه دعاهايي تكرار
خود باره در جالبي "حقيقتا نكات به شود سبب و بكاهد ما
شكيبايي و آرامش اين خدايا":دعا اين مانند.كنيم توجه
دهم ، تغيير نميتوانم كه را اموري تا عطاكن من به را
كه را اموري تا بده من به را شهامت اين و بپذيرم
من به را خرد اين و سازم ، دگرگون تغييردهم ، ميتوانم
ساعتها ميتوانيم ".بدانم را دو اين ميان تفاوت تا عطاكن
الهامبخش قطعهاي دهيم ، گوش موسيقي به زنيم ، قدم
ويژهاي فرصت وقتي.شويم غوطهور گرمي آب در يا بخوانيم
كه ميكنيم ارسال خود براي را پيام اين ميدهيم ، خود به
روزمره زندگي در كه هنگامي.هستيم توجه و محبت سزاوار
جايي در ميدهيم ، اختصاص خود به نيز زماني خود ،
را خود وجود اعماق و ميرويم فرو انديشه در مينشينيم ،
ميدهيم ، خود به كه استراحتي ميدهيم ، قرار توجه مورد
به شده ، دور ما از بيسروصدا و آهسته كه را نشاطي و شادي
.ميگرداند باز ما
رابينسن ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
استبداد
!كن تماشا را وزغها پررويي -(1)
الارض حشرات روزنامه
كه ديوان نمايندگان و حكام مشروطه ، دوره در ايران در (2)
.ميكنند حكومت استبداد با
الارض حشرات روزنامه
قرار تو قلمرو را آسيا ممالك تمام كه است عنقريب -(3)
.باش جمع خاطر !بدهم
الارض حشرات روزنامه
در را خود انتقاد ،"الارض حشرات" كاريكاتورهاي از بسياري
ميكند ، مطرح حيوانات به آدمها كنايهآميز تشبيه قالب
:آمده روزنامه كليشه سر در چنانكه
سخن حيوانات عالم سياسي در كه...مصور روزنامهايست"
"...ميگويد
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا :كننده تهيه
تعدد به توجه با روزنامهها تعداد :محتشمي
نيست كافي سليقهها
تعداد:گفت بيان روزنامه مسئول مدير :اجتماعي گروه
سليقهها ، با جمعيت براي 60ميليون فعال روزنامههاي
.نيست كافي ايران فرهنگي و سياسي مختلف جريانهاي و تفكرات
گفتگو اسلامي جمهوري خبرگزاري با كه محتشمي سيدعلياكبر
و تعدد سياسي ، و فرهنگي توسعه ازلوازم:افزود ميكرد ،
.آناست شمارگان افزايش و رسانهها تكثر
اطلاعرساني راههاي و بيشتر رسانهها هرچه:كرد تاكيد وي
و نظام كارايي و سلامت شود ، وافزونتر سريعتر آسانتر ،
.مييابد بيشتري تضمين مردم مشاركت و آگاهي سطح ارتقا
رشد جهت در كوششي بيان ، روزنامه انتشار محتشمي ، گفته به
كمك با كه است جامعه بينش تعميق و دانش وگسترش آگاهي
.ميشود انجام فرهنگي اقتصادي ، سياسي ، صاحبنظران از جمعي
آيا كه سوال اين به پاسخ در بيان ، روزنامه مسئول مدير
:گفت شد ، خواهد منتشر سلام روزنامه بيانبجاي روزنامه
بكارگيري با و سلاممستقر روزنامه محل در بيان روزنامه
.مييابد انتشار روزنامه اين امكانات از بخشي
مشوق مبارز ، روحانيون مجمع اگرچه:افزود محتشمي
ارتباط رسانه اين ولي بودند ، روزنامهبيان راهاندازي
صاحب به بيان روزنامه.ندارد سياسي تشكل اين با تشكيلاتي
نزديك درآينده محتشمي سيدعلياكبر مديرمسئولي و امتيازي
.شد خواهد منتشر
برگزار پژوهش نوين يافتههاي در زن همايش
ميشود
دهم پژوهش نوين يافتههاي در زن همايش :اجتماعي گروه
.ميشود برگزار (س)الزهرا دانشگاه در آذرماه
(س)الزهرا دانشگاه زنان پژوهشكده سوي از كه همايش اين در
ابعاد در زنان مسايل وپيرامون ميشود برگزار
بررسي و بحث آموزشي و اقتصادي روانشناختي ، جامعهشناسي ،
.شد خواهد
|