|
سرد جنگ از پس پليتيك ژئو
بينالمللي نظام تحولات به تاريخي منظر از اگر :اشاره
سير بر مفاهيم برخي مقطع هر در يافت درخواهيم بنگريم
دوم نيمه در نمونه ، عنوان بهبودهاند گذار اثر وقايع
بيستم قرن و 60 دهههاي 50 در ايدئولوژي ، نوزدهم ، قرن
تاثيرگذار عامل اقتصاد نيز حاضر حال در و نظاميگري
نقش اطلاعات نيز آينده در كه ميشود گفته و ميباشد
.نمود خواهد ايفا تحولات نحوه در بارزي
دوران كه معتقدند انديشمندان از برخي نماند ، ناگفته
و ششم قاره عنوان به فرهنگ و است فرهنگ صنعت عصر آينده ،
مجموعه و ميباشد مطرح بينالمللي مفاهيم نظام هارتلند
خواهد خود سيطره در را جهان باشد ، مسلط آن بر كه سياسي
زمان از ;متفكران بين و اعصار تمامي در ژئوپليتيك.داشت
متفكران از و امروزي مدرن جنگهاي تا پلوپونزي جنگهاي
بوده توجه مورد معاصر ژئوپليتيسينهاي تا باستان يونان
مديريت رده در كه ميرسد نظر به ضروري اين بنابر.است
جهت ديدگاهها مشيها ، خط و سياستها رهبري و استراتژيك
سئوال.باشد ژئوپليتيك دانش به متكي منافع و اهداف تضمين
در را خود نقش ژئوپليتيك آيا كه است اين زير مقاله اصلي
جايگاه صورت اين در است؟ نموده حفظ مذكور تحولات كنار
ميباشد؟ چگونه آن فعلي
آزمون مورد را زير فرضيه نويسنده فوق پرسش به درپاسخ
به فراواني دگرگوني كه هرچند جهاني امور:ميدهد قرار
را خود ممتاز نقش همواره ژئوپليتيك ليكن است ديده خود
سياستگذاري در موءلفهها مهمترين از يكي و است كرده حفظ
كه قيد اين به توجه با البته.است آمده شمار به كشورها
ويژهاي جايگاه ژئوپليتيكي عامل يك زماني برهه هر در
.است داشته
انديشه گروه
عسكري محمود
ژئوپليتيك اهميت و مفهوم
اصطلاح كه بود كسي اولين سوئدي ، جغرافيدان كيلن ، رودولف
بكار ملي قدرت جغرافيايي بنيادي توصيف براي را ژئوپليتيك
را خود توجه ژئوپليتيك كه است اين تعريف سادهترين.برد
سياستها شكلگيري در كه جغرافيايي عوامل به "عمدتا
عوامل اثر مطالعه به و (1)ميدارد معطوف موءثرند ،
.ميپردازد جهان شونده دگرگون سياستهاي روي جغرافيايي
قدرت مراتب سلسله متحول براشكال ژئوپليتيك اين بنابر
است ، قدرت جهان در سياسي بازيهاي حاصل خود كه جهان درسطح
و ترتيب مطالعه ژئوپليتيك ديگر ، بيان به.ميباشد متمركز
مطالعهاي گسيخته هم از و شده تقسيم سياسي جهان در توالي
هم و دارد نظر در را توالي و ترتيب اين جهاني شكل هم كه
(2).ميكند بررسي را ، آن منطقهاي اشكال
رهيافتي از است عبارت جغرافيايي سياست ديگر ، عبارت به
تواناييهاي و سياسي رفتار مينمايد سعي كه خارجي درسياست
ژئوپليتيك پس كند ، پيشبيني فيزيكي محيط برحسب را نظامي
برمبناي تاريخي جبريت از مختلفي درجات برگيرنده در
(3).ميباشد جغرافيا
نشده مقدم Politik كلمه به "تصادفا geo پيشوند "اصولا
.ميدهد ارتباط خاك با را سياست پيشوند اين بلكه است ،
عوامل از متاثر شدت به قدرت ميگويند ژئوپليتيسينها
اين گرفت نتيجه ميتوان اين بنابر.است جغرافيايي
.ميكنند تحميل رهبران بر را خود فاكتورها ،
اتخاذ در كه جغرافيايي عوامل برروي جغرافيايي سياست
برقراري با دارد سعي و ميباشد متمركز موءثرند سياستها
وسعت ، موقعيت ، ) بويژه طبيعي جغرافيايي عوامل با رابطه
و تفسير را رخدادها كشور ، يك سياست و (..و منابع جمعيت ،
فسيلي ، منابع معدني ، ذخاير پسنمايد پيشبيني را آينده
...و مرزها شكل قومي ، اقليتهاي آبها ، شبكه و ذخاير
سطح در سياسي تصميمگيري در فعال محرك عنوان به كه زماني
عامل يك مثابه به آنگاه شود ، مطرح جهاني و منطقهاي ملي ،
.ميگردد محسوب ژئوپليتيكي
هوفر ، هاوس راتزل ، اسپايكمن ، ماهان ، نظير انديشمنداني
سياست تبيين جهت در شاياني خدمات مكيندر و كيلن
"ژئوپليتيكي سنت" كه آنچه و جغرافيا بر تكيه با بينالملل
كه است اين توجه قابل نكته.دادهاند صورت شد ، ناميده
فكري سنتهاي داراي متفاوت ، مليتهاي عليرغم دانشمندان اين
:از عبارتند مساله اين دلايل.بودهاند مشتركي
توسعهطلب و امپرياليستي كشورهاي در همگي افراد اين -1
.ميكردند زندگي
انديشه اينها ، ژئوپليتيكي تفكر و فكري مبناي -2
كه بود نو لاماركيسم مكتب از پيروي و سفيد برترينژاد
.ميشد شناخته اجتماعي داروينيسم عنوان تحت كلي بهطور
مكيندر بويژه ژئوپليتيك اوليه متفكران فلسفي لحاظ به -3
به را جهان و جغرافيايي مسايل كه دكارت ، منطق از راتزل و
بررسي انديشمند ذهن از مستقل خارجي واقعيت يك عنوان
(4).بودند گرفته تاثير مينمايد ،
جنبه ژئوپليتيك مساله جهاني دوم و اول جنگهاي خلال در
.كرد پيدا افراطي و حاد
و تدوين در توجهي قابل تاثير ژئوپليتيكي ديدگاههاي
.داشت وخواهد داشته سياسي و نظامي آموزههاي طرحريزي
اهميت بر تكيه با "اكثرا كه ژئوپليتيسينها نظرات
استراتژيهاي تدوين در گرديده بيان جغرافيايي موقعيتهاي
(W.H.Parker 1982)پاركر.است داشته ويژهاي جايگاه جهاني
جزيره اصطلاحات چگونه كه ميدارد بيان خود نوشتههاي در
اين و گرديده سياسي زبان وارد مكيندر هارتلند و جهاني
از كامل نسل يك استفاده مورد كه بودند عمومي مفاهيم
ترديد بدون...گرفتند قرار تحليلگران و سياستگذاران
سياستهاي ظهور در دهه 1940 در اسپايكمن و مكيندر آثار
(5).داشتند نقش (Containment)ايالاتمتحده محصورسازي
محافل بر كه ميباشد هوفر هاوس انديشههاي ديگر ، نمونه
بسياري اساس وي نظرات.داشت ملاحظهاي قابل اثرات نظامي
توسعه درمورد -حياتي فضاي بخصوص -هيتلر وطرحهاي ازتصورات
.ميداد تشكيل را آلمان طلبي
ژئوپليتيك امروزي مفهوم
درنظام چشمگيري تحولات موجب شرق قدرت ابر فروپاشي
اثرگذاري كاهش به ميتوان ازجمله كه گرديد بينالملل
واحدهاي تقابل جايگزيني بينالملل ، روابط در نظامي تهديد
ماهيت يافتن اقتصادي صبغه تشنجزدايي ، و تفاهم با سياسي
نظام ماهيت تغيير سوم ، جهان -صنعتي قدرتهاي بين چانهزني
قطبي چند نظام به متصلب قطبي دو حالت از بينالملل
منطقه شدن مطرح و (نظامي)قطبي يك يا (فرهنگي -اقتصادي)
و ژئوپليتيك مناطق مثابه به قفقاز و مركزي آسياي
(6).نمود اشاره ژئواكونوميك
مساله به ديگر قطبي ، دو نظام رفتن بين از به توجه با
سابق اولويت داراي و نميگردد توجهي چندان تهديداتنظامي
زيست ، محيط نظير مسايلي به جهاني توجه امروزه.نميباشد
به دسترسي ميزان آبها ، كيفيت و كميت انرژي ، منابع
موءثر عوامل عنوان به... و پيشرفته و مدرن تكنولوژيهاي
اين ميتوان بنابراين.است گرديده معطوف ژئوپليتيك در
بر زيادي حد تا ژئوپليتيك قديم در كه گرفت را نتيجه
نظام امروزه ولي داشت تاثير سياسي نظامي استراتژيهاي
داده قرار خود تحتالشعاع را ژئوپليتيك مفهوم بينالمللي
.است
آن ، از ناشي وديدگاه ژئوپليتيك معناي از برداشت نحوه چنين
جهان سطح در جديدي وضعيت و ساختار گيري شكل به منجر
:ميباشد قرار بدين مذكور ويژگيهاي از برخي.است گرديده
روند ژاپن ، و آلمان مانند كشورهايي سياسي قدرت افزايش
بارز نمونه كه اقتصادي ابعاد در بخصوص منطقهاي همگرايي
در مختلف نيروهاي تدريجي حركت ميباشد ، اروپا اتحاديه آن
گذشته ، از مهمتر و مستقلتر نقش ايفاي سوي به جهاني سطح
.اسلامي كشورهاي اخير تحركهاي و فعاليت نمونه عنوان به
به سياسي جهاني تكامل روي بر امروزي معناي در ژئوپليتيك
و ملي محلي ، مختلف درمقياسهاي وابسته بهم نظامي مثابه
سياسي نواحي سمت به را توجهات و است يافته تمركز فراملي
ميروند ، شمار به حاكميت كل از بخشي يا و هستند مستقل كه
هم به در را فضايي محلي نقش كه مناطقي ميخواند ، فرا
ديگر سوي از.مينمايد ايفا بينالمللي نظام پيوستگي
و اجتماعي اقتصادي فراملي نيروهاي ژئوپليتيكي مطالعه
آن ، ومطابق بوده نوين جغرافيايي سياست موردنظر سياسي ،
راههاي بر تكنولوژي پيشرفتهاي اثرات و شهرها اهميت
(7).ميشود گرفته نظر در انتقال
سابقه ايران در آن به مربوط مسايل و ژئوپليتيك به توجه
انقلاب پيروزي از قبل تا پهلوي دوران در.ندارد چنداني
در و نبود اهميت داراي چندان رشته اين اسلامي
آن دولتمردان و نمينمودند ايفا چنداني نقش سياستگذاريها
ژئوپليتيكي مسايل دادن قرار نظر مد جهت الزامي نيز دوران
شرايط اسلامي انقلاب پيروزي از بعد درمقطع ولي نميديدند
در ايران كه منطقهاي به توجه.خورد رقم ديگر گونهاي به
حساسيت سبب به آن اهميت و فارس خليج يعني گرديده واقع آن
ديگر سوي از و وگاز نفت عظيم ذخاير و منابع و استراتژيكي
جغرافيايي سياست مبحث به توجه باعث تحميلي جنگ وقوع
جنگ مقطع در بخصوص كه ، بوديم شاهد رابطه اين در.گرديد
هرمز تنگه ژئوپليتيكي موقعيت از كشورمان مقامات تحميلي ،
تهديد قصد كه دولتهايي عليه بازدارنده ، اهرم عنوان به
سالهاي بينمينمودند استفاده داشتند ، را ايران امنيت
اصطلاح بار ايران 116 جمعه نماز خطباي 13701363
بردند كار به خود بيانات در را ژئوپليتيكي و ژئوپليتيك
(8).ميباشد مقوله اين گرفتن قرار توجه مورد بيانگر كه
در ژئوپليتيك مفهوم به روزافزون توجه سبب شوروي ، فروپاشي
براي متحده ايالات كه زماني از خصوص به.گرديد ايران
خارج بهانه به خود "جهاني نوين نظام" ژئوپليتيك استقرار
حمله فارس خليج منطقه به كويت از عراق نيروهاي نمودن
و كرده برقرار منطقه اين در را خود نظامي حضور آورد ،
وجود مساله ، اين دلايل عمدهترين از يكي.است داده ادامه
ديگر ، عبارت به.ميباشد فارس خليج منطقه در انرژي منابع
متحده امارات توجيهات و فوق هدف تحقق براي آمريكا تلاش
تحليلهاي و تجزيه ارايه به منجر گانه سه جزاير به نسبت
.گرديد مسائل اين به پاسخگويي در ايرانيان ژئوپليتيك
نفوذ شعاع موءلفه تعيينكنندهترين اقتصاد كه جهاني در
وابسته همچنان اقتصاد همين كه بود غافل نبايد دولتهاست ،
سوم جهان كشورهاي در آن مخازن اغلب كه است خامي مواد
بودن دارا واسطه به خاورميانه.است گرديده واقع
اين ثقل مركز عنوان به جهان در نفتي ذخاير عظيمترين
خاورميانه انرژي اغلب تمركز البته.ميباشد مطرح مجموعه
شرايط واجد را درآن موجود جزاير فارس ، خليج منطقه در
سه جزاير ژئوپليتيك نمونه عنوان به.است ساخته ويژهاي
حذف كه است موءثر بهقدري كوچك و بزرگ تنب ابوموسي ، گانه
به خارجي نيروي يك توسط آن كنترل يا ايران از جزاير اين
را كشور اين و ميشود منجر ايران ژئوپليتيكي وضعيت تغيير
صورت آن در كه چرا ميكند بري "صرفا قدرت يك به تبديل
خواهد را بسته درياي آب حكم "صرفا ايران براي فارس خليج
(9).داشت
تحولات كمونيستي ، نظام رفتن بين از ديگر سوي از
شمال در ما كه معني بدين دربرداشت را زيادي ژئوپليتيكي
با شوروي جماهير اتحاد نام به كشور يك جاي به كشور ،
روند اين خود كه شدهايم مواجه تاسيس تازه كشور چندين
مساله.است كرده ايجاد ما براي فراواني خطرات و فرصتها
به كه قفقاز ، و مركز آسياي منطقه از انرژي خطوط انتقال
ديدگاههاي واسطه به ميرسد ، اقتصادي مساله يك نظر
.است شده زيادي اهميت حائز كشورمان براي جديد ژئوپليتيكي
كشورمان مسير از خزر گاز نفت انتقال لولههاي عبور دولت
در حياتي ژئوپليتيك نقش تضمين براي عامل مهمترين را
به ميتوان راستا ، اين درمينمايد تلقي منطقه آينده
تهديد يك عنوان به نيز خزر درياي آلودگي مساله
تاثير تحت را كشور ژئوپليتيك كه نمود اشاره زيستمحيطي
.ميدهد قرار
:نتيجه
شرايط" عنوان با ميتوان آن از كه شوروي ، فروپاشي با -1
اهميت درجه در عمدهاي تغييرات برد ، نام "جهاني نوين
.گرديد ايجاد ژئوپليتيكي عوامل
به جدي طور به راهبردها ، ارايه در بايد استراتژيستها -2
سبب صورت اين غير در زيرا نمايند توجه مذكور تحولات
بخشي عنوان به را فرصتها و گرديده منابع و انرژي اتلاف
.ميدهيم دست از مملكت امكانات از
به را ، تركيه و اسرائيل نظير كشورهايي تحركات بايد -3
و مركزي آسياي انرژي انتقال خطوط مساله زمينه در خصوص
مسير از مذكور خطوط اگر زيرا باشيم داشته نظر زير قفقاز ،
ژئوپليتيك ، تحول يك عنوان به امر اين كنند ، عبور ايران
اختلاف به ميتوان راستا اين در.است امنيتزا كشور براي
اروند خصوص در افغانستان و متحده امارات عراق ، با كشور
كه نمود اشاره هيرمند رودخانه و گانه سه جزاير رود ،
شدت به موارد ، اين از يك هر موجود شرايط در تغيير
امنيتزدايي و ميدهد قرار تاثير تحت را كشور ژئوپليتيك
.داشت خواهد دربر كشور براي را
ژئوپليتيك جديد معيارهاي اساس بر را كشور جايگاه -4
.نماييم تبديل قدرت به را عوامل اين و نموده ترسيم
:پانوشتها و منابع *
مدل يك اساس بر بينالملل رفتار تحليل" ميرحيدر ، دره -1
شماره پنجم ، سال اقتصادي ، -سياسي اطلاعات ،"ژئوپليتيكي
.ص 18 ،(اسفند 1369 و بهمن) 4241
دره ترجمه ،"ژئوپليتيك حيات تجديد" هپلي ، لسلي -2
شماره 4847 پنجم ، سال اقتصادي ، -سياسي اطلاعات ميرحيدر ،
.ص 23 ،(شهريور 1370 و مرداد)
3- Jack C.Plano, RoyOlton, THE INTERNATIONAL
RELATIONS DICTIONARY,USA: Longman,1988.P.98
خارجي ، سياست فصلنامه ،"انتقادي ژئوپليتيك" كتاب خلاصه -4
.صص 275274 ،(بهار 1378) شماره 1 سيزدهم ، سال
.ص 23 پيشين ، هپلي ، لسلي -5
نشر:تهران ;يافتگي توسعه و عقل ;سريعالقلم محمود -6
.صص 192191 سفير ، 1372 ،
7- George. J.Demko andW.B.Wood, RE-ORDERING THEWORLD,
USA, Colorado:West view Press, 1994P.P17-19
،"هست آنچه بود ، آنچه سياسي ، جغرافياي" ميرحيدر ، دره -8
(تابستان 1377) شماره 40 سياسي ، علوم و حقوق دانشكده مجله
.ص 212 ،
تنگه استراتژيك نقش و خليجفارس ;نيا حافظ محمدرضا -9
.صص 449429 سمت ، 1371 ، انتشارات:تهران ;هرمز
|
|