شود فراموش محلي موسيقي نگذاريم
بداريم پاس را حيات اصلي عناصر
بندرگناوه مشترك تلفن بوشهر مخابرات از
!!بگيريد را
نامهها ميان از كوتاه
شود فراموش محلي موسيقي نگذاريم
رسوم ، و آداب فرهنگ ، گوناگوني همچون محلي موسيقي
دارند ريشه مردم جان در ما سرزمين باطراوت گلهاي و گويش
طول در كه ايراني فيلمهاي محتواي به اجمالي نگاهي با
يافتهاند دست جهاني چشمگير موفقيتهاي به اخير سالهاي
موفق فيلمهاي موضوعات بيشتر كه ميرسيم واقعيت اين به
و رفتار و رسوم و آداب فرهنگ ، از برگرفته قصههايي را
دوست خانه" از دادهاند تشكيل ايراني اقوام مناسبات
اين كه مجيدي مجيد ساخته "خدا رنگ" تا كيارستمي "كجاست
و زيبا ويژگي اين است رسيده جهاني شهرتي به روزها
است ، نشده محدود فولكلورما و فرهنگ در تنها غبطهبرانگيز
سرشار نيز ايران ما پهناور كشور سرزمين طبيعت و جغرافيا
نقطه كمتر در كه است كميابي و نادر گياهان و گلها از
تازهترين پايه بر و يافت را آنها همانند ميتوان عالم
جهان معطر و گلدار گياه هزار مجموع 3 از پژوهشها
دلچسب تنوع و گوناگوني.ميرويد ايران در هزاروصدگونه
ما ملي ترانههاي و آواها و گويش در ما ، اقليم و فرهنگي
محلي ترانههاي كه همانگونه.است گذاشته تاثير نيز
دارد ، را خود بوي و رنگ كشور مناطق از يك هر در ما سرزمين
است بديهي.ما گلهاي و گويشها و لهجهها همانند درست
را بومي آواهاي و زمزمهها مردم دور بسيار گذشتههاي از
براي را لازم نشاط تا درآميختهاند توليد و كار آهنگ با
گيلان در ما شاليكاران كه همچنان.باشند داشته مولد كار
و كردهاند حفظ را سرودها و زمزمهها اين مازندران و
هر و دارند را خود سرودهاي و آوازها نيز ماهيگيران
قالي بافتن حين در پهناور كشور اين جايجاي در قاليبافي
هزاردستان آواي همچون كه ميكند زمزمه لب زير را آوازي
شكل زيباي لحظههاي و كار ريتم با گويي و است گوشنواز
دارند ، همآوايي قالي تن در نقشها و گلها گرفتن
كانونها همين از نيز ما محلي آهنگهاي و ترانهها
رضايت راه در تلاش و كار صحنههاي از و برخاستهاند
به و گرفتهاند مايه مردم نيازهاي رفع و توانا پروردگار
گذشتههاي از مردم.دارند ريشه ما جان در دليل همين
به را محلي ترانههاي و آهنگها اين از بخشي دور بسيار
جشن در ازجمله.دادهاند اختصاص خود آيينهاي و جشنها
هم هنوز ميشود ، برپا درو فصل پايان در كه محصول برداشت
و دهل نواي با آنان خانوادههاي و برزگران شادماني مراسم
آيينها و جشنها در ملي ساز دو اين.درميآميزد سرنا
ايران عشاير ميان در بويژه و داشتهاند اساسي نقشي
شكل را نمادين مفاهيم و اجتماعي مناسبات از بسياري
كه -دهل و سرنا از شكل سادهترين در مردم و بخشيدهاند
و اسلامي انقلاب سالگرد و روستا هنر جشنهاي در اكنون
براي -ميآيند در صدا به روستايي دستاوردهاي نمايشگاه
ريشهاي ساز دو اين و كردهاند استفاده عروسيها برپايي
محلي ترانههاي اما دارند ما سنن و آداب و فرهنگ در عميق
با را ما مردم گويشهاي و گياهان و گلها جانبخش شميم كه
فرهنگ و زادبوم از انكارناپذير بخشي دارند ، همراه به خود
و است رسيده ديگر نسل به نسلي از و ميدهند تشكيل را ما
نسلهاي به متعلق كه ترانهها اين از كه ماست نوبت اكنون
طول در خوشبختانه.كنيم مراقبت ميباشند نيز آينده
است ، شده سپري ايران اسلامي انقلاب پيروزي از كه دودههاي
شده ملي هنر اين به خوبي توجه نظام رسمي محافل سوي از
و شهرستانها در بويژه سليقهاي عملكردهاي برخي اما است ،
دارند مغايرت كشور در كلي تصميمات و جهتگيري با روستاها
محلي آهنگهاي و ترانهها با مناطق برخي در بهگونهاي و
نواختن يا ميشود برخورد غيرمتعارف پديده يك بهعنوان
عروسيها ، در ميشوند محسوب ما ملي ساز دو كه سرنا و دهل
روبهرو محلي وماموران مسئولان مخالفت با جاها برخي در
بر علاوه زيانبار و غيررسمي فشارهاي قبيل اين.ميگردد
شوند ، منزوي محلي ترانههاي و آهنگها ميشود ، موجب اينكه
بيگانه و غيربومي آهنگهاي پذيرش و ورود براي را زمينه
خواهد بجا بسيار.ميسازند فراهم ما ارزشهاي و هويت با
هر در ما سرزميني و بومي هنرهاي پديدآورندگان كه بود
و تجليل مورد محلي ترانههاي و آهنگها ازجمله رستهاي
ترغيب جهت همين در نيز جوان نسل و بگيرند قرار حمايت
بويژه بيگانه فرهنگ از كوركورانه تقليد بهجاي تا شوند
.دارند پاس را خود سرزميني و ملي هنرهاي خارجي ، خوانندگان
در كه شد خواهد حاصل زماني مفيد و سراسري مراقبت اين
گسترش و ترويج براي را ارزشمندي سهم وسيما صدا نخست وهله
مقامات همچنين و دهد اختصاص محلي آواهاي و ترانهها
كنار و گوشه در مخرب و سليقهاي برخوردهاي از مانع مسئول
.شوند ريشهدار و ملي هنر اين عليه كشور
سلطانمحمدي
بداريم پاس را حيات اصلي عناصر
مدون برنامه به ايران در زيستمحيطي باور و فرهنگ توسعه
جماعات ائمه.دارد نياز شخصي سليقههاي از دور و
و كنند سفارش زيستمحيطي اخلاق به را مردم ميتوانند
آگاه را مردم زيستمحيطي تعادل برهمزنندههاي به نسبت
.كنند
اقشار در كه تاثيري به توجه با حوزوي و ديني مراكز
با بايد محترم علماي و است قابلتوجه دارند مسلمان مختلف
باور ايجاد و زيستمحيطي فرهنگ توسعه چون مسائلي
تطبيق كه چرا باشند ، داشته هماهنگي و موافقت زيستمحيطي
از جهان روز علمي دستاوردهاي با مسلمان مردم نيازهاي
و بيان در نتواند مسئله اين اگر و است انديشمندان وظيفه
براي زيستمحيطي باور و بگيرد خود به واقعي صورت اجرا
زيستمحيطي فجايع شاهد ما نشود ، ايجاد مردم
سيل همچون حوادثيبود خواهيم آينده در نگرانكنندهاي
كشته موجب كه بوده مهيب سيل دو از ناشي كه رودبار و نكا
وقوع علت كارشناسي نظر از.شد هموطنان از تن دهها شدن
طبيعت در متعدد بارندگيهاي كه مناطقي در را سيلها اين
يا گياهي پوشش و جنگلها نابودي است ، معمول امري آنها
كه كردهاند اعلام خاك دفاعي سپر بردن بين از بهعبارتي
بهرهبرداري موجب كه بوده طرحهايي از ناشي عمده بهطور
افزايش نيز و جنگلها چوب منابع از كوتهبينانه و بيرويه
فعاليت ابتداي در.است بوده جنگلي مناطق در ساز و ساخت
كشور با همزمان كه (سال 1332 حدود) جنگلباني سازمان
ميليون هيجده داراي ايران كشور شد ، آغاز تركيه همسايه
طبق و جنگل مقدار همين داراي نيز تركيه و بود جنگل هكتار
است جنگل هكتار ميليون سيوشش داراي تركيه اكنون آمار
تكاندهنده آمار اين آيا.ميليون چهار حدود ما درحاليكه
نيست؟
كه است ضروري جنگلها ، نابودي وحشتناك روند اين وجود با
و آب حفاظت نظر از و يابيم آگاهي زيستمحيطي واقعيات به
.داريم پاس را حيات اصلي عناصر و باشيم كوشا خاك
ابوطالبي افشين مهندس
بندرگناوه مشترك تلفن بوشهر مخابرات از
!!بگيريد را
طريق از تنها كه ناديده دوستي كه شد آغاز آنجا از ماجرا
كتابي دور بسيار فاصله از شديم آشنا هم با روزنامه صفحات
برايم و كردند محبت بود بندرگناوه شهرش شناسنامه كه
.فرستادند
طريق از گرفتم تصميم نداشتم او از تلفني شماره چند هر
از و بشنوم هم را صدايش كه كنم برقرار تماس او با تلفن
اطلاعات از پرسش با را اول قدم لذا.كنم تشكر هديهاش
:شنيدم پاسخ تاسف كمال با كه برداشتم لاهيجان شهرم تلفن
كه:گفت.كرد مفيدي راهنمايي يك ولي !ندارد كد بندرگناوه
من به آنها و بگيرم را آنجا تلفن راهنماي و بندرعباس
را كار اين بلافاصله !هست چه بندرگناوه كه گفت خواهند
گذاشته اختيارم در بندرگناوه0772322 كد و دادم انجام
گفتم و گرفتم تماس لاهيجان اطلاعات با بلافاصله منهم.شد
پس اين از اگر تا كنيد يادداشت را بندرگناوه كد "لطفا
كد بندرگناوه نگوئيد ديگر داشت نياز آن به خدايي بنده
!ندارد
من به بايد من رئيس !نيستيد من رئيس كه شما:گفت مخاطبم
!هست چه بندرگناوه كد بگويد
كد بلافاصله آمدم ، كوتاه نداشت جواب حسابش حرف چون
شهرستانها همه مخابرات معمول طبق و گرفتم را بندرگناوه
هيچكس ولي گرفتم بار مورد 4 اين در و "3 عدد شماره چند
مختلف ساعات در بار چندين هم بعد روز تا برنداشت را گوشي
عقل به ناچار !نشد كه نشد خبري ولي گرفتم را شماره اين
كه كس هر و بگيرم تصادفي تلفن شماره يك كه رسيد ناقصم
حل شايد بگذارم ميان در او با را مشكلم برداشت را گوشي
را بندرگناوه تلفن 2020 شماره و كردم را كار همين.شد
درد وقتي.بود ادب وبا پرحوصله مخاطبم خوشبختانه گرفتم ،
شماره اطلاعاتبندربوشهر از بايد شما:گفت شنيد ، را دلم
سئوال را نظرتان مورد مشترك جمله از بندرگناوه مشتركين
حالي در.نياوردم در شاخ فقط مساله اين شنيدن از !كنيد
غم كه قلبم پالسهاي از سريعتر تلفن پالسهاي كه
چارهاي ميافتاد هم سر پشت ميخورد را تلفنم هزينههاي
لحظهاي و نداشتم وموءدب پرحوصله مخاطب اين از تشكر جز
آن از خانمي عدد 3 بار پنج و !بندربوشهر كد گرفتن با بعد
!بوشهر تلفن اطلاعات:گفت و برداشت را گوشي خط سوي
پرسيدم را بندرگناوه در نظرم مورد مشترك شماره خدمتشان
آن با ارتباط از پس چند هر !گذاشت اختيارم در بلافاصله و
تلفن اين كه است روز چند كه گفت مخاطبم تلفن شماره
داده خرج به كه وتلاشي سماجت همه با و !است شده واگذار
بابت از و بشنوم را ناديده دوست آن صداي نشدم موفق بودم
ايشان با ارتباط براي بگويم و كنم تشكر گناوه كتاب ارسال
كشور اين در اگر بگويم ميخواهم كشيدم ، گرفتاريهايي چه
روبهرو مشكلات انبوه با ما مردم حال چه و گذشته در چه
و مشكل هر مشاهده آغاز همان از كه است اين خاطر به هستند
و نپرداختيم آن رفع به و نداديم اهميت آن به نابساماني
را اعمالمان كه قرارداديم اين بر را خود غم و هم تمام
مغرض را ديگران و كل عقل را خود كنيم ، توجيه شده طور هر
شما توجه ادعا اين اثبات برايدانستيم معاند و
پاسخ در مخابرات عمومي روابط توضيح به را عزيز خوانندگان
!ميكنم جلب عملشان توجيه و نوشته اين به
مشفقي بهمن دكتر
نامهها ميان از كوتاه
بانكها مديران حقوق افزايش
حقوق افزايش گروه معادل 2 بانكها مديران به "اخيرا
قشر متاسفانه اما باشد مباركشان شاءالله ان كه دادهاند
طاقتفرساي كار و مسئوليت اصلي بار كه كارمند زحمتكش
بيبهره حقوق افزايش اين از ميكشد دوش به را بانكها
را عدالت تحقق خاتمي كريمهجنابآقاي دولت از.ماندهاند
.خواستاريم بانكها در
محفوظ نام
!گزينش براي تحقيق
كادر گزينش به اقدام "اخيرا تهران پرورش و آموزش منطقه 4
اما جدا ، است بحثي كه ميكند غيرانتفاعي مدارس آموزشي
از 28 پس كه پرورش و آموزش دبير يك كه است درست اين آيا
تدريس غيرانتفاعي مدارس در اينك و شده بازنشسته سال
مراجعه با آنهم گيرد قرار پرسوجو و تحقيق مورد ميكند
در سوءظن ايجاد جز روش اين آيا و !همسايهها منازل به
قديمي معلمان كردن بيارزش نيز و ميشوند كنجكاو كه مردم
مورد در نميتوان آيا بههرحال و دارد؟ هم ديگري نتيجه
با آشنايي سابقه كه مدارس مديران از فرهنگي بازنشستگان
كرد؟ تحقيق دارند را آنها
منطقه 4 بازنشسته دبير
مسكن گراني علت
كه را مسكن گراني علل از يكي جمله سه در ميخواهم اجازه
.كنم تشريح است مسكن بانك غلط عملكرد از ناشي
سپرده 5/3 قبال در كرد اعلام پيش سالها مسكن بانك:اول
.ميكند پرداخت وام تومان ميليون توماني ، 5/3 ميليون
كرد شروطي و شرط به موكول را وام پرداخت بعد چندي:دوم
درنتيجه باشد نوساز ساختمان و اول دست سند اينكه ازجمله
خريد به قادر كه مردم و گذاشت جهنم به سر قيمتها ناگهان
و گرفتند پس مسكن بانك از را خود اندوخته پولهاي نبودند
ترتيب اين به نيز بها اجاره درنتيجه شدند اجارهنشين
.رفت بالا
را نوساز ساختمان و اول دست سند شرط مسكن بانك اگر:سوم
خريدشان قدرت مردم هم مييابد ، كاهش قيمتها هم بردارد
.خواهديافت تنزل اجارهبها هم و ميكند پيدا افزايش
ق -محمدرضا
تبليغاتي آگهيهاي و تلويزيون
پليس تحتعنوان سريالي شب ساعت 15/10 يكشنبه 11/7/78
نمايش از قبل برنامه مجري.شد پخش سيما يك شبكه از امداد
پخش زمان در و كرد اعلام دقيقه را 39 سريال مدت فيلم ،
"اصلا كه بينندگان اعصاب تمدد جهت به !دقيقهاي سريال 39
بازرگاني آگهي دقيقه سردرنميآوردند ، 15 فيلم موضوع از
نيز برنامه ، پخش مدت طول در اين علاوهبر و !شد پخش
سوءال !داشت ادامه ماكاروني و پفكنمكي تبليغات زيرنويس
كه نميدانند سيما دستاندركاران "واقعا آيا كه است اين
آگهي پخش و فيلم قطع اينهمه دقيقهاي سريال 39 يك در
.است تماشاچي حق در بيانصافي
جهرم -حجتي جواد محمد
انقراض خطر در حياتوحش
ايران حياتوحش از گونههايي ذيربط منابع اعلام برابر
انقراض حال در يا و شده منقرض بيرويه شكارهاي لحاظ به
اينگونه حفاظت محيطبانان ، تعداد كمي ازطرفي و است
بههمين است ساخته روبهرو جدي مشكلات با را حيوانات
اين و مينمايد طلب را شكارچيان با جدي برخورد منظور
با نيز امر اين كه مردم داوطلبانه همكاري مگر نيست ممكن
كه حالاست امكانپذير حياتوحش از حمايت فرهنگ اشاعه
سيما بجاست ميكند ، تلاش گردشگري صنعت زمينه در ما كشور
زندگي از فيلمهايي فيلمبرداري گروههاي اعزام با نيز
برنامه تامين امكان هم تا نمايد تهيه ايران حياتوحش
ياري از هم و باشد داشته را خود متعدد شبكههاي براي
.گردد برخوردار ملي سرمايههاي اين حفظ در مردم
قادر
|