دانشآموز خودكشي چگونگي از تازه جزئيات
قمي
تبعه يك خانه به مسلح دزدان دستبرد
آلماني
دراروميه كمياب داروهاي احتكار شبكه كشف
تنها اما برده سرقت به را اتومبيل يازده
دارد سال 16
را ساختماني كارگر دو آتش شعلههاي
كرد غافلگير
دانشآموز خودكشي چگونگي از تازه جزئيات
قمي
دانشآموز خودكشي چگونگي از تازهاي جزئيات :حوادث گروه
.شد اعلام بود شده تهديد مدرسه از اخراج به كه قمي
آذرماه عزيزي 21 عباس قم از همشهري خبرنگار گزارش به
از اخراج ناحيه از كه ناراحتي و عصبانيت شدت از امسال
به و خوابيد قطار ريل روي بر بود شده مستولي او بر مدرسه
.داد خاتمه خود زندگي
دانشآموز عنوان به مدرسه در خودكشي از پيش نوجوان اين
بر را مدرسه نمازخانه انتظامات مسئوليت بوده ، مطرح منضبط
.است بوده نيز كلاس مبصر و داشته عهده
منطقه در واقع راهنمايي مدرسه يك در كه عزيزي عباس
از انضباطي موارد برخي خاطر به ميكرد ، تحصيل قم نيروگاه
از پس بود ، شده تهديد اخراج به مدرسه معاون و مدير سوي
مورد شد فراخوانده مدرسه به خود مادر اتفاق به آنكه
چند و مدرسه از خروج از پس گرفت ، قرار توهين و تحقير
از پس وي شد ، قطار منتظر آهن خط كنار در طرفتر آن صدمتر
به و گذاشت ريل روي را خود گردن قطار رسيدن با ساعت ، دو
.شد كشته فجيعي طرز
و دادگستري در پروندهاي دانشآموز اولياي شكايت با
.است شده تشكيل قم راهآهن پاسگاه
براي زيادي مسئولان و مديران تاكنون پرونده تشكيل از پس
.رفتهاند عزيزي عباس خانه به تسليت عرض و همدردي ابراز
ديگر برخي و قم پرورش و آموزش دو ناحيه رئيس جعفري امين
خانه به همدردي ابراز براي پرورش و آموزش مسئولان از
.رفتهاند عزيزي والدين
اظهار ضمن نيز مدرسه معاون عباسي و مدرسه مدير احمدلو
گفتهاند همشهري خبرنگار به فاجعه اين از ناراحتي و تاسف
رخ دانشآموزي فراگير جمعيت ميانه در اتفاقاتي چنين
.برود سئوال زير آموزشي نظام آن واسطه به نبايد و ميدهد
به نامهاي خودكشي از پيش عزيزي عباس است حاكي گزارش يك
آزار و اذيت را خودكشي انگيزه كه گذاشته جاي بر خود خط
پرورش و آموزش گزارش اما.است كرده عنوان مدرسه مسئولين
نسبت وي ذهني تلقي از ناشي دانشآموز خودكشي ميگويد قم
.است بوده خود زندگي پيرامون دنياي به
قم استان پرورش و آموزش كل اداره جوابيه
منتشره خبر به پاسخ در قم استان پرورش و آموزش كل اداره
پيرامون:است نوشته جوابيه قالب در همشهري روزنامه در
اظهارات طبق عزيزي ، عباسعلي دانشآموز خودكشي انگيزه
موضوع وي ، همكلاسيهاي و نزديك دوستان سوي از گرفته صورت
كه بازميگردد حادثه ، وقوع از پيش روزهاي به خودكشي
خود دوستان به خودكشي به ارتكاب از قبل روزهاي در عزيزي
خودكشي به دست هم با بياييد و است پوچ دنيا":است گفته
و كرده خارج خود جيب از را فلزي ميلهاي دو "بزنيم
به.است داده را ميله اين وسيله به جمعي خودكشي پيشنهاد
به سپس و بگيرند را فلزي ميله همگي دوستان كه صورت اين
.كنند خودكشي و وصل برق جريان
دوستان قم استان پرورش و آموزش كل اداره جوابيه براساس
تلقي شوخي را موضوع و كرده ممانعت كار اين از وي
.كردهاند
اخراج به تهديد پيرامون قم استان پرورش و آموزش كل اداره
:است كرده اعلام همچنين نامبرده توهين و تحقير و مدرسه از
پرورشي مربيان و دبيران و مدرسه اولياي اظهارات براساس
نقطهضعفي هيچ انضباطي و اخلاقي مسائل نظر از عزيزي
معاونان و مدير دبيران ، احترام مورد همواره و نداشته
مسئول مبصر ، همچنين نامبرده كه طوري به است بوده
زمينه در پرورشي مسائل پيگير و مدرسه نمازخانه انتظامات
.است بوده تفريحي برنامههاي و اردوها
آورده جوابيه ادامه در قم استان پرورش و آموزش كل اداره
كسب بدون ترك علت به حادثه وقوع از قبل روز عزيزي است
معاونان و مدير طريق از كلاس ساعت در مدرسه از اجازه
موضوع ، از خانواده اطلاع خاطر به و شده بازخواست مربوطه
ترك از ولي كه شد مشخص و احضار مدرسه به نامبرده مادر
ولي حضور در است ، نداشته اطلاع خود فرزند مدرسه
را مدرسه چرا كه ميپرسند نامبرده از مربيان دانشآموز
كردهاي؟ ترك
اختيار با و نگرفته اجازه كسي از من":ميدهد پاسخ عزيزي
".نيست مربوط هم كسي به و كردهام ترك را مدرسه خودم
وي به و شده ناراحت پاسخ اين از مدرسه معاون و مدير
سربزند شما از برخوردي چنين و نباشي منظم اگر ميگويند
و برو هم امروز شد ، خواهي اخراج مدرسه از مقررات طبق
اين از پس شود پيگيري موضوع تا بيا پدرت با فردا
ساعت چند از پس و ترك را مدرسه دانشآموز گفتوشنود
".ميكند خودكشي به اقدام
تبعه يك خانه به مسلح دزدان دستبرد
آلماني
قبضه يك به مسلح آنان از يكي كه سارق دو :حوادث گروه
آلماني تبعه استيجاري منزل به ساعت 18 حوالي بود ، سلاح
"ايدم" شركت كيفيت كنترل سرپرست ريچاردمايش هلموت نام به
از بهنقل تبريز در همشهري خبرنگار.زدند دستبرد تبريز در
داد گزارش آذربايجانشرقي انتظامي ناحيه سياسي عقيدتي
در وي منزل به نامبرده چشمهاي و دستها بستن با سارقان
نظير شخصي وسايل مقداري و زدند دستبرد تبريز وليعصر كوي
تومان هزار مبلغ 600 و فيلمبرداري دوربين ويدئو ، رايانه ،
.بردند خود با وي پژوي 405 همراه به را نقد وجه
دراروميه كمياب داروهاي احتكار شبكه كشف
دادگاه تحويل و دستگير باند اين اعضاي از عدهاي *
شدند انقلاب
در ناياب داروهاي فروش و احتكار شبكه يك :حوادث گروه
.شد متلاشي و كشف اروميه شهرستان
اروميه شهرستان مركزي مناطق از يكي در داروها اين
.شد ضبط و شناسائي گذشته روز چند طي و ميشد نگهداري
خدمات و پزشكي علوم دانشگاه رئيس آقازاده جواد دكتر
به توجه بدون سودجويان:گفت غربي آذربايجان بهداشتي
راههاي از را آن كودك غذاي و شيرخشك داروها ، مصرف تاريخ
.ميرساندند فروش به قيمت برابر چند به غيرقانوني
بازرسي و نظارت سازمان كل مدير رضازاده امين محمد
و مراقبت و تعقيب ماه دو از پس:گفت غربي آذربايجان
همكاري با سازمان اين ماموران صوري معاملات انجام
و كشف را داروها جمعآوري و احتكار محل انتظامي نيروهاي
.كردند دستگير را آن اعضاي از تعدادي
اظهار و كرد عنوان كيلوگرم صدها را داروها اين ميزان وي
.شدند برده بين از و معدوم گذشته تاريخ داروهاي داشت
از پس كه شده انقلاب دادگاه تحويل نيز پرونده اين متهمان
.شد خواهند تعزيري محاكمات تسليم كيفري مجازات تحمل
تنها اما برده سرقت به را اتومبيل يازده
دارد سال 16
تهران از را اتومبيلها كه سالهاي جوان 16 :حوادث گروه
ميبرد بسرقت را اتومبيلها و كرده كرايه دربست بطور
تاكنون كرد اعتراف اوليه بازجويي در جوان اين.شد دستگير
.دادهاست انجام اتومبيل سرقت فقره تنهايي 11 به
چند:كرد اعلام تهران ناحيه عقيدتيسياسي عمومي روابط
دادخواهي و رفت ونك حوزه به "مجيد" نام به فردي پيش روز
جواني كه ميكردم كار شهر در خود اتومبيل با كه كرد
كه كرد صحنهسازي طوري و گرفت را اتومبيلم جلوي سراسيمه
حاضر و برود كرج حومه به بايد "سريعا و افتاده اتفاقي
بخواهم چه هر من و كرده كرايه دربست بطور را اتومبيل است
او و سوخت دلم من كه ميكرد صحبت طوري جوان اين.بگيرم
مادرش كه گفت راه در.رساندم كرج حومه به و كرده سوار را
به و است كرج حومه خانههاي از يكي ساكن و است مريض
.دارد احتياج بيمارستان
از چاقوئي ناگهان او كرج حومه خلوت خيابانهاي از يكي در
پياده اتومبيلم از كه كرد تهديد مرا و آورد بيرون جيب
ترس از بودم مانده هاجوواج كه من نشوم ، كشته تا شوم
در ناگهان اما شوم پياده اتومبيل از كه شدم آماده
فرياد ديدم چنين كه من.آمد بيرون مردي و شد باز خانهاي
را جوان كرد ياري مرد اين طلبيدم كمك به را او و زدم
دارد نام ش علي كه جوان.آورديم آگاهي اداره به و دستگير
اين از فقره كرد 11 اعتراف آگاهي در است ساله و 16
كه كرد اقرار جوان.است داده انجام اتومبيل نوعسرقتهاي
چندي تا و شده دزد غلط تربيت اثر در و ندارد مادر و پدر
اين از تحقيقاست بوده دارالتاديب و پرورشگاه در قبل
جستجوي در كارآگاهان و دارد ادامه ساله دزد 16
.هستند او سرقتكرده اتومبيلهاي
را ساختماني كارگر دو آتش شعلههاي
كرد غافلگير
ميان در اسلامشهر در ساختماني كارگر دو :حوادث گروه
.سوختند آتش شعلههاي
ساعت 5/1 مقارن اسلامشهر از همشهري خبرنگار گزارش به
نگهباني اطاقك در ساختمانيكه كارگر دو جمعه روز بامداد
بودند نگهباني و استراحت مشغول ساخت حال در زمين قطعه يك
.سوختند آتش ميان در
محل در بلافاصله اسلامشهر آتشنشاني ايستگاه مامورين
نادر حال همين در كردند مهار را حريق تلاش با و حضور
بود سوخته شدت به كه (مكان اين نگهبان) ساله ابراهيمي 30
بيمارستان به محل در حاضر اهالي و مامورين كمك با
.ميشود داده انتقال اسلامشهر
از بعد:گفت اسلامشهر آتشنشاني ايستگاه مامورين از يكي
در نيز ديگري شخص كه شديم متوجه شد مهار آتش كه مدتي
كه برآمديم وي جان نجات صدد در و است مانده اطاقك داخل
(ساله 20) تيموري غفار سوخته "كاملا جسد با متاسفانه
.شديم مواجه
با نيز نادر و انتقال قانوني پزشكي به غفار جسد اكنون هم
سوختگي و سوانح بيمارستانهاي از يكي به سوختگي درصد 40
.است شده اعزام تهران
|