بزرگ درد و مريض اين بود خسته
امروز ايران در كهن جشنهاي و آيينها
بزرگ درد و مريض اين بود خسته
قرآنپژوه ، ;روحاني محمدحسين دكتر زندهياد از يادكردي
معاصر دانشور و مترجم اديب ،
محمدحسين دكتر استاد چهارشنبه 24/9/78 ، روز :جستارگشايي
.گشود باقي عرصه بر چشم و بست فاني جهان بر ديده روحاني ،
و جوانان از بسياري وي ، گوشهگيري و عزلتها دليل به شايد
اهل از بسياري بيگمان اما ;نباشند آشنا وي با دانشجويان
ارزشهاي و خدمات با ايراني پژوهشگران و استادان و فرهنگ
زير مقاله در.هستند آشنا سعيد فقيد آن قلمي و فكري
روحاني استاد اخلاقي ويژگيهاي و آثار زندگي ، از شمهاي
و ايشان ارجمند خانواده به تسليت با همراه كه شده نگاشته
.ميرسد گرامي خوانندگان بهنظر ايران ، فرهنگي جامعه
رضوي مسعود
حسين محمد دكتر نابهنگام درگذشت خبر شنيدن هنگام به
خاطر لوح بر فارسي ادب بهار چكامه اين بياختيار روحاني ،
:كرد خطور نگارنده
بزرگ مرد و بود تنگ مملكت
بزرگ نبرد و بد كوچك پهنه
بود زيرا بتافت ره ازين روي
بزرگ رهنورد و باريك راه
آري پزشك ، نسخه شد پاره
...بزرگ درد و مريض اين بود خسته
:كه زد جوانه جانكاه پرسش اين ناخودآگاه ، ضمير بر نيز ، و
كمي و بوديم نشسته لطفي محمدحسن دكتر سوگ در "اخيرا
.بودهايم زرينكوب عبدالحسين استاد هجرت اندوهناك پيشتر ،
شتابناك وانفساي و نفسگير زمانه اين در آيا فلذا..
اينگونه نهادهايم ، آن بر زندگي نام كه بيتاملي
ايران ادب و فضيلت و فرهنگ آوردگاه در هم باز را افسراني
مبادا و ميرويم سو كدام به بهراستي نه؟ يا ديد خواهيم
وزيدن ما گلستان و بوستان در نازايي و ستروني سموم كه
ستارگاني چنين درخشش آيا !بيخبرانيم آن از ما و گرفته
زمستاني يا ديد؟ خواهيم ايرانشهر سپهر در هم باز را
راهي را مهتاب نقره از كوچك غباري حتي كه رسيده طولاني
بر روشني حسرات و نمانده باز تيرهاش ابرهاي پس از
كدام به ره است؟ خشكيده كهن آلايشي همچون آهني سينههاي
مشرق كدام از تاله خورشيد كجاست؟ تامل ديار ميپوييم؟ سو
به اوزان كدام در شعر عارفانه آفتاب و كرد خواهد طلوع
چشم گو است پررونق اگر سياست خانه آورد؟ درخواهد وجدمان
ديگر شد ، اگرچنين و مرواد عشق خانه رونق اما كور ، حسودش
...برافراشت را آرزوها خيمه چگونهميتوان
گروهي نشريات از يكي در كه هنگامي پيش ، سالها بعد ، اما
درباره نوشتاري خدا ، راه از بازگشته و معنا با بيگانه
كه خواندم (ع)حسينبنعلي نجابت و آزادگي بزرگ آموزگار
مرد جاودانه آن معبد سوي رو سياستگرانه ، مدعيات غوغاي در
آن عشق به بيخبران ، آن بيملاحظه را قلم و آورده
رندياش بر و گفتم آفرينهايش دل در چرخانده ، عشقآفرين
مرد اين ملخص نام كه بود نخستينبار آن و فرستادم درودها
آن از پس "روحاني.ح.م نوشته":كردم ثبت ضمير بر را
رسيد بهچاپ مفصل جلد دو در "عربي كشورهاي معاصر تاريخ"
و موضوع بر زيبايش واژگان كه پارسي يكسره نگارشي با
زيبا و پاكيزه شولايي كتاب ، آن بيانعطاف و خشك مضمون
آكنده زباني ارزشهاي از را معمول و متوسط اثري و پوشانده
و رودررو آشنايي تا جريان اين و بود ساخته سرشار و
و تواضع و يافت استمرار لذت و حظ از سرشار ديدارهايي
در را الفت و علقه ريشه فرهنگمرد ، اين اشتياق و نجابت
به پيوندش از لطف شميم كه بخشيد استواريها راقم خاطر
اين از مرد هجرت اندوهبار خبر آنكه تا ميرسيد مشام
فراموشان ديار به را زنده خاطرههاي و رسيد خاكدان
پس ميبينيم ، كه است همين تنها اگر چيست؟ زندگي.كوچاند
وراي در و عشقها و دردها و پيوندها از فارغ ميتوان
:نوشت اينگونه كوتاه ، سطر چند در لبخندها ، و اشكها
هجري شنبه 1/1/1315 روز شهري ، روحاني حسين محمد سيد
شهرهاي از "جويمند" روستاهاي از "شهر" قصبه در خورشيدي
شهريور رخدادهاي پي درگشود گيتي به ديده خراسان جنوب
اين و رفت قم و مشهد به علمي ، حوزههاي بازگشايي و 1320
عروض ، بيان ، معاني ، عربي ، نحو و صرف:فراگرفت را درسها
درايت ، رجال ، حديث ، تفسير ، كلام ، منطق ، قافيه ، بديع ،
و مشهد در را اصول و فقه خارج كامل دوره.فلسفه و حديث
در گرفت ، ادبي ديپلم سال 1338 در.رساند بهپايان قم
در فلسفه ، ليسانس در 1348 رياضي ، و فيزيك ديپلم 1342
م در 19701975 زبانعربي ، و ادبيات فوقليسانس 1352
شيكاگو ، دانشگاه از خانواده تنظيم و بهداشت فوقليسانس
از "قرآني علوم و عربي فرهنگ" در دكترا ش در 26/12/1362
.تهران دانشگاه
سالهاي 1345 در ;كرد كار مشهد راديو اداره در سالي چند
آثاري كه خانواده تنظيم بخش بهداري ، وزارت در تا 1354
(تا 1364 از 1349) سال پانزده.نگاشت آنجا در بهداشتي
از ;بود عضو پژوهشگر بهعنوان ايران زبان فرهنگستان عضو
كرد آغاز را آن جز و تهران دانشگاه در تدريس بهبعد 1354
دوره در گوناگون شهرستانهاي در اواخر اين در و
اختصاصي زبان درسهاي تدريس به دكترا و فوقليسانس
تاريخ بار چند و پرداخت تحقيق روش و ماخذشناسي و انگليسي
براون ادوارد فارسي ادب تاريخ و نيكلسون عربي ادبيات
اروپاي در سال حدود 15.داد درس را (انگليسي متنهاي)
:فراگير او درسهاي.كرد تدريس شمالي امريكاي و باختري
و عربي ادب و زبان رشتههاي فارسي ، ادب رشتههاي
و كلام اسلامي ، تمدن و فرهنگ اسلام ، تاريخ رشتههاي
ادبي ، نقد علم ، فلسفه تاريخ ، حديث ، رجال ، اسلامي ، فلسفه
متنوع و فراوان بسيار او آثار.بود آن جز و سياسي ادب
...رفت خواهد آن مجمل ذكر مقال اين پايان در كه بود
.درگذشت چهارشنبه 24/9/1378 روز در روحاني محمدحسين
از مردي پرتكاپوي زندگي چشمانداز است اين باري ،
نهال و نهاد انديشه سر بر عمر كه فرهنگ ، سرزمين موقوفات
رشته را دنياطلبانه آرزوهاي و بركند دل زمين از هوس
در حيات واژه و بندد انديشه عمود به زندگي رشته تا بگسست
.كند ثبت دانش صحيفه
انديشيده ، متعددي عرصههاي در روحاني محمدحسين دكتر
مقالات تا بهداشتي مسائل از.بود زده قلم و پژوهيده
متون از عالي ترجمههاي و كلامي و پژوهشي و تاريخي
كار اين.پارسي چنگ آهنگ به قرآن ترجمه جمله ازمتعالي
نسبت هميشگي تعهدي "ضمنا و ميبرد لذت آن از كه بود او
در او كه بود پارادوكسي التزام ، و لذت.ميكرد حس بدان
دلزدگيها و خستگيها بودكه ساخته اكسيري و كرده جمع خود
شربت به شرنگ از را مداوم كار رنج و ميكرد دور او از را
ازجمله مورد ، چند در بويژه روحاني ترجمههاي.ميكرد بدل
و ميرود بهشمار ما روزگار در فارسي زبان زبده آثار
در بويژه.كردهاند اذعان حقيقت بدين بسياري بزرگان
"مقاومت ادب" بهنام شكري غالي كلاسيك و جالب كتاب ترجمه
اديبانهاي پارسي به بلاغت و جزالت نهايت در كه
بهروي عرب معاصر ادب شناخت در روزني و شده بازگردانده
همچون كلاسيكي متون ترجمه.است گشوده زبانان پارسي
نوعي درواقع و داشت را ويژگيها همين نيز كاملابناثير
قرآنش ترجمه از آنچه.بود پارسي زبان در اثر بازآفريني
خود مختص كه داشت ويژه سبكي ازآرايش نشان شد منتشر نيز
پالايش مدام كه متداوم و عجيب وسواسي حاصل و بود او
.ميكرد كاملتر مدام را منظومه اين آفرينش و مييافت
متقدمان ميان در "حقيقتا نيز او آثار از ديگر برخي
كتاب جمله آن ازبود راهگشا معاصران ميان در و بيمانند
در درخشان و بديع اثري كه "مجيد قرآن كلامي تفسير" فشرده
بخردانه و مجدد تبويب و كلامي مستندات و مفاهيم استخراج
تحقيق عالي نمونه كتاب ، اينبود جلدي اثرييك در آن
ذهني بر متكي و انبوه اطلاعات و دادهها پرتو در روشمند
از هيچيك اغراقي بيهيچ.ميشود محسوب متعالي و وقاد
بدين و نيافريده اثر اين همتراز كتابي ما همروزگاران
.است نيافته دست علمي توفيق به قرآن موضوعي تفسير در پايه
با كه بود بلاغي آرايههاي از تجميعي روحاني ، پارسي نثر
فارسي كلاسيك متون از برگرفته و فخيم واژگاني گزينش
عامهپسند سهولتي به نظر آنكه از بيش و مييافت پشتوانه
.بود بافرهنگ و فرهيخته مردمان خرسندي پي در باشد داشته
سالها از كه بود روحاني هميشگي آرزوهاي و علائق از اين
حتي و داده سوق نگارش در ويژه سبكي بهسوي را او پيش
كشورهاي معاصر تاريخ" همچون گونهاي گزارش تاريخي آثار
تفسير در مفصل واژهنامهاي با ادبي متني بسان را "عربي
.ميبخشيد اعتلا نوپديد و نامستعمل واژگان
ارج ارجمند ، مهاجر تازه آن علمي ارج بر افزون اما
و آمده گرد وجودش در انساني متعالي صفتهاي و اخلاقي
اخلاقي فضيلتهاي از مجموعهاي به را علمياش جامعيت
و همنشيني در استمرار به كه داشت ظرافتهايي.ميپيوست
بسيار نشر و حشر كه نجابتي و ميشد دريافته همسخني
و فتيان يادآور كه باطني صفاي و مينمود آشكارش
در كه اندرست خاطر به هنوز.بود كهن روزگاران جوانمردان
ترجمه هنگامه در و كرده بدو جفاها كه ناشري ذكر هنگام
كلاهي خويش سر بر كه فقيد ، مترجم سر بر نه ،"الكامل"
فقط نهايت در و نكرد ياد احترام به جز بود ، نهاده گشاد
هزار حامل خود كه كرد بسنده محدود سكوتي و تلخ لبخندي به
آدميت همه درد دواي حالي":شايد اينكه ازجمله ;بود سخن
دقيق ماخذ آنكه مگر نميكرد نقل سخني هيچگاه نيز و."است
در و مينمود ذكر مترجمش يا موءلف نثار احترامي با را آن
در دستي كه حيات قيد در يا درگذشته بزرگان از سخن هنگام
و نميكرد كوتاهي تجليلي هيچ از داشتند انديشه و فرهنگ
از سخن و متن صاحبان و استادان تجليل در هرچه اينكه ديگر
به سخن و متن با مواجهه در ميكرد ، اغراق تواضع سر
و مينهاد ارج را ستوده نقد "اساسا و ميگراييد اعتدال
از همه اينهاغريب داشت رغبتي خويش ناقدان ستايش به
چكامه يادآور بود شهرستاني صفايي هنوز كه بود باطنش صفاي
:نيما
نيم شهرستان دونان اين از من
كوهستانيم پردرد خاطر
رگي هر از مرا ميآيد ناله
سگي و گوسپندي و چادري
كرده رها را تهران سربي آسمان كه بود دليل همين به شايد
خراسان در زادگاهش كوچك شهرستان در درويشانه عزلتي و
علمي ، جامعيتي روحاني ، بود مردي اينگونه !بود گزيده
.داشت بيآلايش نهادي و مداوم اشتياقي اخلاقي ، فضيلتهايي
هيچگاه و بود دوستنواز و محضر خوش اينهمه ، بر افزون
همصحبتان و ياران بهرخ را خود فراوان آموختههاي
محصلوار ميداد ، پاسخ معلموار كه همانسان.نميكشيد
با ميكرد ، نقد عداوت از خالي كه همانگونه و ;ميپرسيد
بسته دفتري اينك كه زندگيش داشت درسها.ميپذيرفت اشتياق
...طلايي دوره كودك اي:زند نهيب كسي اينكه به وابسته است
...آر ياد مرده شمع ز آر ياد
ملكوت خاصان و اولياء با روانش و گرامي خاطرهاش و ياد
آن آثار از فشرده فهرستي را ، مقال اين خاتمهباد محشور
و كاوش عرصههاي شعاع تا ميآوريم فرزانه مرد دانشي
:گردد روشنتر وي پژوهش
با آشنايي نازايي ، درمانهاي و آزمايشها:كتابها (الف
علوم با آشنايي اسلامي ، علوم با آشنايي عرب ، نوين ادبيات
در پرورش و آموزش دبستانها ، در جمعيتشناسي آموزش قرآني ،
مقاومت ، ادب متعهد ، ادب سياسي ، ادب دبستان ، سالهاي نخستين
فروپاشي تا آغاز از عربي ادبيات الجزاير ، ادبنوين
باطنيان ، ،(عربي صرف كامل دوره) تفصيلي اعلال بغداد ،
پنج و بيست اسلام ، ديدگاه از خانواده تنظيم و بهداشت
آموزشگاهها ، در جمعيتي مسائل آموزش درباره پاسخ و پرسش
بر درآمدي پيش تصوف ، و عرفان بر درآمدي پيش
هنگام در زناشويي پيوندهاي عربي ، نمايشنامهنويسي
كه 7 جلد 30) كامل تاريخ بيزايمان ، روزهاي و بارداري
،(جلد 2) عربي كشورهاي معاصر تاريخ ،(يافته انتشار آن جلد
آن جلد كه 2 جلد 10) اسلام از قبل عرب مفصل تاريخ
در غيابي ، حكم مجيد ، قرآن كلامي تفسير ،(يافته انتشار
ميگذرد؟ ، چه عراق در گذشت؟ ، چه خاورميانه
تنظيم صحيح راه الصليبيه ، فيالحروب دورالشعرالعربي
شصتوشش بلند ، سايه ستايش ادبيات ، و زبان رسالت خانواده ،
علم ، فلسفه حديث ، علم خانواده ، تنظيم درباره پاسخ و پرسش
آموزش مشكلات و مسائل فلسفه ، كليات سبز ، كتاب
:اسلامي منطق اسلام ، در خانوادگي مسئوليتهاي جمعيتشناسي ،
.ادبي نقد آن ، پايههاي و ريشهها
در مقاله تدريس ، 2596 و تحقيق سال طي 55:مقالهها:ب
اسلامي و عربي -ايراني تمدن و فرهنگ شناخت و تحليل
دايرتالمعارف" در مقاله ميان 1071 آن از كه است نگاشته
.است گرديده منتشر "خ" حرف تا "تشيع
مجيد ، قرآن كلامي تفسير بر افزون:قرآني كارهاي:ج
.است نگاشته قرآنپژوهي عرصه در بنيان مجله در مقالههايي
در كه است كرده ترجمه فارسي به را كريم قرآن كل همچنين
.ميباشد انتشار دست
مختلف موضوعات در گفتگوها از مجموعهاي:گفتگوها:د
گفتگو ازجمله 3 و مختلف نشريات با قرآني و ديني تمدني ،
.است رسانده انجام به همشهري روزنامه با
ماخذ برخي و مختلف كتابهاي از مجموعهاي:ويرايش :ه
"اسلامي بزرگ دايرتالمعارف" در و است كرده ويرايش را مهم
همه و بود آن كل سرويراستار و پايهگذار تا 1366 از 1364
مقاله هزار چند و كرد تاسيس را آن پژوهشي و علمي نهادهاي
كه ديگري كتابهاي.كرد ويراستاري را آن شده چاپ جلد هفت
مقالات مشكلاتالعلوم ، قدس ، قرآن:است قرار بدين ويراسته
بيدارگري نهضت عبدالناصر ، جمال خورشيد ، با ميعاد حريري ،
نه است اسلام در اخلاقي عالي نمونههاي اسلام ، جهان در
سرزمينهاي طبري ، تاريخنامه تكملتالاصناف ، بحمدون ، در
دهم تا يكم شمارههاي ايران ، پزشكي تاريخ شرقي ، خلافت
تطبيقي ، ادب العربي ، الادب و الايرانيون بينات ، مجله
.فلسفه نوين آهنگ عربي ، زبان در ابدال
امروز ايران در كهن جشنهاي و آيينها
ايراننامه
و نگرش) امروز ايران در كهن جشنهاي و آيينها:كتاب نام
/روحالاميني محمود دكتر:نويسنده /(مردمشناختي پژوهش
/پاييز 1378 (افزودهها با) دوم ويراست:نوبتچاپ
تومان بها900 /جلد شمارگان3300 /آگاه انتشارات
"امروز ايران در كهن جشنهاي و آيينها" كتاب است ، چندي
.است درآمده كتاب بازار به افزودهها ، و دوم ويراست با
و پژوهش ميآيد ، بهچشم جلدش روي از كه همانگونه كتاب
.فرهنگي مردمشناسي ديدگاههاي بنيان بر است نگرشي
ادب كلاسيك متون از بهرهگيري با كتاب اين در نويسنده
توصيف به ايران ، مردم فرهنگ در پژوهش همچنين و فارسي
چگونگي و امروز ايران در جشنها و آيينها پراكندگي
گرداگردشان بر هاله چونان كه باورهايي و آنها برگزاري
.است پرداخته تنيده ،
از كتابهايي اين از پيش ايران ، جشنهاي و آيينها درباره
.بود رسيده بهچاپ ديگران و هاشمرضي و فرهوشي شادروان
گاهشماري و جشنها" كتاب را آنها مفصلترين بتوان شايد
به درواقع كه دانست رضي هاشم استاد از "باستان ايران در
سپس و آنها اسطورهشناختي و تاريخي خاستگاههاي بررسي
جاي صورت هر به.است پرداخته تابهامروز آنها رديابي
فارسي زبان در نگرش و بدينشيوه و اينگونه از پژوهشهايي
اين روحالاميني محمود دكتر كتاب خوشبختانه كه بود خالي
دودمان پيشينه به نگاهي با كتاب.است كرده پر را خلاء
ديدگاه از ابتدايي اقوام در "عيد و آيين جشن ، " پژوهانه
پيوندهاي در را آييني مناسك نقش و شده آغاز مردمشناختي
از ديگري بخش در.است نموده باز آنها فرهنگي -اجتماعي
به كوتاه اشارهاي دانشور نويسنده ديباچه ، اين
جشنها اين اسطورهشناختي و طبيعي تاريخي ، خاستگاههاي
به بخش سه در كتاب اين در روحالاميني استاد.مينمايد
نخستين -گماشته1 همت ايراني آيينهاي و جشنها در پژوهش
ايران شهرهاي همه در كه است آيينهايي و جشنها شامل بخش
از ميپذيرد ، انجام اجتماع قشرهاي همه ميان در و
اندك تفاوتهايي با البته و -اكنون به تا زمان كهنترين
نوروز ، مانند -شهر هر تاريخي و جغرافيايي فضاي به توجه با
.مهرگان نيز و يلدا جشن
فراموشي به كه ميرود سخن جشنهايي از دوم بخش در -2
در ولي ندارند را گذشته فراگيري آن ديگر و شدهاند سپرده
جشن:مانند ميشوند برگزار ايران خاص منطقه يا شهر يك
.(مازندران در) تيرگان جشن و (كرمان در) سده
پيروان ديني ويژه آيينهاي به اختصاص كتاب ، سوم بخش -3
قره در سالانه آيينهاي:مانند دارد ، ايران در مذهبي
مناسبت به] اردهال مشهد در قاليشويان آيينهاي كليسا ،
و [(ع)محمدباقر امام فرزند علي سلطان امامزاده شهادت
.(يزد زردشتيان ويژه آييني) پيرچكچكو بهحق
فرهنگي نمونههاي" كتاب اين از پيش كه روحالاميني استاد
روانه انتشارات همين توسط را "فارسي ادبيات در اجتماعي و
از مردمشناسي دكتراي دارنده بود ، كرده كتاب بازار
.است پاريس سوربن دانشگاه
|