افطار ميهماني در مطبوعات مسئول مديران
كردند شركت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
ملي وفاق و مطبوعات
افطار ميهماني در مطبوعات مسئول مديران
كردند شركت اسلامي ارشاد
و فرهنگ وزير
شامگاه كشور نشريات مسئول مديران از جمعي :اجتماعي گروه
مهاجراني ، عطاءالله سيد دكتر افطار ميهماني در يكشنبه
.كردند شركت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
مقام قائم مطبوعات ، مسئول مديران بر علاوه مراسم اين در
اعضاي از شماري اسلامي ، ارشاد و فرهنگ معاونان‌وزير و
روزنامه‌نگاران ، صنفي هيات‌مديره‌انجمن تهران ، شهر شوراي
وارتباطات فرهنگ سازمان رئيس مطبوعات ، دادگاه رئيس
اعضاي و خارجه امور وزارت معاونان از شماري اسلامي ،
.داشتند حضور مطبوعات هيات‌نظارت‌بر
مسائل درباره نشست اين در كشور مطبوعات دست‌اندركاران
.كردند گفت‌وگو بايكديگر مطبوعات مختلف
ملي وفاق و مطبوعات
فرهنگي ، و اجتماعي توسعه در آن موءثر و حساس نقش و مطبوعات
در روزها اين كه مي‌انجامد تازه‌اي بحث به خواه‌ناخواه
.مي‌شود ياد اجتماعي وفاق به‌عنوان آن از نوشتار و گفتار
به ارتباطات محقق و مدرس محسنيان‌راد ، دكتر پيش چندي
عالي آموزش و فرهنگ وزارت راهبردي مطالعات پژوهشكده دعوت
با. پرداخت "ملي وفاق و مطبوعات" درباره سخن ايراد به
نخستين شماره اين در بحث ، اهميت و موضوع اهميت به توجه
قالب از ناگزير ، ويرايش با كه را سخنراني اين از بخش
مرضيه‌پروهان خانم توسط و است درآمده نوشتار به گفتار
.مي‌خوانيد است شده تهيه
از پيش كه پرسشي ;مي‌كنم آغاز پرسشي طرح با را امروز بحث
.كرده‌ام مطرح "شناسي ارتباط" كتاب مقدمه در نيز اين
اختيار در امروز ، رسانه‌اي امكانات اگر كه است اين سوءال
و اسپينوزا ابن‌خلدون ، ارسطو ، افلاطون ، چون انديشمنداني
بوده‌اند فاضله مدينه ساختن پي در كه انديشه بزرگان ديگر
مدينه ساختار و انديشه بنيان در تحولي چه داشت ، قرار
ديرينه پرسش اين به آنها پاسخ و مي‌آمد؟ پديد آنها فاضله
و گستره چه ،"است كدام ملت و دولت ميان مطلوب رابطه" كه
مي‌يافت؟ ابعادي
و كوشيده‌اند پرسش اين پاسخ پي در انسان‌ها كه قرن‌هاست
مهم دغدغه‌هاي و مسئله‌ها از يكي همواره اساسي ، پرسش اين
است كافي.است بوده مختلف جوامع انديشمندان و متفكران
با نيز اسلامي انقلاب.بيفكنيم خودمان جامعه به نگاهي
اين مي‌بينيد كه است اين.شد نهادينه و مطرح پرسش همين
بوده مطرح مختلف انحاء به همواره بشري تكامل طول در پرسش
.است
ملت و دولت ميان فاصل حد در رسانه‌ها جايگاه
قرار ملت‌ها و حكومتها ميان فاصل حد در رسانه‌ها
گسترده‌تري و تازه‌تر ابعاد روز هر روند اين و گرفته‌اند
پرسش اين مي‌گذرد ، كه روز هر بنابراين ، .مي‌گيرد خود به
.مي‌يابد بيشتري اهميت
كليد سه با مي‌انديشيم ، حكومت مفهوم به ما كه هنگامي
:عبارتنداز كه مي‌شويم روبه‌رو واژه
مراقبت (1
كنترل (2
نظم (3
با آنها همه كه مي‌بينيم تاريخ ، حكومت‌هاي به نگاهي با
آنها و مراقبت ملتهايشان از كه آمده‌اند كار روي هدف اين
ملت نماينده را خود حكومتها اكثر.كنند كنترل را
برقراري براي كه مي‌فشرند پاي مدعا اين بر و مي‌دانند
.است مطلوب جامعه ، براي معتقدند كه نظمي.آمده‌اند نظم
پي است كليدي واژه سه اين از يكي كه مراقبت از را بحث
(سازوكار) مكانيزم يك به‌عنوان اجتماعي مراقبت.مي‌گيريم
:است نتايج و مفاهيم اين حاوي جامعه‌شناختي ديدگاه از
الگوهاي با انطباق سرانجام ، و همنوايي سازگاري ، اطاعت ،
.فرهنگ يك معتبر و مهم باارزش‌هاي و مصوب رفتاري
:بگيرد صورت مي‌تواند شيوه دو به مراقبت
منفي شيوه به مراقبت (1
مثبت شيوه به مراقبت (2
است ، وظايفشان جزء كه مراقبت براي تصميم‌گيري در حكومتها
.مي‌گيرند به‌كار را شيوه دو اين از يكي "معمولا
در و جريمه امرونهي ، تهديد ، منفي ، نوع از مراقبت در
ديده اقناع و تربيت پاداش ، توصيه ، مثبت ، نوع از مراقبت
را خود خاص سازوكارهاي روش ، دو اين از يك هرميشود
اطاعت و است اطاعت نيازمند مراقبت آنها ، بر افزون.دارند
:است برخوردار ويژگي دو از
;دارد انفعالي حالت (1
.ندارد آگاهي و خرد به نياز (2
انسان ميان روابط در اطاعت اوج سيرك‌ها ، در نمونه ، براي
و دارد انفعالي حالت مطيع ، موجود.مي‌شود ديده حيوان و
.است اطاعت نيازمند
كند توجيه مي‌تواند "كاملا حكومت يك انفعالي ، وضعيت در
.است اجتماعي كنترل يا و مراقبت حال در كه
.است همنوايي به‌سوي شرايط كشاندن مراقبت ، از ديگري نوع
از معيني حد نيازمند كه آگاهانه بيش و كم فعاليت هرگونه
و بي‌چون را خود پيرامون رفتاري الگوهاي فرد ، و باشد خرد
مصداق بپردازد ، آنها انجام به آگاهانه و بپذيرد چرا
.است همنوايي
ديده پنهان‌كاري و حسابگري حدودي تا همنوايي ، درون در
روبه‌رو است قطعي كه اصولي با همنوايي در.مي‌شود
.است بتني آن جنس تعبير ، يك به و مي‌شويم
جامعه در انطباق روش با را مراقبت مي‌تواند حكومت ،
فرد كه مي‌دهد روي زماني ،"انطباق" بگذارد به‌اجرا
و برساند انجام به را كاري خردمندانه ، و آگاهانه به‌طور
هماهنگ خود پيرامون شرايط با را خود داوطلبانه ، درواقع
.كند
پاسخگويي پي در و فاضله مدينه به رسيدن براي بنابراين ،
الگوي سه با حكومت ملت ، و دولت ميان مطلوب رابطه به
.مي‌شود روبه‌رو انطباق و همنوايي اطاعت ، رفتاري
مانند ويژگيهايي رفتاري الگوهاي براي جامعه‌شناسي ، در
آن ، در كه جوامعي در.شده‌اند قائل اجرا و تكرار دوام ،
اختلال دچار نيز رفتاري الگوهاي مي‌دهد ، رخ انقلاب
.مي‌شود
و ندارند مشخصي منطقي و علمي تعريف رفتاري ، الگوهاي
برگزاري مانند ;مي‌شوند شناخته دوام و استمرار با "صرفا
است خاصي رفتاري الگوي تابع كه سخنراني يا و ترحيم مراسم
.دارد قواعدي و
:دونوعند بر رفتاري الگوهاي
رفتاري بيروني الگوهاي (1
رفتاري دروني الگوهاي (2
مثال ، براي.دارد را خود خاص رفتاري الگوهاي جامعه‌اي هر
همه و همه سوگواري ، و ترحيم مراسم در شركت و خواندن نماز
.است ويژه رفتاري الگوهاي جزء
:مي‌شود ناشي عامل سه از درواقع رفتاري الگوهاي
از و است مبتني ارزش‌ها از يك كدام بر رفتاري الگوهاي (1
حتي كه مي‌بينيد مثال ، براي است؟ تاثيرپذيرفته يك كدام
در ندارد ، باور مذهبي آيين‌هاي به كه نيز بي‌دين فرد يك
ميت نماز مراسم حتي و مي‌كند شركت خويشانش ترحيم مراسم
.مي‌آورد به‌جا هم را
ندارد ، باور را رفتاري الگوهاي گرچه شخص ترتيب ، بدين
را آن جامعه ، بر حاكم ارزش‌هاي تحت‌تاثير ظاهر ، در اما
.مي‌كند رعايت
جامعه در دارد؟ عموميت حد چه تا رفتاري الگوي اين (2
با خانواده دروني رفتارهاي كه شاهديم ايران ، كنوني
عموميت هنجارها اين كه چرا ;است متفاوت بيروني رفتارهاي
روبه‌رو اشكال با فرد نشود ، رعايت اگر و است يافته
مردم رفتار بر اجتماعي ، هنجارهاي و ارزش‌ها.مي‌شود
در كوتاه شلوار با مسني شخص اگر برفرض.مي‌گذارد تاثير
فشار تحت را او اجتماعي ، هنجارهاي شود ، ظاهر شهر سطح
ناچار او كه مي‌كنند ، نگاه او به چنان مردمميگذارد
همگي رفتاري ، الگوهاي درواقع.مي‌دهد تغيير را خود رفتار
عيني هنجارها بعضي.دارد قرار جامعه هنجارهاي تحت‌تاثير
بعضي و قوانين آيين‌نامه‌ها ، ضوابط ، مانند آشكارند ، و
را كاري شما برفرض.حيا و شرم مانند پنهان‌اند و دروني
خجالت احساس آن ، انجام صورت در چون نمي‌دهيد ، انجام
.مي‌كنيد
ذهني الگوهاي تعبيري به يا رفتار دروني الگوهاي (3
رفتاري الگوهاي كليه خصلت‌هاي و ويژگي‌ها از رفتار ،
.است برخوردار
مشترك سنت يك براساس ترحيم‌را مجالس كه همان‌گونه ما
انديشه‌ها سلسله يك مي‌كنيم ، برگزار دقيق و كامل آداب با
و ذهني آنها از بسياري كه داريم هم مشترك باورهاي و
ما جامعه در كه سالمندان ، به احترام مانند ;پنهان‌اند
و شده پذيرفته مشترك ، ذهني الگوي يك و ارزش يك به‌عنوان
;بگذارند احترام سالمندان به كه مي‌دانند ملزم را خود همه
رفتاري الگوي اين "الزاما ديگر ، جوامع در كه درحالي
.ندارد وجود
"غالبا كه گرفته‌ايم خو ذهني‌مان الگوهاي به قدري به ما
ما ، ذهني الگوهاي درون در.نمي‌شويم آنها حضور متوجه
داوري ، نگرش ، مانند جامعه‌شناختي مفاهيم از بسياري
در "طبعا و است گرفته جاي قالبي باورهاي و پيشداوري
.مي‌گذارد تاثير ما كردار و رفتار
ملي وفاق و مطبوعات
اينكه و مي‌رسيم "وفاق" يعني خود اصلي بحث به اكنون
و دروني الگوهاي هرگاه.دارد معنايي چه وفاق "اساسا
آگاهانه توافقي براساس جامعه يك در رفتار بيروني الگوهاي
برخوردار وفاق از جامعه مي‌گوييم شوند ، منطبق يكديگر با
.است
آن ابزار است ، وفاق انگيزه و عامل كه درعين‌حال مطبوعات
از اعم رفتاري الگوهاي همه كه باشد يادمانهست نيز
.است استوار آگاهانه توافق نوعي براساس بيروني ، و دروني
براساس ناخواه خواه و رسيده‌ايم وفاق ضرورت اهميت به ما
اجتماعي هنجار فلان كه پذيرفته‌ايم مشترك و كلي توافق يك
حكومتها كه باشيم داشته توجه.نپذيريم يا بپذيريم را
.است كنترل و مراقبت آنها از يكي كه دارند واژه كليد چند
اعمال جامعه كل بر حكومت يك كه كنترلي يا و مراقبت
رفتاري الگوهاي از مراقبت و كنترل به نهايت در مي‌كند ،
توافق مورد رفتاري الگوهاي كه هنگامي و مي‌شود منتهي
مي‌توان آنگاه برسد ، وفاق شرايط به و گيرد قرار آگاهانه
.مي‌كند اداره را جامعه وفاق ، شرايط در حكومت كه گفت چنين
اجتماعي وفاق و نظم رابطه
نظم‌اند جستجوي در حكومتها همه.است نظم دوم ، واژه كليد
پيدا را نظم آثار نيز حكومتها مستبدترين در حتي شما و
واژه‌هاي كليد مهمترين از يكي نظم ، واقع در.مي‌كنيد
دو به كه است جامعه‌شناختي مباحث از يكي نظم ، .است حكومت
:مي‌شود تقسيم دسته
بيروني نظم (1
دروني نظم (2
:مي‌شود تقسيم بخش دو به آنها از يك هر كه
سياسي نظم يا بيروني نظم (1
وفاقي نظم يا دروني نظم (2
تفاوتهايي چه دروني نظم با بيروني نظم كه ببينيم حال
.دارد
.دارد پايين به بالا از و است عمودي روندي بيروني ، نظم
در آنكه محض به.است "ملوكانه فرمايشات":تعبيري به
برده كار به حكومت مقامات براي خاص القاب جامعه‌اي ،
.مي‌بيند آسيب آن از و مي‌شود گرفتار جامعه كل مي‌شود ،
باعث مي‌بريد ، كار به را ملوكانه لقب شما وقتي واقع ، در
!ببيند شما از بالاتر متر يك را خودشان ايشان كه مي‌شويد
چه تا جامعه يك دريابيم آنكه براي:است معتقد مونتسكيو
تعداد به است ، حكومتي اقتدار و استبداد اسير اندازه
براي ما.كنيد توجه دارد ، وجود جامعه آن در كه القابي
وقايع" نمونه براي و پرداختيم تحقيقي به منظور اين
را شاه ناصرالدين القاب آن در و كرديم مرور را "اتفاقيه
!مي‌كشد فلك به سر ;است محشر.شمرديم
كه حالي در ;است پايين به بالا از و عمودي بيروني ، نظم
.است افقي وفاقي ، نظم يا دروني نظم
آسيبپذير و شكننده نظم اساس بيروني ، نظم در آنكه ديگر
لحظاتي در درست.نمي‌شود منتقل بالا به اطلاعات چون ;است
دروازه‌هاي به ورود آستانه در مي‌انديشيد شاه محمدرضا كه
كشور كل كه مي‌رسد خبر ناگهان ، دارد ، قرار بزرگ تمدن
.است شده انقلاب و آشوب دستخوش
در است ، بيشتر آن دوام باشد دروني نظم ، جامعه‌اي در وقتي
بسيار و مشروعيت عدم آماده همواره بيروني نظم كه حالي
دولتي مقام يك كه هنگامي نمونه ، براي.است گول‌زننده
او استقبال به مردم مي‌رود ، شهري از بازديد براي
مي‌آورند ، هجوم او ماشين سوي به ديدارش براي و مي‌شتابند
دور ماشين اطراف از را آنها ناچار به محافظان كه طوري به
كه مي‌انديشد صحنه‌ها گونه اين ديدن با مقام آنميكنند
كمال با بعد ، كمي ولي دارد ، قرار كامل مشروعيت اوج در
نياورده راي آدم اين كه مي‌بيند را انتخابات نتايج تعجب
.است نشده انتخاب و
بيروني ، نظم طبيعت.ندارد وجو آسيبپذيري دروني ، نظم در
تبعيت دروني ، نظم كه حالي در دارد ، قرار ترس تاثير تحت
احساس شخص آن در و است خجالت احساس تاثير تحت نظم ، از
و مي‌دهد رشوه كه شخصي ، "مثلاميكند خواري و خفت
فرق مي‌ترسد ، چون نمي‌دهد رشوه كه كسي با مي‌شود ، تحقير
.دارد
قرار فساد معرض در نظم ، كارگزاران بيروني ، نظم در
رياكاري ، اخلاقي ، اداري ، سياسي ، فساد انواع.مي‌گيرند
.مي‌يابيد نظمي چنين در را پارتي‌بازي و رشوه‌خواري
حق آنكه محض بهميشوند اضطراب دچار بيروني نظم در مردم
.مي‌كند بروز اضطراب نشانه‌هاي نشود ، رعايت كسي حقوق و
را شما حقوق ندهد ، را شما سلام پاسخ كه كسي مثال ، براي
نشود ، رعايت شما نوبت صف ، در چنانچه يا و است نكرده رعايت
.مضطربيد كه مي‌كنيد احساس
كتابهاي به چنانچهدارد نفس عزت جامعه دروني ، نظم در
آمده چنين توسعه درباره بيفكنيد ، نگاهي ده 1980 از پس
توسعه ، ابزارگرفت اندازه دلار با نبايد را توسعه كه است
ملتي ابزار و نشانه‌ها نخستين.نيست راه و ماشين "صرفا
.است نفس عزت يابند ، توسعه مي‌خواهند كه
با نيافته ، توسعه كشور يك در كه دانشجويي اين ، بنابر
در كه است معتقد آمريكا تكنيكي و علمي پيشرفت‌هاي ديدن
باخته را قافيه كلي به است ، هيچ آمريكا تكنولوژي برابر
.است
ضد ضدهمكاري ، جامعه‌شناختي واژه سه بيروني ، نظم در
.مي‌شود مطرح گردي ، همانند ضد و همساني
دارد ادامه
|
