نگاري حديث هاي شيوه
دكتر با گو و گفت اسلاميدر فرهنگ تاريخ در حديث تدوين
(بخش واپسين) پور طباطبايي كاظم سيد
قايل صحابه نام روش به حديث تدوين در كه ديگري تقسيم *
.دهيد توضيح نيز را آن بود ، "اطراف" شديد
چيزي هر لبه و نوك معناي به طرف و طرف جمع اطراف *
متن از بخش برجستهترين و كلام جان حديث طرف و است
آنهايي اطراف كتابهاي از مقصود.است آن نمودار و حديث
.ميكند قناعت حديث بخش برجستهترين ذكر به موءلف كه است
را آن كه ماخذي از را حديث آن اسانيد و نقل طرق آنگاه
تمام موءلفان از برخي.ميآورد گرد جا يك كردهاند روايت
ذكر به برخي و ميآورند فراهم را حديث يك نقل طرق
:گفت ميتوان بنابراين.ميكنند بسنده طرق از پارهاي
فرهنگ" يا "راهنما فهرست" حكم واقع ، در اطراف كتابهاي
:است سودمند جهت دو از فرهنگها اين.دارند را "حديثياب
زيرا ميكند ، آسان را حديثها اسانيد بر آگاهي كه آن يكي
نشان كه آن ديگر است ، آمده فراهم جاي يك در طرق تمام
آن كساني چه حديثي مجموعههاي و منابع صاحبان از ميدهد
.آوردهاند خود كتاب از بابي چه در و كرده نقل را حديث
آنها معروفترين.بسيارند فهرستها قبيل اين
ابوالحجاج حافظ اثر ،"بمعرفتالاطراف تحفتالاشراف"
كتاب ، اين در موءلف.است (ق 742) مزي عبدالرحمن يوسفبن
را ديگر كتابهاي پارهاي و ششگانه صحاح احاديث اطراف
صحابه نام الفبايي ترتيب براساس كتاب اين.است گردآورده
.است شده مدون
است حديث تدوين روشهاي از گونهاي كه معاجم تعريف در *
.دهيد توضيح را آن مييابيم ، مسند و آن بين زيادي شباهت
در احاديث كه است حديثي كتاب معجم و معجم جمع معاجم ، *
.آيد فراهم شهرها يا استادان يا صحابه ترتيب به آن
معني اين به.هستند الفبا حروف ترتيب به "غالبا معجمها
ابان احاديث از "مثلا خود استادان ميان از معجم مولف كه
همين به و ميآورد را ابراهيم احاديث سپس ميكند ، شروع
تاريخ براساس معجمها ترتيب هم گاهي.ميرود پيش ترتيب
آناننسبت تاخر و تقدم و فضيلت برمبناي يا استادان وفات
.است پرهيزكاري و دانش در يكديگر به
بن سليمان ابوالقاسم سهگانه معاجم معجمها ، نامآورترين
.ميباشد (ق 360) طبراني احمد
"الاوسط المعجم" و "الصغير المعجم" معجم ، سه اين ميان در
"الكبير المعجم" و آمده فراهم مولف استادان نام براساس
در آنان نام الفباي حروف ترتيب به را صحابه مسندهاي
حدي به شهرتش و معجمهاست بزرگترين كبير معجم بردارد ،
بگويند يا "معجم" بگويند مطلق طور به گاه هر كه است
كبير معجم همين "آورده كتابش در را حديث اين طبراني"
تدوين بين كرديد اشاره كه همانطور اما.است نظر مورد
نوع آن از كبير المعجم كتاب كه استادان نام براساس حديث
معجم من عقيده به و ميبينيم مسند با زيادي شباهت است
.مسندهاست از خودگونهاي كبير
مرتب احاديث آغازين واژههاي براساس كه كتابهايي *
.دهيد توضيح نيز را شدهاند
به و حديث متن از واژه نخستين براساس كتابها اين *
براي روش اين.يافتهاند ترتيب الفبايي يا ابجدي ترتيب
عين "دقيقا بايد پژوهشگر ولي است ، آسان بسي مراجعه
تلاش وگرنه بداند را خود نظر مورد حديث از واژه نخستين
تاليفات ايننميافتد سودمند حديث آن يافتن براي او
حديثي مجموعههاي احاديث كه كتابهايي نخست:دوگونهاند
كه كتابهايي ديگر ، آوردهاند ، فراهم خود در را گوناگون
مردم زبان سر بر كه ساختهاند فراهم خود در را احاديثي
الجامع":از عبارتند اول نوع كتابهاي مهمترين.است جاري
اين مولف سيوطي ، جلالالدين از "الجوامع جمع" يا "الكبير
مجموعه و كتاب هفتاد از بيش مندرجات برپايه را كتاب
بخش نخست ، .است كرده تدوين بخش دو در را آن تاليف حديثي ،
حروف برپايه (ص)پيامبر به منسوب سخنان آن در كه اقوال ،
نخستين پژوهنده كه است كافي بنابراين.است شده مرتب ابجد
به آساني به بتواند تا بداند را نظر مورد حديث از كلمه
دست ضعف و حسن صحت ، حديث از آن مرتبت و حديث آن كامل متن
.بيابد
شده تنظيم صحابه مسانيد برپايه كه است افعال بخش دوم ،
از صحابي يك كه را آنچه بنگرد بخش اين به كه كسي.است
يا گفته صحابي آن خود يا كرده روايت (ص)پيامبر افعال
در جا يك دادهاند ، نسبت وي به كه را كرداري و گفتار
.ديد خواهد شده نامگذاري صحابي همان نام كهبه مسندي
سند زنجيره بدون را احاديث بحث ، مورد كتاب در موءلف
در را حديثي كه كسي) مخرجان يا مخرج ذكر به و ميآورد
و رمز با و ميكند ، قناعت آن (باشد كرده ذكر خود كتاب
.ميسازد رهنمون خود منابع به را خواننده اختصاري نشانه
(ص)نبوي احاديث تمام كه بوده آن كتاب اين در سيوطي هدف
مجموعه يك در است ، يافته گوناگون كتابهاي در كه را
كامل توفيق به جهت اين در برخي عقيده به اما آورد ، فراهم
.است نيافته دست
است ، "النذير البشير لاحاديث الصغير الجامع" ديگر كتاب
اثر از را كتاب اين وي.است سيوطي نيز كتاب اين مولف
را رواياتي و حذف را آن تكراري احاديث و برگرفته پيشين
احاديث آوردن به كتاب اين در مولفاست افزوده برآن
احاديث از را آن خويش پندار به و كرده بسنده كوتاه
بالغ حديث بر 10031 "الصغير جامع".است پالوده ساختگي
كه الاسلاميه المعارف دايره در شاكر ، عقيده به.ميگردد
است كوششي كتاب دو اين است ، معاصر شناسان حديث از يكي
اين مندرجات موءلف زيرا حديث ، كتابهاي نويسي فهرست براي
رمز با را خواننده و كرده مرتب حروف براساس را كتاب دو
.است ساخته رهنمون احاديث آن منابع به
كردم عرض كه طور همان نيز كتابها اينگونه ديگر نوع
هدف.است جاري مردم برسرزبان كه است احاديثي شامل
اين حال ساختن روشن احاديث ، اين جمعآوري از دانشمندان
:از عبارتند كتابها اينگونه نامآورتريناست احاديث
از "الالسنه علي المشتهد الاحاديث في الحسنه المقاصد"
كتاب 1356 اين ((902ق سخاوي عبدالرحمن محمدبن شمسالدين
مولف.بردارد در را زبانها برسر متداول احاديث از حديث
اين يعني "له لااصل":ميگويد گاهي احاديث حال بيان در
اين حديثي مجموعههاي از يك هيچ در و نيست سندي را حديث
يعني "اعرفه لا":ميگويد گاهي و نميخورد چشم به روايت
.نيافتهام دست سندي به حديث اين براي من
من اشتهد عما الالباس مزيل و الخفاء كشف" ديگر كتاب
عجلوني محمد بن اسماعيل اثر "الناس السنه علي الحديث
گزيده با همراه را سخاوي احاديثكتاب وياست (ق 1162)
خود كتاب در حديث فن در سودمندي مطالب نيز و وي سخن
شمار كه جايي تا افزوده ، آن بر بسياري احاديث و آورده
نوع در همينرو از است ، رسيده به 3250 مزبور كتاب احاديث
.ميآيد شمار به كتاب فراگيرترين خود
محتويات و ميگيرد نظر در را حديث كتاب دو مولفي گاه *
ديگري بر يكي زايد احاديث و ميسنجد يكديگر با را دو آن
نام "زوايد" كتابها اينگونهميآورد گرد كتابي در را
شاخص كتابهاي است حديث تدوين روش انواع از يكي كه دارد ،
.ببريد نام را آن
بن علي نورالدين اثر "الفوايد منبع و الزوايد مجمع" *
صحيحهاي بر زايد احاديث كه (ق 807) هيثمي ابيبكر
معجمهاي و بزاز و يعلي ابي و احمد مسند از را ششگانه
صحت جهت از را احاديث حال و كشيده بيرون طبراني سهگانه
.است ساخته روشن آن ، سند گسستگي و پيوستگي و ضعف و
حجر ابن اثر "الثمانيه المسانيد بزوايد العاليه المطالب"
احاديث كتاب اين در وي.است ديگر كتاب ((852ق عسقلاني
نيز و اسامه ابي ابن حميدي ، مسندهاي يعني كامل ، مسند هشت
احاديث و كرده تتبع را بنراهويه اسحاق مسند از نيمي
كتابها اين از را احمد مسند و ششگانه كتابهاي بر زايد
از پارهاي شده ، ياد مسندهاي بر علاوه و كشيده بيرون
احاديث آن و افزوده برآنها هم را يعلي ابي مسند احاديث
.است ساخته منظم فقهي ابواب اساس بر را
.دهيد توضيح نيز را تخريج كتابهاي *
ماخذ و منابع دادن نشان براي كه است كتابي تخريج *
حمل عن المغني" مانند.ميشود نوشته معين كتابي احاديث
،"الاخبار من الاحياء مافي تخريج في فيالاسفار الاسفار
در عراقي ،((806ق عراقي حسين بن عبدالرحيم حافظ تاليف
كرده ، تخريج را غزالي "الدين علوم احياء" احاديث خود كتاب
را احيا احاديث از حديث هر طرف آغاز در كه معني بدين
در را حديث آن كسي چه كه ميدهد نشان سپس.ميكند ذكر
از پس و كرده روايت را آن صحابي كدام و آورده خود كتاب
اين.ضعيف يا حسن يا است صحيح حديث آن كه ميكند بيان آن
.است شده چاپ احياء با همراه اثر
در ميشود نقل نفر يك قول از فقط كه احاديثي تدوين *
آن مورد در.است شده گردآوري اجزاء نام به مجموعهاي
.بدهيد بيشتري توضيح
جزء ، كرديد اشاره كه همانطور و است جزء جمع اجزاء *
آن چه باشد ، شده نقل تن يك از تنها كه است حديثي مجموعه
جزء مانند ، .بعدي طبقههاي از يا باشد صحابه طبقه از كس
كه هم حديثي مجموعه بهمالك حديث جزء و ابيبكر حديث
جزء" مانند.گويند جزء باشد ، شده گردآوري مطلب يك درباره
به كه هم را نوشتهاي.بخاري اثر "الامام خلف القراءه
مانند.خوانند جزء بپردازد ، واحد حديث يك اسناد بررسي
رجب ابن از "الاعلي الملا اختصام حديث في الاولي اختيار"
اجزاء حكم در هم صدوق شيخ خصال گوناگون بخشهاي حنبلي ،
.است
نوعي خود داشته ، رواج زمان ديد از كه هم نويسي اربعين
حديثي استناد به نويسي اربعين دانست بايد.است جزءنويسي
و تن ازدو بيش طبقه هر در آن راويان كه است خبري) مستفيض
تواتر حد سر به ولي باشند ، تن سه از بيشتر قولي به
حجم.كردهاند نقل (ص)اكرم رسول از كه است (نرسيدهباشد
"غالبا اما.است نوسان در برگ دهها تا برگ چند از اجزاء
نشان كه است اين جزء امتياز.است كوچك مجموعهاي جزء ،
نوشتن زيرا ميباشد ، نويسندهاش ژرفكاوي و دانش دهنده
همه بررسي و ژرفنگري به كوچك موضوع يك درباره مطلب
.دارد نياز جانبه
اين گفت ميتوان آيا دهيد ، توضيح نيز را مشيخات *
است؟ شده نزديك رجال كتابهاي به كتابها
از مكان اسم مشيخه و (كسرشين به) مشيخه جمع مشيخات *
و استادان كردن ياد محل معناي به شيوخه و شيخ كلمه
نام محدثان كه است كتابي آن از مقصود و اسنادهاست
آنان از كه را واحاديثي كتابها و خود استادان
به را خود اسناد و ميآورند فراهم آن در فراگرفتهاند ،
شيخ اثر "الفقيه مشيخه" مثل.مينويسند آن در كتابها آن
.است شده چاپ "الفقيه يحضره لا من" كتاب پيوست به كه صدوق
پارهاي.دارند گوناگون روشهاي مشيخه تاليف در محدثان
از برخي كه چند هر.نامند "فهرست" را مشيخهها از
.شمردهاند حديث كتابهاي رديف در را مشيخهها پژوهندگان
دارد شباهت بيشتر رجال كتابهاي به مشيخه من نظر به ولي
.حديث كتابهاي به تا
.دهيد توضيح نيز را امالي و علل روش به حديث تدوين *
است پيچيدهاي و پنهان عيب از عبارت علت و علت جمع علل *
را حديث سلامت و صحت نتيجه در و ميگردد عارض برحديث كه
يافت عيبي آن در كه است حديثي "معلل" و ميسازد خدشهدار
حديث آن كه آن با كند ، وارد لطمه حديث سلامت به كه شود
تدريب در ، سيوطي ميرسد نظر به عيب از تهي ظاهر حسب بر
در معلل سند ، در معلل:دارد اقسامي معلل حديث:ميگويد
احاديث كه است كتابهايي "علل" دو ، هر در معلل و متن
تصنيف.ميآورند گرد آن در علتش بيان با همراه را معلل
زيرا ميآيد ، حساب به محدثان تلاشهاي اوج علل كتابهاي
و بسيار شكيبايي و پيگير تلاش به اسانيد تتبع در
به رهگذر اين از بتوان تا است نياز ژرفكاوي و باريكبيني
اثر المعلل المسند".برد پي حديث پنهان و پوشيده عيبهاي
از نمونهاي ميتوان را ((262ق "سدوسي شيبه بن يعقوب
.آورد شمار به علل كتابهاي
حديث كتب از گروه آن به "غالبا و است املاء جمع امالي
شاگردان بر را آنها متعدد مجالس در حديث شيخ كه گويند
همينرو ، ازصدوق شيخ امالي مانند باشد ، كرده املاء
كتب همه كه است گفتني.مينامند نيز "مجالس" را امالي
آنها از برخي بلكه نميشود ، مربوط حديث موضوع به امالي
.است غيره و ادب تفسير ، مانند ديگر موضوعات در
|