جواني و نوجواني در رفاقت و دوستي
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم
جواني و نوجواني در رفاقت و دوستي
نوجواني دنياي روانشناسي بر مقدمهاي
و داشتن دوست به نياز دختر ، نوجوانان بخصوص نوجوانان ،
ميكنند ارضا تخيل و روءيا در را بودن علاقه مورد
مانند و ميكند پيدا را آرماني صورت دوست جواني دوره در
به.بازميگرداند او به را جوان مطمئنكننده تصوير آينه ،
بسياري تاثير جوان شخصيت در دوستي پيوندهاي علت ، همين
.ميسازد وارد لطمه او شخصيت به آنها شدن قطع و ميگذارند
را ما كشور جامعه جمعيت از نيمي از بيش حاضر حال در
جامعه سازندگان آنان.ميدهند تشكيل جوانان و نوجوانان
خاصي ويژگيهاي به توجه با دورهها اين.هستند ما فرداي
و نوجوان.ميباشند مناسب و فراوان توجه خواهان دارند كه
و بلوغ دوران وارد كودكي دوره از گذر با جوان
خود زندگي هدف بايستي او.ميشود اجتماع مسئوليتپذيري
.بردارد موءثر گامهاي آن به رسيدن راه در و كند مشخص را
اساسي و اصلي نقش ميتواند كه مهمي بسيار موارد جمله از
اين در دوستان نقش كند ايفا نوجوان اهداف به رسيدن در را
دوستي براي مختلف افراد انتخاب كه چهبسا.دورههاست
بوجود او آينده و حال زندگي در شگرفي تاثير ميتواند
.آورد
ناخودآگاهانه جوان بعد ، به سالگي شانزده -پانزده حدود از
تشديد علت به را ، والدين ذهني تصاوير خود ، درون در و
دليل به يا ميكند ، طرد ويژه عواطف شدن بيدار و غرايز
خانواده برابر در آگاهانه ارزشها ، در تضاد و تفاوت
متوسل راهحلهايي به مسير اين در نوجوان ميايستد ،
براي جانشين يافتن شكل به يا راهحلها اين.ميشود
افراد به شدن علاقهمند صورت به امر اين كه است ، والدين
صورت والديناند ، تصاوير يادآور كه خود از مسنتر
بازيكنان ، ) شخصيتهايي با همانندسازي طريق از يا و ميگيرد
با را خود او ميگيرند ، قرار جوان الگوي كه (هنرپيشگان
معروف شخصيتهاي يا شخصيتها ، اين.ميسازد همانند آنان
دارد ، بسيار رواج امروزه كه چنان آن يا ، و گذشتهاند
يا سينما هنرپيشههاي همچون معاصري شده شناخته افراد
هنرمندان ديگر و آوازهخوانان موسيقي ، نوازندگان
تغيير زودي به سازيها همانند اينگونه.مشابهاند
ديگر الگوي به الگويي از آساني به جوان و ميكنند
با دوستي كه دارد وجود نيز ديگري راهحل.ميگرايد
شكستها همان مسائل ، همان با كه كسي با دوستي است ، همگنان
و علاقهها و اشتياقها همان طغيانها ، همان و ترديدها و
آنها به شخص خود كه روبهروست اضطرابها و تشويشها همان
را خود انسان كه كسي با همانندسازياست گريبان به دست
كه حالاتي و احساسات در او كردن سهيم و مييابد او در
در ارزشمندي كمك است ، ناگوار و سنگين فرد براي تحملش
اگر.ميآيد شمار به دروني تحولات و مشكلات با برخورد
اين به ناگزير است ، موجود دو كامل امتزاج دوستي بپذيريم
پس و جواني و نوجواني دوران در دوستي كه ميرسيم اعتقاد
رقابتهاي تنها كودكي ، دوره دوستيهاي.ميكند بروز آن از
و مشغوليات و عادات اشتراك براساس كه هستند سادهاي
به كودك سالگي حدود 11 از.ميآيند بوجود بازي بخصوص
است بلوغ دوره در بهخصوص اما ميپردازد ، دوستانش گزينش
توام هيجان و شور با و مييابد عميقتري ريشه دوستي كه
و دارند عشق به بسياري شباهت جواني دوستيهاي.ميشود
.است عشق بيداري مقدمه دختران ، نزد بخصوص كه گفت ميتوان
و قهر با همراه عشق مانند و است عشق زبان دوستيها زبان
و تلخ تجربه نوجوان ، نظر در دوست خيانت.آشتياند
و ميآورد در لرزه به را او وجود تمامي كه است پرهيجاني
نياز به بلكه ميزند ، لطمه او خواستههاي به تنها نه
و خود به نسبت كه احساسي به همچنين و محبت به وي شديد
زيرا ميكند ، وارد خسارت نيز دارد خود وجودي ارزشهاي
و ميكند تقويت و تاييد را نفس به اعتماد دوست ، داشتن
به نسبت شخص ميگسلد ، هم از دوستي پيوندهاي كه هنگامي
.ميشود ترديد و شك دچار خود وجود ارزشهاي
مانند و ميكند پيدا را آرماني صورت دوست جواني دوره در
به.بازميگرداند او به را جوان مطمئنكننده تصوير آينه ،
بسياري تاثير جوان شخصيت در دوستي پيوندهاي علت ، همين
.ميسازد وارد لطمه او شخصيت به آنها شدن قطع و ميگذارند
نفر دو ميان اغلب جواني ، آغاز يعني بلوغ ، دوران دوستيهاي
شده ، اجتماعي رشد شدن مختل موجب گاه و ميآيند بوجود
انحصاري جنبه گاه حتي.ميسازند دشوار را گروه به پيوستن
با فرزندان دوستي كه هنگامي بخصوص نفره ، دو دوستيهاي اين
را والدين نگراني ندارد ، هماهنگي خانواده آداب و نقش
مادرها و پدر "معمولا موارد ، گونه اين در.برميانگيزد
دخالتها اين اما ميكنند ، مداخله دوستي پيوند گسستن براي
هيزم بلكه ميدهند ، معكوس نتيجه تنها نه و نابجايند اغلب
موارد گونه اين در.ميرسانند شده شعلهور آتش به بيشتري
جوانب گرفتن نظر در و كامل احتياط با والدين است بهتر
زيرا شوند ، خاموش خود به خود دوستيها تا دهند اجازه امر
شدت ، و تندي همين دليل به باشند ، آتشين و تند كه چند هر
غليان به و ميشود متاثر زود نوجوان.ندارند چنداني دوام
ميگيرند ، اوج كه سرعتي همان با غليانها اين اما ميآيد ،
تا دختران 12 ميان در.مينشينند فرو نيز سرعت همان با
بهترين" يك از مرتب كه ميشود ديده بسيار ساله الي 15 14
دوستيها اين.ميكنند عوض رفيق و ميروند ديگري به "دوست
در جدايي چنانچه حتي ميشوند ، فراموش مفارقت و جدايي با
عوض كلاس حتي يا مدرسه است كافي باشد ، مشكل بسيار ابتدا
چنانچه بخصوص -گاه.گردد سست دوستي محكم رشته تا شود
از يكي تمايل -باشد داشته وجود سني فاصله دوست دو ميان
.ميدهد پايان دوستي به مخالف جنس به آنان
از پس تا بلوغ از پيش دوستيهاي اينكه براي حال ، هر در
خارجي موقعيتهاي ميبايد يابد ، ادامه نيز دوران اين
كه ارتباطي كنند ، كمك آن دوام به و باشند مناسب "واقعا
متغير از ناشي دارد ، وجود آن بيثباتي يا دوستي شدت ميان
نوجوان وقتي تا.است خودش از نوجوان تصوير بودن متحرك و
هنگامي تا و ميبيند دوست در را خود آرماني "من" بازتاب
كه تصويري علت به بلكه وي ، خود خاطر به نه را "دوست" كه
ميل مطابق تصويري ميدارد ، دوست ميجويد ، او در خود از
شباهت عشق به ابتدا در نوجواني دوستيميسازد او از خود
را تمايلاتي و هيجانات خود دوست مورد در نوجوان و دارد
جنس متوجه جنسي ، غرايز تشديد به بعدها كه ميدارد ابراز
هيجاني هاله اين از دوستي كه هنگامي اما.ميشود مخالف
.ميشود محكمتر و پايدارتر نيز نسبت بههمان شود عاري
معنوي غناي از صرفنظر نوجواني ، دوره دوستي اينكه خلاصه
نتيجه از گذشته و ميكند ايجاد نوجوان براي كه
بتواند او تا ميشود باعث آن ، امنيتدهنده و مطمئنكننده
ميتوان مجموع در.شود چيره جنسي بلوغ از ناشي تشويش بر
تشبيه استراحتگاهي به را نوجواني دوران دوستي پيوندهاي
عشق ، ناشناخته دنياي به ورود از پيش نوجوان كه كرد
و ميكند تجديد را خود نيروي ميآسايد ، آنجا در لحظهاي
.ميآورد بهدست را خود اعتماد
"جوانان و نوجوانان در عواطف بيداري"
باعث افراطي بهطور غرايز عمومي سركوب و طرد و خودداري
خود بر را غريزي لذت نوع هر تنها نه نوجوان كه ميشود
نوعي نيز تغذيه كه بهانه اين به بلكه ميكند ، حرام
امر ، اين.ميكند خودداري نيز غذا خوردن از است لذتجويي
حتي كه ميشود ديده نوجواناني نزد در خفيفتر صورت به
ادعا و ميشمارند ناپسند و بد را عشق درخصوص انديشيدن
اجتماعي و عقلاني مسائل به تنها آنان علائق كه ميكنند
مشهود پسران نزد بخصوص و آغاز در رفتارها ايناست معطوف
عشق و دختران به نسبت آساني به پسران اينگونه.است
در گاه نيز دختران ميدهند ، نشان عداوت كلي ، بهطور
آشكار خود از پسران با آشكار بيش و كم ضديتي بلوغ حوالي
پيدا غيرطبيعي شكل هنگامي حالات اين اما ميسازند ،
شدن خفه موجبات و گيرد خود به افراطي جنبه كه ميكند
.آورد فراهم را عاطفي زندگي هرگونه
.است محبت ميشكفد ، دوستي پيوندهاي اثر بر كه امري نخستين
و داشتن دوست به نياز دختر ، نوجوانان بخصوص نوجوانان ،
زيرا ميكنند ، ارضا تخيل و روءيا در را بودن علاقه مورد
دست به را خود واهمه هيچگونه بدون ميتوانند روءيا در
و خوبيها كليه دادن نسبت با و بسپارند احساس غليان
تخيلات.كنند جبران را واقعي كمبودهاي خود ، به زيباييها
دختر.ميكنند ايفا دختران زندگي در را مهمي نقش رمانتيك
.ميسازد روءيايي دنيايي خود براي خيال پود و تار كمك به
و نوجوان علائق برحسب روءياپردازيها ، گونه اين محتواي
باعث كه مينويسد كتابي يكيمتفاوتند تربيتياش محيط
مقامهاي به ورزش در ديگري ميشود ، او جهانگير شهرت
و ميشود معروفي هنرپيشه ديگري آن مييابد ، دست برجسته
كسب بزرگ اجتماعي مقام اجتماعي فعاليتهاي علت به چهارمي
.ميكند
فعاليتها كليه در ميتوانند زمان اين در جوانان شك ، بدون
رشتههاي در تحصيل و هنر ادبيات ، موسيقي ، ورزش ، از اعم
ديگر و دهند نشان را خود توانايي و قدرت ديگر مختلف
به.نماند خيالباقي و روءيا چهارچوب در آنان خواستههاي
به پسران مانند ميتوانند نيز جوان دختران كيفيت همين
جامعه توقعات به و باشند داشته توجه واقعيت به فعال طور
گسترش باعث حاضر عصر رسوم و آداب.بپوشانند عمل جامه خود
گذشته از زودتر بسيار و است شده دختران فعاليت زمينه
راستا اين در.ميسازد روبهرو زندگي واقعيت با را آنان
كنكور پذيرفتهشدگان درصد حدود 53 كه بوديم آن شاهد
پيشرس جهتيابي.ميدهند تشكيل دختران را سال 77 سراسري
دختران از برخي.ميآورد بوجود نيز خطراتي واقعيت بهسوي
ارتباطات بهسوي دارند ترقي و تجدد براي فراواني حرص كه
هنوز آنكه حال ميروند ، پسران با اندازه از بيش آزادانه
محيط به عمل اين با ميخواهند آنانندارند آنرا آمادگي
اعمال گونه اين حقيقت در اما.كنند دهنكجي خانواده و
جنبه "صرفا بلكه نيستند ، آزادانه ميپندارند آنچه برخلاف
.ميشوند پشيماني و ندامت باعث و دارند واكنشي
تمامي در تعادل حالت يك حفظ كه بگوييم بايد نتيجه در
اهداف سرمنزل به را او ميتواند جوان و نوجوان رفتارهاي
انساني ، و اخلاقي اصول رعايت.برساند خود شخصي و انساني
مورد در تفكر و خانواده و جامعه مطلوب و متعادل معيارهاي
يك به رسيدن در آنان راهگشاي ميدهد انجام كه رفتارهايي
.شد خواهد آتي خوشبختي و مطلوب زندگي
روانشناسي ارشد كارشناس اسماعيلي غلامعلي
:منابع
احدي حسن دكتر - رشد روانشناسي -1
ياسايي مهشيد - شخصيت و رشد -2
برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
شويم
كنيم ابراز را خود شادي
پذيرش آماده كه قدر همان كه است آن مستلزم متعادل ، زندگي
شوخي و خنديدن براي نيز قدر همان هستيم ، اندوه و رنج
چنان را زندگي چالشهاي بعضيها اما.باشيم داشته آمادگي
و باشد كار سراسر بايد زندگي ميپندارند كه ميگيرند جدي
ما از اندكي شمار.ندارد وجود تفريح و بازي براي جايي
در كردن تفريح از و ميكنيم تبسم يا ميخنديم كار موقع
و خنده كه باوريم اين بر و ميكنيم گناه احساس كار سر
.است كار بردن پايان به قاعده بر استثنائاتي شادي
تفريح آنكه با.ميبريم ياد از را خنديدن خود به "غالبا
طنزآميز جنبه دارد ، وجود ما پيرامون در جا همه خوشبختي و
كودكان ، خندهدار سخنان:ميگيريم ناديده را زندگي
زندگي نشاط و لذت خود "اساسا يا ميشنويم كه لطيفههايي
ارزش قدر همان قهقههها و لبخندها پنهان ، خندههاي.را
يكنواختي بر طنز اندكي.اخمها و آهها اشكها ، كه دارند
ما ذهني نگرش كه ميشود سبب و ميزند چاشني روزمره زندگي
خود روز كه ميسازد آماده را ما و شود خوشبينانهتر بسي
.كنيم آغاز مثبتي آهنگ با را
پذيرش آماده كه قدر همان كه است آن مستلزم متعادل زندگي
شوخي و خنديدن براي نيز قدر همان هستيم ، اندوه و رنج
.باشيم داشته آمادگي
رابينسن.ب دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
|