هرگزآموزش ايران ترجمه بزرگان از يك هيچ
!نديدهاند ترجمه
حسن بااستاد گفتوگو در ايران ، در ترجمه دانشگاهي آموزش
لاهوتي
در كه است هنري و علمي گونههاي از يكي ترجمه ;اشاره
تاكنون آنچه.دارد بسزا نقشي گوناگون فرهنگهاي انتقال
و تلاش نتيجه است ، بوده مرسوم ترجمه بهعنوان ما كشور در
كار اين به خود فردي علاقه با كه است مترجماني پشتكار
.يازيدهاند دست
دورههايي ميبايستي ترجمه ، به علاقهمند جوانان امروزه
درنتيجه بگذرانند ، ترجمه شيوههاي آموختن براي را
آموزشعالي مراكز در ترجمه آموزش تحتعنوان رشتههايي
و بايدها با ايران ، در ترجمه آموزش.است آمده بهوجود
در گوناگوني نظريات كارشناسان و است همراه نبايدهايي
ادبي ترجمه همايش نخستين" گذشته بهمنماه.دارند آن مورد
برگزارياين حاشيه در.شد برگزار مشهد در "ايران در
حسن استاد با را "ايران در آموزشترجمه" موضوع همايش ،
ميآيد ، پي در كه گفتوگويي در گذاشتيم ، درميان لاهوتي
.ميپردازند مورد اين در نظرياتشان ارائه به لاهوتي استاد
خيزهاي و افت با گذشته سالهاي در ترجمه كارنامه *
آموزش نحوه است مسلم آنچهاست بوده روبهرو فراواني
"لطفا.است داشته بسزا نقشي فرازها ، و فرود اين در ترجمه
.كنيد بررسي مختلف شرايط در را ترجمه آموزش وضعيت
را اخير سال چهل سي اين ترجمه بازار كه افرادي نخستين *
كشورهاي نويسندگان آثار ترجمه راه از و داشتهاند گرم
رسيدهاند ، شهرت به امريكاييان و اروپاييان بخصوص ديگر
پيش يعني نخواندهاند ، ترجمه درس ميدانم من كه آنجا تا
پيش آن ، علاوهبر و نكردهاند شاگردي صاحبنظر معلمي
علمي پژوهش و تحقيق به ترجمه زمينه در هم خودشان
پايه بر و بياموزند دانشي راه ، اين از تا نپرداختهاند
هنر و علم و ادب بزرگان آثار ترجمه كار به دست دانش ، آن
البته كه بزرگان اين از يك هيچ كه است اين منظورم.شوند
هرگزدر دارند ، عظيمي حق هم بوم و مرز اين ادبيات برگردن
هم ترجمه معلم به چون ننشستهاند ، ترجمه مدرس مكتب
از روزگاران طول در كه است بديهي امانداشتهاند دسترسي
ترجمه ، كار در ممارست راه از و متعدد ترجمههاي راه
از يكي با آشنايي اينان.اندوختهاند گرانبهايي تجربيات
فارسي ، ادبيات مطالعه و علاقه كنار در را بيگانه زبانهاي
آثاري آن ، كمك به كرده ، جمع خود خدادادي قريحه و ذوق با
ترجمه خودشان ادعاي به كه آفريدهاند فارسي زبان به
است افتاده اتفاق كمتر چون است ، اصلي نسخه بيكموكاست
اين.باشد شده سنجيده نقد ، محك به ادعا اين معيار كه
تشكيل را ما كشور صاحبنام مترجمان بزرگترين كه گروه
تا چون ندانستهاند ، خود حرفه را ترجمه هرگز ميدهند ،
ديگري ممر از را خود زندگي شنيدهايم ، و ديده كه آنجا
يا و زندگي كسري تامين براي حال و ميكردهاند تامين
مسئوليتي احساس يا و علاقه و عشق راه از و تفنن براي
گذشت وجود با.ميزدهاند هم ترجمه به دست اجتماعي ،
دانشگاههاي برخي در ترجمه رشته تاسيس از سال چندين
ارزندهاي اثر برجستهاي مترجم كه نديدهايم هنوز ايران ،
كارشناسي دوره در آموخته فنون و اصول از استفاده با را
از عدهاي بيشك.باشد برگردانيده فارسي زبان به ترجمه
زدهاند ، ترجمه كار به دست ترجمه رشته فارغالتحصيلان
.است نشده معرفي جامعه به آنها از سترگي اثر هنوز ولي
زمجموع ا دهد نشان كه نداريم دست در آماري هيچ "اصولا
ترجمه نفر چند ما دانشگاههاي ترجمه رشته فارغالتحصيلان
قرار خود حرفه را آن واگر دادهاند قرار خود حرفه را
گزارشهاي و اخبار پاراگرافهاي ترجمه به تنها دادهاند ،
سيما و صدا و روزنامهها سطح در ورزشي و اقتصادي و سياسي
را پانه يا كردهاند بسنده اسلامي جمهوري خبرگزاري و
بزرگ علمي و ادبي آثار خلق به نهاده فراتر ميدان آن از
وقتي دانشجويي هر متاسفانه كردهاند؟ اقدام هم
قطع علمي مراكز با ارتباطش ديگر ميگيرد ، را دانشنامهاش
كه معني اين به !ميدود مالي مراكز سوي به و ميشود
او علمي هدايت در نقشي ديگر او پرورشدهنده علمي مراكز
علمي مراكز آن به مجدد مراجعه به نيازي هم دانشجو.ندارد
يعني دانشنامه گرفتن كه است اين بر فرض چون نميبيند ،
در نيز نقد فرهنگ كه آنجايي از !علم درخت بيخ به رسيدن
ترجمه گروه از فارغالتحصيل دانشجوي ندارد ، رواج ما كشور
رابطهاش ديگر باشد ، رفته مترجمي حرفه سوي به هم اگر ما
است آموخته ترجمه روش و اصول و علم و فن اسم به آنچه با
.ميچرخد قديمي پاشنه همان بر در ، باز و ميشود قطع يكسره
به را ترجمه تدريس چگونگي داريد قصد شما آيا درواقع ، *
بكشيد؟ نقد
رشته دانشجويان اكثر درون در نيرويي چه نميدانم *
وجود آلماني و فرانسه انگليسي ، مثل ، خارجي ، زبانهاي
ترجمه توانايي بيترديد كه ميكند القا آنها به كه دارد
دانشجويان همه از آشنايان و دوستان همه چرا يا.دارند
آنان را هرچه بتوانند كه دارند توقع انگليسي زبان رشته
هنجارهاي اينها.كنند ترجمه فارسي به "فورا ميخواهند
جالبتر.كند اصلاح را آنها بايد جامعه كه است نادرستي
دانشجويان همه كه نيست اينچنين انتظار ، برخلاف آنكه ،
تحصيل از هدفشان يا و بپردازند ترجمه بهكار ترجمه رشته
دانشجويان اين از بسياري.باشد شدن مترجم ترجمه ، رشته در
ترجمه ازطريق را انگليسي مثل خارجهاي زبان كه ميخواهند
كردم ، اشاره كه كاري موانع همان دليل به تنهابياموزند
ديگر شدن ، فارغالتحصيل از پس را خود دانشجوي ما
به ما با خداحافظي از پس كه نداريم خبر هيچ و نميبينيم
كلي طور به ولي شد ، كشيده سو كدام به و افتاد ورطه كدام
ميدود آن پي در يا است شده درآمد كسب مشغول كه ميدانيم
باقي پژوهش و تحقيق براي فرصتي ديگر صورت هر در كه
.نميماند
و هستند خود خاص سبك دنبال به پيوسته امروزي مترجمان *
آن ، به يافتن دست براي و دارند سبك درد اصطلاح به
در ترجمه آموزش نقش.برداشتهاند مناسبي گامهاي
چگونه هدف به رسيدن در را جوان مترجمين براي راهگشايي
ميكنيد؟ تحليل
از است عبارت خواندهايم ، كتابها در كه آنجا تا سبك ، *
منظور گوينده كه شيوهاي نويسنده ، و گوينده هر خاص شيوه
را خود فكر گويندهاي هر ميكند ، بيان شيوه بدان را خود
و كلمات آن و ميريزد تعبيرات و جملات و كلمات قالب در
و ميكند مرتب شيوهاي به را تعبيرات و جملات و الفاظ
ديگري اگر كه كمااين اوست ، خود خاص كه ميدارد بيان
برميگزيند ديگر شيوهاي كند ، بيان را فكر همان بخواهد
كس هر سبك" كه گفتهاند بعضي دليل اين به اوست ، خاص كه
است روحي ترجمه ، در سبك درواقع ، "اوست شخصيت اوست ، خود
برخي ، كه است ممكن حال ميدمد ، متن در خود از مترجم كه
و كنند تقليد او از و پيروي بزرگ سخنآفريني سبك از
موفق آنجا تا گويند ، سخن او سبك به تا بكوشند فيالمثل
به توجه با من ، نظر به بنابراين.است مشكل جوابش شوند؟
و نويسندگي به سبك است ، ميان در ترجمه از سخن كه اين
گفتيم ، كه همچنان "طبعا.ميكند پيدا ارتباط گويندگي
سخن سبك همان به و است خود خاص سبك داراي البته نويسنده
و صنايع و نحوي ساختارهاي و لفظي آرايههاي از و ميگويد
خود افكار بيان براي و خود شيوه به خود زبان بدايع
.ميآورد بوجود را او خاص سبك نتيجه در كه ميكند استفاده
ديكنز و كجا همينگوي و كجا موآم نويسندگي سبك فيالمثل ،
كجا؟ سالينجر و
اين از يكي آثار بخواهد كه مترجمي به ميرسد نوبت حالا
در كه است اين سوءال اولين كند ، ترجمه فارسي به را اعاظم
فارسي زبان در كه آورد بوجود سبكي ميتواند خود ، ترجمه
زبان در "مثلا همينگوي چون نويسندهاي سبك به نزديك
و انگليسي ادبيات در چندان بتواند اگر باشد؟ انگليسي
نويسندگي سبك كه دريابد تا كند تفحص و تحقيق آمريكا
سبك به نزديك انگليسي ، زبان در يا سرزمين ، آن در همينگوي
جواب به شايد ماست ، ايراني نويسندگان از يك كدام سخن
بايد تازه صورت اين در كه باشد شده نزديك خود سوءال
بعداز و بپردازد فارسي در خاص سبك بهتمرينآن و بنشيند
مسلم كرد ، چنين اگر كه برد ترجمه به قلم اينها ، همه
.بيافريند نو شاهكاري فارسي زبان در توانست خواهد بدانيد
.عاشقي و ميخواهد فكر آسودگي است ، دشواري راه "واقعا اما
گونه ترجمه به بيشتر كه مترجم دوستان از برخي اما
نويسندگان بين در ميكنند ، سعي دارند توجه داستاني
ذوقي و روحي نظر از كداميكيشان كه ببينند ديگر كشورهاي
اجتماعي ، مختلف گرايشهاي و دانش ميزان نظر از حتي و
هم كار اين.نيست نزديكتر او به غيره و فرهنگي سياسي ،
و آسانتر و سادهتر اما نيست ، تفحص و تحقيق از بينياز
يافتند ، را خود سوءال جواب وقتي.است اولي از كوتاهتر
است بديهي و ميشوند مشغول همو آثار ترجمه به اين بنابر
.موفقترند آثار آن ترجمه در كه
در موءلف سبك انتقال به حقيقت در برداشت نوع دو اين *
توضيح نيز را تلقي طرز دو اين حاصل.ميشود خلاصه ترجمه
.دهيد
:ميكنيم تفكيك هم از شكل اين به را دونتيجه اين خوب *
مختلف تمايلات و دانش ذوق ، تجربيات ، روحيات ، چه هر نخست ،
ترجمهاي باشد نزديكتر هم به نويسنده و مترجم شخصيت و
ديگر ، است نزديكتر اصلي متن به كه ميآيد حاصل مطلوبتر
كند ، تحميل اصلي متن بر را خويش نويسندگي سبك مترجم اگر
متن به الفاظ قالب و ظاهر نظر از كه ميآورد بوجود اثري
روحند دو است ، دور آن از روح نظر از اما است ، نزديك اصلي
را حافظ از بيتي مثال عنوان به هم ، به شبيه قالب دو در
به يعني برميگردانم ، فارسي نثر به بلكه انگليسي به نه
:ميكنم ترجمه فارسي نثر
نميكند چمن ميل چرا من سروچمان
نميكند سمن ياد نميشود گل همدم
:ميشود شكل اين به برميگردانيم نثر به را آن وقتي كه
ميل سويي هر به ناز از رفتن راه هنگام به كه من سرو چرا
و نميشود رفيق گل با و نميكند ميل چمن جانب به ميكند ،
نميگيرد؟ خبر سمن از
اما هستند ، شبيه هم به الفاظ ظاهري معناي نظر از دو اين
منثور ترجمه اين بر حكمفرماست ، حافظ بيت آن بر كه روحي
بايد چگونه اما است ، خوب داشتن "سبك" حال هر به نيست ،
تجربه تاكنون آنچه اساس بر آورد؟ دست به را سبك اين
ترجمه براي را نامداري نويسنده آثار كه افرادي كردهام ،
تفحص به او احوال و افكار بر و ميكنند انتخاب
ترجمههاي كه ميكنند پيدا سبكي رفته رفته ميپردازند ،
.ميسازد متمايز ديگران از را آنان
مترجم سنجيده ، و پخته ترجمه يك دادن دست به براي *
.باشد آشنا كامل طور به مقصد و مبدا زبان دو با بايستي
ترجمه متون آموختن به علاقهمند كه ما كشور دانشآموزان
را خاص زباني ترجمه رشته هستند ، آكادميك صورت به
تحصيل مشغول سراسري آزمون از گذر از پس و برميگزينند
كه نقايصي جمله از.ميشوند عملي و علمي شكل به درس اين
دانشآموز تحصيلي رشته انطباق عدم دارد وجود روش اين در
گاه كه گونهاي به.است دانشگاه در وي انتخابي رشته با
ادبيات و زبان با كاملي آشنايي كه حالي در دانشآموز
نظر بهميپردازد ديگر زباني آموختن به ندارد ، پارسي
چيست؟ نقيصه اين رفع براي عملي راهكار شما
است اين يكي آموختهام ، معلمي ساليان طول در آنچه از *
مثل علوم رشتههاي دانشآموزان باشد بايد آنچه برخلاف كه
دارند تسلط بيشتر انگليسي زبان بر رياضي ، و شيمي فيزيك ،
علتش به كاري انساني ، علوم رشتههاي دانشآموزان تا
و زبان رشتههاي به رو دانشآموزاني "معمولا اما نداريم ،
كه ميآورند (آموزش و ترجمه ادبيات ، ) آن مختلف گرايشهاي
نوع كه است اين.شوند قبول علوم كنكور در نتوانند
از بيشتر خيلي اول ترمهاي در خاصه زبان رشته دانشجويان
در.نميدانند انگليسي زبان رشتهها ، ديگر دانشجويان
البته.مشتركند دو هر آن ندانستن و فارسي زبان
بقيه از بيشتر دبيرستان انساني علوم رشته دانشآموزان
كمتر آنها همه از را انگليسي اما ميدانند ، فارسي
طرف آن از باشد ، برعكس درست بايد كه آن حال.ميدانند
فارسي هم كه ميخواهد دانشجويي ترجمه رشته كه ميبينيم
با و خارجي ديگر زبان هر يا انگليسي زبان هم و بداند خوب
دست مطلوبي چنين به كه باشد قادر كردم عرض كه واقعيتي
از لااقل يا راهنمايي دوران از بايد من نظر به يابد ،
رشته به علاقهمند دانشجويان و بود فكر به دبيرستان آغاز
نمره ضريب يا و كرد هدايت و شناسايي آنجا از را ترجمه
به ترجمه اختصاصي كنكور در را خارجه زبان و فارسي ادبيات
توفيق ترجمه كنكور در دانشآموزاني تنها كه برد بالا حدي
خارجي ، زبان و فارسي زبانهاي با آشناييشان كه يابند
.باشد ديگر كنكورهاي در شركتكنندگان از بيشتر بسيار
ترجمه كلاس در كه است خوب خيلي من نظر به "اتفاقا
دانش بر علاوه كه باشند كرده شركت دانشآموزاني دانشگاه ،
دبيرستاني ديگر رشتههاي در انگليسي و فارسي قبول قابل
تاريخ ، اقتصاد ، كامپيوتر ، رياضي ، شيمي ، فيزيك ، مثل
دانشآموخته نيز اينها جز و فقه عرفان ، فلسفه ، جغرافي ،
ترجمه براي مقصد و مبدا زبان به تسلط صرف چون باشند ،
.است اصلي معيارهاي از يكي نيز موضوع به تسلط و نيست كافي
با كارشناسي مرحله در دانشجو كه روش اين با شما آيا *
در و شود آشنا بنيادي شكلي به مقصد و مبدا ادبيات و زبان
ترجمه تحصيل به (دكترا و ارشد كارشناسي) بعد مرحله
موافقيد؟ بپردازد
براي ديرتر دانشجو كه آن نهايت است ، خوبي روش هم اين *
دو سه به آن تقسيم شايد.ميشود آماده ترجمه كار آغاز
ادبيات سال دو ترتيب ، اين به باشد ، مطلوبي شيوه نيز سال
ترجمه نظري دروس فراگيري سال دو خارجه ، زبان و فارسي
.(انفرادي)عملي كار هم سال دو و (گروهي) عمل با توام
متبادر ذهنها ميشود ، مطرح علوم در آموزش بحث گاه هر *
از مترجمان كه ميدانيم.ميگردد تئوريك و نظري مباحث
از رهايي براي ميآموختند ، را ترجمه عملي شكل به ديرباز
.ميكنيد پيشنهاد را راهكاري چه صرف ، تئوري قالبهاي
عملي كار همان صرف ، تئوري قالبهاي از رهايي براي *
را ترجمه كار كه بپرسند من از اگر.است چاره بهترين
.گرفتم دست به قلم كه ميدهم جواب "حتما كردي؟ آغاز چگونه
كاغذ روي بر را فارسياش و خواندم را انگليسي جمله
.نكردم منتشر را آن منتها كردم ، را كار همين !آري.نوشتم
آن از چيزي چون خواندمش ، برداشتمش ، دوباره بعد سال يك
صد چند ميدانيد ريختم ، دورش به و كردم پارهاش نفهميدم
هم خودم ساختم؟ دچار سرنوشتي چنين به سالها را صفحه
همه در اما دانشكده ، و دبيرستان دوران از شايد نميدانم ،
خواندن راه از.بودم خودم معايب اصلاح صدد در سالها آن
ترجمه در را قلم رفته رفته فارسي متون و انگليسي متون
در و است كار چاره ممارستها گونه اين.يافتم استوار
البته ترجمه فن صاحبنظران و دانش اهل با بحث آن كنار
خود رفته رفته كه است آن كار عيب امااست سودمند بسيار
قالبهايي به شنود و گفت و ممارست همين راه از آدمي
بايد حالا.ميگويند نظر و راي با تئوري را آن كه ميرسد
عمل؟ به نظر از يا نظر به عمل از است بهتر راه كدام ديد
عليزاده مهدي:از گو و گفت
مشهد در همشهري خبرنگار
اخبارفرهنگي
|
رامهرمز در دوهزارساله گلي كوزه كشف
كشف رامهرمز در "ديمه" روستا در خانهاي از گلي كوزه يك
.شد
نيروي اختيار در دارد ، ساله دوهزار قدمت كه شيء اين
تحويل فرهنگي ميراث اداره به تا گرفت قرار محل انتظامي
اين رامهرمز ، انتظامي منطقه سياسي عقيدتي گزارش به.شود
نام به "ديمه" روستا اهالي از يكي خانه در كوزهگلي
انجام لودر توسط كه خاكبرداري جريان در و مرادي الماس
.آمد بهدست شده
كشف عتيقه اشياء نيز اهالي از ديگر يكي منزل در همچنين
.شد
تلويزيون :عالي آموزش و فرهنگ وزارت فرهنگي امور مديركل
ميشود راهاندازي دانشگاه كوي در كابلي
اشاره با عالي آموزش و فرهنگ وزارت فرهنگي امور مديركل
به سال 78:گفت وزارتخانه اين فرهنگي حوزه فعاليتهاي به
شده اعلام فرهنگي فعاليتهاي در توازن و تنوع سال عنوان
دفتر جمله از دستگاهها همه همكاري با خوشبختانه كه بود
جهاد و دانشگاهها در رهبري معظم مقام نمايندگي نهاد
توانستيم پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزارت دانشگاهي
.سربگذاريم پشت فرهنگي فعاليتهاي نظر از را پرباري سال
فرهنگي كانون و 300 دانشجويي نشريه فعاليت 450:گفت وي
فرهنگي فعاليتهاي مثبت نقاط از دانشگاهها سطح در هنري
.ميگردد محسوب دانشگاهها در جاري سال طي
همه در تا ميكرد ايجاب سال 78 در فعاليتها توازن
داشته متوازن و مطلوب فعاليتي هنري و فرهنگي عرصههاي
گفتگوي كانون تشكيل به اقدام راستا همين در لذا.باشيم
.كردهايم دانشگاهها در تمدنها
اشاره با عالي آموزش و فرهنگ وزارت فرهنگي امور مديركل
:بود ، گفت همراه (ره)امام نام و ياد با سال 78 اينكه به
ويژه و نشستها برپايي به اقدام سال اين گراميداشت براي
جمله آن از كه نمودهايم دانشگاهها در متعددي برنامههاي
نام و ياد با قرآن ختم دورههاي برگزاري به ميتوان
.كرد اشاره دانشگاهها در (ره)امام
و دانشگاه كوي در دانشجويي كابلي تلويزيون كار به آغاز
اين اقدامات ديگر از انديشه كانونهاي راهاندازي
.بود جديد سال در وزارتخانه
تا 3 روزانه 2 دانشجويي كابلي تلويزيون:كرد تصريح رياضي
كه را نشستهايي ميزگردهاو سخنرانيها ، شامل برنامه ساعت
هم بخشهايي و ميكند ميگرددپخش برگزار دانشگاهها در
دانشجويان فراغت اوقات پركردن براي فيلم نمايش صورت به
.است شده گرفته نظر در
ايران اسلاميدر فرهنگ شكلگيري نحوه از جديدي اطلاعات
آمد بدست
شهر در باستانشناسي كاوش فصل پنجمين عمليات اتمام با
موفق باستانشناسان ايلام ، استان در "شهر دره" باستاني
اوليه سدههاي به آن قدمت كه شدند عظيمي بناي كشف به
ميراث سازمان عمومي روابط گزارش به.ميرسد اسلامي دوره
دل از آن متر حدود 90 تاكنون كه بنا اين كشور ، فرهنگي
و بلند بسيار ديوارهاي داراي شده كشيده بيرون خاك
و معماري تزئينات از برخوردار و گهوارهاي طاقهاي
.است باشكوهي و بديع گچبريهاي
تمامي عمودي ، و افقي نوارهاي صورت به كه مذكور گچبريهاي
فرا را بنا داخلي پوشش از بخشي حتي و ديوارها سطح
در كه است متنوعي بسيار گياهي نقوش شامل گرفتهاند ،
.شدهاند محصور هندسي تقسيمبنديهاي
"شهر دره" باستانشناسي گروه سرپرست لكپور سيمين گفته به
تاكنون كه است فردي به منحصر بناهاي از يكي مذكور بناي ،
دوران به ساساني دوره از - ايران تاريخ تحول مهم دوره از
.است آمده دست به - اسلامي
مركز عنوان به "شهر دره" از اسلامي دوران متون در
اخير كاوشهاي يافتههاي اما شده ياد كشاورزي توليدات
فرهنگي مهم مراكز از يكي عنوان به شهر اين اهميت از حاكي
هنر و تمدن فرهنگ ، شكلگيري در آن موءثر نقش و هنري -
از 60 بيش وسعتي با (سيمره) شهر دره.است اسلام جهان
.دارد قرار ايلام استان شرقي جنوب در هكتار
شد آغاز استان در 9 منزل در درمان اشتغالي خود طرح اجراي
در توانبخشي منزل ، در درمان خوداشتغالي طرحهاي اجراي
تهران ، شهر سطح در موفقيتآميز اجراي از پس كار طب و منزل
خوزستان ، همدان ، فارس ، اصفهان ، كرمان ، استانهاي در
اسفند 78 از 23 زنجان و خراسان شرقي ، آذربايجان گيلان ،
.شد آغاز
ستاد رئيس گفته به دانشگاهي جهاد عمومي روابط گزارش به
ارائه بر علاوه طرحها ، اين اجراي دانشگاهي ، جهاد اشتغال
موجب نيازمند ، افراد و بيماران به پزشكي و بهداشتي خدمات
و پزشكي رشتههاي فارغالتحصيلان از گروهي اشتغال
.است شده پيراپزشكي
|
|