قضايي توسعه چالشهاي
و آبادي حسين دكتر آشوري ، دكتر حضور با ميزگردي
كامبيزنوروزي
بايد باشد ، انتخابي قضاييه قوه رئيس است قرار اگر *
حقوقدانان قضات ، اتفاق قريببه اكثريت كه بگذارند شرايطي
نيز همه و شوند انتخاب دارند ، بتوانند صلاحيت كه آنهايي و
كنند انتخاب بتوانند
قضاييه قوه مسند بر شاهرودي آيتالله كه زماني :اشاره
شد ، واقع مردم عموم توجه مورد همه از بيشتر آنچه نشست ،
توسعه با قضايي توسعه موازي حركت درباره ايشان صحبتهاي
مشكلاتي با عمل در ابتدا همان از سخن اين بود ، سياسي
توسعه روي بر كارشناسي كار مشكلات اين از يكي بود ، مواجه
موجود مشكلات كه است اين اصلي بحث واقع در بود ، قضايي
اساسي اصلاح براي برنامهاي چه و چيست كشور قضايي دستگاه
مقالات ، درج طي همشهري درآيد؟ اجرا به بايد آن در موءثر و
اين در را قضاييه قوه دارد سعي ميزگردهايي و وگوها گفت
.رساند ياري خطير امر
انديشه گروه
چيست؟ قضاييه قوه استقلال از منظور ، :همشهري *
اصل يك قضاييه قوه استقلال معتقدم من:حسينآبادي دكتر
متفاوت قضاييه قوه رئيس استقلال با موضوع اين اما است
دو از كداميك اساسي ، قانون در ما حقوقي سيستم دراست
من است؟ گرفته قرار نظر امعان مورد شده لحاظ فوق محور
بوده نظر مورد بيشتر قضاييه قوه رئيس استقلال ميكنم فكر
در اينمشكلي.قضاييه قوه چارچوب و بدنه و قضات تا
دائر امر اگر من نظر از.است اساسي 1368 قانون اصلاحيه
را يكي سابق دادگستري و فعلي سيستم بين كه باشد اين بر
زيرا است ، سابق دادگستري سيستم انتخاب ارجح انتخابكنيم ،
مقابلقوه در و بوده مستقر مجريه قوه در دادگستري وزير
از قبل.كرد سئوال ازاو ميشود دارد ، مسئوليت مقننه
در حتي بود ، دادگستري گرداننده دادگستري ، وزير انقلاب
بعد ، به اساسي قانون اصل 71 از نيز مشروطيت اساسي قانون
قانون پيشنويس در.بود شده پيشبيني قضاييه قوه استقلال
پيشنهاد به ديگر نفر چند و كاتوزيان دكتر كهتوسط اساسي
قضات همه منتخب كه شورايي كردند عنوان شد تهيه موقت دولت
نفر از 5 متشكل شورا اين.كند اداره را دادگستري باشد
اين 5انتخابميشدند كشور سراسر قضات توسط كه بود قاضي
نفر سه به اساسي قانون خبرگان مجلس در پيشنويس ، در نفر
كه شد تبديل رهبري سوي از منصوب نفر دو و قضات منتخب
بودند ، رهبري منصوب كل دادستان و كشور عالي ديوان رئيس
در شورايعالي عضو سه آن انتخاب براي كه قانوني متاسفانه
را اجتهاد "اولانميرسيد درست نظر به گذاشتند ، سال 69
كساني بودند نوشتهگرفتند نظر در شروط از يكي بهعنوان
داشته قضاوت سابقه سال سه بايد بدهند راي ميخواهند كه
تنها شوند انتخاب ميخواهند كه كساني كه حالي در باشند ،
صورتي در (هفته يا روز يك "مثلا) بود كافي قضايي سابقه
انتخاب از سهلتر شرايطش بايد "معمولا انتخابكننده كه
بودند كرده اعلام كردن انتخاب براي ولي.باشد شونده
كرده قضايي كار سال كه 3 بدهند راي ميتوانند قضاتي
اين به و شد كشيده اينجا به هم شورايي انتخاب لذا.باشند
در رو اين از.ميشود مختل كارها كه رسيدند نتيجه
اين كه شد پيشبيني قضايه قوه رئيس اساسي قانون بازنگري
دادگستري مدير وزيردادگستري فرانسه در.است مساله يك خود
جمهور رئيس كه دارد وجود عاليقضايي شوراي يك.هست هم
اين معاون دادگستري وزير دارد ، عهده به را آن رياست
قضايي امور در بصير و خبير افراد از ديگر نفر و 9 شوراست
دارد ، قرار قضايي عالي شوراي در جمهور رئيس خود انتخاب به
(دادسرا نه) كشور ديوان شعب در كه هستند قضاتي منتهي
و ميكنند پيشنهاد را استان دادگاه روءساي و قضات نصب
اين از و ميدهند وزير به مشورتي نظر كه هستند قضاتي
استقلال.ميكنند حفظ جامعه در را قضايي استقلال طريق
قضائيه قوه رئيس بگوييم كه نيست معنا اين به قضاييه قوه
.است جدا دولت از
نظر مد بايد قاضي استقلال مفهوم بيشتر يعني:همشهري *
قضاييه؟ قوه اداري سازمان استقلال مفهوم تا باشد
تا است قاضي استقلال منظور بله ، :حسينآبادي دكتر
به بايد قضاييه قوه مسئول قضاييه ، قوه مسئولين استقلال
رئيس كه جمهور رئيس فرانسه در كردم عرض.باشد پاسخگو كسي
وزير و هست هم قضايي شورايعالي رئيس است مجريه قوه
است مشخص حدود منتهي.ميباشد معاونش نيز دادگستري
كلياتي اينميشود حفظ واقعي بهطور نيز قضايي استقلال
قوه اداره نحوه و ساختار درباره ميخواستم من كه است
خيلي سيستم يك سيستم اين كه اين بر مبني بگويم قضاييه
بايد باشد ، انتخابي قوه رئيس است قرار اگر و نيست مناسبي
حقوقدانان قضات ، اتفاق قريببه اكثريت كه بگذارند شرايطي
نيز همه و شوند انتخاب دارند ، بتوانند صلاحيت كه آنهايي و
كه اين ديگر طريق.است طريق يك اين.كنند انتخاب بتوانند
رئيس اكنون كه صورتي در.باشد مسئول كه شود منصوب كسي
هيچ ميكند رامنصوب او كه كسي مقابل در حتي قضاييه قوه
پاسخگو بر قانون همچنيندر.نيست وجوابگو ندارد مسئوليتي
سيستم رو اين از.است نشده تاكيد قضاييه قوه رئيس بودن
.است ايراد داراي
كه داشت وجود دغدغههايي چه ما قضايي سيستم در:همشهري *
چه به شورا اين نهايت ودر كردند ايجاد قضايي شورايعالي
شد؟ دچار سرنوشتي
فصل در اساسي ، قانون نويسندگان اصلي هدف:آشوري دكتر
قضات بيشتر چه هر استقلال تامين قوهقضاييه ، به مربوط
از برخي براي خاطر دغدغه اين ديگر بيان به.بود
دادگستري وزير ازانقلاب پس مبادا كه داشت وجود نويسندگان
شد سبب نگرانيها همين و باشد داشته قضا درامر دخالتهايي
.شود ايجاد و پيشنهاد "قضايي عالي شوراي" نام به نهادي كه
اسلامي -فقهي نهاد يك برخي ، تصور خلاف بر نهاد ، اين
از و ديگر كشورهاي برخي در بايد را آن سابقه بلكه نبود
تهيهكنندگان نظر خصوص اين در.كرد جستجو فرانسه جمله
عالي شوراي يك اگر كه بود براين اساسي قانون پيشنويس
شورا اين باشد قضات آحاد منتخب اعضايش كه شود ايجاد
بهويژه دخالتها ، برخي مقابل در لزوم ، صورت در ميتواند ،
ما دادگستري تاريخ در "بعضا كه دادگستري وزير دخالتهاي
شوراي كه بود طريق بدين لذا و كند مقاومت داشت سابقه
جمهوري اساسي قانون وارد خود خاص تركيب با قضايي عالي
سال 1368 ، در اساسي قانون بازنگري در.شد اسلامي
گرديده واگذار مذكور شوراي به كه اقتداراتي و اختيارات
داشت فراواني تفاوتهاي بود فرانسه در كه آنچه با و بود
قضاييه قوه نيازهاي پاسخگوي نهاد اين كه استدلال اين با)
(.ميشود تصميم اتخاذ شدن طولاني و آراء تشتت موجب و نيست
اين.گرديد واگذار قضاييه قوه رئيس نام به نفر يك به
.ندارد ديگر قواي مقابل در مشخصي قانوني مسئوليت مقام
به منحصر قضاييه قوه سازمان تغييردر مساله:نوروزي
از واقع در.نيست فردي به شورايي از قوه مديريت تغيير
بخش در چه و اداري بخش در چه قضايي قوه سازمان سال 1357
اين از كه است بوده مكرر و پيدرپي تغييراتي دچار قضايي
موقعيتي كشور ، سازمانهاي تمام در ميكنم فكر حيث
ناشي سازماني مدل در بيثباتي اينباشد داشته استثنايي
ديگر ، عبارت به.است قوهقضاييه در محتوايي مشكلات از
مشكلات با كشور قضايي دستگاه گردانندگان چندي ، هراز
اين كه بوده اين تصورشان و ميشدهاند مواجه جديدي
را آنها ريشه كه حالي در.است سازمان از ناشي مشكلات
جستجو مديريت شيوه و كيفري قوانين نظام در ميبايد
.ميكردند
تغيير بحث زمان يك.ميشده غفلت اصلي مشكلات از واقع در
آن از بعد و قبل.شد مطرح واحد مديريت به شورايي مديريت
محاكم مراتب سلسله و دادگاهها تقسيم و قضايي سازمان هم
فقط نه آنها اغلب اما گرفت ، قرار تغييرات دستخوش "مكررا
.افزود هم آنها عمق و تعداد بر بلكه نكاست ، مشكلات بار از
در قضاييه قوه و سياست راجعبه من:آبادي حسين دكتر
آنها در و كردهام ذكر مطالبي هفتهنامهها از برخي
قاضي اينكه بر مبني بودم كرده بحث قاضي استقلال راجعبه
نگراني هيچ ميكند صادر راي دارد وقتي كه كند احساس بايد
قدرت صاحب يا مقام صاحب فردا ، كه باشد نداشته اين از
عوض را شغلاش و بياورد او به فشاري بتواند ذينفوذي
راي وقتي كه باشد داشته قاضي را احساس اين اگر كنند ،
انتظامي محكمه انتظار در بايد بكند تخلف اگر كرد صادر
پاسخگو خودش وجدان به بايد صورت اين غير در باشد قضات
محل يا شغلاش بخواهد كه نيست آنطرف كسي ديگر باشد
"واقعا قضايي استقلال اينجا در و...يا كند عوض را خدمتش
.ميشود حفظ
ضرورت بحث اينكه به توجه با آشوري ، دكتر آقاي:همشهري *
خود به گستردهاي ابعاد روزها اين قضاييه قوه در اصلاح
در بفرماييد ابعاد اين به اشاره ضمن "لطفا است گرفته
چه يعني دارد؟ بيشتري ضرورت اصلاحات اين بخش كدام
البته.شود اصلاحات به منجر كه گيرد صورت بايد اقداماتي
قوه آيا كه بپردازيم بحث اين به ميتوانيم بعد مرحله در
اين هست قادر "اساسا دارد كه ساختاري اين با قضاييه
ياخير؟ دهد انجام را اصلاحات
صورت بايد اقداماتي چه ما جامعه در اينكه:آشوري دكتر
و گردد قضاييه قوه در اساسي تحولي ايجاد موجب تا گيرد
افزايش قضايي دستگاه به را مردم اطمينان و اعتقاد موجبات
سازندهاي پيشنهادات كليه به توجه و بررسي نيازمند دهد
وكلاي دانشگاهيان ، حقوقدانان ، سوي از تاكنون كه است
در اينكه به توجه با و ;است شده ارائه غيره و دادگستري
مسايل با بهويژه قضايي ، دستگاه و جامعه كنوني وضعيت
در شايد است گريبان به دست كيفري عدالت اجراي به ناظر
اول گوييم سخن مشكلات از دسته دو از لااقل بتوانيم اينجا
حال در كه است قوانيني نقص يا كمبود به ناظر كه آنهايي
قانون مجريان به ناظر كه مشكلاتي سپس و دارد وجود حاضر
به نيازمند ميكنم فكر من اول موضوع با ارتباط در.است
ديگر كشورهاي كه تجربياتي به توجه با كه هستيم قوانيني
نيازهاي حدودي تا بتواند داشتهاند ، آنها نيزدراجراي
آمار طبق و مثال عنوان به.سازد مرتفع را ما روزمره
اقدامات و زندانها سازمان" مسئولان سوي از شده ارائه
كيفري جمعيت سال 1378 تابستان در "كشور تربيتي و تامين
.است بوده كشور سراسر در زنداني نفر هزار بر 155 بالغ
به را عديدهاي مشكلات كه تراكم اين اصلي ازعوامل يكي
سلب را مجرمان طبقهبندي امكان جمله از و دارد دنبال
به توسل در را قضات دست كه است قوانيني فقدان ميكند
ما كشور در كه است اين واقعيت.بگذارد باز ديگر اقدامات
قضات اختيار در را محدودي مجازاتهاي قانونگذار ازديرباز
مجازات يعني آزادي سلب آنها راس در كه است داده قرار
را خود كارايي پيش ازمدتها زندان آنكه حال و است زندان
در پيش مدتها از لذا و است داده ازدست مجرمان بازسازي در
و حقوقدانان توجه زندان ازجايگزينهاي استفاده بحث دنيا
اين منظور.است كرده جلب خود به را جرمشناسان بهويژه
و زندان از كمتر بزهكاري عليه خود واكنش در جامعه كه است
شما كه كنيم فرض.نمايد استفاده ديگر ابزارهاي از بيشتر
يك تفنگام يك "مثلا سلاح نوع يك تنها سربازي اختيار در
را ، دشمني هر ميشود ناگزير او لزوم صورت در ;دهيد قرار
حال و براند سلاح همان با تنها شود يافت كه مسافتي هر در
حسب باشد نيز ديگري سلاحهاي به مسلح سرباز اين اگر آنكه
.كند استفاده دشمن دفع براي نيز آنها از ميتواند مورد
:است منوال همين به وضع نيز كيفري واكنشهاي زمينه در
و نقدي جزاي يا زندان "صرفا كيفري قاضي اختيار در ما اگر
از تنها كه است ناگزير او دهيم قرار را شلاق و يازندان
كنند استفاده آنها دوي هر يا و مجازات دو اين از يكي
مناسب واكنشهاي به توسل امكان قاضي همين اگر آنكه وحال
با و مورد حسب ميتواند باشد داشته اختيار در را ديگر
وضعيت و متهم رواني و اجتماعي -شخصي وضعيت به توجه
جاي به مناسب واكنشهاي و سلاحها اين از او خانوادگي
اين از استفاده امكان عدم به نظر.نمايد استفاده زندان
به متهمان داشتن ازگسيل ناگزير ، قضات مجازات جايگزينهاي
و هدف با و زندانيان تراكم با مواجهه در و ميشوند زندان
مجازات بودن قطعي و ازحتميت عفو ميدانيم آنكه حال
كه كنند تصور بالقوه بزهكاران ميشود سبب و ميكاهد
محكوميت حكم در يا و قانون در ازآنچه كمتر بسيار مجازاتي
.بود خواهد آنان انتظار در ميآيد
مجازات قانون در كه زندان مجازات جايگزينهاي از يكي
توسط مجرمان مجازات "تعليق" است شده پيشبيني نيز اسلامي
در و دانشكدهها در سو يك از متاسفانه ليكن است قاضي
نهاد اين بايد كه آنگونه وقت ، كمبود علت به درس ، كلاسهاي
كه دانشجويان ، براي آن اهميت و نميگيرد قرار تدقيق مورد
بايد كه آنطور ميدهند ، تشكيل را مملكت آينده قضات
كه نميآيد وجود به "اعتقاد" اين و نميشود تشريح
از كارسازتر مراتب به تعليق سلاح موارد از دربسياري
و "امتياز" يك عنوان به تعليق به لذا و است زندان مجازات
در گفت بايد ديگر سوي از.ميشود نگريسته "راهحل" يك نه
يك با زندان جايگزينهاي اين با ارتباط در ما ، جامعه
به مردم از برخي.هستيم مواجه نيز اجتماعي -فرهنگي مشكل
حتي را ازمجرم آزادي سلب و زندان و هستند مجازاتگرا شدت
باشد نداشته مجرمانه عمل ارتكاب در عمدي كه مواردي در
زمينه اين در لذاميكنند تلقي جامعه واكنش مناسبترين
كه شوند متوجه مردم تا پذيرد صورت وسيعي فرهنگي كار بايد
معنا بدان اين كرد تعليق را كسي مجازات "مثلا قاضي اگر
.است نداده خرج به مجرمانه عمل درمقابل واكنشي كه نيست
در فقط نه امروزه كه كنيم آگاه بايد را مردم اينكه خلاصه
كشورهاي بهويژه و سوم جهان كشورهاي در بلكه غرب دنياي
دهه چند با حتي بزهكاران و بزهكاري با برخورد نيز اسلامي
كساني مقابل در جامعه عكسالعمل و است متفاوت كلي به پيش
ورزيدهاند مبادرت آن قوانين نقض به "سهوا يا و "عمدا كه
.نيست ثابت نقدي جزاي يا شلاق زندان ، چارچوب در "الزاما
واكنشهاي خود از ميتواند جامعه ديگر عبارت به
جرم تكرار از كه دهد خرج به ديگري موءثرتر و متناسبتر
شدن انباشته از هم و كند پيشگيري زيادي حدود تا مجرمين
جلوگيري هستيم مواجه آن با اكنون كه گونهاي به زندانها ،
بگيرد صورت فرهنگي كار بايد هم زمينهها اين در لذا.شود
تعليق مثل زندان مجازات ازجايگزينهاي قانونگذار هم و
مورد در بهويژه) هدايت و مراقبت با همراه مجازات
مجازات عنوان به ازحقوق محروميت ،(جوانان و نوجوانان
درآمد به توجه با آن ميزان كه) نقدي جزاي روزهاي اصلي ،
عام كار ،(ميشود تعيين آن نوع و ارتكابي جرم شدت و مجرم
با زمينهها اين در ما.كند استفاده غيره و المنفعه
بر كردم عرض كه همانگونه و مواجهيم قانون كمبود
با مبارزه ابزارهاي و امكانات اين كه است قانونگذار
.دهد قرار قضات اختيار در را بزهكاري
يك تدوين نيازمند ما كه گفت بايد مطالب همين راستاي در
يك بايد ما كه معنا اين به.هستيم علمي جنايي سياست
عدالت به ناظر مسايل با ارتباط در را معيني استراتژي
از پيشگيري زمينههاي در و كيفري عدالت بهويژه و قضايي
يا 10 براي 5 اعتياد با مبارزه و جرائم بيرويه افزايش
سوءالهايي به بايد استراتژي اين در.كنيم ترسيم آينده سال
دادگاهها ، شعب از تعداد چه به بعد سال 5"مثلا اينكه نظير
چه "احيانا ;داريم نياز كشور ، جمعيت افزايش به توجه با
كانون تعداد چه شود ، بازسازي يا ساخته بايد زندان تعداد
تعداد چه كنيم ، ايجاد كشور سطح در بايد تربيت و اصلاح
جرم ارتكاب شده شناخته عوامل با ببينند ، تعليم بايد قاضي
بايد اندازه چه تا پيشگيري براي شود ، برخورد بايد چگونه
با مبارزه و اجتماعي مسايل در درمان از بيشتر ارزشي
.شود گفته پاسخ ديگر پرسش دهها و شد قايل بزهكاري
يك تدوين جهت مناسبي اقدام تاكنون كردم عرض كه همانگونه
از بسياري در و است نيامده عمل به منسجم جنايي سياست
است معتقد كه سياستي يعني تشديدي كيفري سياست ازيك موارد
مصون بزهكاري از را جامعه ميتوان مجازاتها افزايش با
پيش بازداشت درزمينه سياستي چنين.است شده تبعيت داشت
كه مهمي مسايل از يكي.ميخورد چشم نيزبه ازمحاكمه
از امتناع ضرورت است شده توجه آن به جهاني سطح در امروزه
آنان بزهكاري هنوز كه است كساني يعني متهمان بازداشت
دراسناد مندرج ضوابط و علمي ديدگاههاي.است نشده ثابت
به بايد متهمان بازداشت كه دارند ازاين حكايت بينالمللي
ضرورت موارد در هم آن و وسيله آخرين و حربه آخرين عنوان
ميشود ملاحظه متاسفانه ليكن ;شود استفاده مهم جرائم و
امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آئين قانون كه
در است يافته اجرايي قدرت آبانماه 1378 از كه كيفري
داده افزايش را متهمان اجباري بازداشت موارد خود ماده 35
قوه از توسعه سوم برنامه در كه است حالي در اين و است
تا كه شود توصيه قضات به كه است شده خواسته قضاييه
قضاييه قوه و شود خودداري متهمان زندانيكردن از حدامكان
قضايي مراجع به سال 78 همين در بخشنامهاي طي و همزمان
شدن محبوس از" كه است كرده توصيه دادگاهها قضات به كشور ،
به "..زندانها در زنداني ازحد بيش تراكم و افراد بيثمر
بنابراين.شود اجتناب احتمالي مفاسد از اجتناب منظور
آقايان كه است اين بر نظر طرف يك از:است مشهود تعارض
و متهمان و كنند استفاده بيشتر زندان ازجايگزينهاي قضات
و ديگر سوي از و بفرستند زندان به كمتر را مجرمان
آيين قانون در موجهي ، برداشت چنين با زمان هم "تقريبا
علاوه كه) ميكنند مكلف را قضات جديد كيفري دادرسي
و داشته وجود "قبلا كه اجباري موقت بازداشت برموارد
و قضايي دستگاه براي را مشكلاتي ميدانيم كه همانگونه
در (.است داشته دنبال به را مملكتي و سياسي مشكلات "بعضا
در اين و باشند متهمان بازداشت به مكلف نيز ديگر موارد
خود مخالفت نيز "قبلا حق به نگهبان ، شوراي كه است حالي
متهمان بازداشت به قضات الزام و اجباري بازداشت با را
.بود دانسته شرعي موازين مغاير را آن و ابرازكرده
بازداشت يعني است صورت همين به وضعيت دنيا در امروزه
به پيشاپيش نيست مجاز مقنناست رفته بين از اجباري موقت
چه.كني بازداشت را متهم بايد "حتما كه كند تكليف قاضي
وضعيت و شخصيت ازجمله متهم خاص شرايط با كه قاضي بسا
بر كه دهد تشخيص آشناست و مواجه او رواني و خانوادگي
بازداشت اين بلكه نيست مترتب مثبتي اثر متهم بازداشت
مجبور را او قانونگذار آنكه حال و نيزميباشد زيانآور
.كند بازداشت را متهم خاص مورد اين در كه است كرده
دخالت نهايت در كه درآغازكار تهران سابق شهردار بازداشت)
ايجاب او رهايي براي را مملكتي مسئول مقامات عاليترين
پيشبيني اجباري بازداشتهاي نفي براي دليل بهترين كرد
و كرد اعتماد قاضي به بايد (است قانونگذار سوي از شده
به برميگردم من.سپرد او تشخيص به را بازداشت ضرورت
تدوين درزمينه چه ميرسد نظر به اينكه و اوليهام عرايض
براي قضايي كادر آموزش زمينه در چه نياز ، مورد قوانين
و مجموع در و مجازات جايگزينهاي با بيشتر آشنايي
تقنيني ، جنايي سياست يك تدوين جهت گفتم كه همانگونه
مركب كميسيونهايي نيز و شود اقدام بايد اجرايي و قضايي
وكلاي قضات ، دانشگاهيان ، از اعم متخصصين و كارشناسان از
تا شود تشكيل انتظامي نيروهاي كارشناسان و دادگستري
جرائم ، ازارتكاب پيشگيري و بزهكاري با مبارزه درباره
.شود برنامهريزي دركوتاهمدت ،
تخصص به توجه با آشوري دكتر جناب:حسينآبادي دكتر *
توضيح خوب خيلي را مطالب كيفري مسائل زمينه در خودشان
من نظر به اما.فرمودند بيان "دقيقا را مشكلات دادند ،
كه معتقدم من نيست ، قانون كمبود تنها كل در ما مشكل
اساسي مشكلات از يكي آن تورم و قوانين كثرت متاسفانه
و موجر روابط زمينه در "مثلا.است قضاييه قوه امروز
و موجرين از كدام هر بر و داريم قانون گونه چند مستاجر
بخش در.دارد حكومت قوانين اين از سري يك مستاجرين ،
تنها نه اين و شده حجيمتر قوانين سال به سال دادگستري
كه بهخصوص ميشود ، افزا مشكل بلكه نميكند ، حل را مشكلي
فن يك قضا مشكلزاست ، باشند نداشته كافي آموزش اگر قضات
"واقعا.است ديگري چيز آن فن است چيز يك علمحقوق است ،
هستند آشنا قوانين به كه هستند دادگستري در قليلي عده يك
دادگستري از ديگري نحو به يا شوند بازنشسته اينها اگر و
آن از.شد خواهد بدتر بسيار كنوني زمينه بروند ، بيرون
تبصره و اصلاحيه فردا پس ميشود ، تصويب قانون مهمتر
مورد را آن فن واهل نميشود بررسي دقيق زيرا ميخورد ،
درستي به قوانين كه هنگامي تازه.نميدهند قرار بررسي
آنقدر آنجا متاسفانه و ميرود مجلس به ميشود ، بررسي
.ميريزند هم به را اصول كل كه ميشود دستكاري
كمبود شايد كيفري مسائل زمينه در كه معتقدم هم من البته
در جمله از و ديگر جهات از اما ميخورد ، چشم به قوانين
.نيست قانون كمبود قضاييه قوه مشكل حقوقي امور زمينه
نميتوان را قانون كه كنيم فراموش نبايد البته:نوروزي *
و قانون كيفيت آن از مهمتر.كرد بررسي كمي ضابطه با
"اولا.است عدالت و اجتماعي نظم برقراري در آن كارآمدي
قانونگذار.است تجربي امري قانونگذاري كه كرد توجه بايد
ميكند ملاحظه سپس و ميگيرد نظر در را آماري اهداف يك
انجام اقداماتي چه بايد آرمانها آن به رسيدن براي كه
"دقيقا بايد و است اجتماعي تجربيات تابع قسمت اين.شود
دستگاه و ما جامعه اصلي مشكل.باشد خارجي حقايق با منطبق
قوانين تعداد از ناشي آنكه از بيش امروزه كشور ، قضايي
در چه كيفري ، بخش در چه.است قوانين كيفيت از ناشي باشد ،
چه اگردادرسي آيين و قضايي سازمان در چه و حقوقي امور
مجريان كاري شرايط از ناشي قوانين نامناسب اجراي از بخشي
اجرايي واقعيات به كه است آن خوب قانونگذاري ولي است ،
بعد به سال 57 از قضايي سازماني بخش در.شود توجه نيز
تصويب به اصلاحيههايي يا قوانين ساله هر شايد "مرتبا
تصويب قوانين اين از يك هر وقتي اما.ميرسد قانونگذاران
.دارد اشكال باز قسمت يك ميشود ملاحظه باز ميشود ،
عطف نقطه ديگر كه عام دادگاههاي قانون به ميرسد تا
ناشي همه اينها.است قضايي دستگاه در فراوان مشكلات بروز
مصالح و حقوقي اصول حيث از قوانين كيفيت بودن پايين از
.است اجتماعي
اينگونه آشوري دكتر آقاي صحبتهاي از من:همشهري *
نظام در "ظاهرا ترميمي قوانين تدوين جنبه كه كردم برداشت
تنبيهي قوانين تدوين جنبه و است ماضعيف قانونگذاري
.دارد غلبه برآن
دكتر آقاي سخنان كيفري امور در بله:آبادي حسين دكتر *
منسجمي قوانين و شود بررسي بايداست صحيح "كاملا آشوري
كه 155 را آمار اين من شود ، تدوين كيفري مسايل زمينه در
براي اينها هزينه بودم نشنيده داريم زنداني نفر هزار
از ناشي مشكلات و خانوادهها سرپرستي جمله ، از دولت
يا ولگرد كه خانواده فرزند براي خانواده سرپرست نبودن
.است زياد بسيار ميشوند بزهكار
كه انقلاب و عمومي دادگاههاي تشكيلات به مربوط قوانين
بود قرار.بود مجلس در سال شدمدت 5 تصويب سال 1373 در
به قانون اين متاسفانه كه بشود منتفي مجلس در موضوع
خيلي هرچند قاضي يك.كرد اضافه را مشكلات و رسيد تصويب
قانون اين طبق بر بخواهد اگر باشد هم مسلط و باتجربه
شده مطرح قانون اين كه زماني ميلنگد ، پايش كند قضاوت
از كه بود اين حرفم بودم ، دادگستري حقوقي اداره من بود ،
از يكي رييس كه كنيد انتخاب قاضياي يك ميخواهيد كجا
تسلط...مدني ، و امور كيفري ، امور به و شود محاكم اين
.باشد داشته كامل
منزل هر.است حاكم قانون چندين مستاجر و موجر روابط بر
حتي حال هر به.دارد مشكل يكجور سال 76 از بعد مسكوني
انجام نميتواند هم حقوقي علمي كار باشد مسلط قاضي اگر
.بدهد
عمومي اطلاعات كردم عرض كه همانگونه فوق موارد بر علاوه
قضايي دستگاه به جديدالورودها بهخصوص ما قضات بين در
قضات جذب زمينه و دقت خيلي آموزش در بايد.است كم خيلي
و صادقانه خيلي بايد من.بشود فراهم دادگستري به مجرب
حقوق فارغالتحصيلان و دانشجويان كه كساني بكنم عرض صريح
.نميشوند دادگستري جذب "اصلا دارند ، كافي سواد و هستند
كشور عالي ديوان مستشار وضعيت اين در كه شده گونهاي به
اين.هستم دادگستري قاضي بگويم ميكشم خجالت من ميگويد
.است فاجعه
نظر از هم و بشود كافي دقت بايد قانون مجريان انتخاب در
معتقدم اينكه ضمن.شود اساسي تجديدنظر بايد مالي حقوقي
نظر در حقوق مالي نظر از چقدر هر خوب قاضي يك براي
بشود حل كردم عرض كه مواردي اگر.است كم هم باز بگيرند
.آمد خواهد عمل به ديگر مشكلات حل در زيادي موفقيت
فروزانآصفنخعي: از ميزگرد
دارد ادامه
|