جامعه در آن تاثير و نقش ;خواني تعزيه
تعزيه پيشكسوت و هايشاخص چهره از فياض هاشم استاد
تهران
بلوكباشي علي دكتر
;درآمد
ذوق آن در كه است ايراني ديرپاي هنرهاي جمله از تعزيه
محصول و شده آميخته در كربلا غمانگيز حماسه با ايراني
اكثر اعتقاد به كه است موسيقايي نمايش گونهاي آن
را قرينهاي كمتر خارج ، و داخل نام به تعزيهشناسان
.گرفت سراغ آن براي ميتوان
عالي شوراي عضو بلوكباشي علي دكتر را زير نوشته
دفتر مردمشناسي بخش مدير و اسلامي بزرگ دايرتالمعارف
روزنامه اختيار در محرم ايام مناسبت به فرهنگي ، پژوهشهاي
گستردهاي تحقيقات بلوكباشي دكتر.است داده قرار همشهري
زير مقاله كه رسانده انجام به تعزيه زمينه در را
از كه است زمينه اين در وي مطالعات آخرين از نمونهاي
.ميگذرد گراميان شما نظر
هنري گروه
تعزيهخواني شناخت در مقدمه ،
است مذهبي -آييني نمايش نوعي شبيهخواني يا تعزيهخواني
و نقالي و داستانسرايي كهن هنر و روضهخواني سنت از كه
.است برخاسته شبيهگرداني و مرثيهخواني و نوحهسرايي
جامعه در صفوي دوره اواخر در نمايشي -كلامي هنر اين
قاجار ، دوره در و يافت تحول رفتهرفته و گرفت شكل ايران
و كمال اوج به ناصرالدينشاه ، سلطنت دوره بهخصوص
.رسيد هنري شكوفايي
از يافتن آگاهي و تعزيهخواني به مردم فراوان علاقه
و (ع)سيدالشهدا مصائب با كردن همدردي و كربلا واقعه
آلام ، و وقايع نمايش و بازگويي طريق از او اهلبيت
آوردن فراهم و ساختن به را تعزيهخوانان و تعزيهگردانان
و باشكوه و سنگين تعزيهخوانيهاي برپايي و تعزيهنامهها
قهرمانان مصائب و تعزيه مجالس آوردن در نمايش به بهتر
كه بود دوره همين در.واداشت تشيع تاريخ حماسهآفرين
مردم سوگواري آيينهاي از مهمي و بزرگ پاره تعزيهخواني
.داد اختصاص خود به صفر آخر و محرم اول دهه دو در را
تعزيهخواني براي خاصي جايگاه تعزيهخوانها آغاز ، در
زيارتگاهها ، حياط صحن ، ميدانها ، گذرها ، سر در و نداشتند
بزرگ قهوهخانههاي برخي و گورستانها كاروانسراها ، حياط
و ميگستردند بساط بودند ، مردم تجمع محلهاي كه معتبر و
و حسينيهها و تكيهها بعدها ، .ميخواندند تعزيه
جاي تكيهها ، بهخصوص شهر ، اعيان و رجال خانههاي
.شد شبيهخوان دستههاي هنرنمايي
و تعزيهخواني شكوفايي و رونق دوره ناصري ، دوره
دولتي و شاهي تكيههاي جز به دوره ، آن دربود تكيهسازي
و قشرها مردم بودند ، ساخته اعيان و رجال كه تكيههايي و
چند يا يك محله و برزن و كوي هر در نيز گوناگون صنفهاي
در تهران ، دارالخلافه آمار بنابر.بودند كرده بنا تكيه
كه بود داير تكيه باب تهران 54 شهر در فقط ق ، سال 1269
.(بلوكباشي ، 2223) ميشد تعزيهخواني و عزاداري آنها در
( ع) حسين امام شهادت واقعه اوليه ، تعزيههاي اصلي موضوع
دو.بود او اهلبيت اسارت و ق سال 61 محرم در يارانش و
يا شهادت ، تعزيههاي بيشتر در "آب" و "شهادت" عنصر
نمايش "تراژيك" فضاي شكلدهنده مهم عناصر از ها ، "واقعه"
داستانهاي تعزيهنويسان و تعزيهسازان اندكاندك.بودند
حماسي و تاريخي و اساطيري مضامين و موضوعها كه را ديگري
به داشتند ، هجو و طنز مايههاي بن گاهي و مذهبي و
مستقلي و تازه تعزيه مجالس و افزودند اصلي تعزيههاي
بويژه مضامين ، و موضوعها اين افزودن با.آوردند پديد
و تعزيه اصطلاح تعزيهها ، به مضحك و شاد موضوعهاي
و سوك بيانگر كه را خود اصلي مفهوم و معنا تعزيهخواني
و معنا و داد دست از بود ، اطهار ائمه و سيدالشهدا مصائب
ناشاد و شاد تعزيه انواع همه بر و يافت تازهاي مفهوم
تعزيههاي تعزيه ، مجلس صد چند حدود امروزه.گرديد اطلاق
صورت به سبك ، و سنگين و حزنانگيز و شاد و كوتاه و بلند
بنام تعزيهگردانان و تعزيهنويسان از "سرنسخه" و "نسخه"
.است بازمانده ما براي جديد و قديم دورههاي ناشناخته و
ايران نمايشي ادبيات در كتبي متون نخستين تعزيهنامهها
نوشتههاي تعزيه ، ادبيات پيدايي و تكوين خاستگاههستند
و مردم افسانهاي -تاريخي شنيدههاي و عامه فرهنگ مذهبي ،
نمايشي ادبيات مجموعهاست بوده آنان باورهاي و پنداشتها
و مبنا كه عامه ادبيات ديگر گونههاي برخلاف تعزيه ،
انتقال سينه به سينه و زبان راه از و دارند شفاهي زمينه
صورت به و شده آشكار مكتوب صورت به آغاز از مييابند ،
اساسي ركن چون.است گشته دست به دست مردم بين نوشته
احساس و انديشه زمينه بر و عامه فرهنگ بنياد بر تعزيهها
و است گرفته بنيان بازار و كوچه مردم عامه اعتقادات و
فهم عامه و روان بياني و زبان و ساده پرداختي و ساخت
و عامه ادبيات زمره در تعزيهنامهها رو ، اين از دارد ،
.ميگيرند قرار مردم فرهنگ مجموعه در
-آييني نمايش كاركرد و نقش توضيح و شرح به مقاله اين در
و ميپردازم ايران شيعه جامعه در تعزيهخواني مذهبي
در رواني و فرهنگي اجتماعي ، زمينههاي در را آن تاثير
و وحدت ايجاد و مردم جمعي احساس و رفتار و ذهن گستره
*.ميدارم بيان جامعه گوناگون اقشار ميان همبستگي
عامه رفتار شيوه براي انگارهسازي -1
آيينهاي و آييني مناسك مهم نقشهاي و وظايف از يكي
آنان واداشتن و مردم عامه ديني احساس برانگيختن شعيرهاي
تعزيهخواني.است گذشتگان رفتار شيوه تكرار و تقليد به
از ديگري شكل هر از بيش ايران متعصب و مذهبي جامعه در
درآوردن تصوير به با ميتوانست مذهبي شعائر و مناسك
را آنها و بگذارد تاثير مردم عامه احساس بر كربلا وقايع
و برانگيزاند كربلا رخدادهاي و معنوي ارزشهاي حفظ در
را تشيع تاريخ حماسهآفرين شهيدان ازخودگذشتگي و دينداري
آنان خاطر و ذهن در رفتار برتر نمونه و انگاره همچون
نمايش تاثير در (1)گوستاولوبون.دارد نگه پايدار و زنده
:مينويسد مردم توده ذهنيت در وقايع نمودن باز و
كمك به و ميكنند فكر تصاوير توسط به فقط تودهها"
ايشان تصاوير فقط.ميگيرند قرار تاثير تحت نيز تصاوير
انگيزه تصاوير تنها و ميكنند وسوسه يا و ميرمانند را
تياتري نمايشهاي كه است دليل همين بههستند آنها رفتار
بر ميدهند ، ارائه آن شكل واضحترين در را تصوير كه
روانشناسي) "ميگذارند عظيمي تاثير هميشه تودهها
.(ص 88 تودهها ،
زمينه و باشد بيشتر گزافهنمايي هرچه وقايع اين نمايش در
نفوذ و اثر نمايد پررنگتر وقايع حماسي و افسانهاي
تاثير در لوبون.بود خواهد بيشتر مردم بر نمايش
كه است معتقد تصاوير و نمايشها بودن جادويي و افسانهاي
ديگر چيز هر از بيش "وقايع افسانهاي و جادويي جنبههاي"
يك حقيقي اركان":ميگويد.ميگذارند تاثير مردم توده بر
"افسانهاي و جادويي جنبههاي همان واقع در نيز را فرهنگ
.(همان ، 87)ميسازند
قدسيانه شور انگيزش -2
بيرحم و خشن روحيه" آن در كه كربلا جانگزاي فاجعه نمايش
(ص 174 شهيدي ، ) "كرد جلوه خود مظاهر تمام با جاهلي طبيعت
مردان از تن دو و هفتاد عاشورا روز از ساعت چند طول در و
ژرفاي در كه است دردآور و حزنانگيز چنان شدند ، كشته حق ،
.ميكند پا به عارفانه غوغايي و شور بيننده هر احساس و دل
بيت اهل و شهيدان آلام و مصائب روايت كه است كسي كمتر
و بشنود تعزيه در را اشقيا ستم و سبعيت و پيغمبر خاندان
به و نيايد هيجان به شهيدان ماتم اندوه شدت از و ببيند
!ننشيند مويه و گريه
و تعزيهخوانان به تعزيه ديدن از كه هيجاني به (2)گوبينو
و شور اين و ميكند ميداد ، اشاره دست تعزيه بينندگان
:مينويسد او.ميكند وصف مينوي و قدسي انگيزشي را هيجان
انسان ديگر بماند ، خونسرد اگر" وقايع اين ديدن با آدمي
نيز و است بياحساس ستم و سنگدلي قبال در چون نيست ،
"است نداشته پاس را پيامبر بيت اهل چون نيست ، مسلمان
(.ص 169 ،"ايران در تياتر")
پديد تنها نه را تعزيهخواني از هدف تعزيهشناسان از يكي
بينندگان ، در "ديني و اخلاقي انديشگاني نظم يك" آوردن
يا خنده" مانند "پالا درون واكنش يك برانگيختن" بلكه
.است دانسته آنان در "هيجان و جنبوجوش يا خشم و گريه
در مصائب نمايش كلي ، طور به.(ص 183 يوني ، كين فول)
پديد موءمنان درون در غوغايي و شور چنان تعزيهخواني
نامقدس دنيوي زندگي با را پيوندشان رشتههاي كه ميآورد
تجليگاه كه رازي و پررمز قدسي فضاي به را آنان و ميگسست
كه است معتقد (3)يونگ.ميبرد است نياكان و مقدسان روح
سرنوشت در مشاركت و مذهبي آيينهاي در حضور با مردم"
غيرمستقيم طور به خود فرهنگ خداگونه روحاني قهرمانان
بازگويي يا كردن عمل راه از دگرگوني اينميشوند دگرگون
.(ص 81 مثالي ، صورت چهار) "ميآيد دست به
خيال و وهم ايجاد -3
ميگفت.ميانگاشت وهم ايجاد را درام عمده تاثير ارسطو
موءثر و نيرومند چنان بايد نمايش بيان و كلام در ايهام
گونهاي به آن قوي ايهام اثر در نمايش بينندگان كه باشد
را واقعهاي و ببرند ياد از را خود كه بشوند نمايش جذب
بازيگري ميگويند.بپندارند واقعي ميگذرد نمايش در كه
چنان داشت برعهده بالتيمور تياتر در را اتللو نقش كه
اين كه ايهامي تاثير تحت سربازي كه كرد بازي خوب را نقشش
:گفت و داد قرار گلوله هدف را او بود ، كرده ايجاد بازيگر
!بكشد را سفيد زن يك نبايد خبيث سياه يك من روي پيش
تماشاچي بر نمايش اين در وهم تاثير.(ص 368 زرينكوب ، )
يك تماشاگر و نشسته تياتري در كرد فراموش كه بود چنان
از بيرون دنياي در ميگذرد صحنه در آنچه و است نمايش
.ندارد واقعيت صحنه
نيروي و كربلا وقايع تعزيه "درامي" يا نمايشي ويژگيهاي
بود قوي چنان مردم احساس روي آن تاثيرگذاري و وهمانگيزي
تعزيهخوانان كه وقتي قديم ، معتبر تعزيهخوانيهاي در كه
ذهن در ميتوانستند ميخواندند ، تعزيه ورزيده و آگاه
چنان برآنان و كنند ايهام ايجاد معتقد و موءمن تماشاچيان
.شوند بيخود و وارهند خود از كه بگذارند تاثير
گوشههاي و مقامها و دستگاهها شناخت و موسيقي از آگاهي
بيان و شعرداني خوش ، صداي دانگ چند داشتن ايراني ، موسيقي
آن اثر و دوچندان خواني تعزيه در را ايهام اشعار ، درست
صاحب كه تعزيهخواناني.ميكرد تشديد تماشاچيان روي را
تعزيهخواني در ميتوانستند بودند ، ويژگيها و هنرها اين
آنان احساسات روي تماشاچيان در وهم ايجاد با و بدرخشند
پيام ابلاغ كه خود هدف به سادگي به و بگذارند ژرف اثر
.برسند است مصيبت و رنج
روز در ( ع)حسين امام شهادت تعزيه در كه كردهاند روايت
از پس شمر كه وقتي فارس ، فيروزآباد در عاشورا
سر فرق بر را آن خواست و كشيد را شمشيرش خود رجزخوانيهاي
از ششپرش چوبدست با قشقايي مردي ناگهان آورد ، فرود امام
شمر سوي به فريادكنان و جست بيرون تماشاچيان جمع ميان
روي از شمر.كوفت او بر را چوبدستش نيرو همه با و دويد
امام دختران از يكي كه شتري پاي زير و زمين بر اسب زين
:گفت بلند صداي با قشقايي مرد بعد.افتاد ميكرد ، حمل را
اين كه حالا ولي بود بيكس و غريب پيش سال هزار من آقاي"
اسير و گرفتار ظالمي چنين دست در چرا دارد جمعيت همه
.(ص 72 بيگي ، بهمن) ".باشد
نفس تزكيه و روح تطهير -4
و تعزيهگردان از تعزيهخواني دستاندركاران همه
تماشاچيان و خادمان تا گرفته تعزيه بانيان و تعزيهخوان
و مصيبت ذكر و شهيدان سالار سوك در شركت تعزيه ، مجالس
تلاشي را بيتش اهل آلام و او شهادت ماتم در اشك افشاندن
و گناه بار كردن سبك و جان چهره از معصيت گرد پالودن در
اخروي ثواب و معنوي اجر كردن ذخيره و نفس تزكيه
و تعزيهخواني مجالس در حضور با مردم.ميپنداشتند
و كربلا شهيدان و (ع)حسين امام سوگ در گريستن و موييدن
را خود پيوند امام ، بيت اهل بردن اسيري به غم در ناليدن
ثواب از و ميكردند استوار نياكانشان و پدران مذهب با
معنوي توشهاي (ع)حسين امام عزاي در گريه و مصيبت ذكر
.ميآوردند فراهم خود آخرت سفر براي
و شركت و تعزيهخواني و تعزيه مجلس كردن برپا (4)خوتسكو
اين در" شخص كه ميداند "خشتهايي" را عزا مجالس در حضور
".بسازد را خويش كاخ آنها با آخرت در تا ميپزد دنيا
.(ص 112 ،"ايراني تياتر")
و تعزيهخواني از مردم برداشت چگونگي به (5)چلكووسكي
عزاداريهاي با آن دانستن برابر و همسنگ و انگاشتن قدسي
مرگ شيعيان آغاز ، در چون:مينويسد و ميكند اشاره ديگر
اين از ميانگاشتند ، رهاييبخش و مقدس عملي را (ع)حسين
به ميتواند نيز محرم مراسم برگزاري كه داشتند باور رو
در مشاركت كه شدند معتقد بعدها.كند كمك آنان رستگاري
هم و تعزيهخوانان هم نيز ، تعزيهخواني نمايشهاي
قيامت روز در (ع)حسين امام شفاعت از را تماشاچيان
.كرد خواهد بهرهمند
مرادخواهي و جويي توسل باب گشودن -5
و انبياء ايزدگونه گفتار و رفتار تمثيلي تكرار و تقليد
شهادت غمانگيز شكل نمودن باز و تعزيهخواني در اوليا
نمايش اين به كربلا ، در او وفادار ياران و (ع)حسين امام
و همپا را آن و بخشيده قدسيانه پايگاهي و ارزش آييني
.است داده قرار ديگر عبادي -مذهبي مناسك همسنگ
مردم روي به را مرادخواهي و جويي توسل باب تعزيهخواني
.ميكرد ايفا نذورات آيين در موءثري و مهم نقش و ميگشود
;آن برپايي در كردن مالي كمك يا شدن تعزيهخواني باني
;كردن قهوهچيگري ;كردن سقايي ;تعزيهخواني در نقش ايفاي
اسباب دادن ;تعزيه مجالس در كردن افشاني گلاب ;دادن چاي
و جارو و حسينيهها و تكيهها تزيين و بستن ;تعزيه مجلس
جمله از تعزيهخواني براي مكانها اين صحن كردن تميز
"تبركا و "تيمنا مردم را آنها كه بودند كارهايي و خدمتها
و نذرهايشان اداي نيت به يا و اخروي پاداش و اجر براي
.ميدادند انجام حاجاتشان شدن برآورده
و رايگان خدمت عرضه و خود كار نيروي اهداي با مردم
زمينهاي تعزيهخواني مجالس در نذريانه و اعانه پرداخت
.ميكردند فراهم ديني مقدس نيروهاي به توسل براي آرماني
مادي جهان از بيرون قدسي نيروهاي با طريق اين از
آمدن فائق در آنها از و ميكردند برقرار روحاني رابطهاي
شفاي و حاجات شدن برآورده و ناكاميها و تنگيها بر
.ميجستند استعانت بيماريها
شهادت بينش استعلاي و تقويت -6
و بخشيد اعتبار مرگ پديده به خود مردانه شهادت با حسين
با تعزيه.زدود مرگ چهره از را ناخجستگي و سياهي رنگ
والاي پايگاه نماياندن باز و (ع)حسين امام شهادت روايت
استعلا شهادت پديده درباره را شيعيان بينش شهادت ، اين
آنان در را افتخار با مرگ و شهادتطلبي روحيه و ميبخشيد
.ميداشت نگاه پايدار و زنده
حقيقتجويي ، جهان ، اين از وارهيدگي شهادت ، فرهنگ در
جهان ، اين به وابستگي و ارزش ، دادجويي و ايثارگري دليري ،
بيعدالتي و ستمگري خشونت ، جاهطلبي ، جبن ، حقكشي ،
اين مجموعه القاي در تعزيه.ميروند شمار به ضدارزش
سازگار خصايل و رفتار آموزش و مردم به ضدارزشها و ارزشها
مستعلي فرهنگي هويت يك تعيين و شهادت والاي ارزشهاي با
.داشت موءثر سخت نقشي جامعه مردم جمعي اخلاق و رفتار در
آلام تسكين -7
ايران شيعه جامعه ذهنيت در (ع)حسين امام آلام و مصايب
آلام و رنجها به كه است آلامي و مصايب ازلي و كهن نمونه
تكرار و تقليد و كربلا واقعه نمايشميبخشد معنا شيعيان
هر صفر و محرم در اوصيا و اوليا و انبيا مصايب و شهادت
با مردم.ميگذاشت شيعيان احساس بر آرامشبخش اثري سال
احساس كربلا در شهيدانشان و امام رنجهاي و درد مشاهده
رنجهاي و درد و ميكردند دور خود از را نااميدي و ياس
و رنجها همه و مييافتند تحملپذير و خرد را خود زندگي
سوي به راهي و بردني ياد از و بهنجار امري را غمها
تعزيهخوانيها ، در مصايب نمايش.ميانگاشتند رستگاري
درون در را والا و كامل انسان يك بزرگي و غرور احساس
تخم و ميكرد تقويت سنتي ديندار جامعه مردم دلهاي
را شهادت و انقلاب و حقجويي و خودگذشتگي از و ايثارگري
.ميافشاند وجودشان كنه در
وحدت و همبستگي تحكيم -8
در مذهب و دين شهيدان مصايب و قهرمانان شهادت نمايش
رشتهاي با را معتقد و موءمن انسان سويي از تعزيهخواني
از و ميداد پيوند او از بيرون قدسي نيروي يك به نهاني
موءمنان ، رفتار و عقيده در وحدت آوردن پديد با ديگر سوي
به اين بنابر.ميكرد يگانه و نزديك يكديگر به را آنان
احساس تحكيم و تقويت تعزيه مهم و اصلي هدف ويرث ، نظر
ميان يعني موءمنان ، ميان (6)وحدت احساس يا جمعيت
تكيه سكوي پيرامون مردم و تكيه سكوي روي تعزيهخوانان
عرفاني اتحاد يك صورت به تعزيه در هدف اين.است بوده
.ميشود تعزيه شعيرهاي و اصلي ركن و درميآيد
بر كربلا واقعه به مربوط تعزيههاي اصلي ركن چون همچنين
قهرمانان دليرانه شهادت و خير و شر نيروهاي ميان نبرد
باز رو ، اين از است ، شده نهاده مذهب تاريخ نهاد پاك
و ستيزندگي نيروي تعزيهخوانيها ، در شهادت واقعه نمودن
را مذهب و عقيده راه در شهادت و مرگ از استقبال و دليري
كاركرد و هدف "اصولا.ميبخشيد تحكيم ديني سنتي جامعه در
ستيزندگي روحيه تقويت نيز مذهبي مناسك و دين مهم اجتماعي
در مشاركت.است شهادت و جهاد براي موءمنان كردن آماده و
تقويت را انسان ايمان نيروي مذهبي آيينهاي و مناسك
و سرسختي با كه اين تا ميدهد قلب قوت او به و ميكند
.كند تحمل را زندگي مصايب خود به اعتماد
سنتي موسيقي استمرار و حفظ -9
تعزيهخواني ركنهاي اصليترين از گفتاري يا آوازي موسيقي
در كه نقشي بنابر تعزيهخوانان از يك هر.ميرفت شمار به
در و آواز با را خود گفتار و اشعار ميگرفتند ، تعزيه
.ميخواندند نقش آن خورند مايههاي و نغمهها
تعزيهگردانان خصوص به ناصري ، دوره تعزيهگردانان ،
شهر هر در معينالبكا ، ميرزاباقر و تقي ميرزا چون معروفي
خود نزد را او مييافتند صدا خوش خوانندهاي كه دياري و
دولت تكيه و تكيهها در تعزيهخواني براي و ميآوردند
و رديفها مقامها ، نغمهها ، راه ، اين از.ميدادند آموزش
از مذهبي حرمت سبب به كه ايران قديم موسيقي گوشههاي
نابودي و رفتن ياد از بيم و بود مانده دور زندگي عرصه
زندگي به و يافت امنيت تعزيهخواني پناه در ميرفت ، آنها
.داد ادامه
همت به رفته رفته تعزيهخواني در آوازي موسيقي
مهارت و ورزيدگي آواز و موسيقي در كه تعزيهخواناني
تنوع و وسعت لحاظ از ناصري دوره در و يافت تحول داشتند ،
نظر بنابر.رسيد شكوفايي اوج به گوشهها و نغمهها در
حفظ تعزيهخواني در آواز راه از موسيقي خالقي ، روحالله
درآمدند تعزيه مكتب از خوانندگاني" و يافت استمرار و شد
سرگذشت) "رسيدند هنرمندي مقام به آوازخواني فن در كه
نابودي از را ايران ملي موسيقي و (ايران ، 1/348 موسيقي
.رهانيدند
عنوان با است مقدمهاي از برگرفته مقاله اين مطالب *
كه" آييني نمايش در مصايب قدسي حديث:تعزيهخواني"
عنايتالله تاليف ايران ، در تعزيهخواني كتاب بر نويسنده
پژوهشهاي مجموعه در زودي به كتاب ايناست نوشته شهيدي
.شد خواهد منتشر و چاپ فرهنگي پژوهشهاي دفتر مردمشناسي
:پانوشتها
1- Gustave Le Bon
2- Joseph Arthur Comte de
Gobinea
3- Carl Gustav Jung
4- Aleksander B. Chodjko
5- Peter J.Chelkowski
عبارت برابر در را "وحدت احساس" يا "جمعيت احساس" -6
واژه چون ;بردهام كار بهThe Feeling of Communitas
جمعيت ، معني به و Community كلمه لاتين صورت Communitas
.است وحدت و اشتراك
:كتابنامه
تهران اجتماعي تاريخ از اسنادي:تهران دارالخلافه آمار
كوشش به -(قمري هجري و 1317 1269 ، 1286) قاجار دوره در
تاريخ نشر:تهران اتحاديه ، منصوره و سعدونديان سيروس
.ايران ، 1368
نگاه:فتحعليشاه دوره در تعزيهخواني" علي ، بلوكباشي ،
به.ايران در تئاتر و تعزيه "تعزيهداري به موريه جيمز
.مركز ، 1374 نشر:تهران ص 2244 ، تقيان ، لاله كوشش
:تهران.فارس عشاير در عادت و عرف بهمن ، محمد بيگي ، بهمن
.آذر ، 1324 بنگاه
دوم چاپ اول ، بخش.ايران موسيقي سرگذشت روحالله ، خالقي ،
.صفيعليشاه ، 1362 انتشارات:تهران
ترجمه.تئاتر فصلنامه ،"ايران تئاتر" الكساندر ، خوتسكو ،
نمايش ، انتشارات:تهران ص 103120 ، ش 9 ، 10 ، ستاري ، جلال
.1369
شرقي ، نه ،"نمايش صحنه در زيبايي" عبدالحسين ، كوب ، زرين
اميركبير ، :تهران ص 349383 ، دوم ، چاپانساني غربي ، نه
.1356
پيرامون تازه پژوهشي:سال پنجاه از پس جعفر ، شهيدي ،
اسلامي ، فرهنگ نشر دفتر:تهران هشتم ، چاپ.(ع)حسين قيام
.1364
مراسم بين مقايسه در ملاحظاتي" انريكو ، يوني ، كين فول
سدههاي در مسيح آلام و مصائب نمايش و ايراني تعزيه
.ايران پيشرو بومي هنر:تعزيه ،"مغربزمين در مسيحي ميانه
ص 177184 ، حاتمي ، داوود ترجمه چلكووسكي ، پيتر گردآورنده
.فرهنگي ، 1367 و علمي انتشارات:تهران
.تئاتر فصلنامه ،"ايران در تئاتر" ،(كنت) ژوزف گوبينو ،
:تهران ص 163203 ، و 12 ، ش 11 ستاري ، جلال ترجمه
.نمايش ، 1369 انتشارات
كيومرث ترجمه تودهها ، روانشناسي گوستاو ، لوبون ،
.روشنگران ، 1369 انتشارات:تهران خواجويها ،
مجدد ، ولادت مادر ، :مثالي صورت چهار گوستاو ، كارل يونگ ،
رضوي ، قدس آستان:تهران فرامرزي ، پروين ترجمه.مكار و روح
.1368
|