انقلابي؟ خشونت
و صدا و كرد منتشر ديروز پاسداران سپاه كه بيانيهاي در
زيادي توجه مورد مطالب خواند ، حماسي لحني با را آن سيما
از مبهم ، عبارت يك ميان اين در اما ;بود شده گنجانده
مدارا و لبخند وقت كه زماني":است جالبتر بخشها ساير
به... اسلامي غلظت و انقلابي خشونت قانون رسد ، سر به
".آمد درخواهد اجرا
بيانيه نويسنده قلم بر كه نيتي هر با "انقلابي خشونت"
پارسيزبان مخاطب آنچه و مفهومي لحاظ به باشد ، آمده سپاه
سپاه كه دارد را اين به نزديك معنايي درمييابد ، آن از
سر به "مدارا و لبخند وقت" كه برسد نتيجه به روزي اگر
اين اگرزد خواهد دست خشونتآميز اقدامي به است آمده
گفت ميتوان - نباشد اميدواريم كه - باشد درست برداشت
تصميمگير و كارشناس مقام در را خود بيانيه نويسنده
براي و نشانده قانون ضابط و قضايي حاكم امنيتي ، و سياسي
شماري لحظه ميدهد ، تشخيص ناصالح كه كساني كردن مجازات
.ميكند
بيانيه تنظيم در را او كه كساني و كمطاقت برادر اين
انقلاب پاسداران همه نماينده نيست معلوم و كردهاند ياري
قرار پرسشهايي برابر در را خود اقدام ، اين با باشند ،
.نيست آسان چندان آنها به پاسخگويي كه دادهاند
رهبري مقام كه شد منتشر آن از پس روز يك درست بيانيه -1
اولي غيرقانوني ، و قانوني خشونت بين شدن قائل تفكيك با
كرد ، مقابله آن با بايد كه جنايتي را دومي و خوب را
پرسيد ، سپاه بيانيه نويسنده از ميتوان حالكردند توصيف
مقنن و شارع اذن بدون نظامي ، نهاد يك توسط انقلابي خشونت
ميگيرد؟ قرار خشونت نوع كدام شمار در حاكم و
است انقلابي نهادي پاسداران ، سپاه اساسي ، قانون طبق -2
فرمانده - سياسي مقام تابع كشور ، مسلح قواي همه مانند كه
اذن بدون و دارد قرار - ايشان قانوني جانشينان و قوا كل
يا فرمانده روزي اگر حال.ندارد تصميمگيري حق مافوق ،
را "مدارا و لبخند وقت" پاسداران سپاه در فرماندهاني
به كه ميبينند ناگزير را خود آيا دهند ، تشخيص شده تمام
به را آنان "تكليف احساس" يا و كنند مراجعه سياسي مافوق
ترك كنند ، چنين اگر و ;ميكند وادار "انقلابي خشونت"
- فقيه ولي راي از عدول - قانوني و سياسي اعتقادي ، واجب
نكردهاند؟
حرمت و وجود با فقط نيز پاسداران سپاه كه اساسي قانون -3
در ضدامنيت و امنيت تشخيص براي دارد قانوني موجوديت آن ،
كرده پيشبيني "ملي امنيت عالي شوراي" نام به نهادي كشور
"مدارا و لبخند سرآمدن وقت" بيانيه كنندگان صادر آيا.است
اگر و نه؟ يا كرد خواهند استفسار قانوني نهاد اين از را
خشونت" به امنيت ايجاد براي هم باز آيا كنند چنين
قانوني اقدام مافوق دستور طبق يا ميزنند دست "انقلابي
ميكنند؟
و ارزشمند ، مردمي انقلابي ، شان همه با پاسداران سپاه -4
جايگاه ايران اداري نظام در لاجرم دارد ، كه اي فداكارانه
نهادي هر و سپاه سازمان دارد قانونمندي و رسمي شده تعريف
را موقعيتي اسلامي ايران مردمي نظام قانوني مدار در كه
معنوي و مادي حمايت از بهرهمندي با و است نموده احراز
دارد نظام سياسي حاكميت هرم با نسبت در كه تعريفي و مردم
منطق از تابعي را خود اقدامات همه كه است شايسته
در پاي آنچنان مافوق از تبعيت با و بداند قانونگرائي
اعتبار و مردمي حرمت و مشروعيت كه نمايد وظيفه ركاب
.نبيند آسيب اش قانوني
|