زيبايي اقيانوس غواصان..
يافت گشايش استانبول فيلم جشنواره
شود مي ساخته فيلم خيام عمر زندگي از
خوانندگان و سينما
ماندگار ياد
در ايراني جوان فيلمسازان آثار
جهاني جشنوارههاي
استراليا جشنواره در ايراني فيلم دو
هنري نمايشگاه 200 تابستان 79 و بهار در
ميشود پا بر تهران گالريهاي در
زيبايي اقيانوس غواصان..
خوانندگان نگاه از
كه اين اول دليل ، سه به دارم ، دوست هميشه را حاتميكيا
هم خود ميكندكه حمل و دارد يادگار به را استادي نام
.ميگويم را حاتمي علي شادروان دارد ، او چون منزلتي
كه هم نميكنم فكر و نداشت ومانندي مثل كه كارگرداني
و بود زيبايي از مملو آثارش و فيلمها.باشد داشته
اين توان -زيبايي كبير اقيانوس اين غواصان آن - بينندگان
كسي.كنند خارج او زيبايي دايره از را خود كه نداشتند را
و ميكرد تزيين ماندگار و زيبا شكلهاي به را مرگ كه بود
دوم.داشت غمباري مرگ خود ولي.ميگذاشت نمايش معرض به
ميكند كار زيبا دارم ، دوست است حاتمي چه هر "اصلا اينكه
گفتارش ، در و آثارش در كه اين سوم و ميدهد ارائه زيبا و
ندارد ، آشكار ظاهري كه اين با كه است چركين زخمي و درد
.ديد نخواهد مرحم هيچگاه انگار و دارد نمايان باطني اما
،(راين تا كرخه از) ديدم او از كه كاري اولين با
روبان) شدهاش اكران اثر آخرين تا شناخت اين و شناختمش
موج) آخرش كار كه بگويم ميتوانم حتي و داشت تداوم (قرمز
كارگرداناني معدود از كيا حاتمي.ميشناسم هم را (مرده
او دل و اوست با دل آثارش ودر دارد آئينه چون دلي كه است
صرف را آن كه دلي.ميگويد سخن ودشمنانش دوستداران دل با
مردهاند ، كه ارزشهاييميكند شده لگدكوب ارزشهاي احياي
و جهتها كه ارزشهاييدارند بيتحركي و زنده ظاهر اما
آن مقصر حال ، اين با ولي شد بدل ضدارزش به نامناسب سوهاي
.نيست كسي
به فقط اما.كيا حاتمي از بيشتر.دارم دوست هم را تبريزي
را اثرش اولين ميسازد زيبا بسيار و كمالگراست.دليل يك
(است من با ليلي).بود بلندش فيلم چهارمين ديدم ، من كه
بيش خصومتهاي آن كسي كمتر ديگر و پسنديدند را آن همه كه
را "شيدا" و "مادري مهر":كرد اعمال را متعصبانه حد از
نوعي است ، كمالگرايي نوعي همه در دارم دوست بسيار هم
.زيبايي
متمم آثارشان و يكديگرند مكمل وتبريزي حاتميكيا گويي
بلكه مخالف سوي در و خلاف جهات در اينكه نه متمم.يكديگر
.مكمل از كاملتر
از محافظت براي كه رزمندهاي "راين تا كرخه از" در
تا ميدهد او به را خود ماسك ياورش ، و دوست جانهمسنگرش ،
او هم و خود هم و كند جلوگيري او شدن آلوده از بلكه
آنجا را خود كه ميشوند دوري ديار عازم ميشوند ، آلوده
را درونياش نغمههاي او تنهايي در.كنند معالجه
لحظات واپسين در.را غم از آكنده نغمههاي.ميشنويم
همين با و نداشت خردسالش طفل كوچك دستان لمس جز آرزويي
.ميميرد و ميخوابد بستر در خردسال طفل همان چون آرزو
ميگريستم من و ميناليد.نميگريست ولي ميناليد فقط او
كه كساني وتمامي من ديدگان در بود اشكي قطره او ناله هر
.ديدند سينماها در را فيلم آن
قالبي در بود رزمنده همان باز حاجي "شيشهاي آژانس" در
و همدم ياورش ، و دوست.نميداد بروز كه خشن و ديكتاتوري
متوجه و ميبيند خيابانها در اتفاقي طور به را همرزمش
.دارد يادگار به دوران آن از را سخت جراحتي كه ميشود
اما ميتازد ، و ميزند بالا را آستينها او جان نجات براي
در را او ديگران بيتوجهيهاي و بيفكريها و اشتباهات
را دنيا خود ، عكسالعمل با و ميكند متوقف كار اين انجام
.ميكند خود متوجه
مهم كاراكترهاي همه.مينالد هم عباس.مينالد هم حاجي
حاجي ، حال به ميگريم من باز ولي.نميگريند اما مينالند
.مينالم... و فاطمه عباس ،
عاشق دو هم باز.معشوق يك و است عاشق دو "قرمز روبان" در
اسيرند عباس و حاجي و سعيد خلوتهاي همان در معشوق حتي و
؟!... هيچكدام ولي مينالند همه و
نحو به عوامل و بازيگران از آثارش مجموعه در حاتميكيا
ترسيم را واقعي فضايي كدام هر و كرده استفاده مطلوب
واقعي داستان كه ميشود گفته شيشهاي آژانس دركردهاند
، سلحشورها ما همهمردم همه و ميدانم من.هست اما نيست
!...و اصغر و فاطمه و عباسها و را حاجيها.ميشناسيم را
آثار اين شدن واقعيتر به كمك در كه بازيگرانند اين اما
تا كرخه از در دهكردي علي.نكردهاند دريغ تلاشي هيچ از
رضايي حبيب پرستويي ، پرويز شيشهاي آژانس در درخشيد راين
ماندنيترين حاجيان آزيتا و شدند درخشان كيانيان رضا و
.آورد يادگار به ما براي را اثرش
(قهرمان) آرمان.نيست اينگونه ديگر تبريزي او ، مكمل اما
ابتدا در گوييحاتميكياست (قهرمان)آرمان برخلاف تبريزي
.ميشود ومطلق ميكند طي را كمال مراحل كه بوده ناقص
جنگ و جبهه از كه كسي مشكيني ، صادق "است من با ليلي" در
جنگ صحنه به را او زمانه اقتضاي ميترسيد و داشت حراس
ميترسيد آنچه از و سرگذاشت پشت را زيادي مصائب و فرستاد
اين در.نبود فيلم اول مشكيني آن ديگر اما آمد سرش بر
همسر آشفته خواب.ميگرييم و ميخنديم او با هم ، مجموعه
او. است نگرانكننده ما براي است تكاندهنده او براي كه
ميناليد هميشه.او جان از ما و است بيمناك خود جان از
.است نهايت در چوننمينالد ديگر وي
اشك "واقعا دخترك گريه است گونه همين هم "مادري مهر"
پشيماني و سوزناك اشتياقش و دردناك پسر ناله است ، آور
چون هم اجتماعي خورده زخم مددكار آن.متاثركننده مادر ،
در سير اين.ميشود كامل سپس و است نيمه مشكيني ، صادق
."شيدا" آخرش اثر حتي ميشود ديده تبريزي فيلمهاي
با است ، داستان نيمه قهرمان هم باز كه فرهاد"شيدا" در
"نسبتا خانواده از كه او ميرود آن با و گرفته انس كلام
ولي ميشود فرستاده امني نقطه به خدمت براي است مرفهي
مجروح و ميكشاند نبرد صحنه به باز را او او ، كمالگرايي
به پرستاري او بهبودي براي.برميگرداند بيمارستان به
متوجه كه حالي ودر ميكند او وقف را روزش و شب شيدا نام
كه دردي.ميشود تكه تكه او عشق گرو در فرهاد قلب نيست
.ندارد درمان ديگر
هر باميرساند كمال به را فرهاد و است مطلق كمال شيدا
زخم و مجروح فرهاد به آرامش ميخواند او كه قرآن از آيه
هنگام.ميبخشد بهبود "ظاهرا را او و بازميگردد خورده
براي فرهاد و نيست ديگر شيدا فرهاد چشمان كردن باز
تحميلي ازدواج يك به مجبور اما ميكند تلاش او جستجوي
بستر به اورا مانده باقي وجراحت شيدا عشق و ياد و ميشود
لحني و آشنا كلام همان با شيدا باز و ميكشاند مرگ
كه است عشق قصه بار اين.ميشود او منجي (شايد) دلنشين
عاشقانه قصههاي همه خلاف بر كه مانده يادگار به جنگ از
به را فيلم كه است لطافت همين و است لطيف بسيار امروزي
قرار سال 78 فيلمهاي موفقترين وجزو ميرساند اوج
هم شيدا ميكشد ، درد فرهاد كه زمان هر و كجا هر.ميگيرد
هم شيدا مينالد ، كه زمان هر هم ، ما و دردميكشد او با
.ميناليم هم ما مينالد
معادل و است مرگ بستر در شيداي همان مرگ درحال فرهاد
است (بينندگان) همراهان ناباورانه نگراني و التهاب
درپايان كه است اشكي قطره مضمون اين براي صحنه بهترين
و دردناك بيان نحوه آن با شيدا خواندن قرآن هنگام فيلم
يك تنها اين.ميريزد فرو او ديدگان از تكاندهنده بسيار
و ميبينيم ما كه است قطرهاي تنها بلكه نيست اشك قطره
انسانها قلب و ميگذارد اثر و است گريستن دريا يك معادل
احساس هم تبريزيميكند سكون لحظهاي چند به مجبور را
كه كاري ميكند منتقل را آن هم و ميدهد نمود را
همان به اين و ميكند منتقل فقط او.نميكند حاتميكيا
.يكديگرند مكمل ميگويم كه است جهت
شكوفا و شد شناخته همگان بر پرستويي "است من با ليلي" در
در و كرد نمايانگر خود از ديدني كار هم عزيزي دكتر.شد
خوداستفاده توان از باز هم معتمدآريا فاطمه "مادري مهر"
بازيگر دو "شيدا" در ولينمود جاودانه را اثر و كرد
مانند) چندان آن از قبل كه سينما دار آينده و جوان
زيبا چنان آن نبودند پرآوازه (..و معتمدآريا پرستويي ،
.پيمودند روزه يك را صدساله ره گفت ميشود كه درخشيدند
تلويزيوني و سينمايي مجموعه چند در كه پيروزفر پارسا
بيشتري قابليتهاي "شيدا" در بود داده بروز خودرا توانايي
تنوعهاي با آشناست هميشه كه شريفينياداد نشان خود از
در فقط كه ليلاحاتمي اما.كاره هيچ و كاره همه خود ، خاص
بار اين درخشيد يكتا هم درآن و داشت حضور مهرجويي "ليلا"
بازي با.تابيد جا همه به نورش كه درخششي اما درخشيد هم
موفقيت به و شد دلنشين "شيدا" كه بود او زيباي و موفق
نقش اين عهده از بود او جز كسي اگر "مسلما و رسيد
هم و حاتميهاست جنس از هم كه داد نشان و برنميآمد
.حاتمي همخون
صديق رضا
يافت گشايش استانبول فيلم جشنواره
طي استانبول فيلم بينالمللي جشنواره هجدهمين :هنري گروه
.يافت گشايش اينشهر در مراسمي
جمله از جهان كشور از 40 فيلم جشنواره 180 اين در
.دارند ايرانشركت اسلامي جمهوري
"مهرجوئي داريوش" كارگرداني به "بانو" فيلمهاي است قرار
مسابقه بخش در "ميلاني تهمينه" بهكارگرداني زن دو و
.كنند شركت جشنواره اين
و كارگردانان آنان بين در كه خارجي ميهمان از 80 بيش
اين در ميخورد چشم به نيز جهان مشهورسينمايي بازيگران
اين در شركتكننده فيلمهاي نمايش.دارند شركت جشنواره
ادامه استانبول درسينماهاي ماه ارديبهشت تا 11 جشنواره
.داشت خواهد
"لالهطلايي مجسمه" فيلم برترين به جشنواره اين درپايان
.شد خواهد داده تقدير لوح فيلمديگر چندين به و
شود مي ساخته فيلم خيام عمر زندگي از
عمر حكيم زندگي تلويزيوني فيلم مصر ، تلويزيوني شركت يك
.ميكند تهيه را ايراني فيلسوف و انديشمند و شاعر خيام
نقش ايفاي در كه مصر سينماي سرشناس بازيگر نورالشريف
خيام عمر حكيم نقش دارد ، مهارت تاريخي و مذهبي شخصيتهاي
عمر زندگينامه فيلمنامه.ميكند بازي فيلم اين در را
و نوشته مصري معاصر شاعر امين عبدالسلام را خيام
.است توفيق احمد عهده به آن كارگرداني
خوانندگان و سينما
عاشقانه تلخ رمان يك ;انتظار دختران
بر را برخي عللي چه چيست؟ فيلم ساختن از هدف راستي به...
متاسفانه بزنند؟ فيلمي ساختن به دست تا ميدارد آن
انديشه هيچ كه است فيلمسازاني پرورش حال در ما سينماي
.ندارند فيلم يك ساخت و هزينه صرف براي قبولي قابل
رضايي رحمان ساخته "انتظار دختران" فيلمها ، دسته آن از
توانايياش تنها كه سرگرمكننده و عاشقانه فيلمي.است
.است فيلم لحظه آخرين تا خود بهدنبال مخاطب كشاندن
.دانست تبريزي "شيداي" دنباله ميتوان را انتظار دختران
شراره جاي به اگر و حاتمي ليلا كريمي ، نيكي جاي به اگر
دوم اپيزود به فيلم ميكرد ، بازي اميرسليماني كمند رخام ،
كردن سرگرم فيلم هدف تنها انگار.ميگشت تبديل شيدا
فقير كليشه از بااستفاده كرده سعي نويسنده.است تماشاگر
حساس فيلمنامهاي...و زودگذر عشق و پاك عشق ;غني و
فيلم سراپاي از.است كرده عمل ناشيانه خيلي اما بنويسد
به را فيلم و ميكند فوران فيلمفارسي شاخص نمايههاي
فيلم در البتهميكشاند مخاطب توسط شدن فراموش ورطه
زندگي در دلار قيمت تاثير و دانشجويان وضعيت به هم گريزي
فيلم ، سطحي پررنگ لايههاي زير در اما ;شده زده ساده مردم
.شدهاند گم رنگ ، كم لايههاي اين
ما ، كشور فيلمسازان برخي بارز ويژگيهاي از يكي متاسفانه
فرهنگي و اجتماعي سوءالات به پاسخ مقام در فقط كه است اين
!ميدهند شكن دندان گاه پاسخهاي سوءالات اين به و برآمده
به پاسخ و مكررات تكرار جاي به كه فيلمسازي آن كجاست اما
برعهده را آن پاسخ يافتن و بپردازد سوءال طرح به سوءالات
بگذارد؟ تماشاگر
است تلخ و عاشقانه ساده رمان يك واقع به انتظار دختران
از هزينه پولساز ، بازيگران از استفاده با كرده سعي كه
كه است فيلمهايي دسته آن از و بازگرداند را خود رفته دست
مخاطب كه پاسخهايي آن نه و برميآيند پاسخ مقام در فقط
سوءالاتش پاسخ بارها و بارها "قبلا مخاطب و كند راضي را
برابر در !نميآورد خوشبختي پول:مانند.است گرفته را
...و !باش صبور مشكلات
آمدن وجود به از هدف ميانديشيدند ، خود با برخي كاش اي
انتظاري چه مخاطب چيست؟ سينما فرهنگي رسالت چيست؟ سينما
دارد؟ سينما رسانه از
به را سوءالات اين پرسيدن زحمت هرگز بعضي كه حيف اما...و
...نميدهند خود
قم -بهروز اديب هادي محمد
ماندگار ياد
كه يافت ميتوان را كساني همواره فرهنگ ، و هنر عرصه در
و خدمت پاي به را زندگاني روزگار از متمادي سالهاي
مرارتها و رنج فرازها ، و نشيب در و گذاشته تعهدشان
دست فعاليت از هيچگاه گرفتاريها ، و بهسختيها
همسنگ جايگاهي به هيچگاه دلايلي ، به ولي برنداشتهاند ،
.ماندهاند حاشيه در همواره و نيافته دست تلاشهايشان
يكي ميتوان را ايران سينماي قديمي بازيگر "هاشمي احمد"
هنرمندي ميآورد حساب به رفت ذكرشان كه افرادي مصاديق از
در و كرد سپري عرصه اين در را عمرش از دهه سه از بيش كه
.رفت ميانمان از آرامي به ماه 1372 ارديبهشت ايام از يكي
كارهاي با چهل دهه اوايل از بود متولد 1318 كه "هاشمي"
دهه اوايل از و كرد شروع را خود هنري فعاليت تئاتري
مسعود" ساخته "بلوچ" جمله از فيلم چند در بازي با پنجاه
دو از بيش حاصل.آورد روي سينما در بازيگري به "كيميايي
كه است فيلم چند و بيست در بازي سينما ، در او فعاليت دهه
،"كيميايي مسعود" نظير كارگرداناني با همكاري ميان دراين
بزرگمهر" و "اعلامي محمدرضا" ،"جوزاني جعفري مسعود"
را "قرق" فيلم سال 1370 در و باشد مي اشاره قابل "رفيعا
خود نوع در كه ساخت كارگرداني سمت در كار اولين عنوان به
و كارگرداني درزمينههاي توجه و تعمق قابل فيلمي
مورد بود شايستهاش كه آنچنان البته كه بود فيلمبرداري
كارنامه در.ماند حاشيه در ارزشهايش و نگرفت قرار توجه
جعفري مسعود" ساخته "سنگي شير" فيلم سه او بازيگري
"قرق" و "جوزاني جعفري" اثر "تندباد مسير در" ،"جوزاني
شيرسنگي فيلم در.برخوردارند بيشتري اهميت از خودش ساخته
را بختياري ايل ريشسفيدان از يكي عموخداداد نقش هاشمي
قباد "تندباد مسير در" در و ميكند بازي خاصي ظرافت با
و بعدي تك منفي نقش يك از او حسي و دقيق بازي با ياغي
"قرق" فيلم در.ميگردد بدل لمس قابل شخصيت يك به و سخت
به مشروطيت دوران در را نظامي يك ماژوردادخان نقش هاشمي
شخصيت مختلف وجوه او زيباي بازي مدد به كه ميكشد تصوير
در سال 72 در هاشمي احمد.ميشود نمايانده نظامي اين
كارگردان كه بود "بهشت دروازه" خود دوم فيلم ساخت تدارك
دروازه وارد هاشمي و برگزيد ابدي نقش براي را او عالم
.گرديد بهشت
شخصيت ولي ميگذرد هنرمند اين درگذشت از سال كه 7 چند هر
اوراق در او ، تاثيرگذار و نافذ نگاههاي و متين و موقر
.ماندگارند ديار ، اين هنري خاطرات قطور
بخت جوان اميد
در ايراني جوان فيلمسازان آثار
جهاني جشنوارههاي
خردادماه و ارديبهشت درطول ايراني جوان فيلمسازان آثار
آلمان ، كشورهاي كوتاه فيلم جشنوارههايبينالمللي در
.درميآيد بهنمايش وايتاليا آمريكا فرانسه ،
فيلم ايران جوانان سينماي انجمن عمومي روابط بهگزارش
دانشجويي فيلمهاي جشنواره ونهمين بيست در "فرصت" كوتاه
.ميشود داده نمايش "ززوشته"
آلمان كشور در ماه ارديبهشت تا 13 از 7 جشنواره اين
.ميشود برگزار
در ميرباقري بيژن ساخته "سايه و مرد" كوتاه فيلم همچنين
پنج مدت به ماه خرداد از 15 كه انسي جشنواره مسابقه بخش
.درميآيد نمايش به برگزارميشود ، فرانسه كشور در روز
وحيد ساخته "زمين با تنها" كوتاه فيلم براين علاوه
آمريكا كشور در آسپن جشنواره هماكنوندر كه موسائيان
سياتل در جشنوارهاينترنت مسابقه بخش براي دارد حضور
.است شده آمريكاپذيرفته
"آفتاب ديار كندوان" كوتاه فيلم بههمراه فيلم اين
جشنواره هشتمين و چهل بخشمسابقه در ارديبهشتماه
خواهند ايتالياشركت كشور در ترنتو طبيعت و كوه فيلمهاي
.كرد
جشنوارههاي باسابقهترين از يكي كه جشنواره اين
تا 17 از 9 است طبيعت و فيلمهايكوه درباره بينالمللي
.ميشود برگزار ماه ارديبهشت
استراليا جشنواره در ايراني فيلم دو
"جايزه" و كريمي ماندانا ساخته "پگاه" فيلم دو :هنري گروه
سينماي انجمن توليدات از ميهندوست اسماعيل ساخته
جشنواره سومين مسابقه بخش در شركت براي ايران جوانان
كشور در ابورن نوجوانان و كودكان ويدئو فيلم بينالمللي
.است شده انتخاب استراليا
و كودكان به مربوط فيلمهاي بهترين جشنواره ، اين در
.ميپردازند رقابت به يكديگر با جهان نوجوانان
صورت به كريمي ماندانا فيلمسازي جدي تجربه اولين "پگاه"
.است انيميشن
هنري نمايشگاه 200 تابستان 79 و بهار در
ميشود پا بر تهران گالريهاي در
نگارخانه در 21 تجسمي هنرهاي نمايشگاه 200:هنري گروه
.ميشوند برگزار امسال تابستان و بهار در تهران
چاپ عكس ، مجسمه ، خط ، نقاشي ، رشتههاي در نمايشگاهها اين
گرافيك ، كلاژ ، كاريكاتور ، طراحي ، حجم ، و سفال دستي ،
قلمزني ، پارچه ، روي نقاشي سراميك ، مس ، نگارگري ،
مس خراشهنگار و برجسته كتيبههاي فرش ، طراحي مينياتور ،
.ميگيرند قرار عموم ديد معرض در
مركز نظارت با و شهر مختلف نقاط در تهران نگارخانههاي
.ميكنند فعاليت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تجسمي هنرهاي
نمايشگاه ارديبهشت تا 4 فروردين از 28 امين نگارخانه
تا 12 فروردين از 31 اثر نگارخانه و ميكند برگزار نقاشي
.ميگذارد نمايش به را عكاسي و نقاشي آثار ارديبهشت
سيحون ، مژده ، همايوني ، آزاد ، طراحان افرند ، نگارخانههاي
بهروز هفتثمر ، والي ، نقشجهان ، الهه ، دريابيگي ، سامي ،
ماه ارديبهشت اوايل در شيث و برگ ابراهيمنژاد ، شادان ،
از بنفشه گالري و ميكنند عرضه را طراحي و نقاشي آثار
تحقيقات" از جمعي نمايشگاه يك ارديبهشت ، هشتم تا سوم
.ميكند عرضه را "نقاشي روغني و لاكي هنر در بصري
ماه ارديبهشت چهاردهم تا نهم از خورشيد نگارخانه
نمايش به را كشور عكاسان از يكي عكسهاي از گزيدهاي
ماه ارديبهشت دهم تا يكم از درسا نگارخانه و ميگذارد
معرض در را جهاددانشگاهي عالي آموزش استادان نقاشي آثار
.ميدهد قرار علاقهمندان ديد
|