ايران قوانين در شكنجه ممنوعيت
:اشاره
قوانين در شكنجه با اطلاعات و اقرار اخذ ممنوعيت
فاقد اقراري و شهادت چنين و شده قيد صراحت به كشورمان
اين حال عين در ولي ;است گرديده تلقي اعتبار و ارزش
بوده وبحث مناقشه محل همواره آن حساسيت لحاظ به موضوع
در سرآن بر جدي بحث كه مهمي موارد از يكي شايد. است
تهران شهرداران پرونده در شيوه اين كارگيري به ، گرفت
اعمال متهمين به نسبت پرونده پيگير مراكز سوي از كه بود
.ميشد
حجاريان سعيد ترور پرونده پيگيري در نيز "اخيرا
و آزار و شكنجه مورد متهمين از يكي كه شد مدعي دادگستري
.است گرفته قرار اذيت
ضمن قضائيه ، قوه رئيس به نامهاي طي جمهوري رئيس
جانبه همه مبارزه شوم ، پديده اين با برخورد از استقبال
.داد قرار تاكيد مورد را شكنجه موضوع با
قوانين و بينالمللي معاهدات در شكنجه ممنوعيت حاضر مطلب
مورد را زشت عمل اين مرتكبين مجازات ميزان نيز و كشورمان
.ميگذرد نظرتان از كه داده قرار بازنگري
گرامي بسيار را آدم فرزندان ما "آدم بني كرمنا ولقد"
در انسان (آيه 70 اسراء ، سوره كريم ، قرآن ) داشتيم
تا است ، برخوردار بالايي كرامت و حيثيت از آفرينش بارگاه
كرمنا ولقد":زيباي و رسا بيان با مهربان خداي كه آنجا
اما.است فرموده منظور انسان براي ويژهاي كرامت "آدم بني
خويش مهربان و توانا خالق نزد پايه اين تا كه موجودي
كره اين سراسر در تاريخ ، طول در همواره است ، تكريم مورد
و خويش فرمانروايان سوي از گوناگون بهانههاي به خاكي ،
شكنجه كه بوده ، تجاوز و تعدي مورد آنها عمال و بيگانه
انسان هر كه ننگيني عمل است ، آن وحشتناك مظاهر از يكي
احساس آن به نسبت خود فطرت در آزادهاي و عاقل و سالم
.دارد نفرت
نامدار نويسنده و حقوقدان منتسكيو كه است رو اين از
قرن 18 در خود شاهكار اثر روحالقوانين كتاب در فرانسه
حكومتهاي در بگويم ميخواستم":كه ميخروشد ميلادي
مناسب متهمين شكنجه شايد است ترس بر چيز همه كه استبدادي
قديم يونان و روم در غلامان بگويم كردم فكر نيز و !باشد
طبيعت صداي ولي نميشدند ، بد اعمال مرتكب شكنجه ترس از
از مرا و ميزند فرياد من افكار عليه بر كه ميشنوم را
تاريخ ، صفحات متاسفانه ".ميدارد باز تصوراتي چنين ابراز
!سياهكاريهاست اين از مشحون نزديك ، و دور
چيست؟ شكنجه
ميتوان و است نشده شكنجه از تعريفي هيچ ما قوانين در
يك ماده در كه است تعريفي همان تعريف جامعترين گفت
خشن ، رفتارهاي و مجازاتها ديگر و شكنجه منع كنوانسيون
مجمع ميلادي دسامبر 1984 مصوب تحقيركننده يا غيرانساني
:زير شرح به است آمده عمل به متحد ملل عمومي
يا جسمي شديد رنجهاي يا درد آن براثر كه عمدي عمل هر"
:ميكند دنبال را زير هدفهاي و ميشود اعمال شخص به رواني
ثالث ، شخص از يا او از اقرار گرفتن يا اطلاعات كسب
انجام ثالث شخص يا او كه عملي علت به شخصي كردن تنبيه
يا او اجبار يا تهديد است ، آن انجام به مظنون يا داده
نوع هر مبناي بر ديگري علت هر به شخص تنبيه ثالث ، شخص
را رنجهايي يا درد چنين كه صورتي در البته تبعيض ،
رسمي ماموريت كه ديگري اشخاص يا دولتي صلاحيتدار مقامات
پنهان يا آشكار رضايت يا تحريك به يا كنند اعمال دارند
".شوند اعمال آنان
معاهدات و بشر حقوق جهاني اعلاميه در شكنجه ممنوعيت
بينالمللي
كيفري ، علمي مكاتب پيدايش با غرب در ميلادي ، قرن 18 در
بااين علمي مبارزه به نويسندگان و فيلسوفان و حقوقدانان
و مبارزات همين راستاي در و پرداختند زشت پديده
بشر حقوق جهاني اعلاميه تصويب با ملل جامعه پيگيريها ،
تا كه داد نشان بعدي معاهدات و ميلادي دسامبر 1948 در 10
.دارد تلاش شوم پديده اين طرد و مبارزه در حد چه
هيچ":ميدارد مقرر چنين بشر حقوق جهاني اعلاميه ماده 5
ظالمانه ، رفتاري يا مجازات تحت يا شود شكنجه نبايد كس
".گيرد قرار تهديدآميز يا ضدانساني
دستاويزي هر با را شكنجهاي نوع هر جهاني ماده اين
به شكنجه آن مصاديق از يكي "طبعا كه ميكند منع "صريحا
حد در كه اين ولو است ، اطلاعات و اقرار گرفتن منظور
.باشد تحقيرآميز يا انساني ضد ظالمانه ، رفتار
شكنجه عمل":ميلادي مصوب 1993 وين اعلاميه ماده 2 بند 55
بشر كرامت و حيثيت به تجاوزات فجيعترين از يكي را
".ميداند
بشر ، حقوق جهاني اعلاميه ماده 5 اجراي پيگيري در
خشن ، رفتارهاي و مجازاتها ديگر و شكنجه منع كنوانسيون
مجمع در ميلادي دسامبر 1984 در تحقيركننده يا غيرانساني
قوانين ايجاد آن در كه رسيد تصويب به متحد ملل عمومي
ادامه براي شكنجه ، ضد كميته نيز و بينالمللي جنايي
نيز و است ، شده پيشبيني شكنجه نفرتآور پديده با مبارزه
تصويب با ميلادي سال 1990 در عمومي مجمع مسير همين در
زندانيان با برخورد بنيادي اصول شماره 111/45 ، قطعنامه
كرده مقرر و تبيين را زندانيان با برخورد حداقل منظور به
.است
بشر حقوق مستمر كوشش به شكنجه با جهاني مبارزه اكنون
قطعنامهها و معاهدات تصويب طريق از چه متحد ملل سازمان
همچنان عضو كشورهاي زندان بازرسي و نظارت طريق از چه و
.دارد ادامه
ايران قوانين در شكنجه ممنوعيت
انور شرع موازين طبق اجباري اقرار گذشته ، از ايران در
تصويب بابود اعتبار و مشروعيت فاقد و ممنوع اسلام
اصلاحات و شمسي هجري سال 1285 در مشروطيت اساسي قانون
سال در (ماده 131)سابق عمومي مجازات قانون و آن بعدي
پديده اين با مبارزه براي قانوني حركتي شمسي ، هجري 1304
و شده خفه نطفه در خودكامگان حكومت اثر در كه آغاز زشت
و شده شكنجه قرباني سياسي "عموما زندانيان از كثيري عده
!رسيدند قتل به
كه مصدق محمد دكتر مرحوم ملي حكومت كوتاه زمان در اما
مردم حاكمشد ، مملكت و مطبوعات بر آزادي و آزاد فضاي
تا ميرفت و بودند چشيده را آزادي شيرين مزه تازه ايران
متاسفانه كه شود ، نورديده هم در كاريها سياه اين طومار
كودتاي با خارجي و داخلي پنهان و پيدا توطئه براثر
دولتي كه صدافسوس و ساقط ، مرداد انگليسي 28 -آمريكايي
!!بود مستعجل
كه سال 57 در ايران مردم اسلامي انقلاب پيروزي با ولي
مورد در ساواك وسطايي قرون شكنجههاي آن وقوع علل از يكي
وزيدن بوم و مرز اين در آزادي نسيم بود ، سياسي زندانيان
به كه ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون سال 58 در و گرفت
عنوان به و اسلامي اصول و ضوابط بر مبتني آن مقدمه صراحت
دين و قوم هر از ايران مردم اساسي حقوق بيانگر ملت ميثاق
ملت ، حقوق فصل از آن اصل 38 در كه تصويب ، است ، آييني و
اين شكنجه با اقرار طرد و نفي و شكنجه با مبارزه مقام در
:ميدارد مقرر گونه
ممنوع اطلاع كسب يا و اقرار گرفتن براي شكنجه گونه هر"
و نيست مجاز سوگند يا اقرار شهادت ، به شخص اجبار است ،
است ، اعتبار و ارزش فاقد سوگندي و اقرار و شهادت چنين
".ميشود مجازات قانون طبق اصل اين از متخلف
اطلاعات كسب يا اقرار اخذ براي شكنجه تنها نه اصل اين در
و ممنوع سوگند و اقرار و شهادت به اجبار بلكه شده ممنوع
.شد دانسته كيفر مستحق
اسلامي جمهوري اساسي قانون اصل 39 حتي آن از فراتر و
و بازداشتشدگان و دستگيرشدگان حيثيت و حرمت هتك":ايران
كه صورتي هر به را قانون حكم به تبعيدشدگان و زندانيان
".است دانسته كيفر سزاوار و ممنوع نيز باشد
كه) مصوب 75 اسلامي مجازات قانون ماده 578 رو اين از
تعزيرات قانون ماده 58 و مجازات قانون ماده 131 جايگزين
قانون اصل 38 اجراي ضمانت مقام در ،(است شده اسلامي
:بيان اين با اساسي ،
دولتي غيرقضايي يا قضايي مامورين و مستخدمين از يك هر"
و اذيت را او كند اقرار به مجبور را متهمي اينكه براي
مورد حسب ديه پرداخت يا قصاص بر علاوه نمايد ، بدني آزار
در كسي چنانچه ميگردد ، محكوم سال تا 3 ماه از 6 حبس به
حبس مجازات به دهنده دستور فقط باشد داده دستور خصوص اين
آزار و اذيت واسطه به متهم اگر و شد خواهد محكوم مذكور
را قتل آمر مجازات آمر و قاتل مجازات مباشر كند ، فوت
".داشت خواهد
و مستخدمين سوي از را اقرار اخذ براي شكنجه اعمال
كيفر سزاوار و ممنوع دولتي غيرقضايي و قضايي مامورين
.ميداند
ايران موضوعه قانون و اساسي قانون منظر از بنابراين
مجازات مستوجب و ممنوع اقرار و اطلاعات كسب براي شكنجه
.است
مجازات قانون ماده 578 در شكنجه مرتكبين مجازات ميزان
ايران اسلامي
اسلامي مجازات قانون ماده 578 در قانونگذار چند هر
منظور ولي است ، نبرده كار به را "شكنجه" عبارت "صريحا
به "توجها آن در مندرج "بدني آزار و اذيت" عبارت از مقنن
نيست شكنجه جز چيزي اساسي قانون اصل 38 در "شكنجه" عبارت
اصل 38 در "شكنجه هرگونه" عبارت به عنايت با "ايضا و
و اسلامي مجازات قانون ماده 325 مفاد به "توجها مزبور
مصوب...شكنجه منع كنوانسيون ماده 1 در شكنجه تعريف نيز
.است رواني و جسمي از اعم شكنجه ميلادي ، 1984
اخذ براي متهم شكنجه مورد در "صرفا ماده اين در البته
:است شده كيفر تعيين ذيل شرح به اقرار
:غيرفوت بدني صدمات به منجر شكنجه -اول
مورد ، حسب ديه پرداخت يا قصاص بر علاوه شكنجه مرتكب -1
.شد خواهد محكوم حبس سال تا 3 ماه به 6
:باشد مافوق دستور به شكنجه اعمال كه صورتي در -2
سال تا 3 ماه از 6 حبس مجازات به "صرفا شكنجه آمر (الف
.شد خواهد محكوم
پرداخت يا قصاص به ماده همين صدر طبق فقط شكنجه مباشر (ب
.شد خواهد محكوم مورد حسب ديه
:فوت به منجر شكنجه -دوم
قانون ماده 257 به ناظر ماده اين طبق شكنجه مرتكب -1
.شد خواهد محكوم قصاص يعني قاتل مجازات به اسلامي مجازات
:باشد مافوق دستور به شكنجه اعمال كه صورتي در -2
قانون ماده 211 به ناظر ماده 578 طبق شكنجه مباشر (الف
.ميشود قصاص اسلامي مجازات
قانون ماده 211 به ناظر ماده 578 همين طبق شكنجه آمر (ب
.شد خواهد محكوم ابد حبس به مرقوم
اصل 38 برخلاف اسلامي ، مجازات قانون ماده 578 چون البته
اقرار اخذ براي شكنجه ارتكاب مورد در فقط اساسي ، قانون
به نياز است كرده سكوت موارد ساير در و نموده كيفر تعيين
.دارد قانوني اصلاح
غيرسياسي و سياسي جرائم در شكنجه بودن توجيه غيرقابل
ولو هدفي هر با غيرسياسي و سياسي جرائم در شكنجه اعمال
به ملي ، مصالح و امنيت و حكومتي اصول حفظ بهانه به
و "جسما انسانهاي حتي چه نيست ، توجيهبردار هيچوجه
شكنجه تحت و ندارند مقاومت تاب شكنجه مقابل در قوي "روحا
!ميكنند اقرار ناكردهاي گناه هر به آن بيم از نيز و
كه است بيگناهاني قتل اغلب شكنجه اعمال تلخ بسيار ثمره
از حاصل اجباري و دروغين اقرار اثر بر يا و شكنجه زير در
وحيثيت كرامت كه اين از مهمتر و ميشوند نابود شكنجه
به تهديد يا شكنجه زير در بيگناهان از بسياري انساني
.ميگردد ونابود نيست شكنجه
افراد نيز و قدرت كارگزاران از برخي پندار در چند هر
و اطلاعات كسب براي راه نزديكترين و سهلترين كماطلاع ،
!است شكنجه اعمال (عادي و سياسي از اعم) متهم از اقرار
و ندارد اعتباري كمترين "قانونا و "شرعا اقراري چنين اما
و صنعت و علم پيشرفت همه اين با قرن 21 آستانه در "اساسا
و زشت پديده اين اعمال به نيازي هيچ تحقيقات شدن علمي
!نيست نفرتانگيز
همه كه است اميد جمهوري ، محترم رياست فرمايش تاييد در
بوم ، و مرز اين مردم انساني كرامت حفظ براي نظام اركان
تحققپديده عدم براي دائمي مراقبت با خود راسخ عزم با
و تحقيقاتي علمي پيشرفته تجهيزات از استفاده با زشت ،
و ورزيده جنايي پليس پرورش و جنايي پيشرفته لابراتوارهاي
و سياسي جرائم در پليسي علمي تحقيقاتي روشهاي اعمال
اسلامي موازين طبق كه را شكنجه وجود شائبه حتي غيرسياسي ،
از هميشه براي است ممنوع شدت به اساسي قانون صريح نص و
انشاءالله.بردارند ميان
دادگستري وكيل و بازنشسته قاضي حسيني سيدعلي
|