كوي به مهاجمان محاكمه جلسه نهمين در
نيروي ورود هنگام :نظري شد مطرح دانشگاه
حضورداشتم دانشگاه كوي به انتظامي
شاهرود در قبور تابلوهاي سارقين دستگيري
و كشف كرمان استان در مخدر مواد تن سه
شد ضبط
:توضيح
عروسي جشن شب در قتل
در نظافت داروي با قتل به متهم خودكشي
زندان
تهران پاچنار محله در آوار ريزش
كوي به مهاجمان محاكمه جلسه نهمين در
نيروي ورود هنگام :نظري شد مطرح دانشگاه
حضورداشتم دانشگاه كوي به انتظامي
را افراد كه بود اين (كشور وزير) لاري آقاي دستور :نظري
نشود كوي وارد انتظامي نيروي از كسي و متفرق خيابان در
از تعدادي به است گفته دانشجويان وكيل رهامي :نظري وكيل
حاليكه در شد زده بيهوشي آمپول شده بازداشت دانشجويان
گراني اين با بيهوشي آمپول از استفاده براي دليلي هيچ
ندارد وجود
به مهاجمان اتهامات به رسيدگي جلسه نهمين :حوادث گروه
دادگاه هفتم شعبه در شنبه روز صبح ساعت 9 دانشگاه كوي
.كرد بهكار آغاز طباطبايي قاضي رياست به تهران نظامي
شده برگزار ارديبهشت دوشنبه 5 روز دادگاه اين قبلي جلسه
اين اول رديف متهم سردارنظري ، دادگاه ، جلسهقبلي در.بود
را دانشگاه كوي به ورود دستور وي كه كرد پروندهاعلام
تحت را سربازان (ناجا) انتظامي نيروي بازرسي و ندادهاست
سياسي بازي يك اين و بدهند شهادت عليهوي تا گذاشته فشار
كوي مهاجمان دادگاه جلسه نهمين ابتداي در.است بوده
اين اول رديف متهم نظري سردار از طباطبايي قاضي دانشگاه ،
لغو بر خودمبني اتهام دومين مورد در كه خواست پرونده
.دهد توضيح دانشگاه كوي حادثه در كشور وزير دستور
شب آن در كوي به ورود كشور جاري قوانين براساس:گفت نظري
.است نبوده خاص ، غيرقانوني شرايط آن با و
به قانوني مواد اين از دفاع اينكه بر مجدد تاكيد با متهم
نميدهد ، نشان را وي تمايل و نيست كوي به دستورورود معني
مستندات ، براساس را ورود دفاعم ، موضوعيت در من:گفت
.نميدانم غيرقانوني
انصاري سردار كه زماني تا:پرسيد متهم از طباطبايي قاضي
بودند نيامده صحنه به كشور ، وزير تا سلسلهمراتب يا و
وزير پيام كه زماني از بوداما مطرح شما شخص آمريت بحث
بهشمارسيد ، سياسي مسوولان و انصاري سردار توسط كشور
كنار با شما آيا:گفت همچنين طباطبايي بود؟ چگونه وضعيت
بشماريد؟ مجاز را ورود قانونيميخواهيد مواد گذاشتن هم
صراحت طبق دهم نشان كه ميگويم را اينها من:گفت نظري
ورود دستور من اما است داشته دخالت پليساجازه قانون ،
به اشاره با خود دفاعيات ادامه در نظري سردار.ندادهام
انگيزه با دانشگاه كوي به روزجمعه صبح ورود اينكه
:افزود بود ، گرفتهشده گروگان سربازان از تن سه رهاسازي
.نكردهام صادر گروگانها آزادسازي براي را دستوري هيچ من
با و داشتهاند دوربين گروگانگير افراد:كرد خاطرنشان وي
فيلم كه شود مشخص بايد و ميگرفتند سياسيتصوير اهداف
.كجاست آنان
آرامش به نظري آقاي دعوت ضمن دادگاه قاضي لحظه ، دراين
بوديد؟ داده اطلاع استانداري به را شماوضعيت آيا:گفت
وزير دستور لغو دارم ، كه اسنادي با بله ، :داد پاسخ نظري
چه و كجا وقت ، چه كشور وزير كه شود بايدمشخص و نكردم را
دادهاست؟ دستوري
كتبي يا و شفاهي دستور هيچ كشور وزير:كرد تصريح وي
.است نداده
نبايد دستور:گفت نظامي دستور يك ويژگيهاي ذكر با وي
.شود جزيي امور در زيردست ابتكارفرمانده مانع
مشروط و منفي جملات از نبايد دستور در:افزود نظري
.كرد استفاده
دستور از نظري سردار كه گفتهاست انصاري آقاي:گفت نظري
وي براي دستور اجراي زمينه بلكه نكردهاست كشورتمرد وزير
.است نشده فراهم
كشور وزارت و استانداري با بوديد مكلف شما:گفت قاضي
.بود غيرعادي وضع يك در شرايط اينكه شويد ، بخصوص هماهنگ
تصميم كشور وزير آيا بحراني ، وضعيت يك در:افزود وي
موقعيت يك فرمانده يا و ناجا يافرمانده ميگيرد
جغرافيايي؟
ارتباطها قوانين و است روشن خيلي مسئله:داد پاسخ نظري
.است مشخصكرده را
آقاي دستور لغو اتهام من براي بايد:كرد تاكيد وي
دستور لغو اينكه ضمن كشور ، وزير نهدستور باشد انصاري
.نكردهام را كشور وزير
براساس كه بودند گفته شما به سياسي مقامات:گفت قاضي
.نشويد كوي وارد وزيركشور دستور
وزير بهعهده تصميمگيري بحراني شرايط در:افزود وي
.است بوده كشور وزير پيامآور نيز آقايانصاري و است كشور
اطاعت را كشور وزير فرمان ما:گفت پاسخ در نظري
.نمودهايم اجرا را عيندستور و كردهايم
از بايد كشور وزير باشد ، هم شكايتي اگر:كرد تاكيد وي
.است داده دستور وي به كه شكايتكند كسي
وزير ، دستور:گفت بزرگ تهران انتظامي ناحيه سابق سرپرست
به و بودند خيابان در دانشجويان كه ابلاغميشود زماني
نبودند ، من امر تحت كه نيرويانتظامي يگانهاي از برخي
چنين در اجرايدستور زمينه كه ميشود مشخص و كردند حمله
.نيست فراهم وضعيتي
افراد كه بود اين لاري آقاي دستور:گفت ادامه در نظري
كوي وارد انتظامي نيروي از كسي و خيابانمتفرق در را
.نشود
و نكردهام صادر را كوي به ورود دستور بنده:افزود وي
را آن نتيجه كه ميشوم محاكمه وظيفه بهخاطرانجام امروز
.ميپذيرم نيز
بامداد دقيقه ساعت 30/4 كوي به ورود:اظهارداشت نظري
و شد ابلاغ صبح دقيقه ساعت 30/6 كهدستور حالي در بود
.وجودنداشت دستور اجراي براي كافي زمان
بام پشت بالاي از نقابدار عدهاي اينكه به اشاره با وي
اجراي امكان وضعيت اين در:گفت پرتابميكردند ، سنگ
.نداشت وجود خيابان درخصوصپاكسازي كشور وزير دستور
كنيم پاكسازي را خيابان نميتوانستيم اگر:كرد تاكيد وي
.ميشديم محاكمه هم باز نظارهگرميشديم ، و
مساله الان و جداست پاكسازي بحث:گفت قاضي لحظه ، دراين
.است كوي ورودبه اصلي ،
در انتظامي نيروهاي آيا:كرد سئوال نظري سردار از قاضي
شدند؟ وارد كوي به حضورشما و منظر
كوي ، به انتظامي نيروي ورود هنگام در:داد پاسخ نظري
با كه فاصلهاي و هوا تاريكي دليل به داشتماما حضور
.است نبوده من منظر بهكويدر آنان ورود داشتم ، آنان
وارد افراد برخي كه شد داده اطلاع من به وقتي:افزود وي
.شوند خارج سريعا كه دادم دستور آنان شدهاند ، به كوي
آيا شدند ، خلاف مرتكب من پرسنل اگر:كرد تاكيد نظري
شود؟ بايدمحاكمه فرمانده
معاون بابادي رضايي آقاي:گفت دادگاه مشاور لحظه دراين
دستور ابلاغ از پس كه گفتهاست تهران سياسياستانداري
.شد انجام كوي به ورود وسوم دوم مرحله كشور ، وزير
كند ثابت را خود حرف اين بايد بابادي:داد پاسخ نظري
.بگيرد قرار تعقيب تحت مفتري تحتعنوان بايد وگرنه
از يكي بهاظهارات اشاره با ادامه در نظري سردار
است داخل نظري گفته كه انصاري بهسردار پاسخ در سربازان
كه باشد داشته وجود يافردي و فيلم نوار ، يك اگر:گفت
را تماماتهامات من ديدهاست ، كوي داخل را من بگويد ،
.ميپذيرم
بنابر:گفت لحظه اين در دادستان معاون اقبال هوشنگ
ساعت 20/4 داريم ، پرونده در كه سردارانصاري اظهارات
و ورود عدم مبنيبر كشور وزير دستور بامداد دقيقه
ابلاغ شما به اسلحه و اشكآور گاز از نكردن استفاده
اگر:گفت متهم به خطاب درادامه طباطبايي قاضي.شدهاست
و تنافي كه معتقديد و منكريد ايشانرا صريح اظهارات
از شود ، رفعابهام بايد و دارد شما اظهارات با تخالف
.شود حاضر دادگاه در كه خواست خواهيم انصاري سردار
دستور و داشتيد تهييجكننده سخناني خود ضربالعجل طي شما
نظري.دهيد توضيح داديد ، دراينباره را خيابان پاكسازي
نه كردم ، صادر پاكسازي بر مبني تصريحي دستور من:گفت
.دستورتاكتيكي
از تعدادي به كه است گفته رهامي:گفت ابويي
دليل هيچ حاليكه در شده زده بيهوشي آمپول بازداشتشدگان
چراكه وجودندارد بيهوشي آمپول از استفاده براي عقلي
آمپول ثانيا و نيست كار اين به نيازي "اساسا "اولا
در است كمياب نيز عمل اتاقهاي در كه گراني بهاين بيهوشي
ميكند؟ چه ما سربازان دست
سخنان به خواست نظامي دادستان معاون اقبال لحظه اين در
:گفت دادگاه قاضي كه كند اعتراض نظري مدافعسردار وكيل
مورد در ميتواند ابويي و قاضياست با دادگاه جلسه اداره
.بگويد سخن رهامي آقاي سخنان
در كيفرخواست از خارج مسايل است قرار اگر:گفت ابويي
خارج مسايل از بسياري رهامي آقاي نشود ، چرا مطرح دادگاه
.مطرحكردند دادگاه در را كيفرخواست از
قبلي جلسات در رهامي سوي از چكش و داس دادن نشان به وي
اين دادن نشان از ايشان منظور:افزود و كرد دادگاهاعتراض
بودهاست؟ چه دادگاه در آلات
فكر كه را وسايلي دارد حق رهامي آقاي:گفت پاسخ در قاضي
دادگاه اين و دهد تحويل دادگاه به است آلاتجرم ميكند
.تصميمگيريميكند خصوص اين در كه است
جلسه ختم دادگاه قاضي طباطبايي حجتالاسلام لحظه اين در
كوي مهاجمان اتهامات به رسيدگي ادامه اعلامو را دادگاه
.كرد موكول ماه دوشنبه 19ارديبهشت روز به را دانشگاه
شاهرود در قبور تابلوهاي سارقين دستگيري
آلومينيومي تابلوهاي سارقين :همشهري خبرنگار -سمنان
.شدند دستگير شاهرود قبرستان شهداي و اموات
شاهرود انتظامي منطقه سياسي عقيدتي عمومي روابط گزارش به
واديالسلام محل از سرقت فقره دهها از بيش وقوع دنبال به
پرسنل اخير ماه يك و گذشته سال در شاهرود شهداي مزار و
شناسايي را سارقين شهر اين آگاهي اداره و انتظامي منطقه
.كردند دستگير و
و اموات آلومينيومي تابلوهاي بريدن به اقدام سارقين
اين و ميبردند سرقت به را آنها و مينموده شاهرود شهداي
بوجود جامعه مختلف اقشار بين در را حساسيتهايي موضوع
.آورد
با و گرفته قرار جدي پيگيري مورد موضوع حاكيست گزارش اين
از يكي چهره مردمي اطلاعات جمعآوري و پرسنل كليه بسيج
ديده سرقت انجام حين در را سارق كه شخصي توسط سارقين ،
.شد دستگير و شناسايي مذكور شخص و تشريح بود
و كشف كرمان استان در مخدر مواد تن سه
شد ضبط
تن سه گذشته هفته طي:گفت كرمان انتظامي ناحيه فرمانده
.شد ضبط و كشف استان اين سطح در مخدر مواد
:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري به روحي عباسعلي سرتيپ سردار
عبوري خودروهاي بازرسي جريان در افيوني مواد ميزان اين
اشرار با درگيري نيز و استان شمالي و جنوبي محورهاي در
.است آمده دست به قاچاقچيان و مسلح
از تن چند دستگيري بر علاوه چارچوب اين در:افزود وي
ضبط نيز آنان موتوسيكلت و خودرو دستگاه چندين قاچاقچيان
.شد
:توضيح
بهدليل دانشجويان آرام پنجشنبهاعتراض خبرروز در
اتفاقات شد باعث كه افتاد جا پاراگراف يك فني مشكلات
منتسب برق و صنعتآب دانشجويان به مشهد دانشجويان تجمع
در برق و آب صنعت دانشجويان تجمع است ذكر به لازم.شود
.افتاد اتفاق دانشگاه محوطه در و آرامش
عروسي جشن شب در قتل
مقتول - چلاغلو رضا محمد
مرد 30 اتهامات به رسيدگي جلسه اولين :حوادث گروه
شده قتل مرتكب نامزدش برادران از دفاع براي كه سالهاي
.شد برگزار تهران جنايي دادگاه شعبه 1608 در ديروز بود
و شد برگزار همتيار سلطان محمد قاضي رياست به جلسه اين
.شدند متهم قصاص خواهان دم اولياي آن طي
"بده منصور" به معروف "ولي منصور" ما خبرنگار گزارش به
18"چلاغلو محمدرضا" گذشته سال مرداد تاريخ در است متهم
كوشا سهراه در قلعهمرغي محله در چاقو ضربات با را ساله
.است درآورده پاي از زمزم
كرده قتل به خوداعتراف بازجوئيهاي در كه قتل به متهم
.پرداخت خود از دفاع به جلسه اين در بود
از نفر همراه 3 به شب آن:گفت حادثه روز با ارتباط در وي
حوالي آن در پاركي به عروسي مراسم از بعد نامزدم برادران
پرويز بنام ديگري فرد بعد نشستيم ، نيمكت روي بر و رفته
از پس داشت شركت عروسي در نيز او نشست كنارمان و آمد هم
با ارتباط در قتل به متهم.آمد رحيم همراه به محمدرضا آن
او با من و بود شده آزاد زندان از تازه او:گفت محمدرضا
.نميزدم حرف
بچهها اين با گفت و جلو آمد رحيم:گفت ادامه در
:گفت داري چكار پرسيدم من دارم كار (نامزدم برادران)
سوء نظر آنان به نسبت فهميدم من كنم صحبت تنها ميخواهم
جيبش از چاقويي او ولي كردم مخالفت خاطر همين به دارد
جيبت در را چاقو گفتم ديدم را چاقو وقتي آورد ، بيرون
خودم و كردم ماشين بر سوار را نامزدم برادران سپس بگذار
محمدرضا سپس زدم او سر به مشتي ابتدا شدم درگير رحيم با
او از قاضيزد گردنم به ضربهاي آهنبري اره تيغ با
مرور به آن آثار گفت او ولي بدهد نشان را آثارش كه خواست
.است رفته بين از زمان
در كه افرادي تمام درگيري هنگام در:داد ادامه وي سپس
چاقويي من موقع اين تا.كردند جدا را ما بودند عروسي
بيرون به را رحيم منزلو به را هامحمد بچه. نداشتم
.بردند پارك
برادران همان) بچهها پسر اين مگر پرسيد او از قاضي سپس
مادر و پدر آنها بله:گفت وي نداشتند مادر و پدر (نامزدش
خاطر همين به بودم برده بيدعوت را آنها من ولي داشتند
.بودم مراقبشان
در:گفت بود كسي چه مال چاقو اينكه با ارتباط در متهم
رحيم دست چاقو شد محمدرضا قتل به منجر كه درگيري دومين
فرار رحيم آن دنبال به گرفتم رحيم دست از را چاقو من بود
هنگام در كه دويدم او دنبال به مسافتي نيز من و كرد
يقه به دست او با ابتدا كه شدم روبرو محمدرضا با برگشت
و زدم شكمش به ضربه يك و سرش به چاقو ضربه سپس 3 شدم
.كردند منتقل مدائن بيمارستان به را وي اطرافيان
مقتول با من:گفت خود از دفاع در متهم جلسه پايان در
نداشتم را او كشتن قصد "اصلا من نداشتم دشمني يا خصومت
.افتاد اتفاق اين ناخواسته
"عمدا وي كه گفتند متهم دفاعيات شنيدن از پس دم اولياي
براي مجازات اشد خواهان و است رسانده قتل به را پسرمان
.شدند متهم
متهم دفاعيات و اعترافات شنيدن از پس جنايي دادگاه قاضي
.كرد زندان روانه نهايي راي صدور تا را
در نظافت داروي با قتل به متهم خودكشي
زندان
زندان در نظافت داروي خوردن با قتل به متهم :حوادث گروه
.كرد خودكشي
نام "قجري جعفر" كه متهم اين خبرنگارما ، گزارش براساس
در منزلش به بيسرپرستي بخاطر را سالهاي پسر 18 داشت ،
پس است نشده مشخص تاكنون نيز اسمش كه پسر اين ميبرد شوش
قجري جعفر استيجاري منزل در مواد تزريق اثر بر مدتي از
.ميرسد قتل به
ناپديدكردن براي "قجري جعفر" پرونده ، اين مفاد براساس
صاحبخانه.ميگذارد ميان در صاحبخانهاش با را موضوع جسد
از پسميكند موافقت تومان هزار گرفتن 200 قبال در نيز
جنازه صاحبخانه و كرده اسبابكشي آنجا از متهم روز چند
رها مولوي خيابان حوالي در آنرا و پيچيده گوني داخل را
اطلاع كلانتري به را جريان پول گرفتن از پس وي ميكند ،
.ميدهد
ميكنند ، دستگير را متهم اطلاع از پس آگاهي اداره ماموران
و كرده انكار را قتلي هرگونه بازجويي مراحل تمامي در وي
صبح و بوده خواب او مواد تزريق هنگام به كه داشته اظهار
ساله پسر 18 اين جسد با شده بيدار خواب از كه موقعي
.است شده روبرو
حال در تهران جنايي دادگاه شعبه 1603 در پرونده اين
قجري جعفر شرايطي چنين در بود ، زندان در متهم و رسيدگي
به اقدام زندان در نظافت داروي خوردن با پرونده متهم
قاضي سوي از مرگ اين خصوص در پروندهاي و كرد خودكشي
است شده تشكيل غنيمي
تهران پاچنار محله در آوار ريزش
تهران پاچنار محله قديمي خانههاي از يكي :حوادث گروه
و ريخت فرو بودند ، آن تخريب مشغول كارگر چند كه هنگامي
.شد كشته ساله كارگر 22 يك
در كار مشغول كه كارگر چند ديروز صبح دقيقه ساعت 30/9
كه شدند متوجه ناگهان بودند ساختمان تخريب براي محل اين
ريزش سقف آنكه از پيش است فروريختن حال در زيرزمين سقف
آنها از يكي اما بگريزند محل از توانستند كارگران كند
كارگران فريادهاي براثر.سپرد جان دم در و ماند آوار زير
ماموران و دادند اطلاع آتشنشاني به را جريان همسايگان
ساعت دو و حادثه محل به رسيدن از پس آتشنشاني
خارج آجر و خاك خروارها زير از را كارگر جسد آواربرداري
.ساختند
|