ما خانه‌هاي در كتاب خالي جاي
مي‌دهد اجاره دستي چرخ مهرآباد فرودگاه
يكدست چمن زمين يك آزادي ورزشگاه چرا
!ندارد
شما آثار ميان از
بايدها... پياده عابران پلها ،
ما خانه‌هاي در كتاب خالي جاي
تفكر هنر ، قلم ، اهالي بگوييد من به مي‌گويم ، ازجدي فراتر
ترجمه و تاليف يا مي‌نويسند كتاب چرا آگاهي و علم و
اگر و شود چاپ اثرشان "حتما كه دارند منظوري چه مي‌كنند ،
برسانند ، مردم دست به را آنها هم بالا شمارگان با بتوانند
:گفت خواهند نخست من جواب در طنز و مزاح باب از مي‌دانم
كه پرسش‌هايي اين با يا.نبود سخت‌تر اين از سئوال
و گوشه اين تمام بنده.كجاست داداشت بگو حالا فرمودي
كتاب:گفت خواهند همه مي‌دانم و مي‌كنم تحمل را كنايه‌ها
بخوانيم فراوان وتامل دقت با تا مي‌آوريم گير يا مي‌خريم
چون برسيم روشني‌ها قلمرو به بگيريم ، فاصله جهل از و
را زندگي هم.است بيناتر و داناتر آگاه ، انسان مي‌دانيم
هم بنده.باشد اثرگذار است قادر هم و مي‌فهمد تر آگاهانه
مي‌پذيرم ، محتوايي يا لفظي ايراد بدون را فرمايشات اين
كه كتابي مردم آيا خوب بسيار پرسيد خواهم باز اما
"واقعا بياورند هديه است ممكن برايشان يا مي‌خرند
توصيه هم خود دوستان يا خانواده افراد به و مي‌خوانند؟
چرا پس است همين‌طور اگر.بخوانند را كتابها آن مي‌كنند
باور مناست پائين ما كتابخوان‌هاي آمار اين‌قدر
دارند درخانه يا مي‌آورند خانه به كتاب كه آنها نمي‌كنم
حكم اين از كه كمي عده جز به باشند ، خوانده را آنها همه
چيست ، شما دليل گفت خواهيد من به لابد است ، خارج من كلي
هم آمارها از حتي مقوله اين در بنده.هستيد منفي‌گرا چرا
.مي‌كنم استناد بيشتر نمي‌كنم استفاده خودم نظر نفع به
اين در تاكنون كه حرف‌هايي و درخانه‌ها مشاهدات به
خانه‌اي به.كنم عرض تا كنيد حوصلهشنيدهام زمينه‌ها
حتي باسوادند دو هر خانه اين مرد و زن خوشبختانه مي‌روي
نگاه ديوار و در به چه هر اما دارند هم عالي تحصيلات
دلت تا اما جاكتابي از نه هست خبري كتاب از نه مي‌كني
قابل اتاقها چارسوي در نفيسه غيره و نفيسه اشياء بخواهد
فراهم آموزشي و فرهنگي شرايط خانه‌ها دراين.است روءيت
خانه به.مي‌گويم پرملال خانه‌هاي آنها به من و نيست
سرشوق كتاب ، قفسه هم او دارد كتاب هم مي‌روي ديگري
كتابي مي‌خواهي و ببيني را كتابهايش از يكي تا مي‌آيي
كتابهاي قفسه كليد مدتي‌است ببخشيد مي‌فرمايند برداري
آن صاحب كه ديگر جاي يك.نمي‌شود باز درش و گمشده ما
كتابهاي تمام و است كتاب عاشق كه است مدعي سخت خانه
برمي‌داري ، كتابخانه‌اش از كتابي است خوانده هم را خودش
چسبيده‌اند ، هم به هنوز كتاب آن برگ‌هاي بيشتر مي‌بيني
نشده ، مطالعه اكنون ساعت تا كسي ازجانب كتاب اين كه يعني
به كتابخانه‌شان اما دارند خوبي كتابخانه كه هم بعضي‌ها
را اشكالات اين از هيچيك كه آنهاهم و نشده برپا مطالعه
چون.بخواند كه بدهند كتاب كسي به ديگر نكنم گمان ندارند
هم بنده.نمي‌آورند ديگر و مي‌برند را كتاب آقا مي‌گويند
قبول را حرفشان قصه‌ام ، اين گرفتار مورد درچند خودم چون
را خودمان سئوال جواب هنوز ما از بسياري حال هر به دارم
حفظ و نفيس گرانبها ، شي‌ء يك كتاب آيا كه نمي‌دانيم
گلدان يك مثل بخورد دست آن به حتي نبايد و است كردني
كم كم فراوان مطالعه اثر در است ممكن كتاب نه يا عتيقه ،
اهالي.نباشد استفاده قابل ديگر روزي حتي يا شود مستهلك
گاه شده ديده دارندحتي قبول را دوم نظر پيشرفته دنياي
حفظ البته.مي‌اندازند دور مطالعه از بعد را كتابها بعضي
باشد ، مي‌تواند تحسين قابل بسيار عادت يك كتاب نگهداري و
.شود كتاب از استفاده و مطالعه مانع كه جايي تا نه اما
خودمان منازل كتابخانه‌هاي متوجه تازگي من نكنيد خيال
من وگرنه نيست تازه‌اي درد درد ، اين من نظر از.شده‌ام
.نمي‌گفتم مضمون به شعري پيش قرن ربع
:بازگومي‌كنيم را شعر اين از بخشي
.خانه‌هايند صبور كتابهاساكنان
مردم ، آي
دارد حرفي چراغيست كه هركتابي
بشنويم نبايد تو و من
مي‌پرد كتاب بال با دنيا كن باور
مي‌ماند ، بي‌بال آنكه
نمي‌رسد پرواز صف به
مي‌ماند و
مكوندي حسينعلي
مي‌دهد اجاره دستي چرخ مهرآباد فرودگاه
پروازهاي ورودي مسافران مهرآباد فرودگاه در است مدتي
دستي چرخ استفاده بابت ،(گمرك)بار تحويل سالن در خارجي ،
مبلغ 2000 بايد سالن ورودي در تا خود چمدان‌هاي حمل براي
در است نشسته شيشه‌اي اتاقك داخل در كه شخصي به ريال
.نمايند پرداخت قبض دريافت برابر
پول ورودي مسافرين از زيادي تعداد كه است حالي در اين
نداشته همراه پولي است ممكن يا و ندارند همراه ايراني
و اشكال دچار جزيي مبلغ اين پرداخت براي و باشند
.شوند سرگرداني
كه حالي در است ، خارجي مسافران ناراحتي و تعجب مهم مساله
اين از استفاده بين‌المللي فرودگاه‌هاي تمام در
توقف كه ترانزيت مسافرين گاهي و است رايگان چرخ‌دستي‌ها
طول در را دستي‌ها چرخ اين دارند ، فرودگاه در ساعته چند
فرودگاه‌هاي تمام در و دارند اختيار در توقف مدت
توريست‌هاي بويژه مسافران به مي‌شود سعي بين‌المللي
.شود كمك خارجي
كه مشكلاتي به تاكنون طرح اين به مربوط مسئولان آيا
از قبل "اصولا آيا و كرده‌اند؟ توجه است شده فراهم
به مشكل‌زا اين‌چنين و جديد طرحي اجراي و تصميم‌گيري
مي‌كنند؟ فكر لحظه‌اي آن مشكلات و عواقب
فرودگاه مسافر
يكدست چمن زمين يك آزادي ورزشگاه چرا
!ندارد
در ورزشي رشته پرطرفدارترين و جذابترين فوتبال بي‌شك ،
بويژه هركس نيز ، ما كشور در و مي‌شود تلقي جهان سطح
علاقه‌مندانه را فوتبال به مربوط نتايج و مسائل جوانان ،
اخير ، سال دو يكي در فوتبال محسوس پيشرفت.مي‌كنند پيگيري
شده كشورمان ورزش از جهانيان بهتر شناخت موجب تنها نه
جذب به را بين‌المللي كارشناسان اكثر نگاه بلكه ،
از بعد.است كرده معطوف ايران ، برجسته فوتباليست‌هاي
جام مسابقات در ملي تيم موفقيت‌آميز و آبرومندانه حضور
به كشور اول طراز بازيكنان انتقال شاهد فرانسه ، جهاني 98
كه هستيم "بوندس‌ليگا" و آلمان بويژه و برجسته باشگاههاي
كمك كشورمان فوتبال كيفي سطح پيشرفت به خود ، نوبه به
فوتبال از را عمومي افكار توقع سطح نيز ، و مي‌كند شاياني
كلاس سطح افزايش مقوله در.است برده بالا فوتباليستها و
.نيست پوشيده برهيچ‌كس امكانات و ابزار اهميت فوتبال ،
بر فوتباليستها ، و مربيان امر ، كارشناسان بارها ، و بارها
.داشته‌اند تاكيد مناسب ، زمين و امكانات تعيين‌كننده نقش
سطح افزايش بر اندازه چه تا مناسب زمين يك كه مي‌دانيم
تا بالعكس ، و است تاثيرگذار فوتبال تاكتيك حتي و تكنيك
جاي بر منفي اثرات نامناسب ، و ناهموار زمين يك حد ، چه
و نامناسبي متعدد علل به كه نداريم آن قصد.مي‌گذارد
ورزش متوليان "قطعا بپردازيم ، كشور ورزشگاههاي ناهمواري
مانند ورزشگاهي در چرا كه مي‌دانند بهتر خيلي كشور
بالاي گنجايش با استاندارد ورزشگاه تنها كه "آزادي"
و هموار و يكدست چمن يك نبايد مي‌باشد ، 50هزارتماشاچي
سال ماه ، آذر جمعه 5 روز باشيم؟ شاهد را آبرومندانه
آسيا باشگاههاي جام چارچوب در فوتبال مسابقه شاهد گذشته
بوديم سعودي عربستان خاك در الاتحاد و ايران استقلال بين
از بيش كه آنچه.شد پخش تلويزيون از آن كامل جريان كه
بسيار زمين بود ، توجه جالب تماشاچي براي مسابقه ، جريان
كه.بود ورزشگاه اين ،"پيس و لك" كوچكترين بدون و مناسب
كه برسد نظر به اغراق شايدبود برانگيز تحسين به‌راستي
تلقي طرز به يكدست ، چمن و هموار مناسب ، فوتبال زمين يك
يك كه مي‌دانيم.است تاثيرگذار كشور يك فوتبال از عمومي
كشورمان فوتبال كمي و كيفي سطح افزايش به ،"منظم ليگ"
به‌عنوان ،"انصافا كه مي‌پرسيم اما.كرد خواهد خوبي كمك
شهيد ورزشگاه در پيش چندي كه فوتبالي مسابقه نمونه ،
سپاسي فجر "احتمالا و سايپا تيم دو بين تهران شيرودي
"گل" در پا مچ تا واقع به بازيكنان كه شد برگزار شيراز
يك نظم دارد؟ ايران فوتبال براي نفعي چه مي‌رفتند ، فرو
يك در و امكانات بدون آيانظم اما خود ، بجاي فوتبال ليگ
بازي آيا است؟ نتيجه‌بخش تهران در هم آن فوتبال زمين
"كلاغ" رفتن راه حكايت شيرودي ، ورزشگاه زمين در كردن
كشور داخل فوتبال و داخلي باشگاههاي براي نيست؟اگر
حداقل -مي‌باشد درك قابل مدت كوتاه در كه -نيست مقدور
ميزبان كه ديدارهايي در و مرزي برون مسابقات براي
فوتبال زمين يك فقط -زمين يك براي هستيم ، خارجي كشورهاي
چاره‌اي -پيس و لك بدون و يكدست چمن با مناسب هموار ،
ماهواره طريق از كه فوتبال مسابقه يك تصوير.بينديشيد
بازي ، زمين گستره در مي‌شود ، پخش نيز ديگر كشورهاي براي
آنچنان ورزشگاه ، يك گنجايش و تعدادتماشاچيان و است محدود
هم فوتبال استاديوم يك بزرگي و عظمت پس.ندارد عيني نمود
فوتبال زمين يك اختصاص باندارد برعهده مهمي نقش
هم است ، ايران فوتبال نام شايسته كه آن‌طور آبرومندانه ،
در كه مردمي و فوتبال ميليوني هواداران به مناسبي پاسخ
برجسته فوتباليست‌هاي هم و بدهيد ايرانند ، نام اعتلاي پي
مسابقات در -نيست كم تعدادشان كه -كشورمان توقع كم و
در و داشته عادت مناسب و هموار زمين با مرزي برون
!نكنند گم را پايشان و دست بين‌المللي ، ميدانهاي
صباغي محمود
شما آثار ميان از
مينا گل
بيگي احمدخان پويا :از عكس
بايدها... پياده عابران پلها ،
شاهد نقليه وسايل معابر و بزرگراهها در عبور حين بارها
اطراف به ترس با كه مردمي.بودم معابر عرض از مردم عبور
رسيدن پايان به انتظار در منتظر چشمان با و مي‌نگرند
آيا.مي‌كنند نگاه طرف هر به ماشينها وقفه بدون حركت
عبور مي‌بايد بايستند؟ اتومبيلها داشت انتظار مي‌توان
عبور كه باشد بايد امكاني چه چرا؟ اضطراب اين با ولي كرد
عامل به توجه با اتومبيلها و باشد قانوني قاعده و اصل بر
اتومبيلها نكنند؟ حركت بي‌قانون آن كنترل‌كننده انساني
از زمان بر لحظه هر كه منتظر نگاهي و زمان چون عبورند در
دست آيا برود سرعت با آيا مي‌كند نظاره خويش رفته دست
. و بردارد گام سريع مي‌تواند بسازند؟ راه او بر تا برآرد
كرد؟ بايد چه سرانجام.
توان تا باشد بايد وسيله‌اي به نياز عرض از عبور براي
باشد ، ميسر بايد اول وهله در.نگيرد انسان از را حركت
ساخت امكان سوم و باشد داشته اجرايي قابليت مي‌بايد دوم
داشته وجود بايد شرايط.باشد داشته را هزينه به توجه با
وسايل از استفاده و عبور به انسان نياز دارد ، كه باشد
در.گرفته‌اند قرار هم روي رودر دو اين حال نقليه ،
ناهم‌خواني و تضاد دو مشكل ، دو كه زماني گذشته ساليان
كه مي‌بود واسطه يك ايجاد راه ساده‌ترين مي‌گرفت شكل
حال زمان در مي‌كرد ، تعيين را واسطه آن زمان و شرايط
عمده‌اي مشكل كه دارد را كار انجام بر دلالت نيز هزينه
.رادارد شكلي هر ساختاري تكامل در
نيستند ، بي‌عيب ولي است كرده تسهيل را عبور شرايط پلها
ديگر سوي از است ، كرده بهتر را عبور راه درجهتي اگر
گذر كنار داراي "معمولا پلها اين نموده ، ايجاد اشكالاتي
براي لازم قدرت و زمان عابر آيا ولي بوده عابرين براي
گذر آن زير از پل بودن با كه دارد را پل يك طول از گذشتن
عابرين كه همت بزرگراه در شيخ‌بهايي پل مانند.نمي‌كرد
اشكال اين كه مي‌باشند عبور كندي عوامل از يكي صبحگاهي
گذاشتن با -دارد1 حل امكان زير اصلاحات انجام با
در گذر كنار ايجاد -پل 2 سوي دو در عرض كنار در پلكاني
.شده پيش‌بيني ضعيف آنها در امكان اين كه پلهايي
جليلي اكبر
|
