مطهري استادمرتضي شهادت سالروز مناسبت به
آزادانديشي و عقلگرايي معلم
اسلامي نهضت تاريخ در انديشه و فرهنگ متصاعد سير بررسي
متعارف و سنتي نگرشي از حركت اين كه ميكند ثابت ايران ،
در.است بوده حركت در نوگرايي و زمان مقتضيات سوي به
ظهور ايران در متفكراني -قرن نيم حدود -دهه چند طي واقع
ارائه ديني مسائل و موضوعات از متفاوتي درك كه كردند
ميراث از حراست و حفظ در كه نسبت همان به آناننمودند
و نيازها با آن تطبيق در بودند ، كوشا ديني ايمان
در متقدم تجربههاي.بودند پويا نيز معاصر پرسمانهاي
بسيار روند اين تعميق بر نيز اسلامي بلاد ساير و ايران
سيد نظير مرداني تجارب جمعبندي چنانكه افزود ،
رضا ، رشيد عبده ، محمد شيخ جمالالديناسدآبادي ،
نوگراي فرهنگ غناي در لاهوري اقبال و كواكبي عبدالرحمن
تحول و دگرگوني موجبات بتدريج و بود موءثر بسيار ديني
.ساخت فراهم ايران در را مذهبي و فكري
حسين محمد سيد علامه طالقاني ، آيتالله نظير مرداني
دكتر شريعتي ، تقي محمد استاد بازرگان ، مهندس طباطبايي ،
استاد سرانجام و شريعتي علي دكتر بهشتي ، حسيني محمد سيد
و ژرف نهضت اين نظريهپردازان و پيشتازان مطهري مرتضي
آثار كيفيت و كميت ميان اين در.بودند ايران در ريشهدار
و شريعتي دكتر يعني حوزوي ، و دانشگاهي برجسته دانشور دو
.است بوده نافذ و اثرگذار بسيار مطهري استاد
مهمترين عنوان به را اساسي عنصر سه واقع در مطهري استاد
-بود1 قرارداده مدنظر ديني معاصر مباحث طرح در ضروريات
ديني سنن پيراستن -معاصر 2 اقتضائات و معيارها به توجه
تفكر منسجم و مجدد طرح -و 3 پيرايهها و خرافهها از
.آن بياني صورت و زبان در تحول با همراه ديني
تدريس و كرد ايراد خطابه سال پنجاه او حيطه ، سه اين در
فقهي مسائل طرح با ديگر كه ميدانست مطهري.زد قلم و كرد
نوين مدلوارههاي برابر در نميتوان قجر عصر كلامي و
ايستادگي -بود غرب تمدن و اروپا محصول "عمدتا كه -فكري
را آن اجتماعي و فلسفي تئوريهاي و كمونيسم جاذبه او.كرد
از پس و كرده ملاحظه عينه به و 1330 دهههاي 1320 نسل در
اگزيستانسياليسم سپس و پوچگرا فلسفه به متمايل امواج آن
و جوان نسلهاي فرهنگي گسست موجب كه را ترجمهاي
طرح مبنا برهمين.بود كرده مشاهده بود شده تحصيلكرده
عقيدتي و فكري سيستم تجديد براي آرمانگرايانهاي و نوين
در عقلگرايانهاي بنيادهاي كه سيستمينمود طراحي اسلامي
تبيين با سپس و داشت اسلامي كلاسيك فلسفه و كلام
نسل عقول هدايت براي فكري دستگاهي اسلامي ، جهانبيني
.مينمود فراهم جوان
هيچگاه اما ميانديشيد ، سازي سيستم به چه اگر مطهري
كه بود واقف او.نشد فكري كليشههاي و دستگاهها مقهور
ژرفاي و غنا اركان از يكي علوم ، و انديشه عمومي سيلان
پرسشهاي طرح و حريت فضاي آن بر علاوه و بوده ديني فرهنگ
.است بوده عظيم فرهنگ اين از ديگري ركن عالمانه و آزاد
را آزادي و عقلگرايي منسجم ، تفكر عنصر سه او مبنا براين
.ميكرد قلمداد فرهنگي درخشش عصر به بازگشت ضروريات
هيچگاه و بود ملتزم آزادي و عقل به عمر پايان تا مطهري
.ننهاد برزمين را الهي ودايع اين متقشران از بسياري مانند
.باد متداوم انديشهاش و گرامي يادش
|