فرانسه در ايراني مطالعات وضعيت
تاريخي دورانهاي در ايراني هويت
فرانسه در ايراني مطالعات وضعيت
گفتوگو - فرانسه ملي كتابخانه در فارسي زبان گنجينهء
كتابخانه در فارسي خطي كتب بخش رئيس ريشار فرانسيس با
فرانسه ملي
رضوي مسعود :از گفتگو
فرانسوي ، پژوهشگر ;"دوپرون آنكتيل" گزارش از پس :درآمد
دارمستتر ، :چون بزرگي ايرانشناسان اوستا ، از بخشهايي از
كلنز ، ژان لازار ، ژيلبر دومناس ، ژان گيلن ، بنونيست ، اميل
حيات قيد در اخير پژوهشگر سه هماكنون كه -..پيراو
امروزه.گشتند پديدار ايراني مطالعات پهنه در - هستند
:از گوناگوني جنبههاي بر فرانسه در ايرانشناختي مطالعات
... و مردمشناسي باستانشناسي ، ادبيات ، هنر ، زبان ،
;"ريشار فرانسيس" با گفتوگو بخش نخستيناست متمركز
را فرانسه ملي كتابخانه در فارسي خطي كتابهاي بخش رئيس
را آن بخش واپسين اينك خوانديد ، صفحه همين در سهشنبه
.ميكنيم شما تقديم
زمينه اين در كمكي چه ايران كه ميكنيد فكر شما *
ايران ، فرهنگي دستگاههاي و ايران دولت.بكند ميتواند
ايرانشناسي رونق در ميتوانند نقشي چه دانشگاهها بخصوص
زبان و ايران بخش -پاريس ملي كتابخانه آيا باشند؟ داشته
كتابخانههاي و دانشگاهها نهادها ، با رابطهاي -فارسي
خير؟ يا دارد فارسي
فكر من .خصوصي رابطه بيشتر اما داريم ، رابطه بله -
كتب بايد كه -!باشد اشتباه فكرم اين شايد و -ميكنم
جهان سراسر در بايد.بگيرد قرار دسترس در بيشتر ايراني
ايران گويي كه ميكنم احساس من.بشود پخش و توزيع
و مهم متون بخصوص فارسي كتابهاي پخش از ميكند خودداري
مثال ، براي.هستند تمدن و فرهنگ هر شناخت اساس كه مرجع
.است مشكل خيلي فارسي كتابهاي كردن پيدا فرانسه در الان
همچنين.ميشود احساس بيشتر الان اما بوده مشكل هم "قبلا
-موسيقي بخصوص -هنري و فرهنگي ابزارهاي ساير و امكانات
آثار و عكسها و تصويرها.بگيرد قرار دسترس در بايد هم
جديد و قديم كتابهاي بالاخره و هنرمندان و نقاشان
گويا اما.بشود پيدا فرهنگي تبادل تا شود عرضه ميبايد
.نيست فراهم لازم امكانات و ميكند خودداري ايران الان
از -اروپايي كتابخانههاي در موجود اطلاعات از بسياري
و قبل سال پنجاه چهل به مربوط -پاريس ملي كتابخانه جمله
و فرهنگي مبادله "طبعا و شده كم جديد اطلاعات.است قديمي
.است كرده پيدا كاهش هم ايرانشناسي رونق
دلايل "مسلما اما نباشد ، مناسبي تعبير شايد خودداري *
فرهنگي و هنري آثار و كتابها عرضه فقدان براي زيادي
چيست؟ امر اين علت ميكنيد فكر شما.دارد وجود ايران
سياسي نظر از ايران اخير سالهاي وضعيت آن دليل يك شايد -
كه آمد وجود به خاصي وضعيت ايران در اخير سالهاي در.است
بايد شما "مثلاكرد كم را كشورها ساير با ايران رابطه
كشورهاي با فرانسه رابطه سالها همين در كه كنيد توجه
در يافته ، افزايش خيلي آنها هنر و فرهنگ شناخت و عربي
خوشبختانه.است بوده برعكس "كاملا ايران مورد در كه حالي
يك دارد تدريج به و كرده تغيير وضع اخير سال چند در
از علاوهبر ميكنم ، فكر من.ميشود پيدا جديد وضعيت
زبانشان و فرهنگ به نسبت كه هم مردم خود ايران ، دولت
موقعيت تا ميكنند تلاش دارند و كردهاند مسئوليت احساس
و ارزشها و بياورند وجود به آن براي شايستهاي
.بدهند نشان جهان مردم به را آن برجستگيهاي
كردهايد؟ سفر ايران به بار چند شما *
سفر كمتر "ظاهرا كتابدارها و هستم كتابدار من.دوبار -
!ميكنند
چگونه را ايران داشتيد ، ايران به كه سفري دو اين در *
دست به كتابها طريق از كه ذهنياي تصوير آيا ديديد؟
تفاوت كرديد مشاهده ايران در "شخصا آنچه با بوديد آورده
داشت؟
كشور يك شما كشور زيرا ميشود ، عوض سرعت به ايران -
معاصر ايران مشخصه يك اين وجوان خيلي.است جوان بسيار
.بود جالب بسيار من براي كه است
...كهنسال بسيار حال عين در و جوان *
.ميگوييد شما كه است همينطور تاريخي نظر ازشايد -
افزايش بسيار ايران در فرهنگي حساسيتهاي حاضر حال در *
دارد سياست انقلاب ، از پس سالهاي در معنا يك به و يافته
آقاي ايران جمهوري رئيس.ميدهد فرهنگ به را خودش جاي
.بود ايران ملي كتابخانه رئيس شدن ، انتخاب از قبل خاتمي ،
ايران به شما ، نظير دانشگاهياني جمله از و فرانسويها
مينگرند؟ چگونه امروز
من و است قديم متون به بيشتر من فرهنگي خاطرهاي تعلق -
ايران فرهنگ به مربوط كه قديمي كتابهاي با را وقتم بيشتر
وضع هميشه دليل همين به.ميگذرانم است گذشته قرون در
من براي ايران تاريخ.ميكنم مقايسه گذشته با را ايران
.است بوده دورهها در محصور هميشه كه است جالب نظر اين از
باز يكباره كشور ، فضاي بودن بسته وقت چند از بعد يعني
پيدا ابراز مجال مختلف عقايد و انديشهها و نظرات و شده
كه است زماني الان كه ميكنم تصور.ميكردهاند
و اجتماعي فضاي شدن باز سوي به دوباره ايران انشاءالله
وضعيت اين ميكنم فكر من البته.ميرود پيش به فرهنگي
رشد از درجه آن به مردم و باشد پايدارتر سابق به نسبت
باز فضاي اين و دستاورد اين از كه رسيدهاند فكري
. كنند نگهداري
بر "واقعا يا داريد ايران براي كه است آرزو يك اين آيا *
ميكنيد؟ اظهارنظري چنين ايران جامعه شناخت مبناي
در فارسي خطي نسخههاي مسئوليت يعني -كارم دليل به من -
از.هستم حساس ايران مسائل به نسبت -فرانسه ملي كتابخانه
پژوهشگران يا ايرانيان از توجهي قابل تعداد با ديگر طرف
اين.دارم ارتباط كشور اين به مربوط مسائل در فعال
آغاز من دانشجويي زمان از و بوده طولاني بسيار ارتباط
به نسبت ايران وضعيت ميكنم فكر دليل همين بهاست شده
اين در كه بود اميدوار ميتوان و كرده تغيير بسيار گذشته
مجال ايرانيان شايستگيهاي و هنر و فرهنگ جديد ، فضاي
تعداد ايران ، از خارج در و ايران در.كند پيدا بروز
مشغول هنرمندان و ايراني پژوهشگران و دانشمندان از زيادي
فرهنگي ميراث و ملي هويت به نسبت آنها.هستند فعاليت
و هستند حساس خيلي فارسي ، زبان به نسبت بخصوص و خودشان ،
سالهاي در كه هستم مطمئن من.ميكنند مسئوليت احساس
مبادله به فرهنگ اين تا ميشود باعث فعاليتها اين آينده
و شود وارد امروز جهان مهم و موءثر فرهنگهاي با گفتگو و
ديگر ، كشورهاي جوانان و مردم از بسياري علاقه و توجه مورد
.گيرد قرار اروپا در بخصوص
و دولت از مستقل مردم فعاليت به نسبت شما تاكيد *
خيلي من نظر به هم و است جالب بسيار هم رسمي ، نهادهاي
شما كه شناختي همين به توجه با حالا.است واقعبينانه
با برخورد در شما طولاني تجربه به توجه با نيز و داريد
فكر ايرانشناسان ، و ايراني پژوهشگران و ايران فرهنگ
نقش تعميق و گسترش و شناساندن براي ايران مردم ميكنيد
چه و بكنند ميتوانند چه فرهنگي مبادلات صحنه در خودشان
دنياي در تاريخي نقش اين و وضعيت اين تا بكنند بايد
باشد؟ داشته تداوم هم معاصر
به امابكنم نظر اظهار ميتوانم خودم كار زمينه در من -
بسيار جهان در موجود امكانات و وضعيت با آشنايي كلي طور
و نهادها و امكانات از "دقيقا ميبايد ايرانيان.است مهم
داشته اطلاع فرهنگي كارهاي براي درجهان موجود فضاهاي
و نهادها كدام با و فضاها كدام در كه دريابند و باشند
من ، كار زمينه در.شوند فعاليت وارد ميتوانند امكانات
دارند ، مساعدي شرايط و امكانات كه آنهايي ميكنم فكر
نقاط به فارسي مهم كتابهاي تا بكوشند امكان حد تا بايد
.شود ارسال معتبر ، كتابخانههاي و دانشگاهها بخصوص ديگر ،
.شود اقدام كتابها تازگي گرفتن نظر در با و سرعت به بايد
اكثريت و بيايد بوجود مستمر مبادله كتابخانهها بين بايد
.شود فرستاده كشورها ديگر و فرانسه به ايران چاپي كتابهاي
هم فرانسوي مهم آثار و جديد كتابهاي.نيست كافي اين اما
كتابخانههاي در و ايرانيها دسترس در "متقابلا بايد
كه وقتي تنها.بيايد بوجود متقابل فهم و گيرد قرار ايران
و استادان و مردم ميان گسترده و جديد شناخت و فهم
امكان بيايد وجود به ديگر كشورهاي و ايران دانشجويان
در.ميشود فراهم فارسي زبان و ايران فرهنگ درك و شناخت
بيايد بهوجود وجه بهترين به ميتواند امكان اين فرانسه
و آن نوين فرهنگ فرانسوي ، زبان با ايرانيان آنكه شرط به
آشنا آن كتابخانههاي و دانشگاهها و نهادها و مسائل
از بسياري صورت اين در.كنند برقرار رابطه آن با و باشند
پيدا رابطه ايرانيها با فرانسوي استادان و فرانسويها
فرهنگي مبادله و ارتباط آغاز ميتواند اين و ميكنند
مهمترين از تازه ، و چاپي كتابهاي بودن دسترس در.باشد
.است موقعيت اين آمدن وجود به شرايط
يعني.داشت توجه هم فني مبادله به بايد ديگر طرف از
چندان است ممكن كه زمينههايي در متخصص افراد استاژهاي
اين دربرقراري خاصي نقش حال هر به اما نرسد نظر به مهم
از استفاده كتاب ، تعمير زمينه در "مثلا.دارد رابطه
و نويسي فهرست رايانهاي ، اطلاعاتي امكانات و كامپيوتر
كدام هر كه -..و ميكروفيلم -خطي نسخههاي تصوير مبادله
و فني بازي نوع يك ابتدا در اگرچه زمينهها اين از
فرهنگي مبادله و رابطه مبناهاي اما ميرسد نظر به پژوهشي
امر يك فرهنگي تبادل و فرهنگها شناختميدهد پرورش را
ايجاد علاقههايي يكدفعه و بياييم "مثلا كه نيست ذهني
لابه در تا بياوريم وجود به زيادي زمينههاي بايد.كنيم
رشد علاقهها و بشوند آشنا هم مسائل با عدهاي آنها لاي
بخصوص.شوند وارد آن در تخصصي صورت به هم عدهاي و كند
كه خاصي وضعيت دليل به فارسي زبان و ايران تمدن و فرهنگ
.دهد قرار توجه مورد را امكانات اين همه بايد دارد ، ايران
در فارسي زبان و بخشايرانشناسي حاضر حال در آيا *
و فارسي زبان وضع هستند؟ كار به مشغول فرانسه دانشگاههاي
است؟ چگونه فرانسه در ايرانشناسي
را فارسي زبان استاد چند فرانسه دانشگاههاي در -
در دانشگاه ، از غير اما.هستند فعال كه ميشناسم
در مركز يك.دارد وجود مركز سه فقط كتابخانهها ،
در مركز يك.هستم آن مسئول من كه پاريس ، ملي كتابخانه
است كار به مشغول آنجا در نفر يك كه شرقي زبانهاي مدرسه
در ايراني مطالعات انستيتو كتابخانه در مركز يك و
دارد وجود جداگانهاي كتابخانه آنجا در كه پاريس دانشگاه
قضاوت بايد شما خود خوب ، .ميكند كار محدود صورت به كه
ساير در و هستند پاريس در مراكز اين همه "اولا كه كنيد
در مقدار اين اينكه دوم و.ندارد وجود چيزي فرانسه نقاط
دور شرق يا عربها كتابخانههاي و فرهنگي مراكز با مقايسه
.دارد گسترش و تقويت به شديدي نياز و است كم خيلي خيلي
پاريس ملي كتابخانههاي در فارسي خطي نسخههاي وضع *
كم چه و داريد فارسي خطي نسخه تعداد چه اكنون است؟ چگونه
است؟ حدي چه در نسخهها اين فرهنگي ارزش دارند؟ كيفي و
كتابهاي پاريس ، ملي كتابخانه در موجود خطي كتابهاي -
در اما.ميباشند مهم بسيار كه هستند ارزشمندي و قديمي
اكثر.نداريم چيزي "تقريبا ايران معاصر ادبيات از مقابل
فارسي زبان و ادب كلاسيكهاي كلكسيون به مربوط كتابها اين
قاجاريه دوره پايان تا زماني نظر از يعني.است
فرانسه به عثماني كشور از كتب اين بسياري.رادربرميگيرد
كتابهاي با مهمي كتابخانههاي عثماني در.است شده منتقل
فارسي كتابهاي از بسياري كه داشته وجود فراواني ارزشمند
از پس و شده خارج ايران از آن از قبل يا تيموري دوره در
داشت توجه بايد.ميشد نگهداري آنجا در عثماني به انتقال
غالب تمدن و بوده مهم بسيار زمان آن در ايران فرهنگ كه
همه توجه مورد جهت همين به و ميشده محسوب منطقه در
ساير و عثماني دانشمندان حقيقت در.است بوده دانشمندان
انتقال به ايران ، از شده خارج كتابهاي گردآوري با مناطق ،
مناطق ساير به ايران ، يعني آن ، مركز از فرهنگ و علم
.ميكردهاند اقدام
اروپا ، و فرانسه به فارسي كتب انتقال ديگر منبع يك
در فارسي خطي كتابهاي از بسياري.است هندوستان
ميشده نگهداري هندوستان غيرشخصي و شخصي كتابخانههاي
اهتمام و علاقه خيلي آنها به نسبت هندوستان ودر
ميلادي هجدهم قرن تا هندوستان نقاط اغلب.داشتهاند
زبان هم فارسي هم ، نقاط ساير در و بوده زبان فارسي
زمان همين در.است بوده علمي زبان هم و ديوانسالاري
زيادي تعداد و داشتند حضور هندوستان در هم فرانسويها
ترتيب اين به.كردند منتقل و خريداري را فارسي كتابهاي
فارسي خطي نسخههاي كلكسيونهاي بهترين و بزرگترين از يكي
با آنها دقيق آمار كه شد تشكيل فرانسه ملي كتابخانه در
سال چند تا انشاءالله نسخهها از يك هر تفصيلي مشخصات
از برخي.گرفت خواهد قرار پژوهشگران همه دسترس در ديگر
داراي آنها از برخي فرد ، به منحصر مجموعه اين كتابهاي
;هستند علمي و تاريخي اهميت داراي آنها اكثر و هنري ، ارزش
درباره تحقيق براي مناسبي مركز ميكنم فكر من اين بنابر
مهمي مركز نيز و باشد ايران تمدن و هنر و تاريخ و فرهنگ
.فارسي ادب و زبان و خط در تحقيق براي
.سپاسگزارم گفتيد پاسخ من پرسشهاي به اينكه از *
.ميكنم موفقيت آرزوي برايتان و سپاسگزارم هم من -
تاريخي دورانهاي در ايراني هويت
پاريزي باستاني ابراهيم محمد استاد
متن از است چكيدهاي ميآيد ، پي از كه مطلبي :درآمد
همايش در پاريزي باستاني ابراهيم محمد استاد سخنراني
آوريل و 16 در 15 كه "بيستم قرن پايان در ايراني هويت"
برگزار لندن دانشگاه در (1377) 1998(فروردين و 27 26)
.شد
ايراني هويت شكلگيري قائمه حتي و عوامل از يكي هوا و آب
در گوناگون اشكال به گذشته روزگاران از كه قائمهاي است ،
مانند الهههايي عملكرداست داشته حضور ايران صحنه
عكسالعملهاي يا و اهورامزدا خود حتي يا و آناهيتا
و ساساني فيروز همچون خشكسالي ، برابر در ايراني پادشاهان
نماز يا خشكسالي ، بردن بين از براي دوم ، خليفه نماز يا
زايندهرود در چاه زدن يا و ارتباط همين در (ع)رضا امام
يا و گيلاني يوسف شيخ حاج باران دعاي و ظلالسلطان توسط
و آب نقش موءيد همگي...و قم در خوانساري آقاي باران دعاي
.است ايرانيان ملي هويت تكوين در بهويژه هوا
مشخص مكان و زمان كه است هويتي است ، بحث مورد امروز آنچه
در هوا و آب تاثير كه گفت ميتوان اطمينان با.نميشناسد
.است داده شكل پايتختها به حتي كه بوده گونهاي به ايران
به.شدهاند بنا شباني اقتصاد براساس ايران در پايتختها
يا و قشلاق و ييلاق براساس پايتختها اين ديگر عبارت
شوش از ميتوان مثال برايشدهاند تاسيس سردجا و گرمجا
.برد نام...و بردسير بستان ، طاق تيسفون ، تختجمشيد ، و
از هم و است داشته ويژه اهميت اقتصادي نظر از هم امر اين
.است واميداشته جابهجايي و تحرك به را مردم كه نظر اين
در كه است خصوصيتي ميخوانيم ، ملت اين هويت ما كه آنچه
ايران تاريخ در.است يافته تكوين سرزمين جغرافيايي بستر
.دارد وجود تاريخي مهم مقطع هفت
امپراطوري اسلام ، اردشيري ، دين احياي اسكندري ، مقطع
ارتباط النهايه و صفوي تيموري ، و چنگيزي سلجوقي ، تركان
.زمين مغرب با
حفظ را خود هويت توانسته كه است مللي معدود از ايران ملت
در كه است نرمي نخ مانند هويت اين ديگر تعبيري به.كند
و پيه شمع ، روشنايي اصلي مواد است ، گرفته قرار شمع ميان
از.است نخ يعني شمع نظر از پنهان قائمه به وابسته چربي ،
محاصره در ايراني فرهنگ مكاني موقعيت ديگري ديد
جنس.نيست...و چوب و سنگ از ديوار اين جنس.ديوارهاست
است چين ديوار به نزديك سويي از.است آب از ديوار اين
شرق در اترك ديوار به ديگر سوي از و (جيحون و سيحون)
غرب در ارس ديوار ، اين از بخشيدارد تكيه خزر درياي
فرهنگ حدفاصل) فرات و دجله آن ديگر بخش و است خزر درياي
و عمان بزرگ درياي ديگر سويي در.است (آريايي و سامي
ادامه سند آبي ديوار تا شرق در كه دارد وجود فارس خليج
هويت بر غلبه شده ياد مناطق تمامي در.ميكند پيدا
.است ايراني
يكي:ميشد ديده اسكندر كار در روش دو اسكندري مقطع در
ايجاد ديگري و هخامنشي بر غلبه براي سياسي كادر تغيير
.اجتماعي و فرهنگي جهت از ايراني جامعه در تحول
به را زن هزار چند (ارسطو شاگرد) اسكندر تاريخ ، روايت به
هويتي بافت طريق بدين تا درآورد مقدوني سربازان عقد
معلوم زنان اهميت جا همين در.سازد دگرگون را ايرانيان
.است نداده نشان را خود هويت هيچگاه كه عاملي ميشود ،
را گهوارهها كه دستها همان دارد ، وجود قوت تمام با اما
هويت تاريخي مختلف مقاطع در توانستهاند ميجنبانند ،
را خود فرزندان كه مادرانند اين.دارند مستدام را ايراني
.ميآورند بار ايراني را خويش فرزندان و ميپرورند
زمين تا گاه طوفانها برابر در ايراني هويت گندمزار...
جان حياتبخش آفتاب برابر در طوفان از پس اما ميشود ، خم
از وقتي اما.ميبخشد خرمن و ميكند خوشه.ميگيرد تازه
درخواهد كار از فاسد و توخالي آن خرمن بزند ، زنگار درون
پادشاهان و ميكنند تغيير حكومتها و فرمانروايان...آمد
جابهجا نميتوان را سهند و البرز ولي ميشوند ، جابهجا
به نتوانستهاند را كرخه و كارون حال به تا حداقل و كرد
است تاثيري همان اين و بفرستند اردكان و ميبد بيابانهاي
هويت درخت.است داشته ايران ملي هويت بر جغرافيا كه
كاشته نسلي در.است گسترانده سايه دستها دور تا ايراني
:شاعر قول به.مينشيند بار به ديگر نسلي در و ميشود
خورديم ما و كاشتند ديگران
بخورند ديگران و بكاريم ما
|