:شد اعلام دادگاه دوم جلسه در
ميزدم من را اگرحجاريان :مجيدي
نبود زنده اكنون
سعيد ترور عوامل دادگاه حاشيه در
حجاريان
حرفهاي قاتل اعترافات
شد صادر جوان داماد قاتل قصاص حكم
ارتباطات پژوهشگر و استاد درگذشت
:شد اعلام دادگاه دوم جلسه در
ميزدم من را اگرحجاريان :مجيدي
نبود زنده اكنون
قصد آنان كه بود شده مدعي ضارب دادگاه ، اول جلسه در
نداشتهاند را حجاريان كشتن
حجاريان ترور عوامل موتورسيكلت صاحب قريشي مجيد
دادگاه دوم جلسه در عسگر سعيد از تر خونسرد مجيدي مرتضي
گفت سخن
حجاريان سعيد ترور عاملان محاكمه جلسه دومين :حوادث گروه
در ديروز دقيقه و 25 ساعت 9 تهران شهر شوراي رئيس نايب
محمدحسن رياست به تهران اسلامي انقلاب دادگاه شعبه 32
.شد برگزار رازقندي
خبرنگاران ، حضور با كه جلسه اين در ما خبرنگار گزارش به
تن دو و خارجي و داخلي رسانههاي فيلمبرداران و عكاسان
از تن دو حضور با بود همراه تهران شهر شوراي اعضاي از
ابعاد دادگاه موتورسيكلت صاحب شهادت و حادثه عيني شاهدان
.گرفت خود به تازهاي
:قانونيگفت پزشكي روانپزشكسازمان صابري دكتر ابتدا
جنون حاضردچار درحال متهمان گرفته ، انجام معاينه براساس
.نيستند حواس اختلال مشكل و
مدعي نماينده درخواست دنبال به دادگاه جلسه ادامه در
به فتاح وحسن محمدزاده محمد از رئيسدادگاه العموم ،
.كنند بيان را خود خواستمشاهدات حادثه صحنه مطلعان عنوان
مقابل روزحادثه:گفت و قرارگرفت درجايگاه محمدزاده
اين نزديك تقريبا دوستانم از يكي با شهر شوراي ساختمان
موتور سوار مجيدي ديديم كه بوديم ايستاده سوار موتور دو
زيادي لباس كه نيز عسگر و شورا ساختمان مقابل رفت و شد
و زد تير يك آرامش و خونسردي با و جلو رفت بود پوشيده
.رفتند و شدند موتور سوار خونسردي باهمان
پرونده اول رديف متهم عسگر سعيد شهود ، اظهارات از پس
.گرفت قرار جايگاه حجارياندر ترور
تصميم اينكه علت پرسيد ، ازوي مدعيالعموم نماينده زندي
به شود انجام شورا ساختمان مقابل ترورحجاريان شد گرفته
.بود انگيزهاي چه
مجيدي به مقدمي كه مسائلي آن با نبود خاصي انگيزه:متهم
.بود وشتم ضرب وقصدما بود شده تعيين محل بودآن گفته
اداري مراكز شورا ساختمان اطراف اينكه به باتوجه:زندي
محل اين چرا داشت ، وجود قضايي مراكز و شهرداري جمله از
.بود شده تعيين
شوراي مقابل را عمليات اين "گراي" مقدمي محمدعلي:متهم
سه كه بود گفته مجيدي به همچنين و بود داده مجيدي به شهر
و اسلحه نيز حجاريان و است مشقي نگهبانان اسلحه از تير
.ندارد محافظ
ديدن ازمحل قبل ، روز حجاريان ، مثلا ترور از قبل :زندي
.بوديد كرده
ديده را محل معراج ، به رفتن براي قبلا ولي خير ، نه :عسگر
.بودم
حجاريان ورود متوجه چگونه :(العموم مدعي نماينده) زندي
.شديد
.مقدمي سر اشاره با :عسگر
.كنيد استفاده ازاسلحه بود قرار زماني چه :زندي
به كه هروقت بود ، بلكه نشده معين خاصي زمان:عسگر
.ميكشيدم بيرون بايد را سلاح لابد ميشديم نزديك حجاريان
خريد چه و رفتيد قدس فروشگاه به كساني چه با:زندي
.داريد را خريد فيش آيا و كرديد
كه رفتيم قدس فروشگاه به روغني و نثاري جان با:متهم
روغني با من و رفت وي نثاري ، جان به اسلحه تحويل بعداز
از قضايي تحقيقات درجريان را آن فيش و كرديم خريد قدس از
.گرفتهاند خانوادهام
.داديد كسي چه تحويل را اسلحه :العموم مدعي نماينده
.دادم نثاري جان تحويل را شلوار يك همراه به اسلحه :متهم
وي به را اسلحه كه بود براين قرار قبل از آيا:زندي
.دهيد تحويل
و باشد من پيش سلاح كه ندانستم صلاح ولي خير ، نه :متهم
.كرديم دور ازخودمان را نثاري جان واقع اسلحهدر بادادن
قدس فروشگاه به شما كه ميدانست مجيدي آيا:زندي
.ميرويد
خير نه:متهم
و سينما به بعدازخريد ظاهرا قبلي ، اظهارات طبق:زندي
.رفتهايد بانك يك به آن از بعد
بانك به سپس و رفتيم خانه به سينما از بعد بله:متهم
عوارض و آب پول روغني و رفتيم منطقه 20 شهرداري شعبه ملي
.كرد پرداخت آنجا به
وآيا بودي ديده قبلا شد ، آيا استفاده كه موتوري:زندي
سئوال ولي خير نه:متهم.كردي سئوال مجيدي از مورد دراين
.بود سئوال برايم بااينكه نكردم نيز
.بوديد گذاشته قرار كجا مجيدي تروربا براي:زندي
دونفر كه بودم گفته من و بود وشتم ضرب ما قصد:عسگر
درصحنه مراقب عنوان به نيز (وروغني جاننثاري) ديگر
خارج صحنه از درگيري هنگام به را ما بتوانند تا باشند
.كنند
اين آيا:گفت شلوار يك دادن بانشان مدعيالعموم نماينده
پوشيده شلوار دو چرا و دادي نثاري جان تحويل را شلوار
بودي
عوضكردن با اينكه براي و بود شلوار همين بله:عسگر سعيد
.بودم پوشيده دوشلوار نشويم ، شناسايي شلوار
را شهود اظهارات آيا:پرسيد ازمتهم دادگاه رئيس سپس
.داريد قبول
بلي:متهم
و بوديد كرده استفاده نيز قبلا اسلحه اين از آيا:قاضي
.بوديد ديده آموزش آيا
بودم كرده استفاده اسلحه ازاين شفيعي درترور بله:متهم
.بودم ديده دردبيرستان را نظامي مقدماتي آموزش و
.كرديد اقدام نميشناختيد كه شخصي ترور به چگونه:قاضي
در را وي قلمي آثار ولي بودم نديده را چهرهاش:متهم
به شهر شوراي انتخابات در و بودم كرده مطالعه صبحامروز
.دادم راي بود آن در حجاريان كه ليستي
پرسيد ، عسگر سعيد از خود سوال درادامه دادگاه رئيس
.داريد قبول گروهرا تشكيل اتهام
موارد برخي در بلكه نبود دركار گروهي خير ، نه:عسگر
.ميكرديم اقدام درمحل بينبردنفساد از براي
شماست ، اتهامات از واتومبيل منزل سوزي آتش دومورد:قاضي
.قبولداريد آيا
.ندارم قبول خير ، نه:متهم
درترور مباشرت اتهام به خواست عسگر از سپس دادگاه رئيس
منزل دومورد تحريق ضارب ، عنوان به وشفيعي حجاريان
گروه تشكيل و سلاحغيرمجاز نگهداري و حمل واتومبيل ،
.دهد انجام را خود دفاعيات آخرين غيرقانوني
.ميكنم واگذار خودم مدافع وكيل به را دفاع:گفت عسگر
جايگاه در عسگر سعيد مدافع وكيل فاطمي ابوالفضل
حجاريان آقاي براي عاجل شفاي منآرزوي:وگفت قرارگرفت
از دوم و اول رديف متهمان مدافع وكيل عنوان وبه دارم
موكلان به نسبت كه دارم تقاضا شفيعي و حجاريان آقايان
.كنند گذشت جانب اين
جوانمردي و فتوت ديگر بار يك كنند چنين اگر:افزود وي
جوانان براي سرمشقي اين و گذاشت خواهند نمايش به را خود
.شد خواهد آينده
محسن اتهامات به اشاره با دادگاه قاضي جلسه ادامه در
و كاوه و شفيعي حجاريان ، ترور در معاونت خصوص در مجيدي
خود از خواست متهم از اسلحه ، غيرمجاز نگهداري و خريد
.كند دفاع
به ساعت و 24 دارد سن سال افزود29 خود معرفي با مجيدي
و خريد زمينه در فعاليت به را بقيه ساعت و 48 نگهباني
.دارد اشتغال موتور فروش
كرد قبول را شفيعي و حجاريان خصوص در خود اتهامات وي
.ندارد قبول را كاوه ترور در اتهاممشاركت:گفت اما
مورد در مطالبي و ميآمد منزلمان به مقدمي:گفت متهم
به را دانشجويان وي ، اينكه جمله از ميگفت حجاريان
را نظام سرنگوني قصد و فساداست ميكشاند ، عامل بيراهه
.دارد
درس آ گفتيم او به مقدمي صحبتهاي براساس:افزود وي
.كنيم تنبيه و بزنيم كتك را او تا بده را حجاريان
من نزد مقدمي حجاريان ، ترور از قبل هفته يك:گفت مجيدي
با بايد را او كه گفت حجاريان خطرات گوشزدكردن با و آمد
.بزنيد اسلحه
صبح ساعت 9 كه بود كرده خاطرنشان مقدمي:افزود وي
.است خلوت بهشت خيابان
حجاريان ترور برنامه كه بود گفته ما به مقدمي:افزود وي
.ندارد محافظي هيچ وي و شده هماهنگ
و كنيم تمام را كار كه داشت اصرار مقدمي:گفت مجيدي
گفته نيز منظور اين براي و نشود خراب كهكار باشيم مراقب
كنيد اقدام دادم مثبت علامت اگر حجاريان ترور از قبل بود
.نكنيد اقدام گرنه و
ترور صحنه در مقدمي حضور خطر خصوص در ما:افزود وي
پس كه دارم شخصي از نامهاي داد پاسخ وي كه كرديم سئوال
.ميكنند دور منطقه از را من ترور ، از
به فردي از را موتور:گفت مجيدي دادگاه جلسه ادامه در
تحويل وي از بفروشم ، برايش اينكه بهانه به قريشي نام
.گرفتم
خيابان به موتور با بار دو يكي ترور ، از قبل:افزود وي
چسب يك او دادم ، عسگر سعيد به را اسلحه سپس رفتيم بهشت
.شديم ترورآماده براي و زد صورتش به
ترور محل به تاخير دقيقه پنج با مقدمي:كرد تاكيد مجيدي
كه داد علامت ما به كرد صحبت خانمي با ازاينكه پس و آمد
.است آماده اجرايترور براي زمينه و زده تلفن
عسگر سعيد به من داد ، علامت مقدمي اينكه از پس:افزود وي
دقت كه كردم توصيه او به و آمد حجاريان اينكه مثل گفتم
اشتباهي ، بغل و ميدهد كسي چه به را نامه مقدمي كه كند
.ندهد قرار هدف را حجاريان دستي
فك به گلوله يك فقط بودم گفته عسگر به من:گفت متهم
.بزند عنوانتنبيه به او پايين
قصد شما اگر:كرد سئوال مجيدي از مدعيالعموم نماينده
كار اين به اقدام مسلحانه چرا داشتيد را حجاريان كتكزدن
حجاريان كتكزدن قصد ابتدا ما:داد پاسخ متهم كه كرديد
ما انگيزه از و كرد اغفال را ما مقدمي اما داشتيم را
.كرد سوءاستفاده
نام به فردي از را اسلحه اينكه به اشاره با مجيدي
بود مشتريانم از يكي مقصودي:گفت است ، خريده "صفرمقصودي"
.ميفروشم ارزان را آن گفت و آورد اسلحهاي روز يك و
نحوه خواست قريشي از دادگاه رئيس رازقندي لحظه اين در
.كند بيان را مجيدي به موتور تحويل
موتورسيكلت:گفت و شد حاضر جايگاه در نيز قريشي مجيد
.است من به متعلق حجاريان ترور در استفاده مورد
(موتورسيكلت صاحب) قريشي مجيد دادگاه ، جلسه ادامه در
و كرد تلفن (دوم رديف متهم) مجيدي ازحادثه ، قبل شب:گفت
پيشنهاد و است كرده مشتريپيدا موتورسيكلت براي كه گفت
كه بده من به امشب را موتور داري را آن فروش قصد اگر كرد
.كردم موافقت نيز من
من و زدهاست را حجاريان كه گفت من به مجيدي:گفت قريشي
پرت و چرت گفتم او به تعجب با باورمنميشد اينكه ضمن
.ميگويي
مطالب آيا:كرد سوال مجيدي از دادگاه قاضي لحظه اين در
را موتورسيكلت تحويل نحوه خصوص در قريشي سوي از شده مطرح
.بله داد پاسخ متهم كه داري قبول
"قبلا چيز همه كه بود گفته ما به مقدمي:گفت مجيدي
سيكلت موتور ميتوانيد خواستيد اگر وحتي است شده هماهنگ
.كنيد پارك پيادهرو كنار را
حجاريان ، ترور عاملان اتهامات به رسيدگي جلسه ادامه در
اعلام دقيقه پنج و ساعت 12 در را جلسه دادگاهپايان رئيس
آينده 20 هفته سهشنبه روز به را رسيدگي ادامه و
.كرد موكول ماه ارديبهشت
سعيد ترور عوامل دادگاه حاشيه در
حجاريان
نخست جلسه مانند حجاريان ترور عوامل دادگاه جلسه دومين *
.شد آغاز دقيقه و 25 ساعت 9 در و تاخير با
حاضر جمعيت از جايگاهمعدودي به متهمان ورود هنگام به *
بودند نشسته دادگاه سوي دو چهارم و سوم رديفهاي در كه
.فرستادند صلوات
از تن سه روغني مهدي و چالويي پور علي گوگوناني ، سعيد *
كنار در دادگاه پيشين جلسه در كه حجاريان ترور متهمان
اتهام جايگاه در فاصله با بار اين بودند ، نشسته يكديگر
.گرفتند قرار
و ساعت 9 تهران شهر شوراي پيشين رئيس دوزدوزاني عباس *
حكيميپور احمد او از غير به شد ، دادگاه وارد دقيقه 45
.داشت حضور دادگاه در نيز تهران شهر شوراي اعضاي ديگر از
دو اتهام جايگاه در نخست رديف متهم گرفتن قرار از پيش *
شاهدان عنوان به فتاح و محمدزاده محمد بنامهاي مطلع نفر
آمدن هنگام به گرفتند ، قرار جايگاه در حادثه عيني
و ميكرد نجوا مقصودي صفر با چالويي عليپور محمدزاده ،
جايگاه در فتحي بنام فردي شد آورده فتاح نام كه هنگامي
وي از قاضي بگويد ، سخني بخواهد آنكه از پيش و گرفت قرار
!بدهد شهادت فتاح و كرده ترك را جايگاه خواست
بود ، گفته كه دادگاه پيشين جلسه سخن توضيح در عسگر سعيد *
منظور:گفت گرفت ، شكل دانشگاه كوي حادثه از بعد ما گروه
.است تاريخي واقعه يك دانشگاه كوي از من
سرگرم و نزديك يكديگر به روغني مهدي و نثاري جان موسي *
درست خواست متهمان از رازقندي قاضي كه بودند گفتوگو
متهم مجيدي كه بود زماني به مربوط آنها نجواي بنشينند ،
.ميكرد اشاره مقدمي نقش به دوم رديف
گول ما كه گفت گزارش شروع و سخن ابتداي در مجيدي مرتضي*
پيشبيني قبل از ترور طرح اين كه نميدانستيم و خورديم
و بخورد سنگ به سرمان ما كه بود اين هدف و است شده
.خوردهايم دور فهميديم بعد و بكشد اينجا به كارمان
بر قرار:گفت ترور طرح مسئوليت تقسيم در مجيدي مرتضي *
و تيراندازي زحمت و باشم من موتور راننده كه بود اين
.(حضار خنده)بكشند سعيد آقا هم را شليك
به پاسخ در و ترور طرح در مقدمي نقش گزارش در مجيدي *
به تصميم و كرديد گوش مقدمي حرف به چگونه كه قاضي پرسش
دلايل آنچنان مقدمي:گفت گرفتيد حجاريان ترور
امروز را حرفها آن حتي اگر كه ميداد ارائه محكمهپسندي
قانع حجاريان ترور به حضار همه بزند هم دادگاه در
ميكنم فكر كه بود قوي آنچنان مقدمي بيان فن ميشوند ،
.بيندازد لنگ ايشان پهلوي بايد هم دادگستري يك پايه وكيل
كه گفت و داد تذكر متهم به رازقندي قاضي هنگام اين در
.بزند حرف درست
ترور به عسگر سعيد كردن قانع پيرامون مجيدي مرتضي *
سعيد موتورسازي مغازه جلو ساعت دو حدود:گفت حجاريان
كرد قبول هم او و بزند را حجاريان كه كردم قانع را عسگر
كه بود پذيرفته داشت هيجان و بود حادثهجويي جوان چون و
.بگيرد عهده بر را ضارب نقش
راننده عنوان به خود نقش پيرامون مجيدي مرتضي *
كرد را كار اين عسگر سعيد كه شكر را خدا:گفت موتورسيكلت
طوري و نميرفت خطا به تيرم هرگز بودم ضارب من اگر والا
همين در مجيدي تناقض نماند ، زنده كه ميزدم را حجاريان
كشتن ما قصد بود ، گفته اين از پيش كه چرا شد آشكار جا
.كنيم تنبيه را او ميخواستيم فقط و نبود حجاريان
اسلحه:گفت اسلحه نگهداري چگونگي پيرامون مجيدي مرتضي *
در مدت اين طي خريدم ، پيش سال دو مقصودي صفر از كه را
نگهداري بود هيات تشكيل محل كه خانهمان زيرزمين انباري
.ميكردم
موتورسيكلت تهيه چگونگي خصوص در پرونده دو رديف متهم *
قريشي منزل پاركينگ از را موتور عمليات از پيش شب:گفت
محيط در را آن عمليات ، از بعد روز در سپس و گرفتم تحويل
.دادم تحويل او به كار
مجيدي ازكنار شدن رد هنگام موتورسيلكت صاحب قريشي مجيد*
.كرد عليك و سلام و بش و خوش
:گفت عسگر سعيد با ارتباط چگونگي پيرامون مجيدي مرتضي *
طريق همين از و ميكردم اداره را نوجوانان بسيج خودم من
.شدم آشنا عسگر سعيد آقاي با
موتور با را شفيعي حجاريان ترور از پيش:گفت مجيدي *
اين عمر البته فروختيم را آن سپس و كرديم ترور هندا 125
.نرسيد حجاريان ترور به موتور
كار به آقا پيشوند حجاريان نام اداي هنگام مجيدي *
اين از ترور در خود همدست عسگر سعيد براي ولي نميگرفت
.ميكرد استفاده پيشوند
تمام از صداوسيما فيلمبرداري دوربينهاي آنكه رغم به *
اين اما داشتند را دادگاه لحظههاي ثبت امكان زوايا
آنهافقط نشدو مهيا خبرنگار عكاسان براي امكان
.بدهند تصويري پوشش دادگاه به زاويه يك از تنها توانستند
حرفهاي قاتل اعترافات
و قتل فقره چندين مرتكب كه جنايتكاري مرد :حوادث گروه
بودند شب خفاش دنبال به ماموران كه زماني بود ، شده سرقت
.شد دستگير زيبا شهر در
تشريح در دارد نام ساله اسدزاده 46 خيرالله كه متهم
سرهنگ سال 75 قتل اولين در:گفت ما خبرنگار به جناياتش
.رساندم قتل به اسلحه با ژاندارمري شهرك در را شهرياري
از بانك از خروج هنگام به را شهرياري سرهنگ:گفت وي
در را او سپس كردم تعقيب ژاندارمري شهرك تا سعادتآباد
خيال كه را پولش ساك و درآوردم پاي از تير با 1 شهرك
ساك بازكردن از پس ولي كردم سرقت او از است دلار ميكردم
.است افغاني پول كه ديدم
به معروف را گلي عبدالله:گفت دوم قتل مورد در متهم
.درآوردم پاي از تير شليك 3 با هراز جاده در جمشيد
كه اسلحهاي براي گلي عبدالله همراه به من داد ادامه وي
ولي رفتيم ، محل به بوديم كرده جاسازي هراز جاده در
را او منظور همين به بدهد لو مرا داشت قصد عبداللهگلي
.رساندم قتل به
در قصر زندان از حادثه اين از بعد يكسال:گفت سپس وي
هنوز كه "محمد" نام به دوستانم از يكي كردم ، فرار دادسرا
او و كرد تهديد را مامور داشت اسلحه و بود نشده دستگير
را دستبند سپس كرد باز را دستم قفل بود ترسيده شدت به كه
.كرديم فرار دو هر و زديم مامور دست به
كه زماني سال 76:گفت دستگيرياش با ارتباط در وي
كردند ، دستگير اتفاقي مرا بودند شب خفاش دنبال به ماموران
اين.بود جسد آتشزدن مشغول آنجا در شب خفاش "ظاهرا گويا
شعبه 1601 رئيس كوهكمرهاي قاضي سوي از "قبلا كه متهم
به شهرياري سرهنگ قتل با ارتباط در تهران جنايي دادگاه
قتل براي ديروز بود شده محكوم حبس سال با 53 قصاص يكبار
اكنون و شد احضار تهران جنايي دادگاه شعبه 1602 به دوم
دست در شعبه اين رئيس اسماعيلي قاضي سوي از پروندهاش
.است بررسي
شد صادر جوان داماد قاتل قصاص حكم
در چاقو ضربات با را شوهرخواهرش كه مردي حكم :حوادث گروه
رئيس غنيمي رسول قاضي سوي از بود پايدرآورده از خاوران
.شد صادر تهران جنايي دادگاه شعبه 1603
.بود شده مهرفر حميد قتل به متهم دارد نام م-محمد كه وي
كشيك سال 77قاضي ماه دي چهاردهم پرونده مفاد براساس
بررسي با و شد حاضر جنايت محل در كلانتري اطلاع با جنايي
پزشكي به جنازه انتقال دستور جسد ، معاينه براي موضوع
.كرد صادر را قانوني
متهم برادر مجيد كارآگاهان ، توسط آمده عمل به تحقيقات با
خواهرم شوهر با پدرم منزل داخل در محمد برادرش كرد اظهار
قلب ناحيه از چاقو ضربات با را او و شد درگير مهرفر حميد
.رسانيد قتل به
تازه حميد:گفت و كرد اعتراف قتل به متهم دستگيري از پس
من ميآمد ، ما منزل به مرتب و بود شده نامزد خواهرم با
داخل به وي آمدن از منزل در ديگري خواهر داشتن بهخاطر
بحث و جر او با موضوع همين سر ميكردم ، جلوگيري منزل
را او يقه و آورده كارد و رفتم آشپزخانه طرف به كردم ،
نقش وي ناگهان كه زدم او قلب به چاقو ضربه با و گرفتم ،
سوي از متهم مقتول مادر و همسر شكايت به باتوجه.شد زمين
.شد محكوم (اعدام) نفس قصاص به غنيمي قاضي
ارتباطات پژوهشگر و استاد درگذشت
سكته اثر بر دانشگاه برجسته استاد موسوي احمد سيد دكتر
گرايشهاي و ارتباطات رشته در بيشتر وي.درگذشت
.ميكرد تدريس روزنامهنگاري
روزنامهنگاري ، زمينه فراوانيدر آثار موسوي دكتر از
وي.است مانده بجاي مطبوعات تاريخ و ارتباطات حقوق
نيز كشور فرهنگي ميراث سازمان كارشناسان از يكي همچنين ،
.بود
تسليت كشور علمي جامعه و دانشگاهيان به را ضايعه اين
.ميگوئيم
|