فرهنگها گفتوگوي و رسانهها
نامه ايران
قرآن تجويد و روخواني
فرهنگها گفتوگوي و رسانهها
راد محسنيان مهدي دكتر با وگو گفت در
كاجي حسين از وگو گفت
اين.است ذوجوانب پديدهاي فرهنگها گفتوگوي :درآمد
و است ارتباط در گفتوگو اركان و اخلاق با سويي از پديده
از ميشود ، مربوط مكالمه معرفتي مبادي به ديگر سوي از
نيز و ميخورد پيوند فرهنگها گوناگون موءلفههاي به سويي
همخوان و همخون كنوني انسان مشترك و متنوع نيازهاي با
ناديده نميتوان را مهم امر يك نكات اين از جداي.است
كه دنيايي -جديد جهان در مذكور نظريه كه اين آن و گرفت
شده مطرح -هستيم ارتباطاتي و رسانهاي انقلاب شاهد آن در
يك بستر در تنها فرهنگها گفتوگوي ديگر معناي به.است
دو و نزديك ارتباط همين و است طرح قابل رسانهاي انقلاب
موضوع اين باب درميدهد نشان را رسانه و فرهنگ سويه
ارتباطات رشته در دانشگاه استاد راد محسنيان دكتر با مهم
.شماست فراروي آن حاصل كه است شده گفتوگويي
نقش جديد جهان در فرهنگ مفهوم و مقوله كه ميدانيم *
تحولات تحليل و توصيف و ميكند خود آن از را مهمتري
مقوله ايناست ناممكن مهم مفهوم اين به توجه بدون آينده
.كند تنگ "ملت -دولت" ساختار بر را جا است توانسته حتي
جاي تمامي به فرهنگ كه گفت نتوان اگر ديگر معناي به
تفسير و توجيه در آن مقام اما است گرفته را "ملت -دولت"
پيش از مهمتر و فربهتر بسيار تحولات پيشبيني همچنين و
جدال باب در هانتينگتون نظريه ما اگر حتي اينرو از.است
همراه او با اينجا تا ميتوانيم نپذيريم را تمدنها ميان
تبع به و تمدني جدال جهان ، آينده اصلي جدال كه باشيم
.ايدئولوژيك جدال نه و بود خواهد فرهنگي
بازي را مهمي نقش ما جهان در رسانهها ديگر سوي از
كنوني تغييرات از بسياري توجيه هم آنها بدون و ميكنند
با رسانهها جدي و نزديك ارتباط همين ، و است ناممكن
.ميآورد ميان به را فرهنگ
و تعريف ميخواستيم سوءال اولين بهعنوان مقدمات اين با
همچنين و (رسانه فرهنگو) اصطلاح دو اين از را شما تعبير
.بدانيم متقابلشان تاثيرات
به فرهنگ جايگزيني بر مبني شما پيشفرض به آنكه از پيش *
و فرهنگ كاركرد آنكه از قبل و برسيم "ملت -دولت" جاي
بد كنيم مشخص را فرهنگ با رابطهاش همچنين و تعاريفش
چند رسانهها.بيندازيم رسانه كاركردهاي به نگاهي نيست
.ميكنند معرفت بازپروري آنكه اول ميدهند ، انجام كار
اما است عميقي ريشههاي داراي و دارد وجود معرفتي
در ميتواند رسانه و شده ضعيف دلايلي به ساقههايش
فرهنگها ميان گسل از اينكه ديگركند كمك معرفت بازپروري
پر را گذشته و معاصر فرهنگ ميان شكاف.ميكند جلوگيري
بسيار ميتواند كار اين در بكند نتواند كاري هرميكند
.باشد موفق
و دارد وجود ديدگاه چند "كلا رسانه مقوله به نسبت *
چيست؟ آنها از كدام هر ويژگيهاي
محوري رسانه نگاه:دارد وجود رسانه به نگاه دو "اصولا *
نگاه محوري رسانه صورت به كه آنها.محوري جامعه نگاه و
.قايلند زيادي نقش فرهنگ بر رسانهها تاثير براي ميكنند
كاركرد در را عظيمي مشكلات كه هستند كساني اينها
كه هستند كساني اينها.ميكنند ايجاد جامعه در رسانهها
براي ارزشي و ميدانند رسانهها دست در مومي را انسان
اين نمونه.نيستند قايل انسان انتخابهاي و تصميمگيريها
.ميشود مشاهده هم ما جامعه در رسانه به نسبت ديدگاه
.ميدانند مدرسه و علم را رسانه كه هستند كساني اينها
آنجا "مثلا ميگيرند؟ قرار رده اين در هم مدرنها پست *
است نيفتاده اتفاق فارس خليج جنگ ميگويد بودريار كه
.آوردهاند بهوجود را آن كه هستند رسانهها اين بلكه
جهان در رسانهها نقش به مهمي و جدي انتقادات مدرنها پست
.ميكنند وارد فعلي
نماينده.نميگيرند قرار رده اين در "صرفا مدرنها پست *
و پيشفرضها كه هستند كساني.ديگرند كساني دسته اين
در ميتوان را ردشان كه هستند كساني.دارند بيشتر مدعيات
هستند كساني اينهايافت شوروي سوسياليستي جماهير اتحاد
و بخوانند و بشنوند بايد چه مردم ميكردند تعيين كه
چنين از است نمادي افلاطون برويم عقبتر اگر حتي.ببينند
بچههاي براي كساني چه كه است اين نگران شدت به اوتفكر
در دارند؟ بچهها بر تاثيري چه و ميگويند؟ قصه آتني
.ميكند شديد كنترل و شديد سانسور پيشنهاد افلاطون واقع
قدرت و سيطره با عدهاي اينكه يكي داريم بحث دو ما *
و -ديگر بحث.باشند داشته سانسور و كنترل در سعي عيني
.است اقتدار نامرئي دستهاي وجود -ما جهان در مهمتر البته
جهاني در ما.نرسيدهام نامرئي دستهاي به هنوز من *
باورند اين بر حكومتها از زيادي تعداد كه ميكنيم زندگي
طريق از و كنند عمل مصلح ديكتاتورهايي نقش در بايد كه
درواقع.بينديشند چگونه و چه به مردم كه بگويند رسانهها
كه است رسانه اين معتقدند و دارند مدارانه رسانه ديدگاه
بايد بهشدت بنابراين.ميگذارد تاثير جامعه روي بر
.كرد كنترلش و بود مراقبش
كرديد اشاره خليجفارس جنگ مورد در شما كه ديگري مورد
نام به داريم مسالهاي ما چون.ميكند فرق قضيه اين با
خبر حوزه وارد يعني.رويداد يك از جامعه كردن مطلع
دروازهباني و برجستهسازي حوزه در چگونه يعنيميشويم
جنگ جهان ، تلويزيونهاي گويي كه ميدهند انجام كاري خبر ،
فرق اينآوردهاند بهوجود را خليجفارس چون بزرگي
است من مدنظر كه محوري رسانه با البته اين.ميكند
نگاه درباره را مشخصتري مثالهاي من.است متفاوت
.دارم رسانهمداري
نگاه حدودي تا رسانهها به شاه حكومت نگاه مثال طور به
لقب تجدد الگوي كه داشت تمايل شاه.بود رسانهمدارانه
فلان كه نبود مهم "اصلا او براي خاطر همين به و گيرد
به امابيايد پرده روي سينمايي يا و تلويزيوني فيلم
كه گلسرخي مرحوم حتي.نميداد نمايش اجازه عمرمختار فيلم
.ميشود محكوم اعدام به ميگويد را حرفش استعاره بهصورت
با همسرش و شاه مشروب نوشيدن صحنه رژيم همين اما
اين.ميكند پخش مستقيم صورت به را امريكا رئيسجمهور
انجام خليجفارس جنگ صحنه در امريكايي يك كه است كاري
.نميدهد
رسانهمدار حكومتهاي از پارهاي حتي بگوييد ميخواهيد *
را رسانهها از اينگونه پيشفرضهاي و اصول كامل بهطور
نميكنند؟ رعايت
بسياري كشورهاي كه است اين من حرف آن بر علاوه.آري *
رخ خليجفارس در آنچه اما رسانهمدارند بهشدت كه داريم
رسانه به نگاه دوم نوع به و است نبوده رسانهمداري داده
كه برخواهدگشت ميگذارم "جامعهمداري" را آن نام من كه
.ميدهم توضيح هم نگاه اين درباره
را رسانهمداري مفهوم بيشتر كمي نيست بد آن از پيش *
.باشند مطيع كه است مخاطباني محتاج رسانهمداري.بشكافيم
ديگر ميگذارد ميدان به پا معرفت و انديشيدن وقتي اما
براي را مترقيتري ابزارهاي بايد و ميشود عوض شيوه
.گرفت بهكار جامعه بر تاثيرگذاري
يك تا ميگوييد شما كه است اين شما و من بين فرق *
.بود محور رسانه مخاطبين خصايص خاطر به ميتوان دورهاي
"اصلا كه بگويم ميخواهم.ميكنم مخالفت شما با من اما
بر سخن.نباشد دورهاي و باشد دورهاي كه نيست گونه اين
درواقع ميشود رسانهمدار حكومتي وقتي.ساختارهاست سر
.ميبرد فرو سكوت مارپيچ نوع يك در را مردم
اين.نيست منفعل انسان كه است اين شما پيشفرض پس ، *
شبكهاي اين و ميكند ايجاد را وضعيت اين كه نيست انسان
ميكند؟ تحميل را وضعيتها ميشود ايجاد كه
بايد ميگوييم سخن آب مورد در وقتي كه همانطوربله *
بپذيريم بايد هم انسان مورد در.كنيم مجسم را بودنش سيال
عملها ، به نسبت و ميكند پردازش و فكر نيست موم كه
.ميدهد نشان عكسالعمل
و ساختار.ميبينيد ساختاري بيشتر را موضع شما *
.ميگيرد خود جنبره در را همه كه ميآيد بهوجود شبكهاي
.دارد وجود هم استثنائات كه چند هر آري ، *
ديدگاه اينميرسيم جامعهمدارانه نگاه به حال *
دارد؟ ويژگيهايي چه رسانهاي
نيست اين مفهومش جامعهمداري رسانه ميگوييم ما وقتي *
ارزشي رسانه براي است نگاه اين واجد كه حكومتي و دولت كه
دارد رسانهمدار نگاه كه حكومتي از بيشتر بلكه نيست قايل
نگاه فرق كه اين براي.است قايل ارزش مقوله اين براي
.بزنم مثالي نيست بد بگويم را مدار جامعه و رسانهمدار
هستم كساني براي غذا تهيه مشغول آشپزخانه در من كنيد فرض
فكر آنها گرسنگي به من كه است اين نگاه يك.گرسنهاند كه
بينديشم من اگر اما.باشد اين كردن برطرف فقط قصدم و كنم
غذا خاصي نوع و نخورند مرا غذاي آنها است ممكن كه
به لحظه و مراقبم خيلي.ميكنم دقت بيشتر من بخواهند
پرواضح.ميانديشم خود غذاي تنوع و كيفيت پيرامون لحظه
جامعهمدارانه دوم نگاه و رسانهمدارانه اول نگاه كه است
.است
مسافرت اين و بودم استراليا كشور در.بزنم ديگري مثال
از كه ميديدم من.بود "استقلال روز" فيلم پخش با مقارن
ويژهاي برنامههاي استراليا تلويزيون قبل هفته دو يكي
از دارد امكان آيا اينكه و نجوم به راجع ميكند ، پخش را
نه؟ يا بيايند زمين به موجوداتي ديگر سيارههاي و ستارگان
وقتي.شد شروع استقلال روز فيلم پيرامون تبليغات كمكم
ديدم رفتم سنگاپور به و ديدم را فيلم اين استراليا در من
عروسكهاي حالا و است شده داده نمايش هم آنجا فيلم اين
ببينيد را فيلم وقتياين شما.ميرسد فروش به هم فيلم
شده گرفته كار به آن در ارتباطات تئوريهاي و قواعد تمام
براي نگاه اين.است رسانه به جامعهمدار نگاه اين.است
آنها است معتقد و ميشود قايل اهميت بسيار انسانها
رد و ميكنند گزينش ميگيرند ، تصميم كه هستند افرادي
هر كه نيستند مطيع انسانها كه ميداند نگاه اينميكنند
.كنيم پخش برايشان خواستيم چه
ما تلويزيون رويكرد با را رويكرد اين ميتوانيد شما
اوقات گاهي خويش ساعات بينندهترين پر در كه كنيد مقايسه
برنامه پخش به مشابه موضوع يك در "تقريبا كانال هر 5
برنامه سياست موضع در كانال هر 5 "مثلا.ميكنند مبادرت
مقابل در كه است مداري رسانه از نوعي اين.ميدهند ارايه
كه است اين مثل اين.ميگيرد قرار رسانهاي جامعهمداري
يك كسي اگر كه دليل اين به فقط باشيد داشته بوق شما 5
در رسانهمدار رسانههاي.بشنود بقيه از نشنيد را بوق
را تعدد اينكه اول دارند مشكل دو توسعه حال در كشورهاي
وسايل را رسانهها اينكه دوم و ميگيرند اشتباه تنوع با
.نميدانند متنوع نيازهاي تامينكننده
تفاوت تعدد و تكثر ميان كه نظريد اين به قايل شما پس *
دارد؟ وجود
در من كه مثالي.تعدد و تكثر ميان است تفاوت بسيار *
نوعي ايننيست تكثر ايناست تعدد گونهاي زدم بالا
تكثر كه است جامعهمداري نگاه تنها.است رسانهمداري
متكثر نيازهاي به آنكه خاطر به ميدهد شكل را حقيقي
.ميكند توجه مخاطب
گوناگوني ، اين كه روبهروييم گوناگون فرهنگهاي با ما *
از و ميدهد قرار خود تاثير تحت نيز را رسانهها ماهيت
گوناگوني رسانههاي متفاوت فرهنگي جغرافياهاي در اينرو
هم به جا يك در فرهنگها اين همه اما.ميكنيم مشاهده را
پيام نياز دربرآوردن رسانهها كه است نقشي آن و ميرسد
.ميگيرند برعهده رساني
تا ميشود متولد كه لحظهاي از امروزي انسان واقع در *
در كه نيست هم مهم و پيامهاست معرض در خود حيات انتهاي
همه اينها تحصيلات ميزان شغل ، سن ، اماميكند زندگي كجا
بخشي.كند پيدا گوناگوني پيامهاي به نياز ميشود سبب
انسانها نياز تحول از ناشي پيام تكثر يا رسانهاي ازتكثر
رسانهها تكثر آمدن وجود به باعث انسان نياز طبيعتاست
.است شده
دارد ادامه
نامه ايران
ايرانشناسي زمينه در
/پهلوان چنگيز:كوشش به /ايرانشناسي زمينه در:كتاب نام
اول1370 نوبتچاپ /بهنگار:انتشارات
آن چاپ از سالهاست چه اگر "ايرانشناسي زمينه در" كتاب
گونهگون و گسترده چشماندازي از ميتواند ولي ميگذرد ،
مسائل و فرهنگ زمينه در نو ديدگاههايي و جستارها طرح به
نيز خود كه پهلوان چنگيز همچنانكه.بپردازد ايرانشناسي
:ميگويد ديباچه در دارد ، ايرانشناسي پژوهشهاي در دستي
اعتلاي راه در تدريجي حركتهايي ايران در كه حالي در"
خارج در ايرانشناسي كوششهاي ميخورد ، چشم به ايرانشناسي
موجي چون كه ميرود ايرانيان ميان در خصوص به كشور از
و كند تظاهر ايراني فرهنگ بيكران درياي دل از گسترده
اما گرداند بارور و بنشاند جا همه در را تازهاي اميدهاي
توجه از كشور داخل در ايرانشناسي پژوهشهاي كه زماني تا
اين ثقل مركز كه مينمايد طبيعي نشود برخوردار گسترده
جذب به حتي و بگيرد شكل ايران از خارج در تحقيقات از دست
و مقالات از برخي ".بپردازد كشور داخل پژوهشگران
خاطرات به گذرا نگاهي:از عبارتند مجموعه اين نوشتههاي
يادداشتي ويلز ، دكتر ديدگاه از ايران ايران ، در نويسي
ضربالمثلهاي آلماني ، به فارسي از شعر ترجمه پيرامون
دوران در ايران شهرهاي لرستان ، در ژاندارمري "دواني"
... و ساسانيان و پارتيان
تنهاييش و ايران
اسلامي محمدعلي:نويسنده / تنهاييش و ايران:كتاب نام
انتشار سهامي شركت:انتشارات /اول1376 چاپ /ندوشن
به كه بوده نويسنده از مقاله چهارده دربردارنده كتاب
"بشنويم را سخنها" دوم جلد را كتاب اين ميتوان وي گفته
اين نگارش از هدف كتاب مقدمه در نويسنده.داد قرار
براي درسي گذشتهاي هر":برميشمارد گونه اين را مجموعه
ما.شود نگاه آن به درست كه آن شرط به دربردارد ، امروز
در ميكنيم ، حمل خود ناآگاه ضمير در بيشتر را خود تاريخ
هر.است نياز مورد آن از آگاهانهتري نگرش كه حالي
ايران با حال هر در ما و است شناخت محتاج روبهرويي
شناخت به نياز كنوني ، سده در بيگمان ".روبهروييم
.ميشود احساس پيش از بيشتر فرهنگي و تاريخي خويشتن
نوين سده و رسانهها ابر عصر به درآمدن با ملتها امروزه
از.هستند محتاج بيشتري همانديشي و گو و گفت به ميلادي
بازكاوي توصيف ، و بومي فرهنگ شناخت به نياز احساس رو اين
ايران در جهاني ، چشمانداز با متناسب آن نقادي و تحليل و
است اين رابطه اين در بنيادين پرسش بايسته ، است امري نيز
اين و رسيد؟ "فرهنگي خودآگاهي" به ميتوان چگونه كه
دادههاي شناخت از شيوههايي و ابزار چه با خودآگاهي
ميآيد؟ بدست فرهنگي
پرسشها اين از برخي به توان ، حد در تا كوشيده حاضر كتاب
خوانندگان فراروي را ديگري پرسشهاي بسا چه و گفته پاسخ
واندرز آرزو:از عبارتند كتاب عنوانهاي از برخي.بنهد
پير هم ملتها آيا تاريخ ، در تنهاييش و ايران سنايي ،
به گراينده انديشه و اشراق به گراينده ميشوند؟ ، انديشه
...و ناآزادي و آزادي كيست؟ ، ايراني اقتصاد ، و فرهنگ خرد ،
قرآن تجويد و روخواني
شهيدي محمدرضا /حبيبي علي:موءلفين
قيمت4500 اول1378 چاپ /اسلامي تبليغات سازمان:ناشر
.ريال
هم تا است حتم و فرض همه براي كريم ، قرآن تلاوت و قرائت
لذت آن قرائت ترنم از هم و شوند آگاه آن بلند محتواي از
آشكار دو هر آن ، لفظي و معنوي اعجاز نهايت ، در تا برند
.شود
و تهيه كريم قرآن تجويد و روانخواني بخش دو در حاضر كتاب
توان كه است افرادي براي اول بخشاست گرديده تنظيم
دوم بخشندارند را غلط بدون و روان صورت به قرآن قرائت
حروف تلفظ صحيح كيفيت مسلمانان كه گرديد وضع اين براي هم
معاني در تغييري تا بگيرند فرا را كريم قرآن كلمات و
و دستورها دربرگيرنده عبارتي ، به.نيايد وجود به آيات
آيات روي بيشتر عملي تمرين جهت كه است تجويد علم قواعد
لذا. شود گرفته بهكار قواعد ، صحيح جايگيري منظور به
فصل هر پايان در تمرين و پرسش وجود كتاب ، برجسته خصوصيات
.است مطروحه مطالب صحيح فهم و يادآوري و مرور جهت
|