كنترل كوچندگان توسط كه شهرهايي
...ميشدند
بودم شهردار جاي به اگر
كنترل كوچندگان توسط كه شهرهايي
...ميشدند
شهرنشيني تاريخي تحولات سير به نگاهي
بختياري و چهارمحال در
عظيم انقلاب دومين را ، شهرنشيني باستانشناسان ، :اشاره
شهرنشيني.ميدانند نوسنگي انقلاب از پس انسان ، فرهنگ در
بينالنهرين ، در ميلاد از قبل چهارم هزاره اواسط از
شكوفايي زمينهساز تحول ، اين.شد آغاز فارس و خوزستان
در شهر مطالعه اينرو از.شد باستان دنياي عظيم تمدنهاي
و بوده تمدنها مطالعه با مستقيم ارتباط در باستانشناسي
.است برخوردار ويژهاي اهميت از
نوروزي ، باعلياصغر است گفتوگويي ميآيد ، پي در آنچه
باستانشناسي گروههاي سرپرست و باستانشناسي كارشناس
سير درباره كه بختياري و چهارمحال استان فرهنگي ميراث
بختياري و چهارمحال منطقه در شهرنشيني ، تاريخي تحولات
.است شده انجام
بختياري و چهارمحال منطقه در شهر پيدايش روند آغاز ، در*
است؟ بوده چگوه
در يكجانشيني روند به اشاره سوءال ، اين به پاسخ براي
در انساني سكونتگاههاي اولين.دارد قرار اولويت در منطقه
در ايران مناطق ساير همانند بختياري ، و چهارمحال منطقه
سال حدود 5500 در.شدند ايجاد پيش سال هزار تا 9 حدود 8
لحاظ از بشري سكونتگاههاي استان ، مناطق از بسياري در قبل
اين بعداز درست اما يافت ، زيادي گسترش حجم ، و تعداد
دشتهاي در شهرنشيني آغاز دوره با همزمان يعني تاريخ ،
مناطق در خوزستان ، و بينالنهرين حاصلخيز و پرآب وسيع ،
يك كنار در بختياري ، و چهارمحال كوهپايهاي و كوهستاني
و دامداري بر متكي زندگي كشاورزي ، بر متكي اقتصاد
آغاز را خود رشد محيطي ، توانهاي به توجه با كوچنشيني
.ميكند
يك حد تا پراكندهاي روستاهاي بعد ، هزارههاي طول در
اطلاعات به توجه با اما ميكنند ، رشد ناحيهاي كوچك مركز
"شهر" بهعنوان آن از كه مرحلهاي به هيچكدام موجود ،
.نميشوند وارد كنيم ، ياد
مدون منابع.مييابد تداوم نيز اسلامي دوره در روند اين
زندگي شيوه با متعددي گروههاي وجود از هجري اوليه قرون
مغولان و تركان هجوم با.ميدهند خبر منطقه در كوچنشيني
و كوچنشيني ( -ه تا 827 550) لر اتابكان دوره در سپس و
زيادي رونق از قشلاق و ييلاق شيوه به طولاني كوچهاي
.ميگردد برخوردار
كنوني منطقه شهر قديميترين لردگان ، كه ميشود گفته *
چيست؟ شما نظر است ، بوده بختياري و چهارمحال
و 5 قرون 4 در لردگان كه ميدهد نشان تاريخي متون بررسي
سردان ولايت كرسي بهعنوان آن از و بوده آباد شهري هجري ،
از لر اتابكان دوره در و است شده برده نام ،(سررسيد)
شهر اهميت.است ميآمده بهشمار آنها متصرفات مهم شهرهاي
موقعيت يا و منطقه طبيعي موقعيت با آنكه از بيش لردگان ،
بر شهر اين شدن واقع از ناشي باشد ، ارتباط در آن اقتصادي
-ايذه سپس و اصفهان -(بهبهان) ارجان استراتژيك راه سر
حكومت انقراض و تيموريان حمله با.است بوده اصفهان
بود ، آنان متصرفات مهم شهرهاي از كه لردگان لر ، اتابكان
هيچ وجود از لردگان بجز تاريخي متون.ميافتد رونق از
بررسيهاي در.نميدهند خبر منطقه در ديگري شهر
بقاياي جز نيز ، استان شده بررسي مناطق باستانشناسي
برخورد شهري هيچ بقاياي به اسلامي دوره پراكنده روستاهاي
.است نشده
با تاسيس تازه روستاهاي از بسياري صفويه دوره اواخر در
جنوب در خانميرزا و فلارد مناطق و اصفهان به افاغنه هجوم
روستاها اين از تعدادي.ميشود رها و خالي سكنه از منطقه
نيز آنها از زيادي تعداد و شده نوسازي خطر ، دفع با
.ميشوند متروك بهكلي
چگونه منطقه اين در صفويه دوره در شهرنشيني وضعيت*
است؟ بوده
نظير امروزي شهرهاي از بسياري اوليه هسته گيري شكل با
سامان ، بن ، جونقان ، هفشجان ، فرخشهر ، بروجن ، شهركرد ،
كه نقاط اين صفويه ، دوره در گندمان و فرادنبه بلداجي ،
مراكز به بود ، دامپروري و كشاورزي آنها ، اهالي بيشتر شغل
.شدند تبديل عشايري جامعه توليدات و ملزومات مبادله
فرخشهر) قهفرخ در منطقه دولتي و حكومتي مركز زمان دراين
حاوي كه فرخشهر جامع مسجد كتيبههاي.قرارداشت (كنوني
ميباشد ، حد سر وزير به خطاب صفوي پادشاه جانب از فراميني
صفويه دوره در محل اين مركزيت و اهميت متقن شواهد از
چهارمحال نقطه نزديكترين اينكه بهعلت شايد فرخشهر.است
.ميگيرد قرار توجه مورد است ، بوده (حكومت مقر) اصفهان به
توسعهاي و رشد چندان از نيز فرخشهر حال اين با
.شود مطرح شهر يك عنوان به بتواند تا نميگردد برخوردار
عرصه منطقه زند و افشار دوران در و صفويه حكومت اواخر از
درگيريها اين.ميشود عشاير و ايلات رقابت و تاز و تاخت
و املاك تصاحب سر بر يا و حكومت به دستيابي براي كه
كانونهاي به جدي آسيبهاي است ، بوده ماليات اخذ و متصرفات
انحطاط و فقر موجب و آورده وارد منطقه در يكجانشيني
.ميشود منطقه روستاهاي از بسياري
تا قاجار دوران از شهرنشيني تحولات سير مورد در "لطفا *
.بفرماييد بيان مطالبي بختياري و چهارمحال منطقه در پهلوي
دست در ابتدا بختياري ، منطقه حكومت قاجار ، دوره در
چهارلنگ ، خان محمدتقي شدن كشته بعداز.بود چهارلنگ خوانين
حاكم دوران اين درافتاد هفتلنگ خوانين بهدست حكومت
داماد خان محمدرضا حاج فرزند محمودخان چهارمحال ، منطقه
سرداران از بيگ علي محب)بود (افشار) بيگ علي محب
اقدامات از شهرك بيگ محبعلي مسجد و بود افشار نادرشاه
از محمودخان تمرد علت به (است محل اين در نامبرده عمراني
در سپس.ميرسد قتل به ق.-ه سال 1218 در وي حكومت ، اوامر
محمدرضا حاج قاجار ، محمدشاه و فتحعليشاه حكومت زمان
.ميرسد چهارمحال حكومت به محمودخان برادرزاده (دوم)خان
در بسياري عمراني اقدامات و بود كاردان و مقتدر شخصي وي
انجام اطراف روستاهاي و (چهارمحال حكومت مركز) چالشتر
در.ميشود مشغول چهارمحال كل آباداني و عمران به و داده
بناهاي و شده برخوردار بسياري رونق از چالشتر وي زمان
مجلل عمارتهاي و قلاع بازار ، حمام ، مسجد ، چون بسياري
.ميشود ساخته مستحكم وباروي برج يك درون در خاني
چهارمحال حكومت به باباخان خان خان ، محمدرضا حاج بعداز
و نبود موفقي حاكم خان ، محمدرضا برخلاف ولي.ميرسد
دست از را چهارمحال حكومت خانوادگي ، نزاعهاي بهعلت
ايلبگي رضاقليخان به چهارمحال حكومت بعدها.ميدهد
يعني چالشتر بعد ، به زمان اين از.ميشود محول بختياري
نيز بود شهر به شدن تبديل حال آهسته ، در آهسته كه روستايي
.ميافتد رونق از
بختياري خوانين و طوايف بين سياسي ، درگيريهاي گرفتن شدت
موجب دوران اين در مركزي دولت و چهارمحال خوانين با
منطقه جمعيتي كانونهاي در جمعيت تعداد نوسان و بيثباتي
تكامل و پيدايش براي كافي اقتصادي و سياسي شرايط و شد
.نشد فراهم شهرها
در را منطقه تمام كه بختياريها پهلوي ، دوره در سرانجام
تشكيلات و ميدهند دست از را خود سياسي نقش داشتند ، دست
كنترل و نفوذ روز هر و ميشود متلاشي قبيلهاي ، سياسي
شده ايجاد نسبي امنيت.ميشود تشديد مركزي ، حكومت سياسي
و عشاير اجباري اسكان مانند رويدادهايي و دوره اين در
مقابل در يكجانشيني تقويت و گسترش باعث ارضي اصلاحات
روستاهاي از تعدادي توسعه و رشد با.ميگردد كوچنشيني
ميشود آشكار منطقه در شهرنشيني نشانههاي نخستين منطقه ،
محل اين كرد ، شهر در دولتي نهادهاي برخي تاسيس با و
.ميشود تبديل منطقه سياسي مركز به "عملا
و چهارمحال در شهرنشيني تحولات نحوه از شما برداشت *
چيست؟ بختياري ،
تطور يك اثر در بختياري و چهارمحال استان در شهرنشيني
محدوديت علت به.است نيامده بهوجود اقتصادي و اجتماعي
متكي اقتصاد يك رونق بهجاي محيطي ، قابليتهاي و توانها
و كرده رشد كوچنشيني و دامداري يكجانشيني ، و كشاورزي بر
.ميماند برقرار سال ، هزار چند طول در
كوهستاني مناطق مانند زاگرس از منطقه اين سياسي كنترل
گروههاي دست در اواخر همين تا جنوب ، و شمال در همجوار
خدمت در "عملا يكجانشيني كانونهاي معدود و بوده كوچنشين
ساختار اين.ميماند باقي آنها كنترل در و كوچنشينان
با اينكه تا ميشود ، منطقه در شهرها شكلگيري مانع سياسي
قدرت بسط و كوچنشين طوايف كنترل نفوذو رفتن بين از
از تعدادي در سياسي و اداري مراكز ايجاد و مركزي حكومت
رونق با شهرنشيني تجليات نخستين منطقه ، روستاهاي
در جمعيت افزايش و تجاري و خدماتي اقتصادي ، فعاليتهاي
.ميگردد آشكار آنها ، حاشيه روستاهاي و مراكز اين
نبيطالبي بهاره:از گفتوگو
كرد شهر در همشهري خبرنگار
پيمانكاران با پيمان لغو
كه كاري اولين بودم شهردار آقاي جاي به روز يك من اگر
از را سبز فضاي نگهداري و عمران و شهري خدمات كردم مي
را غيرايراني كارگران كليه و ميگرفتم پيمانكاري شركتهاي
جوياي جوانان از و بومي كارگران از آنان جاي به و اخراج
.ميكردم استفاده كار
نگهداري امر در را تحصيلكرده جوانان از گروهي همينطور
.ميگرفتم كار به سبز فضاي
قليچخاني علي
!كيلويي كتاب فروش و انقلاب ميدان
ميدان وضعيت به فرصت اولين در بودم شهردار جاي به اگر
به متوالي سال چند اينكه علت به ميكردم رسيدگي انقلاب
انقلاب ميدان وضعيت از هميشه داشتم آمد و رفت ميدان اين
هيچوقت مسئولين چرا كه بودم متعجب و متاثر آن اطراف و
انجام آن وضعيت بهبود جهت در محسوسي تلاش كوچكترين
.نميدهند
ولي نباشد مربوط شهرداري به آن مشكلات همه شايد البته
و پيراشكي تهيه مراكز و ساندويچفروشيها وجود بهرحال
فروشندگان شكل به چه و مغازهها در چه اغذيه ، ساير
كثيف "واقعا (ميشود ديده بيشتر تابستان در كه) دورهگرد
غيرصوتي و صوتي آلودگي نظر از است ، غيربهداشتي و
بلندگو با و ميكنند جمع خود دور به را عدهاي دستفروشان
تبليغ به خودشان گوشخراش صداي و لحن با و !فاير آمپلي و
همه از بدتر و مشغولند (متاسفانه) دوم دست و نو اجناس
ورق" و عكس و فيلم و موسيقي نوار كوپن ، فروشندگان تجمع
به بچه چند يك هر كه گداياني منزجركننده قيافه و "بازي
ديگران ترحم جلب براي و (مرد و زن از اعم) دارند همراه
نمايش معرض به را خود ناقص اعضاي يا و پا و دست
براي فقط نه انقلاب ميدان وضعيت "واقعا !ميگذارند
از يا و ديگر شهرهاي از كه ايرانياني براي بلكه خارجيان ،
نفرتانگيز و تعجبآور ميآيند ميدان اين به تهران اطراف
به و جمعآوري را افراد اين "واقعا نميشود آيا.است
پخش عوامل از يكي نداند كه هست كسي آيا كرد؟ رسيدگي آنها
ميدان نظير ديگري ميادين البته هستند؟ همينها مخدر مواد
آمد و رفت آنجا به بيشتر چون من ولي دارد ، انقلابوجود
اين كه روزي اميد به.بردم نام انقلاب ميدان از داشتهام
كه روزي اميد به و باشد نامش برازنده "واقعا ميدان
و ديگر سازمانهاي در چه و شهرداري در چه -مربوطه مسئولين
اين از را ميدان اين و كنند همت -ديگر وزارتخانههاي
.دهند نجات شرمآور و آلوده وضعيت
دانشگاه مهمترين كه تهران دانشگاه كه است توضيح به لازم
چه اگر و دارد قرار محدوده اين در ميشود محسوب ايران
ميشود حداقل اما نباشد ميسر شايد تهران دانشگاه جابجايي
كاري امكان حد تا خيابان تعريض و سينماها انتقال جهت در
انقلاب ميدان در كه ويژگي تنها حاضر حال در.داد انجام
هم را كتابها حتي.است آن بودن فرهنگي و "آكادميك" نيست
!ميفروشند درهم و كيلويي ميوهها مانند
دكترا دوره دانشجوي
پيمانكاران كار بر نظارت
است خوبي سياستهاي جمله از خصوصي ، بخش به كارها واگذاري
است ، داشته مطلوب نتيجه و شده تجربه كشورها همه در كه
به مردم كار واگذاشتن و نظارت عدم سياست ، اين آفت اما
.است مردم قبال در غيرمسئول و سودجو پيمانكاران
در زباله جمعآوري كه تهران شهرداري قرارداد طرف شركتهاي
را خود كار محلهها بعضي در دارند عهده به را محلهها
به غرب شهرك دوم فاز در جمله از.نميدهند انجام درست
ساعت 3 در آنهم بزرگ ديزلي كاميون وانت ، از استفاده جاي
صداي و سر با و ميشود كمعرض كوچههاي وارد بامداد
اغلب كه را خيابانها و كوچهها اين ساكنان آسايش گوشخراش
تعاوني آپارتمانهاي در كه هستند دولت زحمتكش كاركنان از
.ميزند هم بر ميكنند زندگي ساز
را موضوع دارم تقاضا تهران شهرداري محترم مسئولان از
از گروه اين ندهند اجازه و كنند پيگيري و بررسي
با شهر ديگر محلههاي در چه و محل اين در چه پيمانكاران
را تهران شهرداري مسئولان و مديران زحمات خود خلاف اعمال
.كنند ضايع
حاتمي جواد
|