عرب جهان در سنتي دولت
پارلمان نقش در دائمي دگرگوني
عرب جهان در سنتي دولت
:اشاره
نحله به كه است عرب معاصر انديشمندان از عروي عبدالله
ژرف پژوهشهاي.دارد تعلق آفريقا شمال فلسفي و فكري
ديگر پيرامون و اسلامي - عربي دولت درباره وي تاريخي
عرصه در عروي.است عربي جوامع اجتماعي و فكري مسائل
وي.است رمان يك چاپ آن حاصل كه ميزند قلم نيز ادبيات
عناصر از كه اعراب ميان در دولت تركيب به زير مقاله در
ميان به سخن شده تشكيل آسيايي -اسلامي -عربي سهگانه
آيا كه ميپردازد اساسي سئوال اين به سپس و ميآورد
به پاسخ براي وي است؟ بوده ممكن تركيبي چنين شكلگيري
انواع و ميبرد پناه ابنخلدون نظريههاي به سئوال اين
ميسازد متمايز يكديگر از دولت توضيح براي را ملك و ملك
نمونههاي به وقايع ، توصيف و توضيح ضمن وبر همچون و
.ميرسد آن ايدهآل
انديشه گروه
عروي عبدالله
بنيطرف عزيزي يوسف :تلخيص و ترجمه
دولتهاي ميشود ، ناميده عرب جهان اكنون كه سرزميني در
مذهبي ، وابستگي نظر از كه گرفتهاند پا بيشماري
ميتوانيم ما ، .بودهاند متفاوت هم با نژادي يا قبيلهاي
نقابپوشان دولت خوارج ، دولت فاطمي ، دولت عربي ، دولت از
.كنيم صحبت آن نظاير و
اطلاق حاكميت در مستقلي گروه به اينجا در دولت ، واژه
حال همان در و دارد خود انحصار در را ثروتها كه ميشود
نيز ثروتها اين از زمان طول در ميتواند دولت اين
.كند استفاده
طور به دولت از و كنيم مطرح مجرد طور به را قضيه بگذاريد
در حاكميت سازماندهي عمومي شكل همانا كه بگوييم سخن كلي
عرفي ، ويژگيهاي اينجا ، دراست شده ياد كشورهاي همه
ويژگي يك استثناي به است ، منتفي هويتي و قبيلهاي مذهبي ،
.است اسلامي ويژگي همان كه
براي و چيست؟ اعراب بين اسلاميدر دولت از ما منظور
بايد آن دستگاه و مكانيزم تحليل و تاريخي واقعيت ترسيم
كنيم؟ تكيه موضوعي چه بر
سياسي كيان با ماست بر اسلامي ، دولت مفهوم تحليل از پيش
حتي شويم ، آشنا ميكردند زندگي آن در عملا مسلمانان كه
در اسلامي واقعيتهاي درك باشد اسلامي اسما فقط اگر
-غيرممكن احيانا نگوييم اگر - دشوار بسيار دور ، گذشته
براي ممكن وسايل همه با تا نميشود باعث امر اين اما است
.نكوشيم آن به رسيدن
خود فرآيند از ناشي كه قدر آن اسلامي دولت تشريح دشواري
اين.نيست منابع و اطلاعات كمبود از برخاسته است ، دولت
.آمد پديد طبيعي شكل به عرب قبيلهاي جامعه در دولت
پادشاهان اسلام ، پيامبر بعثت از پيش قرنها عربها
شيخنشيني نظام به تاريخنگاران.ديدهاند خود به مختلفي
.كردهاند توجه بارها بود برپا مكه در كه
ويژهاي جايگاه قريش ، شد ، برانگيخته قريش ميان از پيامبر
-عربها كه كنيم فراموش نبايد.داشت عرب شبهجزيره در
يمن در بويژه و ديگر مناطق در را سلطنتي نظام -عموما
سر از را تكاملي همان عربها ، ديگر عبارت بهشناختهاند
و مالكيت و خانواده نظام در جوامع ، ديگر كه گذراندهاند
و شده توصيف انگلس توسط و ديدهاند خود به سياسي حاكميت
.است كرده بنا آن بر را خود نظريه
اين به بودند ، آشنا عرفي دنيوي طبيعي دولت با عربها
قهريه قدرت افزايش و ثروت و شهرت پي در دولت اين كه معنا
داريم پيامبر دعوت آغازين رويدادهاي از دلايلي.بود خود
در.بود جامعه هدفهاي از قريش رهبران تصورات نشانگر كه
(ص)محمد حضرت به كه بود اي گونه به آنان تلقي آغاز
!هستي؟ پادشاهي خواهان آيا كه ميگفتند
عرفگرايي:ميشناسيم را اسلامي دولت تشكيلدهنده عناصر
اما آسيايي ، هرمي سازماندهي و اسلامي اخلاقگرايي عربي ،
عناصر اين چگونه كه كنيم تصور نميتوانيم آساني به
.باشند داشته امتزاج و هماهنگي ميتوانند
از گفتن سخن هنگام به نوگرا ، و كهن ظاهراتاريخنگاران
دولت و اموي عربي دولت و راشدين خلفاي اسلامي دولت
به اين آيا.داشتهاند را احساس همين عباسي ، ايراني
.داشت تباين پادشاهي تجربه با كه است آن معناي
دولتهاي دستگاههاي بزرگ ، كشورگشاييهاي از پس عربها
-بودند هم همانند فراواني ميزان به كه -را ايران و بيزانس
باختري آسياي در تاريخي دولتهاي اصولا.بردند ارث به
شهرت آن هدف كه است فردي مطلق حاكميت و الهي حق بر مبتني
و مقدوني اسكندر كشورگشاييهايي پي در.است رفاه و قهر و
دولت نظامهاي يونان ، كشور در شهري نظام محو از پس
همانتطور بعد ، قرنها.فراگرفت را متمدن جهان آسيايي ،
از تاثر با كنسولها حكومت و شد پديدار نيز روميها نزد
.شد تبديل امپراتوري نظام به آسيايي ، دولتهاي دستگاههاي
جز كه يافت جهاني در را خود پيدايش ، از پس اسلام
اين.نميشناخت ديگري چيز حكومتي ، دستگاههاي آنگونه
سازمانهاي و سو يك از اسلام هدفهاي با گرچه دستگاهها
را آنها عربها اما داشتند ، تعارض ديگر سوي از قبيلهاي
اسلام تاريخ در هيچگاه شده ياد سهگانه عناصرپذيرفتند
نشدهاند؟ آميخته هم با
نظر دربارهاش بتوان مشكل كه است دشواري بسيار نكته اين
اواسط در تنها آن ، دقيق معناي به تاريخي تدوين.داد قطعي
يك هيچشد آغاز عباسي دولت برپايي از پس و هجري دوم قرن
هم اسلامي دولت -مناسب شرايط وجود با -عرب نويسندگان از
.نبودند آن اول مرحله در اسلامي دولت شكلگيري عصر
سهگانه عناصر همنشيني شاهد بعدي ، مرحله در تاريخنگاران
كه پرداختند آنها توصيف به هنگامي احتمالا و شدند مذكور
راه در قدم و شدند مستقل ديگر بار عناصر ، از يك هر
نخستين دوره پيرامون داوري از قبل لذا.نهادند ويژهاي
.داشت نظر در را پديده اين بايد اسلام ، تاريخ
ضرورتا ، ميگوييم ، سخن اسلامي دولت درباره امروزه وقتي
را آسيايي و اسلامي عربي ، سهگانه عناصر از تركيبي بايد
كه را تركيب اين نميتوانيم ما ولي باشيم ، داشته نظر در
معاصران شواهد زيرا كنيم ، درك است ، شده محقق تاريخ در
انجام ميتوانيم كه چيزي تمام.نداريم دسترس در را آنها
نسبتا تاريخنگاران اخبار براساس آن تخيل يا تصور دهيم ،
تجربه تشريح يعني ما ، هدف ناقض امر ، اين.است متاخر
تجانس مساله ميتوانيم ، نيز.نيست سياست عرصه در عربها
دوره زيرا بگيريم ، ناديده را سهگانه مقومات تنافر يا
تاريخ كه دورهاي يعني عناصر ، اين انفصال و انفكاك
و آميختگي دوره از بلندتر ميگويد ، سخن ما با دربارهاش
درباره كمتري مستقيم گواهيهاي كه آنهاست ميان هماهنگي
.دارد وجود آنها
ناگزير به ميكنيم صحبت دولت موضوع درباره كه آنجا از
نظريهاي كه كنيم مراجعه عرب انديشمند ابنخلدون به بايد
و عام بهطور بشري سياسي زندگي پيرامون اجتماعي و تاريخي
.است داده قرار ما اختيار در خاص طور به اسلامي -عربي
از ناشي-داد خواهيم توضيح كه گونه آن-خلدون ابن اهميت
و تاريخي فلسفي ، فقهي ، گرايشهاي تقاطع در وي گرفتن قرار
انديشيده گرايشها اين همه درباره او.است صوفيگري حتي
فراهم ما براي را آنها ميان مشترك زمينه نهايي ، ودرتحليل
.است كرده
اختيار به كه است طبيعت غايت ملك ، ":ميگويد خلدون ابن
ونظم هستي ضرورت سبب به بلكه نگرفته ، قرار طبيعت اين در
".است آن
"حاكم مهار براي قوانيني" بايد -است طبيعي كه -ملك اين
:است قايل تمايز زيرين نظام سه ميان وي.باشد داشته
شهوت و غرض مقتضاي بر همگان اجبار همانا كه طبيعي ملك -
.است
در عقلي نظر مقتضاي بر همگان اجبار همانا كه سياسي ملك -
.ضررهاست ودفع دنيوي مصالح جذب
مصالح در شرعي نظر مقتضاي بر همگان اجبار كه خلافت -
زيرا.بازميگردد اخروي مصالح به كه است دنيوي و اخروي
آخرت مصالح اعتبار به شارع ديدگاه از دنيا مسائل
در شرع صاحب از نيابت به - واقع در -اينها.بازميگردد
.دنياست سياست و دين از حراست
تقسيم دونوع بر را عقلي سياست ديگر ، فصلي در خلدون ابن
:ميكند
.است عموم مصالح مراعات آن هدف كه نوعي -
.است سلطان مصلحت فقط هدفش كه دوم نوع -
حال ، همان ودر موجود سياسي نظامهاي نمونههاي اينها
.است اخلاقي ديدگاه از نظام هر ارزش حسب بر طبقهبندي
بدوي عمران با كه است "طبيعي ملك" همان پايينتر ، نظام
هدفش كه ميآيد آن پي از "سياسي ملك".دارد هماهنگي
زيرا نيست ، تهي عدالت از نظام اين.است حاكم فرد مصلحت
و قدرت درنتيجه ، و رعيت غناي و حاكميت ثبات عدالت ، در
تاريخ از كه است الگويي و است نهفته حاكمان رفاه
جاي "سياسي ملك" سوم مرتبه در.است شده برگرفته ساسانيان
آن -يونان وحكومت نظردارد در را عموم مصلحت كه ميگيرد
نوع ايناست آن الگوي -راداشتند تصورش فيلسوفان كه گونه
رباني هدايت نور از اگر است ، نزديكتر كمال به حكومت
اين از بالاتر خلدون ابن دليل ، اين به.ميشد برخوردار
زيرا ميدهد ، قرار چهارم مرتبه در را خلافت نظام حكومت
خصوصيتي واين برميگيرد در را آخرت نجات و دنيا سعادت
نظام طبعا.نمييابد تحقق ديگري نظام هيچ در كه است
باشد ، نظامها كاملترين ميتواند كه دارد وجود نيز پنجمي
و ساخته كه فاضلهاي مدينه:مينمايد دور تحققش اما
در.است آنان مسلمان شاگردان و يوناني فيلسوفان پرداخته
و وازحكومت شد خواهد برخوردار كامل اخلاق از فرد اينجا
.گرديد خواهد بينياز -مستقيم -دولت
در رخدادها توصيف با را نظري تحليل خلدون ، ابن سان ، بدين
تاريخي الگوي يك نمونه ، هر وراي در كه طوري به ميآميزد ،
.ميبينيم را
خلافت سپس.بودند آشنا "طبيعي ملك" با درجاهليت عربها
.است "طبيعي ملك" با متضاد كاملا نظامي كه ميآيد پيش
فرد هر انگيزه":نظام اين در ابنخلدون ، گفته طبق زيرا
را آن مردم و است دين همان كه ميگيرد سرچشمه درونش از
نابودي به اگر حتي ميدادند تاثير خود دنياي امور بر
".ميانجاميد آنان
كه هم اندازه هر شد ، برپا "دارالاسلام" در كه دولتي هر
و ميكرد محافظت شريعت از بخشي از ضرورتا بود ، مستبد
ضامن شريعت ، زيرا ميداد ، نشان اهتمام آن تطبيق براي
چند هر -دولتي هر بود معتقد خلدون ابن.است وامنيت نظام
براي و ميشود متوسل قدرت به ضرورتا -باشد شرع تابع
هر دولتي ، هر و ميكند اتكا عصبيت بر واستمرار دوام
ميكند رعايت را عصبيت ضرورتا باشد ، عادل و منظم اندازه
.ميآورد در اجرا به را شريعت و
وجود دولتي تاريخ در كه معناست اين به ابنخلدون كلام
بر تنها يا ديني دعوت بر تنها يا عصبيت بر تنها كه ندارد
ناگزير پايه سه وجوداين بلكه باشد ، مبتني عقلي سازماندهي
و خلافت ملك ، -شده ياد مفاهيم صورت ، اين در.مينمايد
تصورات يا پياپي تاريخي حكومتهاي نمونههاي تنها -سياست
بلكه نيست ، انسانها امور اداره كيفيت درباره اخلاقي
كيان كه هستند مجردي مفاهيم آن ، و اين بر علاوه آنها ،
.ميگيرد قرار آنها براساس سياسي
عصبيت ، :تشخيصاند قابل زير نامهاي با مجرد ، مفاهيم اين
مفاهيم با مفاهيم ، اين كه ميكنيم مشاهده ;وعدالت شرع
تشابه اگرهستند همانند وبر ماكس توسط كاررفته به محوري
يادآوريم ، به را وبر وماكس ابنخلدون برخورد شيوههاي
خواهيم درك را اجتماعي دانشمند دو اين ميان نزديكي راز
نمونهها به تا ميكنند آغاز وقايع توصيف از آنان.كرد
.كنند استخراج آنها ميان از را مفاهيم و برسند
پارلمان نقش در دائمي دگرگوني
(آخر بخش ) پهلوي تا قاجار از مطلقه قدرت گيري شكل چگونگي
ملي شوراي مجلس چهارم دوره نمايندگان
ايران نهادي چارچوبه حاضر مقاله نخست شماره در :اشاره
و گرفت قرار بحث مورد سو اين به اساسي 1906 قانون براساس
مجلس انحلال حق ، ها ، اقليت قوا تفكيك نظير مسائلي آن طي
در فرزندش به شاه از قدرت انتقال چگونگي ، شاه توسط
مجلس تبديل چگونگي و آن اصلاحات و اساسي قانون نظر تجديد
. گرفت قرار بررسي مورد شاه رضا زمان در فرمايشي مجلسي به
مورد اساسي قانون دربازنگري بعدي هاي گام شماره اين در
تاكيد پارلمان نقش در دگرگوني بر وسپس گيرد مي قرار توجه
.شود مي
انديشه گروه
و داد رخ ،(1346)سال 1967 در عمده بازنگري چهارمين
بدين سپتامبر در ويژه بهطور موسسان ، مجلس كه هنگامي
نيابت به مربوط كه را متمم ماده 38 شد ، خوانده فرا منظور
تصريح ماده 38 ، قديمي ، نسخه در.كرد اصلاح بود ، سلطنت
وليعهد ، و است بيصاحب وتخت تاج كه درموردي كه ميكند
مجلس سوي از نايبالسلطنه است ، سال بيست زير و صغير
نبايد شرايطي هيچ تحت نايبالسلطنه ، اين.شود انتخاب
ماده 38 اصلاحي ، نسخه در.باشد قاجار خاندان از عضوي
:ميگويد
امور ميتواند تنهايي به وليعهد پادشاهي ، انتقال درمدت"
باشد ، نرسيده سن اين به وي اگر.گيرد عهده به را سلطنتي
عهده به را سلطنت نيابت امور فورا -وليعهد مادر -شهبانو
عنوان به شاه سوي از ديگري شخص آنكه مگر.گرفت خواهد
ميدهد ، تشكيل شورايي نايبالسلطنه ، .شود تعيين وليعهد
عالي ، ديوان رئيس و مجلس [دو] روساي نخستوزير ، از مركب
سوي از كه روشنفكر و دانشمند شخصيت چهار بهعلاوه
بر را مسئوليتهايش شهبانو ، ميشوند تعيين نايبالسلطنه ،
وليعهد رسيدن زمان تا شورا مشورت با و اساسي قانون طبق
.ميدهد انجام سالگي بيست به
شده ، ياد شوراي نايبالسلطنه ، كنارهگيري يا ترك صورت در
عهدهدار را نايبالسلطنه مسئوليتهاي موقت ، طور به
خاندان از نايبالسلطنهايغير مجلس ، در تا ميگردد
وي كنارهگيري حكم در شهبانو ، ازدواج.شود تعيين قاجار ،
.است
از رشتهاي منجربه سلطنت ، نيابت تركيب در تغيير
قوانين اساسي ، قانون تحول اين با همراه.شد بازنگريها
.شد غيرمتحول انتخاباتي
دورهاي افزايش با (1329) دهه 1950 ميانه در تحول اين
.شد آغاز جمعيت ، افزايش با مواجهه در نمايندگان تعداد
بيستوسوم اجلاس كه هنگامي ،(1350) تا 1971 بدينگونه
.رسيد نفر به 268 نمايندگان تعداد يافت ، گشايش مجلس ،
تابع امر اين سنا ، و مجلس اجلاس طول راجعبه (اما)
طرحهاي و اساسي قانون بندهاي خلال در گوناگون دگرگونيهاي
دوره ،(1336) در 1957 شد ، ياد اخيرا همچنانكه.بود مجلس
در سنا ، دوره.يافت افزايش سال ، چهار به سال از 2 مجلس
اكتبر 1952 ، در 23.بود سال شش (در 19491328 يعني) آغاز
كار براي را سال دو به سنا دوره محدودسازي قانون مجلس
سال 1957 در و پذيرفت سالهاش ، دو دوره با آن همزمان
افزايش سال چهار به بار اين دوباره سنا ، دوره ،(1336)
.باشد داشته همخواني مجلس ، دوره با تا يافت
پارلمان دگرگوني دستخوش نقش
ايران ، در نهاد يك عنوان به پارلمان ،(1358) در 1979
پهلوي سلطنت كه سالي پنج احتساب بدون.ميشد ساله هفتاد
ضرورت به ايران ، در پارلمان نقش تحليل.شد مستقر
مجلس ، نخست ، كه چرا شود ، متمركز ملي مجلس بر ميبايست
تنها كه) است داشته سنا از طولانيتر بسيار كاري ، دوره
قدرتهاي اينكه دوم ، .(يافت موجوديت(1328)سال 1949 در
از اهميت لحاظ به قطع طور به آن ، واقعي سياسي نقش و رسمي
مجلس اصلي مشخص چهرههاي رسمي ، حالت دررفت فراتر سنا
و دارند مالي امور در گستردهاي رقابت كه هستند آنهايي
دوره طول مثال ، عنوان به معيني ، امور ميتوانند كه كساني
ايجاد صورت هر بهنمايند تنظيم خود تصميمات با را سنا
شده منظور جهت بدين بار ، اولين براي (1328) در 1949 سنا
دوگانه حالتي در قانونگذاري فرآيند در موازنهاي كه بود
پيكره يك آوردن فراهم راه از امر ، اين.آورد پديد
صاحبان مهمترين از مركب ملت ، براي مجرب و مشورتي بالغتر
نفوذ شاه كه اين تضمين راه از همچنين و دولتي مناصب
وي قدرت كه چرا)نمايد اعمال قانونگذاري فرآيند بر بيشتري
تامين ،(شد تقويت سنا ، اعضاء نيمياز نسبي تعيين با
.گرديد
و آشوب با پارلمان ،(1290) و 1911 (1288) ميانه 1909 در
.بود روبهرو روسيه و شاه نظامي نيروهاي عملي ممانعت
روشنفكران ، از ائتلافي يك تلاشهاي ميان در مشروطه نظام
گزارشهاي.يافت نجات شيعه ، روحانيان و جنوب قبايل روساي
نوشته در ميتوان را پرآشوب دوره اين مستند خوبي به
-وي بعدي گزارش و "ايران (51284) 1905-انقلاب 6" براون
.يافت -"ايران (1290)دسامبر 1911 بحران"
فرآيند در واقعي وقفه يك اول ، جهاني جنگ خلال در
كشور در كه ناخوشايندي وضعيت نتيجه در ايران در پارلماني
.آمد پديد داشت ، وجود
تشكيل قم در تبعيد در حكومتي كه شد وخيمتر زماني وضعيت ،
حمايت زير تا شد منتقل كرمانشاه به خود موقع در كه شد
.نمايد فعاليت تركيه ، -آلمان نظامي عارضي حكومت
عادي فعاليتهاي مجلس ، اول ، جهاني جنگ از پس صلح هنگام در
به رضاشاه انتخاب در كليدي نقشي و گرفت سر از را خود
اين.نمود ايفا حكومتش به بخشيدن مشروعيت و پادشاهي
مابانه ، قيم اقتدارگراي نظام يك به تدريج به فرمانروايي
اصلاحات ، گسترده برنامه يك به حكومت تقويت.يافت گسترش
به اما كرد ، پيدا ادامه پارلمان انتخابات.يافت اختصاص
اهميت بنابراين بودند ، مقتدر شاه اعضاء ، نامزد اغلب تدريج
.يافت كاهش پارلمان ، نهاد
،(1320)در 1941 رضاشاه كنارهگيري از پس مجلس ، اقتدار
-وقت وليعهد كه بود پارلمان اين واقع در.شد احياء
در آنچه.كرد اعلام ايران ، شاه عنوان به را -محمدرضا
ايران اشغال نتيجه در افتاد ، موثر فرمانروايان تغيير
آغاز ، در كم دست و بريتانيا و روسيه توسط مشترك بهطور
شرايطي چنين تحت.بود پادشاه اقتدار جوهره ضعف نتيجه
.كرد پيدا بيشتري اهميت پارلمان
و جنگ تحميل با ايران در مشروطه عادي فرآيند كه نيست شكي
منطقه دو به كشور تقسيم.شد مختل كاملا ايران اشغال
.افزود اوضاع وخامت بر اشغالي ،
هرگونه بازگشت و ابقاء درباره روس ، [اشغالي] منطقه در
مخفي پليس روسيه ، سنگين نظامي پنجه.نبود بحث جاي آزادي ،
احساس شمالي ، استانهاي سراسر در ويژه سياسي عوامل و
از كه نمايندگاني هدايت در را خود كه بود قرار و ميشد
تنها چند هر.دهد نشان ميشوند ، انتخاب مجلس براي شمال
روسيه حمايت مورد توده حزب نماينده آنها ، از كمي تعداد
روسيه فشار زير گوناگوني درجات به ديگري تعداد بودند ،
جنوبي و مركزي بخش در نيز بريتانيا سياستهاي.بودند
حوزههاي ماندن بيرقيب و بودن دارا تضمين منجربه ايران
و نظامي تجهيزات حملونقل ترانزيتي خطوط و جنوب در نفتي
.شد ايران سياسي فرآيند در نفوذ اعمال نهايت در
ايران مجالس تاريخ در پرغوغايي دوره راستي ، به دوره ، اين
اساسي ، قانون) كه شاه حق عليرغم مدت ، اين خلال در.بود
نخستوزيران ، انفصال و انتصاب بر مبني (بود كرده تعيين
آراء اكثريت با مجلس ، كه چرا گرفت شكل پارلماني ، رسم يك
شود ، نخستوزير بايد كه فردي به را خود تمايل ميبايست
كنارهگيري يا انفصال بر حدي ، تا همچنين و ميكرد اعلام
.داشت تاثير تصدي ، حال در نخستوزيران
مجلس ، دوم ، جهاني جنگ از پس نخستين سال پنج طول در
اين.كرد ايفا كشور سياسي زندگي در مهم نقشي همچنان
را ايران ،(1325)مه 1946 در روسيه كه داشت وجود تفاوت
.نكرد ترك انگليس اما كرد ترك
لنزوسكي جرج: نوشته
حميدي محسن محمد: ترجمه
انديشه تازههاي
|
كيان جديد شماره
.شد منتشر تير و خرداد ويژه كيان شماره ودومين پنجاه
بحران" بازخواني و تبيين به كه كيان شماره اين جدي توجه
آلپورت ، كوردن از گفتاري و آثار است ، معطوف "ايمان
فاني ، كامران سروش ، عبدالكريم آلتون ، ويليام
مصطفي كوثري ، عبدالله فرهادپور ، مراد محمدمجتهدشبستري ،
.ميخورد چشم به...ملكيانو
فراوان كاربرد منابر و محاورات در كه مفهومي ايمان ، مبحث
كنكاش.است نگرفته صورت آن درباره جدي چندوچون اما دارد ،
ثغور و حدود كردن مشخص و ايمان ذاتي مفهوم بازشناسي در
تبيين كه است دقايقي از حوزه ، اين به نزديك مفاهيم با آن
در ايمان آنكه گو.است اديان متكلمين اصلي وظيفه آن
اين از و است بازشناسي قابل هم متقابل مفاهيم با ارتباط
نگاهي از.مييابد وسيعتري دامنه مفهوم اين تبيين منظر
برخي مطالعه مورد ميتواند پديده يك منزله به ايمان ديگر
همچنان گيرد ، قرار روانشناسي همچون انساني علوم رشتههاي
و منظر در كمتر آن نتايج تاكنون اما ;است گرفته قرار كه
.است گرفته قرار نشريات در مباحث گونه اين مخاطبان مراي
تحت آن ماحصل كه بردارد قدم باب اين در است كوشيده كيان
.است گرفته قرار خوانندگان اختيار در ايمان بحران عنوان
و تبيين به صفحه در 200 نامهاي ويژه در كيان اين از پيش
مورد كه پرداخت خشونت و مدارا دين ، خصوص در بازانديشي
.گرفت قرار فكري -فرهنگي محافل توجه
|
|