رسميت به را خرداد دوم تحول اگر
رسميت به را ما نيز جامعه نشناسيم ،
شناخت نخواهد
سراسري كنگره نخستين پاياني بيانيه در
حاكميت اصلاحات بناي :مشاركت جبهه حزب اين
است اساسي قانون كامل
استان بسيجيان عشايرو مرزنشينان ، ديدار
رهبري معظم مقام با اردبيل
از ميتواند كه كسي محقترين :يزدي آيتالله
هستند روحانيون بزند حرف مردم طرف
پرونده درباره وحدت تحكيم دفتر بيانيه
نوارسازان
سياسي يادداشت
براي را مناسب بايدبستر :قزوين استاندار
آورد فراهم مردم انتقادات
"گفتوگو" آرزوي تحقق ;خاتمي حافظ ، گوته ،
رسميت به را خرداد دوم تحول اگر
رسميت به را ما نيز جامعه نشناسيم ،
شناخت نخواهد
سياسي معاون تاجزاده سيدمصطفي :همشهري خبرنگار - ساري
تحولات مازندران اداري شوراي درجلسه شنبه پنج كشور ، وزير
رهبري ، تدبير با كه دانست تحولي را اخير سال چند سياسي
و است شده خلق مردم بينظير حضور با و خاتمي پرچمداري
جامعه در جديدي بحثهاي كه بود بزرگ حماسه اين از بعد
صورت جامعه در گفتمان تعبير كه شد آن به منجر كه شد مطرح
در را خود تحمل و گفتوگو ادبيات و فرهنگ يعني گيرد
.است داده عبور مختلف لايههاي در و جامعه
و اجتماعي نهادهاي نگاه امروز:كرد تاكيد تاجزاده
تغيير گذشته به نسبت زمينهها از بسياري در شهروندان
شده مطرح انقلاب سوم دهه با متناسب موضوعاتي و است كرده
زيرا ميشود متضرر جامعه نباشيم پاسخگو آنها به اگر كه
حقوق از دفاع براساس نو تعاريف سمت به مردم توجه كانون
صحبت اگر كه بهگونهاي است مختلف زمينههاي در شهروندان
نيست دولتمردان و دولت امنيت تنها منظور ميشود امنيت از
.است مطرح نيز شهروندان امنيت بلكه
شعار اين اصل ميكنند فكر كسانيكه همه:داد ادامه وي
از دارند عدهاي كه دارند اعتقاد و است درست (اصلاحات)
حمله مورد را شعار اصل نبايد ميكنند استفاده سوء آن
را سوءاستفاده جلوي رساني بااطلاع بايد بلكه دهند قرار
.بگيرند
:گفت دارند را ارزشها و امام دغدغه كسانيكه به خطاب وي
عزت امروز نبود ، اسلامي انقلاب امام بزرگترينميراث مگر
اين ميكند نظاره جهانآنرا درحاليكه ما نظام واعتلاي
و خلق را بشريت انقلاب مردميترين ميتواند كه است
مسئله اين به اشاره با وي.كند تاسيس را نظام مردميترين
اين نگاه يك:گفت داشت وجود نگاه دو خرداد دوم از بعد كه
منفي حركت اين كه شده آغاز حركتي خرداد دوم با كه بود
وي.كنند اصلاح آنرا كه بودند درصدد ابتدا همان از و است
:داشت اظهار است جواني جامعه ما جامعه اينكه به اشاره با
رسميت به را خرداد دردوم آمده بوجود اينتحول ما اگر
.رسميتنميشناسد به مارا نيز جامعه نشناسيم
سراسري كنگره نخستين پاياني بيانيه در
حاكميت اصلاحات بناي:مشاركت جبهه حزب اين
است اساسي قانون كامل
ايران مشاركت جبهه حزب :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
نخستينكنگره پايان مناسبت به بيانيهاي در اسلامي
براي جانبه همه تلاش اصلاحات بناي:كرد اعلام خود سراسري
ثمره و ملي ميثاق بهعنوان اساسي قانون وتمام تام حاكميت
(ره)خميني امام حضرت يادگارماندگار و والامقام شهيدان خون
.است
اعتقاد بر اصلاحات درحقيقت:است آمده بيانيه اين در
حقوق همه تامين براي تلاش و اساسي قانون به عملي والتزام
.است حكومت مسئوليتهاي و وظايف همه واجراي جامعه اساسي
و مضمون آن از پس و خرداد1376 دوم در مردم راي و نظر
.است داده نشان بخوبي را اصلاحات اصلي خطوط
نميتوان را اصلاحات جنبش:است شده اضافه بيانيه اين در
با و شناخت آنرا بايد.كرد مطلوب به نهمصادره و متوقف
و نيازها به شايسته و بهموقع پاسخگويي جهت در توان تمام
اين از ديگري بخش در جبهه اينگامبرداشت آن الزامهاي
تصريح اساسي قانون استصوابياز نظارت از باانتقاد بيانيه
قانونگذار شدننهادهاي ضعيف استصوابي نظارت حاصل:كرد
و نظارتي وظيفههاي حداقل اعمال از مجلس وبازماندن
كاريهاي محافظه و ازملاحظات چنبرهاي به شدن گرفتار
غيررسميو و رسمي ذينفوذ مراكز برابر در نابجا و ناروا
.بود جامعه درسطح نارضايتي و ياس گسترش و ايجاد نهايتا
در تبعات و آثار داراي ملت حاكميت:ميافزايد بيانيه اين
بيشتر هرچه مشاركت موجب و است فرهنگ و سياست ، اقتصاد عرصه
:است آمده بيانيه اين در.ميشود خود سرنوشت تعيين در ملت
يك است ، امنيت مردم آنهمه از امنيت ملت ، حاكميت در
به آن از قانون پناه در مردم همه كه است عمومي كالاي
.ميكنند يكساناستفاده
اول گام عنوان به كشور سياسي مشكل حل از بيانيه اين در
:است آمده و شده نامبرده مردم مشكلاقتصادي حل براي
يابد ، ادامه سياستهمچنان عرصه در موجود وضع درصورتيكه
كردكه خواهد بروز اقتصادي پيچيده بحرانهاي زود يا دير
.آنهاست مهمترين از يكي اشتغال بحران
لزوم مورد در بيانيه اين از ديگري دربخش مشاركت جبهه
با مواجهه براي كه است كرده باخشونتپيشنهاد برخورد
خود نابودي با رابرابر مملكت صلاح و خير كه نيروهايي
خشونتآميز اقدامهاي به دست دليل همين به و ميدانند
به كه نيروهايي تمامي از متشكل خشونت نفي جبهه ميزنند ،
.شود ايجاد معتقدند ، كلياصلاحات اصول
را حكومت مشروعيت اصلاحات ، جنبش:ميافزايد بيانيه اين
جنبش اينميداند مبتني ايران وشهروندان مردم پذيرش بر
دارد ، ايرانيان همه براي شعارايران از مشخصي و روشن تعريف
بداند ملت قيم خودرا نميتواند عنوان هيچ تحت گروهي هيچ
تصميمهايي و ارائه را تعابيري و تفاسير آنان طرف از و
.كند رااتخاذ
است معتقد مشاركت جبهه:ميگويد بيانيه اين در جبهه اين
قضايي دستگاه نيز و قوي وانتظامي نظامي داشتننيروهاي كه
اين تحقق ولي است ، مدني يكجامعه لازمه مقتدر و مستقل
مجادلات در ودستگاهها نيروها اين كه است آن مستلزم هدف
.نشوند وارد داخلي سياسي
يك در مردم راي از منبعث مجلس:ميافزايد بيانيه اين
قانون اصل 76 طبق و است امور همه راس آزاد ، در انتخابات
كشور امور تمام در تفحص تحقيقو حق شرط و قيد بدون اساسي
خدشه اصلموجب اين اجراي در محدوديتي هرگونه و دارد را
مورد اصل 58 در كه ملت حاكميت و مردمسالار نظام اصل به
.ميشود تاكيداست
حكومت ديني ، حكومتي كه است شده تصريح بيانيه اين در
و آراء بر كه است ديني متنجامعهاي از برخاسته
.است متكي قبولمردم مورد و راهگشا و كارآمد انديشههاي
مردم حق را قانوني آزاديهاي بيانيه اين در مشاركت جبهه
و مطبوعات توقيف و محدوديت كه است تصريحكرده و دانسته
اقتدار نشانه انديشمنداننهتنها و صاحبنظران بازداشت
در.است اساسي ضعفهاي وجود از حاكي بلكه نيست ، حكومت
انحصار نفي و اطلاعات آزاد گردش مورد در بيانيه اين
حاكميت و انحصار از رسانهها خروج:آمدهاست رسانهاي
و اخبار اشاعه كيفيتزمينه افزايش از حكومتي ، گذشته مطلق
در را آنها نقش و داده كاهش را گزينشي اطلاعات
خواهد افزايش فرهنگي و اجتماعي صيانت و فرهنگ استوارسازي
.داد
تا31 اسلامي 30 ايران مشاركت جبهه سراسري كنگره نخستين
.شد تهرانبرگزار در امسال تيرماه
استان بسيجيان عشايرو مرزنشينان ، ديدار
رهبري معظم مقام با اردبيل
خويشاوندي ، روابط براساس تبعيض براي كشور در مجوزي هيچ
ندارد وجود كاريها ملاحظه و رفاقت ، جناحي
استان به سفر ادامه در رهبري معظم مقام :سياسي گروه
و مديران جمع در جمعه و پنجشنبه روزهاي طي اردبيل
و ايلسون عشاير جمع در ;استان اين اجرايي مسئولان
همچنين.كردند ايراد بياناتي گرمي شهرستان مرزنشينان
استان بسيجيان از نفر هزاران پرشور جمع در پنجشنبه ايشان
و انقلاب عظيم خيل سرسبد گل عنوان به آنان از اردبيل
.بردند نام اسلام
استان در رهبري معظم مقام پنجروزه حضور ايرنا گزارش به
همراه استان اين مردم وصفناپذير شوق و شور با اردبيل
:است زير شرح به ديدارها اين گزارش مشروح.بود
است تبعيض از ناشي فساد و فقر
سفرشان روز آخرين در روزجمعه اسلامي رهبرمعظمانقلاب
اين اجرايي مسئولان و مديران ديدار در اردبيل ، بهاستان
مردم به خدمت را اسلامي نظام ايشاناساس با استان
.دانستند
بركت به كه تاريخي ازفرصت بايد:كردند تاكيد ايشان
حداكثر آمده بوجود ايران در حاكميتاسلامي عظيم حادثه
.گيرد انجام پيشرفتكشور و مردم به خدمت براي استفاده
و عزت سنگين رسالت اينكه به اشاره با رهبري معظم مقام
اين به خدمت است ، ايران ملت عهده بر امروز اسلام ، آبروي
:افزودند و ندانستند قابلمقايسه حسنهاي هيچ با را مردم
شده تكيه بهاسلام و نشده فراموش خدا ياد كارها در هرگاه
.است بوده امور در پيشرفت نتيجه است ،
راهحل براينكه مجدد تاكيد با خامنهاي آيتالله حضرت
نشان خاطر است ، تبعيض و فساد فقر ، مبارزهبا كشور مشكلات
و صحيح ريزي بابرنامه درجامعه فقر كردن برطرف:كردند
كشور ، انساني و طبيعي استعدادهاي از مناسب استفاده
.است امكانپذير
مختلف زمينههاي در فساد نفوذ براينكه تاكيد با ايشان
اداري فساد گرفت ، جدي را آن خطر علايم وبايد است تدريجي
اداري فساد مظاهر با بايد:وافزودند خواندند كشنده را
به اهانت ضابطه ، بجاي رابطه ملاحظه رشوه ، كاري ، كم همچون
نشدن برخورد و ضابطه از خارج نصبهاي و عزل مراجعين ،
.گيرد صورت جدي برخورد بافساد ،
برخورد لزوم بر تاكيد با همچنين خامنهاي آيتالله حضرت
خاطر سطوح ، درتمام و شكل درهر مالي بافساد بيملاحظه
با مبارزه غافلانه ، اظهارنظرهاي برخي برخلاف:كردند نشان
همه بلكه نخواهدشد سرمايه گردش در اختلال موجب مالي فساد
را آن تضييع حق وكسي بشمارند محترم را بيتالمال بايد
.نداشتهباشد
ناشي را فساد و فقر موارد از بسياري رهبري ، معظم مقام
براي كشور در مجوزي هيچ:افزودند دانستندو تبعيض از
ملاحظه و رفاقت ، جناحي خويشاوندي ، روابط براساس تبعيض
.ندارد وجود كاريها
اتخاذ بهتصميمهاي بااشاره خود سخنان پايان در ايشان
استان مسئولان سفر ، اين در طرحها انجامبرخي براي شده
همدلي و وحدت هابا تصميم اين جدي پيگيري رابه اردبيل
.كردند سفارش
در اسلامي انقلاب رهبرمعظم خامنهاي آيتالله حضرت
تهران به ديروز ظهر اردبيل ، استان روزهبه سفرپنج پايان
.بازگشتند
عشاير با ديدار
جمع در حضور با پنجشنبه عصر اسلامي انقلاب معظم رهبر
از سبلان دامنههاي در ايلسون خونگرم و سلحشور عشاير
عشاير اين زندگي وضعيت جريان در و ديدار آنان با نزديك
.گرفتند قرار
جمع به ورود ابتداي در خامنهاي آيتالله حضرت
و يافتند حضور عشاير اين ازچادرهاي دريكي عشايرايلسون
.دادند تفقدقرار مورد را عشايرايلسون شهيد خانواده دو
تاثير تحت شديدا ديدار ازاين كه شهيد خانواده دو اين
الهي توفيق را رهبري معظم مقام با بودندديدار قرارگرفته
.توصيفكردند نشدني فراموش خاطرهاي و
دو اين براي دعا ضمن نيز خامنهاي آيتالله حضرت
دوجلد آنان ، شهداي براي درجات طلبعلو و شهيد خانواده
.كردند هديه آنان به مجيد كلامالله
عشايرايلسون باحضوردرجمع سپس خامنهاي آيتالله حضرت
.دادند پاسخ آنان احساسات بهابراز
با ديدار كوتاهي ، درسخنان عشاير درجمع رهبري معظم مقام
توصيف بيادماندني ديداري را سلحشورايلسون عشاير
ارزندهاي كهخدمات انقلاب ذخاير بعنوان غيور وازعشاير
ياد دادهاند ، انجام ازمرزها دردفاع و انقلاب درطول
.كردند
(ع)بيت اهل به وارادت عشق و وحقيقت ازحق پشتيباني ايشان
ارزنده واززحمات برشمردند عشاير ويژگيبرجسته را ، دو
.قدردانيكردند دامداري زمينه در عشاير
سعيديكيا رهبري ، معظم مقام ازسخنان ديدارپيش دراين
ازجمله كشور عشاير وضعيت از وزيرجهادسازندگيگزارشي
.كردند ارائه اردبيل استان عشاير
انقلاب سرسبد گل بسيجي
است اسلام و
معظم رهبر خامنهاي آيتالله حضرت ايرنا ، گزارش به بنا
نفر هزاران پرشور جمع در ديروز عصر همچنين اسلامي انقلاب
آگاهانه حركتي بعنوان بسيج از اردبيل ، استان بسيجيان از
كردند وتاكيد ياد برنامه داراي و وجودي مبتنيبرفلسفه و
عظيم خيل سرسبد گل انقلابيپيشرو ، عنصر بعنوان بسيجي
.است اسلام و انقلاب
كردند توصيف مثبت خصوصيات مظهر را بسيج رهبري معظم مقام
:افزودند نيست نظامي مجموعه يك بسيج براينكه باتاكيد و
مخلصانه و شجاعانه ، فداكارانه حضور معناي به بسيج
نظاماسلامي نياز مورد عرصههاي تمام در پيشگام انسانهاي
.است كشور و
مقدس دفاع دردوران بسيجيان بهپيشگامي بااشاره ايشان
و وجودي فلسفه داراي را بسيج عرصههايديگر ، وهمچنين
:نشانكردند خاطر و دانستند عملكرد و برنامه
شناخت با كه ميبخشند تحقق راانسانهايي بسيج وجودي فلسفه
احساس عمل ، با ميدان در بيوقفه زمانوحضور نياز
هدفهاي سوي ديگرانبه عاشقانهتراز و بااخلاصتر تر ،
اشاره با خامنهاي الله آيت حضرت.ميكنند حركت انقلاب
و بيبرنامه بسيجرا دارند ، سعي كه القائات برخي به
و منسجم بسيج برنامه:كردند دهند ، تصريح نشان بيانضباط
اصلي وهويت انقلاب دستاوردهاي از حراست از عبارت مشخصو
.است اسلامي انقلاب
انقلاب دوستداران اينكه به اشاره با رهبري معظم مقام
:كردند تاكيد هستند ، بسيج دوستداران ارزشهايآن ، و اسلامي
آمريكا با همسو واقع ميكننددر مخالفت بسيج با كه كساني
اينكه تاكيدبر با ايشان.مينمايند حركت انقلاب دشمنان و
:افزودند است ، بوده آگاهانه حركت يك ابتدا از بسيج
از مختلف زمينههاي در را خود ومعرفت بايدآگاهي بسيجيان
.دهند افزايش درصحنه ، بسيج حضور لزوم جملهموارد
:كردند تصريح زمينه همين در خامنهاي الله آيت حضرت
خدا دين حاكميت و انقلاب اساس و مسئلهارزشها كه آنجايي
معظم رهبر.است درصحنه بسيج حضور زمان ميباشد ، مطرح
آمريكا جاسوسي سرويسهاي تلاش به اشاره با اسلامي انقلاب
كه آنجا از:افزودند انقلاب به زدن ضربه براي واسرائيل
دشمني لذا است ، آن وارزشهاي انقلاباسلامي پاسدار بسيج ،
شديدتر بسيج صهيونيستيبا رژيم جاسوسيآمريكاو سرويسهاي
.است
انقلاب دشمنان هموارهناموفق تلاش به اشاره با ايشان
:كردند تصريح انقلاب با مقابله آمريكابراي بويژه اسلامي
در پيشگامي آمادگيبراي و بسيجي روحيه كه هنگامي تا
دارد ، وجود جوانان و مردم آحاد در مجاهدت و خطر ميدانهاي
.بكند نميتواند غلطي هيچ آمريكا
مرزنشينان جمع در
انقلاب معظم رهبر "خامنهاي" حضرتآيتالله همچنين
غيور مرزنشينان صميمي و پرشور جمع در روزپنجشنبه اسلامي
ناموس عنوان كشوربه هر مرز از گرمي ، شهرستان در سلحشور و
مرزي مناطق ساكنان همه:كردند تاكيد و ياد كشور آن
مرز از خود ، ديني ايمان و غيرت با بايد بخصوصجوانان
.كنند وجودحراست تمام با اسلامي نظام
حضرت اميرالمومنين منطق به بااشاره رهبري معظم مقام
مردم ، به خدمت فرصت درصورت فقط را قدرت حكومتو كه (ع)علي
به كشور مسئولان امروز:افزودند ميدانستند ، ارزش داراي
از نظام ، پيروي مسئولان همت و ميورزند عشق مردم
تاكيد با ايشان.است مردم به خدمت و (ع)امير منطقحضرت
به خدمت اسلامي نظام مسئولان وجودي فلسفه اينكه بر
اشاره مناطق اين ساكنان و مرزي مناطق اهميت به مردماست ،
مناطق فكر در جديت با بايد مسئولان:كردند خاطرنشان و
.دهند قرار دراولويت را مناطق اين مشكلات حل و باشند مرزي
سراسر در جوانان اشتغال مسئله خامنهاي ، آيتالله حضرت
توجه نيازمند موارد ديگر از را مناطقمرزي بويژه كشور
و جوانان مسالهاشتغال:كردند تاكيد و برشمردند مسئولان
دولت و است مهم بسيار آنان علمي و فرهنگي ارتقاي
اولويتهاي از يكي را جوانان مساله نيز جمهورياسلامي
.دادهاست قرار خود اساسي
از ميتواند كه كسي محقترين :يزدي آيتالله
هستند روحانيون بزند حرف مردم طرف
خطيب يزدي آيتالله:اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
بخواهد كه اصلاحي هر اساسي قانون حكم به:گفت تهران جمعه
.اصلاح نه است افساد قطعا باشد ، اسلام خلاف
بر تاكيد با نماز دوم خطبه تهراندر موقت جمعه امام
را اصلاح مسئله:گفت اصلاحات معناي شدن روشنتر لزوم
وي.كنيد چهكار ميخواهيد بگوييد و كنيد تعريف روشنتر
است ، شده بيان اصلاحات درخصوص كه مطالبي برخي به بااشاره
جمهوري رئيس.كردند سرگردان را مردم:داشت اظهار
رعايت اصلاحات.است مردم راي با اصلاحات ميفرمايند
دور كه آقايي آن اما است ، دولت تكليف و است اساسي قانون
اصلاحات متولي حكومت ميگويد نيستند مجريه قوه رئيس از
را آن حكومت اعضاي كه نيست حكومتي امر يك اصلاحات.نيست
.كنند تعريف
اين شهروند يك عنوان به بنده چي ، بالاخره:افزود وي
كه آقا آن حرف يا و بشنوم را مجريه قوه رئيس حرف مملكت ،
!بشنوم را كي حرف نميدانم.بشنوم را دارد نمايندگي سمت
كه گفت ميتوان مگر:كرد تصريح تهران موقت جمعه امام
حرف مردم طرف از ندارند حق مذهبي رهبران يا و روحانيون
حرف مردم طرف از ميتواند كه كسي محقترين اصلا.بزنند
.هستند روحانيون بزند ،
به ميگويند ، روحانيون به كه را مطالبي مردم:افزود وي
دردسر آنها براي شما ميترسند ، شما از نميگويند ، شما
.ميگويند روحانيون به را خود چيز همه مردم.ميكنيد درست
پرونده درباره وحدت تحكيم دفتر بيانيه
نوارسازان
ضمن بيانيهاي صدور با وحدت تحكيم دفتر :سياسي گروه
رهامي دكتر دستگيري و نوارسازي پرونده درخصوص موضع اعلام
گوناگون نشريه توقيف باقي ، عمادالدين حكم عبادي ، شيرين و
پرسشهايي آزاديخواهان و روشنفكران عليه رسانهاي هجمه و
.كرد مطرح قضائيه قوه از
موسوم پرونده اينكه به اشاره با بيانيه اين از بخشي در
:است آمده برانگيخت ، را تعجب و حيرت از موجي نوارسازان به
كشور جزايي موضوعه قوانين در نوار مسئله كه آنجائي از
گوينده شخص بر تنها اكاذيب نشر اتهام و ميباشد مسكوت
متهم از خبر نقل به كه ديگري افراد بر نه دارد دلالت
پاسخ بايد كشور قضايي دستگاه مسئولين حال ميپردازند
سركار و رهامي محسن دكتر والمسلمين حجتالاسلام چرا دهند
صدور با توهينآميز وضعيتي در عبادي شيرين خانم
.ميشوند زندان روانه قرار سنگينترين
صحيفههاي محتويات بايد اينكه به اشاره با بخش اين در
اگر كه است آمده گيرد قرار بررسي مورد ابراهيمي فرشاد
بايد وي كذب پسسخن ميباشد محض كذب نامبرده مدعيات
در.شود نيز عبادي خانم و رهامي درباره مدعياتش مشمول
:است آمده بيانيه از بخش اين پايان
مجلس تفحص و تحقيق گروه پذيرش عدم در قضائيه قوه اقدام
و ميگردد محسوب غيرقانوني عملي اسلامي ، شوراي
عوامل دخالت و فوق پرونده در قضايي دستگاه آسيبپذيري
.ميزند رقم را ابراهيمي فرشاد اعترافات از متضرر
وحدت تحكيم دفتر":است بيانيهآمده اين از ديگري بخش در
ايرادات و دادگاه در متهم حقوق رعايت عدم به عنايت با
".داند مي قانوني وجاهت فاقد نامبردهرا حكم بسيار ، شكلي
و گوناگون نشريه توقيف به اعتراض ضمن بيانيه اين
جمهوري خبرگزاري از جامعهروز ، شركت ساختمان پلمبكردن
پليس را عصر روزنامههاي از يكي عملكرد و حمايت اسلامي
بحرانسازيهاي تمامي در:است مدعي و كرده توصيف مطبوعات
شخصيت ترور سياسي ، فعالان مشكوك قتلهاي اخير ،
مزبور جريان از ردپايي خشونت تزريق و جامعه انديشمندان
بحران تطهير در سپس و ماجرا از قبل فضا آمادهسازي در
تحريككنندگان و جامعه امنيت و نظم سلبكنندگان آفرينان ،
.ميشود ديده خشونت و ترور ماشين
سياسي يادداشت
رقيب اقتصادي حربه و اصلاحطلبان
هشتم دوره انتخاباتي رقابت به خاتمي سيدمحمد رسمي ورود
مناسبات در تازه تحولي سرآغاز بيترديد جمهوري رياست
تلويح يا تصريح به هرگز خاتمي اگرچه ، .است ايران سياسي
در وي رقباي اما نميكند شركت انتخابات در كه بود نگفته
از هولناك چهرهاي ترسيم با كوشيدند اخير هفتههاي
از را وي خاتمي ، به عمومي اقبال كاهش و دولت كارنامه
بنابراين.كنند منصرف جمهوري رياست انتخابات نامزدي
است ، گذاشته ميدان به پا اصلاحطلبان نامزد كه اكنون
دو همين و دارند رو پيش جدي و اصولي برنامه دو وي رقيبان
تعيين آينده ماه براي 10 را ايران سياسي جهتگيري برنامه
.كرد خواهد
موجه چهرههايي يا چهره يافتن خاتمي رقيبان اول برنامه
.است اصلاحطلبان نامزد با رقابت ميدان به فرستادن براي
غيرروحاني شخصيتهاي برخي از گريخته و جسته تاكنون
به شخصيتها اين اما است شده ياد خاتمي رقيب بهعنوان
با رقابت ناتواني آن ، از مهمتر و گذشتهشان عملكرد علت
.نيستند پرزحمتي رقيب خاتمي براي "خرداد دوم جمهوري رئيس"
سياسي صحنه در نشدهاي پيشبيني تحول اگر بنابراين ،
خود ميتواند هماكنون از خاتمي سيدمحمد ندهد ، رخ ايران
آينده دوره قطعي جمهوري رئيس و بيرقيب كانديداي را
.بداند
به است ، اول برنامه مكمل كه خاتمي رقيبان دوم برنامه
.است دولت عملكرد بيامان نقد پرونده گشودن زياد احتمال
ساله سه تاريخ به رجوع با خاتمي مخالفان بخش ، اين در
مغاير را اصلاحات اصلي جهتگيري كوشيد خواهند اصلاحات ،
.كنند ترسيم سياسي ، نظام و عمومي مصلحت با
مدوني و مشخص پاسخ رقيبان ، اول برنامه براي اصلاحطلبان
شده اعلام برنامههاي و خاتمي سيدمحمد سيماي در كه دارند
دشوار قدري دوم برنامه با مواجهه اما.است متجلي او
خواهند تلاش اصلاحات مخالفان بخش ، اين در.ميرسد بهنظر
يا و انقلاب با ضديت مانند اتهاماتي آوردن وارد با كرد
و نوآوري از را آنان اصلاحطلبان ، به انقلاب استحاله
اين.بازدارند انتخاباتي تبليغات در تازه مرزهاي گشودن
به را اصلاحطلبان شود ، دنبال موفقيت با اگر استراتژي
جامعه و سياسي توسعه زمينه در پيش سال سه شعارهاي تكرار
روي با محافظهكار رقيب است ممكن و ميكند وادار مدني
فريبنده ، اقتصادي وعدههاي و مردمپسند شعارهاي به آوردن
.كند مواجه مشكل با را دمكراتيك و سياسي شعارهاي پيگري
اصلاحطلبان عاجل برنامههاي از يكي بنابراين ،
كردن خنثي براي گسترده تدارك ميبايست عليالقاعده
اجراي.باشد پوپوليستي موجسواري حوزه در رقيب استراتژي
ائتلاف عضو احزاب و دولت همكاري گرو در برنامهاي چنين
با ميتوانند اصلاحطلب سياسي احزاب.است خرداد دوم
اين به اختصاصي ، برنامههاي بر اصرار زيان و سود محاسبه
اقتصادي ، وضع از رقيب جناح انتقادات كه برسند منطقي نتيجه
ترسيم زيرا ;است انكارناپذير واقعيتهاي بر مبتني
فن اهل و كارشناسان است ممكن ايران اقتصادي دشواريهاي
مانند ما اقتصاد كه كند راضي تلخ واقعيت اين قبول به را
منطبق و بنيادي گرفتاريهايي توسعه ، حال در كشورهاي ساير
هيچكس اراده و دارد اجتماعي-سياسي نظام كليت با
اين قبولاندن اما كند ، ايجاد آني تغيير آن در نميتواند
متولي را دولت كردهاند عادت كه شهرونداني به استدلال
.است دشوار بدانند خود نان
ميبايست آن حامي احزاب و دولت اجمالي ، مقدمه اين براساس
"سرنوشت دوران" را انتخابات به باقيمانده ماه چند
دست از مردم معيشت بهبود شعار كردن خارج براي و بدانند
به دستيابي براي ايدهآل راه.بينديشند چارهاي رقيب ،
و كاميابيها منطقي و دقيق دادن نشان هدف ، اين
بين شدن قائل تفكيك و اخير سال سه در اقتصادي ناكاميهاي
و ناامنيها از ناشي ناكاميهاي و سوءمديريت
توضيح مردم براي ميبايست كار اين براي.اشكالتراشيهاست
:كه داد
با ايران روابط خاتمي دولت تشنجزدايي سياست درپي -1
سرمايهگذاري ريسك كه يافت سامان بهگونهاي خارج جهان
تمايل گذشته سال سه در و يافت كاهش ايران در
اقتصادي طرحهاي در مشاركت به بينالمللي سرمايهگذاران
و ايران دلاري ميليارد قرارداد 4 يافت ، افزايش ايران
كاميابيهاست ، اين نمونه آخرين شد ، امضا ديروز كه ايتاليا
انجاميد اوپك تقويت به كه ايران و عربستان روابط بهبود
پيشتر كه است ديگري نمونه داد ، افزايش را نفت قيمت و
.است شده گفته سخنها آن درباره
اجازه قانونياش اختيارات كه آنجا تا دولت هيات -2
نابسامانيهاي پارهاي از كشور اقتصاد نجات براي ميدهد ،
انقلاب از پس دولتهاي به هم ربطي كه ساختاري و سنتي
برقراري اقدامها اين آخرين.است كوشيده ندارد ،
در كه است سرمايهگذاري افزايش براي مالياتي معافيتهاي
.شد تصويب دولت هيات جلسه آخرين
گذشته ماه كه اجتماعي و اقتصادي شاخصهاي بيشتر بهبود -3
شد ، چاپ همشهري در و مطرح مركزي بانك كل رئيس گزارش در
در دولت كاميابيهاي و تواناييها دادن نشان ابزار ديگر
.داد شرح مردم براي را آن ميتوان كه است اخير سال سه
را خاتمي رقيبان نتواند روشن استدلالهاي اين اگر اما
هيچ است بعيد كه ميماند باقي سهلتر راهحلي كند ، مجاب
آن به راضي خيرانديشي ايراني و وطندوست اقتصادي كارشناس
را سال 79 بودجه قانون مجلس ، كمك با ميتواند دولت.باشد
به عمراني بودجههاي از بخشي دادن سوق با و كند اصلاح
فشار از يارانهاي ، رديفهاي و جاري بودجههاي سوي
سياست اين به دولت اگر آيا اما ، بكاهد مردم بر اقتصادي
به صداقت با را واقعيت اين حاضرند آن منتقدان رويآورد
ارقام از بيش چيزي كشور ، عمومي امكانات":كه بگويند مردم
يك از مردم و نيست بودجه قانون در مندرج دلاري و ريالي
سرمايهگذاري اينكه يا و بخورند ميتوانند يا ثابت كيسه
".كنند
صدري محمود
براي را مناسب بايدبستر :قزوين استاندار
آورد فراهم مردم انتقادات
متاسفانه:گفت قزوين استاندار :همشهري خبرنگار - قزوين
كنند انتقاد راحتي به مردم تا نشده فراهم شرايطي تاكنون
براي مناسب بستر فراهمآوردن بزنند ، را خود حرفهاي و
.است بخشداران و فرمانداران وظايف از مردم انتقادات
بخشداران و فرمانداران جمع در زهرايي نكويي علي سيد
انتقادات به مناسب پاسخگويي با شما:گفت قزوين استان
.كنيد پشتيباني شعارهايش تحقق در را دولت ميتوانيد مردم
توجه با:افزود اقتصادي توسعه در دولت موفقيت خصوص در وي
زمينههاي در ولي بوده سياسي توسعه دولت شعار اينكه به
.است كرده عمل حسابشدهتر و موفق نيز اقتصادي و عمراني
با خاتمي دولت كه حاليست در اين:شد يادآور نكويي
.است بوده روبرو زيادي چالشهاي
خاتمي ، دولت حركت مخالفين انتقادهاي از يكي:گفت وي
اين از و است دولت اين اقتصادي توسعه عدم عنوانكردن
.ميكنند استفاده دولت تضعيف براي اهرم
اقتصادي زمينههاي در دولت موفقيت:ساخت خاطرنشان نكويي
كاهش مانند شرايط بدترين با دولت كه شده محقق حالي در
حوادث و زنجيرهاي قتلهاي داخلي ، كارشكنيهاي نفت ، قيمت
.است بوده روبرو دانشگاه كوي
"گفتوگو" آرزوي تحقق ;خاتمي حافظ ، گوته ،
برلين آسمان زير
( هفتم بخش ) آلمان به جمهوري رئيس سفر يادداشتهاي
داد بابك
اولين راه نيمه در كه "حافظ" كه ميكرد را فكرش كسي چه
"يزد" يعني فارس ، استان همجوار ولايت به نرسيده حتي سفرش ،
كاشانه سوي به هراسان و وحشتزده و بازماند ادامه از ،
بسياري شيفتگي كه شود جهاني آنچنان روزگاري بازگشت ، خود
.برانگيزد را آلماني "گوته" جمله از و جهان نخبگان از
بگرفت سكندر زندان وحشت از دلم"
"بروم سليمان ملك تا و بندم بر رخت
را خوشي بوي و ميوزيد شرق از "صبا باد" وقتي پيش ، سالها
"گوته فون ولفگانگ" ميساخت ، پراكنده لامتناهي فضاي در
به و بود نشسته (1)(وايمار شهر) "مقدس آب" سبز سرزمين در
شرق خورشيد طلوع راز و رمز پر منظره به و عالم مشرق سوي
چند و هفتاد پيرمرد برآن نيست معلوم.بود مانده خيره
زبان از "آشنا سخن" شنيدن شيداي كه گذشت چهها ساله
.همزبانش نه و بود هموطنش نه كه شد يي"آشنا يار" دلنشين
.مينمود تازه و آشنا هنوز قرن ، از 5 پس سخنش اما
شنيد صبا زباد كه هر تو خوش بوي"
" شنيد آشنا سخن آشنا ، يار از
را حافظ دلنشين نواي "گوته" كه آن از پيش سال پانصد
براي و ميزيست شيراز در حال شوريده مرد آن بشنود ،
تماميت به "نو طرحي انداختن در" و "گل برافشاندن"
كه ميدانست نيك حافظ.بود دوخته چشم خود همفكر جهانيان
"فلك سقف" ديگر ، بلاد مردم همدلانه ياري بدون نميتواند
لشگر" كه بود دانسته او.اندازد در نو طرحي و بشكافد را
.برانداخت بنياد از نميتوان "همدلي" مدد با جز را ، "غم
ريزد عاشقان خون كه انگيزد لشگر غم اگر"
"براندازيم بنيادش و تازيم او بر ساقي و من
هويت و انديشه از نمادي حافظ ، ":خاتمي آقاي اعتقاد به
بر علاوه و است الغيب لسان او.است ايراني و اسلامي
وحيانياش ، ادراكات و كريم قرآن با عميق و وثيق رابطه
فرهنگ و مردم وجود غيب كه است گونهاي به او احساس و درك
ماست مردم ناديدني مراد او.است كرده پيدا ظهور او در ما
آن در را خود فرهنگي حافظه از نامكشوفي بخش ايراني ، هر و
".ميكنند كشف
از بارها و بود همدلي و تفاهم از آكنده جهاني پي در حافظ
را خوبي و خرم روز و بود ناليده خود زمانه فهميهاي كج
از سرشار جهان ويران ، منزل اين از كه ميكرد آرزو
.رود "جانانهاش" غايت سوي به دشمنيها ، و سوءتفاهمها
:بود سروده كنايه به و دلتنگي با كه آنچنان
شيراز در نميورزند خوشخواني و سخنداني"
"اندازيم ديگر ملك به را خود تا كه حافظ بيا
انديشه حافظ ،"نو طرحي انداختن در" ايده شدن جهاني براي
پيداست ناگفته حافظ ، سفر.بپردازد سفر به بايد كه ميكرد
در دست بايد كه بود انسانهايي بيمرز منظومه به سفري كه
.ميشكافتند نو طرحي با را فلك سقف و ميدادند همديگر دست
تا حتي نيز ، خود جغرافيايي سفر تجربه دومين در حافظ اما
به مسافرتش دومين وقتي و نياورد دوام بغداد راه نيمه
"مهيمن" از ماند ، ناتمام راه نيمه در "غريب بلاد"
.بازگرداند رفيقانش به را او تا خواست خويش بزرگوار
غريب بلاد از نه حبيبم ديار از من"
".بازم رسان خود رفيقان به مهيمنا
ديار" در و بازگشت شيراز به حال ، شوريده آن ترتيب بدين
آنكه جاي به پس ، آن از و نمود اختيار عزلت گوشه "حبيب
خانه به را "جهان" بپردازد ، جهانگردي به "سعدي" همچون
بزرگي سفر به جهان ، جغرافياي طول به سفر جاي به او.آورد
و سالها از پس كه سفري.گماشت همت بشري و انساني عرض در
شيفته آدميان جان و قلب همواره و دارد ادامه هنوز قرنها ،
زمان در حافظ.ميكند آوايي هم آنان با و مينوردد در را
دهد ، "بر" كي بذر ، آن اينكه از فارغ و كاشت بذري خويش ،
.دوخت چشم آينده به
دهد بر كي دوستي درخت تا"
"كاشتيم بذري و رفتيم حاليا
"گوته" بالاخره تا گذشت "حافظ" روزگار از سال پانصد
كشف را او خود ، از پيش انديشمندان از ديگر معدودي مانند
75"گوته".است كرده پيدا را بزرگي گنج كه دريافت و كرد
و ديد را "حافظ ديوان" شده ترجمه متن تنها كه بود ساله
فوون جوزف" را حافظ ديوان.كرد مطالعه اشتياق با را آن
موجب و كرد ترجمه بهآلماني سال 1812 در "استال يورگ همر
.گرديد مقايسهاي ادبيات علم در اتفاق بزرگترين
ترجمههاي پس از گوته":خاتمي آقاي گفته به حال ، اين با
يافته را الغيب لسان تقريبي ، و تخميني
شدت از حاكي البته اين.است كرده برقرار رابطه او با و
يك از است نمونهاي حال عين در اما است ، گوته ذوق و نبوغ
و فرهنگها و تمدنها گفتوگوي افق در درست مقصد و مسير
".ملل
كه بود اثرگذار چنان حافظ ، اشعار مطالعه از حاصل شيدايي
زبان يادگيري به سالگي ، سن 75 در كه كرد مشتاق را "گوته"
.بخواند بيواسطهتر را حافظ بتواند تا بپردازد فارسي
آن مكتب هاي"غمزه" شاگرد ساله ، مرد 75 پير آن ترتيب بدين
داستان نگارش در حافظ آنكه با.شد "مدرس صد مسالهآموز"
نيز زبان حجاب از عشق ، حديث بازگفتن و شيدايي پرشور
.بود درگذشته
حافظ معامله اين در تازي و تركي است يكي"
".داني تو كه زبان بدان كن بيان عشق حديث
مغازله و زيسته حافظ با آنگونه نيز "گوته" راستي به شايد
:نموده تجويز او خود كه است كرده
ندانست غير چنانكه نوشتم حروف اين من"
".داني تو كه بخوان چنان كرامت روي ز هم تو
***
دربامداد وي خاتمي ، محمد سيد آقاي سفر روز سومين در
تا شد فدرال آلمان شرق در "تورينگن" ايالت عازم چهارشنبه
و گوته از "سال 2000 در اروپا فرهنگي پايتخت" وايمار ، در
همتاي با "تمدنها گفتوگوي" سمينار در و كرده تجليل حافظ
در كه اتفاقاتي مجموعه.بپردازد گفتوگو به آلمانياش
را روز آن داد ، روي "وايمار" در سفر اين روز آخرين
مهمي فصل به و ملل فرهنگ تاريخ در ماندگار روزي و برجسته
.كرد خواهد تبديل "تمدنها گفتوگوي" تاريخ در
از پس خاتمي جمهور رئيس نشدني ، فراموش چهارشنبه درآن
اين وزير نخست استقبال مورد ،"تورينگن" ايالت به ورود
خانه بناي از سپسگرفت قرار "فوگل برنهارد" ايالت
پس و كرد ديدن دارد ، قدمت قرن سه كه "گوته فون ولفگانگ"
و خاتمي جمهور رئيس با ايالت وزير نخست رسمي ملاقات از
رئيس افتخار به "فوگل" آقاي ناهار ضيافت در ايراني هيات
.بودند جسته شركت خاتمي جمهور
وايمار به نيز "رائو" پرزيدنت فرارسيد ، كه ظهر از بعد
جمهور رئيس به شهر ، اين "دورينت" هتل لابي در و رسيده
آقاي بعد ، به آن از حقيقت در و گفت مقدم خير رسما خاتمي
ميدان در.گرفت عهده به را خاتمي آقاي همراهي "رائو"
دوگانه بناي از پردهبرداري مراسم وايمار ، شهر "بتهوون"
نطق جمهور رئيس دو و گرفت صورت "گوته" و "حافظ"بود ياد
.نمودند ايراد كوتاهي
و "خاتمي" جمهور رئيس كه هنگامي در چه ترديد بدون
فرهنگها گفتوگوي پيشينه درباره "رائو" پرزيدنت
رئيس دو كه زماني در چه و ميگفتند سخن قديم اززمانهاي
سمينار در ديگر ، آلماني انديشمند دو همراه به جمهور
نظرات ارائه به وايمار در "تمدنها و فرهنگها گفتوگوي"
و داد براين نيز "گوته" و "حافظ" روح پرداختند ، خود
.داشتند نظاره خود سرزمينهاي انديشمندان فكري ستدهاي
جنس از سنگي صندلي دو وايمار ، شهر "بتهوون" ميدان در
روي به رو انديشمند ، شاعر دو اين يادبود به گرانيت
آنها لوح روي شاعر دو از اشعاري همچنين و شده نصب همديگر
رئيس را ، آن غزل و "حافظ" به مربوط متن.است شده حك
بود واضح كاملا.است كرده انتخاب و نگاشته خاتمي جمهور
كه كرده انتخاب ديدگاه اين با را حافظ غزل خاتمي آقاي كه
و فرهنگها گفتوگوي به او اهتمام و حافظ انديشي جهان بر
بناي دو اين از پردهبرداري درمراسم.بگذارد صحه تمدنها
دو اين به آلمان ، جمهور رئيس "رائو يوهانس" آقاي يادبود ،
:گفت و كرد اشاره شاعر دو يادبود لوح و گرانيتي صندلي
گفتوگوي اين سرگيري از به نياز و ضرورت مظهر بنا اين"
نخست جمله چند خاتمي ، جمهور رئيس سپس ".ميباشد فرهنگي
آلماني به خاتمي.كرد بيان آلماني زبان به را خود سخنان
غرب و شرق ميان گفتوگوي تجلي و مظهر گوته ، و حافظ":گفت
و انديشمندان جمع در سپس خاتمي جمهور رئيس ".بودهاند
گفتن سخن" و پرداخت خويش نطق ايراد به آلماني ، فرهيختگان
هنرمند ، متفكر دو از تكريم فقط نه را "گوته و حافظ از
دو در كه" كرد توصيف "همزباني و همدلي از گفتن سخن" بلكه
خاتمي جمهور رئيس.است داده روي "متفاوت سرزمين دو و عصر
و زيبا تصويري را ، حافظ و گوته همسخني و همنشيني
غرب و شرق در متفكر شاعر دو ميان گفتوگو از هنرمندانه
كه نمود توصيف گفتوگو عرصه را شعر ;خاتمي.دانست جهان
:است فراوان تامل شايسته ميشود ، يافت آن ميانه در آنچه
واسطه همين به و دارند مشترك زبان و مشترك خانه شاعران"
و گفتوگو و حرف وراي از را حقيقت گوهر ميتوانند بهتر
متفكران ، و شاعران همسخني و همزباني".دريابند صوت
اما ناهمزبانيم ، چه اگر ما.است وجود مشترك حقيقت بيانگر
ولي مييابد تجلي شعر در همزباني.است همزباني ما حقيقت
اجتماعي عمل و رفتار انديشه ، عرصه نميشود ، متوقف شعر در
".ميپيمايد را
نمادين صورتي به را آن كه خاتمي آقاي سخنان اول بخش در
حافظ اشعار از بيت يك وي وقتي كرد ، ايراد آلماني زبان به
كه بود نشسته اول صف در سالخوردهاي خانم نمود ، قرائت را
"شيمل ماري آن" اواست شده شناخته جهان و آلمان براي
"شيمل" خانم به كه آنها.بود آلماني بزرگ شناس اسلام
حافظ شعر آلماني قرائت هنگام به كه گفتند بودند ، نزديكتر
بانوي آن گونههاي از نجابت ، با اشكي قطرات خاتمي ، توسط
.ميشود سرازير فرهيخته
فرهيختگان و انديشمندان جمع در خاتمي آقاي سخنان متن
كردن گزيده كه است خواندني آنقدرها ،"وايمار" در آلماني
خواهد را بخشها ساير به آشكار خيانتي حكم آن ، بخش هر
سخنان اين كامل متن بعد ، فرصت در مناسبت همين به.داشت
.كرد خواهم نقل بلاواسطه مطلقا را ،
برنامهاي همچنين چهارشنبه ، برنامههاي ادامه در اما
و بود شده پيشبيني وايمار زيباي قصر از بازديد براي
در و كاخ اين در ايراني خطاطي نفيس نمايشگاه از بازديد
.خاتمي آقاي توسط تورينگن ايالت طلايي كتاب امضاي نهايت
عنوان تحت سميناري وايمار ، شهر از ديدار پايان در
جمهور رئيس دو بر علاوه و شد برگزار تمدنها گفتوگوي
در نيز آلماني معروف و بنام انديشمند دو آلمان ، و ايران
خواند خواهيد كوتاهي نكات حالا اما و جستند شركت آن
كهن شهر اين شهرهگان و "وايمار" يا مقدس آب شهر درباره
."گوته فون ولفگانگ" درباره ويژه به و
كه را خود ديوان نام گرفت ، حافظ از كه تاثيراتي با گوته
و گذاشت "الغربي و الشرقي الديوان" نگاشت ، سال 1819 در
.گذاشت نمايش به را فارسي شعر به نسبت خود حيرتآور احساس
عشق" ،"نامه حافظ" عناوين با مختلفي فصول كه كتاب اين
دارد ، .و "تيمورنامه" ،"زليخانامه" ،"رنجنامه" ،"نامه
به و گرفته الهام او شرقي فرهنگ و حافظ از روشني به
اسلامي اعتقادات و مسلماني نوع از گوته تلقي انعكاس
"گوته" كتاب معتقدند بسياري.ميپردازد حافظ صادقانه
فكر انگار كه است مشحون حافظ ياد ذكر و نام از آنچنان
جسته ياري حافظ از مستقيما آن ، نوشتن براي گوته ميكني
حاصل را غربي -شرقي ديوان بارها ، او خود كه گونه آن.است
.است نموده توصيف خويش عمر
نيروي حافظ ، اشعار در عشق اكسير يافتن با گوته حقيقت ، در
معرفت ، ساقي از تنها اينك و بود بازيافته دوباره را جواني
:نميخواست بيشتر چيز يك
عشق دولت از من كه كن پر قدح"
".پيرم چه گر جهانم ، جوانبخت
را اروپا هجدهم قرن ادبيات تنها نه حافظ معرفي با گوته
خلق ساز زمينه بلكه قرارداد ، تاثير تحت
.شد و 20 قرون 19 در بسياري آثار
"ايلم" رودخانه حاشيه در كه "وايمار" كوچك شهر تمامي از
در كه داشت علاقه عمارتي به تنها "گوته" است ، شده برپا
مسكوني باغ اين.داشت قرار وايمار قصر پشت و "ايلم" پارك
براي مناسب عمارت يك امروزه و بود شده بنا قرن 17 در
هنرمنداني و شعرا ،"وايمار" دامن در.توريستهاست بازديد
.يافتهاند پرورش ويلانت و شيلر هردر ، گوته ، باخ ، همچون
را اروپا فرهنگي پايتخت لقب سال 2000 براي زيبا ، شهر اين
بازشناسي و آن به خاتمي آقاي سفر با كه لقبي ;آورد بدست
ايده تحقق براي حافظ و گوته چون متفكراني حركتهاي اولين
به معني پر و مسما با بسيار فرهنگها ، و تمدنها گفتوگوي
.ميرسيد نظر
اهالي براي امروزه قرن ، چندين فاصله در حافظ و گوته
مردم.هستند فرهنگها ستد و داد كننده تداعي وايمار ،
ميدان در گوته -حافظ يادبود بناي ديدن با همواره وايمار
بخاطر حافظ اگر كه آورد خواهند ياد به شهر ، اين بتهوون
گرديد ، منصرف جهان به سفر از سكندر ، گرداب از هراس
محمد سيد نام به شايسته همدلي و همفكر و هموطن امروزه
و "گفتوگو" كردن جهاني آرزوي تحقق براي كه دارد خاتمي
بنا مطلقا و دارد او خود از بيش تواني و بضاعت ،"تفاهم"
كه آنگونه.بردارد دست ازآن ايده ، اين شدن عملي تا ندارد
از خاتمي پرزيدنت":است نوشته (2)"آلگماينه فرانكفورتر"
فرهنگها و تمدنها گفتوگوي به چقدر كه مساله اين تكرار
".نميشود خسته هرگز است ، علاقهمند قلبا
...دارد ادامه
:پانوشتها
از و ميگفتند MARI ساكن آب به قديم ، آلماني زبان در -1
كار به را آن مقدس معاني براي ژرمنها كه WIHA آن ارتباط
.است شده ساخته مقدس آب يا وايمار كلمه ميبردند ،
/حافظ و گوته معنوي حضور مقاله آلگماينه ، فرانكفورتر -2
.ژوئيه 2000 13
|