تهران سينماهاي پرده بر
سايه سالن در " پنج خانه پنهان "
شهر تئاتر در كمدي نمايش دو اجراي
برپايي مناسبت به آغداشلو ، آيدين با گفتوگو
نقاشي در بازنمايي و واقعگرايي " نمايشگاه
!نداريم الشعرا ملك ديگر ما ;" ايران معاصر
تهران سينماهاي پرده بر
آتش عروس
حميد صارمي ، غزاله :بازيگران خسروسينايي ، :كارگردان
.فرخنژاد
بلوار ، عصرجديد ، استقلال ، فرهنگ ، :دهنده نمايش سينماهاي
.گلريز حافظ ، ميلاد ، مركزي ،
آلوده دستهاي
ابوالفضل تهراني ، هديه:بازيگران الوند ، سيروس:كارگردان
.پورعرب
آستارا ، پيروزي ، تهران ، بهمن ، :دهنده نمايش سينماهاي
.آفريقا قيام ، آرش ، ارم ، ناهيد ،
باراني مرد
كرامتي ، مهتاب:بازيگران داودي ، ابوالحسن:كارگردان
.قريبيان فرامرز
سعدي ، شهرتماشا ، صحرا ، عصرجديد1 ، :دهنده نمايش سينماهاي
ابنسينا ، فرهنگسراي مراد ، جوان ، كارون ، توسكا ،
.اشراق فرهنگسراي
موميايي 3
كرامتي ، مهتاب:بازيگران هنرمند ، محمدرضا:كارگردان
.پرستويي پرويز
ماندانا ، آسيا ، پيوند ، بهمن ، قدس ، :دهنده نمايش سينماهاي
.عصرجديد3 ستاره ، جي1 ، ملت ، سروش ،
سياه تخته
بهمن جعفري ، بهناز:بازيگران مخملباف ، سميرا:كارگردان
قبادي
.گلريز 2 سپيده ، :نمايشدهنده سينماهاي
سايه سالن در " پنج خانه پنهان "
حسين كارگرداني به است نمايشي عنوان "پنج خانه پنهان"
اجرا به تئاترشهر مجموعه سايه سالن در هماكنون كه كياني
.درميآيد
خود شوهران چشم از دور كه است زناني مورد در نمايش اين
جان عطري آنان استاد.ميكنند مشق پنهان مكتبخانهاي در
زندگي از بايد را درس است معتقد كه مرده شوهر زني است ،
...و آموخت
ساعت شنبهها استثناي به روزه همه "..خانه پنهان" نمايش
.اجرادرميآيد به بعدازظهر 7
شهر تئاتر در كمدي نمايش دو اجراي
"سگ با دل درد" نمايشهاي اجراي از روز ده گذشت از بعد
سگ براي قلادهاي" نمايش و پسياني آتيلا كار و نوشته
عاطفي حسين كارگرداني به و چرمشير محمد نوشته "مرده
.است گرفته صورت نمايش دو اين از خوبي استقبال
و شخصيتها تحليل به نو ، شيوهاي به نمايش دو اين
سگ يك نگاه از كه شيوه اين و ميپردازد بشري موقعيتهاي
مجال تماشاگران.ميسازد فراهم را خندهآوري دقايق است
نمايشها ، جاي جاي در خنده از مشحون لحظات و نيافته
.ميكند محظوظ را تماشاگران
اصلي سالن در -شنبهها از غير -روزه هر نمايش دو اين
علاقهمندان.ميآيد در اجرا به ساعت 19 راس شهر تئاتر
تلفن 6460595 شماره با ميتوانند بيشتر اطلاعات كسب براي
.بگيرند تماس شهر تئاتر عمومي روابط
برپايي مناسبت به آغداشلو ، آيدين با گفتوگو
نقاشي در بازنمايي و واقعگرايي "نمايشگاه
!نداريم الشعرا ملك ديگر ما ;" ايران معاصر
كاتوزيان مرتضي اثر
آغداشلو آيدين اثر
حميدي جواد اثر
خرمينژاد جمالالدين اثر
مخاطبش قومي خاطره يك از هنرمند يك كه است وقتي ابتذال
ميكند بهرهبرداري كند ، اضافه آن به چيزي كه آن بي
بار هر كه ميگذارد جايي در را خود انگشت درست يعني
ميشود بلند تحسين صداي بگذارد ، آنجا را انگشتش
;سرآغاز
"ايران معاصر درنقاشي بازنمايي و واقعگرايي" نمايشگاه
تهران معاصر هنرهاي درموزه شهريور هشتم تا تير از 27
.است شده برگزار
دل از بار نخستين براي نمايشگاه ، اين آثار از بسياري
واقع ، درشدهاند آورده بيرون معاصر هنرهاي موزه گنجينه
معرض در سالها از پس (واقعگرايي) نقاشي از سبك اين
دليل به و مناسبت همين به.ميگيرد قرار عموم قضاوت
آغداشلو ، آيدين با گفتوگويي نمايشگاه ، اين اهميت
از كه است شده انجام نقاشي رشته در صاحبنظر و كارشناس
.ميگذرد نظرتان
بازنمايي و واقعگرايي" نمايشگاه برگزاري به شما نگاه *
در را هنري شيوه اين جايگاه و چيست "ايران معاصر درنقاشي
ميبينيد؟ چگونه ايران امروز جامعه
اين از نمايشگاه اولين اين شايد اخير سال سي طول در _
متوجه كه ميشود برگزار زماني در نمايشگاه اين.باشد نوع
شده ، جفا خيلي سالها اين طول در نقاشي سبك اين به شدهاند
و اصلي نقاشي حوزه از را آن گرفتهاندو ناديده را آن
تعداد تقريبا پيش سيسال در اما.دانستهاند خارج رسمي
چه ميشد ، برگزار آكادميك نقاشان از نمايشگاه توجهي قابل
به ميتوان جمله آن از.جمعي چه و انفرادي صورت به
مهرگان نمايشگاه و شوروي فرهنگي خانه در كه نمايشگاهي
نوع همين رسمي ، نقاشي زمان آن در.كرد اشاره شد ، برگزار
نه ميشد گذاشته نمايش به نقاشيها اين اگربود نقاشي
اين كه باشد تجليلي و بزرگداشت و خاص كاري كه دليل آن به
.داشت رسميت نقاشي نوع اين پس داشت طالب بيشتر نقاشي نوع
ايران نقاشي در پيشرو جريانهاي كه بعد به چهل دهه از
مكتب نام با كه نقاشي نوع آن آرام آرام شدند ، آغاز
آكادميك نقاشي من اعتقاد به و كلاسيك نقاشي كمالالملك ،
اين ، وجود با.شد خارج جريان و رسميت از ميشوند ، شناخته
را خودش كار همچنان گذشته سال چهل طول در آكادميك نقاشي
وجود به جديدي و جوان نقاشان كرده ، طي را مسيرش كرده ،
.است داشته هم را خودش مخاطبان و آورده
ولي ميكنند را خودشان كار كهنهسرايان.شعر حركت مثل *
.است كرده پيدا بيشتري رسميت نيمايي شعر
اين هست ، كه تفاوتي وجه اما.ميماند شعر مثل قطعا _
رجعت غزل به كه داريم سراغ را پيشتازي شاعران ما كه است
دادهاند ، ترجيح مناسب را قبلي قالبهاي ودوباره كردهاند
به كه داريم سراغ را پيشتازي نقاش كمتر نقاشي ، در ولي
.باشد آزموده دوباره را آن يا و برگشته قديمي قالبهاي
شيوههاي با حاضر درحال پيشتازي بسيار نقاش است ممكن
داشته جديدي سخن و حرف حال عين در و كند كار آكادميك
مدرنيته.نداريم كار اثر شكل به وقت هيچ ما اما.باشد
بلكه نيست ، استوار شكلگرايي اساس بر فقط قطعا
لوسين" چون نقاشي مثلا.است (consept) مفهوم مدرنيتهيك
ولي كرد ، شروع چهل دردهه مدرن بسيار قالبهاي از "فويل
با ميكند ، كار را انسان اندام روغن و رنگ با امروز
آكادميك كاملا كارهايش شكلي ظاهر و غليظ خيلي رنگهاي
كلي طور به ولي دارد ، وجود استثناهايي بنابراين.است
ميگذارند مدرنيته حيطه و درحوزه قدم وقتي معاصر نقاشان
و برگردند كه است سخت برايشان خيلي هم شكلي نظر از ديگر
.كنند تجربه را قديمي شكلهاي
است؟ سرآمده نقاشي نوع اين دوره كه گفت ميتوان آيا *
قالب ودر ردهبندي سبكگرايي ، به شدت به دردورهاي ، ما _
اين هم الان شايد كه -دورهاي در.آورديم روي آدمها زدن
ميكني؟ كار سبكي چه در ميپرسيدند آدمي هر از -باشد طور
كار رسمي سبك يا شيوه يك در بود موظف هنرمندي هر گويي
دوراني و عنوان حتي نتوانند شايد هنرمندان از خيلي.كند
.ببندند كار به ميكنند كار كه شيوهاي و سبك براي را
مشكل.دارند را خودشان حال و ميكنند كار شخصي خيلي آنها
يا آمده سر دورهاش كه نيست آن نقاشي نوع اين اصلي
است وناچار ندارد را شخصي جهان يك بازگويي توان هنرمندش
مشكل بلكه ببرد ، پناه شده تثبيت قديمي كلي قالبهاي به
خارج اصلي جريان از كه اين علت به كه اينجاست در اصلي
بسياري.است كرده پيدا تهاجمي بالطبع و تدافعي جنبه شده ،
نشستهام ، آنها صحبت پاي من كه شيوه اين عمده استادان از
را پيكاسو مثلا هستند ، مخالف شدت به مدرن نقاشي با
آكادميك كاملا نقاشي كه من استاد.ميدانند شارلاتان
من گردن به دينش هميشه و آموختم او از بسيار من و بود
نقاشي به خيلي مدرن نقاشان" ميگفت بار يك است ،
قدر آن پيكاسو مثلا.ميكنند توهين آن به و بيتوجهند
".ميكند نقاشي مقوا روي كه است بياعتنا نقاشي تعالي به
عمده و ميكرد نقاشي چيز همه روي پيكاسو كه صورتي در
شد باعث تهاجمي جنبه ايناست بوم روي اصلا او آثار
در زيباييها و جاذبهها شگفتيها ، لطفها ، از بسياري
و درحوزه چالش يكسره ، شودو فراموش نقاشان همين كار
.نبود بحث اصلي زمينه اصلا كه گرفت صورت زمينهاي
نقاش خودش زمان در كمالالملك نوشتهايد درجايي شما *
و قالبها او كه آنجا از يعني.است بوده پيشرويي
نقاشي ريخته ، درهم را قاجاريه دوره نقاشي قراردادهاي
ميشود؟ محسوب پيشرو
از كه آن اول.ميكند كار دو چون است ، پيشرو او.بله _
.ميكشد نقاشي بهتر ميكنند ، كار او دوره در كه كساني همه
ميخواهد او.است كرده قصد كه نيتي مفهوم به "بهتر"
همان با را (بعد به 1900) قرن شروع آكادميك نقاشي بتواند
با قياس در نه زمينه اين در.كند تقليد ومهارت استادي
وي با مدتي كمالالملك است ، شايع كه مطرحي بسيار نقاش
الملك ، صنيع با قياس در كه "فانتالاتو" كرده ، كار
.ميكند كار بهتر آنها از بسيار مزينالدوله ، ميرزاموسي ،
به نقاشيهايي ميكند سعي كمالالملك كه است آن دوم نكته
كه اين عين در باشند ، ايراني كه -عمد و قصد با -وجودآورد
اين.است فرنگي اجراييشان شكل و فنيشان قالب و ظاهر
ايراني موضوعات انتخاب يكي:است زمينه دو در نيت و قصد
مهمتر كه ديگري و غيره و كربلا سقاي زرگر ، فالگير ، مثل
از بعد كه است كارهايي رنگي مايه دارد ، نظير كمتر و است
سبز ، مايههاي آن و آورده وجود به كارهايش در فرنگ سفر
بودن پيشرو عمده اينها جزاست طلايي و قهوهاي قرمز ،
قوي خيلي لمس كه است اين در خودش دوران در كمالالملك
بنابراين.دارد جهان در دورانش آكادميك نقاشي از ودقيقي
همه از پس.است معاصرش نقاشان به نسبت فرهيختهتري آدم
به كمالالملك كه است اين او درباره نكته مهمترين اينها ،
ميپوشاند ، عمل جامه خودش ماقبل نقاشان آرزويقديمي يك
اول نيمه در.كند تقليد عكاسانه را طبيعت بتواند كه اين
اصلا وقزوين تبريز مكتب بزرگ نقاشان قمري ، هجري دهم قرن
تعارف به اوقات چندبعضي هر.نميكنند جستجو را هدفي چنين
طوري يا و است بوده بينظيري گشاي چهره ميگويندفلاني
شاخهها روي از پرندگان اكنون گويي كه است كشيده منظره
ادبي تعارف جور يك و ندارد واقعيت اينها.برميخيزند
.هستند
زندان ، در كه گفتهاند كمالالملك درباره كه قصهاي مثل *
بدهد نشان كه كشيده را شكسته ديوار نقاشي ديوار روي
.است كرده فرار زنداني
اهداف جزو اما بوده ، كمالالملك اهداف جزو اين.بله _
ميكرده ، نقاشي طهماسب شاه دوران در كه نقاش محمد سلطان
به فرنگي نقاشان عباس شاه از بعد.است نبوده مطلقا
جلفا در وانك كليساي براي ارمني نقاشان ميآيند ، ايران
هدف از بخشي به تبديل آرام آرام اين و ميكنند كار
استاد زمان از شاه ، ناصرالدين دوران اواسط از.ميشود
هدف به او ، تبديل معاصر نقاشان و الدوله مزين كمالالملك ،
.عيني جهان عكاسانه تقليد يعني ميشود ، اصلي
نمايشگاه اين در كارشان كه كساني بگوييم ميتوانيم آيا *
هستند؟ كمالالملك دنبالهرو ميآيد ، در نمايش به
و كمالالملك مكتب شاخه از شايد نقاشان اين از برخي _
ميآيند ، روسيه از اينان از بعضي.نباشند مهمش شاگردان
در كه محمدي حبيب يا (ارژنگي رسام برادر)ميرمصور مثل
كار خودآموختهاي نحو به گروهي خواندهاند ، درس تفليس
شاخه يعني اصلي شاخه از آنان عمده اما كردهاند ،
رسمي ، نقاش كمالالملك.شدهاند منشعب مكتبكمالالملك
يا جعفر مثلا اگر حالااست اخير سال صد آكادميك و بزرگ
يا و آمدند ديگري جاهاي از ديگر خيليهاي يا پتگر اصغر
گزينش مساله ديگر آن گرفتند ، تاثير ديگري نقاشيهاي از
يك متن در را آنان شما باشد قرار اگر ولي آنهاست ، شخصي
وامدار همه بله ، دهيد ، قرار هنري سبكشناسي جريان
.هستند كمالالملك
فراتر سبك اين نقاشان از بعضي آثار كه گفت ميتوان پس *
است؟ عكاسي هواي و حال از
مثل ميبينيد كه را الملك كمال نقاشيهاي از بعضي شما _
كه حال عين در تقوي ، مرحوم صورت يا عضدالملك صورت
شخص ، از حسي يعني هستند ، عكاسي وراي چيزي هستند ، عكاسانه
رجال بعضي به است ممكن ايراني نقاش كه احترامي به ديدگاه
يا نقاشيهاست ، اين در باشد ، گذاشته خودش دوره بزرگان و
ايراني منظرههاي صرف كشيده ، كمالالملك كه منظرههايي
هر مننشدهاند كپي شيشكين كارهاي روي از مثلا و هستند
داشت دوست خيلي كمالالملك كه جاهايي يا ميگون به گاه
كار تقليد طبيعت ، اين ميكنم فكر ميروم كند ، نقاشي
.است كمالالملك
بين برخورد و تقابل اين شما قول به كه روزگاري از *
شوخي ، مزاح ، حد در آمد ، بوجود مدرن و آكادميك هنرمندان
رايج آكادميك نقاشي درباره اصطلاحاتي برخورد ، يا و متلك
اسامي اين نظرم به."كاهوسكنجبيني" نقاشيهاي مثلا.گشت
نقاشيها آن از بسياري در موجود ابتذال سبب به
اين در خلاقيت و بينابتذال مرز شما نظر به.شكلگرفتند
آثارچيست؟
شيوه اين نقاشيهاي در.است باريك بسيار ابتذال مرز -
...ميبينيم بسيار بازاري نمونههاي متاسفانه
!زرد شله يا رشته آش تصوير مثل *
چالش ;كردم عرض كه است قديمي چالش همان از بخشي اين _
.كلاسيك نقاشي و مدرن نقاشي ميان
است؟ موضوع در ابتذال اين آيا *
.نيست هم اجرا نحوه در حتي ;نيست موضوع در اتفاقا نه ، _
امروز آيا.ميگيرد صورت دارد ديگري جاي در ابتذال
به من است؟ متحجري آدم ميگويد ، غزل كه اين صرف كسيبه
آن و كنم انتخاب معيني موضوع اگر ببينم كردهام سعي شخصه
مثال عنوان به.بود خواهد مبتذل بدهم ، ادامه ابد تا را
هم اعتمادي ، پروانه ما ، معاصر نقاشان بزرگترين از يكي
گل با ليوان يك اغلب.ميكشد زياد خيلي هم و ميكشد ترمه
علت به نقاشيها اين آيا.ميكند همراهي را آن نرگس ،
نيستند مبتذل كه قطعا مبتذلند؟ يا پيشتازند موضوعشان
.هستند ما معاصر مدرن نقاشي نمونههاي بهترين بلكه
يا -استفادهاي كه ميكند پيدا شكل جايي ابتذال ببينيد ،
"قومي شده تثبيت تصوير" يك از -سوءاستفادهاي عبارتي به
خوب را كار اين دورهاي در عده يك كه اين علت به بشود ،
عنوان به و كرد پيدا رسميت كار اين و ميدادند انجام
يك كه است وقتي ابتذال.شد شناخته استادانه كارهاي
آن به چيزي كه آن بي مخاطبش قومي خاطره يك از هنرمند
را انگشتش درست يعني.ميكند بهرهبرداري كند ، علاوه
صداي بگذارد آنجا را انگشتش هربار كه جايي ميگذارد
طولاني در كه نيست متوجه او البته.ميشود بلند تحسين
آن براي ميشود ، كمتر و كم ذره ذره تحسين اين صداي مدت
و مكتبها و دورهها شكنندههاي هم در يكي اشباع كه
به كه اين جاي به هنرمند كه است زماني ابتذال.سبكهاست
و روحيه به زيادي بسيار ميزان به بياورد رو خودش خلاقيت
كارش و ميكند فكر خريدارانش و مخاطبان شده تثبيت سليقه
.ميدهد شكل و ميكند اصلاح و حك دلخواه ، اين برابر را
كه نيست آكادميك يا كلاسيك نقاشي مختص ابتذال باريك مرز
با action Painting مثال عنوان به.هست هم مدرن نقاشي در
ورطه به اروپا حتي و ايران در پالك جكسون شاخص چهره
درست دستگاهي بازيها شهر در دارم ياد به.رسيد ابتذال
گذاشته هم بومي ميريختند ، رنگ آن در كه بودند كرده
هنري اثر مثلا تا ميپاشيدند رنگ آن روي و بودند
آثار مثلا يا است ابتذال همان اين خب.آيد بهوجود
كه مبتذلي احمقانه چيز يك به شد تبديل بعدا كه وازارلي
نمايشگاههاي ديوار و در بر يا شد ، چاپ بلوزها روي
.شد نصب اتومبيل
را آكادميك نقاشي پسند و سليقه كه آناني اغلب چرا *
دارند خانه در استيل مبلهاي مثلا كه هستند كساني دارند
ميكنند؟ نصب برق و زرق پر قابهاي در را كارها و
زيباي نقاشي رفته كه كسي است خاطره يك دنباله اين _
زيباي فوقالعاده قاب آن در لوور موزه در را "تيسين"
است اثري خودش كه برجستگي و نقش از پر استادانهضخيم
گونه اين نقاشياي چنين براي ميكند سعي پس ديده ، هنري ،
اميد يا آرمان خاطره ، آن ميكند سعيكند انتخاب را قاب
و محدودتر كوچكتر ، صورت به و بدهد شكل دوباره را
روغن و رنگ تابلوي يك هركسي اما.كند تقليد ارزانتر
زد ديوار به طلا ورق كلفت خيلي قاب با را كلاسيكي خيلي
فرهنگي حيث از الزاما
يك يا باشد ، كلكسيونر يك است ممكننيست مانده عقب
آزادتر خيلي بايد ميكنم فكر من.نقاشي اول تراز كارشناس
مخاطبان هنرمندي هر كه معنا اين به كرد نگاه بازتر و
خيلي مخاطبان آكادميك هنرمندان زماني ، .دارد را خودش
كه) بودند محتاج خود شب نان به مدرنيستها و داشتند زيادي
نقاشي كرده ، فرق مقدار يك حالا ،(محتاجند هم هنوز البته
و كرده پيدا مخاطب جوان نسل در شده ، محبوبتر كمي مدرن
.كنند تاييد دنيا در را مدرن جريان كه هستند كساني
به اعتقاداتتان سواي نقاشي ، نوع اين به شما نگاه آيا *
هستيد؟ معاصر نيز خودتان كه است ، معاصر نقاشي
تساهل ميكنم اشاره آن به دائم صحبت اين در من كه چيزي _
ميكنم ، تبليغ دارم كه چيزي و ميكنم تعقيب كه قصدي.نيست
پيش از قالبهاي براساس را چيزي هر نبايداست اشراف
شكسته ، درهم را شكل چون مدرن نقاشي.نگريست شده ساخته
عكس عين چون معاصر كلاسيك نقاشي يا نيست ، خوب فيالنفسه
نياز ما كه چيزي.نيست بازاري و مبتذل فيالنفسه است ،
اثري دهد نشان ما به بايد كه اوست است ، منتقد داريم
كه است آسان خيلي اين.نه يا است هنري و خلاق فيالنفسه
هنرياند ، همه آنها است ، بازاري اينها همه بگويد كسي
تكليفش آدماست آسان خيلي اين.جورياند اين همه اينها
زندگياش ، و پيكار ميرود بعد و ميشود مشخص بلافاصله
درباره !راحت خيال با ميخورد ناهار رستوران ميرود
همه نميشود و كرد صحبت بايد نمايشگاه اين آثار تكتك
.كرد تاييد يا راند چوب يك به را آثار
معاصر هنرهاي موزه در آثار اين نمايش شما نظر به *
و كلاسيك هنر بين يا و مخالفان و موافقان بين ميتواند
آورد؟ بهوجود آشتي مدرن
مهمتري كار اما بياورد ، وجود به نميتواند را آشتينه _
شده تشكيل قصد اين به نمايشگاه اين اگر.بكند ميتواند
كار استاد ماهر حرفهاي نقاش زيادي تعداد به كه جفايي كه
استمالت بخواهد كند ، جبران رفته ، مدت اين طول در آكادميك
.نميخورد دردي هيچ به آورد ، دست به دل و كند نوازش و
شود ، نوشته مقالههايي شود باعث نمايشگاه اين اگر اما
بحث نمونهها از بعضي درباره شود ، انجام سخنرانيهايي
تا گيرد صورت استادان همين با متعددي مصاحبههاي شود ،
بازتاب نقاشيهايشان طريق از كه را خودشان دروني جهان
با ديگر بار يك شود باعث اگر دهند ، توضيح ميكند ، پيدا
زيرا دارد حاصل وقت آن شود ، نگاه نمونهها اين به اشراف
از پرهيز و گريز و ذهني ارتباط داريم كم اغلب ما كه چيزي
.است (گرايي فرقه) سكتاريسم
كشيدن براي حداقل سبك ، اين نقاشان كه ميكنم تصور *
رسمي مراكز در آنها نصب و سياسي شخصيتهاي از پرترههايي
هنرهاي موزه همين در كه است جالبتوجهاند مورد دولتي و
يكي كار انقلاب رهبر و (ره) امام حضرت از پرتره دو معاصر
از پرتره كشيدن درباره شما نظر.است آكادميك نقاشان از
چيست؟ سياسي شخصيتهاي
روي نشسته شاه ناصرالدين از كمالالملك نقاشي ببينيد ، _
-ميشود نگهداري موزه همين انبار در احتمالا كه -صندلي
نقاشي اين در كه نكتهاي مهمترين.است محض خلاقه اثر
استادي يا و شاه ناصرالدين به شباهتش در دارد ، وجود
بسيار نكته.نيست صورت ساز و ساخت در فوقالعادهاش
چيز هيچ.ندارد زمينه پس كه است اين نقاشي اين مهم بسيار
در تزييني
اين.منظره نه گلدان ، نه پرده ، نه ندارد ، وجود زمينه پس
يك به هنرمند كه است خلاقه نكته آن است ، شخصي نگاه آن
ميكنيد فكر لحظه هر شما.است افزوده سفارشي ، اثر
زمينه پس اگر كه حالي در شماست ، مقابل شاه ناصرالدين
Consept همان اينميكرد مكان به موكول را آن ميگذاشت
.بدهد ديگرتري معناي اثرش كه ميكند كاري نقاش.است خلاقه
صورتهاي دربار سفارش به كه معروفي بسيار ايراني نقاش
.ميكشيد بدي خيلي نقاشيهاي ميكشيد ، را ملكه و شاه
چيز هيچ.نبودند خلاقه مطلقا نداشته ، ارزشي هيچ آنها
نه انتقادي ، نه ارادتي ، نه مهري ، نه نبود ، درآنها
سلطنتي خاندان مجسمه محصص بهمن مثلا وقتي اما.مخالفتي
است ناهنجار قدر اين است ، شخصي كار آن آنقدر ميسازد را
نشان هيچجا وقت هيچ اصلا ميگويد ميبيند وقتي شاه كه
كه يانقاشيهايي.سعدآباد كاخ انبار در ميرود و ندهيد
ناهنجار آنقدر ميكشد اسپانيا سلطنتي خانواده از "گويا"
همه آدمها.ميآيد آنها با مخالفت نظر به كه است
ميخواهم من.زشتند كاريكاتورند ، شوخياند ، دفرمهاند ،
كه تنهاراهي همچنان اما ميشود ساخته رسمي نقاشي بگويم
يا هستند خلاقه اينها ببينيم كنيم نگاه كه است اين داريم
بدان خودش شخص از داورياي مفهومي ، نقاش آيا نيستند ،
مورد محبوب ، نمونههاي اتفاقا البته نه؟ يا كرده اضافه
اين كه هستند آنهايي رسمي نقاشيهاي قبول مورد و نظر
آرماني كلي شكل آن عموما چون.باشند نداشته را داوري
كيخسرو كه پرترههايي اما.دارند قبول رامردم شده دقيق
ما قرن در كه است رسمي نقاشيهاي عاليترين كشيده خروش
.است شده ساخته كمالالملك از بعد ما ، دوره در
؟"عاليترين" ميگوييد لحاظ چه به *
از بودن ، ممتنع و سهل حيث از مهارت ، و استادي حيث از _
رنگگذاري دارد ، كه رسمياي حالت و محض شباهت حيث
عمدهترين از يكي خروش كيخسرو امپرسيونيستي ، آزادانه
كمتر خيلي خيلي و شده جفا بسيار او حق در كه ماست نقاشان
.است ديده عنايت حقش از
آكادميك نقاشي براي را آيندهاي چه آغداشلو آقاي *
ميبينيد؟
خيلي آينده من.ميكند پيدا استحاله.نميشود فنا _
يكي.دليل دو به.نميبينم برايش گستردهاي يا درخشان
به و گذشته اشباعش دوره از نقاشي فرم اين الان كه اين
.است رسيده موفقش نمونههاي تقليد اداگرايي ، منريسم ، دوره
رجوع آن به دوباره و بگذرد طولانياي دوران كه اين مگر
.باشد داشته معاصر كاربرد بايد باز رجوع اين اما.شود
ميماند؟ كه رسمي نقاشي *
.بود خواهد هميشه رسمي نقاشي _
شد؟ نخواهد جدا كلاسيك مكتب از و.. *
نقاشي را صورتش باشد قرار اگر فرانسه جمهوري رئيس.نه _
همه انتهاي در اما !بگيرد كمك پيكاسو از نميرود كند
پيكاسو كه نقاشاني چه.دارد وجود خوش خبر يك اينها
نقاشاني چه ;را آبستره نقاشي كه آنان چه دارند ، راقبول
بيش و كم اينها همه دارند ، قبول را آكادميك نقاشي فقط كه
اين سر بر جدال و جنگ.داشت خواهند را خودشان مخاطبان
ديگر مابگيرد را ديگري مشتري بتواند كسي كه نيست
.نداريم ملكالشعرا
سيحون گالري
ساعت از / مرداد تا 13 / نقاشي هنرجويان گروهي نمايشگاه
چهارم ، كوچه اسلامبولي ، خالد خيابان:نشاني / تا 18 10
شماره 30
لاله نگارخانه
سكينه آثار سرطاني كودكان نفع به كتيبه و سفال نمايشگاه
تا ساعت 9 از / مرداد تا 14 /آقانسب
پارك شمالي ضلع فاطمي ، خيايان:نشاني / 20
تلفن650492 / لاله
سعدآباد نگارخانه
و مهرها پارچه روي چاپ و نقاشي نمايشگاه
/ تا 20 و 16 تا 13 ساعت 10 از / مرداد تا 17 / نقشها
پلاك 50 طاهري ، كمال زعفرانيه ، وليعصر ، خيابان:نشاني
سوره خانه
گرافيك عنوان با پارسانژاد كوروش گرافيك آثار نمايشگاه
ساعت از / مرداد تا 27 از 10 / اثر شماره ، 100 كمان ، 100
سينما جنب انقلاب ، ميدان:نشاني /تا 19 و 15 تا 12 9
تلفن6418823 / بهمن
|
|