نخبگان چرخش نظريه ابنخلدون و پارتو
سياسي پايداري و مشاركت
نخبگان چرخش نظريه ابنخلدون و پارتو
به اجتماعي نظام كه معتقدند دو هر ابنخلدون و پارتو
است دگرگوني و تغيير حال در مداوم طور
اشاره *
كه است قدرت به راجع نظريهاي پارتو ، نخبگان چرخش نظريه
را ملي منافع يكپارچگي حفظ براي نيروها تغيير ضرورت
از بعضي در كه است معتقد زير مقاله ميشمارد ، ضروري
تمايزاتي و تشابهات پارتو و خلدون ابن نظريه ميان فرازها
و تشابهات اين دارد سعي رويكرد اين با و است مشاهده قابل
.دهد نشان را تمايزات
انديشه گروه *
در اوبود ايتاليايي و جامعهشناس (19231863)پارتو
تطبيقي و فردي و (كنش)اجتماعي عمل (1)"جامعه و ذهن" كتاب
در او مشهور نظريه.داد قرار بررسي مورد را افراد
(2).است "نخبگان چرخش" جامعهشناسي ،
:است شده تقسيم طبقه دو به جامعه پارتو ، نظر به
نوع هر در پارتو ، نظر بهشوندگان حكومت و حكومتكنندگان
يا اخلاقي اينكه گرفتن نظر در بدون)انساني فعاليت از
يك در پايينترها ، به نسبت جامعه افراد ،(است غيراخلاقي
سطح بالاترين در كه كساني.ميگيرند قرار برتري سطح
ناميده (برگزيده)نخبه پارتو مدل ميگيرند ، در قرار موقعيت
تقسيم غيرحاكم و حاكم نخبه به نخبگان طبقهميشوند
ديگران فعاليت و زندگي روي بر تفوق به كه ميشود
با گروهها يا افراد عنوان به گروه دو اين.وابستهاند
يكديگر با حالات اكثر در و دارند متقابل كنش يكديگر
خودحركت جاي از مستمر طور به حاكم نخبگان.اند درآميخته
تغيير دايم و مستمر طور به اعضايشان كه چرا ميكنند
منقرض فردا است ممكن حاكمند ، امروز كه اينهايي ميكنند ،
بالا سمت به پايينتر نخبه طبقه از افرادي كه وقتي.شوند
مخاطره به را بالاتر طبقه نخبگان موقعيت ميكنند ، صعود
.مياندازند
متصرف را مخصوص ارزشهاي و اعتقادات بالا طبقه نخبگان
كه پايينتري طبقه از اشخاص بهترين وسيله به و ميشوند
به موفق هستند ، تغيير و تطبيق قابل و سازگار بيشتر
موفق روباهان وسيله به شيران) ميشوند قدرت دستيابي
اين.ميشود شكسته زور توسط اغلب چرخش اين (ميشوند
.ميشود ناميده پارتو مدل "نخبگان چرخش"
جامعه در را گروهها بعضي سقوط و صعود نيز (3)ابنخلدون
در دروني تضاد ميتوانيم ما كه است معتقد او.داد نشان
ميتوانيم ما جوامع در او نظر طبق.كنيم مشاهده را جامعه
دروني كشمكشهاي نتيجه كه ببينيم را قدرت تغييرات و چرخش
و (شده سازماندهي قبايل اساس بر)باديهنشين جوامع بين
بر بدوي قبايل گذشته ، در كه داد نشان او.است شهري جوامع
بيشترشان عصبيت و همبستگي خاطر به بيحركت و ساكن جوامع
پيروزيها و فتوحات اوليه ، سالهاي خلال در.شدند چيره
وحدت نظر از كه ميشود تاسيس دولتي و مييابد ادامه
كه وقتي بعد ، مرحله در.است قوي بسيار مسئوليت و منافع
ميشوند ، تجملپرستي عادت به وابسته حاكم ، نخبگان
ركود به عمل ، اين پيامد و ميدهند افزايش را مالياتها
حمايت و ميشود منجر دولت درآمد كاهش و اقتصادي فعاليت
عادتهاي علاوه به.ميسازد غيرممكن را تابعين از حاكمان
به را اخلاقي فساد و ضعفبدني تجملپرستي ، و طلبي آسايش
شيوههاي مرحله ، اين در دولتي نخبگان.ميآورد وجود
.ميكنند فراموش را بدوي زندگي دليري و خشكي خشونت ،
از را مردم اميدهاي تجاوز ، از ترس و فزاينده مالياتهاي
نااميدي و ياس افزايش با.ميكند تضعيف حكومتكنندگان
متوقف ساختمانسازي و اقتصادي فعاليتهاي مردم ، فزاينده
دولت زندگي پايان بيرون ، از تجاوز يك با سرانجام.ميشود
اينكه پيشاز را قدرت نخبگان ، حقيقت در.زد خواهد رقم را
هم به بدوي مردم از دسته يك وسيله به بيروني تجاوز يك
است ممكن آنكه يا دادهاند ، دست از گيرد ، صورت پيوسته
اينكه تا باشد كاهش حال در پيوسته و مداوم آنان قدرت
فرا او مردن و پژمردگي آهسته آهسته چراغي مانندفتيله
.رسد
از مردم شرايط بعضي در كه ميشود متذكر همچنين ابنخلدون
در.ميآيند شهرها به تدريج به روستايي اجتماعات و قبايل
با تدريج به و ميآميزند هم در گروهها اين مرحله ، اولين
ضعيف شهري نخبگان كه وقتي.ميكنند برقرار ارتباط يكديگر
قدرتمند دسته به را شهر و ميروند بيرون آنها ميشوند ،
بهترين با شهروندان ديگر عبارت به.واميگذارند جديدي
ديگران به نسبت بيشتري انعطاف و قدرت كه قبيلههايي
.ميشوند كار اين به موفق دارند ،
دو در اجتماعي پديدههاي همه ابنخلدون ، و پارتو نظر از
پديدههاي و منطقي پديدههاي.ميشوند تقسيم مقوله
در ميشود ، مشخص منطقي كنش با منطقي پديده.غيرمنطقي
غيرمنطقي كنشغيرمنطقي كنش با غيرمنطقي پديده كه حالي
مربوط اهداف به دستيابي ابزار و اهداف به مستقيم طور به
افراد ملاحظه قابل كنشهاي معتقدند ، متفكر دو هراست
.غيرمنطقياند كنشهاي
طور به اجتماعي نظام كه معتقدند دو هر ابنخلدون و پارتو
كه دارند توافق دو هر.است دگرگوني و تغيير حال در مداوم
برقرار دوباره را تعادل كه دارد دروني ارگانيسم يك جامعه
طريق از نميتواند جامعه كه است معتقد پارتو اما.ميكند
ابنخلدون نظر از جامعه در مثبت كنشكند تغيير مثبت كنش
در كه مضراتي تا ميكند حكم انسان به خدا كه است اين
،(ص)پيامبر حديث طبق.كنند اصلاح را است شده واقع قدرتشان
شما از كسي هر اگر" كه ميكند يادآوري خلدون ابن
با را آن ميدهد اجازه شما به خداوند ببيند ، را نابرابري
نتوانستيد ، شما اگر (كنيد اصلاح)دهيد تغيير دستانتان
و كنيد اصلاح را آن تا ميدهد اجازه زبانتان به خداوند
او پس دهيد انجام را آن كه نتوانستيد شما هم باز اگر
".دهيد تغيير قلبتان با را آن ميدهد اجازه
نخبگان حاكم ، طبقه كه باورند اين بر (4)موسكا ، و پارتو
و تطبيقپذير فعال ، بيشتر كه روشنفكرياند
از نخبه از متفاوتي درجات و هستند (خو نرم)انعطافپذير
و پيشرفتگي بين رابطه يك خلدون ابن.دارد وجود آنان نظر
او ميبيند ، جامعه در را پايين به رو و بالا به رو تكامل
اقتدار بدون خودشان حاكمان ، كه جامعهاي يك در است آگاه
وضعيت اين طولاني زمان براي ميكنند ، حكومت گسترده
پارتو اعتقادات با ايده اين و كند پيدا ادامه نميتواند
.است تضاد در
سبقت شيران بر روباهان پارتو ، نظر از ديگر عبارت به
در شيران شرايط ، از بعضي در كه پيشبيني اين با ميگيرند
وارد فشار روباهان بر قدرتشان با و ميگيرند قرار راس
.ميكنند واژگون را جامعه و ميسازند
و سلطنت ميشود مجبور قبيله يك كه جايي نمونه عنوان به
را موفقيت و پيشرفت از درجهاي كه را ديگري قبيله حكومت
سليقههاي از تقليد كه جايي در بپذيرد ، كرده ، سپري
جايگزين تدريج به بود ، شرمساري و استهزاء معرض در بيگانه
رويارويي مورد در واقعيت اين.بود شده نژادي تمايل
قابل شهري ساكنين با نسبت به قبيلهاي و روستايي ساكنين
.است صدق
ندارند ، شهر ساكنين با زيادي تماس كه قبيلهاي يك ساكنين
و تعهدات رسوم ، پوشش ، چون) را شهري زندگي شيوه
بيشتر چون اما ميدهند قرار استهزا مورد (قراردادهايشان
بيشتر ميشوند ، بنا قبايلي جوامع روي شهري سلطنتهاي اين
و ميدهند قرار تمسخر مورد تقليد با را آن توليدات
نيرو ، لباس ، رسوم و قدرت همه با ميكنند سعي قبيله ساكنين
ابنخلدون ، نظر طبق بر.تقليدكنند را شهري وقراردادساكنين
تحركي بدون و راه به سر افراد كه شهرهاست دولت طبيعت در
قدرت افزايش در تجملپرستي ، او ، نظر از.دهند پرورش را
و ميرود بالا مواليد ميزان زيرا بود خواهد موثر دولت
(جمعيت افزايش)نتيجه ، و مييابد افزايش شهر بچههاي تعداد
فراهم را ارتش از بيشتري ذخيره دولت كه است چيزي آن
و ميشوند بزرگ آرام جو در فرزندانشانميكند
دستههاي تعداد چون و مييابد افزايش نيز تجملگرايي
كه آنچه".ميشوند قويتر كمكم مييابد ، افزايش نظامي
كه وقتي.است توجه قابل دربرگرفت ، را اسلامي عرب دولت
"...ميكند گستردگي و رشد به شروع تجملپرستي
براي را ويژگيهايي (اسلامي احكام تحت)خلدون ابن
حاكمان (الف):برميشمرد (قانون واضعين)حكومتكنندگان
داشته احكام از شناختي بايد آنان (ب)باشند عادل بايد
اجتهاد احكام و قوانين روي بايد آنان (پ) (علم)باشند
در و باشند داشته شايستگي بايد حاكمان (ت).باشند داشته
قادر بايد (ث) و (كفايت)باشند شجاع و دلير كردن جنگ
را آنان چگونه كه بدانند و كنند بيدار را مردم باشند
و جسمي عيوب از بايد (ج) و (فتوي) كنند هدايت و رهبري
از را او است ممكن كه شرايطي از و باشند دور به ذهني
.گزينند دوري دارد باز قدرتش از استفاده
و دولت يك نميتوانند ثروتمند انسانهاي خلدون ابن نظر از
او ، اوقات بعضي.نگهدارند طولاني مدت براي را جامعه
وسيله به بايد سياسي اجتماع كه است معتقد ارسطو مانند
.بگيرد شكل مذهبي رهبران و فيلسوف متوسط طبقه
دانشجوي شعبانپورپيما موسي: از تلخيص و ترجمه*
اصفهان دانشگاه ارشد كارشناسي
شناسي شناسيجامعه جامعه: منبع *
:پينوشتها
1-The mind and society
2- Elite Circulation
او.شد متولد تونس در (م.1332) سال در خلدون ابن -3
علل جستجوي و تجربي جامعه ، تحقيق علمي بررسي به علاقهمند
.بود اجتماعي پديدههاي
سياسي دانشمند 1858 ،-1941(موسكا گائتا) Mosca -4
ايتاليايي
صفحه 313 مقدمه ، خلدون ، ابن -5
سياسي پايداري و مشاركت
(آخر بخش ) جانبه همه توسعه پارادايم ازمنظر وتوسعه مشاركت
مشاركتي فرآيندهاي
جاريدرباره قرن اوايل كه بحثهايي به اشاره با مقاله اين
آن اساس.شد آغاز داشت ، جريان وتوسعه دمكراسي بين ارتباط
مانع مشاركتي فرآيندهاي بودكه فرضيه اين بحثها
است ، لازم اقتصادي سريع رشد براي كه سريع ازتصميمگيري
.ميشود
سازمان يك كه ارتش با را موضوع گاهي ديدگاه اين طرفداران
تخصيص در اندكي نقش كه قيمتها و است مراتبي سلسله شديدا
خواستار عدهاي ديگر سوي از.ميكنند مقايسه دارد ، منابع
كمياب منابع تخصيص براي بازار سازوكارهاي كارگيري به
نيست ترديدي وجود ، اين با.هستند جنگ زمان در حتي نظامي
مشخص اهداف براي و كوتاهمدت در كه است برآن ديدگاهي كه
(21).ميشود تلقي موثرتر سازماني شكل يك مركزي كنترل
كوتاه زماني فواصل در كشورها برخي بيستم ، قرن اوايل در
ارائه نيازمند امر اين.بودهاند سريع شدن صنعتي شاهد
منابع تخصيص نظامي مدل دليل همين به بود ، منابع سريع
عنوان به.شد تبديل جذاب مدل يك به جوامع از بسياري براي
جوهر عنوان به زمان به سابق شوروي جماهير اتحاد نمونه
آن در شوروي جامعه و دولت كه آنجا از.ميكرد نگاه توسعه
رهبران ميشد ، تهديد خارجي متخاصم نيروهاي سوي از زمان
آنها براي توسعه امر در تاخير كه كردند احساس كشور اين
از سرعت با را توسعه بنابراين.بود خواهد پرهزينه بسيار
هزينه خود نوبه به امر اين و كردند تحميل جامعه به بالا
.داشت پي در را زيادي
در كه شرايطي دقيق تعريف براي اندكي كار تاكنون متاسفانه
كارهاي و ساز از كارآتر مراتبي سلسله تصميمگيري نظام آن
سازوكارهاي چه اگر.است شده انجام است بازار غيرمساله
برخي در وجود اين با اما هستند موثرتر بلندمدت در بازار
در تغيير به نياز كه جنگ زمان همچون كوتاهمدت وضعيتهاي
اين ميرسد نظر به است شديد منابع تخصيص جهتگيري
.نيستند اعتماد قابل و ميكنند عمل كند بسيار سازوكارها
عدم و گسترده بيكاري دورههاي تجربه اين ، بر علاوه
بزرگ ركود زمان در كه اقتصادي ظرفيتهاي از كامل استفاده
(22)بيستم قرن آخر سال در 25 جهان اقتصاد مالي بحرانهاي و
بازار سازوكارهاي كه ميدهد نشان نيز شدهاند ظاهر
.نميكند عمل سريع منابع موثر تخصيص براي هميشه
به شود ، تاخير به منجر است ممكن آزاد مشاركتي فرآيندهاي
كه زماني از بگيريد ، نظر در را آمريكا كشور نمونه عنوان
داد نشان بهرهوري سرعت افزايش و جمعيتي روند در تغييرات
امكانپذير مالي نظر از آمريكا اجتماعي تامين نظام كه
همين تا حتي وجود ، اين با.ميگذرد دهه دو از بيش نيست ،
نيافته را مسائل اين بررسي امكان سياسي فرآيندهاي اواخر
.است
آزاد سياسي فرآيندهاي حد از بيش بودن زمانبر دليل به
از سريعتر نتايج كمتر مشاركت ميرسد نظر به اوقات برخي
مواجه در مختلف دولتهاي مثلا.ميدهد بهدست معمول حد
متفاوتي واكنشهاي ورشكستگي حال در بانكي نظام يك با
منافع اگر خودكامه و استبدادي دولت يك.ميدهند نشان
اين حل براي بلافاصله باشد داشته قرار مدنظر را جامعه
محافل حمايت نيازمند كه دولتي اما.ميكند اقدام مساله
كه آن از قبل آنهاست ، حمايت دادن دست از نگران و مالي
به ممكن زمان هر تا شود واقعي اصلاحات انجام به مجبور
نظام اين داشتن نگه سرپا براي عمومي وجوهات از راحتي
اين با مقايسه در.كرد خواهد هزينه فروپاشي حال در بانكي
منافع نماينده كه مشاركتي سياسي نظام يك آخر مورد
اين در دخيل گروههاي و دهندگان ماليات سپردهگذاران ،
مساله اين با مقابله براي سريعتر چه هر بايد است مساله
(23).شود آماده و تجهيز
و آزادي احتمالي هزينههاي تمامي قبول كه معتقدم من
از بسياري.دارد زيادي مزاياي رويدادي هر در مشاركت
تمركززدايي مزاياي زمينه در شده انجام پژوهشهاي
آن از حكايت -شود انجام درستي به اگر البته -سياستگذاري
در مشاركت فرصت مردم از بيشتري تعداد به امر اين كه دارد
ميدهد نشان پژوهشها اين (24).ميدهد را تصميمات اتخاذ
يك در تصميمات كه مواردي در تصميم كيفيت تغييرپذيري كه
بسيار غيرمساله فرآيند در تا شدهاند گرفته مساله فرآيند
(25).است كمتر
است آن بيانگر طرحها برخي رد آزاد فرآيند يك در همچنين
خوب كمتر طرحهاي و شده پذيرفته بهتر ايدههاي و طرحها كه
نظام در تمركززدايي اين از گذشته (26).شدهاند رد
.است يادگيري و آموزي تجربه بافرصت همراه تصميمگيري
سياسي پايداري و مشاركت
پايداري و مشاركتي فرآيندهاي رابطه به اشارهاي اينجا در
گفتم پيشتر.دارم گرفته قرار توجه مورد كمتر كه سياسي
مطلوبتر و قبولتر قابل را تغيير فرآيندهايي چنين كه
-ميكنند عمل خوبي به دمكراتيك فرآيندهاي وقتي.ميكند
خود اميال و خواستهها سادگي به اكثريت كه موقعي آن يعني
يك مستلزم آنها -برعكس يا و نميكند تحميل اقليت بر را
كه است مفهوم آن به امر اين.هستند اجماعسازي فرآيند
به شد واقع قبول مورد مردم سوي از جديد سياست يك وقتي
عبور سياسي فرآيند خمهاي و پيچ از ميتواند بهتري شيوه
هند گذشته دهه اقتصادي اصلاحات نمونه ، عنوان به (27).كند
كشور اين داخل از اصلاحات اين بلكه نشد ، تحميل خارج از
.گرفت قرار گسترده حمايت مورد آن اساسي اصول و شد شروع
رغم به كشور اين كليدي اصلاحات تا گشت موجب امر اين
پايدار همچنان گرفته صورت دولت در كه تحولات و تغيير
يك بعداز را اصلاحات جامعه يك وقتي حال هر به.بماند
به جامعه آن سياسي مباحثات ميپذيرد ، سازي اجماع فرآيند
كه آن بدون اصلاحات بعدي مراحل همچون ديگري مسايل سوي
منتقل شود احساس قبلي تصميمات در تجديدنظر به مستمر نياز
ايجاد جامعه يك در تصور اين كه زماني برعكس.ميشود
به اصلاحات خود شده تحميل خارج از اصلاحات كه ميشود
آن پايداري و ميشود تبديل گروهها ، سياسي مباحثات موضوع
.ميگردد تضعيف
اينترنت: منبع
صباغيان علي:تنظيم و ترجمه
ميباشد موجود همشهري روزنامه در پاورقيها *
انديشه تازههاي
|
ذهن
صاحبامتيازي به "ذهن" تخصصي فصلنامه نخست شماره
اكبر علي مسئولي مدير و اسلامي انديشه و فرهنگ پژوهشگاه
علل از يكي فصلنامه ، اين نخست سخن در.يافت انتشار رشاد
منظر تفاوت ايران ، جاري اجتماعي سياسي چالشهاي از بخشي
مقولات شناختي معرفت مباني و مبادي درباب فكري جريانهاي
و مناظر اين ناخواه خواه كه شده تاكيد و عنوان نزاع مورد
اسلامي اقاليم ديگر و ما كشور در روزافزون طور به مباني ،
چهار "ذهن" مهم ، اين درك بايافت خواهند گسترش و ژرفا
و بازپژوهي -ميكند1 ترسيم خود روي پيش را هدف
و مباني توسعه و تعميق ساماندهي ، و تنسيق بازپيرايي ،
به دستيابي جهت در اهتمام و اسلامي شناسي معرفت مباحث
و مناظر و مكاتب لحاظ با حوزه ، اين در تازه تبيينهايي
و تطبيقي مطالعه -جديد 2 و معاصر شناختي معرفت مباحث
كلاسيك ، شناختي معرفت نظريههاي و نحلهها علمي ارزيابي
از اسلامي نظريههاي با و سويي از هم با معاصر و جديد
در افكار تضارب و آراء تعاطي زمينه گسترش -سو 3 ديگر
نظرات و مباحث عالمانه طرح طريق از شناسي ، معرفت قلمرو
صاحبنظران ميان سازنده و زنده ارتباط برقراري و گوناگون
آراء تلاقي لوازم و مباني نقاط ، تبيين -خارج 4 و داخل در
فلسفه -ديني انديشههاي با شناختي معرفت نظريههاي و
.مطرح تشكيكات و شبهات به پاسخگويي و اسلامي
مواجهه و علمي حريت مرام بر ذهن فوق ، اهداف به توجه با
و نقد هرگونه از و ميفشرد پاي آثار و آراء با عالمانه
قبول ، قابل علمي سطح از برخورداري قيد به تنها نظر ،
اين نخست شماره در كه روست اين از ميكند ، استقبال
حضور با شناسي معرفت به راجع ميزگردي با تخصصي ، فصلنامه
راجع ميزگردي و...و ملكيان مصطفي يزدي ، مصباح آيتالله
روپرت سكسل ، رمان پوپر ، كارل حضور با فرضيه و علم به
نظير مقالاتي و واينگارتنر پاول و والنر فريدريخ ريدل ،
و دين و يزدي حائري مهدي دكتر از حصولي علم و حضوري علم
.برميخوريم باربور ايان از معاصر و تاريخي مسائل:علم
"ذهن" تخصصي فصلنامه در افكار تعاطي و تعامل ظهور همشهري ،
ايران جامعه فرهيخته انديشمندان و انديشه حوزه به را
.ميگويد تبريك
|
|