ايراني انديشه عصاره ;خيام رباعيات
ميزبان زده جنگ شهر و 21 استان 5
مقدس دفاع جشنواره
ملاقليپور رسول جنگي آثار مرور
ايراني انديشه عصاره ;خيام رباعيات
نيشابوري خيام اشعار ظرايف و فلسفي تفكرات به نگاهي
:اشاره
مائيم آفرينش زجمله مقصود
مائيم بينش جوهر خرد چشم در
است انگشتري چو جهان دايره اين
مائيم نگينش نقش شكي بيهيچ
حكيم جهانبيني نگين نقش انسان ، آگاهي شكي ، خود بيهيچ
و برجسته شاعر و رياضيدان فيلسوف ، نيشابوري ، خيام عمر
خرد پرستش ارسطو ، و سيسرون اگر.است مشرقزمين بيهمتاي
در نه را خود نگاه غايت دادند ، قرار مدنيت درخدمت را
او اجتماعي و سياسي همگرائي در تنها كه انسان ، خودباوري
تكيه عميقا "اين" بر علاوه خيام كه حالي در.ميديدند
"جهاني اين" و فيزيكي موقعيت از انسان ادراك و باور بر
.دارد خود
جزبادبدست نيست زهرچه نيست چون
شكست و نقصان هست چه هر به هست چون
نيست عالم در چه هر هست كه انگار
هست عالم در چه هر نيست كه پندار
كه دارد اين بر سعي احساسش تمامي با و آثارش تمامي اودر
دل انسان براي.كند تقويت انسان در را خودآگاهي
نگاه خويش ، نوع استدلال و منطق با دارد سعي كه نميسوزاند
.نمايد تصحيح زندگي و هستي به را او
مخور بيهوده جهان غم دوست اي
مخور فرسوده جهان غم بيهوده
پديد نابود ونيست گذشت بود چون
مخور ونابوده بوده غم و باش خوش
عرفاني فرهاد
در را وسطي قرون مقطع تاريكترين غرب ، كه زماني در درست
انگيزاسيون و كليسا دستگاه و ميكند طي خود تاريخ
انساني زندگي پيكره در را خويش مرگبار و خونين پنجههاي
منش و تفكر شخصيت ، و اخلاق كه هنگام آن در است ، برده فرو
سوال زير ممكن شكل زشتترين به انسان عاقلانه هستي و
خويش ، انديشمندانه روشنگري با خيام شرق ، در است ، رفته
اشاعه جهت در انسان دادن قرار وسيله نفي به رندانه ،
وجودي علت درك به را انسان او.ميپردازد ارتجاعي افكار
فرا زندگي ، بر وعقل منطق سيطره خودو بازيافتن خود ،
تفكرات چارچوب خويش ، ادراكات انتقال براي او.ميخواند
با گاهي و كنائي زباني با چند هر.ميبيند تنگ را رايج
وراي در تفكر به را انسان صراحت ، با و وصفنشدني شهامتي
از پيش خيلي او.ميكند دعوت "ديد" محدودكننده ديوارهاي
رنسانس كه آن از پيش خيلي و غرب در ديگران و مور سرتوماس
دستگاه مرگ ناقوس اروپا در "و 15 قرون 14 اومانيسم"و
ارزشهاي و جايگاه به بنوازد ، را انگيزاسيون شيطاني
موجز كلام بشري روح اعتلاي درجهت و پيبرده انسان انساني
.ميگيرد كار به را خويش مستدلل و
كني آباد جمله به زمين روي گر
كني شاد خاطري كه نبود چندان
را آزادي زلطف كني بنده گر
كني آزاد بنده هزار كه بهتر
*
نخست روز خاطرم زسپهر برتر
ميجست دوزخ و بهشت و قلم و لوح
درست راي از معلم مرا گفت پس
باتوست ودوزخ بهشت و قلم و لوح
*
است يكبارگي تومردن مردن چون
است بيچارگي چه اين !بمير يكبار
پوست و رگ مشتي و نجاستي و خوني
است غمخوارگي چه اين نبود انگار
*
آن در غرب و شرق ومسائل وسطي قرون تاريخ به نگاهي شايد
اومانيستهاي..." ;رساند كمك خيام نگاه درك به دوره
را آن آوردند ، ميان به را وسطي قرون اصطلاح كه اروپايي
جهل در اروپايي ملتهاي آن طي كه ميدانستند دوراني
جهانبيني با دوران اين.بودند شده غوطهور وتاريكي
نظر از عتيق ، علمي نظريات و كهن آييني افكار و مندرس
در را شرق پيشاهنگ نقش كه نشانهاي...بود محكوم آنها
قبال در شرق فرهنگي برتري همانا ميكند ، تاييد وسطي قرون
عرب هندي ، چيني ، ملتهاي و اقوام بيگفتوگو ، .است غرب
و تكنولوژي -بسيار زمينههاي در دوران ، آن ايرانيدر و
قوانين و حقوق رشتههاي نيز و هنر ، ومخصوصا مادي فرهنگ
علوم نگاري ، تاريخ و جغرافيا فلسفي ، و سياسي آئينهاي و
دهقاني جنبشهاي...بودند غرب از پيشرفتهتر -ادبيات و
با بيش ، و كم وسطي ، قرون سراسر در -اروپا خلاف به -ايران
جوش مغولان... و تركان سپس و اعراب برضد ملي جنبشهاي
به كه آنها بخصوص جنبشها ، اين از برخياست (...)خورده
خروج صورت به و مييابد مذهبي رنگ است ، اعراب سلطه ضد
سالهاي در "مقنع" جنبشهاي ميآيد ، در عربي حاكمان عليه
در (قه 223201) سالهاي در خرمي بابك (ق.ه 167160)
عليه و مازندران در (ق.ه 325) در مازيار آذربايجان ،
است جالبي نكات بيانگر نيز ادبيات تاريخ (1)"...و اعراب
زماني در خيام.." ;ميكنم جلب آن به را نظرتان كه
از پس يكي فرمانرواييها... كه ميآفريد شعر و ميزيست
ناگهان ، بزرگان ، و انديشمندان.ميپاشيدند هم از ديگري
كهنه اعتقادهاي.ميشدند ونشان بينام آدمكشاني قرباني
ددمنش عشيرههاي.ميدادند نو باورهاي به را خود جاي
هجوم تمدن مراكز به ناشناخته سرزمينهاي از كوچنشين ،
اين.ميكشيدند آتش به را ايراني كهن فرهنگ و ميبردند
ايران ، به سلجوقي تركان هجوم هنگام يازده ، سده يعني زمان ،
و برق و پرزرق سلطانهاي خودنمائي و خونين جنگهاي دوران
كه بود خطرناكي آدمكش فرقههاي رازآميز قدرتنمائي زمان
سراسر پهناور شبكه در پنهاني ترورهاي با را خود دام
(2)".بودند گسترده ايران
فلسفي افكار كه ميدهد نشان اخير نوشتار به ساده نظر يك
هيچ.است گرفته شكل پيشينهاي چه با و دوراني چه در خيام
سياسي ، زمينههاي از جدا نميتوان را انديشمندي و شاعر
هم.كرد تحليل تاريخي و فرهنگي علمي ، اجتماعي ، اقتصادي ،
شكل خيام هنري و فلسفي و علمي تفكرات رشد كه "اينجاست"
. و ، نجوم رياضيات زمينههاي در.ميگردد ميسر و ميپذيرد
اين شعر ، و ادبيات طرفي از و "نظري حكمت" كل در..
و ظريف و دقيق نكات بيان به حال و گذشته اعصار اعجوبه
.ميپردازد بديع
ديگر سوي از وحشي سلاجقه و سو يك اعراباز كه حالي در
فاسد حكومتهاي خونريز مهميز زير در را آسيا از بخش اين
به وپا دست چهار خود كه زمان همان درست گرفتهاند ، خود
ملتهاي به رياكاري ، با چسبيدهاند ، "جهاني اين" زندگي
و گوشهگيري و گزيني عزلت ماليخوليايي ، عرفان ستم ، تحت
پس نسلهاي مورد در چند هر)ميكنند تزريق را... و زهد
تيزبين نابغه ،(هستند موفق زمينه اين در خيام از
غم شادماني ، كاميابي ، زندگي ، به را خلايق وانساندوست ،
و وعده به نبستن دل حال عين در و بيني وحقيقت نخوردن
.ميكند دعوت اشرافيت ، چندشآور جاودانگي همچنين و وعيدها
و حول وواقعيات روزمره زندگي حقيقت در را ارزشها او
و ميرسد انسان به انسان از.ميكند جستجو بشر حوش
درك به را انسان نظر فنا ، زنگ درآوردن صدا به دائمابا
و ميزند پوزبند رياكاري به اشعارش با.ميكند جلب زندگي
:ميسازد نمايان را زندهنما بشردوستان سالوسانه چهره
گذران جهان غم مخور و برخيز
گذران شادماني به ودمي بنشين
بودي وفائي اگر جهان طبع در
دگران از خودنيامدي بتو نوبت
*
زشت چه و زيبا چه محققان چشم در
بهشت چه دوزخ چه عاشقان منزلگه
پلاس چه اطلس چه بيدلان پوشيدن
خشت چه و بالين چه عاشقان زيرسر
***
و عشق و محبت دوستي ، صداقت ، همچون ارزشهايي مبلغ خيام ،
و رنگ از بيزار او.است عمل در...وفا و پيمان و عهد
مظاهر بالاترين با شدن درگير قدرت انسان چهره در.رياست
شك نيست شكاك.ميكند شك چيز همه در.ميبيند را قدرت
همه و است حقيقت پي در او.نيست هدف است ، وسيله او براي
:ميآموزد صداقت كمال در مردم ، به اشعارش ، با را "اين"
هستم هستم ، مغانه مي ز من گر
هستم وميپرستم ، رند و عاشق ور
دارند گماني من به طايفهاي هر
هستم هستم ، چنانچه خودم زان من
*
زنيم گلرنگ برمي دمي است صبح
زنيم سنگ بر ننگ و نام شيشه وين
كشيم باز خود دراز امل از دست
زنيم چنگ دامن و نگار زلف در
*
ميگرديدم شراب پي دوشينه
ديدم آتش كنار گلي افسرده
ميسوزندت كه كرده چه كه گفتم
خنديدم چمن اين در نفسي گفتا
*
مرد حاصل شود اگر روز دو به نان يك
سرد آبي دمي شكستهاي كوزه وز
بود بايد چرا خودي از كم مخدوم
كرد بايد چرا خودي چون خدمت يا
*
سود را گردون نبود آمدنم از
نفزود جاهش و جلال من رفتن وز
نشنود گوشم دو نيز هيچكسم وز
بود چه بهر از رفتنم و آمدن كاين
***
از بشريت سعادت دشمنان با خيام برخورد اينكه به نظر
"است استفاده قابل دورهاي هر در كه" تاريخي كلامي محتواي
گذشته ، سال نهصد در هم و حيات زمان در هم است ، برخوردار
ميخواره ، لاابالي ، نظير اتهاماتي با است شده سعي همواره
شاعر و ميخواره يكي خيامي ، و خيام فرد دو وجود" نهيليست
را او بلند افكار رهگذر اين از و شخصيت ،"!!فيلسوف يكي و
را خود كه عدهاي حتي.بزدايند مردم تاريخي ذهن صفحه از
و غلط برداشت با ميپنداشتهاند خيام انديشههاي طرفدار
نگري سطحي هيزم با را معركه آتش انگارانه ، ساده و مبهم
.ساختهاند شعلهورتر
هم دست در دست قدرت دستگاههاي همه كه دوراني در نيست شكي
در دخالت و اجتماعي زندگي گردونه از را مردم تا دادهاند
رام برههايي و بردگاني آنها از و سازند خارج خود سرنوشت
بجويند ، ناكجاآباد در را خود خوشبختي كه بسازند آرام و
با و شود شمرده كفر "جهاني اين" زندگي به خيام دعوت
شود ساخته موجودي او از عامه ، نظر در و افكار كردن مخدوش
خيام نام به انساني بودن موجود در حتي" چيزش همه در كه
:شود شك "فيلسوف و شاعر
ميدوخت حكمت خيمههاي كه خيام
بسوخت ناگاه و فتاد غم دركوزهي
ببريد عمرش طناب اجل مقراض
بفروخت برايگانش قضا دلال
*
ميشود ، وارد خيام به كه اتهاماتي به نميخواهم اينجا در
كه هستند آن از مضحكتر و ابلهانهتر كه چرا گويم ، پاسخ
كار شكل به دارم اشارهاي فقط باشند ، پاسخي سزاوار
".است بس حرف يك است كس اگر خانه در" ;كه خيام شاعرانه
قريب اكثر گفت ميتوان جرات به سطور ، اين نگارنده نظر از
اندك.اوست خود از واقع به خيام به منسوب اشعار اتفاق به
زيباييشناسي ، فلسفه ، شعر ، ادبيات ، به نسبت شناختي
خواننده تا است لازم تاريخ و روانشناسي زبانشناسي ،
عمرخيام حكيم ويژگيهاي با فردي جز هيچكس كه دريابد
زينالعابدين.نيست اشعاري چنان سرودن به قادر نيشابوري
خيام شاعرانه كار شكل كه" رباعي ويژگيهاي مورد در موتمن
مراقبت و دقت به نظر..":ميگويد چنين "است بوده
اصول رعايت و شعر قسم اين ساختن در شاعران كه شاياني
رباعيات امروز داشتهاند ، مبذول كلام بلاغت و فصاحت
بخش است ، كم آن مقدار شعر اقسام ساير نسبت به اگرچه
تشكيل ايران ادبيات كتاب در را ذيقيمتي و مهم بسيار
و ضروري كاملا رباعي ساختن در مراقبت و دقت اينميدهد
مسلما است بيت دو بر آن بناي كه شعري ;چه است ، لازم
و ناخوش تاخيرات و تقديم و زوايد و حشو گونه هر از بايد
غيرفصيح ، عبارات و كلمات و مبتذل استعارات و تشبيهات
و بديع نكتهاي و شيرين مضموني بر مشتمل طرفي از و عاري
صناعات از پارهاي احيانا و غيرمخل ايجازي و دلكش ادايي
و استعاره و ايهام و تجنيس و تشبيه قبيل از شعري مستحسن
بعضي در معاني اين اگر.باشد آن امثال و تقابل و مطابقه
رعايت غزل يا و قصيده در مثلا شعر ديگر اقسام ابيات
از آن مجموع كه شعري ولي نيست ايراد جاي چندان نشود ،
چه معاني اين فقدان صورت در نميكند تجاوز مصراع چهار
شود ختم بايدطوري رباعي نيز و داشت ميتواند مزيتي و لطف
و خوب رباعيات گذارد ، باقي ذهن در جانداري و قاطع اثر كه
(3)"...برخوردارند خصيصه اين از عموما معروف
:منابع
سمينوف ، -"وسطي قرون"چهارم جلد -باستان جهان تاريخ -1
(ديباچه)پطروشفسكي كنراد ،
.ص 298299 -..و ريپكا يان -ايران ادبيات تاريخ -2
...و 97-92-ص91 -موتمن زينالعابدين -تحولشعرفارسي -3
ميزبان زده جنگ شهر و 21 استان 5
مقدس دفاع جشنواره
با همزمان مقدس دفاع فيلم جشنواره هشتمين :هنري گروه
برگزار كشور جنگزده شهر بيست و استان پنج در تهران
جشنواره هشتمين عمومي روابط مدير آهنج محمدرضا.ميشود
:كرد اعلام مقدس دفاع فيلم
آذربايجان و كردستان كرمانشاه ، ايلام ، خوزستان ، استانهاي
هشتمين ميزبان تهران با همزمان كه است استانهايي غربي
شهرهاي گزارش اين درهستند مقدس دفاع فيلم جشنواره
بيست برترينهاي و جشنواره برتر آثار كه را جنگزدهاي
اين به ميآيد در نمايش به آنها در مقدس دفاع سينماي سال
انديمشك ، دزفول ، خرمشهر ، آبادان ، اهواز ، :كرد اعلام ترتيب
اسلامآباد ، كرمانشاه ، ايلام ، امام ، بندر شوشدانيال ،
مهاباد ، بانه ، مريوان ، سقز ، سنندج ، هرسن ، كنگاور ،
.اشنويه سردشت ، پيرانشهر ،
در جشنواره اين همزمان صورت به ايران بر علاوه است گفتني
.ميشود برگزار نيز لبنان
سينماي از تجليل هدف با مقدس دفاع فيلم جشنواره هشتمين
بنياد توسط متعهد هنرمندان ترغيب و تشويق و مقدس دفاع
و انقلاب سينماي انجمن و مقدس دفاع ارزشهاي و آثار حفظ
برگزار جاري سال مهرماه دوازدهم تا هفتم از مقدس دفاع
.ميشود
ملاقليپور رسول جنگي آثار مرور
مقدس دفاع فيلم جشنواره از دوره هشتمين در :هنري گروه
رسول جنگ شاخص فيلمساز فيلمهاي نمايش براي ويژهاي بخش
جنگي فيلمهاي كليه.ميشود پيشبيني ملاقليپور
به جشنواره برگزاري طول در ويژهاي قالب در ملاقليپور
از برخاسته است فيلمسازي پور ملاقلي رسول.درميآيد نمايش
عكاسي با و سنگرها و جبههها از را فيلمسازي و جنگ متن
چند جنگي ، مستند فيلم چند تهيه از پس وليكرد آغاز صحنه
سينمايي بلند فيلم نخستين.كرد كارگرداني را كوتاه فيلم
فيلمهاي سايرشد ساخته سال 1361 در "نينوا" نام با وي
در پرواز ساحل ، سوي به بلمي:از عبارتند ملاقليپور جنگي
در.هيوا و چزابه به سفر نجاتيافتگان ، پناهنده ، افق ، شب ،
بخش در حميدنژاد عزيزالله آثار جشنواره اين قبل دوره
.شد مرور ويژه
سعدآباد نگارخانه
تا 30 / ايراني نگارگري و تذهيب خوشنويسي ، نمايشگاه
خيابان:نشاني / تا 20 و 16 تا 13 ساعت 10 از / مرداد
.تلفن2282074 / پلاك 50 طاهري ، كمال زعفرانيه ، وليعصر ،
شهر آيينه
آثار "تهران شهر مسكوني ساختمان بررسي" عكس نمايشگاه
ساعت از / شهريور دوم تا / كيميايي سعيدرضا و بصير بابك
ضلع پاسداران ، خيابان:نشاني / تا 30/12 و 9 تا 18 10
.تلفن2291358 / شماره 842 نياوران ، پارك جنوبي
اثر نگارخانه
و تا 20 ساعت 16 از / شهريور تا 7/ گروهي نقاشي نمايشگاه
/ شماره 7 احمدپور ، شهيد خيابان دركه ، :نشاني / تا 12 10
.تلفن2407772
ضرابي گالري
شهريور در تجسمي و تزئيني دستي ، هنرهاي گروهي نمايشگاه
.تماس8785576 تلفن ساعي ، پارك:نشاني / ماه
تاريخ تماشاگه موزه
/ سرطان به مبتلا كودكان نفع به دستي هنرهاي نمايشگاه
از بالاتر وليعصر ، :نشاني / تا 30/20 ساعت 11 از
.تلفن2945997 / تاريخ تماشاگه موزه ميرداماد ،
|
|