|
بقا استراتژي و ملي منافع
اشاره
چه از و دارند تعريفي چه چيست؟ استراتژي و ملي منافع
چه ميباشند ، چه آنها تقسيمات برخوردارند ، تحولي
حكومتي سيستم چه دارند؟ بقا استراتژي با رابطهاي
شود؟ كشور يك ملي منافع و بقا تامين به ميتواندمنجر
خارجي و داخلي نظام در راهكارهايي چه بقا استراتژي براي
با بقا استراتژي رابطه دارد؟ وجود بينالملل نظام يعني
هستند سوالهايي فوق ، سوالهاي.. و چيست؟ امنيتي علائق
.برآيد آنها به پاسخگويي صدد در دارد سعي زير مقاله كه
انديشه گروه
اساسي و اوليه علايق جزو NATIONAL INTEREST ملي منافع
با كشوري هر مسئولان.ميباشد جهان كشورهاي از يك هر
در ملي منافع تعريف از حاصل كه مشخصي چارچوب به توجه
كه ميپردازند اموري تعقيب به است كشور آن قانوني اصول
جغرافياي تعريف طبق.ميگردد منتهي سود بيشترين تحصيل به
و موجوديت يك عنوان به كشور تشكيلدهنده عناصر سياسي ،
:از عبارتند بينالمللي حقوق داراي و سياسي مستقل هويت
تعيين و سازنده عنصر مردم چون.سرزمين و حكومت مردم ،
برگزيده حكام توسط كه اقدامي يا عملي هر و كنندهاند
بايد ميگردد ، اتخاذ كه تصميمي ياهر ميشود انجام مردم
بيشترين تا باشد جامعه جمعي اراده و عمومي خواسته براساس
روندي چنين وجود.بكند شهروندان بيشترين نصيب را سود
مبين ثاني در و است دموكراسي واقعي حاكميت بيانگر اولا
منجر كه است اصولي به عمل و ملي منافع استراتژي شكلگيري
از برگرفته مدون استراتژي براساس.ميگردد آن تحصيل به
صريح و روشن اصول از كه جامعه خواست يا عمومي اراده
قراردادهاي عقد در كشوري هر ملي منافع است ، دموكراسي
عهدنامهها ، پيماننامهها ، معاهدات ، تجاري ،
نمايندگان سوي زمينههااز تمام در..و تفاهمنامهها
.ميشود پيگيري... و اقتصادي سياسي ،
براي قوانين ، در مصرح اصول با برابر و اساس برهمين
مسير وكمهزينهترين كوتاهترين بايد ملي منافع به رسيدن
در اساسي اصول جزو مشخص ارزشهاي و اصول لحاظ.شود انتخاب
از منفعتطلبي.است ملي منافع تامين استراتژي تدوين
بوده آنها اوليه مسلك و مرام جزو انسانها خلقت ابتداي
تحول با منافع تعقيب بشري ، زندگي مختلف دورههاي طي.است
نيازها ، خواستها ، نوع و شكلاست شده دگرگوني دچار جوامع
راستاي در.. و زندگي نوع و ديگر ملل و اقوام با روابط
.است بوده منافع تامين
از بعد ملت -كشور سياسي نهاد عنوان به مرزها ترسيم با
مفهومي به كشور شكلگيري و سال 1648 در وستفالي صلح
قرون طي در.گرفت خود به تازه شكل ملي منافع نو كاملا
به دستيابي منظور به كشورها و قدرتها بيست ، تا هفده
وجود به را سهمگيني نظامي و سياسي نزاعهاي منافع ، حداكثر
با آنها منافع تداخل باعث قدرتها ادعاي و طمع.آورند
.ميشد همديگر
داراي كشور هر ملي حيات از اصولي عنوان به ملي منافع
حفظ در كه عناصري و پديدهها همه.است عناصري و اجزاء
آن ملي منافع است ، آفرين نقش ملت يك زيستن بهتر و بقا
وعناصر پديدهها اين.ميشود خوانده كشور يا ملت
در.است كشور يك موجوديتملي بارزههاي همه دربرگيرنده
يا دوعنصر حضور ميگيرد صورت ملي منافع از كه تعريفي هر
منافع و سرزمين يكپارچگي:از عبارتند كه است حتمي پديده
(1).كشور اقتصادي
داخلي بعد در.است خارجي و داخلي بعد دو داراي ملي منافع
دموكراسي ، اصول و مباني صحيح اجراي به كشوري و ملي منافع
در شهروندان برابر حقوق بيان ، آزادي عدالت ، برقراري
عمومي ، خواست اجراي شهروندان ، حقوق حفظ قانون ، مقابل
.بازميگردد... و توسعه بودن فراگير
و خواست بر مبتني حكومتي تشكيل كه گفت بايد تعبيري به
منافع پيگيري در گام اولين وشهروندان مردم عمومي اراده
داخلي بعد در ملي منافع ويژگيهاي سايرميباشد ملي
صحيح اجراي اقتصاد ، ساماندهي قوانين ، اجراي:از عبارتند
و فرهنگ پويائي پايدار ، توسعه و زيست محيط حفظ انتخابات ،
.بيگانه فرهنگي ويرانگر امواج با مقابله
كشوري ژئوپليتيكهر نقش از ناشي خارجي بعد در ملي منافع
و حفظ كشورها ، ساير در شهروندان حقوق حفظ شامل و ميباشد
و جهاني مجامع در شركت بينالمللي ، اقتدار از حراست
قراردادهاي عقد مثبت ، آفريني نقش هدف با بينالمللي
جهت زمينهسازي خاكي ، و آبي مرزهاي حفظ اقتصادي ، تجاري ،
.است...و منطقهاي سياسي نظامهاي تشكيل
دو سياسي تحليلهاي در ابزاري عنوان به ملي منافع درمورد
و Objectivism گرايي عين به آن از كه دارد وجود ديدگاه
گرايان عين (2).كردهاند تعبير Subjectivism ذهنگرايي
آن ميتوان و است عيني واقعيت يك ملي منافع كه معتقدند
سياست فلان ميگوييم وقتي.كرد تعيين عيني طور به را
يك را ملي منافع واقع در نيست ، كشور ملي منافع با منطبق
كه تصوري از صرفنظر كه آوردهايم شمار به عيني واقعيت
اما.است مستقل وجود داراي دارند ، آن از سياستمداران
ارزشهايي سلسله يك از عبارت را ملي منافع ذهنگرايان
و مختلف نظرهاي برآيند مثابه به را آن دولت كه ميدانند
منافع عنوان به و كشور دهنده تشكيل گروههاي متناقض گاه
وقتي گروه ، اين نظر بنابه.است برگزيده جامعه كل مشترك
به سخن ارزشهايي از واقع در ميكنيم ، صحبت ملي منافع از
جامعه يك اعضاي تمام شايدحتي يا بسياري كه ميآوريم ميان
.گرويدهاند آن به
اساسي قوانين همچنين و گفته پيش ديدگاه دو بررسي با
عينگرايي و ذهنگرايي از تركيبي را ملي منافع ميتوان
عقد مانند عيني است واقعيتي ملي منافع كه چرا.ناميد
هر چون است ذهني هم و... و سياسي اقتصادي ، پيمانهاي
خواست كه ميگيرد شكل ارزشهايي و اصول براساس سياسي نظام
ارزشها آن براساس گروهها و است شهروندان عمومي اراده و
.ميپردازند يارگيري و سياسي فعاليت به
استراتژي مفهوم
زمينههاي در بسياري كاربرد راهبرد ، معناي به استراتژي
را استراتژي.است يافته... و سياسي اجتماعي ، اقتصادي ،
بر پيروزي جهت جنگ قواعد و اصول تدوين معناي به ابتدا در
دهها به و دارد ديرينه تاريخي كه كردهاند تعريف دشمن
كتاب به ميتوان نمونه عنوان به.بازميگردد قبل ، قرن
پيش چهارم قرن در كه كرد اشاره "تزو سون" نوشته جنگ هنر
.است شده نگاشته ميلاد از
معناي به استراتوگوس يوناني كلمه از مشتق استراتژي كلا
جنگهاي در بيشتر اصطلاح اين است ، كشوري و لشكري فرمانده
.شد رايج روم و ايران ميان
كار به جنگ در پيروزي براي روميان و يونانيان كه فنوني
استراتژم كه بود نظامي حيله نوعي حقيقت در ميبردند
واژه از كه تعريفي قديميترين علت همين به ميشد ، ناميده
از است عبارت استراتژي كه است اين يافت ميتوان استراتژي
و نظامي حيلههاي و تدابير زمينه در فرماندهان هنر
شئونات در شگرف تحولات وقوع و زمان گذشت (3)جنگ فرماندهي
تحول بشري ، جوامع در..و اجتماعي سياسي ، اقتصادي ، مهم
قالبهاي از آن كاربرد و گرديد باعث را استراتژي مفهوم در
كاربرد و گشوده آن روبهروي تازهاي افقهاي و خارج گذشته
كه سنتي تفكر برخلاف.شد كشيده علمي مراكز به واژه اين
در استراتژي ميدانست ، جدا را غيرنظامي و نظامي قلمروهاي
فقط امروزه و نيست نظامي موضوع يك ديگر نوين تفكر
فرماندهي هنر را استراتژي واژهشناسيها ، محدودترين
نظامي قلمرو از وضوح به استراتژي زيرا ميدانند ، نظامي
سرايت زندگي عرصههاي بقيه به را خود و نهاده پافراتر
استراتژي از بايد سياست سو يك از دليل همين بهاست داده
استفاده آنها به نيل و اهداف انتخاب براي روشي عنوان به
سياست ، از ناشي نتيجهگيريهاي ديگر سوي از و كند
(4).ميكند هدايت را استراتژي
بقا استراتژي و ملي منافع
.دارند هم با تنگاتنگي رابطه بقا استراتژي و ملي منافع
ميپردازد كشور يك ملي حيات حفظ و نگهداري به كه راهبردي
متحول زمان گذر با بقا استراتژي و اجزاء.بقاست استراتژي
سياسي ، بازيهاي براساس ملي استراتژي.ميشوند جابهجا يا
به اجزايي داراي شوروي فروپاشي از قبل غرب و شرق نظامي
رفتار محوريت با فرهنگي و اقتصادي سياسي ، نظامي ، ترتيب
كه آنجائي از امابود مليتاريستي و نظاميگرايانه
در تحولي بود رسيده بنبست به "مصور نظامي" استراتژيهاي
به اقتصاد و آمد بوجود ميلادي دهه 90 در استراتژيها
نتيجه در شد ، تعيين نقشآفرين و سازنده محور عنوان
ترتيب و شد دگرگوني دچار كلي طور به هم ملي استراتژيهاي
.شد نظامي و فرهنگي اقتصادي ، سياسي ، قرار ، به آنها توالي
رمز يا كد براساس بايد كشور هر در ملي استراتژي تدوين
ژئوپوليتيكي رمزباشد (Geopolitical code) ژئوپوليتيكي
.كشورهاست ساير به نسبت كشوري هر وتصور ديدگاه معناي به
.است جهاني و منطقهاي محلي ، سطح سه در ژئوپوليتيكي رمز
تمام.است خود همسايگان از كشور هر ارزيابي محلي سطح در
رمز.باشند داشته را آن بايد بزرگ و كوچك از اعم كشورها
منطقه كشورهاي با ارتباط در منطقهاي سطح در ژئوپوليتيكي
جهانياند سياست واجد كه كشورهايي نهايت در و ميباشد
(5).باشند داشته جهاني ژئوپوليتيكي رمز بايد آنها دولتهاي
در دارند ، جهاني ژئوپوليتيكي رمز كه كشورها از بعضي لذا
بهره آن از (Grand strategy) خود بزرگ استراتژي تدوين
كه است ملي منافع از جنبهاي ژئوپوليتيكي رمز.ميگيرند
ملي حيات. ميشود برگرفته كشور يك ژئوپوليتيكي نقش از
ملي حيات شامل بقا استراتژي و است ملي منافع بر مشتمل
.ميباشد آن از گستردهتر و فراگيرتر اما است
تمام از فراتر (countinuity strategy) بقا استراتژي
يك در مدون استراتژيهاي تمام.ميگيرد قرار استراتژيها
هويت و ارضي تماميت استقلال ، بقاي جهت متمدن سياسي جامعه
آن پويايي و كشور يك بقاي.ميشوند تدوين جامعه آن مشخص
نهايي هدف و ملي منافع عيني تقسيم زمينهها تمام در
زيرساختهاي از يك هر اگر.است كشور آن حكومت و شهروندان
ارضي ، يكپارچگي هويت ، فرهنگ ، اقتصاد ، حكومت ، چون عمده
تحتالشعاع ملي منافع گردد ، خدشه دچار.و ملي وحدت
به توجه با.شد نخواهد تامين و گرفته جانبيقرار مسائل
به كشور بقاي بلندمدت ، در ملي منافع تحصيل در قصور ميزان
تهديد نظامي حملات فقط را كشوري هر بقايخواهدافتاد خطر
به.است تهديد زمينههاي از بخشي نظامي حملاتنميكند
-علمي محافل عمده بحث امروز متحول دنياي در مثال عنوان
بخشي كه اقتصاد شدن جهاني.است اقتصاد شدن جهاني سياسي ،
چه اگر است (globalization) يا شدن جهاني كلي جريان از
ميان شكاف اما داشت ، خواهد دنبال به را كشورها سريع رشد
حال در كشورهاي و يافته توسعه كشورهاي يا فقرا و اغنيا
بر زدن پل تلاش ، اين از هدف.كرد خواهد زياد را توسعه
مانع بدون و آزاد بازارهاي به ورود و گمركي موانع فراز
.است جهاني
آزاد حركت -ميشود1 ناشي ويژه انگيزه سه از حركت اين
-جهاني 3 سطح در آزاد بازار كشش -جهاني 2 سطح در سرمايه
منافع رو اين از (6).جهان در بازرگاني مانع بدون مبادلات
دست مضاعف تلاشي به بقا براي ميكند ايجاب كشوري هر ملي
اقتصاد كرانههاي بر جهاني اقتصاد پرتلاطم امواج تا بزند
.نكند وارد ضربه ملي
بينالملل روابط و بقا استراتژي
هويت يك عنوان به شدن شناخته متعاقب جهان مستقل كشورهاي
ساير و بينالمللي سازمانهاي و مجامع سوي از سياسي مشخص
اعضاي.ميشوند جهاني بزرگ خانواده وارد جهان كشورهاي
به دستيابي جهت خود اراده و خواست با جهاني بزرگ خانواده
كشورهاست از يك هر ملي منافع از بخشي كه مشترك منافع
اجتماعي و اقتصادي سياسي ، مناسبات برپايي به اقدام
مانند باشد منطقهاي صرفا روابط است ممكن.ميكنند
اقتصادي همكاريهاي سازمان يا و فارس خليج همكاري شوراي
فراگيرتر ، كشورها بين متقابل روابط و همكاري (اكو)
چنين در كشورها همكاري.باشد يافتهتر سازمان و وسيعتر
به فعال مشاركت شكل و ميرود فراتر صرف حضور از مواردي
دستاورد بزرگترين عنوان به متحد ملل سازمان.ميگيرد خود
اين.است موارد اين جمله از بيستم قرن در بشر جهاني
اكثر جهان دولتي بين سازمان بزرگترين عنوان به سازمان
عضو كشورهاي تمام.است پذيرفته خود در را مستقل كشورهاي
حق از جمعيت ميزان يا مساحت كوچكي يا ويژگي به توجه بدون
امريكا ، اتمي قدرت البته 5.هستند برخوردار برابر راي
سنتي طور به ويژه قدرت از روسيه و چين فرانسه ، انگليس ،
اين و ميباشند امنيت شوراي دائمي اعضاي و برخوردارند
از يك هر عضويت.است سازمان اين ساختار بر ايرادي مساله
سياسي استقلال به بخشيدن مشروعيت ملل سازمان در كشورها
عضويت توجه مورد منافع به رسيدن براي اعضا.است كشور آن
سايه در كشورها ملي منافع.ميپذيرند را ملل درسازمان
بيشتر ، كارآيي جهت.ميگردد محقق ملل مشترك منافع تامين
..و (فائو)جهاني خواربار يونسكو ، چون نيز جانبي سازمانهاي
به عضويت ، سهم پرداختن و شدن عضو بين.است شده تشكيل.
انزواي و نشدن عضو با راي و نظر اظهار حق آوردن دست
.كشورهاست خوشايند نخست مورد حتم طور به سياسي
سياسي جغرافياي دكتراي دانشجوي فامنين ، عسگري سهراب
:پانوشتها
پيروز.ايراني واقعيتهاي و ژئوپوليتيك ايدههاي (1)
ص 52 نشرني 1379 -مجتهدزاده
سمت -روشندل جليل دكتر -بينالملل نظام و ملي امنيت (2)
و41 ص 42 1372
ص 5 -بست 1373عزتي عزتالله دكتر ژئواستراتژي ، -3
روشندل ، جليل دكتر معاصر ، استراتژيك و نظامي مسائل -4
ص 11 سمت 1374 ، ازغندي ، عليرضا دكتر
5 -Political geography petertaylor,.1991
London.80.longman
مجتهدزاده.ايران واقعيتهاي و ژئوپوليتيك ايدههاي -6
صص 9089
|
|