( ع ) علي كلام بر نو شرحي
المومنين امير به منسوب ديوان شرح
ابيطالب بن علي
( ع )علي كلام بر نو شرحي
پاياني بخش - لاهيجي نواب نهجالبلاغه شرح به نگاهي
جعفري محمدمهدي سيد دكتر
فرمان به را نهجالبلاغه لاهيجاني نواب باقر محمد ميرزا
._ه و 1226 سالهاي 1225 در جلد ، دو در قاجار ، فتحعليشاه
.است كرده شرح ق
ص لاهيجان ، دانشمندان ،"مفاخراسلام" كتاب از او حال شرح
حجهالاسلام جناب پشتكار با و ارجمند پژوهشگر تاليف 445
:ميشود نقل دواني علي
لاهيجي باقر محمد ميرزا":مينويسد "ريحانهالادب" مولف
المدفن ، رازي الموطن ، اصفهاني الاقامه ، لاهيجي محمد ، بن
اكابر از گويند ، نواب باقر ميرزا بيشتر كه نوابالشهره
در و بود قاجار فتحعليشاه عهد سيزدهم قرن علماي حكماي
در و داشته بسزا مهارتي نيز نجوم در و طولي يدي حكمت
ولادت طالع زايچه از و بوده خود زمان واحد قرآن تفسير
كريمخان فوت از پس جعفرخان كه نمود استخراج زند جعفرخان
وقوع به قضيه صدق آنكه از پس و رسيد خواهد سلطنت به
بعد و داشته منصوب وزارت به را نواب نيز جعفرخان پيوست ،
بسيار و معقول تدريس مشغول اصفهان در جعفرخان ، وفات از
:است او تاليفات از و ميزيسته محترم
فتحعليشاه خواهش به كه "فيتفسيرالقرآن تحفهالخاقان" -1
داده ، تاليف ديگر تفاسير مخالف جديد طرزي با قاجار
و آياتالقصص ، به عليالترتيب "ذريعه" نوشته به چنانچه
آياتالمواعظ ، و آياتالمعارف و آياتالاحكام
مجلد يك قسمتي هر براي و كرده قسمت پنج به آياتالوعيد ،
دوازده قصص در كه آن اول جلد ملحقات از و داده تخصيص
هجرت سيم و سي و دويست و هزار سال در است ، معصوم امام
و قصص نام به "روضات" نوشته به يا و است يافته فراغت
جلد چهار به جهنم ، و بهشت و قيامت وقايع احكام و مواعظ
در (2020) شماره به آن اول جلد از خطي نسخه يك و ميباشد
موجود طهران (مطهري شهيد) جديد سپهسالار مدرسه كتابخانه
.است
تاليفش فتحعليشاه اشاره به باز كه نهجالبلاغه شرح -2
و است شده چاپ تهران در و بوده مشتمل مجلد دو به و داده
(3)نيامد دست به نواب وفات سال
كرده ، تاليف را نهجالبلاغه شرح نخست وي شرح ، بنابراين
.است پرداخته قرآن تفسير به سپس
را چراغ شاه مطهر حرم و مسافرت نيز شيراز به لاهيجي نواب
دوم بخش از) حلف 74 شرح ذيل در زيرا است ، كرده زيارت
بقعه در الاقلين واقل":مينويسد (نامهها نهجالبلاغه ،
به مشهور رحلي ، ديد قرآني شيراز شهر چراغ شاه به مشهوره
صدق بود مظنون علامات از بعضي از و (ع)اميرالمومنين خط
عليبن كتبه":قرآن آن آخر در بود شده نوشته كه آن
و موجود شريف مكان آن در بالفعل قرآن آن و "ابوطالب
".است محفوظ
كه است آورده ميثم ابن گفته تاكيد در را مطلب اين
"ابوطالب"كنيه اين زيرا است ، درست جر حال در "ابوطالب"
.است درآورده "كلمه يك منزله نازل علم" را
عارف حكيمي برميآيد ، نهجالبلاغهاش شرح از چنانكه وي ،
شرح است توحيد در كه خطبههايي ذيل در زيرا است ، بوده
خطبهها سراسر در و دارد جالبي و مفصل فلسفي و كلامي
خواندن ضمن در خواننده و ميدهد نشان را خود عرفاني مشرب
.برد خواهد پي بدانها روشني به شرح اين
نسخهها ويژگيهاي
سنگي چاپ ق.ه و 1325 ق.ه سالهاي 1317 در دوبار شرح اين
چنين با گرانبهايي ، گنج چنين كه آمد دريغ ليكن است ، شده
توفيقي با لذا شود ، واقع استفاده مورد دشواري به ظرفي ،
سالها از (ع)مرتضي علي لطف نظر و پروردگار جانب از كه
از و باشم همدم نهجالبلاغه با كه بود شده نصيبم پيش
كه را شرح اين داشتم تصميم آورم ، فراهم گلهايي بوستانش
طبعي زيور به بودم ، شده آشنا آن با نوجواني روزگار از
اين كه نميگذاشت گرفتاريها و آورم در شايسته و ويراسته
نيري دكتر همراه به ترتيب اين به.رسد انجام به خواست
خطي نسخههاي روي از را متن شيراز ، دانشگاه ادبيات استاد
ديديم لازم كه را نكاتي و كرديم مقابله يكديگر با چاپي و
به رسانيديم ، پايان به كه را نخست جلد پرداختيم ، شرح به
پايان تا خطبه 181 از كه دوم جلد خطي نسخه دنبال
در متاسفانه ليكن پرداختيم ، جستجو به است ، نهجالبلاغه
از پس ناچار نيامده ، دست به آن از اثري كتابخانهاي هيچ
را دوم جلد سنگي چاپ روي از تنها افتادن ، تاخير به مدتي
چاپ در آنچه نميدانيم هيچ و كرديم مقابله و بازنويسي
كاست و بيفزوني الفاظ و مطالب همان آمده سنگي
خطاط و نسخهبردار اشتباهات يا ميباشد ، شارح نگاشتههاي
شيوه اين چون حال هر به است ، كرده درازي دست بدان نيز
بازار به آن كردن عرضه ناقص يا كار ، كردن متوقف از بهتر
خدا اگر تا كرديم ، بسنده سنگي چاپ نسخه همان به بود ،
يا عمومي كتابخانهاي در دوم جلد خطي نسخه و داد توفيق
و بپردازيم مقابله به ديگر بار آمد ، دست به خصوصي ،
.بكاهيم آن از را اشتباهات و بيفزاييم بدان را اختلافات
:نسخهها آن خصوصيات اما و
كامل است نسخهاياسلامي شوراي مجلس كتابخانه نسخه -1
علي خط به ، سطري برگ 19 در 275 شكسته ، و نسخ بين خط با
.ق._ه سنه 1225 في محمداللنجاني
ديگري بر مقدم هم آن كتابت تاريخ و كامل نسخه اين چون
.است شده ياد آن از "اصل" رمز با و گرفت قرار اصل بود ،
خط با قم ، در نجفي مرعشي آيهالله كتابخانه نسخه -2
به سطري برگ 20 258(نسخ خط با نهجالبلاغه متن) نستعليق
كتابخانه فهرست ج 13 ص 164 در كتابخانه 4966 ثبت شماره
.(است ريخته)...بن محمدتقي خط به
"ن" آن رمز و است افتاده نسخه اين اوايل از برگ چند
.ميباشد
آقا تصحيح و مطابقه باب سنگي چاپ نسخه -3
در نائيني ، سعيد محمد آقاسيد و خوانساري ميرزاجمالالدين
به ق._ه سال 1325 در طهراني ، مرتضي آقاسيد چاپخانه تهران
مصنفات از اميرالمومنين ديوان شرح و است رسيده چاپ
آن حاشيه در نيز فارسي به ميبدي معينالدين حسينبن
."چ" رمز با است ، نسخ خط به سطر آن 39 متن.ميباشد
شرح ويژگيهاي
سده نخست نيمه) خود زمان ويژه نثر "نهجالبلاغه شرح"
متني ، هر ترجمه كه داشت توجه بايد.دارد را (هجري سيزدهم
هنوز كه زماني در بويژه ميگيرد ، خود به را آن ويژگيهاي
و است نشده مدون مقصد ، زبان نگارش آيين و زبان دستور
علمي زبان كه مبدا زبان تاثير تحت سخت زبان آن دانشمندان
"ثريا" معناي در "قاطع برهان" مولف.دارند قرار است ، آنان
پروين را آن عوام كه مشهور است ستارهاي":مينويسد
داراي روزگار آن در كه را فارسي زبان ".ميگويند
عوام زبان است ، بشري ذخيره و جهاني گنجينه بزرگترين
كه انگاشت ناديده نبايد هم را نكته اين.ميگويد
به بزرگان و سرداران و شاهان سفارش به كه نوشتارهايي
ليكن است ، ميشده نوشته فاخر نثري به درميآمده ، نگارش
.است نبوده دور به مكان طبيعت و زمان اقتضاي از حال هر به
چنان ،"كاشاني فتحالله مولي شرح" مانند شرح ، اين ويژگي
به را وصيت يا نامه يا كلام يا خطبه عنوان نخست كه است
ميكند ، سپس كلمه به كلمه و تحتاللفظي ترجمه و نقل عربي
سطر ، چند تا سطر نيم از جملههايي به را..يا خطبه اصل
ببيند ، لازم اگر و ميكند ترجمه و بخش آن ، طول تناسب به
شرح به عرفاني و فلسفي و كلامي موضوعات در بويژه
توضيح خواننده براي را تاريخي نكتهاي گاه و ميپردازد
بسيار موارد در جز را ، منبع زمان رسم پايه بر و ميدهد
.نميكند گزارش استثنايي ، و اندك
دستوري ويژگي
:است برخوردار خويش زمان دستوري ويژگيهاي از نثر
از پيش -نثر چه و نظم چه -فارسي كهن نوشتههاي در -1
به را "را" آن از پس و "مر" كلمه بيواسطه يا صريح مفعول
واسطه با و صريح مفعول از پيش شرح ، اين درميبردند كار
.است آورده مر دو هر
.اويند امر مسخرمر مرغان جنس پس
.ورزيدن نخوت و تكبر در را خلق مر بود دورتر
خواري مر دادن جا و ايشان دلهاي از تكبر مر كردن بيرون و
.ايشان جانهاي در را فروتني و
متصل ضمير جاي به را منفصل ضمير خود نوشتههاي همه در -2
به ببريد و.تقوي سوي به را شما گوشهاي بكشيد و:ميآورد
.را شما گناهان تقوي به بشوئيد و.را شما روز زمان تقوي
:پاورقيها
.ص 445 لاهيجان ، دانشمندان ،"اسلام مفاخر" دواني ، علي -3
المومنين امير به منسوب ديوان شرح
ابيطالب بن علي
ميبدي معينالدين ميرحسينبن كمالالدين قاضي :تاليف
/شيرين اشك سيدابراهيم و رحماني حسن:تصحيح و مقدمه /يزدي
قطع /تابستان 1379 اول ، چاپ مكتوب ، نشرميراث دفتر:ناشر
.صفحه تومان ، 940 قيمت4000 /باروكش گالينگور جلد وزيري ،
و 10 قرن 9 عارف و فيلسوف يزدي ميبدي كمالالدين قاضي
دين و كلام و منطق فلسفه ، در متعددي آثار وي از كه است
:است آمده رياضالعارفين در چنانكه وي است ، مانده باقي
و نظير كم است حكيمي مدققين ، اماجد و محققين اعاظم از"
، قاضي معروف و مشهور علوم فنون در ضمير ، صافي است سالكي
خويش دانش و فضل از شمهاي بيان به منشات از يكي در خود
نقلي و عقلي علوم از علم هيچ ":ميگويد و ميپردازد
از جوهر هيچ و گفت نتوانم بيمطالعه آن مشكل كتب كه نيست
نميتوانم تفكر الماس به را آن كنه كه نيست دانش جواهر
سوداي از دماغ و است عالي مطلعي به متوجه دل چون سفت ،
را خود و ندارم علوم آن به تفاخر هرگز است ، خالي غيرآن
".ميشمارم جاهلان سلك در
ديوان شرح كه است باقي كتاب به 19 نزديك ميبدي قاضي از
اثر اين.آنهاست معتبرترين جمله از (ع)علي امام به منسوب
و است ميبدي اثر مشهورترين و شده تاليف تاريخ 890 به
تذكره در.است بوده علم اهل رغبت و توجه مورد همواره
دارد متعدد تاليفات كه فضلا از يكي":است آمده نصرآبادي
و بود ميرحسين قاضي از من تاليفات تمام كاش كه ميگفته
."من از او ديوان شرح
(ع)امير حضرت به منسوب اشعار شرح به شروع از پيش ميبدي
مطالبي متضمن و فاتحه هفت بر مشتمل مفصل ، مقدمهاي در
جمع به سو يك ميداند ، از ضروري را آنها بيان وي كه اساسي
ميان تاليف به نوعي به ديگر سوي از و منقول و معقول بين
تصوف و اشراق حكمت كلام ، علم فلسفه ، يعني معقول ، اقسام
(درست و سالم)اسلم طريق" او مشرب طبق بر چه ميپردازد ،
خود عقايد و سازد ميزان را حديث و قرآن طالب ، كه است آن
در دينيه عقايد استحكام از بعد و كند تصحيح آن از را
جا هر از و كند نظر صوفيه و حكما و متكلمين كلمات
رسوخ و استحكام مزيد به عقايد آن تا نمايد ، استفاده
".برسد يقين درجه به و گردد موصوف
سال 1285 در مستقل طور به يكبار ازاين ، پيش حاضر ، كتاب
.نهجالبلاغه فارسي شرح درهامش بار ديگر تهران ، در ق_ه
چاپخانه تهران ، در رحلي قطعي در ق._ه سال 1356 به و
به حاضرچه چاپ اما.بود رسيده چاپ به عمدهالتجار اسلاميه
ساير به نسبت بودن كامل نظر از چه و ظرافت و دقت لحاظ
بر...و متن يكدستي و چاپ در نفاست جهت به نيز و چاپها
.است مقدم چاپها ساير
معارف كتابخانه
|
خاتمي و خرداد دوم مدني ، جامعه
اول چاپ / روز فرزان پژوهش و نشر /رضوي مسعود كوشش به
.تومان 800/صفحه 150/رقعي قطع /1379
اخير سالهاي طي كه است مطبوعاتي تلاش انعكاس مجموعه ، اين
نيز همشهري روزنامه در آن از بخشهايي و گرفته انجام
مدني و كثرتگرا جامعهاي تحقق آن از هدف.است شده منعكس
و ;دارد قرار گفتوشنيد بر آن بنياد كه جامعهاي است
برخوردار بيشتري اهميت از شنيدن درست و شنيدن اتفاقا
.است
دگرگوني به تمايل واقع در خاتمي ، جمهور رييس به مردم راي
توجه با چندگانگي ، اين.بود چندگانه به همگانه جامعه يك
ملت اقدام و قيام نيز و قانونگرايي بر مبتني ديدگاه به
در انسانها حقوق رعايت و قانون بنيادهاي استوارسازي در
تكثري از سخن پس.است يافته پويا و ويژه معنايي ايران ،
نظم احترام ، از سرشار تنوعي بلكه نيست ، ميان در بيضابطه
سخن همواره انقلاب ، از پس سالهاي در.است مدنظر سلامت و
دشوار شرايط به توجه با و رفته ميان به انسانها تكليف از
عظيم دگرگونيهاي و اقتصادي حصر و جنگ و انقلاب سالهاي
بحث شهروندان حقوق از كمتر اجتماعي ، و سياسي و فرهنگي
و تاديه به ميبايد شرايط آن از گذر با اينك.است شده
دركي شرايط در انسانها طبيعي و اساسي حقوق تامين
.شود پرداخته اسلام آيين از متناسبتر و فراگيرتر
شرايطي چنين تا و بوده همين نيز اخير وقايع پيام مهمترين
شكوفاي مدنيت و مدني جامعه كاروان است محال نشود ، فراهم
.برسد مقصود منزل به ايراني مسلمانان
گفتگوهايي مجموعه "خاتمي و خرداد دوم مدني ، جامعه" كتاب
حقوق قانونگرايي ، مدني ، جامعه مختلف وجوه درباره
دولت مشكلات و مدني تحولات موانع و شرايط شهروندان ،
با گفتگوها اين.است مذكور جريان نماد عنوان به خاتمي
معاصر متفكر و آشنا نام صاحبنظران و استادان حضور
فولادوند ، عزتالله دكتر استادان.است گرديده برگزار
دكتر شبستري ، مجتهد محمد دكتر داماد ، محقق مصطفي دكتر
عباديان ، محمود دكتر باوند ، هرميداس داود دكتر توكل ، محمد
.فاني كامران استاد و رامين علي دكتر نراقي ، احسان دكتر
|
|