نام به پديدهاي و گروهي رسانههاي
پرورش و آموزش
سربانگ
نام به پديدهاي و گروهي رسانههاي
پرورش و آموزش
جمعي ارتباط وسايل و آموزشي نهادهاي پنهاني رقابت
فرهنگ و زندگي جمعي ارتباطات وسايل سريع گسترش :سرآغاز
و پرورش و آموزش كه آنجا از و است دربرگرفته را جامعه
شمار به فرهنگ و زندگي از دووجه جمعي ارتباط وسايل
و پرورش و آموزش و فرهنگ مفاهيم بنابراين ميآيند ،
اين لذا هستند مرتبط هم به عمل و ساخت لحاظ از ارتباطات
و پرورش و آموزش ميان همكاري دورنماي كه است مطرح پرسش
است؟ چگونه جمعي ارتباط وسايل
وجود پنهاني رقابت هميشه رسانهها و پرورش و آموزش ميان
شمار به موازي مدارس نوعي تصويري صوتي رسانههاي و دارد
دقت تمركز از مانع رسانهها اغلب كه گونهاي به.ميآيند
فرو برآنان را زيادي اطلاعات و ميشوند كودكان در
پيرامون فرانسه در سال 1981 در كه گردهمايي در.ميريزند
كودكان ، روزنامههاي قبيل از مختلف رسانههاي نقش
و سينما موزهها ، بازيها ، علمي ، باشگاههاي انيميشن ،
گرفت ، قرار بررسي مورد علمي معرفتهاي انتقال در تلويزيون
علمي معرفتهاي حجم سال هر 20 حاضر عصر در كه شد اعلام
از سيلي در رسانهها توسط كودكان و ميشود صدبرابر انسان
در.ميشوند غرق ميكنند ، پخش كه پراكندهاي اطلاعات
هماهنگي پراكنده اطلاعات اين ميان بايد مدرسه وضعي چنين
اطلاعات هجوم ميان را انتخاب عمل و كند ايجاد تعادل و
به است نگاهي ميآيد پي در آنچه.نمايد تسهيل پراكنده
.پرورش و آموزش و گروهي رسانههاي تعامل
گروهي رسانههاي و پرورش و آموزش *
سال چند در اجتماعي نيازهاي زمينه در تغييرات سريع رشد
مدرسه ، پيرامون گوناگوني بررسيهاي كه شده سبب اخير ،
.گيرد انجام آنان از يك هر وظايف و ياددهي و يادگيري
از آموزشي ، دستآوردهاي ميدهند نشان آموزشي پژوهشهاي
در كارشناسان همچنين.هستند عقبماندگي دچار زماني ، نظر
مستقل و مستمر يادگيري كه دارند نظر اتفاق زمينه اين
.است حياتي نيازهاي جمله از تغيير ايجاد وتوان
كه را جديد عملي دانش كه نيست اين جز چارهاي را مدارس
دانشي كميت.دهند ارائه است ، بيشتر انتزاعي تفكر نيازمند
در است ، افزايش حال در دائما شود ، فراگرفته بايد كه
به لااقل يا و ميسر تحصيل دوران افزايش امكان كه حالي
راه يگانه اينرو از.نيست تمديد قابل توجهي قابل ميزان
.است پرورش و آموزش همهجانبه توسعه موجود ، حل
درسي ، برنامههاي بايد اجتماعي ، شرايط تغيير با همگام
گروهي رسانههاي.شوند دگرگون نيز آموزشي وسايل و روشها
آموزش و ياددهي روند در نيز تلويزيون و راديو خصوص به و
رسانههاي ساير خلاف بر و يافتهاند راه خانه و مدرسه به
كنند ، كاراتر را ياددهي و آموزش روند قادرند جمعي ارتباط
ابزارهاي زمره در گروهي رسانههاي كه است ديرزماني
است واقعيت اين مبين آنها وجود و گرفتهاند جاي آموزشي
تنها و مطلق قادر يگانه عنوان به معلم ، عصر ديگر كه
شرايطي چنين در.است سرآمده به ياددهي اقتدار صاحب نيروي
نقش و ارتباطي و آموزشي نظامهاي ميان روابط است لازم
.گيرد قرار تعمق و بررسي مورد يك هر خاص
رسانهها و پرورش و آموزش ارتباط*
هم به نسبت رسانهها و پرورش و آموزش كشورها ، بيشتر در
كه حالي در ميآيند شمار به رقيب يا و هستند بيتفاوت يا
عنوان به ميتوانند اطلاعاتي و ارتباطي ابزار وسايل
.شوند گرفته كار به معارف انتقال و يادگيري براي وسيلهاي
نوع دو رسانهها و مدرسه كه است سبب بدين وضعيت اين آيا
دارند؟ آشتيناپذير فعاليت
و ميپردازد منطقي تفكر شيوه پرورش به عمدتا مدرسه
و خيالانگيز برنامههاي به گروهي رسانههاي
كاربردآموزشي براي كلي طور به.دارند توجه پندارپرورانه
محدوديتهايي و مشكلات (تلويزيون و راديو)ارتباطي وسايل
:دارد وجود
كرد ، بيان تصوير صورت به ميتوان را محسوس و واقع امور *
.است دشوار انتزاعي امور زمينه در كار اين ولي
موجب رسانهها ونهاد مدرسه نهاد كار انعطافپذيري *
با مطابق آموزشي موسسات در استفاده مورد زمان كه ميشود
.نباشد گروهي رسانههاي شبكههاي در استفاده مورد زمان
روشن را خود كار عرصه و وظايف پرورش و آموزش كه وقتي تا
آموزشي نقش ايفاي به خود نوبه به رسانهها و سازد
.است مانده زيادي زمان هنوز بپردازند ،
رسانههاي و پرورش و آموزش نزديك همكاري كه زمينههايي
با تلويزيوني پخش:از عبارتند ميآورند فراهم را گروهي
براي آموزشي برنامههاي مستقيم پخش كابلي ، شيوه
...و شده ضبط ويدئويي برنامههاي پخش فردي ، گيرندههاي
پرورش و آموزش و رسانهها متقابل تاثيرات *
ببينند ، آموزش بايد كه كساني ازدياد مساله برابر در
و پيام يك زيرا.باشند چارهساز ميتوانند رسانهها
مسايل لحاظ از.ميرسانند نفر ميليونها به را برنامه
در بايد كه دانش عناصر و مطالب و تعداد به مربوط
اين رسانهها گردند ، تركيب و تلفيق آموزشي برنامههاي
به زمينهاي هر در بتوان كه ميآورند وجود به را فرصت
از يا و يابيم دسترسي صاحبنظران و كارشناسان بهترين
نگهداشته تازه دائما آن دادههاي كه اطلاعاتي بانك
.كنيم استفاده ميشود ،
مطرح پرورش و آموزش براي روزه هر كه مسائلي به توجه با
روزنه بتواند رسانهها كاربرد كه ميرود اميد ميشود ،
روياي يك اين شايد.باشد مسايل اين حل براي اميدي
گذشته ، در گروهي رسانههاي زيراپيدايش باشد ، خوشبينانه
.كردهاند پيچيدهتر را پرورش و آموزش مسايل خود
دوام احتمالا كه دارند وجود زمينه اين در روندهايي
قرار تاثير راتحت آينده پرورش و آموزش و داشت خواهند
رسانهها كه است اين زمينهها اين از يكي.داد خواهند
.ميشوند گرفته كار به سرگرمي و تفريح براي بيشتر
طور به امكانات و منابع كه است اين ديگر مهم نكته
آموزشي نياز كه آنجاهايي يعني.شدهاند توزيع نابرابر
.است كمتر منابع و است ، امكانات بيشتر
و اطلاعات كسب و جمعآوري به بيشتر جديد رسانههاي
رسانههاي كه حالي در دارند ، اختصاص معرفت انتقال
به سرگرميها منظور به (تلويزيون و راديو سينما ، )قديمي
.ميشوند گرفته كار
زمينه در رشد حال در كشورهاي روزافزون نيازهاي وجود با
ميتوانند قديمي رسانههاي همين احتمالا پرورش ، و آموزش
كه اين براي.گيرند قرار كشورها اين اختيار در منحصرا
رشد حال در كشورهاي آموزشي مسايل كار به بتواند تلويزيون
اكتفا برنامهها كردن پخش به فقط كه نيست كافي بيايد ،
مفيد تلويزيوني برنامههاي كه اين براي است لازم و كنيم
نيز آن مخاطبان و مردم معرفت سطح به شود ، واقع وموثر
.باشيم داشته دقيقي توجه
دادههاي از استفاده نحوه در مدرسه و خانه سهم *
رسانهها
از افراد تربيت به نياز كه ميرسد نظر به چنين امروزه
پيشرفت.است يافته اهميت گذشته از بيش رسانهها ، طريق
قشرهاي و كرده نابود را انحصارات زمينه ، اين در حاصله
قرار رسانهها اختياري مصرفكنندگان صف در را جوان و پير
ميدان اجتماعي پيشرفتهاي بطن در سرانجام و داده
گذشته نسلهاي بر آن از پيش كه است كرده ايجاد جاذبهاي
.نبود مكشوف
از ناشي اثرات هضم قدرت شهروند ، هر اگر اين ، وجود با
و اساس كه است لازم باز باشد ، داشته را رسانهها پيام
پايه اينباشد داشته دست در آنها ارزشيابي براي پايهاي
كار چنين يك انجام.گيرد نشات تربيت از بايد اساس و
.شود محول فرهنگي مقامات و موسسات به بايد خطيري
آن در كه است ديگري ميدان وخانواده خانه يعني دومي ، عامل
شكل رسانهها ، و ما بين ارتباط بد و نيك معيارهاي
نقش تنها كه باورند اين بر اولياء اغلب.ميپذيرد
ارتكاب از كودكان بازداشتن آن برنامههاي و تلويزيون
ميكند ، تهديد را آنان كه است گوناگوني شرارتهاي
رسانهها ، از استفاده زمينه در خانواده و تدبيرخانه
خاصي بينش به مجهز گروهي رسانههاي به نسبت را كودكان
.ميكند
را كودكان ذهن گردهمايي ، با ميتوانند مدرسه و والدين
انجام براي سخن ، ديگر به و كنند روشن موضوع به نسبت
مجال رسانهها ، از استفاده نحوه درباره پيگيري فعاليتهاي
.بدهند آنان به را لازم
و كمدي برنامههاي از فراواني تاثير غالبا كودكان
همه دريافت و هضم كه ميپذيرند تلويزيوني انيميشنهاي
است لازم اينرو از.است ناممكن آنان براي آنها ،
و مبهم نكات.شود روشن آنها براي خشن و ترسناك صحنههاي
داده توضيح برايشان نمايشها و برنامهها اخلاقي نتايج
اطلاعاتي كه است آن مستلزم صرفا كاري چنين انجام.شود
.شود داده كودكان به برنامه در نهفته مضمون پيرامون
لازم اطلاعات و شود معنيدار آنان براي بيگانه واژههاي
از فيلمبرداري و نور مانند خاص جنبههاي برخي درباره
اين ، بر علاوه.گيرد قرار اختيارشان در مختلف زاويههاي
و دريافتها آنها ، طي در و شود تشكيل جلساتي است مقتضي
مورد آن پيام و برنامه از افراد يكايك شخصي استنباطهاي
.گيرد قرار بحث
حسني حسن *
سربانگ
نجوا -الف
نشود تلقي فحشا اشاعه موسيقي ، اشاعه
فراواني انرژي و وقت است ، سالي چند كه دامغاني معلم علي
تمهيد و تدارك سيما و صدا موسيقي كردن سامانمند براي را
در است ، گذاشته مديريت ديار در گام شاعري وادي از و كرده
و صدا موسيقي در بيسياستي علت خود ، گفتوگوي تازهترين
خبرنگار با كه وي.توليد نه و دانست پخش حوزه در را سيما
موسيقي پخش نحوه به اعتراض ضمن ميكرد ، گفتوگو جامجم
از پخش در كه ميكنيم احساس ما اغلب:گفت سيما و صدا از
موسيقيها ، پيامدارترين مثلا.ميشود سوءاستفاده موسيقي
فكر ماميشود پخش !آبكي برنامه دو بين فاصله در گاه
ما شاعر به ميشود ، توهين ما به طوري اين كه ميكنيم
ما كوشش تمام به و نوازنده آهنگساز ، به ميشود ، توهين
.ميشود توهين
ندادهاند موسيقي به خاصي زمان هنوز كه اين از همچنين وي
موسيقي ساعت سرفلان كه ندارد وجود مستقل جايگاه يك و
:گفت و كرد گلهمندي ابراز شود ، پخش گلها برنامه يا رديف
باور يعني نشود ، تلقي فحشا اشاعه موسيقي ، اشاعه بايد
استفاده ما امروز ، رسانه در آنچه موضوعي لحاظ از كه كنيم
.نميشود استفاده غنا مجلس در چون نيست ، غنا ميكنيم ،
كارهاي و وي براي موسيقي جامعه كه معلم آقاي البته
هستند ، قايل ويژه احترامي و شان شعر حوزه در ارزندهاش
وقتي چرا و ندارد جايگاهي موسيقي هنوز چرا كه نداد توضيح
در...و پوشاك و خوراكي نوع هزاران و پفكنمكي آگهي پخش
همچنان چرخ بايد دارند ، ويژه معيار و زمان سيما ، و صدا
...و بگردد موسيقي جريان خلاف و سابق سياق بر
!شد تبديل حقيقت به زمزمه
موسيقي خانه مديرعاملي از شريفيان استعفاي زمزمه
ناصريرهبر فريدون به را خود جاي وي و پيوست بهحقيقت
.داد سمفونيك اركستر دائمي
نرسيد ، هم ماه به 8 مديريتش دوران كه عليزاده حسين از پس
از كوتاهتر بسيار عمري كه است مديرعاملي دومين شريفيان
با موسيقي خانه كه نوشتيم گذشته هفته.است داشته عليزاده
اين هياتمديره و موسيقي اهل و روبروست مديريت بحران
آقاي.بينديشند معضل اين براي چارهاي ميبايست مجموعه
استعفاي علت نشريات ، از يكي با گفتوگويي در شريفيان
اختلافات با را آن و كرد ذكر آهنگسازي مشغلههاي را خود
كه بصيرتي صاحب هرفرد اما دانست ، بيارتباط موسيقي خانه
تداوم و تاسيس چگونگي و موسيقي وضعيت درباره دانشي اندك
پايههاي كه دريابد ميتواند باشد ، داشته موسيقي خانه
برجاي نفس و نيست استوار مستحكم ستونهاي بر خانه اين
با و است ادعا اين مويد خود شريفيان آقاي سهماهه نماندن
از نميتوان غير ، اموري به آن وصل و حقيقت يك كتمان
براي حال هر در.كرد جلوگيري حقيقت آن توسعه و پيشرفت
ميتواند 10 موسيقي مركز مديريت كه است موسيقيعجيب اهل
خود انتخاب به كه موسيقي خانه مديريت اما يابد ، دوام سال
همچنين.نياورد دوام هم سهماه ميشود ، برگزيده اعضا
اگر كه است باقي اساسيتر پرسشي جاي موسيقي اهل براي
بنيادي بر موسيقي ، خانه مديرعامل برگزيدهشدن روند
چيست؟ براي تغيير و تنش همه اين ميرود ، پيش به دموكراتيك
كه بصيرتي صاحب افراد هياتمديره ساختار در خوشبختانه
و دارند وجود موسيقي و ذوق اهل هم و مديريتند اهل هم
رسانه در نابسامان وضع اين عوامل از يكي دارد احتمال
محافل برخي پنهان و پيدا فشارهاي ، موسيقي خانه مديريتي
.باشد
و مصايب تمامي با كه ناصري آقاي اميدواريم ، ما حال هر در
سرپا سالي حدود 10 را نيمبند سمفونيك اركستر مشكلات ،
جمعيت !بزرگترين تقريبا هدايت تجربه و است نگهداشته
را موسيقي خانه بتواند ، دارد ، خود كارنامه در را موسيقي
در را موسيقي اهل و رساند خوش سرانجامي و سرا به نيز
.نگذارد ناكام معتبر ، صنفي ايجاد براي گام نخستين
|