است؟ لذتبخش كوتاه داستان خواندن چرا
اشكال تمام در خواننده كوتاه ، داستان مطالعه سير در *
ميشود شريك و همراه زندگي مختلف
درون در كوتاه داستان نوشتن براي مرجع و معرف بهترين *
است "كوتاه داستان" خود
روبين.دي.لوئيس :تاليف
صارم مهناز:ترجمه
:پيداست نامش از كه است چيزي همان دقيقا كوتاه داستان
فصلي به فصلي از منظورش بيان براي كه رمان برخلاف كوتاه
داستان مييابد ، ادامه ديگر حادثهاي به حادثهاي از و
از گروهي و اصلي حادثهاي به محدود غالبا كوتاه
ابعادي با است اتاقي به شبيه كاملا و است مشخص شخصيتهاي
اگرچه باشد ، شده گرفته نظر در بسياري حوادث براي كه مشخص
شكل پس ، باشد بيشتر يا واژه يا 8000 برگيرنده 2000 در
نويسنده و است ادبي فشرده فرم داراي كوتاه داستان كلي
را واژهاي هر همواره بايد كوتاه ، داستانهاي خوب
.ببرد بكار حسابشده
هنوز كوتاه ، داستان زمينه در بيشمار نويسندگان وجود با
مراتب به كوتاه داستان.كرد بسنده تعداد اين به نميتوان
داستاننويسي زمينههاي ساير بين در را طرفدار بيشترين
اين از مملو ميشوند منتشر ماهانه بطور كه مجلاتي و دارد
داستان يك نويسنده دليل همين به.هستند داستانها نوع
حقالزحمه اينكه از گذشته (عامهپسند) بازاري كوتاه
اين نظر جلب براي نيز پيشرو مجلات ميكند ، دريافت كلاني
اگر اينها تمام با.ميكنند رقابت هم با نويسندگان نوع
از كوتاه داستانهايي با ماهانه مجلات سردبيران چه
اوقات اغلب ولي ميشوند احاطه مشتاق ، نويسندگاني
.كنند پيدا است نظرشان مورد كه را داستاني آن نميتوانند
محبوبيت خوانندگانش بين در اينچنين كوتاه داستان چرا
است دارويي مانند چون ، است جذاب و است جذاب چون ، دارد؟
از روزي -روزمره زندگي نه است ، زندگي حس برانگيزاننده كه
.شاداب و پرمفهوم زندگي ، خود حس با زندگي بلكه -روزي پس
اشكال تمام در خواننده كوتاه ، داستان مطالعه سير در
خوشش ماجرا از او اگر.ميشود شريك و همراه زندگي مختلف
هورن هوراشيو سفرهاي با را كارائيب ميتوانند ميآيد ،
درباره اگربگذارد پا زير فورستر ، .اسسي اثر بلوئر ،
ديد از را آنها ميتواند است ، كنجكاو مردم روحيات شناخت
در.كند مشاهده لارنس اچ.دي و گوردون كارولين هوشمندانه
امكان اين خواننده (كوتاه داستان)داستاننويسي هنر خلال
خواننده.باشد سهيم آن حوادث و زندگي در تا مييابد را
يكسانانگاري" همانند حسي با را كار اين ميتواند
نويسنده توانايي و دهد انجام داستان نويسنده با "همدلانه
يكسانانگاري" اين با كه ميدهد خواننده به را اجازه اين
و آن رويدادهاي و داستان درون در را خويشتن "همدلي و
كه است كليدي ويژگي يك اين.بداند نويسنده همراه و شريك
داستان دلواپسي ، و اضطراب مثل ويژگيها ساير با همراه
.ميسازد بدل شخصيتها و رويدادها توصيف به را كوتاه
وجود هيچوجه به كوتاه داستان درون شخصيتهاي و وقايع
خواننده با تنگاتنگ ارتباطي در آنها بلكه ندارند ، خارجي
ثمر به و پروراندن براي.مييابند موجوديت كوتاه داستان
يا 8000 ، واژه از 2000 داستاني در همه ، اين رساندن
اشتياق برانگيختن به ملزم را خود كوتاه داستان نويسنده
.مييابد اشتياق اين حفظ و داستان ابتداي از خواننده
وقت اتلاف يا و رفته بيراهه به نميتواند داستان نويسنده
مقدمهچينيهاي و پيشگفتار با را فرصتها يا نمايد ،
.است بيسبال بازي در بازيكني به شبيه او دهد ، هدر طولاني
نميبايست او بازي ، دوم نيمه در و طولاني دور يك در
را توپ بايد كند ، خسته طولاني زدنهاي دور با را خودش
.برساند بازي ابتداي و زمين انتهاي به سرپيچي بدون
توسط خواننده اشتياق غيرمترقبه برانگيختن چگونگي تماشاي
جملات و عبارات اولين با آن در او كه مسيري و نويسنده
ميسازد علاقهمند داستان پيگيري به را خواننده
شروع به مياندازيم نگاهي مثال براي.است هيجانبرانگيز
:فقيد دوويل كانن آرتور سر اثر پليسي داستاني
كه بود ، سال 1897 زمستان اواخر يخزده و سرد شب يك صبح"
به كه شمعي بود ، هلمز شدم ، بيدار شانهام به تكانهايي با
شده خم بهطرفم كه را ومشتاقش هيجانزده صورت داشت دست
!بيا !واتسن بيا:گفت من به خلاصه خيلي.ميكرد روشن بود
"!بيا و بپوش لباس حرفي هيچ بدون !شد شروع بازي
اينكه مگر خير ، بگذاريد؟ كنار را داستان ميتوانيد حالا
و سرد صبحيباشيد نداشته ماجرا و حادثه به كششي هيچ
كه ماجرايي و كرده بيدار را شما كه هلمز شرلوك و زمستاني
تواناي نويسنده همراه شما مدت اين تمام در شده ، شروع
.ميباشيد ماجرا كردن دنبال در دوويل ، آرتوركانن داستان ،
كه را هيجاني و اضطراب آن داستان ، نويسنده لغت در 69
كرده خلق است ، آن دادن ادامه به شما ساختن وادار لازمه
.است
نويسنده با "يگانگي و يكسانانگاري" حس اگر:تعليق
وقايع در را خود تا ميدهد اجازه شما به كه است داستان
را شما كه است تعليق اين بدانيد ، همراه و شريك داستان
برانگيخته شما كنجكاوي.ميكند كار اين انجام به وادار
اين واقعيت.كردهايد پيدا كردن حل براي معمايي.ميشود
قاتل" معماي كه جايي در هلمز شرلوك ماجراي در مطلب
معماها كه جايي در جويس جيمز يا و ميشود مطرح "حيلهگر
.ميخورد چشم به ميشوند ، فهميده تعقل و تفكر با غالبا
كهنترين با و است داستاني راوي كه است هركسي همراه
انسان آنكه از قبلاست "داستانسرايي" كه ادبيات اشكال
هجاهاي توانست او آنكه از پيشتر و يافت نوشتن توانايي
ابداع اطرافيانش با ارتباطي راههاي يافتن براي را آهنگين
غارها ديواره به را اشكالي توانست كه موقعي از و كند
و داستان.بود كرده سرايي داستان به شروع او كند ، ترسيم
تجربيات آن بوسيله ميتوانست انسان كه بودند ابزاري قصه
.ببخشد عموميت عيني تصاويري صورت به را خود
از پيوسته بههم زنجيرهاي مقدس ، كتاب كهن ، كتابهاي
حوادث بيان خلال در اخلاقي موعظههاي كه هستند قصههايي
ديگر همانند دليل همين بهميشوند منتقل خواننده به آن
و تعليق عنصر از مقدس كتاب اوليه بهرهگيري قصهها ،
:(يونس)سرآغازكتابيوحنا به مياندازيم نگاهي.است اضطراب
نازل تايي آمي فرزند (يونس)يوحنا به خداوند كلام اكنون"
شهر آن سوي به برو ، نينوا به برخيز ، ميگويد كه ميشود
در كه شرارتي و نافرماني براي كن ، قيام آن ضد بر.عظيم
".شدهاند مرتكب من پيشگاه
تلاشي سمت به چرخشي.ميشود آغاز يوحنا براي منطقي بازي
و نهنگ شكم درون به سفر دريا ، تلاطم در شدن گرفتار عظيم ،
.شهر يك نجات سرانجام
نويسندهاي از تمثيلي داستاني همچون يوحنا ، داستان
با آنرا و دارد موعظه براي اخلاقي درسي كه است ناشناس
انتقال خوانندگان به اضطرابآور ماجرايي از بردن سود
يونس چگونه دريابد تا ميشود كنجكاو خواننده.ميدهد
پس ، .ميشود مخاطرهآميز وضعيت آن از خود خلاصي به موفق
مسير ، اين در و ميكند مطالعه نظر همه از را داستان او
.است هم با دو هر اخلاقي درس و نويسنده پيام گيرنده او
يونس چه داستان قهرمان توطئهآميز ، داستان ماجراي در
معمايي و بغرنج وضعيتي با خواننده هلمز ، شرلوك چه و باشد
.ميآيد بدست داستان ادامه مسير در آن راهحل كه روبروست ،
ميافتد اتفاقي چه بفهمد تا ميخواند را داستان خواننده
را داستان در توطئه ساختار او:ميگويد او به راوي و
همه شد ، حل قضايا و شد كامل روايت وقتي.ميكند تعريف
وجود داستاني اساسا اينكه مثل ميرسد ، پايان به چيز
.نداشته
داستانها همه در تعليق ، و اضطراب عنصر كاربرد كلي بطور
وجود داستان ، ماجراي كل در حال اين با ولي نيست ، يكسان
ساخت در ويژگي اين از است ممكن نويسندگان و دارد
در موجود اضطراب تا كنند استفاده نيز داستان شخصيتهاي
منتقل خواننده به تخيلي شخصيتهاي شناختن مسير در داستان ،
از تيپ اين نويسندگي نوين ، هنر اشكال اغلب مانند شود ،
توسط پيشرو آثار بيشتر و دارد نويي نسبتا منشا داستانها
"دوبلينيها" مثل شده نوشته جويس جيمز ايرلندي ، نويسنده
از سبكي از جويس كوتاه داستانهاي منتخب ميان در كه
الهام مينامد ، "فاني اپي" را آن او كه يونان ادبيات
با جويس كوتاه داستانهاي از كدام هر.است شده گرفته
.است شده نگاشته داستان از سبك اين ساختار بر تاملي
به افعالشان و عبارات درون از داستان درون شخصيتهاي
و عيني طور به برخورد اولين در و ميشوند معرفي خواننده
توطئهاي نه.ميشوند درك خواننده توسط عواطفشان با
در نه و كند حلش تا معمايي قهرمان براي نه و اضطرابآور
اهميت زيرا است راه در فراواني اضطراب هنوز ولي بستهاي ،
درون معماي كردن آشكار سمت به كه است راهي در اضطراب
.ميكند طي داستان ،
سبك به توطئه و دسيسه موضوع به پرداختن طبيعتا ،
نشده ابداع هم بوسيلهجويس و نميشود محدود "اپيفاني"
سوال اين طرح كوتاه خوب داستانهاي همه در كلي بطور.است
درميآيد ، بغرنجي و پيچيده بصورت ساده ماجراي يك چگونه كه
شخصيتهاي حاوي كه داستاناست خود ماجراي مهم نيست ، مهم
ماجراي با نسبيشخصيت ارتباط.ميباشد بغرنج پيچيده
متفاوت ديگر داستاني به داستاني از اضطرابآور ، داستان
خوانندگاني ميكنند چاپ را داستانها اين كه مجلاتي و است
يا و ميخرند تمايلشان برحسب را مجلات اين كه دارند
نوشته پليسي مجله براي كه داستانهايي معمولا.نميخرند
داستان ، ماجراي و است بيشتري توضيحات شامل ميشوند ،
براي فرضا كه داستانهايي ساير به نسبت كمتري موشكافي
آتلانتيك و كرونيكل و نيويوركر مثل ، ماهانهاي مجلات
.است دارا ميشوند ، نوشته
در بيشتري توفيق داراي معاصر نويسندگان بهترين از شماري
و دسيسه مايه در غني متون و زيرك و نافذ شخصيتهاي ادغام
از معدودي مثال براي.داشتهاند داستان در توطئه
:ميكنيم ذكر را آثارشان و داستانها اينگونه نويسندگان
كه فالكنر ، ويليام اثر "كرد غروب خورشيد كه شبي" داستان
و ماجرا كننده مرتعش و اضطرابآور حالت براي ميتواند
ديگر.باشد پيشرو اثري جستجوگرش و نافذ كاراكتر همچنين
همينگوي ارنست آن ، شخصيتپردازي و توطئه مسلم استادان از
.ميباشد
كوتاه داستانهاي خوب نويسندگان خوب ، رماننويسان معمولا
تشكيل واقعي ، رمان يك نامجزاي بخشهاي واقع در.هستند نيز
جزيي ، چند هر بخشي هر و است عالي كوتاه داستانهاي از شده
تشكيل را عظيم رمان يك ساختار كه است بخشي خود بخودي
بطور منفرد ، بخشهاي در چه و كلي بطور رمان در چه.ميدهد
و "يگانگي و همدلي":از عبارتند اصلي دونكته جزيي ،
نويسنده بزرگ ، چه و كوچك چه بخش دو هر در.اضطراب
در توانايي داراي و باشد داستانها خوب راوي ميتواند
درون به ژرف ديدي با كه محرك ، ماجرايي به بخشيدن عينيت
بسيار.ميكند مشاهده را داستانها اين تاثير انسانها
شدند ، كنجكاو يكديگر شناخت مورد در انسانها آنكه از ديرتر
مردم اعمال و رفتار از مفتونكنندهاي روايات قصهها ،
لذت آن از و ميشناسيم را آنها ما دليل بههمين كه بودند
.ميبريم
نويسندگان غالبا خوب رماننويسان اينكه به توجه با
غالبا كتابشناسي مقوله هستند ، نيز كوتاه داستانهاي
نويسندگان زمره در را "رمان" كتابهاي نويسندگان
قرن آثار مهمترين.است آورده نيز كوتاه داستانهاي
دو -گي ادگارآلنپو ، آثار شامل كوتاه ، داستان نوزدهمي
آنتوان داستانهاي.است اوهنري و بايرك آمبرواز موپاسان ،
.است نو داستانهاي به كهن داستانهاي از جالبي گذر چخوف
از داستانهايي شامل معاصر كوتاه داستانهاي از منتخبي
فالكنر ، ويليام و همينگوي ارنست آثار منتخب جويس ، جيمز
از داستاني مانسفيلد ، كاترين داستانهاي موام ، سامرست
آثارش ، ديگر و "من زندگي سخت دوران" نام تربربا جيمز
گوردون ، كارولين ولف ، توماس لاردنر ، رينگ آثار مجموعه
.هستند سودمندترينشان كه اچلارنس ، .دي آنپورتر ، كاترين
بهنام نيويوركر از كوتاه داستانهايي ميان اين در
Modern) گرافت بنت مجموعه از جديد كوتاه داستانهاي
كلينت اثر ،"تخيل ادراك" بهنام مقالاتي مجموعه (Library
كوتاه داستانهاي و آتيك داستان:وارن پن رابرت از بروكز ،
انتشارات از هيلمن رابرت از جديد داستانهاي او ، ديگر
و گوردون كارولين نوشته "تخيلي خانه" و براك و هاركوت
.تات آلن
داستان نوشتن چگونه براي بيشماري منابع حال اين با
تكنيك" باره در يوزل اچ توماس ازدارد وجود كوتاه
براي خوب آموزشي كه براك و هاركوت انتشارات از "ارتباطات
همه اين با ولياست بازاري و عاميانه داستانهاي نوشتن
درون در كوتاه ، داستان نوشتن براي مرجع و معرف بهترين
بوسيله كه است اين مثل درست و است "كوتاه داستان" خود
.باشد شده نوشته كوتاه داستان منتقد بهترين
|