نشد؟ برگزار جشني ديگر هنرهاي تولد براي چرا
تهران در لبناني فيلمساز 3
كيارستمي از گاردين تجليل
انديشهها را فيلم :اهواز در شريفي رضا محمد
امكانات نه ميسازند
زندگي يك طرح
در آذربايجان جمهوري از نمايش دو حضور
سوره سراسري جشنواره
نشد؟ برگزار جشني ديگر هنرهاي تولد براي چرا
گلستان كاخ در سينما سالگي صد گزارشجشن
پيشكسوت هنرمند از 150 بيش گلستان كاخ در گذشته هفته
وجمعي ارشاد وزارت مقام قائم همراه به سينما
ديگر بار ايران ، سينماي موزه همكاري با فرهنگي ازمسئولان
.گرفتند جشن را سينما صدسالگي
ارحام شهلارياحي ، خيرآبادي ، حميده ما ، خبرنگار گزارش به
در هنرمند صد از بيش با همراه انتظامي عزتالله صدر ،
. و تصويربرداري ، فيلم موسيقي كارگرداني ، بازيگري ، زمينه
را سينما سال صدمين و آمدند گردهم گلستان كاخ در..
.داشتند گرامي
رئيس عنوان به انتظامي عزتالله ابتدا مراسم ، اين در
:گفت ايران سينماي موزه
را جشن اين كرد سعي خالي دست با ايران سينماي موزه
.كند برگزار
كه بود امكان اين كاش كه اين و هنرمندان همه ياد با وي
مييافتند ، حضور جشن اين در همسرشان با هنرمندان تمام
شده ارسال دعوت كارت ميهمان براي 200 جشن اين در:افزود
تصورم كه بودند گلستان موزه ميهمانان از آن تاي كه 50
و حرمسرا با مظفرالدينشاه شب ، اين در بود اين
به همراهش به نيز احمدشاه و شاه ممدلي و ناصرالدينشاه
.آمد خواهند موزه دعوتي ميهمان عنوان 50
از سينما صدسالگي در سخنانش ادامه در انتظامي عزتالله
:گفت و كرد ياد ايران سينماي براي بهشتي مهندس زحمات
خدمات و است ايران سينماي موزه پايهگذار بهشتي مهندس
مهندس از دارد جا البته ، كه است داده انجام را زيادي
سينما موزه براي داشت قصد كه فردي عنوان به كرباسچي
.كنيم ياد نيز دهد انجام فعاليتهايي
كه مطلب اين اعلام با همچنين ايران ، سينماي موزه رئيس
توسط يادگاري تمبر سينما 4 صدسالگي با همزمان بود ، قرار
اين با پست اداره:گفت شود ، چاپ اسلامي جمهوري پست
است ، تبليغي كار سينماگران عكس با تمبر چاپ كه اعتقاد
من عكس جاي بودبه حاضر البته و كرد چاپ را تمبر يك تنها
.كند چاپ تنهايي به را گاو عكس تنها گاو ، فيلم در گاو و
ابتداي دوران از خاطراتي به پايان در انتظامي عزتالله
كاخ در بسياري اجراهاي كه اين و تئاتر صحنه در بازيگريش
سينما تاريخ طول در:وگفت كرد اشاره است داشته گلستان
جميله يك و صدر ارحام يك مخملباف ، يك حاتمي ، علي يك تنها
خواهند وجود هنرمند انسانهاي عنوان به.. يك و شيخي
.داشت
مسئول و كشور فرهنگي ميراث رئيس بهشتي ، مهندس درادامه
به اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت سينمايي امور سابق
ميكنم فكر:گفت و پرداخت سينما صدسالگي درباره سخنراني
تاريخ در بار يك فقط و است مهم بسيار سينما سالگي صد
بپرسيم خود از وبايد رفت موضوع يك صدمين سراغ به ميتوان
نگرفتند؟ جشن را هنرها ديگر صدسالگي پدرانمان چرا
چه صد" عنوان با پيش سالها كه مطلبي به اشاره با وي
سال صدمين آغاز براي ،"دارد؟ ديگر اعداد بر امتيازي
روزي نميكردم فكر هرگز:گفت بود ، نوشته ايران در سينما
.كنم قرائت سينما در را آن
بيان چنين اين را نوشتهاش بهشتي مهندس
و كاري ميانديشيم ميرسيم ، صد عدد به گاه هر چرا:كرد
.دهيم انجام بايد تغيير با همراه حكايتي
هيچ در كه است طولاني پلكاني پاگرد مانند صد:افزود وي
به كه زماني و نيست ايستادن براي مكاني آن ، ديگر نقطه
فرصت پله ، 101 در چون كرد ورانداز بايد ميرسي صدم پله
.ميرود بين از ايستادن
كه پرسش اين به اشاره با كشور فرهنگي ميراث سازمان رئيس
نشان خاطر است ، گرفته جشن را صدسالگياش هنر كدام تاكنون
و صدساله يك هر شعر معماري ، موسيقي ، مثل هنرهايي:كرد
درست ;نشد آن متوجه كسي اما شدند ساله هزار
.نكرد توجه آنها تولد روز به كسي كه طور همان
حال ، كه است اين پدرانمان از ما انتظارات از يكي:گفت وي
به را لحظاتش و هستند سينما چون هنري تولد شاهد وقتي
.دهند انجام كاري تاريخش ثبت براي دارند ، خاطر
سال صدمين در ايران ما سرزمين:داشت اظهار بهشتي مهندس
دو در توانست بالاخره كه طور همان داشته ، سهمي هنرها همه
بايد وحال كند ايفا شايستهاي نقش هم سينما هنر آخر دهه
پله بياميد اميدو با ميتوان ;كرد كاري سال صدمين در
گذشته ، در پدرانمان همچون يا و رساند به 101 را آن پله
.كرد پنهان خاطرات در را آن
تاريخي هر پشت كه نكته اين به اشاره با بهشتي مهندس
اما ;بگيريم جشن را سينما صدسالگي اگر:گفت است ، حقيقتي
و بلوغ مثل حقيقت چون دارد بحث جاي باشد ، نداشته حقيقتي
.است پاگرد آن
مطلب اين به اشاره با همچنين فرهنگي ، ميراث سازمان رئيس
نبود هنرها ، ديگر صدسالگي جشن شايدعدم كه
و ثبت عدم:افزود است ، بوده زمانها آن در ابركامپيوترها
ميان است تفاوتي باشد كه علت هر به هنرها سالگي صد جشن
دريافتهايم را حقيقتي ما كه است اين آن و پدرانمان و ما
.است هوشياري كه
خوب صدسالگي در هوشياري اين نميدانم اما:داد ادامه وي
پيدا را ما هوشياري كه هنري تنها حال هر به بد؟ يا است
ميتوان هوشياري در و داشت خواهد همراه به را معرفت كند ،
يا و كرد احضار خود نزد در پادشاهي همچون را هنر شخصيت
.شد حاضر پادشاهي تخت كنار در هوشياري در
باشد زماني سينما صدسالگي ميكنم فكر:گفت بهشتي مهندس
ما روي بر معرفت از دري ما ، از هوشي ربودن با بار هر كه
.شود گشوده
جشن مراسم در نيز باستانشناس و محقق عدل ، شهريار دكتر
در ايران فيلمهاي تاريخ تشريح به گلستان دركاخ صدسالگي
عكاسي غني آلبوم به اشاره وبا پرداخت ناصرالدينشاه زمان
آلبوم ازمجموعه بعد:گفت گلستان دركاخ ايران فيلم و
شكل ويك منسجم گلستان كاخ انگليس ، ملكه عكس تاريخي
قاجار پايان تا روزها نخستين از را عكاسي آلبوم ترين
نميتواند علت همين به و است تك و ذيقيمت بسيار كه دارد
.گيرد قرار همه دست در
مراحل كه ناصرالدينشاه دوران از عكسي نمايشگاه به وي
جذبه و شده ثبت زمان آن از عكسهايي انواع و عكاسي مختلف
گلستان كاخ در صدسالگي جشن كنار در كه دارد بسيار تاريخي
شده سعي نمايشگاه ، اين در:گفت و كرد اشاره بود ، برگزار
ايران در مظفرالدينشاه زمان در فيلم چطور دهيم نشان كه
.است داشته وجود
نخستين از تصاويري توضيح به درادامه عدل شهريار
عيسي از و پرداخت شاه مظفرالدين دوران فيلمهاي
غيرحرفهاي بازيگران اولين عنوان به غفاري وابوالقاسم
اميدوارم:گفت و پرداخت كهن فيلم اين تشريح به و كرد ياد
ابوالقاسم فيلمهاي كل آينده ، سال سه الي دو ظرف در
شكل به ديجيتال سيستم از استفاده با شودو مرمت غفاري
.گيرد قرار سينما تاريخ به علاقهمندان دست در مجموعهاي
داشت برعهده معتمدآريا فاطمه را جشن اين مجري است گفتني
فريدون سرپرستي با سمفونيك اركستر مراسم ، پايان در و
موسيقي قطعات اجراي به فرهت استاد آهنگسازي و ناصري
.پرداختند شب آخرين و تهران شبهاي فيلمهاي
يادگاري عكسهاي و گل شاخه اهداي با مراسم اين همچنين
زمينه در شده منتشر كتاب چهار همراه به ايران سينماي
پايان هنرمندان به ايران سينماي وعكسهاي فيلمنامهها
.يافت
تهران در لبناني فيلمساز 3
مقدس دفاع فيلم جشنواره در لبناني سينماگران از نفر سه
.داشت حضورخواهند
:كرد اعلام مقدس دفاع فيلم جشنواره هشتمين خبري ستاد
تعدادي مقدس دفاع فيلم جشنواره كردن بينالمللي براي
نمايش به جشنواره از دوره اين در لبنان كشور از فيلم
.ميشود گذاشته
فيلم جشنواره بار ، نخستين براي امسال كه است حالي در اين
برگزارمي همزمان بطور لبنان كشور و ايران در مقدس دفاع
برپايي مدت در كشورمان فيلمسازان از نفر سه و شود
.داشت خواهند حضور لبنان كشور در جشنواره
تعدادي برنمايش علاوه مقدس دفاع فيلم جشنواره هشتمين در
ناصر دبوغ ، محمد لبنان كشور جنگي هاي ازفيلم
اين سينمايي دستاندركاران از نفر سه قامسو محمد و بحمد
.يافت خواهند حضور درجشنواره نيز كشور
كيارستمي از گاردين تجليل
صحنههاي از يكي عنوان با مقالهاي در گاردين روزنامه
عباس:مينويسد "لنون پيتر" بهقلم شده مفقود شما
.است رفته دلهرهآور چالش دو با رويارويي به كيارستمي
قديميترين از يكي عنوان به كه ايراني كارگردان اين
ميخواهد ميشود ، شناخته حاضر حال در فعال فيلمسازان
جلوههاي كنوني هجوم با مواجهه در را سينما ديداري خلوص
.كند حفظ سينما در افراطي ويژه
انديشهها را فيلم :اهواز در شريفي رضا محمد
امكانات نه ميسازند
دانشگاهها ، در فيلمبرداري مدرس و فيلمساز شريفي محمدرضا
:گفت اهواز جوان سينماي انجمن فيلمسازان و هنرجويان درجمع
هستند سرمشق كه وجوددارند برجستهاي سينماگران ايران در
به حتي و دفاتر همين از را سينما كه است حالي در اين
.كردند آغاز آزاد صورت
ششمين در كه "شريفي" اهواز از همشهري خبرنگار بهگزارش
:افزود ميگفت ، سخن سينما كاربردي جلسات مجموعه از برنامه
بر مبتني يكي لاغير ، و دارد وجود سينما نوع دو دنيا در
.آماتور سينماي ديگري و سوداگري و تجارت
هيچ كه فيلمهايي گرديده ، مشاهده بارها دوم نوع سينماي در
قلههاي به نداشته وجود آنها بودن درحرفهاي ادعايي گونه
.گذاشتهاند حيرت به را همه و يافته دست رفيع
در انديشه بيان چگونگي به اشاره با فيلمبرداري مدرس
آنچه امكانات ، نه ميسازند انديشهها را فيلم:گفت سينما
استفاده با كه است فيلمساز وتوان خواست انديشه ، است ، مهم
استوار تكنيكي ، و مكانيكي يعني امكانات نوع دو از
.ميماند
نه كند جلب سينما براي مخاطب كه است كسي حرفهاي سينماگر
.آورد بدست روزي و و رزق حيل ، طريق از
در سينما موجود امكانات همه اگر:كرد تصريح شريفي
بيان براي انديشهاي اما گيرد ، قرار فيلمسازي اختيار
.ماند خواهد لنگ اثر آن قطعا نباشد ، موضوع
سينماي بناي خشت اينكه از تاسف بااظهار درخاتمه شريفي
جلب را آن علت است ، شده گذاشته كج تاكنون حرفهاي
.كرد عنوان عدهاي طرف از بيشتر ابتذال جهت در تماشاگر
بار يك هفته دو هر سينما كاربردي جلسات كه است ذكر شايان
از ديگر جلسه هشت و ميشود برگزار اهواز آفتاب تالار در
.است مانده باقي مجموعه اين
زندگي يك طرح
احمد آل جلال خاموشي سالگرد يكمين و سي مناسبت به
شخصيتهاي افكار و آثار با انتقادي برخورد :اشاره
از گرفتن فاصله و اجتماعي آرامش به نياز واجتماعي فرهنگي
سياسي حوادث كوران در كه آن بويژهدارد سياسي التهابات
جريان عليه و گروهي نفع به بتواند نويسندهاي نوشتههاي
.شود تفسير ديگري
در آنچنان آلاحمد جلال برخي منظر از كه اينروست از هم
عليالخصوص و -او نوشتههاي تمامي تقريبا كه است اوج
استفاده مورد ديگران محكوميت سند عنوان به -غربزدگي
مايه كمتر آن ارج و ش ارز كه آن حال و ميگيرد قرار
از و است گرفته قرار فن اهل انتقادي و علمي برخوردهاي
آلاحمد آثار كل در كه هستند هم ديگراني برخورد نوع همين
.نمييابند گذاشت اهميت انگشت آن بر بتوان كه چيزي
خود آلاحمد فرود و پرفراز زندگي اينها از گذشته اما
اعتبار كش خط از چقدر چنيني اين نگاههايي كه است آن مويد
هستند خود دوران به مربوط جهاني اين حرفهاي اغلبدورند
.شوند سنجيده و بايدسخته واحوال حال همان ودر
هنوز ادبي و فرهنگي محافل در بگذريم كه نكته اين از
سال سيويكمين مناسبت به زير نوشته.دارد حضور آلاحمد
وي زندگي رويدادهاي مهمترين به نگاهي آلاحمد خاموشي
.دارد
آلاحمد ، جلال خاموشي از سال يك و سي امسال ، شهريورماه
كه است اين است ، مسلم كه آنچه.گذشت معاصر فقيد نويسنده
فراموش ارمغانهايي خود ، ساله كوتاه 46 عمر در آلاحمد
آورد بار به سرزمين اين هنر و فرهنگ ادب ، براي را ناشدني
سياسي مكتبهاي و جريانها.شد بسيار خدمات منشا و
آغاز از و سرگذاشت پشت و آزمود را گوناگوني واجتماعي
هيچگاه چهل دهه در آن پايان تا بيست دهه در نويسندگي
و نكرد رها را سياسي و اجتماعي ادبي ، فعاليتهاي عرصه
حاكمان ، از نقد چگونگي نيز اجتماع و سياست صحنه در حتي
ديگران به را اجتماعي -ادبي -سياسي شخصيتهاي و جريانها
اميدها باورها ، تبلور را آلاحمد بايد كه طوري به آموخت ،
مردم حتي و دانشجويان روشنفكران ، از دهه سه آرزوهاي و
شناخت براي اول وهله در آنچه اما.دانست سرزمين اين
اين در و است وي بيوگرافي شناخت ميرسد ، نظر به آلاحمد
تقسيم ميتوان مختلفي ادوار به را آلاحمد زندگي راستا
:است زير شرح به ادوار اين مهمترين كه كرد
:"سوم نيروي" از كنارهگيري تا تولد از -نخست دوره
زاده تهران پاچنار در آذر 1302 يازدهم در آلاحمد جلال
سفر و در 1322 دارالفنون متوسطه دوره اتمام از پس و شد
به كه طلبگي دوره گذراندن براي نجف به وي بينتيجه
در.شد عالي دانشسراي وارد انجاميد ، ايران به وي بازگشت
اميريه انتظام كوچه در دوستانش از باچندتن سال همين
"نامشروع عزاداريهاي" و كرد پايهگذاري را "اصلاح انجمن"
پارسي به عربي از را عاملي محسن سيد حجتالاسلام اثر
كهبه مذهبي تجديدنظرهاي حوزه در بود چيزي كه كرد ترجمه
دوستانش اتفاق به سال 1323 در و نداد ادامه مهم اين
سال همين از و گرفتند را "ايران توده حزب" به ورود تصميم
پيش سالهاي در كه وي پراكنده سياسي فعاليتهاي كه بود
صورت به اكنون بود ، شده انجام "اصلاح انجمن" قالب در
حزب" خدمت در سوسياليستي انديشههاي قالب در و كاناليزه
.ميگرفت قرار "ايران توده
را"زيارت" نام با خود كوتاه داستان نخستين سال 1324 در
فرستاد ، خانلري ناتل پرويز دكتر سردبيري به سخن مجله براي
نويسندگي اول چهره هدايت ، صادق پسند مورد داستان اين كه
داستان اين چاپ.رسيد چاپ به و گرفت قرار ايران در مدرن
با آلاحمد آشنايي موجبات سخن ، مجله نوروز 1324 شماره در
خود اثر نخستين سال همين در.آورد رافراهم هدايت صادق
از مجموعهاي كه كرد منتشر را "بازديد و ديد" يعني
براي مردم" و "سخن"مجلات در وي كوتاه داستانهاي
و "ايران توده حزب" دفتر افتتاح براي بودو "روشنفكران
.رفت آبادان به "كارگران اتحاديه"
-تهران دانشگاه ادبيات دانشكده دوره سال 1325 در
مديريت به نيز و رساند پايان به را -عالي دانشسراي
سال همين در.رسيد توده ، حزب به وابسته شعلهور ، چاپخانه
به كه شد آشنا ايران نو شعر بنيادگذار بانيمايوشيج ،
به ،"ما ايران" مجله در وي از آلاحمد سرسختانه دفاعهاي
.گرديد منجر علوي ، پرتو تيز تندو حملات برابر در ويژه
"مردم" و توده حزب دانشجويان ارگان "بشر"داخلي مديريت
امتياز صاحب كه آورد دست به را حزب اين تئوريك ماهنامه
و كشاورز فريدون دكتر دومي امتياز صاحب و كيانوري اولي
حزب در انشعاب زمان تا كه بود طبري احسان سردبيري به
.داشت ادامه (1326) توده
آذرماه در و پرداخت تدريس به تهران مدارس در سال 1326 از
نخستين كه توده حزب در انشعاب مهم واقعه كه بود سال همين
بود ، پيش جهان كمونيست احزاب در مستقل و مهم بزرگ ، انشعاب
حزب از ملكي خليل رهبري به ديگر نفر ده و آلاحمد و آمد
راتاسيس "ايران توده سوسياليست حزب" و كردند انشعاب توده
آلاحمد داستاني كار درنياورد چنداني دوام كه نمودند
"ميبريم كه رنجي از" يعني خود كوتاه داستان مجموعه دومين
سياسي مبارزات در شكست داستانهاي حاوي كه كرد منتشر را
بعدها.بود سوسياليستي رئاليسم سبك به و تودهايها
روش و سبك در خود شكست به گفتوگويي در آلاحمد
بدترين را اثر اين و كرد اعتراف مجموعه اين داستاننويسي
اجازه حتي كه اثري دانست ، خود نويسندگي دوران نوشتههاي
!داد نخواهد هم را آن مجدد چاپ
منتشر اپريم بادكتر را "دوراه سر توده حزب" سال اين در
و فرهنگي حيات در سال 1326 ديگر مهم وقايع از.كرد
كازانوا پل از اثري چاپ و ترجمه آلاحمد ، اجتماعي
تشويق به "آخرالزمان محمدو" نام با فرانسوي نويسنده
اما.شد منجر آلاحمد تكفير و طرد به كه بود طبري احسان
جمله از آشنايان ، و دوستان تلاشهاي و وساطت با سرانجام
اين از وي آلاحمد ، پدر نزد احمدكرمانشاهي ، شيخ آيتالله
.برد بدر سالم جان ماجرا
آن و كرد منتشر را "سهتار" داستان مجموعه سال 1327 در
"قمارباز" رمان همچنين و نمود تقديم ملكي خليل به را
.كرد منتشر و ترجمه پارسي به را داستايوسكي
اصغر علي همراه به را آلبركامو "بيگانه" سال 1328 در
سال اين در.كرد ترجمه پارسي به فرانسوي از خبرهزاده
مديريت به "ايران سرخ خورشيد و شير ماهانه نامه" براي
.كرد فعاليت صفا الله ذبيح دكتر
عليزهري امتيازي صاحب به "شاهد" مديريت به سال 1329 در
مظفر دكتر با همراه.رسيد بقايي مظفر دكتر سردبيري و
تاسيس را "ايران ملت زحمتكشان حزب" ملكي خليل و بقايي
يعني پارسي ، به آلبركامو از خود ترجمه دومينكردند
با سال همين ودر كرد منتشر را "سوءتفاهم" نمايشنامه
.كرد ازدواج ايران ، نويسندگي بانوي دانشور ، سيمين
و بقايي دكتر منازعات جريان در آلاحمد سال 1331 در
جانب ملكي خليل با همراه مصدق ، دكتر با حكومتي عوامل
زحمتكشان حزب" از آنان اخراج به كه گرفتند را مصدق دكتر
سال همين در.انجاميد "سوم نيروي" تاسيس و "ايران ملت
ناتل پرويز دكتر مقدمه با را "زيادي زن" داستان مجموعه
يافتن راه علت به بعدي چاپهاي در كه كرد منتشر خانلري
ابتداي از را مقدمه اين آلاحمد وزارت ، مقام به خانلري
-"مقدمه عنوان به"چيزي آن جاي به و نمود حذف خود كتاب
خود گفته به كه گذاشت ، را -كاتبان به رسول پولوس رساله
سال همين در نيزاوست حج سفر از پيش وصيتنامه آلاحمد
.كرد ترجمه پارسي به را سارتر "آلوده دستهاي" نمايشنامه
و دستگير سياسي فعاليتهاي جريان در آلاحمد سال 1332 در
ارديبهشت از من":خود معروف جمله نوشتن با و شد ، بازداشت
در آن ، فرداي كه ".كنار گذاشتم و بوسيدم را سياست 1332 ،
رسيد ، چاپ به درشت تيتر با اطلاعات و كيهان روزنامههاي
چند هركرد كنارهگيري "سوم نيروي" و سياست از ظاهر به
" سوم نيروي" رهبران با اختلاف محصول كنارهگيري اين كه
نيز حزب رهبران از وثوقي ناصر اخراج مساله سر بر بويژه
از پس آلاحمد كه آلاحمد شمس گفته اين از فارغ.بود
بسيار نداشت ، منبري ديگر چون" سوم نيروي كنارهگيري
كه است سال همين از "بگيرد امتيازي و مجلهاي تا كوشيد
آلاحمد اجتماعي -سياسي مبارزه و زندگي از ديگري مرحله
-فرهنگي پژوهشهاي سري يك انجام با مرحله اين.ميشود آغاز
به تا ميگيرد اوج آرام آرام و ميشود آغاز اجتماعي
.ميرسد "غربزدگي" معروف تز يعني آلاحمد كار عطف نقطه
نون" انتشار تا "سوم نيروي" از كنارهگيري از -دوم دوره
:"والقلم
- "رواق مطبوعاتي بنگاه"احمد آل سال 1332 ، در اين از پيش
كرده تاسيس كميلي باقر با همراه را -پسين رواق انتشارات
.بود
را "اورازان" يعني خود تكنگاري نخستين سال 1333 در
ژيد آندره "شوروي از بازگشت" سال دراين نيزكرد منتشر
.كرد ترجمه پارسي به فرانسوي از را
نشينهاي تات"تكنگاري و رفت قزوين دهات به سال 1334 در
- نخستين نمونه با قياس در كه نوشت را "زهرا بلوك
اثر همين و است آكادميكتر و منسجمتر بسيار -اورازان
چگونگي كه پارسيزبان نويسندگان ديگر براي بود بابي فتح
.ميداد نشان آنها به را "تكنگاري" يك روي بر كردن كار
ياري با را آندرهژيد "زميني مائدههاي" سال درهمين
كه را "مقاله هفت" ونيز كرد ترجمه پارسي به داريوش پرويز
گوناگون مطبوعات در اين از پيش كه بود گفتارهايي مجموعه
نقش" مجله سال اين در نيز.كرد منتشر بود ، رسانده چاپ به
همراهي را دانشور سيمين دكتر مسئولي مدير به "نگار و
.ميكرد
اروپا به دانشور سيمين همسرش همراه به سال 1336 در
سفرنامهاي يا يادداشت سفر ، اين از عليالظاهر ميرودكه
.است نگذاشته جاي بر
به را كازرون تا وازبهبهان رفت خوزستان به سال 1337 در
سال دراين.كرد پيادهروي اتريشي ، اشتراسر دكتر همراه
مدير" رمان يعني داستاني ادبيات درحوزه خود اثر مهمترين
رامنتشر "كندوها سرگذشت" سمبليك داستان همچنين و "مدرسه
"زهرا بلوك تاتنشينهاي" تكنگاري انتشار و چاپ.كرد
درخشش محمد امتيازي صاحب به "مهرگان" نامه هفته ومديريت
فرهنگي تلاشهاي ديگر از زرينكوب دكتر سردبيري و
.است سال اين در آلاحمد
و علم" ماهنامه مديريت سمت سال يك مدت به سال 1339 در
.داشت را بود ، ملكي خليل آن بنيادگذار كه "زندگي
:مرگ تا "والقلم نون" انتشار از -سوم دوره
اين بر آلاحمد ، خود ازجمله صاحبنظران ، و منتقدان بيشتر
آل نويسندگي كار عطف نقطه "غربزدگي" انتشار كه باورند
ديدگاه از تنها كه است درست زماني تا سخن ايناست احمد
در من كه درحالي.كنيم نگاه قضيه به اجتماعي و سياسي
-ادبي مسائل تمام آلاحمد زندگي بندي دوره در اينجا ،
گرفتهام درنظر را او پيرامون فرهنگي و سياسي -اجتماعي
انجاميد ، "غربزدگي" به كه جرياني حتي من ديد واز
نون" يعني آلاحمد پيشين داستاني كار در را مشخصهاش
به دست درحالي سال 1340 در آلاحمد.بايدجست "والقلم
تا سانسور و اختناق كه ميزد "والقلم نون" وانتشار نوشتن
داشت قصد كه آلاحمدي براي و بود رفته خودپيش نهايت
داستاني قالب در را معاصر چپ نهضتهاي شكست وعلل دلايل
سبك" حتي و استعاره به بردن پناه جز چارهاي كند ، بررسي
انتشار گرفتن درنظر دلايل.نداشت وجود "شرقي قصهگويي
سوم دوره آغاز نقطه عنوان به سال 1340 در "والقلم نون"
داستاننويسي شيوه در دگرگوني يكي آلاحمد ، زندگي
چون آثاري نوشتن با و پيشتر از زمينهاش كه است آلاحمد
و سخنها و حرف ديگري و بود شده آماده "كندوها سرگذشت"
درباره فرضا آنجا در احمد آل كه است تازهاي انديشههاي
نون" نظر ، اين از.ميكند بيان "شهادت" يا "مبارزه"
آلاحمد سياسي -ادبي حيات آثار مهمترين از يكي "والقلم
.شود پرداخته آن به دقيقا خود جاي در بايد كه است
دو كه پذيرفت را كيهان "ماه كتاب" سرپرستي سال 1341 در
اول فصل چاپ علت به آن از پس و نيافت انتشار بيشتر شماره
"ديگر مقاله سه" سال اين در.شد توقيف آن در "غربزدگي"
نوشتن براي زمينهاي پيش و مقدمه واقع در كه را
ودر كرد منتشر را "ساله سه كارنامه" ونيز بود "غربزدگي"
وزارت سوي از ماموريت به بار واين دوم بار براي سال همين
به درسي كتابهاي نشر كار در بررسي و مطالعه براي و فرهنگ
است سفر همين ودر است "سفرفرنگ" حاصلش كه ميرود اروپا
بازگشت در.ميكند وگفتوگو ديدار جمالزاده با ژنو در كه
دو همسرش همراه به آلاحمد آن ادامه در و سفر اين از
نيز سفر اين حاصل كه است اسراييل دولت مهمان هفته
.ميباشد "اسراييل ولايت" سفرنامه
مخفيانه انتشار سال 1341 ، در واقعه مهمترين اما
اثر پرفروشترين و معروفترين مهمترين ، "غربزدگي"
انديشههاي تز را آن بايد درحقيقت كه است آلاحمد
را "غربزدگي" انتشار نيز آلاحمد خود.ناميد آلاحمد
.خودميدانست نويسندگي دركار "عطف نقطه نوعي"
از پس كه نوشت را "برگوري سنگي" داستان سال 1342 در
يعني 12 -رواق انتشارات سوي از سال 1360 در آن انتشار
آثار جنجاليترين زمره در -آلاحمد مرگ از پس سال
.گرفت قرار آلاحمد
به حج مراسم انجام جهت به سال 1343 ماه فروردين در
ودر است "درميقات خسي" سفرنامه حاصلش كه رفت عربستان
مردم بينالمللي كنگره هفتمين" دعوت سال همين تابستان
ودر نمود سفر شوروي جماهير اتحاد به و پذيرفت را "شناسي
و مقالات مجموعه كه را "شتابزده ارزيابي " سال اين پايان
.كرد منتشر تبريز در بود ، وي گفتوگوهاي و پژوهشي كارهاي
-ادبي بينالمللي سمينار" دعوت به سال 1344 تابستان در
.رفت امريكا به "هاروارد دانشگاه سياسي
از را يونسكو اوژن "كرگدن" نمايشنامه سال 1345 در
در خسي -خود حج سفرنامه و كرد ترجمه پارسي به فرانسوي
.كرد منتشر را -ميقات
درهمين و كرد سفر مغان دشت و آذربايجان به سال 1346 در
اصلاحات" مساله به بيشتر آن در كه "زمين نفرين" رمان سال
آل تبريز ، به سفر در.كرد رامنتشر است ، پرداخته "ارضي
سخنراني ايراد به تبريز دانشگاه دانشجويان درجمع احمد
اين در نيز.كرد ديدار صمدبهرنگي با سفر درهمين و پرداخت
كه را يونگر ارنست "خط از عبور" رساله ترجمه آلاحمد سال
.كرد منتشر است وي خود تحرير و هومن محمود دكتر تقرير
آن پارسي ترجمه آلاحمد و است نهيليسم باب در رساله اين
آن در كه بود ، كرده آماده كيهان "ماه كتاب" براي را
.بود نيافته را آن انتشار مجال هنگام
به و كرد تحريم را "دربار هنرمندان كنگره" سال 1347 در
.كرد مبادرت "ايران نويسندگان كانون" وپايهگذاري تشكيل
نخست چهره شريعتي ، علي دكتر با مشهد به سفر در سال دراين
ديري كه آشناييشد آشنا پنجاه ، دهه در ايران روشنفكري
شريعتي يا خود ازآنچه زودتر آلاحمد ، بامرگ و نپاييد
زيرفشار آلاحمد سال همين در.يافت مينمودندپايان تصور
كه گرفت قرار ساواك گذشته از بيش و مداوم تهديدهاي و
اسالم به آلاحمد خواسته خود تبعيد به منجر سرانجام
.شد گيلان
خليل آلاحمد ، ديرين مبارز يار و دوست ماه 1348 ، تير در
و نمود متاثر سخت را احمد آل ملكي ، مرگ.درگذشت ملكي
در شهريور 1348 هجدهم در بعد ماه دو نيز او خود سرانجام
گرامي يادش.گفت حيات بدرود گيلان اسالم در واقع كلبهاي
.باد
پيروزان عليرضا
در آذربايجان جمهوري از نمايش دو حضور
سوره سراسري جشنواره
باكو به كه سوره سراسري جشنواره بازبيني گروه :هنري گروه
را نمايش دو شده ، عرضه نمايش ميان 15 از است كرده سفر
اين در همچنين.برگزيد سوره جشنواره دهمين در حضور براي
استانداري همكاري با و مهرماه تا 29 از 23 كه جشنواره
عبدالله ، كمال پروفسور ميشود ، برگزار گرگان در گلستان
است ، قرار و دارد حضور آذربايجان مدنيت بنياد رئيس
بابت نمايشي هنرهاي مركز مسئولان با را تفاهمنامهاي
.برساند امضاء به هنري فرهنگي ، ارتباطات
|