هزار امسال 700 تابستان و بهار در
كردند ديدن ايران از جهانگرد
قاعده بر بايد بودن بسيجي هرم :مهاجراني
شود استوار بسيجي تفكر منطقي
تاريخي و مذهبي جديد كتابهاي
هفته كتاب گزارش

هزار امسال 700 تابستان و بهار در
كردند ديدن ايران از جهانگرد
سازمان خدمات بر نظارت معاون :فرهنگي علمي گروه
امسال نخست ماه شش طي:گفت جهانگردي و ايرانگردي
.كردند ديدن ايران از خارجي گردشگر هزار حدود 700
اماكن صاحبان جمع در شب سهشنبه خسروآبادي رجبعلي
اين از نفر هزار مشهدافزود470 در خراسان اقامتي
.شدند ايران وارد سال نخست ماه سه در تعداد
در ايران به شده وارد خارجي گردشگران تعداد:گفت وي
درصد پارسال 5/42 مشابه مدت نسبتبه نخست ، ماه سه
.ميدهد نشان افزايش
ميليون يك امسال پايان تا كه كرد اميدواري ابراز او
.بيايند ايران به گردشگرخارجي هزار و 300
در ايران از بازديدكننده گردشگران تعداد خسروآبادي
.كرد ذكر نفر هزار و 100 ميليون حدوديك نيز را سال 78
جدا مزيتهاي " جهانگردي و ايرانگردي سازمان معاون
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت ازدرون سازمان اين شدن
خدمات افزايشدفاتر:گفت و " داد قرار اشاره مورد را
.مزيتهاست اين جمله از دفتر به 1250 از 485 جهانگردي
ايرانگردي ، توسعه كانون كار به شروع خسروآبادي
راهنمايان كانون سال ، بعداز 40 كشور هتلداران جامعه
دفاترخدمات صنفي انجمنهاي تعداد افزايش جهانگردان ،
ديگر از را داران آپارتمان هتل اتحاديه و جهانگردي
ذكر اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت شدناز جدا مزيتهاي
.كرد
قاعده بر بايد بودن بسيجي هرم :مهاجراني
شود استوار بسيجي تفكر منطقي
و فرهنگ وزير مهاجراني عطاءالله :فرهنگي علمي گروه
وزارتخانه بسيجياناين جمع در حضور با اسلامي ارشاد
ايران جوانان فداكاري و ايثارگريها و بسيج مقام از
.كرد تجليل مقدس دردفاع
مقدس دفاع هفته مناسبت به كه مراسم اين در وي
از كه حمايتهايي همه با تحميلي جنگ:برگزارشد ، گفت
ايران سرزمين بخشياز تصرف صرفا ميشد عراق دولت
بود اسلامي كردنانقلاب متوقف دشمن اصلي هدف و نبود
همت و شهادتطلبي ايثارگري ، و راحل امام بارهبري كه
.خورد شكست جبهه پشت جبههو در مردان و زنان بلند
شد آن مرتكب صدام كه استراتژيكي اشتباه:افزود وي
بازسازي توان اسلامي انقلاب گمانميكرد كه بود اين
مسلح كهنيروهاي حالي در ندارد را كشور ساماندهي و
و شدند ساماندهي سرعت به بسيج و سپاه و ازارتش اعم
.شد آغاز خويش از دفاع براي يكملت حركت
و دانشآموز هزار دهها شهادت به اشاره با مهاجراني
افرادي شهيدان اين:گفت تحميلي درجنگ بسيجي دانشجوي
خويش خون و رهاكردند را مدرسه و بحث و درس كه بودند
سرزمين و نظام و (ره)امام آرمانهاي راه در را
از هيچگاه آنان عزيز خاطره و كردند ايرانهزينه
جمعي حركت نتيجه را دشمن شكست وي.رفت نخواهد اذهان
عثماني با جنگايران به اشاره با و دانست ايران مردم
قرنهاي در ويژه به ايران تاريخ در:افزود روسيه و
از بخشي ميشد روبرو خارجي حمله با كشور اخيرهرگاه
نخستين براي مقدس دفاع در ميرفتو دست از ايران خاك
به دستخالي او دشمن ، از جهاني حمايتهاي وجود با بار
.بازگشت خود خانه
آن عامل كه است بزرگي افتخار اين:گفت مهاجراني
در فداكاري و ايثارگري روحيه جامعهو در مهر پر فضاي
.بود جبههها پشت و جبههها
بقاي براي كه نيست ترديدي:كرد تصريح مهاجراني
شرايط آن به همواره آيندهانقلاب تضمين و انقلاب
.داريم نياز وحدت و مهر پر فضاي يعني
ميراث را تحميلي جنگ جبهههاي در رزمندگان خاطره وي
ميان در عميق وحدت بيانگر كه توصيفكرد ارزشمندي
.بود مردم مختلف اقشار
در خود بسيجي همكاران از اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
به را ديگران خويش سلوك حسن با وزارتخانهخواست اين
ناهي و معروف به آمر نميشود:گفت ويكنند جذب خود
.نكرد الهيتوجه حدود به اما بود منكر از
به محكوم نفر يك اگر حتي ما دين در:گفت مهاجراني
چوبهدار پاي را او كه ماموري باشد ، اگر شده اعدام
شود بايدقصاص حتما بزند سيلي محكوم به ميبرد
به نه است شده محكوم اعدام به محكوم آن آنكه بهخاطر
.خوردن سيلي
كه هنگامي (ع)امير حضرت عميق اندوه به اشاره با وي
باز يهودي بچه دختر پاي از خلخال معاويه سربازان
هنگام رهبرش استكه حكومتي و دين چه اين:گفت كردند
به من":ميگويد مسلمان غير بچه دختر از خلخال گرفتن
."است بهتر بميرم غم شدت از اسلامي عنوانحاكم
به ما از يك هر:گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
اجتماعي رفتار رعايت به اجتماعملزم از فردي عنوان
جامعه جوانانو بر سوء تاثيري ما رفتار اگر و هستيم
محل و دانشگاه و مسجد و محله در بسيجي چهره و بگذارد
ترديد شود ديگران جذب باعث كه چهرهاينباشد كار
.گرفتهايم بسيجيفاصله فلسفه و تفكر از ما كه نيست
قلب در سپس انسان ذهن در نخست بودن بسيجي:افزود وي
پيدا بسيجي انديشه انسان ميافتد ، يعني اتفاق او
و زبان و كرددست پيدا بسيجي انديشه كه وقتي و ميكند
"بودن بسيجي":گفت مهاجراني.ميشود بسيجي هم او چشم
است ممكن اينصورت در نيست ، انسان احساس تحريك نقطه
داشته عكس نتيجه و نشود منجر بسيجي تفكر و بهانديشه
بسيجي تفكر منطقي قاعده بر بايد بودن بسيجي باشد ، هرم
دين راه در كه است كسي بسيجي:افزود وي.شود استوار
از خلخال وقتي آن ، كهامام ديني همان كند ، تلاش خود
.ميكند مرگ آرزوي ميكشند ، يهودي دختر پاي
تاريخي و مذهبي جديد كتابهاي
فعاليتهاي عمده كه تهران ، در اميدفردا انتشارات سوي از
تاريخي و مذهبي آثار نشر و چاپ برروي را خود انتشاراتي
پيشخوان برروي جديدي كتابهاي است ، كرده معطوف
از نسخهاي كه كتابها اين مشخصات.گرفت قرار كتابفروشيها
:است زير قرار به است گرفته قرار همشهري اختيار در آنها
فقهي مبحث چند در جديد پژوهشي
صفحه ، 212/نجفآبادي صالحي نعمتالله شيخ حاج آيتالله
بحث:است فصل پنج شامل كتاب اينتومان 850/وزيري
باز ، اجتهاد و بسته اجتهاد نجاست ، و طهارت در اجتهادي
و تحقيقات هفت كميسيون به مربوط كر ، اخبار درباره بحثي
تشكيل را كتاب اين فصلهاي كافر ، طهارت درباره مقدمي بحث
.ميدهند
يوسف سوره تفسير يا انسانيت جمال
/رقعي صفحه ، 298/نجفآبادي صالحي نعمتالله شيخ حاج
.ميشود شامل را يوسف سوره تفسير كتاب اينتومان 1200
جاويد شهيد
/رقعي صفحه ، 536/نجفآبادي صالحي نعمتالله شيخ حاج
در متعددي سوالات به كتاب اين در نويسندهتومان 2200
.است داده پاسخ ،(ع)امامحسين قيام و عاشورا نهضت مورد
(دوم و اول جلد) طباطبايي سيدضياءالدين زندگي
.تومان 3500/اعلا جلد /وزيري صفحه ، 880/مهدينيا جعفر
سيدضياءالدين سياسي زندگي دوران كتاب اين در نويسنده
مورد را رضاخاني كودتاي و سال 1299 حوادث و طباطبايي
.است داده قرار بررسي
نوين المسائل توضيح رساله
/تهراني محمدصادق شيخ حاج العظمي آيتالله فتاواي حاوي
آيتاللهالعظمي.تومان 1700/اعلا جلد /وزيري صفحه ، 436
علوم كليه در اجتهاد درجه داراي تهراني محمدصادق شيخ حاج
.است تهران دانشگاه از الهيات ممتاز دكتراي و اسلامي
آفريده و آفريدگار
اين.تومان 500/رقعي صفحه ، 114/تهراني صادقي آيتالله
كلامي ، مسائل و شده نوشته مناظره و گفتوگو بصورت كتاب
.است گرفته قرار بررسي مورد دين اصول و اعتقادي فلسفي ،
فقر دختر سارا
شامل كتاب.تومان 300/رقعي صفحه ، 50/عليبابايي داود
معلم ، پند انتظار ، چشم شهر:نامهاي به كوتاه داستان چهار
.است هشتم امام به توسل و فقر دختر سارا
فولاد پنجره بر دخيل
كتاب اين.تومان 300/رقعي صفحه ، 60/عليبابايي داود
و فولاد پنجره بر دخيل مادر ، تلاش:كوتاه داستانهاي شامل
.دارند مذهبي و ديني مضموني همگي كه است جهش
هفته كتاب گزارش
;اشاره
را حرفه و پيشه يك به دلبستگي و عشق جز رفتارها از برخي
در كتابفروشي ، بازگشايي رفتارها ، اين جمله ازنميرساند
كتاب بازار بر حيرتانگيز رخوتي و ركود كه است زمانهاي
سعي سختجانترينشان حتي -كتابفروشان و است شده حاكم
عطاي و بركشند مهلكه اين از دست خويش ، نجات براي ميكنند
در بگيريد نظر در.ببخشايند لقايش به را فرهنگي كار اين
احداث به را خود اندك چندان نه سرمايه ناشري وضعيتي چنين
آمد و پررفت چندان نه محلهاي در هم آن تازه ، كتابفروشي
مدير "رمضاني".دهد كتابفروشي ، اختصاص بورس از دور به و
ميآيد ، شمار به كشور فرهنگي ناشران جمله از كه نشرمركز
خطري با مقابله به واقع در كه داد نشان اقدام اين با
در فرار حتي و تسليم سر بسياري قبل مدتها كه ميرود
اين ميرسد نظر البتهبه.بودند آورده فرود آن برابر
در ابتكاري كارهاي برخي براي مناسب جايگاهي بتواند محل
اين كه اميد.آيد شمار به ماندني و خوب آثار معرفي عرصه
فرهنگي كتابفروشيهاي بازگشايي براي باشد آغازي حسن كار
خوب آثار فروش و معرفي دغدغه اقتصادي ، كار بر علاوه كه
.دادهاند قرار خود كار دستور در را
***
و دوستان فرهنگ از بسياري براي آشتياني اقبال عباس نام *
و تحقيقات بر علاوه ويآشناست تاريخ و ادبيات دلبستگان
فرهنگ ، و تاريخ حوزههاي در خود ماندني پژوهشهاي
در فرهنگي شاخص نشريات از يكي سردبير و پايهگذار
آن قبل از كه "يادگار مجله".است بوده و 40 دهههاي 30
تاريخ و ادبيات عرصه در ادبي فرهنگي ، شاخص و نخبه افراد
مديريت كه است معروف نشريه همان بركشيدند ، سر كشور اين
مساعي با و تازگي به.بود اقبال مرحوم عهده به آن
مجموعهاي سياقي دبير دكتر مجدانه كوشش و روزنه انتشارات
.شد نشر بازار روانه آشتياني اقبال مرحوم شاخص مقالات از
خود تاريخي اطلاعات درآميختن با "بهنود مسعود" *
آن تداعي و داستانگونه فضايي با (معاصر تاريخ بهخصوص)
از خاص گونهاي توانسته معاصر ، رخدادهاي برخي با حوادث
روانه كه بهنود كتاب آخرين.دهد ارائه را مقالهنويسي
و نشاط روزنامه در نوشتههايش مجموعه است شده نشر بازار
سوي از "آخر حرف شايد" عنوان با كه است آزادگان عصر
.است شده نشر بازار روانه علمي انتشارات
فراهم را آدمي تعجب اسباب نشر ، عرصه اتفاقات از برخي *
افسانههاي فرهنگ" كتاب انتشار آن ، تازه نمونه.ميكند
چاپ به مجلد همين قبل سال دو كه است (اول جلد) "ايران
عنوان تحت نيز را اثر اين دوم چاپ ناشر اما.بود رسيده
درخور كاري اثر ، اين البتهاست كرده عرضه اول چاپ
اشرف علي" خستگيناپذير كوشش و مساعي با كه اعتناست
رسيده چاپ به آن جلد سه تاكنون "خندان رضا" و "درويشيان
جاي به نيز بعدي چاپ در ناشر چرا نيست ، مشخص اما است ،
.است كرده استفاده "اول چاپ" هاي لغت از دوم چاپ ذكر
از بسياري سببساز نشر دنياي به دي.سي و رايانه ورود *
و تلفظ آوردن آن نمونه كه است شده ميمون اتفاقات
مولانا مثنوي همانند پرحجم ، متون از برخي شعرخواني
.است فردوسي ابوالقاسم حكيم شاهنامه و بلخي جلالالدين
آوردن ضمن ابتكاري ، اقدام يك در رايانه جهان انتشارات
مهم تابلوهاي (متنخواني صورت به) شاهنامه اشعار تمامي
به) شاهنامه مجالس اجراي و شاهنامهخواني نيز و شاهنامه
.است گنجانده فشرده لوح اين در نيز را...و(فيلم صورت
سيدي 6 قالب در را آفيس 2000 مجموعه همچنين ناشر اين
.است ساخته نشر بازار روانه
بازيگران فرهنگ" كتابهاي دوم چاپ كه آن نهايت در *
تاريخ ،(ثالث نشر) شبرنگ حميدرضا ترجمه با "جهان سينماي
ارباب سعيد ترجمه با رنهويك اثر (دوم جلد )جديد نقد
كوتاه داستانهاي از مجموعهاي) خانه جبه و شميراني
نيلوفر انتشارات سوي از دو هر (گلشيري هوشنگ زندهياد
.شدند نشر بازار روانه
فروشيها كتاب پيشخوان روي
|
"3 رنگها همنشيني
نشر :ناشر /پيرار ناصرپور شاهرخ ، دهدشتي فريال :مولفان
بزرگ رقعي رنگي ، صفحه 347/شهريور 1379 اول چاپ /كارنگ
.كالينگور جلد با
كتابي اثر اين دوم و اول جلدهاي دليل به "رنگها همنشيني"
چاپ و گرافيك حوزههاي در آنهاييكه براي و آشناست نام
پيدا را حقوقدانان براي قانون كتاب حكم دستاندركارند ،
از حاصل رنگي تركيبات تمامي تقريبا كه چرا.است كرده
نشان را..و فرعي رنگها تركيبي ، رنگهاي اصلي ، رنگهاي
كه است آن در قبلي مجلد دو با جلد اين تفاوت اما.ميدهد
كاربران نيازهاي با منطبق كه است رنگي كتاب نخستين
رنگ و چاپ صنايع و ليتوگرافيها چاپخانهها ، كامپيوتر ،
قرار ناشر همين سوي از.است شده چاپ و طراحي كشور داخل
تمامي تكميلكننده نوعي به كه نيز چهارمي جلد است ،
.شود نشر بازار روانه سال 1380 در است ، مجلدات
محاكمه
چاپ /چشمه نشر /اقبالي آرزو :ترجمه /پترهاندكه :نويسنده
.تومان 1200/رقعي صفحه ، 176/نسخه 1500/اول
داستانهاي اغلب مشترك فصل.دارد را خود خاص سبك "هاندكه"
و هست آنچه از.است وقايع از تصويربرداري مجموعه ، اين
جواني سالهاي محصول كه داستانها اين در او.ميشود آنچه
خود زمان متداول قواعد با ستيز به نوعي به اوست ،
را سياق اين هم امروزي خواننده حال ، اين با.ميپردازد
.مييابد زباني شده تعريف و افتاده جا قوانين با تضاد در
يائسگي
ملي موسسه -آمريكا تندرستي ملي موسسه :گردآوري
اول چاپ /گلبرگ انتشارات /عجمي ناهيد:ترجمه /سالخوردگان
700/بزرگ وزيري رنگي ، مصور صفحه ، 40/نسخه 5000/1379
.تومان
خانمي هر كه است موضوعاتي از رواني حتي و جسماني تغييرات
اين به نسبت بودن ناآگاه زيرا.كند توجه آنها به بايد
قرار تاثير تحت را وي خانوادگي وضعيت مطمئنا تغييرات
در ميدهد ، ارزش سلامتياش به كه جواني خانم هر.ميدهد
بالا ميگذرد ، چه بدنش اعضاي در كه بداند بايد ابتدا
چگونه و ميآورد وجود به آنها در تغييراتي چه سن رفتن
از يكي.شود مواجه تغييرات اين با درستي به بايد
ميآيد پيش زنان جسماني زندگي در كه مهمي رخدادهاي
ميآيد بوجود چگونه و چيست يائسگي اينكه.است يائسگي
قلب مثلا بداند بايد خانم يك كه دارد اهميت همانقدر
نتيجه كه حاضر مجموعه ترجمه.ميكند كار چگونه و چيست
تندرستي ملي موسسه سالخوردگان بخش دانشپژوهان تحقيقات
فرايند از ايراني خانمهاي كردن آگاه هدف به آمريكاست
امراض استخوان ، پوكي آمدن بوجود از جلوگيري و يائسگي
.است گرفته انجام آن از ناشي ناراحتيهاي و قلبي
اهريمنان ديگر و عشق از
:ناشر /گلشيري احمد :ترجمه /گارسياماركز گابريل :نويسنده
.تومان 1200/رقعي صفحه ، آفرينگان ، 218 نشر
حاضر حال رماننويس معروفترين ميتوان را ماركز گارسيا
زنده زبانهاي اغلب به وي داستانهاي.نهاد نام نيز جهان
در همچنان وي "تنهايي صدسال" كتاب و است شده ترجمه دنيا
كار ماركز.ميرود شمار به ادبي آثار فروشترين پر زمره
ووقتي كرد آغاز روزنامه براي خبرنگاري با را خود ادبي
حقوقش چك ماهه همه كه شدوي تعطيل كلمبيا در اش روزنامه
مدتها خود ، اقامت محل هتل در پول ، بدون و گرسنه ميرسيد ،
اما.نرسيد دستش به هرگز كه بود چكي رسيدن انتظار به
را او تحرير ماشين صداي ديروقت تا شبها كه هتل صاحب
.كرد مدارا وي با ميشنيد ،
"برگ طوفان" همانند خود ، نخست داستانهاي مجموعه در ماركز
اخلاقي ، سقوط به بيشتر نمينويسد ، سرهنگنامه به كسي و
حال عين در و ميكند تكيه سياسي سركوب و اجتماعي فساد
كنندهاي نوميد شرايط برابر در را افراد فردي مقاومتهاي
عطفي نقطه آثار اين.ميدهد نشان ميكنند زندگي آن در كه
و بود لاتين آمريكاي رمان در مرسوم اجتماعي اعتراض در
و غيرمرسوم سمبوسيسم واقعيت ، مبهم ارائه بيشتر آن سبب
رمان.درآنهاست رفته كار به شوخطبعي و تخيل عناصر حضور
به ماركز شاخص آثار جمله از نيز اهريمنان ديگر و عشق از
اين ديدگاههاي و شده فارسي برگردان به كه ميرود شمار
.ميكند تصوير را كلمبيايي كمنظير نويسنده
( شيعه سياسي فقه تاريخ در پژوهشي ) حكومت و فقها
/روزنه انتشارات :ناشر /هرندي جعفر محمد دكتر :نويسنده
.تومان 1395/وزيري صفحه ، 304/اول 1379 چاپ
كه است درسي جزوهاي شده خورده صيقل و پرداخته حاضر كتاب
و اثر اين در وي.است نويسنده تحقيق و تدريس سالها حاصل
جايگاه از كه سياسي فقه حوزه نوشتههاي ساير خلاف بر
در حوزه به را بحث مينگرند ، فقه مسائل به نبايد و بايد
نويسنده نظر به.ميكشاند "شدن چنان چرا" و "شدن چگونه"
جستجو اسلام تاريخ در بايد را "فقها نظر به عمل" چگونگي
مرحله به كه آنچه خواه -"شده چنان چرا" ديد آنگاه و كرد
سير از سپس -مخالف يا بوده فقها آراي مطابق درآمده عمل
امروز اصطلاح به يا فقيهان ديد از دور به كه حوادث
همين و آورد دست به را مطلوب نتيجه نبوده "حقوقدانان"
به و خاص طرحي با "سياسي فقه" عنوان تا گشت موجب باور
.آيد نگاشته محقق سوي از درسي جزوه صورت
من زندگي
چاپ آفرينگان نشر :ناشر /گلشيري احمد :مترجم /چخوف آنتون
. تومان هزار /رقعي صفحه ، 178/شهريور 1379 اول
سالهاي طول در كه است روس ادبيات نامداران جمله از چخوف
فكاهي قطعههاي و داستان مقاله ، مجلات براي دانشكده
را خود برادران و خواهر مادر ، راه ، اين از و مينوشت
كوتاه داستان سال 200 سه طول در وي.ميداد مالي ياري
و است جلوهگر وي خاص رئاليسم "من زندگي" رمان در.نوشت
يعني ميگذشته ، روسيه روستاهاي در كه آنگونه زندگي
.ميشود ارائه بيعاطفگي ، و وحشيگري زشتي ، از آكنده
را نوگرايان نيز و سنتگرايان خشم رمان اين انتشار
هيات.نداشتند را چخوف عيني نگاه تاب كه چرا برانگيخت ،
آن در كه را صحنهاي چخوف چنانچه كه كرد تهديد سانسور
نظر به و ميداند روستاييان بيسوادي مسئول را مقامات
دستگير نكند ، حذف دارد ، اشاره مذهب به نسبت روستاييان
زنها زندگي لطيفتر جنبههاي به چخوف همه اين باميشود
:ميپردازد نيز روستا دلپذير مناظر خصوص به و مردها و
اندازه چه انسان زندگي كه دهد نشان ميخواهد گويي
.باشد برخوردار زيبايي از ميتواند
|
|