اسلام تاريخ در پژوهش بايستههاي
حجتالاسلاموالمسلمين با درگفتوگو اسلام تاريخ مسائل
سوم بخش -معاديخواه عبدالمجيد
و اسلام تاريخي ريشههاي و خودمان شناخت به بايد ما *
.بشناسيم درست را مشكلاتمان و مسائل تا كنيم اهتمام ايران
اگر و دارد كليدي نقش ما وتمدن فرهنگ احياي در امر اين
هزينههايي برخي و باشد داشته وجود تصميمگيري مرجع يك
آن امكانات راحتي به شود ، صرفهجويي ميشود اصراف كه
اين جوانان ميان از ميتوان ترتيب اين به.ميشود فراهم
.داد پرورش مورخ و محقق زيادي تعداد كشور ،
اكثر.است مهم خيلي كرديد اشاره شما كه نكتهاي اين *
را اسلام تاريخ بحث اينكه از جداي اسلام ، تاريخ مورخان
تاريخ از را جزيره شبه تاريخ و ميكنند مطرح جانبه يك
اشراف گويي ميكنند ، مطرح جدا اسلامي امپراتوري توابع
شما قول به و مبهم نكته هيچ و دارند چيز همه به كامل
علامت يعنيندارد وجود پهناور عرصه اين در پژوهش بايسته
.هستند كل داناي و ندارند سوال
اسلام تاريخ در كه اي پيچيده مسائل به توجه با بله ، -
حالا كنم ، اشاره موارد اين به كردهام سعي من دارد ، وجود
انتقادشان و باشند داشته انتقاد امر اين به بعضيها شايد
.ابهام و است سوال عمدتا كتاب ، اين كه باشد ، حق به هم
تاريخ مهم منابع كه گذاشتهام اين بر را بنا اصلا من
منابع كه كتابها اين.دهم قرار تطبيق رامورد اسلام
به نسبت اسلام تاريخ منابع اتفاقا و -هستند خوبي خيلي
قرن تا غالبا -هستند غنيتر خيلي ما تاريخي كتابهاي
اساسي اشكالات منابع اين گاهي آمدهاند ، پديد هفتم و ششم
مربوط عمدتا است تاسفبار بسيار كه مساله اين و دارند
در تعطيل اين كه.است نگارش تعطيل و قلم تعطيل دوران به
و نوشته مسائل بايد كه زماني حساسترين در قرن يك حدود
شده تعطيل قلم دليل هر به و داده رخ متاسفانه ميشد ، ثبت
من.است پژوهش بايستههاي از يكي مساله اين خود.است
نياييم ما كه بوده اين بر نظرم پژوهش ، بايستههاي درمورد
بايستههاي.كنيم ختم را مسائل و كنيم نگاه طرفه يك و
و بپذيريم گفتوگو در محورهايي يك عنوان به را پژوهش
كنيم دعوت اسلام جهان از مورخ چند آنها از كدام هر براي
نرسند ، هم توافق به آنكه ولو كنند ، بحث و بنشينند تا
دلم خيلي من.هست ديدگاهها اين بشودكه معلوم حداقل
نظر وبه ميبود فراهم شرايطي چنين يك كه ميخواست
كه سنگيني هزينههاي بعضي با مقايسه در هم خيلي رسد مي
كتابخانه يك ميتواننباشد هم پرهزينه چندان ميشود
اطلاعرساني مركز يك به تبديل بعد كه اسلام تاريخ تخصصي
پژوهش ، بايستههاي اين براي آنجا در و آورد بوجود را بشود
مختلف متفكران از دعوت با و بشود تشكيل علمي پروندههاي
اين.بشود كار آنها روي كشورها ساير وحتي اسلام جهان از
اسلام تاريخ بخصوص و تاريخ اهميت درك مستلزم البته مسئله
تاريخنگاري و تاريخي پژوهشهاي باشد ، دركي چنين اگر و است
.بود خواهد گسترش قابل خيلي دانشگاهها در زمينه اين در
در ما كه است چيزهايي جمله از ايران تاريخ و اسلام تاريخ
منابع هم و داريم را آن روي كردن استعدادكار هم حاضر حال
شناخت به بايد ما بالاخره.را امكاناتش و سوژهها و
تا كنيم اهتمام ايران و اسلام تاريخي ريشههاي و خودمان
احياي در امر اين.بشناسيم درست را مشكلاتمان و مسائل
تصميمگيري مرجع يك اگر و دارد كليدي نقش ما وتمدن فرهنگ
ميشود اصراف كه هزينههايي برخي و باشد داشته وجود
به.ميشود فراهم آن امكانات راحتي به شود ، صرفهجويي
زيادي تعداد كشور ، اين جوانان ميان از ميتوان ترتيب اين
.داد پرورش مورخ و محقق
در اسلام تاريخ جمله از و ديني مباحث اهميت به توجه با *
حد در مسائل اين هنوز چرا انقلاب ، پيروزي از پس سالهاي
مانده؟ باقي پيشنهاد
پرداختن مجال كه باشد سياسي هياهوهاي آن اصلي علت شايد -
روزي يك بالاخره اما.است كرده سلب را علمي مسائل به
هم سياسي توسعه.بشود پرداخته هم جديتر مسائل به بايد
.باشد داشته قوي فرهنگي بايدمباني است مطرح امروزه كه
انگيزه.راميكنيد كارها اين فردي صورت به شما خود *
مطلوبهايي آن به رسيدن توانايي حد چه تا و چيست شما اصلي
مييابيد؟ خودتان در كرديد مطرح كه را
بخواهم اگرنكنم را كار اين كه كردم تلاش خيلي من خود -
كه كنم اشاره اسامي خيلي به بايد بشكافم را موضوع البته
.بربخورد خيليها به و كند پيدا سياسي وجه حتي است ممكن
جد كنمبه ادعايي بخواهم اينكه بدون و - كوشيدم اما
براي بايسته صورت به را موسسهاي و تشكيلات كه - كوشيدم
بياورم ، بهوجود را امكانش يا و بگيرم نظر در كار آغاز
اكثر مثل -كاري چنين كه ديدم وقتي و شدم مايوس اما
تصميمگرفتم نيست شدني -ايران در گروهي و جمعي كارهاي
بايد شما پرسش پاسخ در اما.كنم اهتمام امر اين به خودم
نفر دهها حتي يا فردو يك كه نيستم معتقد كه بگويم
منزلت و شان در كه جامعي تاريخ يك و بنشينند ميتوانند
متوجه كه هنگامي من.نيست امكانش.كنند ارائه باشد اسلام
نيست ، ميسر فعلا كارهايي چنين انجام امكان كه شدم
كه كنم مطرح را مسئله اين و بيايم لااقل گرفتم تصميم
را پژوهش اين نگارش هدف بااين و هست سوال و ابهام كجاها
زبان فارسي يك اگر حاضر ، حال در چون منتها.كردم شروع
را ايران اسلامي دوره تاريخ و اسلام تاريخ باشد مايل
يك و آمدم باشد ، نداشته جامعي منبع است ممكن كند ، مطالعه
عنوان به گزارشيكردم تهيه گونه گزارش صورت به اطلاعاتي
گزارش شود دانسته چنانكه ;پژوهش بايستههاي طرح بستر
هم اسلام تاريخ از پرسش بر مبتني نگاه و اينچنيني
كه آنچه جا همه كتاب ، اين در.باشد است لازم و ميتواند
در كه است بحث اين كردن روشن ميشود ، ختم آن به بحثها
.دارد وجود خلاهايي چه اينجا
ميزنيد؟ مثال *
نظر به اول وهله در شايد كه بحثي يك مثال ، عنوان به -
است مربوط خديجه حضرت به ندارد ، هم اهميتي چندان كه برسد
در.بودهاند ايشان سوم شوهر (ص)اكرم پيامبر مثلا كه
را مسئله اين كه دارد وجود زيادي مسائل زمان ، آن تاريخ
از خيلي با مقايسه در شايد امر اينميبرد سوال زير
شما براي حال عين در اما نيايد ، نظر به مهم اساسي مسائل
كه شود فرض اينطور اگر است جالب نظر اين از مسئله اين
شخصيت يك قريش ، بزرگ بانوي يك عنوان به خديجه حضرت
رد را مختلف خواستگارهاي كه بوده خود زمان در برجسته
همه آن با همسر پذيرش عدم يعني مسئله ، اين و ميكرده
هم متعارف ازدواج سن از و بود شده بحثانگيز تقاضاها ،
به شوهرش اينكه جاي به ناگهان ايشان ;بود گذشته
اين.ميرود شوهرش خواستگاري به او بيايد ، او خواستگاري
مشكلپسندي احيانا و ديرپسندي آن با است ، شكني سنت عمل
وسيعي بازتاب منطقه آن و زمان آن در يكباره مسئله اين و
به تا كه بزرگي و سرشناس بانوي آن اينكه ميكند ، پيدا
عنوان به را ابوطالب يتيم رانميپذيرفت ، كسي هيچ حال
اينطور نميگويم قطعا حالامن.است برگزيده خود شوهر
نظر اين از مسئله است ، اين چنين كه كنيم فرض اگر اما است
بعد و بوده اينگونه مسئله صورت اگر كه ميكند پيدا اهميت
بيوهاي او كه فرض اين مثلا ;ديگر شكل يك به شده تبديل
بااين حالا ،...و درآمده سومش شوهر عقد به بودهكه
تغييراتي چنين دستهايي چه كه كرد جستجو ميبايد ابهامات
.آوردهاند وجود به رويدادها و مسائل و اسلام تاريخ در
براي بشود دستمايهاي ميتواند ساده ، ظاهر به مسائل همين
انگيزههاي و اسلام تاريخ در دروغپردازي كانونهاي كشف
مهم ، امر اين به برسيم ما اگر.دارد اهميت كه اينهاست.آن
كشف اول گام و ايم برداشته را تاريخ تحليل براي اول گام
پيدا اهميت وقتي كانونها اين.است دروغپردازي كانونهاي
دروغهاي ميشودكه ايجاد آنها كشف براي وانگيزه ميكند
يك عنوان به فقط را اين من البته خوب.بشود اينهابرجسته
.است باز همچنان بحث براي جا و كردم مطرح فرض
تاريخ ، و حديث فراوان متون و منابع در.بزنم ديگر مثال يك
را (ص) پيامبر ابوطالب ، حضرت كه ميبينيم را بحث اين ما
به راهبي يك شام ، در و برد سفر به سالگي دوازده در
وچه ، چه و است برجستهاي انسان كودك اين كه گفت ابوطالب
جان كيست او كه بفهمند اگر و خطرناكند او براي يهود و
(ص)پيامبر هم ابوطالب حضرت...و نميبرد در به سالم
اينطور مسئله اين معتبر منابع از بسياري در.رابرگرداند
به را (ص)پيامبراكرم ابوطالب ، حضرت كه است شده مطرح
مكه به را ايشان بلال ، با همراه او و سپرد ابوبكر
كنم ، مطرح مذهبي بحث يك نميخواهم اصلا من.بازگرداند
بسيار منابع با مواجهه در شما كه بگويم ميخواهم فقط
منابع همين شمادر بعد.ميبينيد را مطلب اين معتبر ،
دارد وجود خاطره و حديث و روايت خيلي كه ميبينيد معتبر
عبارت به.است داشته سال وسه شصت مرگ هنگام در ابوبكر كه
حالا خوباست بوده (ص)پيامبر با سن هم تقريبا ديگر
وسه شصت در ابوبكر اگر كه ميآيد پيش سوال اين خود خودبه
.بوده كوچكتر پيامبر از سال سه طبعا كرده ، فوت سالگي
نه ابوبكر داشتهاند ، سال دوازده پيامبر كه هنگامي يعني
كه نميرسد نظر به معقول اصلا پس ;است بوده ساله
سفارش آن درباره هم همه اين كه را امانتي يك ابوطالب ،
بحث.بازگردد مكه به تا بسپارد ساله نه كودك يك به شده
يا ذكر و اينچنيني فضايل نفي يا اثبات به اصلامربوط من
گروه اين كه بگويم ميخواهم فقط.نيست آنها ذكر عدم
كانونهاي متوجه بگذاريد ، هم كنار كه را روايتها
كه بشود مشخص قطعا بالاخره بايد.ميشويم دروغپردازي
به نگاه اين.گروه آن يا است دروغ روايتها گروه اين يا
نوع اين دليل چه به كه ميبرد سمت اين به را ما حال هر
.است شده اسلام تاريخ وارد و شده ساخته دروغها
طرح را مسائلي نميخواهم فقط من و هست هم طرف اين خوب ،
بسياري مبهمات هم اماميه دراست عامه به مربوط كه كنم
و گزاف خيلي هزينه با قم در كتابي.شود روشن بايد كه هست
به است ، معروف كه رسيده چاپ به زيبا خيلي شمايل و شكل
كتاب اين به هم ما علماي بين در.(ص)"محمد اسرارآل" نام
.ميشود داده زيادي اهميت
(اعيانالشيعه)در امين سيدمحسن علامه كتاب ، اين مورد در
به را آن مشكلات و راميبيند كتاب اين اشكالهاي وقتي
به حال اين با ميكند ، ملاحظه پذيرفت توان نمي كه نحوي
است دشوار برايش علما ، از خيلي نزد در مقبوليت همين دليل
به و كرد توجه بايد هم طرف اين از پس.كند رد را آن كه
اجمعين ، عليهم سلامالله بيت اهل ومعاندان دشمنان من نظر
به دشنام عنوان به يا بيت اهل مدح عنوان به چيزهايي
.ميكردهاند پراكنده و ميساخته غيرشيعه شخصيتهاي
را چيزهايي دروغپردازي كانونهاي اين كه است اين منظور
بيرون اگر كه كردهاند ما منابع و اسلام تاريخ وارد
و مهم تاليف يا جدي بحث نميتوانيم اصلا ما نشود ، كشيده
در من كه كاري كه است اين منظورمباشيم داشته عرضه قابل
من.نيست نويسي تاريخ اصلا كردهام ، "اسلام تاريخ كتاب"
ما شايد آنكه براي بشود ايجاد زمينهاي تا كردهام تلاش
.كنيم شروع را تاريخنگاري
تاريخ منابع و ما تواريخ درباره كه ديگري نكته يك *
توجه مورد افسانههاي درآميختن و خلط دارد ، وجود اسلام
قبول مورد و متعارف ذهنيتهاي اسطورهها ، برخي عوام ،
به كه متوني در آنها تمايلات و حكام گرايشات حتي و جامعه
گاهي.است تاريخي واقعيتهاي با شده نگاشته آنها اشاره
.است آشكار تاريخ ، واقعي گزارش بر روايتها نوع اين تفوق
تاريخي كتابهاي از بسياري صفويه ، دوره مثالدر براي
ميشده تحرير مذهبي گرايش نوع يك يا نظريه يك تاييد براي
.است مشخص وضوح به آن در تحريف نشانههاي و زمان انگ و
يك تاييد بر استدلال و احتجاج از معمولا آثار نوع اين
آغاز مخالفين ابطال و رد يا موضوع يك حقانيت يا نظريه
اين پشتيباني و اثبات براي تاريخي روايتهاي سپس و ميشود
تدوين گونهاي به لااقل يا ميشده ساخته احتجاجها
دليل يك شايد.كند القاء را ديدگاهها آن كه ميگرديده
بر مبتني استدلالهاي و متفاوت متون تحمل و شنيدن اينكه
ما علماي بين در گاهي علمي ، و تطبيقي روشهاي و اقدم متون
اعتبار شدن تلقي قطعي و رواج هست ، هم هنوز و بوده دشوار
را آنها نقد و نقض كه شرايطي وجود و است آثار نوع اين
به توجه با.كردهاند تلقي يقينيات و مقدسات نقض و نقد
و نقادي تسنن ، اهل چه و اماميه مورد در چه مساله ، اين
.دارد اولويت ديگري كار هر بر متون ، نوع اين جدي پالايش
و حرف هيچ نكنيم ، شروع را خود تاريخ بيرحمانه نقد اگر
و تشيع به معتقدان چه خودمان ، معاصران براي جدي حديث
با خود كتاب در شماداشت نخواهيم خارج جهان چه و اسلام
مسائل ايضاح براي طرحي چه كلي بهطور مساله ، اين به توجه
به رسيدن براي آن آموزههاي فعليت و اسلام تاريخ
خوانندگان سوي از تاريخي ريشههاي درك و آرماني خودآگاهي
داريد؟
اين بيان و ساختن روشن صرفا فعلي شرايط در من كار -
سراسر در كه اساسي سوالهاي و جدي ابهامات كه است مطلب
را آن حدود لااقل يا بدهم پاسخ را داشته وجود تاريخ
خسته پژوهشهايم و كارها جريان در من واقع در.كنم آشكار
صورت به كار اين پايهريزي و طرح اين پيگيري از شدهام
با من كه نهادهايي و افراد از بسياري گسترده ، و تشكيلاتي
نميكردند ، عمل و ميدادند وعده مرتبا داشتم ارتباط آنها
تطبيق و پالايش و نقد و گردآوري يعني كار ، اين حالآنكه
كه است عظيم و گسترده بسيار كار يك اسلام ، تاريخ منابع
انجام يافته كمال كار يك حد در نميتواند فردي صورت به
اطلاعرساني مركز يك نيازمند ما گفتم كه همانطور.شود
هستيم اسلام تاريخ براي وسيع تخصصي كتابخانه با مناسبي
كارهاي.آيد گرد محققان براي لازم اطلاعات مجموعه تا
شما كه آنچه.ميشود تكميل مجموعهاي چنين در فردي
و داريم چيزهايي چه ما كه است اين فهم نيازمند ميگوييد
يك بايد موضوعي هر براي و است بحث نيازمند قسمتها كدام
اساسا و دانشگاهي رسالههاي.شود تشكيل علمي پرونده
كه برود پيش موضوع اين سمت به بايد هم رسالهنويسي روند
بايستههاي هستيم ، پژوهش نيازمند حوزههايي چه در ما
حاضر حال در.كدامهاست آنها اولويتهاي و كجاست پژوهشي
نظري و ميكنند تكليف رفع رسالهنويسان و راهنما استادان
كم هم انگيزهندارند علمي اولويتهاي و جامعه نيازهاي به
آن تا ميشود باعث پاگير و دست اداري مسائل و است
نقد براي هرحال به.بماند بينتيجه هم محدود انگيزههاي
مهمي بخش كه حديثي و روايي نيز و -تاريخي متون پالايش و
مجموعه بايد ابتدا ما -ميدهد تشكيل را اماميه منابع از
اولويتهاي و آوريم گرد را لازم اطلاعات و داشتهها
پرورش به بايد هم كارها اين از بعد.كنيم مشخص را پژوهشي
حاضر حال در.كنيم اقدام امكانات و انگيزه ايجاد و محقق
كارهاي و افراد جديت حاصل عمدتا ميشود ، كه كارهايي
در پژوهشي و علمي كارهاي ظرفيت هنوز و است محدود و فردي
اين به بايد ما.نيست مشخص نيز موسسات ساير و دانشگاهها
و گفتوگو ، باب اسلام جهان صحنه در تا برويم سمت
هم تمدنها گفتوگوي صحنه در.كنيم باز را علمي مباحثات
اتهاماتي و ابهامات تا برويم سمت آن به بايد ما.همينطور
گفتوگوي با دارد وجود اذهان در اسلام به نسبت كه را
.ببريم بين از جهان به عرضه قابل پژوهشهاي و عالمانه
دارد ادامه
|