!ميكشند نم باروتها كه وقتي..
جوان سينماي جشنواره مختلف بخشهاي
شد اعلام
است دشواري كار خط در نوآوري
در مقدس دفاع نقاشي آثار نمايشگاه برپايي
قزاقستان
خانه در " نهان رابطه " معماري نمايشگاه
ايران هنرمندان
صحنهآرايي و نقاشي تلفيق
خانه جشن نخستين به پيامي در مهاجراني دكتر
براي مهم گامي موسيقي خانه تاسيس :موسيقي
است ايران موسيقي اشاعه و پالايش
!ميكشند نم باروتها كه وقتي..
خوانندگان نقد
هنرمند محمدرضا ساخته "موميايي 3" فيلم به نگاهي
با را روز وقايع از طرحي جدي؟ يا است شوخي "موميايي 3"
است واقعي اگر خيالي؟ يا است واقعي ياندارد؟ دارد خود
ميتوان آيا دارد؟ اصلاحي يا انتقادي جنبه آيا ياجدي ،
شد؟ قائل خارجي مصداق اثر ، در شده ارائه كاراكترهاي براي
مابهازاي داراي عناصر اين از قسمت كدام صورت اين در
در چرا دارند خارجي بهازاي ما اگر و هستند؟ خارجي
شدهاند؟ پيچيده طنز از لفافهاي
براي كه بياوريم ايران سينماي از مثالهايي ميتوانيم
در پيچيده نمادگرايانه عناصر با سانسور تيغ از فرار
آنها جدي بيان به قادر كه را رازهايي طنز از لايهاي
آنان سرآمد شايد و كردهاند ملا بر پوشيده نبودهاند ،
آكتور شاه ناصرالدين" فيلم دو با كه باشد مخملباف محسن
تيغ جانب از كه را زخمهايي تمام "هنرپيشه" و "سينما
طنزي قالب در يافته ، ايران سينماي تاريخ پيكر بر سانسور
به تبديل را فيلم دو اين بدينوسيله و نمايانده پنهان
برگ برگ در سانسور ريشهيابي درباره خود مشخص مانيفست
تلخ است طنزي مخملباف طنز است ، كرده ايران سينماي تاريخ
آن و شده بافته فيلم اين تاروپود در چنان آن و گزنده و
نمادهاي بطن در ژرف كاوشي با تنها كه است پنهاني چنان
زخم عمق به ميتوان اثر دو اين ساختمان در شده پنهان
.يافت دست آنها شده نمايانده
از بيش مميزي وزنه كه شد ساخته زماني در فيلم دو آن اما
پس فضاي.ميكرد سنگيني ايران سينماي نحيف پيكر بر پيش
تا داد قرار فيلمسازان اختيار در را فرصتي خرداد 76 از
سهمگين ضربات از ترس بدون و آسانتر دارند انتقادي اگر
كه ضعيف بود آثاري شد حاصل آنچه امادارند بيان قيچيها
از داشتند سعي روز ، شرايط از سطحي بسيار تاثيرگرفتن با
و نمانند عقب جامعه سطح در داده رخ عمومي و كلي تغييرات
زمان آن تا كه موضوعاتي قراردادن بادستمايه بتوانند گاه
داشته گيشه به هم نگاهي نيم بودند ، شده منع بيانش از
ايران سينماي افتادن جنبوجوش و تكاپو به اين.باشند
امري گرچه اجتماعي -سياسي شرايط از نماندن عقب براي
هنر محدوديت ، " بارز مصداق آن حاصل اما بود ، مبارك
دل به پرداختن در فيلمسازان دست بازشدن.شد ،"ميآفريند
با عمدتا آثاري پديدآمدن به متاسفانه مشغوليهايشان
اصيل سينماي هنر با كه گشت منجر شعاري و سطحي مضاميني
.داشت زيادي فاصله
در كه كمدي فيلمي.است "موميايي 3" آثار اين از يكي
فيلم يك تنها شده ، تماشا آنچه همه ميدارد اظهار پايانش
اين.نيست جدي و است غيرواقعي كه يعني است ، سينمايي
از يكي در مقالاتي سلسله ياد به را نگارنده بندي پايان
هر نويسنده ، آنها در كه مياندازد داخلي هفتهنامههاي
كشور فرهنگي يا سياسي شخصيتهاي از يكي با شوخي به هفته
شوخي يا غيرواقعي به دارد اشاره آن از پس و ميپردازد
اشاره ، اين آيا اما است ، شده نوشته چه آن تمام بودن
مقالات؟ آن بودن جدي كاملا به نيست طنازانه كنايهاي
"موميايي 3"سازنده كه بگيريم نتيجه مختاريم ترتيب اين به
از يكي دهان از مونولوگي اثرش ، بوسيله پايان در نيز
.ميداند شوخي يك تنها را آن حوادث فيلم ، همه كاراكترهاي
رهنمون براي فيلمساز كه آشكاري كاملا عناصر با هم آن
اثرش جايجاي در روز اجتماعي -سياسي شرايط به ما ساختن
گرفته مختلف سياسي جناحهاي روزنامههاي ازاست نهاده
شعارهايي و نظافت داروي چون مسائلي به عريان اشاراتي تا
به -مجالس و محافل همه نقل روزها اين كه قانونگرايي چون
.است شده -خرداد دوم جريان اساسي شعارهاي از يكي عنوان
كمدي داعيه جدي ، چه و شوخي چه "موميايي 3" حال هر به اما
است چهرهاي بسته نقش ذهنم بر طنز از آنچه.دارد بودن
.مينماياند هست آنچه از بزرگتر را واقعيات كه كاريكاتوري
نشانمان عميقتر را فاجعهاي هر و كريهتر را چهره هر
فجايع يا چهرهها آن به نسبت را احساساتمان تا ميدهد
موميايي" كمدي فيلم آيا اما.كند عميق سمپاتي نوعي دچار
براي كند؟ پيدا تماشاگر براي كاركردي چنين ميتواند "3
كنيم ، اثبات فيلم اين در را كاركرد اين نفي كه اين
در استفاده مورد عناصر كه اين جز نداريم چارهاي
تركيبي كمدي نوعي سوي به راهبردشان در را "موميايي 3"
.دهيم قرار بررسي مورد كلامي -موقعيت
ياتخيل واقعيت
از نوعي به يا داشته قصد "موميايي 3" در هنرمند ظاهرا
از پرهيز براي راه اين در و كند انتقاد انتظامي نيروي
نيروي يك ديگري ، احتمالي دليل هر يا احتمالي انتقادات
كه تخيلي كاملا كاراكترهاي با است ساخته تخيلي انتظامي
-اجتماعي شرايط به اشاراتي با تنها و غيرواقعي فضايي در
اينجايي و واقعي دنياي به را آنها كرده سعي روز ، سياسي
كه آن جز است نبخشيده ثمري نهايت در كه تلاشي بچسباند ،
از ملهم كه امروزي ، پسند تماشاگر عبارات همان با
را او است ، شرايط همان كوران در تماشاگر اين قرارگرفتن
حس برانگيختن دليل تنهابه و بكشاند سينما تاريك سالن به
دستمايهاي با پس.سازد پررونق را گيشهاش وي كنجكاوي
بر گذرا اشاراتي با فيلمساز كه هستيم روبهرو غيرواقعي
آن به واقعگرايانه جلوهاي نتوانسته واقعي جريانات بعضي
دل تخيلاتي نمايي درشت به تنها هنرمند بنابراين و ببخشد
حاصل نزديكي طنز مرز با نميتواند لاجرم كه داشته خوش
.نمايد
انتظامي نيروي بر وي كه انتقاداتي كه است گونه بدين
بررسي قابل خيال محدوده در تنها واردميسازد ، خيالياش
كارگردان ، جسارت عدم اين و آن از غير نه و است وگنجايش
همراه اندي و ساعت يك زمان با تفنني ابزار تنها را فيلم
تمام با را آن انتقادات و مينمايد تنقلات و پفك با
.ميگذارد باقي خنثي و بياثر بعدياش يك و رو اشارات
:چون اشاراتي
اخلاقي فساد -1
بودن گول و گنگ و كودن -2
انتظامي نيروي بر حاكم عمومي فقر -3
تشويق و ترفيع -4
گسيخته لجام و بيمنطق خشونت -5
اقتدار پوچ احساس -6
پليس انفعال و سهلانگاري -7
...و
را خود بار فيلمساز كه اين براي هم باز ميان اين در كه
حدي تا را سروان بيابد ، سبكتر بعدي انتقادي پيامدهاي از
نگاه:ميكند معرفي بدشانس خودش قول به اما وظيفهشناس
تقسيم سر بر بهروز با قرباني كه صحنهاي به كنيد
نفي دانسته ، غيرقانوني را آن و كند مي بحث الماسها
نيز انتظامي نيروي اين بودن تخيلي اثبات براي.ميكند
اين لباس نه چون شويم ، دقيق فيلم در زياد نيست لازم
و شكل نه و ميزند پهلو واقعيت با انتظامي نيروي مامورين
.حركاتشان و شمايل
عميق؟ يا سطحي
گفته پيش اشارات كه بگذاريم محال اين بر را فرضمان اگر
پليس نيز دنيا اين در و ميزند واقعي دنياي به نقبي
اين در است ، شده داده نشان خصوصياتي چنين داراي ايراني
بود خواهيم مواجه شلوغ و درهم گنگ ، اشاراتي با تنها صورت
از و روم به هند از و جابلسا به بلقا جا از مرتبا كه
عمق آنهابه از هيچيك در ولي ميپرد بنارس به آنجا
مستقل نهادي انتظامي نيروي چون نهادي كه انگار.نميرود
تا را آسيبهايش و معضلات و مشكلات بايدتمام كه است
جامعه كل از كه است جزئي.كشد دوش بر تنهايي به ابدالدهر
تنها و است نقص و بيعيب جامعه كل.مجزاست و جدا كاملا
.نمينمايد حل قابل كه دارد بالفطره مشكلاتي نهاد اين
نشان دورافتاده جزيرهاي همچون واقع در پليس ، نيروي اين
قوانين و سازمانها و افراد از متشكل جمله از كه ميدهد
چنين كه است بديهي و است افتاده جدا كلي به..و ديگر
باشد جامعهاي مردم مال و جان حافظ نتواند انتظامي نيروي
تنها بلكه.است گرفته عهده بر را آن امنيت حفظ وظيفه كه
!ماند خواهد باقي مردم مال و جان "سعدي"
كهنه؟ يا نو:كمدي نوع
كلامي گاه و موقعيت "موميايي 3" در كمدي گفتيم كه آنچنان
گاه و قديمي سوژههايي از طنز نوع دو هر در فيلم اما.است
سروان برخورد نميكنم گمان.ميكند استفاده تقليدي
اينجايي تماشاگر براي آن شدن ودفرمه شيشه با قرباني
بر علاوه.باشد داشته پي در لبخندي حتي و قهقههاي چندان
محدوده از كه مبتذل سوژههاي از استفاده اينكه
داشته پي در خندهاي هم اگر ميرود ، فراتر عرفاخلاقي
مثال براي.محسوبنميشود اثر خالق براي هنري چندان باشد
برود ، دستشويي به ميخواهد قرباني سروان كه سكانسي در
از است شده بسته دستبهروز دستشبه كه اين دليل به اما
حال در خانم كبري كه صحنهاي يا و (!؟)ميگيرد قول او
كه ميگويد او به قرباني سروان و است باموميايي صحبت
خانم كبري تا ميشمارد سه تا سريعا و دارد منكراتي مشكل
ميشود ، استيشن فورد ماشين داخل سپس بپوشدو را لباسش
دارد ، اشاره پليس اخلاقي انحراف همان بر كه اين بر علاوه
جامعه عرف در پايگاهش كه اخلاقياتي از را پا كرده سعي
غيرمتعارف دليل وبه وسيله بدين تا بگذارد فراتر است ،
اگر دستمايهها اين كه بخنداند كمي را تماشاگر امر ، بودن
جهت در عاملي وجه هيچ به شوند ، تلقي ارزش كم جسارتي
.نميگردند محسوب ايران كمدي سينماي كيفي سطح ارتقاي
هستند تقليداتي دستمايهها اين از بعضي بدانيم اگر بخصوص
آمريكايي نازل كمديهاي از بعضي دستمايههاي از آشكار
كم دليل به كه جيمكري شركت با "احمقتر و احمق" همچون
غيراخلاقي عناصري به ناگزير تماشاگر براي سوژه آوردن
.ميشوند متوسل
جامعه روز شرايط به سطحياش ارجاعات باتمام "موميايي 3"
انتظامي نيروي يك به غيرواقعياش انتقادات باتمام و
حامل تنها نيز كردنش فرض واقعي صورت در كه تخيلي
و شكسته وپا دست كمدي بانوع و است سطحي انتقاداتي
ملهم نه كمدي ، نه است ، انتقادي اثري چنان آن نه كهنهاش ،
به كه است سان بدين و روز اجتماعي -سياسي شرايط از
در و ماهي نه و است مار نه كه ميشود مانند مارماهي
حتي كه ميماند باقي كننده سرگرم فيلم يك حد در نهايت
از بيشتري انتظارات كه را تماشاگرانش از بعضي است ممكن
.نكند هم سرگرم داشتهاند ، عوضي ، مرد سازنده
نم باروتها گرفت ، باران آتشبازي ، تماشاي رفتم..."
"برداشت
محمدهاشمي
جوان سينماي جشنواره مختلف بخشهاي
شد اعلام
پنجمين و ملي جشنواره هفدهمين مختلف بخشهاي اسامي
.شد اعلام جوان سينماي كوتاه فيلم بينالمللي جشنواره
در شركتكننده فيلمهاي جشنواره خبري ستاد گزارش به
در 12 بينالمللي جشنواره وپنجمين ملي جشنواره هفدهمين
دو ويژه ، نمايشهاي بخش دو مسابقه ، بخش سه ازجمله بخش
نمايش به ديگر فرعي بخش چند و مرور بخش دو بزرگداشت ، بخش
.ميآيد در
:از عبارتند امسال جشنواره مختلف بخشهاي گزارش اين بنابر
مسابقه فيلمهايب ، مسابقه الف ، فيلمهاي مسابقه
نوجوان ، و كودك هلند ، مرور فرانسه ، مرور بينالملل ،
موساييان ، وحيد بزرگداشت و تمدنها گفتوگوي انيميشن ،
شهيد ،(قبادي بهمن) اسبها مستي براي زماني:ويژه نمايش
سي.بي.بي) ايران حياتوحش مستند:ويژه نمايشهاي و آويني
.(سيمافيلم و
مسابقه امسال جوان سينماي كوتاه فيلم جشنواره در
و بتاكم و و 35 فيلم 16 رقابت 94 شامل الف فيلمهاي
ويديويي فيلمهاي رقابت 85 شامل ب فيلمهاي مسابقه
.است ايراني
فيلم و 10 خارجي فيلم نيز 44 بينالملل مسابقه بخش در
شركت دو فيلمهاي مرور.ميپردازند رقابت به ايراني
بخشهاي ديگر جمله از نيز هلندي و فرانسوي فيلم سازنده
و كودك بخش دو تفكيك با همچنين امسال.است امسال جشنواره
در عرصه دو اين در شده توليد فيلمهاي انيميشن ، و نوجوان
.درميآيد نمايش به جداگانه بخش دو
زماني فيلم دو ويژه نمايشهاي بخش در گزارش ، اين بنابر
وحش حيات مستند و قبادي بهمن ساخته اسبها مستي براي
به سيمافيلم و سي.بي.بي خبري شبكه از مشتركي محصول ايران
و آويني شهيد فيلمهاي گزيده نمايشميشود گذاشته نمايش
فيلم امسال جشنواره بخشهاي ديگر جمله از موساييان وحيد
.است جوان سينماي كوتاه
سينماي بينالمللي جشنواره پنجمين و ملي جشنواره هفدهمين
.ميشود برگزار تهران در امسال ماه آبان تا 10 از 5 جوان
است دشواري كار خط در نوآوري
خط نقاشي و خط آثار نمايشگاه برپايي مناسبت به
نياوران فرهنگسراي در رسولي جليل استاد
:اشاره
رسولي جليل استاد خط نقاشي و خوشنويسي آثار از نمايشگاهي
تا 25 چهارم از هنرمند اين فعاليت سال چهلمين مناسبت به
.است شده برگزار نياوران فرهنگسراي نگارخانه در مهر
تلاش ، سال چهل حاصل و اثر ازهفتاد بيش شامل نمايشگاه اين
كه است خط نقاشي و خوشنويسي زمينه در تحقيق و جستجو
ديد معرض به رسولي استاد پيشين نمايشگاههاي با متفاوت
.شدهاست گذاشته قدسي هنر اين دوستداران
است شده انجام هنرمند اين با گفتوگويي مناسبت همين به
.ميگذرد نظرتان از كه
.هستيم جديدتان آثار از نمايشگاهي شاهد سال چهار از پس *
توقف اين و آثارتان فعلي نمايشگاه مورد در لطفا
بفرمائيد؟ توضيحاتي چهارساله
و مدرن نسبتا آثار شامل كه نمايشگاهي آخرين از بعد من -
پيدا را كلاسيك كارهاي سلسله يك انجام عطش بود ، آبستره
دنبال به همواره و كردم برنامهريزي دليل ، همين به.كردم
تلفيق كارهايم با نوعي به را ايراني معماري كه بودم اين
كه چرابهرهبگيرم ايران معماري فرم از يعني.كنم
از گذشته ، زمانهاي در و دارد ما تاريخ در ريشه ما معماري
از.است ميشده استفاده معماري اين در همه از بيش خط ،
سوق سمت اين به مرا نيز ايران معماري جذابيتهاي طرفي ،
نشانههاي از خوشنويسي و كلاسيك آثار در كه داد
كار اجراي در هرحال ، به.ببرم بهره معماري (المانهاي)
هم خط نقاشي اگر و گرفتم بكار داشتم ، توان هرچه كلاسيك
بسيار طور به يعني.است مينياتوري صورت به كردهام كار
مقداري آن تشخيص كه دارد وجود كار قسمتهاي بعضي در ظريفي
.است دشوار
انجام بسيار تامل و دقت با را آثار اين كردهام سعي من
خط نقاشي آثار شامل بيشتر قبليام ، نمايشگاههاي.دهم
هم كلاسيك كارهاي جنبي ، بهطور و آنها كنار در كه بودند
كار اين دلايل از يكي موقع آنميآمدند در نمايش به
انجام خط نقاشي كار من اگر بگويم مخاطب به كه بود چنين
به.دارم كلاسيك كار در كه است تواني براساس ميدهم ،
كه است خوشنويسي آثار شامل فعلي ، نمايشگاه مجموعه هرحال ،
و كتيبهاي قلم تا قباد قلم از آثار ، اين ترسيم در من
سكوي اين اميدوارم.كردهام استفاده ديگر مختلف قلمهاي
كنم ، كار خط نقاشي بخواهم اگر كه آينده براي باشد پروازي
را رفيعتري پرواز خود ، براي باشم توانسته شاءالله ان
.كنم انتخاب
نوآوري و شده انتزاعيتر فرمها شما ، جديد آثار در *
رسيديد؟ فرم اين به چگونهاست گرفته صورت بيشتري
گونهاي به ما معماري اشكال بود مدتي گفتم كه همانطور -
چرا نميدانستم من كه ميكردند جلب خودشان به مرا توجه
به كه رسيدم نتيجه اين به بالاخره اينكه تا.است اينگونه
دوران خاطرات واقع ، در.دهم انجام را كار اين بايد هرحال
شيشههاي و دري پنج شامل كه قديمي خانههاي از كودكي
نشان براي وافري علاقه و ميشدند مرور ذهنم در بود ، رنگي
كه آثاري.كردم پيدا آثارم در فضاها اين دخالت و دادن
از برگرفته ميكنيد ، ملاحظه نمايشگاه اين در شما اكنون
آن در كه را لحظاتي كردهام سعي كه است ذهنيتي چنين
را سعدي و حافظ اشعار خاطرات و ميگذشت قديمي خانههاي
.دهم نشان ميكنند ، نجوا يكديگر با شيشهها آن پشت از كه
را كهنه كاملا كاغذهاي تابلوها ، اين در دليل همين به
داشتم ، مدنظر كه موضوعاتي با نو كاغذهاي چون بردم بكار
كنم ، كهنه را كاغذ ميخواستم اگر همچنين.نداشت هماهنگي
كاغذهايي از اين بنابر.نداشت را كافي جذابيت شايد
قاجار دورههاي به متعلق و دارند تاريخ كه كردم استفاده
كه قديمي تذهيبهاي از هم مقداري همچنين.هستند صفويه و
كرده خريداري جداگانه صورت به و مختلف فواصل در را آنها
نو خوشنويسي تا كردهام سعي بيشتر من.گرفتم كمك بودم ،
كلاسيك خوشنويسي كه معتقدم اينكه با.كنم مطرح را
كردم احساس چون گرفتهام بكار را آن باشد ، هنر نميتواند
و باشم شده خوشنويسي در سبكي صاحب بايد سال چهل از پس كه
ايجاد به منجر كه شود سبكي صاحب خوشنويس هنرمند يك اگر
اين البته.است احترام قابل شود ، خط در قانوني و قاعده
اما.بپردازند مسايل اين طرح به كه است منتقدين وظيفه
و خط هرحال ، به.نميشود انجام كار اين چرا نميدانم
خوشنويسان همه كه كرده پيدا را مشكل اين اكنون خوشنويسي
در روش ، اين به خوشنويسي من ، بنظر و مينويسند شكل يك به
هنر خصوصيات از يكي چوناست هنر حيطه از شدن خارج حال
يعني.باشد خورده رويش بر مشخصي هنرمند مهر كه است اين
آن از نيز را شخص امضاي اگر كه شود شخصي قدري به كار اين
در صورت ، هر به.است كسي چه به متعلق شود مشخص بگيرند ،
كار كه شده انجام نوآوريهايي كلاسيك خط با فعلي ، آثار
اين برروي بسياري توان و وقت من.است بوده مشكلي بسيار
;بودهاند دشوار نيز اجرايي لحاظ به كه گذاشتهام كارها
در برش تيغ با من كه ماكتي مقواهاي برش كار بخصوص
در.شود ارائه تميز بايد كار از بخش اين چونآوردهام
درستي به ميكردم سعي بايد نيز كهنه كاغذهاي با كار مورد
.نشوم دوباره نوشتن به مجبور تا كنم دقت كلمات ترتيب و
خراب را آنها نبايد و نداشتم زيادي كهنه كاغذ كه چرا
كاري ، چنين انجام براي من عزم و تصميم هرحال به.ميكردم
.نكنم باطل را كاغذها شد باعث
اشاره آثارتان در معماري هنر از بهرهگيري به شما *
ديديد؟ چگونه را معماري با خوشنويسي هنر ارتباط.كرديد
اين زودتر كاش اي كه رسيدهام نتيجه اين به اكنون من -
.ميكردم احساس قلبم در را آن نفوذ و ميشناختم را معماري
اندازههاي و طراحي هنر با معماري ، اين من ، نظر به چون
آن نرمشهاي و انحناها و است پنهان گنج دارد ، كه طلايي
در كه است دليل همين به.هستند نزديك بسيار ما خط به
محراب يك مثل مكاني فضاي كه بوده خوشنويسي و خط گذشته ،
به خط اين و است ميكرده كامل را ديگري مقدس مكان هر يا
جاي آنجا در زيبايي به كه بوده عجين فضاها آن با قدري
از دو هر كه خط و معماري تلفيق اين ، بنابراست ميگرفته
بيگانه هم از و حقيقت از دور هستند ، ما ملي هنرهاي
.نيستند
انجام و نوآوري شاهد كمتر ما اينكه علت شما نظر به *
چيست؟ هستيم ، خوشنويسي عرصه در تازه كارهاي
است ، دشواري كار كلاسيك خوشنويسي كار در نوآوري اصولا -
بايد خوشنويس و دارد لازم بسياري توان كار ، اين چون
با كه كند عرضه قبولي قابل كار و بسنجد را بسياري جوانب
كارها همه سبك ، نظر از ميرسد نظر به يعني.باشد ارزش
ميرحسين ، ميرعماد ، همچون هنرمنداني و گرفتهاند انجام
در.دادهاند انجام را اصلي كارهاي درويش و عمادالكتاب
بردهايم ، پيش را خط ما كه مساله اين پذيرش حاضر حال
سال پانصد در ميرعماد مثلا كه چرا.ميرسد نظر به مشكل
پانصد كه باشيم كرده كاري بايد ما و نوشته را خط اين پيش
را پيشروي مدت اين شايد كه حالي در.باشد جلوتر سال
و نيست سادهاي كار خط در نوآوري هرحال ، به.نداشتهايم
ميگويم دارند ، ارتباط من با كه هنرمنداني به همواره من
گونه اين نوآوريگذاشت مايه خود جان و توان از بايد كه
.است شده انجام كاري ببينم صبح و بخوابم شب من كه نيست
هجده تا هفده روزي و سال چهار حاصل من آثار فعلي مجموعه
.است كار ساعت
قرار حاشيه در را خط تذهيب ، و نقاشي شيوه ، اين در آيا *
نميدهند؟
يعني.ميزند را اول حرف خوشنويسي آثار ، اين در البته -
در ديگري عنصر هر از بيشتر خوشنويسي نمود آثارم ، كل در
استفاده معماري المانهاي از كه بخشي در حتي من.است كار
مقواي نكنند ، خودنمايي بخشها اين اينكه براي كردهام ،
نوع هيچ و باشد داشته وجود برش فقط كه بردم بكار را ماكت
نشان را خودش بتواند خط تا نشود ديده آن در قلمي حركت
.دهد
است؟ اساسي برچه آثار در رفته كار به رنگي تركيبهاي *
خانههاي در كه است رنگهايي همان براساس رنگها اين -
واقع در.داشت وجود خانهها اين رنگي شيشههاي و قديمي
بكار رنگهاي همان كردهام سعي من كه هستند ايراني رنگهاي
.باشند كهن كاشيكاريهاي و فرشها در رفته
گرفتهاند؟ صورت چگونه آثار موضوعات گزينش *
از بسياري.نباشد من اختيار به خيلي موضوع انتخاب شايد -
چه واقعا دارم ، دست در كه كاغذي برروي نميدانم اوقات
انتخاب قبلا را كارها بعضي موضوع البته.بنويسم بايد
ديگر برخي در اما.ميافتد جا برايم آن مطلب و ميكنم
واقع ، بهمينويسم را آن بلافاصله كه ميكنم شتاب آنقدر
را مطلبشان من كه نيست گونهاي به آثار اين از بسياري
به.كنم تحرير نباشد ، يا باشد كسي خوشايند اينكه براي
الهام قلبم به كه همانگونه را موضوعات اين هرحال ،
.ميكنم انتخاب ميشوند ،
از نوع چند تلفيق كه ميشود ديده شما آثار از برخي در *
فرم يك در كدام هر و شده برده بكار اثر يك در خط انواع
بوده اساس برچه شيوه اين روي بر كار.گرفتهاند قرار خاص
است؟
را نستعليق چليپاي اگر مثلا آثار ، اين از كدام هر در -
واقع در.كردهام تحرير نيز را آن شكسته نوشتهام ،
ايجاد خودم براي عمل آزادي نوعي و مانور يك خواستهام
.شد خواهد منتقل جامعه به هم بركتش باشد ، صحيح اگر كه كنم
در گفتم كه همانطور و بزنم محك را خودم خواستم واقع در
آن سياهمشق و آن شكسته نستعليق ، چليپاي نوشتن به جايي
صورت به را همان ديگر ، قسمتهاي بعضي در و پرداختم هم
هنر توانم حد در خواستم كار اين با.كردم كار مدرن
.ببرم جلو به قدم يك را خوشنويسي
هنر اين عرصه در است سال چهل كه كسي عنوان به شما *
ميبينيد؟ چگونه را آن چشمانداز داريد ، فعاليت
باشيم ، پويا خوشنويسي هنر در بخواهيم اگر معتقدم من -
كارهاي كه كساني به و بگذاريم كنار را تنگنظريها بايد
كار.شويم قايل اهميت و كنيم توجه دهند ، مي نوانجام
بايد و است ارزش قابل سبكاند ، و انديشه صاحب كه كساني
حالت بخواهيم اگر.شود منتقل ديگر افراد به سبكشان
.شود حاصل پيشرفتي نميكنم فكر كنيم ، حفظ كار در را تكرار
بوجود گذشته در سبكها بهترين گفتم ، كه همانطور كه چرا
بايد اكنون.است شده انجام آنها برروي كار و آمدهاند
كه هم كساني اينكه ضمن شود ، توجه نوآوريها به بيشتر
و بدانند را خوشنويسي اصول و قواعد بايد ميكنند ، كارنو
.بپردازند كارها اين به بعدي مرحله در
در مقدس دفاع نقاشي آثار نمايشگاه برپايي
قزاقستان
با همزمان قزاقستان در ايران معاصر نقاشان آثار نمايشگاه
پايتخت آلماتي كاستيكف هنري موزه در مقدس دفاع هفته آغاز
از كثيري جمع و قزاقستان فرهنگ وزير حضور با كشور اين
مسئولان همراه به كشور آن فرهنگي مقامات و هنرمندان
موزه همكاري با نمايشگاه اين.يافت گشايش ايران سفارت
ايران اسلامي جمهوري سفارت و اسلامي تبليغات سازمان هنري
حبيبالله همچون هنرمنداني آثار و شده برپا آلماتي در
چاووشينسب ، فاطمه وزيريان ، علي گودرزي ، مصطفي صادقي ،
صادقي ، كاميار خسروجردي ، حسين چليپا ، كاظم اسكندري ، ايرج
شيخالاسلامي ، فنائي ربابه ياقوتي ، حسن اسدي ، مرتضي
با نادعليان احمد و گودرزي مرتضي قديريان ، عبدالمجيد
.است درآمده نمايش به مقدس دفاع و تحميلي جنگ مضامين
گستردهاي استقبال با كه نمايشگاه اين افتتاحيه مراسم در
پيشكسوت نقاشان از يكي شد ، روبرو قزاقستان هنرمندان از
از فرهنگي ، حركات اينگونه از تقدير ضمن سخناني طي قزاق
ابراز ايراني اصيل فرهنگ از كشورشان فرهنگ دورماندن به
.كرد تاسف
خانه در " نهان رابطه " معماري نمايشگاه
ايران هنرمندان
رابطه عنوان با شافعي بيژن معماري آثار از نمايشگاهي
ساعت 10 از مهرماه تا 14 مهرماه 79 نهم شنبه روز از نهان
.برپاست ايران هنرمندان خانه در تا 20 صبح
ضلع موسوي ، شهيد خيابان طالقاني ، آيتالله خيابان:نشاني
.هنر باغ جنوبي
فرهنگي مجتمع به ميتوان شافعي بيژن آثار جمله از
آبيك صنعتي مجموعه رازي ، فراغتي فرهنگي مجموعه وليعصر ،
اهواز صنعتي مجموعه باري ، توريستي تفريحي مجموعه قزوين ،
.كرد اشاره ايران هنرمندان خانه ساختمان و
صحنهآرايي و نقاشي تلفيق
در خيري فرزانه هنري آثار نمايشگاه برپايي مناسبت به
والي نگارخانه
خيري فرزانه كلاژ و رنگروغن نقاشي آثار از نمايشگاهي
.است شده برپا والي نگارخانه در
فراگيري به صدر بهجت نزد سالگي دوازده از خيري فرزانه
در را آثارش نوجواني ، دوران از و پرداخت نقاشي هنر
.گرديد جوايزي كسب به موفق دادكه شركت مختلف بيينالهاي
در "بررا" آكادمي به رشته اين در تحصيل ادامه براي وي
در آنجا استادان تعليم تحت و كرد سفر ايتاليا ميلانوي
نقاشي بيجان ، طبيعت مختلف مدلهاي فيگور ، پرتره ، زمينه
.گرفت قرار...و (فرسك) ديوار روي
آثارش فعلي فرم به دستيابي چگونگي مورد در هنرمند اين
تكنيكهاي به اخير سال چند طي كه آنجا از":ميگويد
كافي برايم رشته اين اتمام بودم ، كرده پيدا دست مختلف
به و جديدتر چيزهاي بهدنبال كارهايم در هميشه و نبود
ديگر ، رشتهاي ادامه مستلزم كه بودم خلاقيت دنبال به نوعي
بنابراين.بود ديگر مسائل بسياري و مسافرتها و مطالعات
سينما ، شامل كه صحنهآرايي رشته در "رم" آكادمي در
استاد تعليم تحت و كردم نويسي نام بود ، تلويزيون و تئاتر
دلايلي به آنجا درشدم صحنه طراحي كار مشغول "چزاريني"
نقاشي تابلوهاي در رونقي كه فراگرفتم نيز را كلاژ هنر
زيبايي ديگر ، عناصر و نورپردازي با و آورد بوجود صحنه
به دستيابي كردم احساس تدريج به.كند برابر چند را صحنه
تلفيق واقع در.ميشود فراهم برايم داشتم ، مدنظر آنچه
از بازديد كلاژ ، با همراه صحنهآرايي و نقاشي هنر
و "چيتا چينه" تلويزيون در كار و مختلف نمايشگاههاي
با آثاري ارائه باعث فليني "ساتريكون" فيلم در فعاليت
".شد مختلف تكنيكهاي و سوررئاليستي و رئاليستي سوژههاي
ترسيم فضاهاي القاي در كلاژ تكنيك نقش زمينه در نقاش اين
به كلاژ ، از زياد استفاده":ميگويد چنين مخاطب به شده
با همراه صحنهآرايي رشته با نقاشي تلفيق همان دليل
از شناختي بعضي شايد كه آنجا ازاست مختلف تمهاي
درباره بسيار توضيحات هم طرفي از و نداشتند نمايشنامهها
و نميكرد مجاب را بيننده نمايشنامهها ، اين از كدام هر
يك كه آنجا از همچنين و نميرسيد نظر به خوشايند
تصميم درآيد ، تابلو يك صورت به نميتواند نمايشنامه
نوعي به شايد كه را حقيقي غير و حقيقي سوژههاي گرفتم
اينكه ضمن ;دهم ارائه سبك اين به دهد ، نشان را شخصيتها
گفتوگو و بحث قابل كه دارد فلسفهاي خود كلاژ دهم ، نشان
دقيق رنگآميزي صحيح ، انتخاب كار ، اين در حال هر به.است
به آساني كار موارد ساير و نقاشي هنر به بخشيدن جلوه و
كه است مدرن نقاشي هنر از تازهاي كار بلكه نميرسد نظر
را ابتكاري سوژه كلاژ ، .بپسندند را آن بسياري شايد
در جديدتري ايدههاي من زمينه ، اين در.ميكند وسيعتر
".داد خواهم ارائه را آنها انشاءالله كه دارم ذهن
سياه ، رنگي تركيبهاي خيري ، فرزانه آثار اكثر زمينه در
از را خود منظور وي.ميخورند چشم به سبزفيروزهاي و آبي
اصولا من":ميكند بيان چنين تركيبها اين كارگيري به
.دهم جلوه وارونه و عكس به را بسياري موارد دارم علاقه
آموخته ما به را چيز همه طبيعت ، .متنفرم كردن كپي از من
افق ، .است مهآلود يا آبي آسمان ، ميشود گفته منتها.است
برگهاي.است سفيد يا و سياه ابر ، است قرمز يا و نارنجي
...و است رنگارنگ پاييز ، فصل در و سبز درخت ،
مشاهده طبيعت كل در را رنگهايي اوقات بسياري در من ولي
بعد و شوند ديده لحظه يك فقط ميتوانند كه ميكنم
و ببينم قرمز را دريا ميتوانم.آيند حاصل تغييراتي
با من صورت ، اين در.ببينم سياه را آسمان يا كنم ، نقاشي
و آبي و سبز و فيروزهاي سبز حتما و ميكنم بازي رنگها
سازوكار روشنايي ، و تاريكي.ميدهم ترجيح را سياه بويژه
اين با را روشنايي اين من.ميآورند بوجود را طبيعت
بعضي هستند ، آرامبخش و زيبا بسيار چون و ميبينم رنگها
سياه رنگ از اگرميدهند قرار تحتالشعاع را سوژهها از
كه است دليل اين به ميشود ، استفاده تند لاجوردي يا و
جلوه رنگ ، اين با رنگها از بعضي كردن جدا و سايهها
".ميدهد كار به جالبي
كردن ، عمل صحيح شرط به مدرن سبك داشتن نقاش ، اين نظر از
.زيباست بسيار كار هر در داشتن ، كافي تجربه و بودن مطلع
نظر به و باشد شده كننده خسته شايد قديمي چيزهاي به عادت
همه كرده ، پيشرفت حد اين تا تكنولوژي كه همانطور ميرسد
در و باشد داشته ويژهاي تازگي بايد نيز هنر بويژه چيز
.گيرد صورت بيشتري فعاليت راه ، اين
خانه جشن نخستين به پيامي در مهاجراني دكتر
براي مهم گامي موسيقي خانه تاسيس :موسيقي
است ايران موسيقي اشاعه و پالايش
و پالايش براي مهم گامي موسيقي خانه تاسيس :هنري گروه
مهاجراني عطاءالله دكتر.است ايران موسيقي درست اشاعه
توسط شب دوشنبه كه پيامي در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
ضمن شد خوانده موسيقي جشنخانه مراسم در هنري معاونت
رواج و گذشته دوران افراط متاسفانه:گفت مطلب ، اين بيان
در موسيقي كوتاه مدتي براي تا شد سبب مبتذل موسيقي
كه مبتذل موسيقي و گيرد قرار بيمهري مورد اسلامي جمهوري
كل چون بردند ، رنج آن از واقعي موسيقيدانان كس هر از بيش
مطلب اين بيان ضمن مهاجراني دكتر.شود نگريسته موسيقي
در كه را مردمي نهاد و سازمان انجمن ، هر ايجاد:آورد
.گرفت نيك فال به بايد شكلميگيرد ضوابط و قوانين چارچوب
درباره (ره)خميني امام تاريخي پيام به اشاره با وي
جمهوري بنيانگذار و بزرگ معمار خوشبختانه:گفت موسيقي
و نهادند پايان نقطه برداشت ، اين بر ايران ، اسلامي
بيابد ، چشمگير رشدي واقعي موسيقي تا شد فراهم زمينهاي
جهت در ارزنده بسيار گامي موسيقي خانه تاسيس دليل بدين
و سرزمين اين موسيقي علمي تدوين ايران ، موسيقي پالايش
مباهات جاي كه ميآيد حساب به آن درست اشاعه و معرفي
.دارد
هيات اعضاي از يكي پيرنياكان ، داريوش مراسم ابتداي در
از يكساله عملكرد گزارش ارائه ضمن موسيقي خانه مديره
به كمك با تا خواست هنري معاونت و ارشاد وزارت مسئولان
.باشند كوشا صنف اين شدن نهادينه در موسيقي اهل
است ، كشور موسيقيدانان همه خانه موسيقي خانه:افزود وي
آيندگان تا بگيريم را يكديگر دست آن ساختن در بياييد
.نتوانستند يا نخواستند كه نگويند
سمفونيك اركستر انجاميد طول به ساعت سه كه مراسم اين در
(موسيقي خانه جديد مديرعامل) ناصري فريدون بهرهبري تهران
از گروه چند و فخرالديني فرهاد بهرهبري ملي اركستر ،
نمايش.پرداختند برنامه اجراي به محلي شاخص هنرمندان
كامبيز سخنراني دهلوي ، حسين استاد آثار و زندگي از فيلمي
مرادخاني علي و يونسكو موسيقي كميته نماينده روشنروان ،
موسيقي خانه جشن برنامههاي ديگر از موسيقي مركز رئيس
.بود
گلستان گالري
از /مهر تا 15 /فردتهراني مرجانه چوبي كارهاي نمايشگاه
كماسايي ، دروس ، خيابان:نشاني /تا 19 و16 تا 12 ساعت 10
.تلفن2541589 /شماره 42
نياوران نگارخانه
ساعت از /مهر تا 25 /رسولي جليل خوشنويسي آثار نمايشگاه
پارك مقابل پاسداران ، خيابان انتهاي:نشاني /تا 19 9
:تلفن /نياوران
.22287081
شيو نمايشگاه
/مهر تا 13/نوجوانان نقاشي و حجمي آثار گروهي نمايشگاه
جم ، روبهروي مطهري ، خيابان:نشاني /تا 21 ساعت 17 از
شماره
.تلفن8730864/ 1/221
نگار مس گالري
ساعت از /مهر تا14 /بزرگيان اكبر قلمزني آثار نمايشگاه
پارك شمالي ، مجتمع كردستان:نشاني /تا 21 و 30/16 تا 13 10
/شماره 5 تجاري ، بخش پرنس ،
.تلفن8051674
سپيد نگارخانه
/خصلت بهلول نسترن و نگين آثار شمع و روسري شال ، نمايشگاه
شريعتي ، خيابان:نشاني /تا 20 ساعت 16 از /مهر تا 14
.تلفن2216640 /پلاك 34 ندا ، ميدان چيذر ، حكمت ، خيابان
گلستان گالري
از /مهر تا 15 /فردتهراني مرجانه چاپي كارهاي نمايشگاه
كماسايي ، دروس ، خيابان:نشاني /تا 19 و 16 تا 12 ساعت 10
.تلفن2541589 /شماره 42
پاسارگاد نگارخانه
/مهر تا18 از 13 /وحيدملك آثار عشايري شيرمردان نمايشگاه
كوچه قنات ، چهارراه از بعد كلاهدوز ، شهيد خيابان:نشاني
تلفن2540407 /پلاك 26 سلمي ،
الهه نگارخانه
ساعت از /مهر تا 15 /قادرينژاد نيلوفر نقاشي نمايشگاه
/شماره 47 گلفام ، خيابان افريقا ، خيابان:نشاني/تا 20 16
.تلفن2054128
آريا نگارخانه
ساعت از /مهر تا 14 /رخام شكوفه آثار قلمكاري نمايشگاه
راه سه از بالاتر وليعصر ، خيابان:نشاني /تا 19 15
.تلفن8716401 /پلاك 17 زرين ، كوي بهشتي ،
ابراهيمينژاد نگارخانه
:نشاني /مهر تا 21 از 14 /نوزماني فرانك عكس نمايشگاه
گلستان آهنگ ، خيابان ابوذر ، بلوار پيروزي ، خيابان انتهاي
.تلفن3729142 /پلاك 40 2 ،
افرند گالري
از /مهر تا 13 /محمديراد بهاءالدين نقاشي نمايشگاه
اورامان ، خيابان مطهري ، خيابان:نشاني /تا 19 ساعت 15
.تلفن8304944 /ساختمان 404 شماره 10 ،
آزاد طراحان نگارخانه
تا ساعت 15 از /مهر تا 14 /عطايي نازلي نقاشي نمايشگاه
:تلفن/پلاك 41 سلماس ، ميدان گلها ، ميدان:نشاني /19
.8008676
سيحون گالري
از /تا 21 از 16 /سهيلادولتآبادي آبرنگ نقاشي نمايشگاه
چهارم ، كوي خالداسلامبولي ، خيابان:نشاني/تا 18 ساعت 10
.تلفن 8711305 /شماره 30
نگار مس گالري
كردستان:نشاني /مهر تا 15 /اكبربزرگيان قملزني نمايشگاه
.شماره 5 تجاري ، بخش پرنس ، پارك مجتمع شمالي ،
|
|