|
اسلام منظر از موسيقي
:جستارگشايي
و موسيقي مبحث درباره كوتاه مدخلي قبل ، شماره در
نظر به اسلامي احكام و فقه با رابطه در معاصر ضرورتهاي
مهم موضوع اين در بحث گشايش مطلب ، آنرسيد خوانندگان
و ديني مسائل صاحبنظران و علما از دعوت ضمن واينك بود
و علم اين نظري بنيادهاي تبيين براي موسيقي فن متخصصان
به را شما توجه ديني ، احكام و عقايد منظر در آن ابهامات
.ميكنيم جلب ميباشد مسير همين در كوششي كه حاضر مطلب
معارف گروه
جوادي غلامرضا
خود پيدايش معادل انساني ، تاريخي جامعه در موسيقي پيدايش
جوامع در بعدها كه احكامي سواي موسيقي ، زيرا.دارد انسان
تحديد براي شريعتمدار قانونگذاران سوي از بشري پيشرفته
آن منشا و رشد و طبيعي و فطري بسيار است هنري ;شد وضع آن
شكل تغيير انسان ، دست به بعدها كه است طبيعت صداهاي نيز
مقاصد بيان براي مختلف صورتهاي به و يافت محتوا تغيير و
و بود طبيعت انسان ، موسيقي معلم اولين.شد استفاده مختلف
در كه صدايي در را شده كشف ساز اولين كه گفتهاند برخي
ميبايست رسيده ، انسان گوش به و پيچيده خالي تو كاسهاي
وجود بگذريم ، كه افسانه و گمان و حدس از.كرد ريشهيابي
كاملي ارتباطي زبان هنوز كه قبايل بدويترين در موسيقي
هستند ، آشنا خوب لحن و ضرب و وزن تاثير با ولي ندارند
است آن از فطريتر و ريشهدارتر هنر ، اين كه ميكند ثابت
براي را آن تكليف كلمه دو با نميتوان.ميرود تصور كه
رها خود حال به را آن نميتوان نيز و كرد معلوم هميشه
و موسيقي حدود تعيين براي قانونگذار شريعتمداران.كرد
كدام هر و كرده بسيار آن ، مطالعات بد و نيك انواع تشخيص
اين نگارنده زعم بهانديشيدهاند چارهاي خود حد در
و است غيرلهوي موسيقي علاقهمندان از شايد كه يادداشت
در تنها نه كرده ، مطالعاتي آن ، تاريخي سابقه درباره
و زرتشت دين نظير اديان ساير در بلكه اسلام حنيف شريعت
قضاوتهايي و موضعگيريها موسيقي ، درباره نيز يهود دين
بشري جوامع در روحاني مقامات كه ميدهد نشان و وجوددارد
شكل در چه و مثبت شكل در چه هنر اين نفوذ و تاثير از
و دقيق بررسي با ميكنند سعي و هستند آگاه خوبي به منفي
را جامعه رواني سلامت آن ، تحديد براي لازمه احكام وضع
رتبههاي شده سعي يادداشتها ، سلسله اين دركنند حفظ
ديانت ، و هنر رويارويي اين و گردد روشن مواضع اين تاريخي
.شود مطرح جديد ديني جامعه در نو نگاهي با
موسيقي فلسفي تحليل
ششصد حدود قديم ، يونان به موسيقي فلسفي تحليلهاي نخستين
حكيم ، فيثاغورث (1).است (ع)مسيح حضرت ميلاد از پيش سال
عددي نگرشهاي زاويه از نيز را موسيقي اعداد ، نظريه موسس
نظريه همين با را موسيقي تئوري و مينگريست افلاكي و
هر واقعيت كه داشت اعتقاد الهي حكيم اين (2).كرد تدوين
عالم در خدا حقيقت از است صورتي عالم ، در پديدهاي
ارواح ، و عالم در نيز موسيقي نغمههاي تمام و افلاكي
به استادشان كه معتقدند الهي حكيم اين پيروان.دارد نمود
و شد نائل جان و نفس تزكيه به مراقبات ، و رياضيات واسطه
ضمير و قلب صفاي با و يافت توفيق بالا عالم به عروج به
را كواكب و كرات نغمات و افلاك موسيقي شفاف ، ذهن و پاك
الالحان علم و موسيقي زميني صورت آن ، از پس و شد مستمع
در موسيقي.كرد بنيانگذاري را موسيقي تئوري همان يا
پيشرفتهترين كنار در و داشت بسزايي اهميت قديم يونان
در موسيقي كه دانست بايد.ميشد مطرح فلسفي و علمي مباحث
و لهوي جنبههاي و داشت جايگاهي چنين اصولا قديم دنياي
كه نداشت نفوذ و رشد قدر اين آن ، شهوي آرايي مجلس
از پيروي به نيز فيثاغورثيان.آن فلسفي و تاملي جنبههاي
نظريه نفوذ و داشتند اعتقاد نظريه اين به خود ، استاد
در.داشت ادامه نيز وسطي قرون حدود تا فيثاغورت (3)عددي
يونانيان از حدودي تا عرفا و حكما از بسياري كه ايران
اشعار و اقوال در بينش اين تاثير نيز بودند متاثر قديم
مشهور بسيار شعر اين جمله از ميخورد ، چشم به آنها
:ميفرمايد كه رومي جلالالدين مولانا
لحنها اين گفتهاند حكيمان پس
ما بگرفتيم چرخ دوار از
خلق كه اين است چرخ گردشهاي بانگ
حلق به و طنبور به ميسرايندش
بودهايم آدم ابناي همه ما
بشنودهايم لحنها اين بهشت در
بهشت آثار گويند مومنان
(4)زشت آواز هر گردانيد نغز
اسلامي فرهنگ در يونان تاثير و نفوذ از نميتوان واقع در
عباسيان علمي نهضت دوران در كه ويژه به.گذشت سادگي به
عربي به يوناني دانشمندان آثار از بسياري اسلام جهان در
نيز كرد سقوط عباسيان خلافت كه آن از بعد و شد ترجمه
ليكن.رسيد ايراني فرهنگ و فارسي زبان به آن تاثيرات
فرهنگ پيرو و مقلد را ايرانيان عنوان هيچ به نبايد
ميراث ميديدنداز لازم كه آنچه ايرانيان ، .دانست يوناني
كناري به را باقي و كردند اخذ يونانيان فرهنگ و تمدن
هيات و رنگ به نيز كردند اخذ كه را آنچه و (5)گذاشتند
به كه بعد زمانهاي در.درآوردند خويش جهانبيني و تفكر
ملاحظه شد ، رسيده سامانيان عهد در ايرانيان علمي نهضت
نظرات از بسياري چگونه ايراني دانشمندان كه كرد خواهيم
به را آنها از بسياري و كردند رد را قديم يونان حكماي
.گرفتند كار به خود آثار در شده اصلاح صورت
سه از موسيقي بود معتقد افلاطون ، يونان ، بزرگ حكيم اولين
:ميشود تشكيل (ركن) پايه
دو.(نثر يا شعر)كلام و (ريتم و وزن)ايقاع ،(ملودي)لحن
به او نگرش اصولا و ميديد سوم ركن خدمت در را اول ركن
يعني.است "كاربردي" و ديني و اعتقادي نگرش موسيقي ،
معتقد بلكه نميديد ، هنر براي هنر عنوان به را موسيقي
.باشد انسان تزكيه طريق و ديانت خدمت در بايد موسيقي بود
بستر بر موسيقي كه مختلفي شرايط خود "جمهور" كتاب در وي
و ملاحظه با و است كرده بررسي را ميگيرد معني آنها
را آن ممنوع انواع و مجاز انواع موسيقي ، تئوري در مداقه
(6).است برشمرده
قبال در اصلاحطلبانه موضعگيريهاي نخستين كه ديديد
شده ديده يوناني حكماي از و يونان تمدن در ابتدا موسيقي ،
و جامعهشناسي از كه كاملي دانش با حكيم ، افلاطون.است
بر حاكم فرهنگ زمان ، شرايط داشت ، موسيقي تئوري از نيز
آن نفوذ و تاثير نيز و موسيقي تشكيلدهنده اركان و جامعه
به را مسائل اين خود ، (7)"جمهور" كتاب در و كرد بررسي را
موجود گامهايموسيقي به توجه با افلاطون.گفت باز روشني
بر نغمهها اين كه تاثيري و زمان آن يونان موسيقي در
به بايد موسيقي كه بود كرده اعلام ميگذاشت ، مختلف افراد
روح تحريك خدمت در كاربردي و موثر و مفيد وسيلهاي صورت
.برود كار به انسان روان و نفس تزكيه براي و جامعه نشاط
و "ثوليدين" نظير موسيقي مقامهاي شنيدن وي رو ، اين از
معتقد و ميكرد تلقي مراقبت و احتياط با را "ميكسوليدين"
مقامها ، اين آفريني حزن و اندوه حالت به توجه با بود
دشمن با مقابله تدارك حال در كه جامعهاي براي آن تاثير
بايد و ميشود تلقي مضر است ، جهاد و جنگ روحيه تحريك و
و كرد استفاده "فريژين" و "دورين" مقامهاي از آن جاي به
و سرود و جشن مراسم در را "يونيون" و "ليدين" مقامهاي
حكيم نخستين افلاطون ديگر عبارت به.كرد ترنم پيروزي
مدني قوانين موسيقي براي كه است شدهاي شناخته الهي
در و كرده وضع زمان آن تشريعي احكام به توجه با روشني
براي برنامههايي (فاضله مدينه)خود ، اتوپياي كتاب
چگونگي بر مراقبت:است نموده تعيين موسيقي از استفاده
اعمال آنان ، اجتماعي شخصيت و موسيقي هنرمندان كار
جلوگيري و آنها كار بر دقيق حدود تعيين براي سياستهايي
افلاطون بويژه كه جوانها ، كشاندن فساد به و هرجومرج از
(8).است داشته حساسيت بسيار آنها درباره
كتاب در افلاطون از بعد يوناني معروف حكيم ارسطاطاليس ،
از او بينشاست موسيقي در ويژهاي آراء صاحب ،"السياسه"
بيشتري تسامح نظر با موسيقي به و است تر"زميني" افلاطون
.مينگرد
هنر اين از كه ميكند تصريح (9)"السياسه" كتاب در او
اعتقاد اوداشت نظر در را متنوعي كاربردهاي ميتوان
عبادتها ، روزمره ، زندگي در ميتوان موسيقي از كه داشت
و عيش اوقات درماني ، موارد حتي و سرگرمي فرزندان ، تربيت
و فردي عواطف و احساسات تحريك يا تعديل براي نيز و خوشي
كاربردي و بودن زميني عين در ارسطو بينش.برد بهره جمعي
او خود و نيست خالي ديني و الهي جنبههاي از آن ، بودن
لازم ، است كاري فراغت اوقات كردن پر گرچه كه ميكند تصريح
موسيقي لذت او.شود پر متعالي و مفيد نغمات با بايد ولي
نيست لذتطلبي بر مبتني او فلسفه.اصل نه ميداند فرع را
.ميگيرد اصل را آن بودن بخش متعالي و بودن مفيد بلكه
كه وسيله هر به بيشتر قدر هر انسان است بوده معتقد ارسطو
بيشتر حيات حقيقي لذت به شود نايل تعالي و كمال به
:ميافزايد يوناني بزرگ حكيم اين.ميكند پيدا دستيابي
نغمههاي گوناگون خصايص توانستهاند موسيقيدان فلاسفه
و نمايند تربيتي استفادههاي آن از و دريابند را موسيقي
و سن كم كودكان روحي و جسمي استعدادهاي با موسيقي آموزش
برخوردار بالايي تحمل توان و تحليل قوه از طبعا كه سال
اطفال با تحمل و صبر.مناسب و مفيد است كاري نيستند ،
و فرحانگيز خود خودي به موسيقي طبيعت ولي ندارد ملازمت
مستتر طبيعت در موسيقي اوزان و الحان زيرا است ، آور نشاط
و دارد انسان فطرت در ريشه موسيقي ، پايه دو اين و است
آن از و شناخت را آن درست نوع بايد ليكن اوست ، طبع ملازم
.آورد عمل به مفيد و درست استفاده
هنر و علم كه ميشود دريافته گفتيم كه آنچه به توجه با
بلند مقامي باستان ، يونان درخشان تمدن و فرهنگ در موسيقي
در درسي واحد يك صورت به آن تاريخ هنوز.است داشته
جدي صورت به (موسيقي تاريخ رشته در) غرب دانشگاههاي
تا مشرق از فرهنگها در آن نفوذ دايره و ميشود تدريس
هدايت و قانونگذاري كه يوناني حكماي.است گسترده مغرب
كه موسيقياي اشاعه از داشتند ، برعهده را جامعه فكري
بنيانهاي با و ميكردند جلوگيري باشد شهوت و نفس تهييج
بسياري در ولي مينمودند ، معلوم را آن حدود تئوريك ، دقيق
و داشت ديگري جلوه موسيقي آنان تمدنهاي و كشورها از
بيشتر كه جامعهاي.بود جامعه وضع با كامل تناسب در شايد
و ميگذشت فحشا و هرزگي و فساد و ستم و ظلم در اوقات
به آنها تهييج و افراد نفساني تحريك به نيز لهوي موسيقي
.داشت قوي بسيار و مخرب نقش شيطاني عوالم سوي
دقيق ما.داشت وجود بخصوصي وضعيت قديم ايران در
از حدي چه تا (اسلام از قبل) باستان ايران كه نميدانيم
در كه است اين مسلم ولي است ، گرفته تاثير يونان فرهنگ
فرهنگهاي از ايرانيان تاثيرپذيري نيز باستان عهد همان
مبتني صورتي بلكه است ، نبوده تقليدي صورت به غيرايراني
در موسيقي.است داشته را مفيد موارد از اقتباس و اخذ بر
آشكار تولد يعنياست زرتشت دين همسابقه باستان ، ايران
آن ، در زرتشت شريعت تولد با ايراني جامعه در موسيقي
در موسيقي هنر ريشهدار و ديرپا رابطه همين و است همزمان
موبدان.مينمايد اثبات ايراني درتمدن را ديانت و دين
نواي و لحن به را گاتها آهنگهاي و اوستا كتاب زرتشتي ،
موبدان گاتخواني سنت هنوز و ميخواندند معابد در خوش
تحقيقات.ميشود شنيده و ديده كرمان و يزد در زرتشتي
بيستم قرن اوايل تا را موسيقي اين وجود شناسان باستان
مراسم و موسيقي پيوند كه ميدهد نشان و است داده گواهي
در كه است چيزي از قويتر بسيار ايراني تمدن در عبادي
.ميآيد نظر به امر ظاهر
دارد ادامه
يادداشتها
موسيقي در فارسي رساله سه)الصفا اخوان موسيقي رسائل -1
دانشگاهي 1371 نشر مركز تهران ، (.بينش تقي كوشش به
تقي و صفوت داريوش كوشش به) هروي بنايي موسيقي رساله -2
دانشگاهي 1368 نشر مركز تهران ، .(بينش
1987,320Hamilton, John. The music in the sphere-3
nj pub
دوم دفتر ;(نيكلسون رينولدآلن تصحيح به) مولوي مثنوي -4
عهد در ايرانيان علمي نهضت".علي عسگر رجبزاده ، -5
دوشنبه 1998 دانشگاه تاجيكستان ، ".ساماني
;(جمهوري كتاب ج 3) افلاطون آثار محمدحسن ، دوره.لطفي -6
ص 969978
;(جمهوري كتاب -ج 3) افلاطون آثار دوره محمدحسن ، لطفي ، -7
ص 969978
تهران ، .(مقالات مجموعه) چنگ نغمه هفت.سعدي حسني ، -8
ص 79 صفيعليشاه 1333 ،
مصر ، 1947 ;باب 27 307 ،-ص 259 السياسه ، كتابارسطو -9
نقل.ص 3132 ;قديمي و فارسي ترجمه النفس ، كتاب:او از و
- انديشهها تلاقي مسير در اكبر ، موسيقي قمي ، ايراني:از
، 1373(هنري ديني مطالعات دفتر)هنري حوزه تهران ،
|
|