قيمتي؟ چه به شدن ثروتمند
ايتاليا در زنان عليه خشونت افزايش
دارم دوست را خلافكاري هيجان
قوه رئيس براي سرگشاده نامهاي ارسال با
حكم به دادگستري وكلاي قضائيهكانون
كرد اعتراض وكلا از تن دو محروميت
و تهران در "كودك جهاني روز" مراسم
ميشود برگزار كشور سراسر
نظارت هيات توسط نشريه سه انتشار مجوز
شد لغو مطبوعات بر
در حضور با زنداني روزنامهنگاران همسران
شدند دادرسيهمسرانشان اعاده خواستار مجلس
بازتاب
قيمتي؟ چه به شدن ثروتمند
كه آشنايان از يكي سال 1360 حدود ميآورم خاطر به
مرزهاي از را بالا مدل خودرويي بود ثروتمند ملاكزادهاي
شخصي توقفگاه در خودرو اين سالي چند كرد ، وارد كشور غربي
خيابانهاي در آن راندن از آنكه جهت به بود بلااستفاده وي
خودرويي با تردد" بود معتقد و داشت واهمه و ترس تهران
".بود خواهد همراه مخاطره با احيانا و بحثانگيز متفاوت
تدريج به و نيافت طولاني عمري تفكر نوع اين معالوصف
خودنمايي جهت ابزاري به تبديل جامعه در ثروت مظاهر
كه سرمايههايي شدند ، كاذب تشخصهاي نمايش و افزونتر
از مختلف صور به بودند مردم ديدگان از دور و پنهان زماني
همراه ، تلفنهاي گرانقيمت ، خودروهاي از استفاده جمله ،
وسايل و پوشاك از بهرهجويي گران ، و خاص مراكز از خريد
در و شدند گرفته بكار متوسط از فراتر نرخهايي با منزل
سوي به مشتاق اغواشدگاني رنگ و جاذبه غوغاي اين ميان
و شدن ثروتمند به وافر علاقه بطوريكه شتافتند ، باطل
عدم به را بعضي بالا ، سطح در رفاهي امكانات از بهرهگيري
و نمود وادار زدن ميانبر واقع در و عادي طريق طي
تا متاسفانه كه كشاند تاريك و مبهم ورطههايي به احيانا
.دارد ادامه بيش و كم هم امروز
آن لايق را خود جامعه افراد از بسياري است بديهي
و ببرند بهره راحت و خوب زندگي يك مواهب از كه ميدانند
نشود ميسر امر اين قانوني و مشروع راههاي از كه زماني
كم و تقوي كم و عجول افراد راه برسر بيراهههايي لزوما
را فرد ظاهرفريبي و اغفال طريق از كه ميشود باز ايمان
.ميكشانند سراب و نيافتني دست آرزوهاي گرداب به
رويدادهاي و حوادث اخبار كه است سالي چند متاسفانه
واقعيت اين از حاكي بزرگ شهرهاي بعضي و تهران در ناگوار
به بزهكاران و مجرمان از بالايي بسيار صد در كه است تلخ
طي بدون اندوختهاي و مال كسب.بودهاند سراب اين دنبال
ميانبرزدن ، همان واقع در و قانوني و صحيح راه نمودن
و ميشناسيم شب خفاش به را وي كه مردي پيش مدتي شد موجب
سوار عنوانمسافر به را بيگناه دختران و زنان شد ، قصاص
به را آنها بيرحمانه اموال ، و طلا تصاحب طمع به و ميكرد
بهره.بسوزاند تشخيص عدم جهت را جنازهها و رسانده قتل
بود ، پول احيانا و طلا مقاديري ظاهرا قتل هر از شب خفاش
و عجول ذهن ميآورد؟ دست به را آنها قيمتي چه به اما
يافته اينگونه را شدن ثروتمند طريق شب خفاش بيمارگونه
خود ساله دوست 18 همراه به ساله دخترك 16 يا و !!بود
و ميكند خود همخون برادر و خواهر نمودن خفه به مبادرت
اين به مينمايد طرح هم را خانواده اعضاي قتلبقيه نقشه
كنار در عمر يك و شود منتقل او به تنها ثروتپدر كه اميد
آخرين همين يا و!!باشد داشته خوشي زندگي آيندهخود همسر
درسالهاي جنايت غمانگيزترين را آن جرايد بعضي كه خبر
قتل به را خود مونس و همسر مردي نمودهاند ، ذكر اخير
كه اميد اين به ميكند مثله را عزيزش فرزند و ميرساند
آنها نزد امانت كه زنش برادر پولهاي با و ديگر زني با
!بپردازند زندگي از بردن لذت و خوشي به را عمر باقي بوده
تنها كه است منصفانه آيا كيست؟ مقصر ميان اين در واقعا
حساب به ناگوار مصائب اين مسئول را مجرمان
جامعه و خانواده فرهنگي نقش راحتي به ميتوان آيا آوريم؟
و عميق تحولات ايجاد جهت را طرح كدام انگاريم؟ ناديده را
نمودهايم؟ پياده جامعه ساختار در بنيادي
بود شده درج اطلاعيهاي جرايد از گوشهاي در پيش روز چند
شدن ، ثروتمند هنر" آن عنوان كه همايشي برگزاري بر مبني
. بود "نماييم؟ عمل و بينديشيم ثروتمندان مانند چگونه
دور سمينارها اينگونه برگزاري وانفسا اين در است بديهي
طرحهايي جامعه فرهنگي مسئولين كه آنجا.نيست هم ذهن از
جهت كه است بديهي نمايند ارائه اندك كارشناسانه و جامع
.ميشود باز ميدان همايشها اينگونه
عملي ، طرحهاي روي جدي مطالعه بر علاوه است ضروري البته
به مبادرت مادي چشمداشت بدون كه افرادي از سپاس و تقدير
با مختلف موقعيتهاي در يا و مينمايند خيرخواهانه اعمال
اهم از را خلق به خدمت اخلاص ، و ايمان از پشتوانهاي
متاسفانه.صورتپذيرد جدي بطور ميدانند ، خود خطير وظايف
را آن استحقاق كه افرادي از واقعي تقديرهاي ما جامعه در
در تقديرها اين حاليكه در ميباشد ، اندك بسيار دارند
معلم.است انساني و معنوي ارزشهاي به نهادن ارج واقع
هنگام گيلان استان در افتاده دور روستايي در كه فداكاري
و مياندازد خطر به را خود درس كلاس در آتشسوزي
در خود نهايت در و ميدهد نجات را شاگردان جان قهرمانانه
كه آتشنشاني يا و ميشود مجروح و محبوس آتش شعلههاي
ميافكند مخاطره به را خود ديگران نجات جهت سانحه هنگام
تيرهاي بلاي سپر را خود كه انتظامي نيروي از فردي يا و
.و ميشود بيگناه مردم به گلوله اصابت مانع و نموده مهاجم
و طماعان مقابل نقطه درست كه ديگر نمونههاي بسياري..
با عنوان هيچ به ايشان مينمايند ، عمل جامعه در غافلان
فكر ديگران به چشمداشت ، كمترين بدون و نميانديشند "خود"
كم افراد اين از ما جامعه در امروز.مينمايند كمك و
صورت آنان معرفي جهت لازم ارزشگذاري لكن نيستند
جامعه در عملي بطور بايد تقوي به مردم دعوت.نميپذيرد
و ماديگرايانه تفكرات به زدن دامن مطمئنا.يابد شكل
مشكلات ، حلالتمامي ثروت و پول كه عقيده اين تلقين
.داشت خواهد بدنبال ناخوشايندي پيامدهاي ميباشد انسان
يا و تلويزيوني سريالهاي از بعضي به شما مثال عنوان به
مسير و فيلمبرداريها اكثرا كنيد ، توجه سينمايي فيلمهاي
كه بناهايي است ، مانند قصر و مجلل خانههاي در داستانها
دادن نشان.دارند وجود لكن نميگنجد ، بعضي خيال در حتي
و تجملي وسايلي ميان در خوشبخت ظاهر به حتي افرادي
بعضي حسرت موجب احتمالا متوسط مردم بازندگي متفاوت
حتي جمعآوري به موفق و كشيدهاند زحمت سالها كه ميشود
پس در تفكري البته.نشدهاند زندگي نوع اين از درصد يك
داشته قصد نويسنده" كه دارد وجود فيلمها اينگونه ساخت
معالوصف "نمايد ابلاغ بينندگان به را انساني پيامي
افراد اكثر واقعي زندگي ميان طولاني فاصله اين مشاهده
زمينه موجب ميتواند ميباشد اقليتي مختص آنچه و جامعه
در اخيرا.باشد فعليشان وضعيت از معدودي پرش جهت سازي
آنها گريز دلايل و خانه از دختران فرار به راجع مطبوعات
وجود با كه شدم بهتزده آنچنان ميخواندم را گزارشهايي
مسايل بهاينگونه نسبت حدودي تا كه شناختي
دليل به خانه دخترياز فرار; شدم دارمبازهمغافلگير
خانههاي يافتنبه راه يا و پيتزا خوراك وعده يك خوردن
البسههاي از استفاده و پول اميدجمعنمودن به فساد
نميآيد گرد مالي هرگز طريق اين به البته كه مطلوبتر
اندوختهها اين همه معمولا اعتياد مانند دامهايي زيرا
اندوه از كولهباري و ميماند فرد نهايت در و ميبلعد را
.پشيماني و
رفع جهت سريعتر چه هر جامعه فرهنگي مسئولان كه دارد جا
و كوتاهمدت راهكارهايي تفكرات اينگونه از ناشي معضلات
همچنان روز هر ما صورت اين غير در دهند ارائه بلندمدت
.بود خواهيم جامعه در دست اين از ناگوار اتفاقات شاهد
مرام پيشتاز سالهاست غربي كشورهاي است ذكر به لازم
به روز هر سوء ، اتفاقات كاهش جهت لكن هستند سرمايهداري
در قوي مافوق دوربينهاي تعبيه ميافزايند ، پليس قدرت
اعمال با رودررويي چگونگي جهت همگاني آموزش عمومي ، معابر
معالوصف.است جمله آن از ديگر ترفندهاي بسياري و سوء
ميباشد ، كننده نگران كشورها اين در فحشا و جنايت آمار
و امكانات از انتظامي نيروهاي كه ما كشور در آنگاه
است قادر نيرو كدام هستند محروم گاه هم معمولي تجهيزات
آيا نمايد؟ حفظ و بيمه حوادث اينگونه مقابل در را مردم
سراغ ميتوان كارآمدتر نيرويي تقوي و ايمان تقويت از
گرفت؟
متقي افراد مدافع همواره اسلام ما مبين دين كه خصوص به
اكرمكم ان":ميفرمايد قرآنكريم در خداوند و ميباشد
پروردگار نزد شما گراميترين "اتقيكم عندالله
است ضروري نشده دير تا بنابراينشماست پرهيزگارترين
.دريابند را جامعه حساس و خطير موقعيت فرهنگي مسئولان
مباني به ايران مردم اكثريت كه است حالي در اين البته
كاملا احتمالي لغزشهاي از و پايبند اخلاقي و اعتقادي
در همواره كه اقليتي جهت معالوصفميباشند دور و مبرا
اجتماعي و اقتصادي فشارهاي از ناشي روحي آسيبهاي معرض
.كرد چارهانديشي جدي بطور بايد ميباشند
طاهري معصومه
ايتاليا در زنان عليه خشونت افزايش
موسسه يك گزارش براساس:اسلامي جمهوري خبرگزاري رم ،
و خشونت اينكشور ، ديده آسيب زنان به رسان كمك ايتاليايي
افزايش ايتاليايي خانوادههاي در زنان عليه بدرفتاري
.يافتهاست
از دسته دولتيآن غير موسسه يك گزارش به
شامل ميكنند تحمل را خشونت اينگونه كه زنانايتاليايي
و دارند ايتاليايي غير شوهر زنانيكه شوهر ، بدون زنان
.ميشوند خانهدار زنان
در اغلب زنان عليه خشونت:افزود خود گزارش در موسسه اين
مذكر فرزند بدرفتاري و خشونت و ميگيرد خانهصورت محيط
.است حالافزايش در نيز خود مادران عليه
در 9/71 زنان عليه بدرفتاري ، موسسه اين گزارش براساس
بدون كه مرداني طرف از درصد طرفشوهران ، 5/10 از درصد
نامزدهاي طرف از درصد ميكنند ، 1/3 زندگي زن يك با ازدواج
ذكور طرففرزند از درصد و 7/1 پدر طرف از درصد آنها ، 4/2
.ميگيرد صورت
، موسسه اين سخنگوي "پوتزو دال جوليانا" خانم گفته به
خشونت شاهد كه ميكنند رشد درخانوادههايي كه پسراني
به خود همسر يا و عليهمادر را خشونت اين بعدها هستند ،
.ميگيرند كار
و خشونت مورد كه زناني اغلب:كرد اضافه يادشده موسسه
و نميكنند شكايت خود مردان عليه گيرند قرارمي بدرفتاري
.ميآورند ديگري خوددلايل بدن زخمهاي و جراحات براي
دارم دوست را خلافكاري هيجان
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
همان از.رديف و قشنگ و صافدارد درشتي دندانهاي
نويسندگان كه همانها از.هم كنار در شده چيده مرواريدهاي
لبخند دندانها ، صاحب.كردهاند داستانسرايي برايش كلي
ميگويد ، جرمش از راحت خيلي ميزند حرف وقتي.دارد قشنگي
.دلتنگياش از حتي و تنهاييش از نفرتش ، از آرزوهايش ، از
شدنش دستگير بار فاصله 2 كه فردي كه ميآيد عجيب نظر به
و نبوده تويش اغلب كه خانهاي براي كشيده ، طول ماه فقط 4
.بشود تنگ دلش نمانده
:ميگويد كرده ، شروع سالگي از 9 را سرقت و دارد سال 16
مرا كسي.سرقت به كردم شروع لجبازي خاطر به بار اول
.برميداشتم مادرم كيف از اول.نكرد دزدي به وادار
سارقان طعمه اولين هميشه كه كيفپولشان و مادرها بيچاره)
.برميداشتم تخممرغ مغازهها ، از بعد (!است حرفهاي
.برداشتهام هم كوچك چيزهاي
گرفتهاند؟ را مچت دزدي حين در وقت هيچ -
.ميرفتم در هم گاهي و ميزدند مرا گاهي آره ، -
ميكردي؟ سرقت طوري چه مغازه توي -
با بعدها.ميزدم را دخل و ميرفتم يخچال زير از -
يعني) ميكردند سياهبازي آنها.دزدي رفتم دوستانم
.ميدزديديم ما و (!ميكردند گرم را بيچاره مغازه سرصاحب
اينجايي؟ وقته چند
ماهه 10-
اينجا؟ آمدي چرا بار اين -
گير نفر دو ما.دررفتند بقيه.دزدي رفتيم نفر با 65 -
اينجا از ديگر ماه نكند 2 مال ادعاي شاكي اگرافتاديم
ريخته تازه را وسايل.ندزديدم هيچي چون.بيرون ميروم
.شديم دستگير ما رسيدند كه حياط توي بوديم
داري؟ فكري چه آينده براي -
آيندهاي به.ميدهد نمايش را مرواريدها دوباره.ميخندد
.ميكند فكر دور بسيار
ميخواهم.دارم دوست را خلباني.دارم بزرگي آرزوهاي -
.شوم خلبان
.ديگر است بلندپروازي:بازميخندد
ميكشي؟ سيگار -
بچهها ديدم.ميكشيدم سيگار سالگي هفت از.آره -
آرام اعصابم ديدم.كشيدم كردند تعارفم هم وقتي ميكشند
.رسيدم پاكت روزي 3 به.كردم شروع نخ دو -يكي با.ميشود
گفتي؟ دروغ وقت هيچ -
شوخي ، به چهببينيد را كسي هر.ميگويند دروغ همه -آره -
.است سخت گفتن دروغ.جدي به چه
من:ميزند قشنگي لبخند.ميبرد بالا را ابروهايش
!كنم؟ خلاف كسي چه با نميدانستم
من:جواب همان دوباره و ميپرسم دوباره.ميكنم تعجب
ميري كسي با اينكه مثل.كنم خلاف كسي چه با نميدانستم
حرفي هم دار پاي تا طرف و ميافتي گير و گنج دنبال
.ميگويد را چيز همه ميخورد چك تا 2تا كسي اما نميزند ،
را چيز همه فوري رفيقم اما نزدم حرف آگاهي توي ماه من 3
.است سرقت جرمم كه فهميدم بعد.گفت
نكند؟ خلاف كه كني دوستي كسي چه با كردي فكر آيا -
كه هم سالم آدمهاي با بودم كه بيرون ولي بله ، الان -
.ميكشيدم خلاف به را آنها ميشدم رفيق
ميكشاندت؟ خلاف كارهاي طرف به انگيزهاي چه چرا؟ -
اما.دارم دوست را خلافكاري هيجان و اضطراب.هيجان -
.نميروم خلاف دنبال ديگر كردم را فكرهايم الان
فرد اين:است معتقد تربيت و اصلاح كانون مسئولان از يكي
.ميكند فكر بعد و ميكند عمل اول كه افراديست جمله از
.كرده عمل بد هم خودش و نداشته خوبي مربي اينكه علاوه به
را اصلي نقش خودش اما و كرده ظلم او به جامعه مقداري
.دارد
و آمد جلو خوشرويي با.بود خندان ديدمش كه ديگر روزي
.نميده كار بهش كسي بيرون ميره اينجا از وقتي آدم:گفت
گدايي؟ بروم كنم؟ كار چه.نميده كار بهم كسي.خودم مثلا
....نميروم كه است معلوم:ميدهد ادامه و ميخندد
مهدوي مرضيه
قوه رئيس براي سرگشاده نامهاي ارسال با
حكم به دادگستري وكلاي قضائيهكانون
كرد اعتراض وكلا از تن دو محروميت
نامهاي ارسال با دادگستري وكلاي كانون :اجتماعي گروه
محروميت مورد در صادره راي قضائيه قوه رئيس براي سرگشاده
.كردند ارزيابي قانون خلاف را وكالت كار از وكلا از تن دو
اخيرا دارند استحضار كه همانطور:است آمده نامه اين در
بر مبني تهران عمومي دادگاه شعبه 16 از دادنامهاي
و عبادي شيرين خانم) دادگستري وكلاي از نفر دو محكوميت
سال پنج و تعليقي حبس ماه به 15 (رهامي محسن دكتر آقاي
از آن صدور كه است گرديده صادر وكالت حرفه از محروميت
كانونهاي مديره هياتهاي و دادگستري وكلاي جامعه جانب
.گرديد تعجب و تاسف موجب كشور سراسر وكلاي
منزلت و شان رعايت بدون محترم دادگاه كه جهت آن از تاسف
رايي چنين صدور به اقدام است عدالت و حق مدافع كه وكيل
در دادگاه دادرس جانب از كه لحاظ اين از تعجب و نموده
مواد به قضيه موضوع و ماهيت از صرفنظر تصميم اتخاذ
.است نشده كافي عنايت قانوني
به مذكور وكلاي كردن محروم در راي صادركننده دادگاه تكيه
ماده 19 استناد به وكالت شغل به اشتغال از سال مدت 5
كه بوده مجازات تتميم عنوان به اسلامي مجازات قانون
كانون استقلال قانوني لايحه ماده 17 صراحت به باتوجه
ميدارد مقرر اسفندماه 1333كه پنجم مصوب دادگستري وكلاي
شغل از نميتوان را وكيلي هيچ قانون اين اجراي تاريخ از"
دادگاه قطعي حكم موجب به مگر نمود ممنوع يا معلق وكالت
اصول ، لحاظ از كه است بديهي و نبوده توجيه قابل "انتظامي
مقدمالتصويب خاص قانون نميتواند موخرالتصويب عام قانون
از ديگر رويدادهاي مجموعه و رويداد اين.سازد بياثر را
را احساس اين دادگستري وكلاي بازداشت مورد چند جمله
آزاديهاي از صيانت و دفاع خطير امر كه مينمايد ايجاد
انسجام و قانوني ، استواري
وكلاي كانونهاي مديره هياتهاي.است داده دست از را لازم
اعلام ضمن مركز وكلاي كانون بهويژه كشور سراسر دادگستري
كه ديگري تصميمات و قضائي تصميم اين از خود تاسف كمال
قانون برخلاف و بناحق دادگستري وكلاي حيثيت و شان برخلاف
با تجديدنظر محترم دادگاه.دارد كامل اميدواري شده اتخاذ
هرگونه از بيتاثير و انصاف و عدالت رعايت و بينظري
و موقعيت به عنايت و امر جوانب همه به باتوجه و نفوذ
يافته ، وكلايمحكوميت بهويژه جامعه ، در وكيل منزلت
شبهات بدينوسيله تا نمايد اتخاذ قانوني و عادلانه تصميم
زائل افكنده ، سايه بدوي دادگاه راي بر كه را احتمالي
.سازد
و تهران در "كودك جهاني روز" مراسم
ميشود برگزار كشور سراسر
طي ونوجوانان كودكان فكري پرورش كانون :اجتماعي گروه
"كودك جهاني روز" مهرماه شانزدهم مناسبت به مراسمي
.داشت خواهد گرامي روزرا اين كشور وسراسر درتهران
صاحبنظران ، حضوراستادان ، با درتهران كودك روزجهاني مراسم
هنري مركزآفرينشهاي محل در وخانوادههايشان كودكان
.ميشود برگزار كانون
نمايشگاه جوايزاولين مراسم دراين:اظهارداشت وي
فكري پرورش كانون كودكانكهازسوي كتاب بينالمللي
اهدا برگزيدگانآن به بود برگزارشده ونوجوانان كودكان
در ممتاز شركتكنندگان نيزبه جوايزي مراسم دراين.ميشود
.شد خواهد اهدا بينالمللي مسابقات
نمايشگاه ايجاد ،"مدرسه كانون" آغازفعاليت:كرد تصريح وي
جهاني روز مراسم جنبي ازبخشهاي منتخب ، فعاليتهايكودكان
.است كودك
نظارت هيات توسط نشريه سه انتشار مجوز
شد لغو مطبوعات بر
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت :اجتماعي گروه
مطبوعات بر نظارت هيات جلسه آخرين در كرد اعلام اسلامي
"نوا"و "حسابرسي دانش" ،"آيدين" نشريه سه انتشار مجوز
.شد لغو
طولاني مدت به نيافتن انتشار دليل به قبلا نشريه سه اين
.بودند كرده دريافت اخطار مطبوعات قانون ماده16 براساس و
مديران سوي از شده مطرح دلايل جلسه ، اين تصميمات براساس
قرار نظارت هيات اعضاي ش موردپذير سهنشريه ، اين مسئول
.شد آنانلغو انتشار پروانه و نگرفت ،
و "ملت" روزنامه مسئول مدير نامه جلسه ، اين در همچنين
مطبوعات بر نظارت هيات به قاضيشعبه 1410 نامه نيز
نظارت هيات اعضاي مطرحو نشريه ، اين انتشار وضعيت درباره
روزنامهفوق شامل مطبوعات قانون ماده 16 كه كردند اعلام
.شد نخواهد
تبديل با جلسه اين در همچنين مطبوعات بر نظارت هيات
هفته در شماره دو از "خوزستان نور" نشريه ترتيبانتشار
.كرد موافقت روزنامه به
در حضور با زنداني روزنامهنگاران همسران
شدند دادرسيهمسرانشان اعاده خواستار مجلس
روز زنداني ، روزنامهنگاران همسران :اجتماعي گروه
از و يافتند حضور اسلامي شوراي درمجلس چهارشنبه
همسرانشان دادرسي اعاده براي خواستند مجلس نمايندگان
.كنند تلاش
عباسقليزاده فريبا ،(گنجي اكبر همسر) شفيعي معصومه
همسر) كمالي فاطمه ،(ماشاءاللهشمسالواعظين همسر)
محمدي مهديه ،(لطيفصفري همسر) خانجاني ،(عمادالدينباقي
همسر) گلبابايي محترم و (احمدزيدآبادي همسر)
از برخي با مجلس ، امروز علني جلسه از پس (يوسفياشكوري
.كردند گفتوگو وضعيتهمسرانشان درباره نمايندگان
اشاره با اشكوري يوسفي همسر مجلس از ما خبرنگار بهگزارش
براي روحانيت ويژه دادگاه سوي از تسخيري وكيل تعيين به
هنوز بازجويي از ماه يك گذشت وجود با:گفت اشكوري يوسفي
.ميبرد بسر زندان در بلاتكليف وي
دفاع براي را وكيل دو روحانيت ويژه دادگاه:كرد اضافه وي
و خامنهاي سيدمحمد آنها از يكي كه كرد تعيين وي از
را ويژه دادگاه وكالت هيچكدام كه بودند قدرتي حسين ديگري
.نپذيرفتند
قبول براي اشكوري يوسفي درخواست به اشاره با اشكوري خانم
پذيرش به حاضر نيز ايشان گفت داماد محقق توسط وي وكالت
.است نشده ويژه دادگاه در وكالت
بازتاب
اشرار با قاطع برخورد ضرورت
و اشرار كه ميرسد خبر كشور شرقي مرزهاي گاهياز از هر
قبال در و گرفته گروگان را بيپناه روستائيان قاچاقچيان
.كردهاند طلب امكانات و پول آنها آزادي
اشرار آنها ، با برخورد عدم و روند اين استمرار و ادامه
تازه مصوبه رغم به كه كرده گستاخ حدي به را قاچاقچيان و
براي ويژه بودجه تخصيص بر مبني اسلامي شوراي مجلس
فعاليت دامنه مرزها ، كردن مسدود و قاچاقچيان با مبارزه
در كشور شرقي مرزهاي كيلومتري عمق 300 تا را خود
"قزاق" به موسوم بردسكن شهرستان نزديك منطقهاي ارتفاعات
به روستارا كشاورزانيك از نفر چهار و داده توسعه
از ماجراهايي ادامه يقين و قطع طور به.گرفتهاند گروگان
ادامه ضريب كاهش بر مبني زيانباري پيامدهاي دست اين
دنبال به را شهرها به مهاجرت افزايش و روستا در زندگي
.داشت خواهد
بستر خود اخير مصوبه به توجه با اسلامي شوراي مجلس
.است كرده فراهم اشرار با جدي برخورد براي را لازم قانوني
با كه است امنيتي و انتظامي دستگاههاي وظيفه اكنون
و شرقي مرزهاي امنيت مشكل به قاطع و منسجم سياستي اتخاذ
.دهند خاتمه اشرار
اسدي عباس
|