برون از نگاهي جديد هزاره در ايران
عرب جهان در ايران دموكراسي و فرهنگ سيماي
برون از نگاهي جديد هزاره در ايران
ويرجينيا دانشگاه استاد رمضاني روحالله پروفسور
صباغيان علي :ترجمه
جديد هزاره در ايران نقش كه است اين اساسي سوال :اشاره
چه به پرداختن با و مكانيزمهايي چه با بود؟ خواهد چه
از ذيل در كه متني شد؟ خواهد روشن موضوع اين مسائلي
بيرون از نگاهي با هم آن فرضيه سه طرح با ميگذرد نظرتان
استاد رمضاني روحالله پروفسور كه است پاسخي ايران ، به
داده متحد ملل سازمان در سخنراني يك طي ويرجينيا دانشگاه
.است
انديشه گروه
:آقايان و خانمها و خاتمي جمهوريآقاي محترم رياست جناب
سازمان در دقيقه پانزده مدت تا شد درخواست من از وقتي
صحبت جديد هزاره در ايران اسلامي جمهوري نقش درباره ملل
پذيرفتم اما نيستم ، آكادميك طالعبين يك من كه گفتم كنم ،
از.كنم فكر آن درباره روز چند دعوت ، اين قبول از قبل كه
كتاب ونوشتن تدريس طريق از قرن نيم مدت براي كه آنجا
ايران از غرب شناخت به داشتهام سعي آمريكا در ومقاله
به قادر عمرم اواخر در اكنون ميكنم فكر بخشم ، تعميق
مايل من بنابراين ، .هستم باشد ، داشته ارزش كه چيزي گفتن
روشن به ميتواند كه پيوسته هم به فرضيه سه درباره هستم
اجازه.بگويم سخن كند ، كمك جهان در ايران آينده نقش شدن
ناظران از بسياري كه نكته اين ذكر با را بحث دهيد
در استراتژيكشبالضروره اهميت دليل به ايران كه معتقدند
خواهد ايفا درجهان فعلي شرايط به نسبت بزرگتري نقش آينده
را متعددي عوامل معمولا انديشمندان اين.كنم آغاز كرد ،
زمان از ايران ميگويند آنها نمونه ، براي.ميكنند فهرست
اين ;است بوده خارجي قدرتهاي طمع مورد مقدوني اسكندر
در ايران ;بوده جهان تمدنهاي بزرگترين از يكي مهد سرزمين
ايران است ، گرفته قرار جهان انرژي حوزه بزرگترين مركز
تحت را هرمز تنگه در جهان طبيعي گاز و نفت گلوگاه همچنين
در را مسير وكوتاهترين ارزانترين ايران ;دارد كنترل
از انرژي منابع انتقال براي ابريشم باستاني جاده قلب
خليجفارس طريق از جهاني بازارهاي به خزر درياي حوزه
يكي با كشور پرجمعيتترين ايران كه اين و ;ميكند ارائه
درياي از گستردهاي درمنطقه صنعتي زيربناهاي بزرگترين از
.است شرقي مديترانه تا خزر
عوامل اين از يك هيچ كه است اين من اول فرضيه برعكس ،
در بالضروره اسلامي جمهوري كه اين تضمينكننده فينفسه
.نيست كرد ، خواهد اكنونايفا از بزرگتري جهاني آيندهنقش
براي عوامل اين اگر.بگويم را امر اين دليل اجازهدهيد
بايد تاكنون ايران بود ، كافي جهاني بزرگتر نقش يك ايفاي
اين وجود با.ميكرد ايفا بينالمللي نظام در مهمي نقش
بهطور بار اولين براي ايران كه نوزده قرن از عوامل ،
پيروزي تا گرفت قرار جهان سياست گردباد مسير در كامل
بين افتاده عقب حائل يا ضعيف دولت يك نقش ايران انقلاب ،
انگليس وكيل دولت يك نقش يا وانگليس ، روسيه امپراتوريهاي
اين از گرفتن درس.است كرده ايفا را متحده ايالات و
ميتواندبه امر اين.است مهم بسيار سوزان تاريخي تجربه
به كلمات.كند كمك درجهان ايران آينده نقش كردن روشن
از قبل آنچه انكار با":ميكند تاكيد سيسرو يادماندني
".ماند خواهيد باقي بچه يك شماهميشه افتاد ، اتفاق شما
از گرفتن درس با ايران انقلابيون كه است اين دوم فرضيه
رهبران براي بينظيري فرصت ملالتانگيز تاريخي تجربه اين
به ايران استراتژيك ازاهميت بهرهگيري منظور به خود
آزادانه كنترل به قادر را مردم نهايت در كه شيوهاي
كند ، جهاني صحنه در عمده نقش يك ايفاي و خويش سرنوشت
.كردند ايجاد
سعي ايران انقلابيون والايي ، اهداف چنين به دستيابي براي
تا دستكم آنها.ايجادكنند معتبر انقلاب يك تا كردند
آزادي براي مردم ارضاءنشده تاريخي خواستههاي بر حدودي
برخلاف.انداختند چنگ درجهان مستقل نقش يك و داخل در
كوبا ، و ويتنام چين ، انقلابهاي همچون معاصري انقلابهاي
و گرفت ناديده را لنينيسم -ماركسيسم جذبه ايران انقلاب
را "معاصر انقلاب اصيلترين" "كولبرن.دي فارست" قول به
.كرد ايجاد
جمعي درخاطره آزادي و استقلال براي نشده ارضاء درخواست
براي تاريخي فرصت دو.است زده عميقي ريشه ايران مردم
.است رفته بين از خارجي قدرتهاي توسط اصول اين تحقق
تقسيم نفوذ مناطق به سال 1907 رادر ايران وانگليس ، روسيه
بتواند كه مشروطه دولت يك براي را شانسي گونه وهر كردند
مورگان.بردند بين از بخشد تحقق را آزادي و استقلال
داخلي امور در آنها امپرياليستي مداخلات آمريكايي شوستر
.است داده لقب "ايران كردن خفه" مناسبي طور به را ايران
در ديگر بار آزادي و استقلال براي مبارزه بعد ، دهههاي
براي سيا سازمان از آمريكا ، دولت شد ، متوقف خود مسير
از.كرد استفاده محمدمصدق دكتر مليگراي جنبش نابودكردن
با درمبارزه ايران روي پيش انتخاب اساسيترين مصدق ، نظر
.بود "انقياد يا استقلال" انگليس
در فرصت دو اين رفتن كف از براي واقعي وجود ، نكوهش بااين
تاريخ خودحكمرانان متوجه بايد كس هر از قبل بيستم قرن
از كردند سعي بويژه قاجاريه و صفويه حاكمان.باشد ايران
مشورتهاي به و كنند تقليد ساساني امپراتوري پارادايم
سياستنامهها نويسندگان سو ، يك دركردند گوش ضعيف سياسي
مردم كردند توصيه حاكمان به خواجهنظامالملك قبيل از
آنچه بتواند كه شاهي به وكشور ومردم شبان وشاه هستند رمه
.دارند تعلق دهد انجام ايران خارج و داخل در ميخواهد دلش
از ترس دليل به شريعتنامهها نويسندگان ديگر ، سوي در
تعامل از ميكردند توصيه حاكمان به ايرانيان شدن مسيحي
.كنند پرهيز دارالحرب با
انديشمندان و سلسلهاي حاكمان اين از يك هيچ بنابراين
عملي و نظري اسرار نكردند سعي جدي طور به آنها معاصر
همه.كنند كشف ايران فرهنگ و جامعه نفع به را غرب پيشرفت
نظامي ابزارآلات بويژه غرب مادي برق و زرق فريفته آنها
پارادايم كه پهلوي حاكمان درخصوص وضع اين شدند ، آن
.است صادق نيز ميكردند تقليد را ساساني امپراتوري
درس اندازه به شعر يك از گرفتن درس ميگويد ما به ارسطو
حاكمان اين اگر.است معتبر علمي واقعيتهاي از گرفتن
شاعرانه توصيههاي به آنها زمان روشنفكران و سلسلهاي
انقلاب از قبل مدتها ايران بسا چه ميكردند ، اعتنا حافظ
و "الغيب لسان" حافظ.ميكرد ايفا جهان در مستقلتري نقش
:كرد توصيه حاكمان به "ترجمانالاسرار"
گزاف به زد نتوان بزرگان جاي بر تكيه
كني آماده همه بزرگي اسباب مگر
پادشاهي باستاني نهاد نابودي از بيشتر چيزي ايران انقلاب
در خميني روحالله آيتالله.داد انجام سلسلهاي
اصول خود معروف بسيار شعار در اسلامي جمهوري بنيانگذاري
اساسي قانون.داد قرار اسلام كنار در را آزادي و استقلال
مساله امابردارد در را اصل سه اين نيز اسلامي جمهوري
قانون است اين گرفته قرار توجه مورد كمتر كه مهمتري
يكديگر از" اصول اين ميكند تصريح نهم اصل در اساسي
آحاد و دولت وظيفه" اصول اين "حفظ" و "ناپذيرند تفكيك
."است ملت
تحقق ميشود ، آن از اكنون كه برداشتي طبق استقلال ، هدف
.است شده داده پايان آمريكا سلطه قرن ربع يك به و يافته
درجه ايران رهبران نوين ، تاريخ در بار اولين براي
امور در و داخل در كشورشان سرنوشت بر كنترل از بينظيري
در خللي عراق وحشيانه تجاوز حتي.آوردهاند بهدست جهاني
جنگ عوض ، در.نكرد ايجاد استقلالش حفظ براي ايران تصميم
در عميق طور به را كشور استقلال حفظ زياد اهميت ساله هشت
دستيابي براي فرصت اما.كرد مشتعل ايرانيان روان و روح
.است نبوده فراهم عراق با جنگ از پس حتي سياسي آزادي به
براي اولويت بالاترين كشور نظامي توان و اقتصاد بازسازي
.داد اختصاص خود به را جنگ از پس اول سال هشت
منظور به ملت براي تاريخي فرصت اين هرحال به بالاخره ،
ميليون بيست.رسيد فرا سياسي آزادي به دستيابي براي تلاش
دوم در تاريخي انتخابات يك در را شما جوان ، زن و مرد
انتخاب ايران اسلامي جمهور رئيس عنوان به خرداد 1376
مكتوب طور به من شما ، انتخاب از پس بلافاصله.كردند
اهميت از چشمپوشي خاطر به را ايران مسائل ناظران
براي اصلاح طرحهاي بين شما جهانبيني در موجود هماهنگي
براي درخواست و سو يك از عدالت و اسلامي دموكراسي تحقق
از جهان مناطق ساير و ايران ميان گفتوگو و تنشزدايي
من را شما نظرات اين.دادم قرار انتقاد مورد ديگر سوي
بينالملل روابط مطالعه در "دموكراتيك صلح" نظريه شبيه
مورد در كه كردم اشاره البته كردم ، مفهومسازي غرب در
مينامم اسلامي دموكراتيك صلح من آنچه به امر اين ايران
.ميشود منتهي
.ببيند را آن ميتواند هركس و دارد وجود مساله اين نتايج
در محلي انتخابات اولين موفقيت مخالفتها ، تمام رغم به
ايران روابط در بهبود بينظير درجه يك ايران نوين تاريخ
ايالات در نظرسنجيها.ميشود تلقي جهان مناطق ساير با
به نسبت آمريكا مردم ديدگاه در مطلوب تغيير يك متحده
نيز تهران در عمومي نظرسنجي.ميدهد نشان را ايران
ايران فعال خارجي سياست به اعتماد و شديد تاييد بيانگر
وزير خرازي كمال توسط موثر طور به كه است جهاني سياست در
.ميشود هدايت خارجه امور
.نيست خود به تبريك در كردن افراط زمان هنوز وجود ، اين با
كه اين از صرفنظر است اين من قبلي فرضيه دو نتيجه
كه زماني تا و باشد ، چقدر جهان در ايران استراتژيك اهميت
و نظريه در منطقي توازن يك نتوانند ايران مردم و دولت
بين و سو يك از اسلام و آزادي استقلال ، بين عمل بهويژه
و شده تصريح آن به اساسي قانون در كه راهنمايي اصول
برقرار تغيير حال در عيني جهان با سازنده ارتباط ضرورت
نظام در بزرگي نقش بود نخواهد قادر ايران كنند
.كند ايفا بينالمللي
بنيانيترين كه است اين من فرضيه آخرين و سومين بنابراين
چگونگي بود خواهد مواجه آن با درآينده ايران كه چالش
دموكراتيك صلح سهجانبه پارادايم اين با ردموثر برخو
.است اسلامي
وابسته يكديگر به را اسلام و آزادي استقلال ، اساسي قانون
و دولت چگونه كه است اين واقعي پرسش بنابراين.است كرده
اصول اين تمايز خطوط درخصوص وعمل نظر در ايران مردم
به شدن كوچك حال در سخت عيني جهان يك عرصه در بنيادي
به لحظهاي براي دهيد اجازهيافت خواهند دست اجماع
جداگانه را اصل سه اين از كدام هر مساله شدن روشن منظور
.دهيم قرار بررسي مورد
دارد وجود آنچه واقع درنيست مطلق امر يك استقلال
امروز اينترنتي عصر در بهويژه است ، استقلال از درجهاي
در.است افزايش روبه فني تخصص و علمي دانش براي تقاضا كه
خارج به انرژي براي كه قدرتمند صنعتي دموكراسيهاي واقع
كه جهانسوم كشورهاي ميباشند؟ مستقل چقدر هستند ، وابسته
مستقل چقدر ميباشند ، وابسته فني دانش و سرمايه براي
كنوني جايگاه به تكامل سال مدت 400 طي غرب چه اگر هستند؟
به قرن يك در تنها بود خواهد قادر آينده در اما رسيده
رسد چه كند پيشرفت تكنولوژي و علم در سال هزار اندازه 20
هلاكت مايه ميتواند تحول پرشتاب سرعت اين.هزاره يك به
اينجا در اساسي نكته اما.باشد انسانيت براي عطيهاي يا
مخابراتي و تكنولوژيكي تحول سرعت چنين يك كه است اين
متقابل وابستگيهاي از درجه آن با دنيايي ايجاد به محتوم
حياتي پيامدهاي درباره دقيق انديشيدن در قصور كه است
ملي خودكشي با برابر استقلال ، براي تحولي سرعت چنين
.بود خواهد
سياسي ، فرهنگي ، -آزادي هرگونه از بهرهمندي همچنين
آزادي نمونه عنوان به.نيست نيزمطلق -اجتماعي و اقتصادي
فرهنگي آزادي از منظور اگر.بگيريد نظر در را فرهنگي
حياتي مفهوم برسر پس باشد ، فرهنگي سركش نسبيتگرايي
آمد؟ خواهد چه خداوند خلقت نمود عنوان به بشر ذاتي برابري
قرنها سعدي و ميگويد امروز ماندلا نلسون كه همانطوري
ديگران درد و رنج موجب فرد يك درد و رنج اگر گفته قبل
برروي خودرا چشمان ميتواند فرهنگ يك چگونه پس ميشود ،
بينالمللي بشر حقوق توسعه برسر چه ببندد؟ ديگران مشكلات
جامعه آيا نمونه براي آمد؟ خواهد انسانيت حقوق نيز و
را ميلوسوويچ و پينوشه همچون افرادي جنايات بايد جهاني
آزادي درباره ميتوان مشابهي پرسشهاي بگيرد؟ ناديده
چگونه ايران در دموكراسي براي تقاضا.كرد مطرح سياسي
كشورهاي از نيمي حدود امروزه كه را واقعيت اين ميتواند
اين بگيرد؟ ناديده ميشوند ، تلقي دموكراتيك جهان مستقل
زمان در كه هستند كشورهايي تعداد دوبرابر كشور تعداد
قانون.ميشدند تلقي دموكراتيك ايران انقلاب پيروزي
به جزئيات با را آزادي به مربوط جمعي و فردي حقوق اساسي
.است شناخته رسميت
و اسلام بين مهم بسيار رابطه ميخواهم اجازه بالاخره ،
استقلال به كه حدي تا.كنم بيان را آزادي و استقلال اصول
همچون ايران ، انقلاب در كه نيست ترديدي ميشود ، مربوط
برابر در مقاومت ايجاد در مهمي نقش دين آمريكا ، انقلاب
مذهبي رهبران مورد دو هر دراست كرده ايفا خارجي سلطه
سلطه برابر در آنها مقاومت كه دادند اطمينان مردمشان به
در مقايسه اما.است الهي عطيه خداوند پيشگاه در خارجي
قانون تاسيسي اصلاحيه ماده اولينميشود متوقف آنجا
قانون اما است ، كرده جدا آزادي از را مذهب آمريكا اساس
.است آميخته هم رادر آنها ايران اساسي
دارد ادامه
عرب جهان در ايران دموكراسي و فرهنگ سيماي
آخر بخش - ايران در اسلامي دمكراسي رشد گر نظاره عرب جهان
جمهوري فرهنگي رايزن وگوبا گفت نخست شماره در :اشاره
جهان هاي ايحساسيت اندازه تا ، قطر در ايران اسلامي
بررسي مورد ، ايران در اسلامي دمكراسي رشد به نسبت عرب
و جمهوري رياست ، مجلس انتخابات كه شد عنوان و گرفت قرار
و سياسي زندگي روند بر تاثيرقاطعي ايران در...
، است گذاشته عربي ملل كلي بطور و جوانان و زنان اجتماعي
اجتماعي نيروهاي و نخبگان توجه مورد مقولات شماره اين در
. است گرفته قرار توجه مورد عرب
انديشه گروه
عرب نخبگان توجه مورد بيشتر نهادهايي يا و مقولاتي چه *
است؟
در زنان حضور خود ، سرنوشت در ملت سياسي مشاركت -
گفتوگوي مقوله آزادي ، مقوله و اجتماعي سياسي ، صحنههاي
خارجي سياست در اعتمادسازي و تنشزدايي سياست و تمدنها
مقولاتي مهمترين مردمسالاري ، مقوله همه از مهمتر و
.گرفتهاند قرار عرب نخبگان و ملتها توجه مورد كه هستند
دارند تاكيد نكته اين بر بسيار شگفتي با عرب روشنفكران
جوامع در بينظير و سالم واقعي ، ايران در دمكراسي كه
انتخابات" در كه را پديده اين و است سومي جهان و عربي
تاريخ در حادثه موثرترين و زيباترين است ، متجلي "آزاد
چارچوب در آنرا و ميدانند آن سياسي آينده و منطقه
از نمونهاي آنرا بلكه و آن ضد بر نه اسلامي انقلاب
خشونت از عاري و متمدنانه و مدرن اسلامي دمكراسي
كه است اين بااهميت بسيار و توجه قابل نكته.ميدانند
و دانش و آگاهي از ستايش با عرب رسانههاي و روشنفكران
گذشته به بلافاصله را ايران امروز وضعيت ما ، ملت معرفت
چنين.ميدهند ارتباط آن متمدنانه فرهنگ و درخشان
بيان صراحتي چنين با كمتر گذشته سالهاي در اعترافاتي
آزاد انتخابات در را ايران تحولات نمود مهمترين.ميشد
شوراها انتخابات نيز و اسلامي شوراي مجلس و جمهوري رياست
را اسلامي جمهوري "سالم دمكراسي" واقع در ;ميدانند
در ايران اخير تحولات پيام مهمترين عرب روشنفكران
جريانهاي.ميدانند اسلامي جوامع ويژگيهاي با هماهنگي
تاكيد نكته اين بر خود گوناگون گرايشات با عرب فكري
غرب انحصار در دمكراسي كه كرد ثابت ايران تجربه كه دارند
بارزترين ، راي ، صندوقهاي به مراجعت و نيست غربيان و
آنان.است عقايد ابراز براي وسيله مهمترين و شفافترين
دمكراسي نوين شيوه مبتكر و انقلاب منجي خاتمي كه معتقدند
از يكي.است اسلامي كشورهاي مباهات مورد كه است
خاتمي سيره و شيوه كه بود آورده رابطه اين در نويسندگان
متمايز انديشهاي و فكري پشتوانه از سياسياش ابتكار و
طرحهايش اجراي منظور به حاكم يك براي كه است برخوردار
(ميافزايد روزنامه آن) متاسفانه وليكن است ، ضروري
و ويژگي فاقد كل به عرب جهان در حاكمان و تصميمگيران
و سستي و جمود باعث خود اين و هستند فكري پشتوانه اين
.است شده عرب جهان بيتحركي
توجه مورد دمكراسي مقوله يا و انتخابات از زوايايي چه *
است؟ آنان
دور آنان نظر از آن ظريفترين و نكات ريزترين حتي -
در و انتخابات در مردم گسترده شركت مثلا.است نمانده
موجب حتي و گرفته قرار آنان توجه مورد سياسي صحنههاي
و سياسي مشاركتهاي در ايران ملت نقش.ميشود آنان شگفتي
ترسيم و تصميمگيريها در و مختلف صحنههاي در حضورشان
و گروهها ميان تنگاتنگ رقابت.است آنان توجه مورد آينده
به نسبت آنرا كه موجود احزاب و سياسي فعال انجمنهاي
.ميدانند برتر دمكراسيها قديميترين
سياسي ، عرصههاي در ايراني زنان مشاركت و زن موضوع
كه ميباشد اسلامي جوامع توجه مورد اجتماعي و فرهنگي
.است آن غالب ويژگي مردسالاري
توجه مورد سياسي عرصههاي در مشاركتشان و جوانان شركت
خودشان كشورهاي در آنان اعتقاد به.ميباشد محافل اين
را عرب ملتهاي از بالايي درصد ايران همانند جوانان نيز
استفاده لايزال نيروي اين از دولتها اما ميدهند ، تشكيل
.نميكنند
ايران سياسي نظام آيا بگذريم ، فوق مباحث از اگر حال *
جهان فكري جريانات و كشورها اين بر عملا است توانسته
اين در گامهايي آيا ديگر معناي به باشد؟ تاثيرگذار عرب
است؟ شده برداشته است ، تاثيرپذيري نشانه كه رابطه
طرح با تئوريك ، لحاظ به:اولا.است اينگونه دقيقا -
اصولا و همهپرسي نيز و "دمكراسي" چون مباحثي
عدم و مشروعيت بحث...و سياسي مشاركت چون مقولههايي
گروههاي از پارهاي سوي از كه مقولات اين مشروعيت
چنين سرچشمه اينكه بهانه به عرب ، خشك و متحجر اسلامي
بطلان خط كلي طور به ميشد ، مطرح است غرب مقولههايي
هيچگونه امور اينگونه كه باورند اين بر اكثرا و كشيد
اسلامي ، جمهوري ديگر عبارت به.ندارد اسلام با منافاتي
ادعاي مورد و بيمنطق و خشك اسلام از را مترقي اسلام
.ساخت متمايز طالبان چون متحجر سنتگرايان از گروهي
و نخبگان اقبال با ايراني اسلام مترقي الگوي:ثانيا
از اينها كه است شده باعث و شده مواجه مليگرايان
آشتي دست و بردارند دست حدودي تا گذشته خصمانه دشمنيهاي
رابطه اين در.كنند دراز مترقي اسلامگرايان سوي به
عرب و اسلام جهان مبتلابه مسائل درباره موفقي نشستهاي
آشتيجويانه مواضع و شده تشكيل گروه دو بين بيروت در
.است شده اعلام نيز آنان
گسترده طور به ايران اسلامي جمهوري اخير تحولات:ثالثا
از كه آنگونه اسلام چهره پالايش و مسلمانان روشنگري باعث
جمهوري كه معني بدين.است شده ميشود ، تبليغ غرب سوي
و غربي رسانههاي زهرآگين تبليغات است توانسته اسلامي
چهره از و كند خنثي حدودي تا را امريكايي سياستمداران
تاثيرگذاري را فوق نكات اگركند ابهامزدايي مذهب ،
طور به نيز عملي تاثيرگذاري بيشك بدانيم ، تئوريك
عربي كشورهاي اخير سالهاي در.است گرفته صورت گستردهاي
وسيع تحولات شاهد خليجفارس منطقه كشورهاي همچنين و
آمارهاي كمتر ديگر.اند شده فرهنگي و اجتماعي سياسي ،
.هستيم شاهد را %سنتي 99/99
دادن راي حق و شدن كانديدا حق كشورها اين از بسياري زنان
حق از زنان كشورها از پارهاي در.آوردهاند دست به را
اجتماعي فعاليتهاي از پارهاي در مشاركت نيز و رانندگي
نهادهاي از پارهاي رابطه اين در و شدهاند برخوردار
مطبوعات به كشورها اين از بعضي.است شده تشكيل مدني
برخي كه بدانيد است جالبدادهاند نسبي آزادي
.درآوردهاند صدا به را خطر زنگ عرب ، تيزهوش سياستمداران
مقولات و آزادي دمكراسي ، نوين روشهاي كه معتقدند آنان
صدور" نوعي اخير سالهاي در ايران سوي از شده ارائه
را انكارناپذير واقعيت اين استو نوين سبك به "انقلاب
نميتوانم مبحث اين پايان در.نمودهاند اعلام صراحت به
از را مسائل هيچگاه ما گرچه كه كنم دريغ نكته اين ذكر از
كه كرد اعتراف بايد اما نبودهايم ، نظارهگر تنگ ديد
شيعيان آزاديهاي نسبي افزايش باعث ايران اخير تحولات
به نسبت را وضعيت بهترين شايد كه طوري به است ، شده عرب
.داشتهاند اسلامي انقلاب پيروزي از پس سالهاي
نخبگان سوي از احساساتي چه با ، سوال آخرين عنوان به *
مواجهيد؟ عرب
هيچگاه تاكنون ، اسلامي انقلاب پيروزي از بعد ما -
طرف از.نبودهايم دوره اين از سربلندتر و سرافرازتر
عواطف و احساسات با شدت به.محبتيم غرق منطقه مردم
برابر در كه مواجهيم آنان نخبگان و ملتها محبتآميز
.سپاسگزارند حكومتمان و نظام و مردم اراده
رايج تبليغات خاطر به نه و احساسات روي از نه را اين
كه موفقيت كمترين با.ماست روزمره برخورد اين ميگويم ،
و پيامها تماسها ، با ميشود ، حاصل اسلامي جمهوري براي
مواجه مردممان از تقدير و احترام اداي جهت مراجعات ،
فراوان اندوه و دلسوزي با دانشگاه عرب استاد يك.ميشويم
و ناسپاسي:ميگفت دانشگاه كوي حوادث به اشاره با و
سنگ اينگونه كشورتان زيباي ويترين به كه است بيانصافي
چهره به يا شكنيد هم در را زيباييها اين و بيندازيد
و زنيد چنگ اندك مطالبات خاطر به اسلامي ايران تابناك
به توجه با امروز.دهيد نشان جهانيان به خونآلود آنرا
از نقطه دورترين در حادثهاي كوچكترين ارتباطات برد
رسانههاي اول خبر بدخواهان ميل طبق است ممكن كشورمان
عاشقان و دلسوزان و روشنفكران از عدهاي.شود خارجي
شدت از كمي كه خواستهاند ملتمسانه بارها اسلامي جمهوري
مشكلات اينگونه يا يابد كاهش دولت با مخالفتها
تجربه اين با بگذاريد ميگويند آنان.نشود بزرگنمايي
و مدني جامعه همچون اصيل و دنياپسند شعارهاي با و گهربار
و دمكراسي و كنيم سلاح خلع را غرب تمدنها ، گفتوگوي
در آنان انحصار از را بشر حقوق چون مقولههايي و آزادي
است آن منادي ايران كه را اسلامناب چهره بگذاريد.آوريم
كردهاند ترسيم دشمنان و بدعتگذاران و افراطيون آنچه از
تشنه و عدالت تشنه جهان به هست كه آنگونه و دهيم پالايش
.دهيم نشان دوستي و صلح
و فرهنگي مشترك ويژگيهاي با عرب جهانگرد هزار هزاران
بيانصافي.هستند ايران از ديدار آرزوي در ما ، با اخلاقي
دهيم جلوه ناامن را امنيت از سرشار و آرام ايران كه است
كه حالي در.نبخشيم رونق را نياز مورد سودآور صنعت اين و
از برخوردار را خود همواره مشكلاتند ، غرق كه كشورهايي
از يكي كه ما است بيانصافي ميدهند ، نشان امنيت
امنيت خودمان دست با اينگونه جهانيم ، كشورهاي امنترين
.دهيم نشان خدشهدار را كشورمان
|