دادگاه منصفه هيات عضو انصاري حميد
حقوقي نظر از مطبوعاتي محاكمات :مطبوعات
است مخدوش
دادگستري نجات فرشته ;وكلا كانون
اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه نخستين
شد برگزار فتح روزنامه مسئول مدير
هفته در مقدس دفاع هنرمندان از تجليل
فلسطين و تهران فرهنگي
پرونده قاضي صلاحيت به ايراد دليل به
رفت تجديدنظر دادگاه به گنجي
حقوق :زنداني روزنامهنگاران همسران
كنيد رعايت را زنداني روزنامهنگاران
دادگاه منصفه هيات عضو انصاري حميد
حقوقي نظر از مطبوعاتي محاكمات :مطبوعات
است مخدوش
روز مطبوعات منصفه هيات عضو حقوقدان يك :اجتماعي گروه
افكار نماي تمام آيينه بايد منصفه هيات:گفت دوشنبه
مردمباشد مختلف قشرهاي ازنمايندگان ومتشكل جامعه عمومي
مطبوعات فعلي منصفه هيات در واقعيت اين متاسفانه اما
.ندارد وجود
هيات اكثريت"اينكه بيان با حميدانصاري ايرنا گزارش به
:افزود "هستند جامعه اقليت نمايندگان مطبوعات فعلي منصفه
خالي جاي هنوز فرهنگي وعناصر مستقل قضات رغموجود به
اكثريت روزنامههاو مسئول مديران مطبوعات ، نمايندگان
.آشكاراست منصفه هيات اين تركيب در جامعه
قابل همه مطبوعات منصفه هيات اعضاي:كرد تصريح وي
هر تاثيرپذيري كه چرا نيست ، كافي امااين هستند احترام
.است خوداجتنابناپذير وابستگيهاي و گرايشها از فرد
وابسته شخص يك تعبير نمونه عنوان به:داد ادامه انصاري
با قطعا نظام عليه تبليغ و اهانت از گرايشسياسي يك به
متفاوت باشد ، ديگري بهگرايش وابسته كه ديگر فردي تعبير
.است
تاكيد با (ره)خميني امام حضرت آثار نشر موسسه مقام قائم
اين:كرد اضافه "مطبوعات فعلي منصفه هيات لزومترميم" بر
و مطبوعات اصحاب آرامش و اطمينانبيشتر ايجاد براي ترميم
.است ضروري انصاف و حق عدالت ، اجراي
اين عمومي تلقي الان:افزود مطبوعات منصفه هيات عضو اين
كه مطبوعات از دستهاي درمورد وعدالت حق كه است
دارند ، منصفهمطبوعات هيات در توجهي قابل نمايندگان
در دليل به ديگر دستهاي مورد در اما ميشود رعايت
حقشان نهايتا بسا چه آنها نمايندگان بودن اقليتمحض
.گردد تضييع
دادگاه متهمان از برخي حقوق احقاق اصولي راهكار" وي
و شجاعانه بيان و منصفه هيات اعضاي حضورفعال را مطبوعات
گرايشي هيچ به بدونتوجه دفاع و حقيقت و حق مستقلانه
در عضويت ش عدمپذير و قهر:داشت واظهار "دانست
را ميدان كه نميكند حل را مشكلي تنها نه هياتمنصفه
.ميكند خالي ديگران براي
دانستن مخدوش با درادامه تهران دانشگاه علمي هيات عضو
غير دادگاه در مطبوعاتي عناصر و محاكمهنويسندگان "جدي"
دراين هرچه:گفت هياتمنصفه ، حضور بدون و مطبوعاتي
با بيابمتا قوانين ميان از را راهي كردم سعي چندماه
غير دادگاه در را مطبوعاتي فرد يك بتوان آن به استناد
چيز هيچ كرد ، محاكمه مطبوعاتي جرم بهارتكاب مطبوعاتي
.نكردم پيدا
براين دال مطبوعات و اساسي قانون صريح نص:افزود انصاري
نشريهاي در نقاشي يا نوشته درج مطلب ، كهانعكاسيك است
مطبوعات دردادگاه برداشتشودبايد آن از مطبوعات تخلف كه
عموميتتخلفات ليكنگردد رسيدگي منصفه هيات حضور وبا
نيازي هم درقانوناساسي كه هستند بديهي آنقدر مطبوعاتي
قانون به را آنها تعريف سياسي جرايم مانند نشده ، تا ديده
.نمايند محول
مطبوعاتيها و نويسندگان درباره رسيدگيها و محاكمات وي
كه است اين جالب:وافزود دانست "جديمخدوش بطور" را
رسيدگي مطبوعاتي دادگاهغير در كه كساني اتهامات بيشتر
در جرم اصل هنوز كه بوده مطالبي ميشود ، مواردش
متهم رسيدگي درمرحله بسا چه و نشده ثابت دادگاهمطبوعات
.داشتهايم دست اين نمونههايياز كه شود تبرئه
صراحتا اساسي قانون:كرد عنوان حقوقي مسايل كارشناس اين
و تقصير روي قضاييهاز قوه محاكم اگر كه كردهاست اعلام
صادركنند ، را ناروايي حكم حكم ، تطبيق مرحله در قصور يا
حالاپاسخگوي هستند ، معنوي و مادي جريمه پرداخت ضامن
نويسندگان و مسئول مديران اين معنوي و مادي خسارات
روشن بايد است؟ كسي چه نشريه تعطيلي دوران درطول مطبوعات
.شود
به روزها اين كه نظرها اختلاف برخي" بيان با انصاري
شده جلوهگر نگهبان شوراي و مجلس علنيبين تقابل صورت
بحق تفاسير از متاسفانهبرخي نگهبان شوراي:گفت ،"است
حقوقيمشكل لحاظ كهاز دلايلي با را قوانين بعضي از مجلس
.كرد رد دارند ،
از بسياري تعداد قبل ماه چند تهران دادگستري
قانون و12 مواد 11 به بااستناد را كشور روزنامههاي
.كرد تعطيل تاميني اقدامات
تعطيلي در قضايي دستگاه مستندات كه اين بيان با انصاري
با نيز و خدشهاند قابل مختلف ازجنبههاي روزنامهها
كه تاميني اقدامات سياسيقانون اجتماعي ، پيشينه به اشاره
و منطوق مفاد ، روح ، :گفت شدهاست ، تصويب سال 1339 در
كه است براين دال صراحت به تاميني اقدامات قانون مفهوم
.نيست مطبوعات بر ناظر هيچوجه به
به آن يك ماده در كه قانوني ميكنم تعجب من:افزود وي
منافي اعمال قتل ، خطرناك ، مجرمين آن وقلمرو محدوده صراحت
عرصه به چگونه است ، تعريفشده مجانين بزهكاري و عفت
.است شده داده تسري مطبوعات
اين تسري" (ره)خميني امام آثار نشر موسسه مقام قائم
و "دانست فرهنگ به اهانت نوعي را عرصهمطبوعات به قانون
بعد كه چرا است منسوخ اينقانون هم حقوقي لحاظ به:گفت
اجرا و مطبوعاتوضع قانون جمله از ازقوانين بسياري آن از
دادرسي آيين اسلامي ، انقلاب پيروزي از پس حتي و شدهاست
.شدهاست تصويب اسلامي قانونمجازات و
آيين و اسلامي مجازات قانون مستندي چه با:كرد تصريح وي
وضع پيش سال چهل كه قانوني به و دورزدهاند را دادرسي
چون هم آن تصويب و است مقيدآن و مخصص مطبوعات قانون شده ،
است ، مشروطهنگذشته اساسي قانون در مصرح مجتهدان تاييد از
.كردهاند استناد ، ميباشد مخدوش
باشد اجرا قابل قانون آنكهاين بهفرض:داد ادامه انصاري
بتوان كه باشد الفاظ در عموميتي و قانوناطلاق اين در و
اقدامات قانون يك ذيلماده در اما بدهيم تسري مطبوعات به
ازسوي تاميني اقدامات حكم صدور كه شده تصريح تاميني
.باشد شده جرمي مرتكب كسي كه است جايز وقتي دادگاه
كه شگفتم در واقعا من:گفت مطبوعات منصفه هيات عضو
بار اولين كه مطبوعاتي مورد در بند اين لحاظ بدون چگونه
اثبات جرمي هيچ وهنوز ميشود مطرح دادگاه در پروندهاش
ايناست به موكول مطبوعاتي تخلف لسان در جرم تحقق و نشده
صادر حكم دهند ، نظر قاضي و منصفه هيات و شود بررسي كه
.ميشود
منصفه هيات در من كه مواردي بيشتر در:كرد تاكيد وي
به منتهي كه جرمي آن كه است اين ديدممشخصكننده مطبوعات
اينكه به رسد چه تا است ثابتنشده شده ، نشريهاي تعطيلي
.باشد خطرناكي جرم
ماده 48 به (ره) خميني امام آثار نشر موسسه مقام قائم
صراحت قانون ماده اين:گفت و كرد مطبوعاتاشاره قانون
لغو مطبوعات اينقانون با مغاير قوانين كهكليه دارد
جمهوري انقلاب شوراي مصوب قانون اگر حتي ميشود
شوراي قوانين به استناد حق قضاييه قوه يعني.اسلاميباشد
.ندارد نيز مطبوعاترا مورد در انقلاب
رد به وگو گفت اين درادامه تهران دانشگاه علمي هيات عضو
:گفت و كرد اشاره نگهبان شوراي سوي از استفساريههايمجلس
كار نيست ، وارد هيچانتقادي اسلامي شوراي مجلس به
نگهبانهم شوراي به و است داده انجام را قانونياش
كرده نظر اظهار تفاسير اين به نسبت كه نيست وارد اشكالي
.است
شوراي مستندات به وارده اشكالهاي اينكه بيان با وي
به اشاره با و كرد تصريح رداستفساريههاست ، در نگهبان
تبيين نگهبان شوراي اگر:گفت نگهبان شوراي دليل اولين
رابطهوجود اين در كه وابهاماتي ومطلق عام الفاظ قلمرو
تفسير كند بيان كه است خوب پس نميداند تفسير را دارد
چيست؟
وجود ابهامي كه است اين بحث اگر:داشت اظهار انصاري
گستردهاي مناظرات ابهام وجود براي بهتريندليل ندارد
حقوقدانان اكثر و.افتادهاست راه به مدت اين در كه است
بيان عكس درست كردهاند تاكيد ابهامات بر هم
.شوراينگهبان
مستندات عمده:كرد نشان خاطر مطبوعات منصفه عضوهيات
قانون و شرع با مجلس مصوبه اين بهمخالفت نگهبان شوراي
.هستند خدشهپذير استناداتواقعا كهاين ميگردد بر اساسي
كردن مستثني چون ميگويد كه نگهبان شوراي استناد اين وي
بشود هم شرع خلاف عمل شامل است ممكن تخلفاتمطبوعاتي اين
و داد قرار اشاره مورد استرا شرع خلاف مصوبه بنابراين
تخلفات اگرگفتيم كه است گفته مجلس قانون مگر:كرد تصريح
معناي به نميشود تاميني اقدامات قانون مشمول مطبوعاتي
.گيرد صورت شرع خلاف بايد كه ايناست
كهمستند مطبوعات قانون بندهاي يكايك در:افزود انصاري
از تخلف موارد وكمترين دادگاههاست قانونيفعلي و حقوقي
.شدهاست نيز پيشبيني هم آنها جرايم و شده ذكر شرع
شمول عدم ميكند تفسير مجلس كه وقتي:گفت حقوقدان اين
مورد در ميبايستي قانوني نظر از كهما معناست بدين
خلاف چه كنيم مربوطهبسنده قوانين به مطبوعاتي تخلفات
.گرفتهاست صورت اساسي قانون خلاف چه و شرع
همه نهايت در:نشانكرد خاطر مطبوعات منصفه هيات عضو
شوراي و مجلس اختلاف تكليف و قانونباشيم تابع بايد
.كرد خواهد نظامتعيين مصلحت تشخيص مجمع نيز را نگهبان
به توجه لزوم بر تاكيد با وگو گفت اين پايان در انصاري
قضايي ، و رفتارسياسي در افكارعمومي واقناع مردم همراهي
منصفه هيات مطالبدرباره برخي بيان از خود انگيزه
را ، نگهبان شوراي سوي از مجلس مصوبات رد و مطبوعات
منصفه هيات عضو عنوان به آن اساس بر كه دانست سوگندي
.باشد مطبوعات حقوق و اساسي قانون پاسداراز بايد مطبوعات
دادگستري نجات فرشته ;وكلا كانون
كشور توسعه سوم برنامه قانون ماده 187 بر نقدي
افزايش و وكيل و وكالت كارآموز جذب و پذيرش شديد كاهش *
كانون به را فزايندهاي فشار وكالت به اشتغال متقاضيان
ميآورد وارد وكلا
سال كه -كشور توسعه سوم برنامه قانون ماده 187 در -اشاره
اصلاحاتي با دادگستري وزارت و قضائيه قوه حمايت با گذشته
قضائيه قوه است شده مقرر -رسيد پنجم مجلس تصويب به
مجوز قضايي حقوق رشته دانشآموختگان برخي به ميتواند
اين بر علاوه.نمايد اعطا حقوقي مشاوره موسسات تاسيس
درباره كه پروندههايي در ميتوانند دفاتر اين دارندگان
مراجع تمام در دادگستري وكيل همانند ميدهند مشاوره آن
.يابند حضور اداري و قضايي
دادگستري وكلاي و وكالت سرگذشت به اشاره با زير گفتار
تحرير رشته به شده ياد مصوبه نقد در ، جهان و ايران در
.است درآمده
مقدمه
ديگران سوي از نيابت يا "وكالت" موجود ، اسناد اساس بر
پيشينه مدافع ، وكلاي توسط ايشان از حمايت يا دفاع براي
پيش سال ششصد به آن سابقه كه گونهاي به.دارد ديرپايي
ميلادي سال 1302 تا اما.بازميگردد يونان در ميلاد از
طول در (1).نداشت وجود "وكلا كانون" نام به تشكلي هنوز
و تحول دچار شهروندان حقوق از دفاع و وكالت متمادي قرون
بسيار ، ونشيب فراز با شدن مواجه رغم به اما شد تكامل
اولين تشكيل زمان از.نشد سپرده فراموشي به گاه هيچ
جنگ اواخر تا ميلادي سال 1302 به فرانسه در وكلا كانون
توفانهاي فرانسهدستخوش وكلاي نظام نيز جهاني دوم
آن ، مشهور كبير انقلاب از پس آن اوج كه شد مهيبي سياسي
دفاع براي شهروندان همه مطلق آزادي و وكلا كانون انحلال
(2)شد غيررسمي مدافعيني پديدآمدن باعث كه بود يكديگر از
مراجعات در انضباطي و نظم هرگونه وكلا كانون انحلال با"
دادگستري وكلاي جاي به.رفت بين از دادگستري به
مردمان بيشماري گروه شرافتمند ، و منضبط و تحصيلكرده
به لاشخور و كرم همچون بيبندوبار و وبيسواد بيسروپا
اين.آوردند دادگاههاهجوم به و افتادند دعوي اصحاب جان
دانسته قرباني يك را شاكي هر و طعمه يك را دعوي هر افراد
را قضات ميآوردند وجود به دادگاهها در كه اختلالي با و
امور درميساختند طولاني را پرونده وجريان كرده گيج
"زندان وكلاي" را آنها كه شدند پيدا افرادي هم كيفري
فراري و سابق زندانيان از خودشان آنها غالب و ميناميدند
هرج و شده ايجاد مشكلات وصف با و وجود اين با (3)".بودند
امر ومتخصصان فن اهل دخالت و حضور عدم از ناشي مرج و
كانون احياء از مانع فرانسه وقت پادشاه مخالفت وكالت ،
"بود دادگستري وكلاي آزادي مخالفت ناپلئون"زيرا شد ، وكلا
و مخل دفاع ، در را آنها شجاعت و شهامت و لهجه صراحت" و
(4)".ميدانست خود انحصاري و استبدادي قدرت مخالف
وكلاي كانون عضو از 200 نفر مخالفت 197 با كه ناپلئون
پاسخ در -بود شده مواجه امپراطوري نظام برقراري با پاريس
وزير توسط كه -وكلا كانون مجدد تشكيل درخواست به
لايحه اين":نوشت چنين -شد وي تقديم لايحهاي طي دادگستري
را وكلا عليه اقدام و مواخذه راه هرگونه.نيست عاقلانه
مسبب كه هستند طلباني اينانآشوب.ميكند مسدود
را شمشيرم اختيار كه وقتي تا.ميباشند خيانت و جنايت
ميخواهم من.كرد نخواهم امضا را قانوني چنين هرگز دارم
و "كنم قطع افتد كار به دولت عليه راكه وكيلي هر زبان
كانون وابستگي آن در كه كرد موافقت لايحه با زماني تنها
به وكلا وفاداري ابراز و شود قيد كشور كل دادستان به
اعلام نامه قسم امپراتوردر شخص و امپراتوري اساسي قانون
(5).شود امضا و
ايران در وكلا كانون تشكيل
و تصويب وكالت قانون سال 1315 بهمن در 25 ابتدا ايران در
عدليه وزارت به وابسته و نظر تحت وكلا كانون تشكيل
انتخاب كه اين بر علاوه.شد پيشبيني (كنوني دادگستري)
بود ، عدليه وزارت عهده به وكلا كانون مديره هيات اعضاي
در انتظامي مقررات همچنين و وكلا براي وظايفي و حقوق
در.بود شده پيشبيني آنها احتمالي تخلفات خصوص
نيز مصوب19/3/1316 -شده ياد قانون آئيننامه
پروانه درخواست كارگشايان ، محدود ، وكلاي تعيين درباره
لباس دارالوكاله ، تشكيلات ترفيع ، قضايي ، معاضدت وكالت ،
وضع مقرراتي وكيل مسافرت هزينه و الوكاله حق وكلا ، مخصوص
وكلاي كانون استقلال قانون لايحه تصويب با اما.شد
انتخاب" و "كانون استقلال" اسفند1333 پنجم در دادگستري
دوره و شد شناخته رسميت به "وكلا توسط مديره هيات اعضاي
به مربوط آئيننامههاي.گرديد آغاز كانون فعاليت نوين
دادگستري وكلاي سفر وهزينه حقالوكاله تعرفه و قانون اين
منظور بهرسيد دادگستري وزارت و دادگستري وزير تصويب به
واز پيري زمان در -كارگشايان و دادگستري وكلاي به كمك
نيز و فوت بعداز آنان بازماندگان همچنين و -كارافتادگي
نتيجه در كه وكلايي يا معلول وكلاي به مساعده پرداخت
انجام به قادر موقتا امراض به ابتلاء يا قهري حوادث
وابسته دادگستري وكلاي تعاون صندوق نيستند وكالتي وظيفه
.شد تشكيل قانوني طور به دادگستري وكلاي كانون به
وكلا كانون مديره هيات يادشده مقررات و قوانين مطابق
سابقه داراي كه برايافرادي ورودي آزمون بدون ميتوانست
شرايطي تحت بودند وكالت يا (قضايي پايه داشتن)قضايي
مكلف قضايي سابقه فاقد افراد اما.كند صادر وكالت پروانه
(ميشود ناميده كارآموزي اينك كه)آزمايشي دوره در شركت به
در مقرر مدت در كارآموزي انجام از پس تا بودند
وكالت پروانه (است ماه اينك 18 هم كه بود يكسال)قانون
وكلا ، كانون استقلال قانون تصويب با البته.كنند دريافت
شفاهي و كتبي آزمون در شركت به ملزم وكالت كارآموزان
در تا شدند كارآموزي دوره پايان در (اختبار عنوان تحت)
روال اينشود اعطاء ايشان به وكالت پروانه موفقيت صورت
.داشت ادامه سال 1357 در انقلاب پيروزي زمان تا
فترت در وكالت كانون
با سياسي نظام كه زمان آن خاص شرايط در و انقلاب از پس
معرض در خارجي فشارهاي و -مسلح سياسي گروههاي تهديد
اين جمله از كه داد رخ وقايعي -داشت قرار آسيبپذيري
سرپرست تعيين و دادگستري وكلاي كانون انحلال رخدادها
بود قضايي عالي شوراي سوي از وكلا امور اداره براي موقت
جنگ وقوع از ناشي اضطراري حالت و كشور سياسي خاص شرايط و
نقشآفريني و وكلا تشكيلات به توجه مجال كمتر نيز باعراق
با اما.آورد بوجود را قانونگذاري و قضايي نظام در آنها
تقويت ضرورت فراوان ، كاستيهاي و نارسايي تدريجي بروز
روزبه و شد آشكار وكلا كانون و دادگستري در وكالت امر
شرايط به كشور آرام بازگشت.گشت افزوده آن اهميت بر روز
لزوم تابستان 1367و در جنگ پايان از بعد عادي
ناخواه خواه كه كشور جانبه همه بازسازي براي برنامهريزي
بر نظارت و اجرا تدوين ، در بايستي
مرتبط و مختلف قراردادهاي و آئيننامهها قوانين ،
امور متخصصان به نياز مييافت ظهور گوناگون باموضوعات
چنين در.ساخت عيان پيش از بيش را وكلا جمله از حقوقي
مقدمات سال ، از 14 پس دادگستري وكلاي كه حالي ودر شرايطي
فراهم را وكلا كانون مديره هيات انتخابات برگزاري
اختلاف حل مقام در نظام مصلحت تشخيص مجمع ميآوردند ،
اصحاب توسط وكيل انتخاب"واحده ماده نگهبان شوراي و مجلس
واحده ماده اين.رساند تصويب به در 11/7/1370 را "دعوي
تمام بود اساسي قانون اصل 35 اجراي بر تاكيدي واقع در كه
كرده مكلف دعوي طرفين جانب از وكيل پذيرش به را دادگاهها
شود ، متهم توسط وكيل داشتن حق از مانع قاضي چنانچه.است
درجه 3 مجازات به محكوم صادره ، حكم بودن بياعتبار ضمن
شغل از انفصال اقدامي چنين تكرار صورت در و اول مرتبه در
تصريح شده ياد واحده ماده تبصره 3.شد خواهد قضايي
شاغلين تامينات و احترام از دفاع ، موضع در وكيل":ميكند
الزام اين كه حالي در "ميباشد برخوردار قضاء شغل
مباركي آغاز و عطف نقطه ميتوانست اخير تبصره و قانوني
باشد ، سكوت و انزوا سالها از پس دادگستري وكلاي براي
.شد برآب نقش مثبت تصورات تمام بزودي
وكلا كانون تصفيه يا بازسازي
مديره هيات انتخابات نخستين برگزاري از پيش روز يك
شرايطي در و اسلامي انقلاب از پس دادگستري وكلاي كانون
توسط وكيل انتخاب"واحده ماده تصويب از هفته يك هنوز كه
قانون بود ، نگذشته نظام مصلحت تشخيص درمجمع "دعوي اصحاب
ايران اسلامي جمهوري دادگستري وكلاي كانونهاي اصلاح نحوه
همان از و تصويب در 16/7/1370
اين ماده 1 تبصره 2 به توجه با.شد الاجرا لازم روز
مقدمات كه -وكلا كانون مديره هيات انتخابات قانون
پايان تا -بود شده فراهم روز 17/7/1370 در آن برگزاري
قانون اين ماده 1 اساس بر.شد متوقف يادشده قانون اجراي
انتخاب به (قاضي يك و وكيل دو از مركب يك هر) شعبه 3
.داشتند برعهده را وكلا كانون بازسازي قضائيه قوه رئيس
تا يعني سال بود 5 شده پيشبيني يكسال كه قانون اجراي
وكيل آن 133 پي در و انجاميد طول به سال 1375 پايان
اما.شدند محكوم وكالت شغل از دائم انفصال به دادگستري
.نبود ماجرا پايان اين
طول در وكيل و "وكالت كارآموز" جذب و پذيرش شديد كاهش
متقاضيان افزايش و اسلامي انقلاب پيروزي از پس سالهاي
دانشآموختگان شمار بالارفتن ويژه به وكالت ، به اشتغال
پروانه صدور براي وكلا كانون به فزايندهاي فشار حقوق ،
مطابق.ميآورد وارد "وكالت پروانه" و وكالت كارآموزي
كه كساني فقط وكلا كانون استقلال قانون لايحه ماده 7
حقوق دانشكدههاي از حقوق (كارشناسي) ليسانس دانشنامه
پروانه ميتوانستند داشتند كشور از خارج يا داخل
يكسال حداقل گذراندن از پس و بگيرند وكالت كارآموزي
پروانه كتبي و شفاهي اختبار درآزمون موفقيت و كارآموزي
رياست سابقه سال دارندگان 5 همچنين.كنند دريافت وكالت
كه قضايي سابقه سال دارندگان 5 دادگاهها ، در عضويت يا
ميتوانستند داشتهاند حقوق (كارشناسي)ليسانس مدرك
حائز افراد براي همچنان حق اين كه بگيرند وكالت پروانه
مدرك دارندگان اين بر علاوه.است باقي مذكور شرايط
قضايي خدمت سابقه سال داشتن 2 با حقوق (كارشناسي)ليسانس
.داشتند را وكالت پروانه دريافت امكان
توسط وكلا كانون استقلال قانون لايحه ماده 8 اصلاح با
دارابودن با مجلس نمايندگان تاريخ 29/4/1373 در مجلس
سطوح دوره اتمام گواهي يا حقوق (كارشناسي)ليسانس مدرك
دريافت مستحق قضايي سابقه سال و 5 علميه حوزه عالي
ليسانس مدرك دارندگان همچنين.شدند وكالت پروانه
سطوح تحصيلات پايان گواهي يا قضايي حقوق (كارشناسي)
سال يا 10 و متوالي كار سابقه سال حداقل 5 با عاليه
به وابسته دولتي ، دردستگاههاي حقوقي سمتهاي در متناوب
داشتن و بازنشستگي شرط به -مسلح نيروهاي نهادهاي و دولت
به كارآموزي مدت از نيمي انجام با -خدمت سابقه سال 30
.ميآيند نائل وكالت پروانه دريافت
به وكلا كانون استقلال قانون آئيننامه ماده 28 مطابق
ماده اساس بر و صادر كارآموزي پروانه يك وكيل ده هر ازاي
توسط محل هر براي نياز مورد وكلاي تعداد 29
مركز ، استان دادگاههاي كل روساي از متشكل كميسيوني
سه و تهران بخش دادگاههاي و تهران شهرستان دادگاههاي
ميشد ، تعيين كانون رئيس دعوت به كانون طرف از نماينده
كميسيون در دادگستري و وكلا نمايندگان به نسبت تساوي با
.است بوده نيزبالا تصميمگيري درستي ضريب مذكور
با مركز دادگستري وكلاي كانون و 1374 سالهاي 1372 در
قانون خلاف را آن برخي كه -ورودي آزمون برگزاري
متقاضيان انبوه ميان از كارآموز پذيرش به -ميدانستند
نظر از -پذيرفتهشدگان گزينش نحوه گرچه.پرداخت
انجام قضائيه قوه توسط بعضا كه -اخلاقي صلاحيتهاي
شفاف آن از مهمتر اما بود ، ابهام و اشكال مورد ميشد
كه چراميباشد شده پذيرفته متقاضيان دقيق تعداد نبودن
از و است نبوده آزمون برگزاري به نيازي قانوني لحاظ به
دارندگان علاوه به عادي شدگان پذيرفته شمار حيث اين
توجه با.نيست مشخص گفته پيش خاص شرايط با قضايي سوابق
دو از گاه كه كارآموزي پروانه صدور زمان شدن طولاني به
استقلال قانون ماده 8 اصلاح در است ، بوده فراتر نيز سال
كانون شد افزوده ماده 8 به كه تبصرهاي در وكلا ، كانون
و كارآموزي پروانه تقاضاهاي مورد در تصميم اتخاذ به ملزم
.است شده ماه شش مدت ظرف وكالت
خاتميفر عبدالله
دارد ادامه
:پانويسها
-تهران -تفضلي ابوالقاسم ترجمه -ژرژكوهندي -دفاع اسرار -1
ص 21 - 1377-دوم چاپ -دانش گنج انتشارات
ص 22 همان ، -2
ص 22 همان ، -3
ص 22 همان ، -4
ص 23 همان ، -5
اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه نخستين
شد برگزار فتح روزنامه مسئول مدير
اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه نخستين :اجتماعي گروه
ديروز فتح ، توقيفشده روزنامه مسئول مدير اسلامي ، يدالله
.شد آغاز مطبوعات دادگاه شعبه 1408 در
صارمي قاضي آنرا رياست كه جلسه اين ايسنا ، گزارش به
منصفه هيات اعضاي از تن هشت حضور با داشت ، برعهده
.يافت رسميت مطبوعات
رامهرمز ، عمومي دادگاه اول شعبه را اسلامي يدالله شاكيان
اصفهان ، استان اسلامي شوراي مجلس انتخابات بر نظارت هيات
پاسداران ، سپاه مشترك ستاد ناجا ، اطلاعات و حفاظت معاونت
فرمانده ياسين ، آل زيارت جلسه در شركتكنندگان از جمعي
اصلاني فيروز روحانيت ، ويژه دادسراي بسيج ، مقاومت نيروي
تشكيل شكايت ، مورد سه با مدعيالعموم و شكايت مورد دو با
يدالله شكايت موارد دادگاه ، قاضي جلسه ابتداي در.ميدهند
.كرد قرائت را اسلامي
سپاه نماينده محمدي غلامرضا دادگاه جلسه ادامه در
روزنامه:گفت و طرح را سپاه مشترك ستاد شكايت پاسداران
سپاه به مستقيما را ترور موضوع حجاريان ترور از بعد فتح
عوامل از يكي ماه 1379 فروردين تاريخ 7 در و ميدهد نسبت
تيتر بهكارگيري با و معرفي سپاه كاركنان از را ترور
و جوسازي به شروع چفيه با عسگر سعيد از عكسي چاپ و بزرگ
.است كرده سپاه عليه گمانهزني
بر نظارت هيات شكايت صارمي قاضي دادگاه جلسه ادامه در
عدم خاطر به را اصفهان استان اسلامي شوراي مجلس انتخابات
در فتح روزنامه:گفت و كرد قرائت هيات اين نماينده حضور
از تاجالدين صلاحيت رد مورد در كذب خبري تاريخ 20/10/78
و بوده كذب خبر اين اساس كه است كرده درج هيات اين سوي
.است كرده فراهم را عمومي اذهان تشويش
شاكي ديگر اصلاني فيروز شكايت دادگاه ، جلسه ادامه در
.شد قرائت قاضي توسط فتح روزنامه
ماه بهمن تاريخ 9 در مطلبي چاپ به خود شكايت در اصلاني
اكاذيب نشر با او به نسبت وي ، ديد از كه كرده اشاره 78
و كلمات جعل و واقع خلاف مطالب انتشار با و شده حرمت هتك
وي سياسي و علمي و فرهنگي حيثيت به وي سخنراني تحريف
.است شده وارد خدشه
در شركتكنندگان نماينده طهماسبي دادگاه ، جلسه ادامه در
و پرداخت جمع اين شكايت طرح به شهرري در آلياسين زيارت
عنوان تحت مطلبي تاريخ 10/1/79 در فتح روزنامه:گفت
"زنجيرهاي قتلهاي از خطرناكتر حجاريان ، تشكيلاتي ترور"
را (دخمه) بيتالشهدا مكان كه است كرده چاپ باقي قلم به
كرده توهين نبرد صحنههاي دگاران يا به و برده سئوال زير
.است
يدالله مدافع وكيل حسينآبادي دادگاه ، جلسه ادامه در
بر نظارت هيات شكايت موكلبه از دفاع در اسلامي
خبر اين:گفت و كرد اشاره اصفهان استان مجلس انتخابات
كه شده اعلام و شد چاپ انتخابات ستاد اعلام براساس
.ندارد وجود شكايت جاي بنابراين است شده تاييد وي صلاحيت
مورد را انتظامي نيروي ثابت يگان شكايت ادامه در وي
خطر و انتخابات مقاله:داشت اظهار و داد قرار اشاره
و ندارد خطاب حقيقي و حقوقي شخص هيچ به پدرسالاري بازگشت
.است نگرفته صورت توهين كانديدي هيچ به
كه شده داده نسبت گروه كدام به مقاله اين نميدانيم ما
گروه يا شخص آن شده نوشته هم اگر و باشد داده انصراف
.كند شكايت بايد
"روزنامه عنوان:گفت انتظامي نيروي شكايت مورد در وي
اين كه ميباشد ،"نيستند پاسخگو زنجيرهاي قتلهاي درباره
شده چاپ اصفهان در فلاحيان و اصلاني سخنراني پي در مطلب
شما.است كذب مقاله اين از مطلبي چه نميدانيم واقعا و
تكذيب را كذب مطلب وقت آن و كنيد مشخص را كذب بخش آن
وي مطلب از بخشي بودن كذب صورت در حتي يعني.كنيد
اگر و ميكرد ارسال روزنامه براي تكذيبيه بايد (اصلاني)
وكيل به نيز مطلب تكذيبيه و ميكرد شكايت نميشد ، چاپ
تا ميشد اعلام كتبا بايد بلكه ندارد ارتباطي روزنامه
.شود اقدام آن چاپ به نسبت
تصريح روحانيت ويژه دادسراي شكايت مورد در آبادي حسين
مصاحبه روزنامه ، در منتظري آيتالله از مطالبي درج:كرد
آقاي با كسي مستقيما و است بوده رويتر خبرگزاري با وي
.است نكرده مصاحبه منتظري
ويژه دادگاه.شود مشخص است ، كذب مطلب كدام:افزود وي
نظارت درباره اظهارنظر مورد در ندارد حقي روحانيت
و حقوقي بحث اين.كند شكايت طرح نگهبان شوراي استصوابي
و است مطرح هم هنوز و داشت وجود جامعه در كه بود علمي
در كذب.باشد كذب نميتواند مخالف ، يا و موافق نظر اظهار
ويژه دادگاه ثاني در.عقيده و نظر اظهار در نه است ، خبر
.نيست نگهبان شوراي نماينده روحانيت
و كرد اشاره سپاه مشترك ستاد شكايت به فتح روزنامه وكيل
حقوقي اشخاص از يك هر وكالت باب در دادرسي آيين طبق:گفت
كنند انتخاب خود براي وكيل دو حداكثر ميتوانند حقيقي و
بايد آمده ، قانون در كه شرايطي طبق حقوقي نماينده و
.شود انتخاب
طرح كه سپاه مشترك ستاد نماينده آيا:افزود آبادي حسين
قانون طبق هست اگر ؟و است حقوقي شرايط حائز كرد ، شكايت
را آن سپاه كل فرمانده يعني سپاه مقام بالاترين بايد
توجه با شكايت اين بنابراين.ميكرد شكايت طرح و انتخاب
از سپاه شكايتي اگر است رد شاكي سمت محرزنبودن به
.شود طرح سپاه مقام بالاترين توسط بايد دارد ، فتح روزنامه
نظر از:گفت (دخمه) بيتالشهدا اعضاي شكايت درباره وي
يا است حقوقي شكايت اين كه است مطرح سئوال اين حقوقي
شخصيت اگر و باشد مشخص وي سمت بايد است حقوقي اگرحقيقي
طرح خودشان حقيقي ، اشخاص و موسسان بايد ندارد ، حقوقي
شكايت طرح عده يك از نمايندگي به نميتوان و كنند شكايت
به اهانتي هيچ مقاله در كه ميكنم عرض هم را اين و كرد
به تروركنندگان كه است اين واقعيت و نشده دخمه افراد
و دخمه نفي وجه هيچ به اين و داشتهاند آمد و رفت دخمه
.نميكند را آنان فراوان تلاشهاي
هفته در مقدس دفاع هنرمندان از تجليل
فلسطين و تهران فرهنگي
قيام با هنري حوزه هنرمندان همبستگي اعلام منظور به
فرهنگي هفته برپايي با همزمان "هنر حماسه" مراسم انتفاضه
.شد خواهد برگزار فلسطين و تهران
پيشبيني بسيج هفته مناسبت به پيشتر مراسم اين برگزاري
هنرمندان با همراهي منظور به آن اجراي تاريخ كه بود شده
هفته به انتفاضه رزمندگان با همبستگي اعلام و فلسطين
فرهنگي همبستگي هفته.گرديد موكول فلسطين - تهران فرهنگي
.گرديد خواهد برپا ماه دي دوم نيمه فلسطيندر و تهران
پرونده قاضي صلاحيت به ايراد دليل به
رفت تجديدنظر دادگاه به گنجي
شركت اتهامات به رسيدگي دادگاه ادامه در :اجتماعي گروه
رئيس فريبرز دادگاه يكشنبه عصر برلين كنفرانس كنندگان
.شد برگزار دانا
اتهام:گفت دانا رئيس فريبرز به خطاب قاضي جلسه اين در
در شركت طريق از كشور امنيت عليه اقدام در شركت شما
و كشور امنيت عليه تبليغ و ماده498 موضوع برلين كنفرانس
دفاع خود از موارداتهامي دراين...و عمومي اذهان تشويش
.كنيد
از كه اتهامي موارد از يك هيچ:گفت دانا رئيس فريبرز
شده وارد من بر العموم مدعي نماينده طرف
.ردميكنم را اتهامات اين كليه و ندارم قبول را
نيت و قصد چگونه و چطور دادگاه براي گفت ، دانا رئيس
.بدهيد توضيح ما براي لطفا است شده مشخص نظام براندازي
كشور در گذشته در كه مطلبي است ممكن چطور:گفت دانا رئيس
اين كنم قرائت كنفرانس دراين را آن من و شدهباشد چاپ
را نظام براندازي قصد ما بودهو كشور امنيت عليه مطالب
.داشتيم
مجازات قانون و 500 مواد 498 به درادعانامه:افزود وي
كنفرانس به ارتباطي هيچ موارد اين كه اشارهشده اسلامي
.ندارد برلين
شما:گفت دانا رئيس وكيل زرافشان به خطاب دادگاه قاضي
.كنيد دفاع خود موكل از اتهامي موارد درخصوص ميتوانيد
نماينده سوي از كه نامهاي ادعا:گفت زرافشان
اتهامات از موجي شده قرائت جلسهدادگاه در مدعيالعموم
.است مطرحكرده را قوانين به استناد بدون و بيدليل
نماينده نامه ادعا مورد به 5 حداقل:افزود وي
وجود استنادي دليل كه كرد اشاره ميتوان مدعيالعموم
تشكيلدهنده نه من موكل:گفت ادامه در زرافشانندارد
به بلكه بوده كنفرانس اين ادارهكننده نه و كنفرانس
.است شده دعوت كنفرانس دراين مدعو عنوان
دفاعيه:گفت وي وكيل و دانا رئيس به خطاب ادامه در قاضي
.كنيد بيان داريد مطالبي اگر بيانكرديد را خود
ظرف كه كردند اعلام دادگاه به خطاب زرافشان و دانا رئيس
خواهيم جلسه تقديم را دفاعيه لايحه هفتهآخرين يك مدت
.كرد
به رسيدگي جلسه دادرسي ، ختم ادامه در مقدس احمدي قاضي
اعلام را دانا رئيس فريبرز و افشاري متهمانعلي پرونده
به خاني رستم و گنجي پروندهآقاي به رسيدگي در:گفت و كرد
نيز من واردكرده ، من به گنجي آقاي كه صلاحيتي ايراد دليل
براي موقت بازداشت قرار دادرسي آئيننامه ماده 49 مطابق
نظر تجديد دادگاه به ماده اين طبق پرونده ;صادركردم وي
از خارج است موظف نيز نظر تجديد دادگاه شدو ارسال استان
اعلام از پس كه كند خصوصاعلام اين در را خودش نظر نوبت ،
اكبر پروندهآقايان به رسيدگي جلسه نظر تجديد دادگاه نظر
.شد خواهد اعلام خاني رستم خليل و گنجي
حقوق :زنداني روزنامهنگاران همسران
كنيد رعايت را زنداني روزنامهنگاران
دوشنبه عصر زنداني روزنامهنگار همسران 6 :اجتماعي گروه
خارجي و داخلي بشر مجامعحقوق از باانتشاربيانيهاي
ونويسندگان روزنامهنگاران وضعيت به بيشتري توجه خواستند
.دهند نشان خواندهاند ، نگرانكننده را آن كه زنداني
لطيف همسران امضاي به كه بيانيه اين ايرنا ، گزارش به
زيدآبادي ، احمد باقي ، عمادالدين گنجي ، اكبر صفري ،
است ، رسيده اشكوري يوسفي حسن و شمسالواعظين ماشاءالله
امنيت و سلامتي نگران بشدت خانوادهها ما:ميافزايد
و بيقيد آزادي خواهان مصرانه بودهو مان زنداني عزيزان
.دربندهستيم نويسندگان و روزنامهنگاران همه شرط
اقدامات تمامي به ما:است كرده تصريح گروه اين بيانيه
قوه به و ميگيرد ، معترضيم كهصورت شهروندان حقوق نافي
اساس بر.ميدهيم هشدار آن سوء پيامدهاي به نسبت قضاييه
نوزدهم از كه گنجي اكبر غذاي اعتصاب بيانيه ، اين
.دارد ادامه همچنان است ، شده آبانماهآغاز
بيانيه در زنداني نويسندگان و روزنامهنگاران همسران
را خود همبستگي ممتد روزههاي گرفتن كهبا نوشتهاند خود
.ميدارند اعلام گنجي با
|