است هنري هر در نخست حرف هنري ، فهم
ماه از پر باغي و سبز مسير
جهاني جشنوارههاي نماينده و سينماگر 47
تهران در
ماهواره و مسجد
فجر تئاتر جشنواره نوزدهمين برگزيدگان
شدند معرفي
است هنري هر در نخست حرف هنري ، فهم
پيشكسوتتئاتر و نويس نمايشنامه طياري محمود با گفتوگو
آثارش درباره
طياري محمود با كوتاه نشستي حاصل زير گفتوگوي ;اشاره
به آن عمده كه است ايران تئاتر پيشكسوت و نمايشنامهنويس
يافته اختصاص نمايش حوزه در وي نوشتاري مهم آثار بررسي
نثري و زبان با دارند بومي ساختاري طياري نمايشهاي.است
استواري ويادآور ميبارد آن از سلاست و فخامت كه
گفت ميتوان زمينه اين در.است ايراني كهن متون نثرهاي
.ميزند پهلو بيضايي آثار نثر به وي آثار نثر كه
نيز و نمايشهايش گفتوگوهاي در زبانيوي بازيهاي
بهره متناسبي خيزهاي و افت از كه آثار دراماتيك ساختار
اين در طيارياست طياري نمايشهاي ويژگيهاي از ميبرد ،
و زباني چالشهاي از را خود نتوانسته نيز گفتوگو
بر ما اصرار عليرغم و بخشد رهايي نثرش آرايههاي
از لفافهاي در را گفتههايش از بخشهايي وي سادهگويي ،
اهالي براي پيچيدگي اين اگرچه است ، پيچانده مطايبه و طنز
آشنا بسيار ميخوانند را وي نمايشهاي است سالها كه تئاتر
.است
مختاباد سيدابوالحسن :گفتوگو
وقت چه از:بفرماييد سئوال اولين عنوان به طياري آقاي *
قضايا ، اين به شما اشراف و كرده شروع را نمايشنامهنويسي
داشتهايد؟ آثارتان از اجراهايي چه كجاست؟ و كي از
كوتاه ، داستان و شعر و تئاتر از اعم من ، نوشتاري سابقه -
ده به نزديك.ميرسد چهل دهه آغاز و سي دهه پايان به
دو.دارم پرده تك نمايش آن ، از بيشتر و بلند نمايشنامه
دارد ، خود پاي را سال 39 اسفند تاريخ من ، پرده تك نمايش
"گلبانگ".آمده پاييز 1341 چاپ ام"فلزي خانه" كتاب در كه
بهطور.است شده نوشته سال 1340 به پرده چهار در هم
"پورصميمي سعيد" اهتمام به داشتهام نيز اجراهايي پراكنده
كارگرداني به و بود گيلان در وقت تئاتر كارشناس كه
جشنواره تا سال 1350 ، در "گلبانگ" اجراي ،"ثابت امير"
"پيامبر" عنوان با من از كوتاه نمايشياست رفته نيز يزد
و فومن و رشت در "آتوسا" گروه وسيله پنج و چهل سال در
كاراكتر و پرتره روي كار تم با "دوخان گوسفند" نمايش
نمايش اخيرا و "عسگري علي حاج" وسيله "جنگلي ميرزاي"
صادق" كارگرداني به تئاتر جشنواره در "كو؟ من گل پس"
كارهاي اغلب چهل ، دهه در اما و شده اجرا رشت در "حسني
رادي اكبر "آبي روزنه" از ديدهام تهران در را اجرايي
، از"نصيريان علي" كار "افول" تا"آوانسيان آربي" كار
اثر "ميميرد اكبر پهلوان" تا "غريب دياري در غروب"
علي" كارهاي تا ساعدي ، "ورزيل بدستهاي چوب" از.بيضايي
"نويسنده يك جستجوي در شخصيت شش" از "فرسي" و "نصيريان
فروغ" ايران شعر بانوي بازي با "پيراندللو لوئيچي" اثر
آن صحنهاش روانشناسي كه) "صابري پري" خانم و "فرخزاد
كه شهرداري ، آشيل پاشنه درگير هنوز و نداشت حرف وقتها
دارد ، فرهنگي اعتبار تامين لحاظ به پهلوانانه رويكردي
-گيلان تماشاخانه توي هم زيادي كارهاي..تا(!بود نشده
همتاي ژنريك ، لحاظ به كه "ميلاني" مرحوم دوره رشت ،
و نرم بازي با "عبدي" كه) !بود تهران در خودمان "تفكري"
شكل را آنان حضور پروسه پوستياش ، زير حسآميزيهاي
و طاهباز و تسليمي و تحصني و (بخشيد آبرومندتري كاملا
تا "مالالان آرشين" از "نينا" زندهياد و بهبود و نوزاد
خودمان مايههاي در و مولير "خسيس" و "سويل شهر سلماني"
معروف كمدينهاي وسيله.."عباد مشهدي" و "مجنون و ليلي"
هفتاد سال در گويا دوره يك و رشت در دوره دو.ديدهام
.بودهام تهران در تئاتر جشنواره هياتداوران عضو سه ، و
در را اول حرف هنري ، درك و برش بگويم بايد همه ، اين با
چاه ته به سكهاي كسي اين ، جز و ميزند ، هنري مقوله هر
!نمياندازد تئاتر بينياز
كامل نميتواند بعدي دورههاي به اشراف بدون شما نگاه *
تئاتر پيگير نيز انقلاب از بعد سالهاي در آياباشد
بوده ، پيش از آنچه با را آن ويژگيهايي ، چه بودهايد؟
ميكند؟ متمايز
كساني هميشه هنر ، احياي مقوله در و زمان و جا هر در -
.دوختهاند آن براي خود ، قامت بلنداي به رختي كه بودهاند
انتشار.بياوريد خاطر به را منتظري علي آقاي دوره
آثار اجراي در كارگردانها اهتمام و نمايشي متون بيوقفه
هادي" !بود آن پشت كه را بيعتي و سنگين و نو تئاتري
"پلكان" پلهاي اجراي با بود ، بستشكنان اولين از "مرزبان
در پيچنده بالا و "فصل سالاد با هملت" در پذيرتر ريسك و
انقلاب ، متن در پروسهنگر و رسوخگر كه "سرخ گل با آهسته"
نظرگاههاي بيانبود "رادي" نشانهشناسي ديدگاه از
به)را تئاتر نقد كه رسانهها ، در صادقي قطبالدين دكتر
و پايهاي اصول با(رادي آثار در يكسويه نگرشي استثناي
تئاتري رويكرد آميخت ، در "پويا هنر" در كاربردي موازين
ماندگار ، و زيبا نمايشي متون انتشار با بيضايي ، بهرام
و سنگشكن حضور ادامه ،"يزدگرد مرگ" و "خانه پرده" مثل
روي شب" تا "آميزقلمدون" از) "رادي اكبر" برانگيز چالش
پيشي نيز خود از آن در كه "شبنما باغ" و "خيس سنگفرش
پيش از كه هويتي به و متمايز را ما ملي تئاتر(.ميگيرد
.ميكند نزديك بود ، يافته دست آن بر
گويا.بگوييد "باد در شيرواني" بلندتان نمايشنامه از *
همين با هم كوتاهي داستان.نوشتهايد آنرا سال 69 در
تفاوت ، دارد؟ خود پاي را سال 63 تاريخ كه داريد عنوان
چيست؟ در متن دو اين ويژگي و تمايز
دو شده ، كار هم از سال فاصله 7 به كه اثر ، دو اين در -
و قصه مايه بن آدمها ، تجربي و سني مقاطع از زمان
نشان فروپاشي حال در را چيزي قصه ، .ميشود نمايشنامه
آنرا عملكننده و جانبي تاثيرات نمايشنامه ، اماميدهد
در اما.است متن دو هر غالب فضاي جنگ ، .ميكند بيان
سال پنج فقط قصه در كودك.دارد زمينه پس حالتي نمايشنامه
ميخواند آواز تنهايي كودكستان يك با و روياست دردارد
در.ميشود قايق سوار و ميزند دريا به چوبي اسب يك با و
افسوس اماميرسد زيبا جزيرهاي به و ميزند پارو موج
قصه تم و سيمپيچي از بخشي اين !ميپرد خواب از كه
در قلم ، اين ضرب به بعد سال هفت او.است باد در شيرواني
بخشي حالاميشود پرداخت"باد در شيرواني" نمايشنامه
به و ديده را فروپاشي و جنگ عوارض.دريافته را واقعيت از
در اوباشد سفت پايش زير كه ميگردد زميني تكه دنبال
آن نميخواهد و است خود مادري يادمانهاي و تاريخ جستجوي
نيزدر دختر.كند جستجو درد جغرافياي در پس اين از را
فاقد قصه در اما.است "سينما -تئاتر" رشته دانشجوي اينجا
نحو به را او بلوغ جنبه تنها و بوده اجتماعي كاراكتر
اثربهانهاي دو اين.نماياندهام شاعرانه و اغراقآميز
،"روان و تئاتر" تئوري در است كاوشي زمينه و دورخيز براي
و موضوعي شدن فارغ و جنيني حالات و تركيب بيانكننده
بيان استتيكي و خلاقه جنبههاي كه نويسنده يك كار استيل
بخشي.ميگيرد كار به موقع به را ضرورتها و ميشناسد را
و ريختن مستقلپي و شاعرانه طور به را قصه ساختمان از
ويژگي گذاشتن ، كار آن در بعد براي را "غيرمسطح زمان"
ابر ، از پر آسمان:"است باد در شيرواني" كوتاه داستان
چون آفتاب ابر ، پشت.بود باران تدارك در و مرطوب هوا
شهر فراز بر تاريكي ، از باري و گاري يك با تاتاري
آنجا تا دارد ، هنگفتي خميرمايه داستان ، اين ، ميگذشت
در شده ، گذاشته كار زمان از بيرون را آدمها آن ، با من كه
.ميكنم آن با رمانگونه برخوردي و ميگيرم پي نمايشنامه
براي هم دليلي آيا است ، كدام نمايشيتان اثر مهمترين *
داريد؟ آن برتري
انتشارات و است تريلوژي نمايش كه ،"زرهپوش عروس" -
!نيامده روزگار تنگ چشم به هنوز و درآورده را آن هاشمي
"زرهپوش عروس" ،"خاتون گيس چل" ،"مارنقره" عنوان باسه
جور هيچ آن ، روكارهاي و ساخت زير تم ، بدنه ، دربافت ، كه
عطاري قوطي در يا و شنيد جايي را آن بشود كه معمولي ، حرف
يا مندرس ، عشقهاي مثل:نگذاشتهام كار كرد ، پيدا
زده حرف چيزي از اثر ، سه اين در !ارزي و عرضي معاملات
مثل.يافتش نميشود ديگر رفت ، دست از اگر كه ميشود
كه ، است قفلي بزند ، شور كه دلي):غربت و زخم درك و زيبايي
ميشود داده بها چيزي به يا (!نميخورد آن به كليدي هر
سرخ ماديان هزار):عشق مثل.است ازلي آن حرمت و حريم كه
.بياورد خانه به سواره را ، او كه ميدهم سفيدي اسب به را ،
امروز) ،(!فردا يا امروز ، ) ،(كي؟) ،(!آمد خواهد او) ،(
اثر ، سه اين در (!نيست اعتمادي نيز فردا به و توست آن از
همان به نظرم:شده استفاده زبان ظرفيتهاي بالاترين از
زبان روي موقعيت ، در و لحظه توي بايد كه است اتفاقي
و است براين مدرن پست و مدرن و نو نظريههاي اساس.بيفتد
خيال وطني ادباي از خيلي.ميكشد يدك را آن ناب تخيلي
و بريزند بهم "ادبي نوعهاي" در را "زمان" اگر ميكنند
سكه كارشان كنند ، كور نحوي به را ي"نحو" رابطههاي يا
و ظرفيت بار ، از استفاده بدون "زمان" بكارگيري اما !است
شعر هزاره در آن اندازههاي كه) "زبان" هندسي قابليتهاي
يافته آنچه و نيست ممكن (آمده پشتوانه به پارسي ، نثر و
امروز زبان تازگي و تر با اين و است وگزافه ياوه ميشود ،
چيزي زبان كولاك و بار از كه آننيست منافات در
.نميكند استفاده موقع به نيز "آكسانها" از نميداند ،
را نمايشنامهها ديالوگ.مينويسد رمان ترجمه زبان با
بيش احترامش و ياد) فروغ مهدي دكتر نسخه.بشكند نيست بلد
اين متن ، ارزش اندرباب اما و !است بغلش زير هنوز (.باد
كرايه بهاي به "تنهايي سال صد" رمان اول ورسيون كه:بس
به چون بود ، پاريس در مسافرخانهاي مدير گرو در اتاق ،
هشتاشگرو" ما مثل شان "حضرت":"احمد آل" ياد زنده قول
"انداختن پس" و "كاشتن شيرين" چگونگي درباب نيز و بود "نه
سي":آمده كلمبيايي نويسنده اين از نقل به گويا آن ،
اگر پس"داشته خود كار دستور و ذهن توي را آن سالي
بايد باشد ، نداشته ما به گرانفروشي لحاظ به كاري تعزيرات
از بيش و شكستهام صبور سنگ:بگويم "زرهپوش عروس"درباره
تدارك و گيري بزاق كار به آسياب ، دندان زير سال پنجاه
خاطر به را آن از بخشي فقط بار هر و بودهام آن هضم
!آوردهام بالا ، راه مخافت دليل به نيز و درشت لقمهگيري
"مارنقره" داستان خط شكل ، فشردهترين به ميتوانيد آيا*
كنيد؟ ترسيم ما براي را
كلبه يك در (پيرخاركن دختران) خاور چيترا ، الميرا ، -
.ميكنند زندگي شده ، آذين گياه و برگ با كه جنگلي ،
تنها كه حالي در" و ميبيند ماري بركه ، درآبهاي الميرا ،
و ميشود عاشق او به مار ،"بوده فاصله بينشان سرخ گل يك
اين از دخترانش ، ديگر دو با پدر.ميآيد خواستگارياش به
"مار" با زناشويي به تن "الميرا" اما.ناراضياند وصلت
با سحرآميز دهاني و نقره و نرم پوستي كه) مار و ميدهد
با سرداري به حجله ، در (دارد نخوانده آوازهاي جنگل يك
بر "نقره" از نشان و است مسلح كه) انبوه ، جنگلي گيسوان
ميستيزد "قيصر" با كه ميشود ، بدل (دارد سينه بر و پشت
با "الميرا" كه است رازي اين و است درگير او غلامان با و
اما.ميستيزند او با همدردي بهانه به خواهرها.دارد خود
مار" طرف از كه هدايايي و "رازداني" و "آگاهي" با او
نيست ، حكمت از خالي كه نقره ، عصاي) آورده ، برايشان "نقره
را خود بايد آن با كه -آرايش جعبه) ،(پدر براي از
بايد آن با كه -گويا كتاب و) ،(خاور براي از -بيارايد
را آينده و دارد اشراف حال و گذشته به و رابسازد خود
و ميگيرد پيشي برآنان (چيترا ، براي از -ميگويد نيز
.ميشود آب بر نقش (هست نيز ستيز قدر كه) خاور توطئه
چه؟ "خاتون گيس چل" داستاني خط*
و آگاهي" مرحله از باخواهران ، چالشي از پس الميرا -
نقره ، مار "سردار"ميرسد "پالايي روان"مرحله به "رازداني
به سردابهاي در آمده ، گرفتار "كيوان" دست به كه شوهر
،"بانو" ،"گيس چل" به كه) الميرا شده ، "طلسم" سنجاق چهل
و طلسم جستجوي در (داده نام تغيير "خاتون" و "موي زرينه"
و حالتجذبه شبانهروزبه چهل او.است آن شكستن كار به
باز سردار ، سنگي پيكره از سنجاقي شب هر سماع ، و رقص به
خفته تنديس نمانده ، سنجاقبيش يك شبچهلم ، .ميكند
حمام به خود ميسپردو"چرده سيه كنيز" به سردار
و است مملكت هفت خراج پاكي ، كه):كند شويه تن تا ميرود ،
از "پاگشايي آئين" كه كنيز (خودبيمملكتم چركابه به من
يك آن و ميرقصد دروغين جذبه حالت به گرفته ، ياد "خاتون"
بيدار و ميكند عطسهاي سردار:ميگشايد نيز سنجاق
و ميگيرد (الميرا -موي زرينه) خاتون جاي كنيز.ميشود
اين در !ميشود "فيروزه قصر" بانوي و حرم سوگلي خود
چهل به و عاقل است ، زني كامله كه"زرينهموي" نيز ، نمايش
مرا تو عقل خرده باز ميداشتم ، اگر گيس چهل):آراسته عقل
چهره بر كه "صورتكي" با (!غم چه دارم ، را تو كه حال كم ،
"سردار" بر كنيز توطئه خود ، "انگشتري" كمك به و ميزند
شده ، چيره كنيز بر هنگام دير چون اما.ميكند آشكار
جستجوي به او و ميشود تبعيد "ديوان سرزمين" به سردار
!ميرود سرزمين آن به خود عشق
پوش؟ زره عروس داستاني خط و *
سرزمين در (!دختر بانو ، زن ، گيس ، چل الميرا ، )موي زرينه -
دردناك رازي به (شوهر -مارنقره)سردار جستجوي در ديوانو
از را خود "تاريخي حافظه" از بخشي سردار ، :مييابد وقوف
و چپ از لقمه رسيده ، سازش به شكمباره ديوان با داده ، دست
دستكي و دفتر با ديوان ، صاحب است ديوزادي":ميگيرد راست
به وقوف تاريخي لحظه در كه)"بلند معرفتش ايوان اما چند ،
خدمت به غلام ، كه معرفتي چه":ميگويد دختر با خود ،
مادري و پدر با او ("!شود خورده تا واگذاشتهام ، ديوان
"زرهپوش عروس"بعد و غلام خوردن قصد ديواند ، و دو هر كه
ديوار ، بر سايههايي با "شادخواريها" در و !ميكنند خود
!بايد خورده خام ، و پخته چون ):ميخوانند و ميرقصند
خود امن سايه در را "زرينهموي"(!بايد مرده ازآدميان
بايد را "مردني عروس" نقشيك خانه ، اين در دختر.دارد
آنان تيز دندانهاي زير به را خود تن گوشت تا كند ، بازي
با ستيز به ديگر ، چالشي در او اما !نشود خورده و نياورد
او چشمي بيدار وبه ميشورد او بر ميخيزدو بر سردار
خود دوباره جايگاه و شان "سردار" كه آنگاه و مينشيند
در را جايگاه و شان برترين ، كه) غلام يادمان به مييابد ،
سوي به هم با و مينشيند او اسب ترك بر (دارد نمايش اين
!ميتازند آينده
ديدهايد؟ تدارك چه تريلوژي اين اجراي براي *
در را پروژه اين كردم پيشنهاد هنري معاونت به من !هيچ -
ايشان اما بگذارند ، "نمايشي هنرهاي مركز"كار دستور
"چولي روبرتو" مثل خارجي كارگردانهاي به دسترسي هيچگونه
ما "ذكور و اناث هاي كارگردان" و ندارند "بروك پيتر" و
دستهاي با "هاملت" سر به افليا قبر خاك ريختن حال در هم
!خوداند
ماه از پر باغي و سبز مسير
بينالمللي جشنواره نوزدهمين خارجي فيلمهاي به نگاهي
فجر فيلم
سبز مسير
دارابونت ، فرانك:فيلمنامه /دارابونت فرانك:كارگردان
ريچارد:تدوين /سال ديويدتاتر:فيلمبرداري /كينگ استفن
هنكس ، تام:بازيگران /نيومن تامس: موسيقي /بروس فرانسيس
كرومول ، جيمز دانكن ، كلارك مايكل هانت ، باني مورس ، ديويد
/والدس ديويد بونت ، دارا فرانك:تهيهكنندگان /هاچينس داگ
.دقيقه 188/ محصولآمريكا 1999
امنيتي نگهبان كه دارد تمركز اجكومب پل روي داستان
سياهپوست مرد جانكافي كه هنگاميزندانآريزوناست
به است پوست سفيد دختر دو قتل به متهم كه هيكلي درشت
.ميكند تغيير هميشه براي پل زندگي ميآيد آنها زندان
آرام و مهربان او.ندارد شباهتي رواني قاتل يك به كافي
متوجه تدريج به اجكومب.ميترسد تاريكي از و است
تواناييهاي خويش ، ساده خوبيهاي از غير كافي كه ميشود
.دارد بيشترينيز
سرخ گلهاي و نان
بري:فيلمبرداري /لاورتي پل:فيلمنامه /لوچ كن:كارگردان
/فنتون جورج:موسيقي /موريس جاناتان:تدوين /آكرويد
كاريلو ، آدرينبرودي ، الپيديا پيلارپاديلا ، :بازيگران
انگلستان2000 محصول /اوبرين ربكا:تهيهكننده/گي مك جك
.دقيقه 110/
به مكزيكي غيرقانوني پناهنده يك عنوان به پرشور ماياي
دفاترواقع از يكي اورزادر خواهر.ميرود لسآنجلس
است زياد بسيار تعدادشان كه شهر آپارتمانهايبلند در
او كار ساعتكند مي پيدا نظافتچيكاري عنوان به برايش
كار وشرايط ميكند دريافت حقوقناچيزي است ، طولاني
حد از بيش كارگرانيا بيشتر تحملاست ، اما غيرقابل
هميندليل به و هستند نااميد حد از بيش يا ميترسند
اتحاديه فعال عضو(برودي آدرين) سام.نميكنند اعتراض
متقاعد همكارانشرا و مايا است سنتي شيوههاي مخالف كه
بهدست براي برخوردمستقيم با و شوند هماهنگ كه ميكند
و معاش امرار مبارزه اين.كنند مبارزه حقوقشان آوردن
كشور از آنها اخراج خطر و ميكند تهديد آنهارا خانواده
.دارد پي در را
(كن 2000) طلا دريافتنخل نامزد -
نيست دنيا اين مال
پيچوني ، جوزپه:فيلمنامه /پيچوني جوزپه:كارگردان
:تدوين /لوكابيگانزي:فيلمبرداري /لوسيازي روسلا ، گاليترو
/اينودي لودوويكو:موسيقي /بريا اسمرالداكالا
فرشي ، كارولينا سيلويواورلاندو ، باي ، مارگريتا:بازيگران
لوجوديكه ، جسنر ، جوليانا سونيا كريستيناميزوا ، ماريا
ناتاله ، الساندرودي فابيوسارتور ، ماسيروني ، مارينا
محصول /لايونلوكري:تهيهكننده /توربرونا ريكاردودي
.دقيقه 100/ايتاليا 1999
اجراي آستانه در كه است پرستاري(مارگريتاباي)كاترينا
و ميكند پيدا راهي نوزادسر يك جاودانه سوگند مراسم
در اوميكند پيدا مادرانهاي شديد احساس او به نسبت
(اورلاندو سيلويو)ارنستو نوزادبا خانواده جستجوي
كه ديرآشناست و فرديگوشهگير ارنستو.برخوردميكند
تصادفي برخورد.باشد كودك پدر است ممكن ميكند اعتراف
پيشبينيتغيير شكليغيرقابل به را دوزندگيشان آن
.ميدهد
خانه سوي به
رماني براساس ;بائوشي:فيلمنامه /پيمو ژانگ:كارگردان
:موسيقي /رو ژايي:تدوين /هويونگ:فيلمبرداري /خودش نوشته
هائو ، هانگلي ، ژنگ سان زييي ، ژانگ:بازيگران /بائو سان
92/چين 1999 محصول /يو ژائو:تهيهكننده /ژائويوئلين
.دقيقه
در واقع خود زادگاه به تجارت اهل شهرنشين لويوشنگمرد
كه پدرش تشييعجنازه مراسم در تا بازميگردد چين شمال
مادر متوجهميشودكه او.نمايد شركت بوده ، معلمده
دفن مراسم قديمي تماميسنتهاي كه اصراردارد پيرش
يوشنگ.است كرده تغيير زمانه وجوديكه با شوند ، رعايت
گذشته در كه داستانهايي مادرشبه سرسختي مشاهده با
درباره كودكي هنگام كه داستانهايي ميكند ، شنيدهفكر
.بود شنيده يكديگر والدينشبه عشق
والدينشنسبت طولاني عشق و وفاداري مشاهده يوشنگبا
تمامي به بايد مييابدكه يكديگر ، در به
خاكسپارياحترام به مراسم مورد در مادرش آرزوهاي
را مرد چند تا ميكند فراهم پولكافي بنابراين.بگذارد
به بيمارستان از پدرشرا تابوت اينكه براي كند استخدام
مراسم ، روز در.بياورند دهكده در آرامگاهابدياش محل
ميكنند پيدا حضور پدرش شاگردانسابق از نفر صد از بيش
پولي آنان هيچكداماز كنند ، حمل را تابوت ميخواهند كه
مهمترين به يوشنگ شهر ، به بازگشت از قبل.نميكنند قبول
تدريسدر صرف را روز يك او:ميكند عمل آرزويپدرش
.ميكند ده مدرسه
، برلين 2000 فيلم جشنواره نقرهاي خرس جايزه برنده -
برلين 2000 جهاني كليساي جايزه برنده
شهر
نصرالله ، يوسري:فيلمنامه / نصرالله يوسري:كارگردان
:تدوين /بهسان سمير:فيلمبرداري /ناصرعبدالرحمن ، كلردنيس
سمرا ، باسم:بازيگران /عزت تامر:موسيقي /تامرقاتي
/زم رشدي نقاتي ، سليم ، محمد فواد احمد ابلاكامل ،
.دقيقه 96/مصر1999 محصول /بالسان همبرت:تهيهكننده
.شود بازيگر ميخواهد كه است وجذابي قيافه خوش جوان علي
تنگنا در و شده محدود تولدش محل شهر در ميكند احساس او
آن در كه ميبيند جايي تنها را شهر اين او.دارد قرار
به مجبور را ميخواهداو و ميدهد زورگويشآزارش پدر
اين با او.نمايد قصابي مغازه اداره در همكاري و ازدواج
درانتظارشاست بيشتري نوربختهاي شهر در اعتقادكه
براي متفاوتي سرنوشت تا ميكند ترك را دوستانش و خانواده
.كند ايجاد خود
. جايزه:لوكارنو 1999 درجشنواره فيلم جوايزبينالمللي
.جوان داوران هيات جايزه.اير سوئيس ويژه جايزه E.A.C.IC
بهاري ابرهاي
جيلان نوري:فيلمنامه /بيلگه جيلان نوري:كارگردان
آيهان:تدوين /بيلگه جيلان نوري:فيلمبرداري /بيلگه
سباستينباخ ، يوهان:موسيقي /بيلگه نوريجيلان ارگورسل ،
ازدمير ، مظفر امينجيلان ، .م:بازيگران /شوبرت هندل ،
توپراك ، صديق امين.زيمبقلو ، م جيلان ، محمد فاطمه
/اينسسو صديق بيلگه ، نوريجيلان:تهيهكننده /اينسسو
.دقيقه 130/تركيه 2000 محصول
امسال مي ماه آناتوليدر منطقه كوچك شهر يك در زندگي
اين با.ميرسد نظر به قبل سالهاي از نفسگيرتر و داغتر
زندگيشان ، يكنواختي و نگرانيها تمامي با شهر مردم وجود
نگاه طلبانه آرامش رضايت نوعي با زندگي به همچنان
دلخوشي آرامشطلبانهمايه رضايت چهاين اگر.ميكنند
در بسازد ، فيلمي محل اين در دارد نظر در مظفر.نيست همه
شهر در كه خود از رضامندي اما است ، شده بزرگ كه شهري
مظفر ، پدر..ميكند تهديد را او كار پيشرفت دارد وجود
طريقيمقاماتشهررا به كه ميكند بشدتتلاش امين ،
كه بدهند او به را زميني قطعه كه برساند نتيجه اين به
شباهتي دوستانش به سالهكه سافت 22.است آن مالكيت مدعي
.ميماند ناموفق دانشگاه امتحان دومين ندارددر
.كمميشود استانبولبشدت به او رفتن امكان بنابراين
فيلمش در كه ميدهد سافتپيشنهاد مظفربه كه هنگامي
نسبت كمي درك و همدلي مظفر.ميآيد شوق به او كند بازي
مربوط او به كه تاآنجا.نزديكانشدارد مشكلات به
مظفر كه روزي.است فيلمش ساختن دارد اهميت آنچه ميشود ،
كنند ، آغاز را فيلمبرداري فيلمشميخواهند عواملفني و
...ميشود آغاز مشكلات كه است زماني اين ميرسدو فرا
كاناديانا
يون:فيلمنامه /گوستافسون آنيارسون يون:كارگردان
رايدر ، تام رابرت ، پروكاك ايور گوستافسون ، آنيارسون
مك ديويد:تدوين/روگيو برايان:فيلمبرداري /شيولر
شيولر ، تام:بازيگران/دنيلگريوز:موسيقي /گانيگال
:تهيهكنندگان /كريستيويلكز گريوز ، مستررايدر ، دنيل
شيولر ، گوستافسون ، تام آنيارسون براون ، يون جمي
85/كانادا 2000 محصول/موسسهكاناديانا تورپردكاك ،
.دقيقه
سه از پس استيون.است برفي جا همه و زمستان پگ ويني در
برادر.است شده استونيمانتينآزاد زندان از سال
با و ميكند سوار را او كريستين ديوانهترش كمي و بزرگتر
صحبت كشيده ، را نقشهاش كه "كاري آخرين" درباره او
معمولا شخصي است ديده كريستينميگويد.ميكند
جواهر به و ميگيرد الماس فروشنده يك از را بستههايي
.فروشانوينيپگميرساند
را الماس حاوي 25 بستهاي و ميدهند انجام را كار آنها
مي شهرخارج از و ميكنند حركت شمال سمت به.ميدزدند
قصد او ميكند ، حركت مسير همان در كريستينهم.شوند
گيملياينترليكبرود منطقه در درياچهاي كنار به دارد
يك كريستيندر كه هنگامي:ببيند دوستانشرا و
ميرسندو آنجا به سارق پمپبنزينتوقفكردهبرادران
آنها آنهاست ، اتومبيل درون جستجوي پليسدرحال كه درحالي
حالا.كريستينمياندازند وانت پشت را الماسها و اسلحه
ميرفتههمراه درياچهاي كنار به كه را دختري بايد آنها
.دارد وجود درياچه منطقههزاران در و كنند پيدا وانتش با
ماه از پر باغي
.روسيه 2000 محصول /ملنيكوف ويتالي:كارگردان
عشق درباره كهنسال ، و مسن زنان و مردان درباره ملودرامي
را روزها آخرين و است زندگي پايان در جرقهاي همچون كه
پترزبورگ ساكن بازنشسته و كهنسال زوج.ميكند زيباتر
آراميرا زندگي پترويج گريگوري و وراآندريونا
دوران نوشتنخاطرات حال گريگوريدر.ميگذرانند
تدريس كه بازنشستهاست يكمعلم ورابازنشستگياشاست
يك.است بازنشستگياشاندك حقوق زيرا ميكند ، خصوصي
زوج اين معمولي ميشودزندگي باعث اتفاقناگهاني
الكسياولين سراغ به وراآندريونا.بخورد بههم كهنسال
كهنسالكه فرد اين عشق داستان...ميرود زندگياش عشق
بزرگداشتي و يادبود استهمانند همراه بكهايي فلاش با
.است آنان جواني از
جهاني جشنوارههاي نماينده و سينماگر 47
تهران در
اسامي فجر فيلم بينالمللي جشنواره نوزدهمين عمومي روابط
اسامي 47 فهرست اين دركرد اعلام را جشنواره ميهمانان
مديران و نمايندگان نيز و منتقد تهيهكننده ، كارگردان ،
ميهمانان.دارد قرار جهان معتبر جشنواره سرشناس 32
:قرارند بدين فجر فيلم بينالمللي جشنواره نوزدهمين
.فرانسه -نانت -قاره سه فيلم جشنواره دبير -ژالادو آلن
.روسيه -مسكو فيلم جشنواره انتخاب هيات عضو -مدودف آلكسي
.اسكاتلند -ادينبورو فيلم جشنواره برنامهريز -كايلي الي
-سينمايي رويدادهاي و جشنواره برنامهريز -سايمون آليسا
.آمريكا
.هندوستان -كلكته فيلم جشنواره دبير -رانجانسور آنسو
.آمريكا -سيسكل جين فيلم مركز برنامهريز -شارس باربارا
-فورتلادرديل فيلم جشنواره برنامهريزي مدير -آدامز باني
.آمريكا
.لبنان -بيروت فيلم جشنواره دبير -نوفال كولت
.كانادا -مونترال فيلم جشنواره معاون -كوشار دانيل
.يونان -سالونيكا فيلم جشنواره دبير -ايپيدس ديميتري
.ژاپن -كوروساوا آكيرا فيلمهاي لباس طراح -وادا اميكو
.ايتاليا -ونيز فيلم جشنواره انتخاب هيات عضو -بو فابيو
.آمريكا -لادرديل فورت فيلم جشنواره رئيس -فونهاش گرگ
.ايتاليا -تورين فيلم جشنواره مشاور -گارياتزو جوزپه
.آمريكا -شيكاگو فيلم جشنواره برنامهريز -گرميتز هلن
.ژاپن -فوكواوكا فيلم جشنواره معاون -ساتو هيساكو
.لبنان -فيلمز ايتاليا شركت پخش مدير -صليبي هيام
.سوئيس -لوكارنو فيلم جشنواره دبير -بينياردي ايرنه
.آمريكا -"شيكاگوريدر" فيلم منتقد -رزنبام جاناتان
فيلم جشنواره انتخاب هيات عضو -گارسيا پرادو ماريا خوزه
.اسپانيا -سباستين سن
-مالزي فيلم تهيهكنندگان اتحاديه رئيس -عاريفين كامارول
.مالزي
.آلمان -هامبورگ فيلم جشنواره برنامهريز -كولستد كاترين
.ژاپن -"دره زنبق" فيلم تهيهكننده -يوشيوكا كازوهيكو
.ژاپن -فوكواوكا فيلم جشنواره كننده هماهنگ -مياما كيكو
.تركيه -"بهاري ابرهاي" فيلم تهيهكننده -الوسوف كريمان
.جنوبي كره -پوسان فيلم جشنواره برنامهريز -جيسئوك كيم
.فرانسه -كن كارگردانان هفته دو دبير -پيرماسيا ماري
.سودان -"شيخ بركت" فيلم تهيهكننده -محمد ابراهيم مصطفي
.تركيه- "بهاري ابرهاي" فيلم كارگردان -جيلان بيلگه نوري
.انگلستان -وي تي كارلتون شركت تهيهكننده -وير پارميندر
.آمريكا -سانفرانسيسكو فيلم دبيرجشنواره -اسكارلت پيتر
.فرانسه -نانت قاره سه فيلم جشنواره دبير -ژالادو فيليپ
-فريبورگ فيلم جشنواره برنامهريزي مدير -تامسون رابرت
.سوئيس
.كانادا -"لافت" شركت مدير و فيلم كننده تهيه -دمرس راك
فيلم انستيتو و رتردام فيلم جشنواره مشاور -عيسي رز
.انگلستان -بريتانيا
.هندوستان -كلكته فيلم جشنواره برنامهريز -گوش سانجوي
.انگلستان -بريتانيا فيلم انستيتو مشاور -ويتاكر شيلا
.هلند -رتردام فيلم جشنواره دبير -فيلد سايمون
.مصر -قاهره فيلم جشنواره معاون -عبدالقادر سهير
.چين فيلم جشنواره معاون -سوشويانگ
.ژاپن -فوكواوكا فيلم جشنواره رئيس -تادائوساتو
.ژاپن -توكيو فيلم جشنواره برنامهريز -ساكورايي تاكشي
.سوئيس -لوكارنو فيلم جشنواره معاون -كاوينا ترزا
.بلژيك -فيلم كارگردان -ناف تيري
-لندن تئاتر فيلم نشنال برنامهريز -لوگز والترود
.انگلستان
.چين -"خانه سوي به" كننده تهيه - ليمينگ ژنگ
-ولي ميل فيلم جشنواره برنامهريزي مدير -التون زويي
.آمريكا
ماهواره و مسجد
مراكش در شهركي در نوجوانان ، بر رسانهها تاثيرات بررسي
تلويزيون اخبار از بيش ماهوارهاي تلويزيونهاي اخبار
اخبار زيرا است نوجوانان استقبال مورد زبان عرب يا ملي
كه حالي در است ، بيشتر تصاوير داراي و كوتاه ماهوارهها
شدهاند ارزيابي ملالآور زبان عرب تلويزيونهاي اخبار
:اشاره
بر رسانهها تاثيرات درباره تحقيقي يافتههاي مقاله ، اين
بررسي مورد را مراكش شمال در روستايي شبه شهركي نوجوانان
مورد تحقيقي نمونهاي عنوان به ميتواند كه ميدهد قرار
كشور در فرهنگي مسائل و ارتباطات علوم توجهپژوهشگران
زمينه در مشابهي بيش و كم شرايط با كه گيرد قرار نيز ما
در بهويژه و شهرستانها در فراملي رسانههاي تاثيرات
.هستيم روبهرو مرزي ، نواحي
دانشگاه توسعه و انسانشناسي استاد ديويس سوزان پروفسور
دانشگاه همين روانشناسي استاد ديويس داگلاس و هاورفورد
كشورهاي در نوجوانان مشخصههاي بررسي پروژه مديران و
را خود يافتههاي مقاله اين در كه هستند خاورميانه
مراكش ، در شهركي نوجوانان روي بر مطالعه سال درباره 29
را آن شده بازنويسي چكيده اينجا در ما كه كردهاند عرضه
.كردهايم ارائه
سواحل نزديك و مراكش شمال در زاويا روستايي شبه شهرك
است ، شده واقع نفر معادل12000 جمعيتي با آن مديترانهاي
سال 1965وارد در ديويس سوزان بار نخستين كه هنگامي
منازل در راديو دستگاه چند تنها شد ، شهرك اين
به ما كه هنگامي اما داشت ، وجود ثروتمند خانوادههاي
سال در هاروارد دانشگاه نوجوانان بررسي گروه اعضاي عنوان
.بود متفاوت كاملا وضع بازگشتيم ، شهرك اين به 1982
فاطمه خانم مراكشي جامعهشناس يك را مقاله اين عنوان
عنوان به چگونه كه اينباره در پرسشي به پاسخ در مرنيسي
او پيشنهادكرد ، است ، آمده كنار اسلام با فمنيست يك
زندگي سال 1993 در كه مسلمان زن يك عنوان به":گفت چنين
را دو هر و ماهواره و مسجد:ميخواهم چيز دو من ميكند ،
مسجد كه ميدهد توضيح سپس او (مرنيسي 1993) "!همزمان هم
براي را ماهواره و اسلامي فرهنگي ميراث حفظ براي را
.دارد نياز غرب محصولات و تكنولوژيغربي به دسترسي
تغييرات دوران در رسانهها از بهرهوري فزاينده گسترش
مخاطبان از بسياري ذهنيت دهه 80 ، رسانهاي -اجتماعي سريع
تمايل.داد تغيير را مراكش در نوجوانان بهويژه و محلي
كردن انتخاب و مخالف جنس با رابطه بيشتر ، خودمختاري به
رسانهها كه است تغييرنگرشهايي پيامدهاي از همسر و شغل
.ساختهاند پديدار زاويا نوجوانان در
آنان كه دريافتيم شهرك اين نوجوانان روي بر بررسي در
غربي موسيقي و محلي عامهپسند موسيقي به بسياري توجه
(پاپ) عامهپسند موسيقي كه ميرسد نظر به ميدهند ، نشان
روي بر تاثيرگذاري براي مهمي عامل نوجواني دوران در
چنين زمينه اين در پژوهشگران از برخي است ، نوجوانان
جواني دوران علايق با راك موسيقي":كردهاند اظهارنظر
استقلال براي او تازه علايق با كه چرا است ، همساز كاملا
ورود براي نيز راهحلي همچنين و است عشقورزيهمراه و
كولتي و يكوبي لارسون ، )"است بزرگسالان مسائل دنياي به
كه فرهنگي مطالعات به انسانشناسان اخير گرايش با (1989
بررسي مورد را جوامع فرهنگ بر خارجي و دروني تاثيرات
جاي خارجي تاثيرات گروه در رسانهها و) ميدهند قرار
شده پديدار فرهنگي مطالعات از تازهاي حيطه (ميگيرند
و مفاهيم":ميگويد باره اين در آپادوري آرجان است ،
و اسطورهها خيالپردازيها ، ترانهها ، روياها ، ) تصورات
آن فرهنگي گنجينه از بخشي همواره جامعهاي هر (قصهها
متوجه گذشته از بيش جهان نقاط اغلب در مردم بيشتر.است
داشتهاند ، قبلا چه آن جز ديگري زندگي تجربه "امكان"
همگاني رسانههاي دگرگوني اين منبع مهمترين كه شدهاند
.(آپادوري 1991) ".است
تلويزيون و رسانهها تاثيرات از (1987) كاندون ريچارد
و گفته سخن كانادا شمال اسكيموهاي مهاجرت بر ماهوارهاي
از نارضايتي مشترك حس رسانهها اين كه است كرده يادآوري
كاندون).دادهاند افزايش اسكيموها ميان در را موجود وضع
وضعيت كه دارد قرار "بينابيني" موقعيتي در زاويا (1990
توسعه حال در جوامع شهرهاي و شهركها از بسياري با را آن
مظاهر با رسانهها توسط سويي از آنها ميسازد ، مشابه
مواهب از كمتر ديگر سوي از و ميشوند رودررو مدرن زندگي
.برخوردارهستند شهري زندگي
نوجوانان برروي تحقيق اين اصلي يافتههاي مرور از پيش
و درمراكش رسانهها وضعيت به گذرا گونهاي به زاويا ،
.ميكنيم اشاره شهرك اين
تحصيلات و جنسيت
تاثيرات ارزيابي در مهم متغير تحصيلات ، دو و جنسيت
سطح از معمولا پسرها است ، زاويا نوجوانان بر رسانهها
بيشتر آشنايي امر اين كه برخوردارند بالاتري تحصيلات
تلويزيوني برنامههاي درك و فرانسوي زبان آنهابا
عمل آزادي از ديگر سوي از است ، شده موجب را ماهوارهاي
و دارند خود به مخصوص اتاق اغلب برخوردارند ، بيشتري
امكان دختران از بيش و دارند هم بيشتري فراغت اوقات
.داشتند را رفتن سينما
تلويزيون
مورد رسانهها ساير از بيش كه است رسانهاي تلويزيون
در تلويزيون اولين زاويا در ميگيرد ، قرار بهرهبرداري
سال 1982 در اما شد ، ظاهر روستا قهوهخانه در سال 1967
خانوادههاي و بودند تلويزيون داراي خانوادهها بيشتر
ديشهاي سال 1994 در.داشتند رنگي تلويزيون مرفهتر
بيش به دسترسي امكان و شدند ظاهر نيز زاويا در ماهواره
.دادند مخاطبان به را ماهوارهاي كانال از90
خريد بودن صرفه به مقرون با تدريج به دولتي تلويزيون
پخش ساعات دهه 80 ، از آن توليد به نسبت خارجي برنامههاي
بيشتري برنامههاي و داد افزايش را خود شبانه برنامههاي
كابلي تلويزيون كه حالي در كرد ، خريداري فرانسه و مصر از
نمايش دليل به والدين از برخي مقاومت با ماهوارهاي و
دولتي تلويزيون روبهروست ، محلي فرهنگ با مغاير صحنههاي
سانسور را عاشقانه فيلمهاي به مربوط خاص صحنههاي تمام
.ميكند
معمولا اجتماعي ، رسانه مهمترين عنوان به تلويزيون
برنامههاي كه هنگامي ميكند ، جمع دورهم را خانواده
خط توضيح و ترجمه وظيفه نوجوانان ميشود ، پخش فرانسوي
برعهده خانواده برابر در را فيلم يا سريال داستاني
.ميگيرند
كاست و راديو
در ولي بود ، موجود زاويا در راديو چند تنها سال 1965 در
كاست پخش و راديو دستگاه يك خانوادهها اكثر دهه 80
تكثير امكان كاست نوارهاي محبوبيت اصلي عامل.داشتند
دستگاه يك هم كوچك فروشگاه يك در زاويا در حتي.آنهاست
.دارد وجود هم محبوب نوارهاي تكثير براي دوكاسته پخش
كه است فرستندهاي هم نوجوانان راديويي محبوب ايستگاه
.ميكند پخش عربي و غربي عامهپسند موسيقي بيشتر
سينما
وجود سينما سالن سه كبار ، درشهر زاويا كيلومتري دو در
كه هندي عشقي و پليسي اسپاگتي ، وسترن فيلمهاي كه دارد
رسمي عربي به دوبله يا فرانسه زبان به هستند خارجي همگي
جوان مردان معمولا سينما مشتريان.ميدهد نمايش ادبي و
.شوند حاضر جمع اين در ميشوند حاضر كمتر زنان و هستند
خانگي ويدئوهاي
مردان اغلب شد ، پديدار زاويا در ويدئو دهه 80 اواخر از
رده يا و اروتيك فيلمهاي تماشاي به گروهي صورت به جوان
ويژه كه آمريكا فيلم طبقهبندي نظام در رده بالاترين)X
(است بسيار مستهجن يا و خشن صحنههاي با فيلمهايي
شهرك در كه است داده گزارش (1989) هاناديويس.مينشينند
و مينشينند مستهجن فيلمهاي تماشاي به نيز زنان مجاور ،
حال اين با.ميكنند نيز مزهپراني آن تماشاي هنگام در
عروسي مراسم جزئيات كه است مرسوم امروز هم زاويا در حتي
همواره فيلمها اين كه ميكنند ضبط ويدئو نوار روي را
(عثمان ، 1994).دارد را خود تماشاگر دختران و زنان
چاپي محصولات
درزاويا چاپي رسانههاي از اثري تقريبا دهه 60 اواسط در
و كتابها مطالعه سواد سطح رفتن بالا با اما نبود ،
رمانها فتو شد ، آغاز نوجوانان سوي از نيز مطبوعات
محبوبيت كه هستند مجلاتي بيشترين (داستاني مصور مجلات)
.دارند
زنده اجراي
شامل كه دارد وجود زنده اجراهاي از متفاوتي انواع
و است گرد دوره نوازندگان و كمدينها قصهگويان ،
آن براي مراكش در هم ساليانهاي و هفتگي جشنوارههاي
مراكش در چنداني سابقه مدرن تئاتر همه اين با.دارد وجود
كه تئاتري گروههاي در زاويا جوانان از برخي چه اگر ندارد
عضويت ميپردازند ، آموزشي پيامهاي با محلي اجراهاي به
.دارند
اصلي يافتههاي
ترجيح را زبان عرب رسانههاي پسران از بيش دختران -1
پايينتر تحصيلات سطح دليل به امر اين كه ميدادند
.بود پسران به نسبت دختران
نديده سينما در را فيلمي هرگز دختران درصد هشتاد -2
گاه و ميرفتند سينما به پسرها اغلب كه حالي در بودند ،
.ميرفتند سينما در فيلم ديدن به بار سه هفتهاي تا
بازنگري در مهمي تاثير اروتيك فيلمهاي و ويدئوها -3
همسر جسماني و ظاهري مشخصات از نوجوان پسران تخيلات
غربي ايدهآلهاي به اكنون آنها و است گذاشته برجاي آينده
.گرفتهاند فاصله واقعيت از نتيجه در و شده نزديكتر
تلويزيون اخبار از بيش ماهوارهاي تلويزيونهاي اخبار-4
اخبار زيرا است ، نوجوانان استقبال مورد زبان عرب يا ملي
كه حالي در است ، بيشتر تصاوير داراي و كوتاه ماهوارهها
.شدهاند ارزيابي ملالآور زبان عرب تلويزيونهاي اخبار
در ويژه به رسانهها مفاهيم و سنتي فرهنگ قيود ميان -5
رخ آشكاري تضاد ازدواج و پسر و دختر ارتباطات زمينه
پسرتابوست و دختر نوجوانان ملاقات زاويا در است ، نموده
ميشود ، اتخاذ والدين توسط كه است تصميمي نيز ازدواج و
ويدئوها ، تلويزيوني ، برنامههاي با نوجوانان كه حالي در
كه هستند روبهرو بسياري سينمايي فيلمهاي و ترانهها
.است رومانتيك روابط درباره آنها اغلب مضمون محتواو
از كمتر ماهوارهاي تلويزيونهاي برنامههاي زبان -6
آنها دارد ، اهميت زاويا نوجوانان براي آنها محتواي
.ميافتد اتفاقي چه جهان در ببينند ميخواهند
خصوصي استفاده رسانهها از بيشتر پسر نوجوانان -7
كه حالي در (كاست نوار به كردن گوش مانند) ميكنند
پاي خانواده همراه به بيشتر زاويا در دختر نوجوانان
.مينشينند تلويزيون
منبع اجتماعي ، آموزشهاي غياب در تصويري رسانههاي -8
هويت بهويژه و جنسي رفتار الگوهاي يادگيري براي مهمي
.شدهاند سنتي انگارههاي در بازنگري و جنسي
ايجاد به سنتي و مدرن زندگي ميانمظاهر تضاد -9
بازنگري براي نوين تفكر يك ظهور بهويژه و تازه انتظارات
دامن امر اين به رسانهها كه است شده سنتي مفاهيم در
.زدهاند
از پيروي براي خود تمايلات سوي از هم زاويا دختران -10
هم و ميسازند منتشر رسانهها كه ارزشهايي و هنجارها
مشابه سيمايي كه) خود آينده بالقوه زوجهاي سوي از
،(ميكنند جستجو خود آينده همسران براي را غربي دختران
غربي مظاهر از پيروي براي زاويا نوجوان پسران يعني
تعارض بر امر اين و تاثيرقراردارند تحت رسانهها
ماهوارهاي تلويزيون) نوين رسانههاي با نوجوانان برخورد
درباره عرب پژوهشگر ابولقود ، .ميافزايد مراكش در (...و
عرب جوان زنان":ميگويد چنين تعارضهايي چنين ظهور
از سويي از شدهاند ، محصور متفاوت دنياي دو بين درشهركها
برابر در مدرن زندگي مظاهر نمايش با رسانهها كه مرزهايي
ديگر سوي از و كردهاند عبور دادهاند قرار آنها
.(1989) ".بگذرند خود واقعي زندگي مرزهاي از نميتوانند
نوجوانان پايبندي وجود با كه ميرسد نظر به حال همين در
مراكش در رسانهها آنها ، ابقاي و سنتي قيود از بسياري به
در فرهنگي سريع دگرگونيهاي و تغييرات براي عاملي به
.است شده بدل سنتي مفاهيم به مربوط انگارههاي
ديويس.اس.داگلاس /ديويس.اس سوزان:نوشته
حبيبينيا اميد:ترجمه
:كنيد مراجعه زير نشاني به تحقيق اين اصل مطالعه براي
Uslink/ D Davis/ Mosque and Sattelite
فجر تئاتر جشنواره نوزدهمين برگزيدگان
شدند معرفي
جشنواره نوزدهمين پاياني مراسم با همزمان :هنري گروه
تالار در جمعه روز جشنواره اين برگزيدگان فجر ، تئاتر
.شدند معرفي وحدت
تئاتر جشنواره نوزدهمين داوران هيات راي اساس بر
كارگرداني بهترين افتخار ديپلم و جشنواره تنديس فجر
سعادت" نمايش كارگرداني بهخاطر عليخاني محمدمحسن به
حسين حال همين در.شد اهدا "تيرهروز مردمان لرزان
دوم مقام "نميميرند رژفيورها" نمايش كارگردان كياني
بهخاطر مشترك بهطور يعقوبي محمد و مرادي كيومرث و
"سكوت دقيقه يك" و "معبدسوخته افسون" نمايشهاي
تنديس داوران هيات.آوردند بهدست را سوم مقام
را نمايشنامهنويسي بهترين افتخار ديپلم و جشنواره
نمايشنامه بهخاطر نجفآبادي نادري عليرضا به
اين" نمايشنامه و "تيرهروز مردمان لرزان سعادت"
.كرد اهدا ،"نبشتهاند ايرانيان را قصه
نمايشنامههاي بهخاطر كياني حسين و ثميني نغمه
لوح ،"نميميرند رژفيورها" و "سوخته معبد افسون"
.كردند دريافت سپاس
نمايشي هيچ فجر تئاتر جشنواره نوزدهمين داوران هيات
را برگزيده نمايش و نداد تشخيص برتر بهمفهوم را
.نكرد اعلام
در نقش ايفاي بهخاطر اسكندري ستاره ديگر سوي از
بهعنوان "تيرهروز مردمان لرزان سعادت" نمايش
بهخاطر جعفري امير و زن اول نقش بازيگر بهترين
دقيقه يك" و "نميميرند رژفيورها" نمايش در بازي
تنديس مرد ، اول نقش بازيگر بهترين بهعنوان "سكوت
بازيگران بخش در همچنين.كردند دريافت را جشنواره
مهروش و قجانبيگي فروغ و ميرعلمي رويا از زن برتر
زارعي ، كورش و شد تقدير رامينفر ريما و جعفرقليزاده
بهعنوان سلطاني مهدي و مهرانفر احمد حيدري ، امير
.گرفتند سپاس لوح مرد برتر بازيگران
امير بروشور طراحي بخش در داوران هيات راي براساس
بخش در ،"سرخ سبز" نمايش بروشور طراحي بهخاطر ايمن
گريم خاطر به حجازي ويچالي امير صورتك و گريم طراحي
نمايش موسيقي بخش در و" عشقآباد" نمايش صورتك و
اجراي و ساخت بهخاطر خشكبيجاري سينا و ساجدي حيدر
.گرفتند سپاس لوح ،"نميميرند رژفيورها "نمايش موسيقي
نمايش لباس طراحي بهخاطر طاهري كبري همچنين
.كرد دريافت سپاس لوح "ميخندد ديوانه كه "
|